eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی
317 دنبال‌کننده
445 عکس
379 ویدیو
58 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan سلام علیکم و انفاق آیت الله شیخ تا می توانست می کرد و به محتاجان می داد و هر وقت که بعضی از هند به می آمدند قرض های او را می دادند. روزی به خانه او رفت و از او چیزی خواست. چون پولی نداشت، بادیه مسی را برداشت و به او داد و گفت: این را ببر و بفروش. دو سه روز بعد وقتی اهل منزل متوجه شدند بادیه نیست فریاد کردند که بادیه را برده است. شیخ فریاد برآورد که: دزد را متهم نکنید، بادیه را من برده ام. ☘️ در یکی از که شیخ به می رود، می شود. از او می کند و او را دلداری می دهد. شیخ می گوید: من نگرانی از ندارم، نگرانی من از این است که : به ما ، وقتی می میریم ما را به امام عصر می کنند. اگر امام سؤال بفرمایند: شیخ ما به تو بیش از این و آبرو داده بودیم که بتوانی قرض کنی و به فقیران بدهی، چرا نکردی؟ من چه جوابی به آن حضرت بدهم؟! می گویند: میرزای شیرازی پس از شنیدن این متأثر شد به منزل رفت و هر چه شرعی در آن جا بود میان مستحقان کرد . الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b طلاب_شاهد_و_ایثارگر https://eitaa.com/joinchat/3675849495C3905e4b076
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم - درمان ، توسط حضرت رضا (ع ) عصر حضرت (ع ) بود، يكى از شيعيان با كاروان خراسان به سوى كرمان مى رفت ، در راه ، باندى از دزدهاى سر گردنه ، به حمله كردند و آن را به احتمال يك نفر ثروتمند گرفتند و با خود بردند، تا آنچه دارد؛از او بگيرند، او را در ميان برف انداختند و دهانش را پر از برف نموده و كردند و او بر اثر آن شكنجه ها، از ناحيه دهان ، آسيب سخت ديد، و زبان و لبهايش ، زخم و شكاف برداشت و با اين حال به خراسان بازگشت و هر چه مداوا كرد خوب نشد، او شنيد كه حضرت رضا (ع ) در نيشابور است ، در عالم ديد، شخصى به او گفت : حضرت رضا (ع )به خراسان آمده ، نزد او برو تا تو را در مورد درمان اين بيمارى ، راهنمائى كند، در همان عالم خواب خود را به حضور امام رضا (ع ) رسانيد و ماجراى بيمارى خود را بيان كرد. حضرت رضا (ع ) فرمود : (مقدارى را با و مخلوط كن و بكوب ، و روى زخم دهان بگذار دو سه بار اين كار را تكرار كن كه خوب مى شوى ) . او از خواب بيدار شد، و به آنچه در خواب ديده بود، اهميت نداد و به نيشابور رفت تا به حضور حضرت رضا (ع ) برسد، در آنجا گفته شد حضرت رضا (ع ) اكنون در (سعد) است او به آنجا رفت و بعد به محضر آن حضرت ، شرفياب شد و ماجراى زخم دهان خود را بازگو كرد و گفت : (به قدرى دهانم آسيب ديده كه با زحمت و سختى حرف مى زنم ، داروئى را به من نشان بده ، تا با آن ، خود را درمان كنم ). امام رضا (ع ) فرمود: (مگر آن دوا را در به تو معرفى نكردم ، برو به همان دستور كن !) او عرض كرد: (آن دستور را بار ديگر برايم بيان كن ). حضرت رضا (ع ) فرمود: (مقدارى زيره را با اويشان و نمك ، مخلوط كن و بكوب و دو سه بار بر دهانت بگذار، خوب مى شوى ) او رفت و همين دستور را انجام داد و سلامتى خود را بازيافت . كشف الغمه ج 3، ص 153، ص 154 عيون اخبارالرضا، ج 2، ص 21 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b