بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
پراكنده شدن مردم و #امام_رضا(ع )
( #فضيل_بن_سهل ، معروف به (#ذو_الرياستين )
(صاحب دو رياست :
1 - نخست وزير #مامون
2 - رئيس ارتش ماءمون )
مجوسى بود و به دست #يحيى_برمكى مسلمان شد
و كم كم دست نشانده برمكيان در دستگاه خلافت #بنى_عباس گرديد،
و در عصر #خلافت ماءمون (هفتمين خليفه عباسى ) هم نخست وزير ماءمون گرديد و هم فرمانده كل قواى ارتش ماءمون شد.
هنگامى كه ماءمون ولايتعهدى را به امام رضا(ع ) سپرد، #فضيل بن سهل به مقام امام (ع ) حسادت مى ورزيد، و در فرصتهاى مختلف ، عداوت خود را به امام (ع ) آشكار مى كرد،
از جمله در جريان #نماز_عيد
همين شخص ، ماءمون را تحريك كرد كه پيام براى امام بفرستد تا نماز را نخواند و برگردد،
سر انجام به مكافات دسيسه هايش رسيد و در شعبان سال 203 در #حمام سرخس ، توسط ( #غالب ) دائى ماءمون كشته شد (۱)
اينك به داستان زير توجه كنيد:
#ياسر_خادم مى گويد:
هنگامى كه ماءمون از خراسان به قصد بغداد بيرون آمد، ( #فضيل ذوالرياستين ) (براى بدرقه ) بيرون آمد،
من نيز همراه حضرت #رضا(ع ) بيرون آمدم ،
در يكى از منزلگاهها، نامه اى از جانب ( #حسن_بن_سهل ) (برادر #فضل ) بدست فضل رسيد،
در آن نوشته بود:
(من از روى حساب نجوم دريافته ام كه تو در روز چهارشنبه فلان ماه ، حرارت آهن و آتش را مى چشى ،
از اين رو عقيده من اين است كه در همان روز، با ماءمون و حضرت رضا(ع ) به حمام برويد،
و تو #حجامت كنى و روى دستت خون بريز، تا نحوست آن (حرارت آهن ) از تو دور گردد).
#حسن بن سهل براى ماءمون نيز، در اين باره نامه نوشت ، و از او خواست كه از حضرت رضا(ع ) تقاضا كند تا باهم به حمام بروند.
ماءمون به حضور حضرت رضا(ع ) نامه نوشت كه فردا به حمام برويم ،
امام رضا(ع ) جواب داد:
(من فردا حمام نمى روم و عقيده ندارم كه تو و فضل نيز به حمام برويد).
ماءمون بار ديگر نامه نوشت و از امام رضا(ع ) در خواست كرد كه فردا به حمام برويم .
امام رضا(ع ) در پاسخ نوشت :
من حمام نمى روم زيرا شب گذشته رسول خدا(ص ) را در #خواب ديدم به من فرمود:
(فردا حمام نرو).
از اين رو به عقيده من تو و فضل نيز فردا به حمام نرويد.
ماءمون براى حضرت نوشت كه راست مى گوئى
و پيامبر(ص ) نيز راست فرمود،
من نيز فردا به حمام نمى روم ،
فضل خودش بهتر مى داند.
#ياسر مى گويد:
وقتى كه شب شد،
امام هشتم (ع ) به ما فرمود:
(آنچه را كه از #حوادث تلخ امشب پديد مى آيد به خدا پناه مى برم ).
ما پيوسته اين سخن را مى گفتيم ، وقتى كه حضرت رضا(ع ) نماز صبح را (در اول وقت ) خواند، به من فرمود:
(برو پشت بام ببين آيا صدائى مى شنوى )
ياسر مى گويد:
به پشت بام رفتم ،
فريادى شنيدم
و كم كم صداى شيون بلند شد،
پائين آمدم
و ديدم ماءمون از آن درى كه از خانه اش به خانه امام رضا(ع ) باز مى شود، به حضور امام رضا(ع ) آمد و به امام گفت :
(خدا به تو در مورد #مرگ فضل ، اجر دهد،
او سخن شما را نپذيرفت و به حمام رفت و بر سرش ريختند و او را كشتند، سه تن از مهاجمين دستگير شده اند كه يكى از آنها پسر خاله او ( #فضل بن #ذى_القلمين ) است .)
ياسر مى گويد:
سرداران و هواخواهان فضل در خانه ماءمون اجتماع كردند و مى گفتند:
ماءمون او را غافلگير كرده و كشته است ،
و ما بايد از او خوانخواهى كنيم ،
و آتش آورده بودند كه خانه او را بسوزانند.
ماءمون به حضرت رضا(ع ) عرض كرد:
(اى سرور من !
اگر صلاح مى دانيد برويد و مردم را پراكنده كنيد.)
ياسر مى گويد:
امام سوار شد و به من فرمود:
تو نيز سوار شو،
با هم از خانه بيرون ، آمديم ،
مردم فشار مى آوردند،
امام رضا(ع ) با دست اشاره كرد و فرمود:
(تفرقوا تفرقوا:
متفرق و پراكنده شويد).
اشاره امام آنچنان اثر كرد، كه مردم به گونه اى شتابان باز مى گشتند و پراكنده مى شدند كه روى هم مى افتادند،
آنحضرت به هر كس اشاره كرد، او با شتاب از آنجا رفت (۲)
-
۱ - بحار، ج 49، ص 139 -
صحيفه البحار، ج 2، ص 492 و 493.
۲ - کافی باب مولد ابى الحسن الرضا(ع )،
حديث 8، ص 490 و 491 - ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
خبر از دو چيز پنهانى
(#حسن_بن_على_بن_زياد، معروف به ( #وشاء ) پارچه فروش بود
و مدت كوتاهى به مذاهب #واقفى اعتقاد داشت (كه طبق اين مذهب ، امام كاظم (ع ) آخرين امام است )،
بعدا بر اثر ديدن معجزاتى از حضرت #رضا(ع )، آن مذهب را ترك كرد و شيعه دوازده امامى گرديد)
#وشا مى گويد:
در سفرى به خراسان رفتم
و طرفدار مذهب #واقفيه بودم ، همراه خودم متاعى بود،
در ميان آن پارچه گلدار در يكى از بغچه ها وجود داشت ، كه خودم از آن اطلاعى نداشتم ،
هنگامى كه وارد شهر (مرو) شدم ، و در منزلى سكونت نمودم ، يك نفر مدنى (كه در مدينه متولد شده بود) بدون سابقه نزد من آمد و گفت :
حضرت رضا(ع ) مى فرمايد:
(آن جامه گلدار را كه در نزدت است براى من بفرست ).
من گفتم :
چه كسى ورود مرا به (مرو)، به حضرت رضا(ع ) اطلاع داد،
من همين لحظه وارد مرو شدم ، وانگهى نزد من پارچه گلدار نيست .
آن مرد مدنى رفت ، و سپس بازگشت و گفت :
حضرت رضا(ع ) مى فرمايد:
آن پارچه گلدار در فلان جا و در ميان فلان بغچه است ،
و بغچه اش چنين و چنان مى باشد.
آنگاه من آن بغچه را پيدا كردم و گشودم و در زير آن ، پارچه گلدار را يافتم و براى آن حضرت فرستادم .
کافی باب ما يفصل به دعوى المحق و المبطل ...،
حديث 12، ص 354 - ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#كرامت از #امام_رضا(ع )
عصر حضرت رضا(ع ) بود،
( #حسين_بن_عمر) مى گويد:
من قبلا در مذهب #واقفى بودم (يعنى معتقد بودم كه امام كاظم (ع ) زنده است ، و امام #قائم (ع ) مى باشد و بعد از او ديگر امامى نيست )
در همان زمان به حضرت رضا(ع ) رسيدم ،
قبلا پدرم از پدر او (امام كاظم ) هفت مساءله پرسيده بود كه امام كاظم شش مساءله را جواب داده بود، و به هفتمين مساءله جواب نداده بود،
من با خودم گفتم :
(به خدا همان هفت مساءله را بايد از حضرت رضا(ع ) بپرسم ،
اگر پاسخ گفت ، دلالت بر صدق امامتش مى كند).
من مسائل را از امام #رضا(ع ) پرسيدم ،
آن حضرت نيز جواب شش سؤ ال را همانند جواب پدرش بدون كم و كاست داد، ولى از جواب سؤ ال هفتم ، خوددارى كرد،
(هفتمين سؤ ال اين بود كه ) :
پدرم به پدر حضرت رضا(ع ) گفته بود:
(من در روز #قيامت در پيشگاه خدا شكايت و احتجاج مى كنم كه تو مى گويى (برادر بزرگت ) #عبدالله_افطح امام نيست .
آن حضرت دستش را بر گردنش نهاد و فرمود:
(آرى در قيامت در پيشگاه خدا در اين مورد بر ضد من #احتجاج كن ،
هر گناهى داشت آن را به گردن مى گيرم ).
هنگامى كه با حضرت رضا(ع ) خداحافظى كردم ، آن حضرت به من فرمود:
(هر كس كه #شيعه ما است هنگام #بلا و بيمارى ، #صبر و #استقامت كند، پاداش هزار #شهيد براى او نوشته مى شود.)
من با خود گفتم ، يعنى چه ؟
سخنى درباره بيمارى و بلا در ميان نبود تا آن حضرت چنين بفرمايد،
ولى وقتى كه رفتم در بين راه به بيمارى (عرق المدينى ) مبتلا شدم (يعنى ريشه اى در پاى من بيرون آمد)
درد شديد اين بيمارى ، بسيار طاقت فرسا بود،
سال بعد در سفر حج ، به حضور امام رضا(ع ) رسيدم و جريان را گفتم ، هنوز اندكى از درد پا باقى مانده بود، به حضرت رضا(ع ) عرض كردم :
(قربانت گردم ، دعاى دفع بلا بخوانيد)
من پايم را دراز كردم ،
فرمود:
(اين پايت باكى ندارد،
پاى سالمت را نشان من بده ).
من پاى ديگرم را به حضرت نشان دادم ، آن بزرگوار دعاى #تعويذ خواند، وقتى بيرون رفتم ، طولى نكشيد كه آن ريشه بيرون آمد و دردش اندك گرديد.
کافی باب ما يفصل به دعوى المحق و المبطل ...،
حديث 10، ص 354 - ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
خبر از #حوادث آينده
يكى از اصحاب حضرت #رضا(ع ) مى گويد:
در آن سالى كه #هارون به مكه رفت ، حضرت رضا(ع ) نيز به قصد حج از مدينه خارج شد،
در مسير راه در جانب چپ جاده ، به كوهى رسيد، كه نام آن كوه ( #فارع ) بود،
حضرت رضا(ع ) فرمود:
(بنا كننده ساختمان در اين كوه و ويران كننده آن كشته مى شود و قطعه قطعه مى گردد).
ما نفهميديم كه منظور حضرت رضا(ع ) چيست ،
هنگامى كه حضرت رضا(ع ) از آنجا به سوى مكه رفت ، كاروان #هارون به آنجا رسيد، و در آنجا بار انداخت ، ( #جعفر_برمكى ) (شخصيت برجسته دربار هارون ) كه در آن كاروان بود، بالاى كوه رفت و دستور داد در آنجا ساختمانى بنا كنند.
سپس كاروان به سوى مكه رهسپار شدند، پس از مراسم حج هنگام مراجعت ، وقتى كه كاروان هارون به پاى كوه (فارع ) رسيدند، جعفر برمكى بالاى آن كوه رفت و ديد طبق دستور قبلى ، ساختمان ساخته شده است ، دستور داد آن را ويران نمودند.
هنگامى كه كاروان هارون به بغداد بازگشت (بر اثر خشم هارون بر برمكيان ، زندگى برمكيان تارومار شد، عده اى از آنها كشته و عده اى دربدر شدند)
جعفر برمكى كشته شد و بدنش را قطعه قطعه نمودند
به اين ترتيب خبر امام رضا(ع ) از حوادث آينده تحقق يافت .
کافی باب مولد ابى الحسن الرضا(ع )، حديث 5، ص 488 - ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#مادر امام رضا(ع )
#هشام€بن_احمر مى گويد:
امام كاظم (ع ) به من فرمود:
آيا مى دانى كه از اهل مغرب ، كسى به مدينه آمده باشد؟
گفتم : نه .
فرمود: چرا،
مردى آمده ،
بيا باهم نزد او برويم ،
پس سوار بر مركب شد،
و من نيز سوار شدم و رفتيم نزد آن مرد مغربى ،
در آنجا ديدم يك نفر از اهالى مدينه ، بردگانى دارد و آنها را مى فروشد،
من به او گفتم :
(بردگانت را به ما نشان بده ).
او هفت كنيز را آورد و نشان داد،
امام كاظم (ع ) درباره همه آنها فرمود: (آنها را نمى خواهم )
سپس فرمود: (باز بياور)
#برده_فروش : من جز يك دختر برده بيمار، برده ديگرى ندارم .
امام كاظم :
چرا او را به ما نشان نمى دهى ؟
برده فروش از نشان دادن او امتنا نمود، و امام كاظم (ع ) منصرف گرديد و با هم باز گشتيم .
هشام بن احمر مى گويد:
فرداى آن روز، امام كاظم (ع ) مرا نزد برده فروش فرستاد و فرمود:
(به او بگو:
بهاى آن دختر چقدر است ،
هر چه گفت ، بگو از آن من باشد).
من نزد برده فروش رفتم و تقاضاى خريد آن دختر را كردم ،
گفت :
(قيمت آن فلان مقدار است )
گفتم :قبول است ، او از آن من باشد.
برده فروش : آن دختر را به تو فروختم ، ولى بگو بدانم ديروز آن شخص كه با تو بود چه كسى بود؟
گفتم : مردى از #بنى_هاشم بود.
گفت : از كدام بنى هاشم ؟
گفتم : بيش از اين نمى دانم .
برده فروش گفت :
ولى من او را مى شناسم .
گفتم : چطور؟
گفت : اين دختر، داستانى دارد
و آن اينكه :
او را از دورترين نقطه مغرب خريدم ، بانوئى از #اهل_كتاب با من ملاقات كرد و گفت :
(اين دختر همراه تو چكار مى كند؟)
گفتم : او را براى خود خريده ام .
بانوى اهل كتاب گفت :
(سزاوار نيست كه او همراه فردى مانند تو باشد،
او داراى پسرى شود كه مانند او در مشرق و مغرب ، به دنيا نيامده است .)
#هشام مى گويد:
من آن دختر را نزد امام كاظم (ع ) بردم ، و او همسر امام كاظم گرديد،
و طولى نكشيد كه از او حضرت #رضا(ع ) متولد شد (297)
(نام مادر امام رضا(ع ) #نجمه بود
و به او #ام_البنين مى گفتند)
کافی باب مولد ابى الحسن الرضا(ع )، حديث 1 ص 486 - ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
تصريح به #امامت خود
#صفوان_بن_يحيى مى گويد:
پس از شهادت امام كاظم (ع )، حضرت #رضا(ع ) درباره امامت خود صريحا سخن گفت ،
ما از آشكار شدن اين امر، بر جان حضرت ترسيديم (كه مبادا #هارون به او آسيب برساند)
شخصى به #امام_رضا(ع ) عرض كرد: (شما امر بسيار مهمى را آشكار نموديد، و ما ترس آن داريم كه از ناحيه اين #طاغوت (هارون ) به شما گزندى برسد)
امام رضا(ع ) فرمود:
(او (هارون ) هرچه مى خواهد تلاش كند، ولى براى من راهى ندارد)
کافی باب مولد ابى الحسن الرضا(ع )
ج 1 حديث 2، ص 487
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
على بن موسى الرضا عليهماالسلام
روز پنجشنبه يازدهم ذيقعده سال 148 هجرى در مدينه ، قدم به عرصه حيات گذارد.
نام مباركش : على
كنيه اش : ابوالحسن
مشهورترين القابش : #رضا است .
پدرش : ، امام موسى بن جعفر عليهماالسلام
مادرش : تكتم و ملقّب به نجمه .
پدرش او را #عالم آل محمّد نام داده است .
شيخ صدوق عليه الرحمه از #ابراهيم_بن_عباس نقل مى كند كه گفت :
هرگز نديدم كه امام على بن موسى الرضاعليهماالسلام كسى را با كلام خود رنج دهد
و نديدم كه #گفتار كسى را قطع كند
و در ميان سخنش ، #سخن گويد.
در مقابل كسى كه با او سخن مى گفت تكيه به جايى نمى داد
و در حضور كسى كه با او نشسته بود، پا دراز نمى كرد،
به خدمه خود ناسزا نمى گفت
و هيچگاه نديدم كه آب دهان خود را دور افكند
و نديدم كه در خنده خود قهقهه كند، بلكه خنده او تبسّم بود.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
از ابن شهر آشوب نقل شده كه :
حضرت رضا علیه السلام روز عرفه در خراسان ، تمام اموال خود را بخشيد.
كلينى در كافى و ابن شهر آشوب از اليسع بن حمزه قمى روايت نموده اند كه گويد:
من نزد حضرت #رضا عليه السلام بودم ، جمعى هم در خدمتش حضور داشتند و مسايل حلال و حرام مى پرسيدند،
ناگاه مردى وارد شد و سلام كرد و عرض كرد:
من از دوستان تو و پدران تو و نياكان تو مى باشم ،
از حجّ برگشته ام
و هزينه سفرم كم آمده ، اكنون چيزى كه مرا به منزلم برساند ندارم ، استدعا دارم خرجى راه مرا فراهم فرماييد و مرا به ميهن خود برسانيد و من در آنجا سرمايه و مكنت دارم
و چون به وطن خود رسيدم آنچه را كه به من عطا فرماييد از جانب شما صدقه مى دهم .
حضرت به او اجازه جلوس داده فرمود:
خدا تو را رحمت كند.
پس از آن با آن مرد قدرى صحبت نمود
و بعد حضرت برخاسته به اندرون رفت ،
قدرى درنگ نموده بيرون آمد در را بست ،
پس از آن دست مباركش را از بالاى در بيرون آورده فرمود:
#خراسانى كجا است ؟
خراسانى عرضه كرد: در اينجا حاضرم .
فرمود:
اين دويست دينار را بگير و آن را در مخارج اهل و عيالت مصرف كن و بدان تبرك بجوى و بيرون شو كه من تو را نبينم و تو مرا نبينى .
#سليمان گويد:
آن مرد رفت ،
من به حضرت عرض كردم :
فدايت شوم !
عطاى زياد دادى و مرحمت فرمودى ، پس چرا روى از او برگرفتى ؟
حضرت فرمود:
براى اينكه #ذلّت سؤ ال را جهت برآوردن حاجت در او نبينم .
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
حضرت #رضا عليه السلام
عده اى كه شيوه عادلانه و عالمانه حضرت رضا (ع ) را در جهت زيان مادى خود مى ديدند، دست به كار توطئه شدند تا هم حضرت رضا (ع ) و هم #مامون و هم #فضل بن سهل را از ميان بردارند.
ابتدا #فضل_بن_سهل را در حمام معروف سرخس قطعه قطعه كردند.
ماءمون براى اينكه خود را بى تقصير نشان دهد و تبرئه كند در صدد #قتل حضرت رضا (ع ) برآمد و آن امام بزرگوار را - كه خود به خراسان دعوت كرده بود، مسموم و شهيد كرد.
ماءمون و دستگاه خلافتش كوشش مى كرد شهادت حضرت رضا (ع ) را مرگ طبيعى جلوه دهد.
از اين پيشامد ناگوار اظهار تاءسف بسيار مى كرد
و اين امر هم بخاطر وحشتى بود كه از طرفداران آن حضرت و خاندان #علوى داشت .
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
محل دفن حضرت رضا عليه السلام
#هارون_الرشيد پدر #مامون در سفرى كه آخر عمرش براى دفع شورشى از سوى مردم ستمديده به خراسان آمد؛ بيمار شد و چندى بعد جان سپرد و در باغ #حميد بن قحطبه به خاك سپرده شد.
وقتى حضرت #رضا (ع ) با زهر جانگداز ماءمون شهيد گرديد، دستور داد آن حضرت را در كنار پدرش هارون دفن كنند.
در آن موقع باغ حميد در محلى بنام #سناباد واقع بود كه بعد از شهادت حضرت رضا عليه السلام به #مشهد الرضا و بعدها به مشهد شهرت يافت .
مدفن آن حضرت از همان آغاز دفن (در سال 203 هجرى ) محل ظهور فيوضات و بركات الهى و زيارتگاه شيعيان و مزار اهل اخلاص و ايمان گرديد،
و بتدريج به جايى رسيد كه جلال و شكوه آستان قدس ، همه مظاهر ديگر را تحت الشعاع خود قرار داد.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
حضرت #رضا (ع ) بارها با پيشوايان ساير اديان زردشتى ، كليمى ، مسيحى و حتى دهريها و ماديها بحث و مناظره مى فرمود
خوشبختانه آن مناظرات و مباحثات تحت عنوان (احتجاجات ) در كتابهاى معتبر ثبت شده و به دست ما رسيده است .
احاديث و اخبار و كلمات گرانمايه آن حضرت در كتابهاى :
(( (عيون اخبار الرضا) ))
بوسيله شيخ صدوق
در قرن چهارم هجرى و
(( (علل الشرايع ) )) و
(( (تحف العقول ) ))
و كتابهاى ديگر معتبر بر جاى مانده و روشنى بخش جهان اسلام و تشيع است .
از كلمات حضرت رضا عليه السلام :
1 - #دوست هر كس #عقل اوست و نادانى اش دشمن اوست .
2 - اظهار دوستى با مردم نصف عقل است .
3 - هر كسى كه از نعمتى برخوردار است بر او واجب است كه در زندگى افراد خانواده خود گشايشى فراهم كند.
4 - از حضرت رضا عليه السلام درباره توكل پرسيدند، فرمود:
#توكل اين است كه جز از خدا از ديگر كسى نترسى .
5 - كمك تو به ناتوان بهتر از #صدقه دادن است .
6 - سزاوار است مردم در مورد افراد عائله خود تسهيلات لازم را فراهم نمايند و رفتار آنان طورى نباشد كه اعضاى خانواده آرزومند مرگ سرپرست خود باشند.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
انتقال #خلافت :
حسودان و دنيا پرستانى كه در گوشه و كنار امپراطورى اسلامى بودند و دستهاشان تا مرفق به خود بى گناهان رنگين بود و زندگانى اشرافى و اعيانى داشتند از اين امر ناراضى شدند.
اينها بخوبى مى دانستند كه حضرت #رضا (ع ) نمى تواند #ظلم و ستم را يك لحظه تحمل كند.
اين على (ع ) فرزند همان على (ع ) است كه #دنيا و خلافت دنيا در نظرش ارزشى ندارد، و اگر #حكومت را مى پذيرد تنها به عنوان #وسيله اى براى اجراى #عدالت و احقاق حق و خدمت به اجتماع و مردم ستمديده است و بس .
بنابراين نمى توانستند عاشقان زرق و برق دنيا و خفاش صفتان متملق چرب زبان را راضى نگهدارند.
#مامون و وزيرش و اطرافيانش از همان آغاز، در صدد بر آمدند قبولى ولايت عهدى را از سوى حضرت رضا (ع ) نقطه ضعفى جلوه دهند و به مردم بقبولانند كه امام (ع ) شيفته دنيا و مقام ظاهرى دنيا شده است ،
هيهات !
چقدر اين شيوه تفكر از هدف عالى امام (ع ) بدور است ؟
بارى ،
آفتاب حقيقت زير ابر نمى ماند سادگى و بى آلايشى رفتار و كردار على بن موسى الرضا (ع )
و علم و دانش وسيع و تقواى راستين آن حضرت ، پرتو افشانى آغاز كرد، و بزودى همه و همه به حقانيت امام معصوم و وسعت دانش آن حضرت پى بردند.
جلسات بحث و #مناظره كه در حضور ماءمون و امثال #يحيى_بن_اكثم فقيه بزرگ دربار و كسان ديگرى كه دم از علم و اطلاع مى زدند؛ تشكيل مى شد؛ آفتاب حقيقت #ولايت و امامت را روشن كرد.
همگان ، حتى پيشوايان اديان ديگر، به درجه دانش و بصيرت امام (ع ) پى بردند و دانستند كه در مقابل عالم آل محمّد (ص ) قدرت سخن گفتن و اظهار نظر ندارند.
اين بود كه چاره اى جز تعظيم و تسليم در برابر امام (ع ) نداشتند.
بناچار تلاش دشمن در اين مورد نيز، نه تنها به نتيجه اى نرسيد؛
بلكه نتيجه معكوس داد.
#ماءمون كه خود درس خوانده و دانشمند بود كاملا به عظمت علمى و روحى امام (ع ) پى برده بود،
امّا بر افكار و اسرار پنهانى خود ظاهرا سر پوش مى نهاد، و #تظاهر به محبت و ارادت مى كرد.
در #عيد_فطر سال 202 هجرى ، ماءمون از امام رضا عليه السلام با اصرار خواست كه نماز عيد فطر را براى مسلمانان اقامه فرمايد.
در ابتدا امام (ع ) از اين كار هم سر باز زد تا ماءمون و اطرافيان و مردم بدانند كه امام (ع ) نمى تواند و نمى خواهد آلت اجراى مقاصد حكومت باشد.
علاوه بر اين ، امام (ع ) نمى خواست اجرا كننده تشريفات ظاهرى دين باشد در حالى كه خانه دين از پاى بست ويران است .
ماءمون و اطرافيان و مردم اصرار كردند،
عاقبت امام (ع ) اين پيشنهاد را قبول فرمود با اين شرط:
(من حاضرم نماز عيد فطر را برگزار كنم منتهى با همان سنتى كه جدم رسول خدا (ص ) آنرا در زمان خود اجرا مى فرموده است ).
مردم بسيار كنجكاو شدند تا شيوه پيامبر اكرم (ص ) بجاى تشريفات ظاهرى دربار اجرا گردد.
ماءمون دستور داد كه همه درباريان با كبكبه و جلال و شكوه لباسهاى فاخر خود را بپوشند و بر اسبهاى زرين لگام سوار شوند و در ركاب امام (ع ) در نماز عيد فطر شركت نمايند.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
حضرت #رضا (ع ) در مدينه با قبر منوّر جدّ بزرگوارش رسول اكرم (ص ) و همه اعضاى خانواده و حتى تنها فرزند عزيز و جانشين گرامى اش حضرت امام محمّد تقى #جواد عليه السلام وداع فرمود،
وداعى سوزناك و شكيب سوز.
موكب و محمل و هودجهاى مجلل كه به دستور دستگاه خلافت فراهم شده و همراهان آن حضرت كه والى مدينه و بزرگان قوم بودند تا بصره با شكوه و عظمت چشمگيرى براه افتادند.
#مامون كه كشتن #امين و آوردن سر برادرش را به پايتخت و بر پا كردن جشن و سرور جايزه دادن را مقصد و مقصود خود قرار داده بود، چگونه مى توانست از خلافت چشم بپوشد و آنرا به آل على (ع ) واگذار نمايد؟
اين امر باور كردنى نبود.
امّا آنچه در تجليل و بزرگداشت حضرت رضا عليه السلام ظاهرا انجام مى داد، وسيله اى براى قدرت و شوكت بخشيدن به خلافتش و كارها و نقشه هايى بود كه به دستور ( #فضل_بن_سهل ) وزير با سياستش انجام مى داد.
بارى ،
امام هشتم (ع ) از طريق بصره ، خرمشهر و اهواز و اراك و قم و رى و نيشابور در دهم شوال سال 201 هجرى به مرو ورود فرمود.
مردم اين شهرها مقدم يگانه يادگار رسول خدا (ص ) را از هر جهت گرامى و مغتنم مى دانستند و از فرصت با ارزشى كه پيش آمده بود براى حل مشكلات دينى و دنيايى خود از آن حضرت كمك مى خواستند.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#مناظره امام رضا(ع ) با منكر خدا :
يكى از منكران وجود خدا، نزد حضرت #رضا(ع ) آمد،
گروهى در محضر آن حضرت بودند،
امام به او فرمود:
اگر حق با شما باشد - ولى چنين نيست - در اين صورت ما و شما برابريم ، و نماز و روزه و زكات و ايمان ما به ما زيان نخواهد رسانيد،
و اگر حق با ما باشد - چنانكه همين است - در اين صورت ما رستگاريم و شما زيانكار و در #هلاكت خواهيد بود.
منكر خدا گفت :
به من بفهمان كه #خدا چگونه است ؟ و در كجاست ؟
امام فرمود :
واى بر تو،
اين راهى كه مى روى غلط است ، خدا چگونگى را چگونه كرد، بدون آنكه او به چگونگى ، توصيف شود،
و او مكان را مكان كرد، بى آنكه خود دارى باشد،
بنابراين ذات پاك خدا با چگونگى و مكان ، شناخته نمى شود و با هيچك از نيروى حس ، درك نمى شود، و به هيچ چيزى تشبيه نمى گردد.
منكر خدا گفت : اگر خدا با هيچيك از نيروهاى حس ، درك نمى شود، بنابراين او چيزى نيست .
امام فرمود :
واى بر تو،
اينكه نيروهاى حس تو از درك او عاجز هستند، او را انكار كردى ،
ولى ما در عين آنكه نيروهاى حس ما از درك ذات پاك او، عاجز است ، به او ايمان داريم ، و يقين داريم كه او پروردگار ما است ، و به هيچ چيزى شباهت ندارد.
منكر خدا گفت :
به من بگو خدا از چه زمانى بوده است ؟
امام فرمود :
به من خبر بده كه خدا از چه زمانى نبوده است ، تا من به تو خبر دهم كه در چه زمانى بوده است .
منكر خدا گفت :
#دليل بر وجود خدا چيست ؟
امام فرمود :
من وقتى كه به پيكر خودم مى نگرم ، نمى توانم در طول عرض آن چيزى بكاهم با بيفزايم ،
زيانها و بدى هايس را از آن دور سازم ،
و سودش را به آن برسانم ،
از همين موضوع #يقين كردم كه اين ساختمان ، داراى سازنده است ، از اين رو به وجود #صانع (سازنده ) #اعتراف كردم ،
علاوه گردش سيارات و پيدايش ها ابرها، وزيدن بادها، و سير خورشيد و ماه و ستارگان و نشانه هاى شگفت انگيز و آشكار ديگر را كه ديدم ، دريافتم كه اين گردنده ها، گرداننده دارد، و اين موجودات داراى سازنده و پردازنده مى باشند.
کافی باب حدوث العالم ،
حديث 2 ، ص 78، ج 1.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#تصريح به امامت حضرت #رضا از زبان امام صادق و كاظم علیهم السلام
#يزيد_بن_سليط (كه او را با كنيه ( #ابو_عمار) مى خوانند) مى گويد : عازم مكه براى انجام عمره بودم ،
در مسير راه به حضرت موسى بن جعفر(ع ) برخوردم و با هم به مكانى رسيديم ،
به آن حضرت عرض كردم :
(آيا به خاطر دارى كه در همين مكان من و پدر شما را با پدرت (امام صادق ) و برادرانت ملاقات كرديم ؟).
فرمود: آرى بياد دارم .
عرض كردم : (پدرم ( #سليط ) به پدرت (امام #صادق ) گفت :
پدر و مادرم به قربانت ،
شما همه امامان پاك هستيد،
ولى كسى را از مرگ ، گريزى نيست
به من سخنى بگوييد تا به جانشين خودم بگويم (كه امام بعد از شما كيست ) تا جانشينم گمراه نشود)
امام صادق (ع ) فرمود:
(اينها پسران من هستند، ولى اين (اشاره به شما) سرور آنها است )،
آنگاه در وصف شما فرمود:
(او (حضرت كاظم ) در قضاوت ، حكمت ، سخاوت و شناخت نيازهاى مردم و اختلافات در امور دين و دنيا، سرآمد همه است ،
و درى از درهاى بهشت مى باشد،
و علاوه داراى امتيازى است ، كه از همه اين صفات بهتر است .
پدرم عرض كرد آن #امتياز چيست ؟
امام صادق (ع ):
خداوند فريادرس و پناه و #علم و نور فضيلت و حكمت اين امت (يعنى #امام_رضا) را از صلب او به وجود آورد...
پدرم عرض كرد:
آيا آن آقازاده (امام هشتم ) متولد شده است ؟
امام صادق :
آرى ،
چند سال هم از عمر او گذشته است ...
يزيد بن #سليط مى گويد:
به امام كاظم (ع ) عرض كردم :
شما نيز مانند پدرتان ، بفرمائيد كه بعد از شما، چه كسى صاحب مقام رهبرى است )
امام كاظم :
...اگر كارى در دست من مى بود، امامت را به پسرم #قاسم مى سپردم كه به او مهربان هستم ولى اختيار اين امر با خداست ،
او هر كه را بخواهد قرار مى دهد، آنگاه در ضمن نقل خوابى كه ديده بود (و در داستان بعد مى آيد)، حضرت رضا(ع ) را به عنوان جانشين خود معرفى نمود.
الاشارة على ابى الحسن الرضا(ع )، آغاز حديث 14 (با تلحيص )
ص 313 و 314، ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#مخزومى كه مادرش از فرزندان #جعفر_طيار است گفت :
در محضر #امام_كاظم (ع ) بودم (ظاهرا اين قضيه در مدينه بوده است )
آن حضرت براى ما پيام فرستاد و ما را به حضورش طلبيد و ما به محضرش رفتيم ،
فرمود:
(آيا مى دانيد براى چه شما را به اينجا حاضر كرده ام ؟)
گفتيم : (نه ، نمى دانيم )
امام كاظم فرمود :
(گواه باشيد، همانا اين پسرم (اشاره به حضرت #رضا) وصى من ، و قيم من ، بعد از من است ،
هر كس از من طلبى دارد از اين پسر بگيرد،
و به هر كس وعده داده ام ، بايد از اين بخواهد تا وفا كند،
و هر كسى ناگزير است كه با من ملاقات كند، جز به وسيله نامه او با من ملاقات ننمايد)
کافی الاشارة على ابى الحسن الرضا(ع )،
حديث 7، ص 313، ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#معجزه اى در #امامت حضرت على علیه السلام تا حضرت #رضا علیه السلام
ص ۱
( #حبابه_والبيه ، نام بانوئى كهن سال است كه به ( #والبه ) محلى از يمن ، منسوب مى باشد،
به گفته شيخ طوسى در كتاب الغيبه ، اين #بانو، از بانوان پرفضليت و با معرفتى است كه به خدمت هشت #امام رسيده است
حضرت #رضاعلیه السلام او را با لباس خود كفن نمود،
#داستان اين بانو، و تشرف او به حضور هشت امام علیهم السلام :
#حبابه مى گويد:
اميرمؤ منان #على علیه السلام ) را در شرطة الخميس (بين پيشتازان سپاهش ، يا در مركز اجتماع آنها) ديدم ،
در دستش شلاقى دو سر بود، و با آن ، فروشندگان #ماهى بى فلس ، و مارماهى و زمار(كه نوعى از همان مارماهى است ) را مى زد و مى فرمود: اى فروشندگان يهودى هاى #مسخ شده و لشكر بنى مروان .
#فرات_بن_احنف در خدمت آن حضرت ايستاده بود، عرض كرد:
(اى امیر مؤ منان !
#لشكر بنى مروان چيست ؟).
امام على علیه السلام فرمود:
(لشكر #بنى_مروان ، مردمى هستند كه ريش هاى خود را تراشيده
و سبيلهايشان را تاب مى دادند
و مسخ شدند).(۱)
حبابه مى گويد:
من خوش سخن تر از على علیه السلام نديدم
(مجذوب بيان شيوايش شدم )
به دنبالش رفتم و رفتم تا در پيشخان مسجد (كوفه ) نشست ، به آن حضرت عرض كردم :
(اى امير مؤ منان ،
خدايت رحمتت كند،
دليل صدق #امامت (تو) چيست ؟).
آن بزرگوار در پاسخ (به #سنگ كوچكى اشاره كرد و) فرمود :
(آن را نزد من بياور!).
آن سنگ كوچك را به حضور امام على علیه السلام بردم ،
حضرت با انگشتر خود بر آن مهر زد، به طورى كه آن مهر بر آن سنگ نقش بست (۲)آنگاه به من فرمود:
(اى حبابه !
هر كسى ادعاى امامت كرد و توانست مثل من اين سنگ را مهر كند، بدان كه او امامى است كه اطاعتش واجب است ،
#امام كسى است كه هر چه را بخواهد، از او پنهان نگردد).
حبابه مى گويد:
من به دنبال كار خودم رفتم تا اميرمؤ منان على علیه السلام از دنيا رفت ،
نزد #امام_حسن علیه السلام كه به جاى على علیه السلام نشسته بود رفتم
۱ - #علامه_مجلسى (ره ) در شرح خود مى گويد:
اين حيوانات را از جهت شباهت ، ( #مسخ_شده ) گويند، نه آنكه از نسل آنها باشند، زيرا مسخ شده ها پس از سه روز مرده اند.
نگارنده گويد:
در مورد (لشكر بنى مروان )، احتمال دارد اشاره به آينده باشد،
چرا كه طبق روايت مشروحى ، امام صادق (ع ) فرمود:
( #بنى_اميه نمردند مگر اينكه به صورت #مار_مولك مسخ شدند)
(شرح در روضة الكافى ، ص 232 حديث 305)-
ضمنا بعضى از فقهاء مى گويند:
يكى از دلائل حرمت #ريش_تراشى ، همين قسمت از روايت فوق است .
۲ - در فرازى از زيارتنامه مولوديه على علیه السلام مى خوانيم :
السلام عليك يا خاتم الحصى ،
و مبين المشكلات :
(سلام بر تو اى مهر زننده سنگريزه ها و روشن كننده مشكلات ).
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#معجزه اى در #امامت حضرت على علیه السلام تا حضرت #رضا علیه السلام
ص ۲
#حبابه مى گويد:
من به دنبال كار خودم رفتم تا اميرمؤ منان على علیه السلام از دنيا رفت ،
نزد #امام_حسن علیه السلام كه به جاى على علیه السلام نشسته بود و مردم از او سؤ ال مى كردند رفتم ، وقتى كه مرا ديد، فرمود :
(اى حبا به #والبيه !).
عرض كردم : (بلى اى سرور من ).
فرمود:
آنچه همراه دارى بياور، من آن سنگ كوچك را به آن حضرت دادم ، آن حضرت مانند على علیه السلام با انگشتر خود به آن مهر زد، به طورى كه جاى مهر بر آن سنگ نقش بست .
بعد از آنكه امام #حسن علیه السلام در دنيا رفت ، به حضور #امام_حسين (ع ) كه در مسجد رسول خدا (در مدينه ) بود رفتم ،
مرا نزد خود خواند و به من خوش آمد گفت ، و آنگاه فرمود:
(دليل آنچه را كه مى خواهى موجود است ،
آيا نشانه امامت را مى خواهى ؟).
گفتم : آرى اى آقا من .
فرمود: (آنچه با خود دارى بياور).
من آن سنگ كوچك را به او دادم ، آن حضرت انگشترش را بر آن زد، و جاى آن مهر بر آن سنگ نقش بست .
پس از امام #حسين علیه السلام به حضور امام #سجاد علیه السلام رفتم ، در اين هنگام به قدرى پير شده بودم كه رعشه در اندامم افتاده بود و براى خود صد و سيزده سال شمردم (كه از عمرم رفته ) ديدم آن حضرت در ركوع و سجود است و به #عبادت اشتغال دارد(و به من توجه ندارد) نا اميد شدم ، ولى آن حضرت با انگشت سبابه خود به من اشاره كرد، با اشاره او جوانيم باز گشت (تا اينكه نمازش تمام شد.)
گفتم : اى آقا من از #دنيا چه اندازه گذشته و چقدر مانده است ؟
فرمود: به آنچه گذشته است آرى (علم به آن داريم ) و به آنچه مانده است نه (از غيب است و غير خدا آن را نمى دارند)،
آنگاه به من فرمود:
آنچه با خود دارى بياور، من آن سنگ كوچك را به آن حضرت دادم ، انگشتر خود را بر آن زد، و جاى انگشترش بر آن نقش بست .
پس از امام سجادعلیه السلام نزد امام باقرعلیه السلام رفتم ،
آنحضرت نيز بر آن سنگ مهر زد،
سپس نزد امام صادق علیه السلام رفتم ، او نيز بر آن سنگ مهر زد،
و بعد از او نزد امام كاظم علیه السلام رفتم ، او نيز بر آن سنگ مهر زد،
و بعد از او به حضور #امام_رضا(ع ) رفتم ، او نيز بر آن سنگ مهر زد، و مهرش بر آن ، نقش بست . (۱)
حبابه ، والبيه ، پس از آن نه ماه زنده بود، چنانكه از #محمد_بن_هشام ، نقل شده است . (۲)
۳ - #حبابه در عصر #امام_سجادعلیه السلام 113 سال داشت ،
و بعد به #اعجاز آن حضرت #جوان شده است و بعدا تا عصر حضرت #رضا(ع )123 سال ديگر عمر كرده و در مجموع 236 سال #عمر نموده است (نگارنده )
۴ - کافی باب ما يفصل به بين دعوى المحق و المبطل ،
حديث 1، ص 346 و 347- ج 1 -
و در بحث 4 همين باب ، #كنيه حبابه ( #ام_غانم ) ذكر شده است .
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
نشانه هاى #امام معصوم علیهم السلام
حضرت #رضا علیه السلام در خراسان بود،
#ابو_بصير(كه از شاگردان و شفتگان امامان (ع ) بود) به محضر امام رضا علیه السلام آمد و چنين پرسيد:
به چه دليل و نشانه ، #امام بر حق (معصوم ) شناخته مى شود؟
امام رضا علیه السلام فرمود :
به چندين #خصلت :
1- سفارشى از پدرش ، كه به #امامت او اشاره كند
(مانند تصريح به امامت او، يا #وصيت به او و...).
2- از هر چه بپرسند، بى درنگ به پاسخ سؤ الات مردم ، بپردازند.
3- اگر در محضرش ، سكوت كنند، او آغاز گر سخن (و ميدان دار مجلس ) باشد.
4- و از حوادث فردا خبر دهد.
5-و با هر لغتى با مردم بتواند سخن بگويد.
سپس امام رضا علیه السلام به #ابو_بصير فرمود :
قبل از آنكه از اين مجلس خارج گردى ، نشانه اى را به تو نشان مى دهم ، در همين هنگام مردى از مردم خراسان به حضور امام #رضا علیه السلام رسيد و با زبان عربى با امام رضاعلیه السلام سخن گفت ، ولى امام رضاعلیه السلام با زبان #فارسى به او پاسخ مى داد.
مرد خراسانى گفت :
(قربانت گردم !
سوگند به خدا، مرا از سخن گفتن به زبان فارسى باز نداشت جز اينكه گمان كردم شما زبان فارسى را خوب نمى دانيد).
امام رضا علیه السلام فرمود :
عجبا!
اگر من نتوانم پاسخ تو را با زبان فارسى به خوبى بدهم ، پس برترى من بر تو به چيست ؟
سپس امام رضاعلیه السلام به ابوبصير فرمود:
(اى ابا محمد!
همانا زبان احدى از مردم ، از امام مخفى نمى ماند،
بلكه امام ، #زبان پرندگان و حيوانات و هرگونه جاندار را مى داند،
كسى كه اين ويژگيها را نداشته باشد، او امام بر حق نخواهد بود.
کافی فمن لم يكن هذه الخصال فيه ، فليس هو بامام
حديث 7،ص 285، ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#مناظره امام رضا علیه السلام با #ابو_قره صفحه ۱
ابو قره ، يكى از خبر پردازها و خبرنگارهاى عصر حضرت #رضا علیه السلام بود،
#صفوان_بن_يحيى يكى از شاگردان حضرت رضا علیه السلام مى گويد : ابوقره از من خواست ، تا او را به محضر مبارك حضرت رضا علیه السلام ببرم ،
من از حضرت رضاعلیه السلاماجازه گرفتم و آن حضرت اجازه داد.
ابوقره به محضر رضاعلیه السلام رسيد، و از احكام دين و حلال و حرام پرسشهاى كرد تا سؤ الش به مساءله #توحيد كشيده شد، و در اين مورد، چنين سؤ ال كرد:
( براى ما روايت كرده اند كه خداوند (ديدار ) و (هم سخنى ) خود را بين دو پيغمبر #تقسيم نمود(و در ميان پيامبران ، دو پيغمبر را برگزيد تا با يكى از آنها #هم_كلام شود، و با ديگرى ديدار نمايد) قسمت (هم سخنى ) خود را به #موسى علیه السلام داد، و قسمت ديدار خود را به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم عطا نمود) (بنابراين خدا وجودى قابل ديدن است ).
امام رضا علیه السلام فرمود :
اگر چنين باشد، پس آن پيغمبرى كه (يعنى پيامبر اسلام ) به جن و انس خبر داد كه ديده ها خدا را درك نكند، و وسعت آگاهى مخلوقات را ياراى احاطه به او و فهم ذات او نيست ، و او شبيه و همتا ندارد، كدام پيغمبر بود؟، مگر شخص محمد(صلی الله علیه و آله و سلم ) چنين فرمود؟
ابوقره گفت : آرى : او چنين فرمود.
امام رضا علیه السلام فرمود :
بنابراين چگونه ممكن است كه پيغمبرى از طرف خدا به سوى مردم بيايد و آنها را به سوى خدا دعوت كند، و به آنها بگويد كه :
ديده ها قادر به ديدن نيستند،
وسعت و آگاهى مخلوقات را ياراى فهميدن ذات پاك او نيست ،
و او شبيه و همتا ندارد،
سپس خود اين پيغمبر بگويد:
من با دو چشمم خدا را ديده ام ؟
و احاطه علمى به او يافته ام ؟
و او به شكل انسان (قابل رؤ يت ) است ، آيا حيا نمى كنيد؟
افراد بى دين و كوردل ، نتوانستند چنين نسبتى به آن حضرت بدهند، كه او چيزى را فرمود و سپس برخلاف آن گفت .
ابوقره گفت :
خداوند خودش در قران (آيه 13 نجم ) مى فرمايد:
(و لقد راه نزلة اخرى :)
( و بار ديگر، پيغمبر، خدا را ديد).
امام رضا علیه السلام فرمود :
در همين جا آيه ديگرى هست (آيه 11 نجم ) كه آنچه را #پيغمبر (ص ) ديده بيان مى كند و مى فرمايد:
(ما كذب الفؤ اد ما راى )
( قلب او در آنچه ديد، هرگز دروغ نمى گفت )
يعنى دل پيغمبر(ص ) آنچه را كه چشمش ديد دروغ ندانست .
سپس خداوند در همين سوره (نجم ) آنچه را محمد(صلی الله علیه و آله و سلم ) ديده خبر مى دهد
و (در آيه 18 نجم ) مى فرمايد:
(لقد راى من آيات ربه الكبرى )
(او پاره اى از آيات و نشانه هاى بزرگ پروردگار را ديد).
بنابراين نشانه هاى خدا (كه پيامبر آنها را ديده ) غير خدا است
و باز خداوند( در آيه 110 سوره طه ) مى فرمايد:
(و لا يحيطون به علما)
( آنها احاطه و آگاهى به ذات او ندارند)،
بنابراين اگر ديده ها خدا را مى تواند بنگرد، احاطه و آگاهى به او را نيز پيدا خواهد كرد (با اينكه آيه مذكور مى گويد: آگاهى به او ممكن نيست ).
ابوقره گفت :
پس شما روايات (را كه مى گويند پيامبر(ص )، خدا را ديد) تكذيب مى كنيد؟
امام رضا علیه السلام فرمود :
اگر روايات بر خلاف قران باشند، تكذيب مى كنم ،
و آنچه مسلمانان به آن اتفاق راءى دارند، اين است كه :
(نمى توان به #وجود خدا احاطه علمى يافت ، و ديده ها ذات او را درك نمى كنند، و او به هيچ چيزى شباهت ندارد).
کافی باب فى ابطال الرويه ، حديث 1، ص 95، 96- ج 1.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#مناظره امام رضا علیه السلام با #ابو_قره صفحه ۲
#صفوان مى گويد:
#ابو_قره مرا واسطه قراداد،
از حضرت #رضا(ع ) اجازه گرفتم و او به حضور آن حضرت رسيد، و چند سؤ ال از حلال و حرام ، مطرح كرد تا اينكه پرسيد:
(آيا شما قبول داريد كه خدا #محمول است ؟).
امام رضا علیه السلام فرمود :
هر محمول ( #حمل شده ) فعلى (حمل ) بر او واقع شده ، كه به ديگرى نسبت داده مى شود،
و #محمول اسمى است كه معنى آن ، نقص و تكيه بر ديگر كه #حامل باشد دارد...
و چنانكه گوئى :
زبر، زير، بالا، پائين
(زبر و بالا، #دلالت بر #مدح دارد
و زير و پائين دلالت بر #نقص دارد،
و روا نيست كه خداوند دستخوش تغيير باشد).
#خدا (حامل ) و نگهدارنده همه چيز است ،
#كلمه (محمول ) بدون اينكه به ديگرى تكيه كند، مفهومى نخواهد داشت (بنابراين روا نيست كه خدا، محمول باشد) و هرگز كسى كه به خدا و عظمتش #ايمان دارد، شنيده نشده كه در دعاى خود، خدا را با جمله (اى محمول ) بخواند.
ابو #قره گفت :
خدا در #قرآن (17 #حاقه ) مى فرمايد:
(و يحمل عرش ربك فوقهم يومئذ ثمانيه )
:(در آن روز #عرش پروردگارت را هشت نفر، در بالايشان حمل كنند).
و نيز (در آيه 7 #غافر) مى فرمايد:
(الذين يحملون العرش )
:(كسانى كه عرش را حمل مى كنند).
امام رضا علیه السلام فرمود :
عرش ، نام خدا نيست ،
بلكه عرش نام #علم و قدرت است
و عرشى كه همه چيز در آن هست ، سپس خداوند انجام حمل عرش را به غير خود كه فرشتگان باشند نسبت داده است ...
ابوقره گفت :
در روايتى آمده :
( هرگاه خدا #خشم كند، فرشتگان حامل عرش ، سنگينى خشم خدا را بر دوش خود، احساس مى كنند، و به #سجده مى افتند، و هنگامى كه خشم خدا برطرف شد، دوش آنها سبك گردد و به جاى نخستين خود باز گردند)
آيا شما اين #روايت را تكذيب مى كنيد؟!
امام رضا علیه السلام در رد اين روايت فرمود:
اى ابوقره !
به من بگو از وقتى كه خدا #شيطان را لعنت كرده و بر ااو خشم نموده ، آيا تا امروز خدا از شيطان خشنود شده است ؟
(هرگز از او خشنود نشده )
بلكه هميشه بر شيطان و دوستان و پيروانش خشمگين است ،
(طبق گفته تو بايد از آن زمان تا حال حاملان عرش در سجده باشند، در صورتى كه چنين نيست ، پس عرش نام خدا نيست ).
وانگهى تو چگونه جرئت مى كنى كه پروردگارت را به تغيير و دگرگونى از حالى به حال ديگر توصيف نمائى ، و او را همانند مخلوق ، دستخوش حالات گوناگون بدانى ،
او منزه و دور از اين نسبتها است ،
او ذات ثابت و غير قابل تغيير مى باشد،
همه موجودات در قبضه قدرت او و تحت تدبير او هستند و همه به او نياز دارند، و او به هيچكس نياز ندارد.
کافی باب العرش و الكرسى -
حديث 2، ص 130 - 131، ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#تشيع مسافر بلخى در محضرحضرت #رضا علیه السلام
عصر #امامت حضرت #رضا علیه السلام بود، و آن حضرت در خراسان به سر مى برد، شخصى مسافر، از پشت نهر بلخ به حضور آن حضرت آمد و نشست و عرض كرد:
(من از شما مساءله اى مى پرسم ، اگر جواب آن را آن گونه كه خودم مى دانم بدهى ، امامت تو را مى پذيرم ).
امام علیه السلام فرمود :
هر چه خواهى بپرس .
مرد مسافر گفت :
به من بگو پروردگارت ؛ از چه وقت بوده ؟
و چگونه بوده ،
و بر چه تكيه دارد؟
امام علیه السلام فرمود :
(خداوند #مكان را مكان كرد، بى آنكه مكانى داشته باشد،
و چگونگى را چگونه نموده بى آنكه خود چگونه باشد، و بر قدرت خودش تكيه دارد).
در اين هنگام ، آن مرد مسافر برخاست ، و سر حضرت رضاعلیه السلام را بوسيد و گفت :
(گواهى مى دهم كه معبودى جز خداى يكتا نيست ،
و محمد صلی الله علیه و آله و سلم رسول خدا است ،
و على علیه السلام وصى رسول خدا و سرپرست امت ، پس از او است ،
و پيشوايان راستگو، شما امامان هستيد، و تو جانشين آنها هستى )
کافی باب الكون و المكان ،
حديث 2، ص 88، ج 1.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
در مرو
هنگام ورود موكب حضرت #رضا علیه السلام به مرو، #مامون و #فضل_بن_سهل و عده زيادى از بزرگان دربارى و حكومتى تا چند فرسنگ به استقبال امام علیه السلام رفتند.
پس از چند روز ماءمون مقصد خود را - كه واگذارى #خلافت به حضرت رضا علیه السلام بود - با آن حضرت در ميان گذاشت تا به خيال خود با يك #تير دو نشانه را #هدف سازد:
۱ - هم قيامهاى علويان را عليه دستگاه #حكومت از بين ببرد يا از آن بكاهد
۲ - هم با وارد كردن حضرت رضا علیه السلام به دستگاه حكومتى كه هميشه مورد انتقاد و بد گويى آل على علیهم السلام بود و كارگردانان حكومت را ناپاك و آلوده مى دانستند، از وجهه معنوى و تقوايى امام علیه السلام بكاهد.
و با اين نقشه همبستگى مذهبى علويان و شيعيان آل على علیه السلام را از بين ببرد، تا ديگر خطرى دستگاه خلافت را تهديد ننمايد.
بعد ما#مون و دار و دسته اش با خيال راحت به حكمرانى خود ادامه خواهند داد.
ولى حضرت رضا علیه السلام - بر خلاف انتظار ماءمون و #فضل بن سهل و دنيا پرستان متملق - از پذيرفتن اين پيشنهاد امتناع فرمود.
حضرت رضا علیه السلام از دستگاه فاسد و نابسامان خلفاى #عباسى و از بخشش هاى فراوان و افراطهايى كه از نيم قرن پيش در دستگاه اشرافى عباسيان آغاز شده بود و به عنوان ( #حق_السكوت ) به اين و آن داده مى شد و #انحراف محور حكومت از مسير حق و حقيقت ، در زير نقاب مسلمان نمايى و ديندارى و سپردن كارهاى مهم اسلامى و حكومتى به دست افراد فاسد و زراندوز و رياكار كاملا آگاه بود، چنين وضع نابسامانى را چگونه ولى حق و امام معصوم علیه السلام مى توانست تحمل كند؟
امام علیه السلام وقتى زمام حكومت را به دست مى گيرد كه بتواند #دست #ستم_گرى را از سر مظلومى كوتاه كند و #ستم_ديده اى را به حقش برساند، #حق را به حقدار باز پس دهد و الاّ بايد حكومت و خلافت را رها سازد.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
امام حسن #عسكرى علیه السلام ۴
#امامت
#احمد بن عبداللّه بن #خاقان از جانب خلفا، والى #اوقاف و صدقات در #قم بود و او نسبت به #اهلبيت رسالت ، نهايت مرتبه عداوت را داشت ).
اصحاب امام حسن عسكرى علیه السلام متفرق بودند و امكان تمركز براى آنان نبود، كسانى چون :
ابوعلى احمد بن اسحاق #اشعرى در قم
و ابوسهل اسماعيل #نوبختى در بغداد مى زيستند،
فشار و مراقبتى كه دستگاه خلافت عباسى ، پس از شهادت حضرت #رضا علیه السلام معمول داشت ، چنان گسترده بود كه جناح مقابل را با سخت ترين نوع درگيرى واداشته بود. اين جناح نيز طبق ايمان به حق و دعوت به اصول عدالت كلى ، اين همه سختى را تحمل مى كرد، و لحظه اى از حراست (و نگهبانى ) موضع غفلت نمى كرد).
امام در عينيت جامعه ، محمّد رضا حكيمى ص ۹۱
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیکما یا امیرالمومنین
و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم🌹💐
#داروی_گناه
در روضه الریاحین آورده است که :
وقتی که #امیرالمومنین علیه السلام در یکی از کوچههای بصره میگذشت جمعیت زیادی را دید که اطراف یک #جوان هندی حلقه زدهاند و گردنها را کشیدهاند و تماشا میکنند
امیرالمومنین علیه السلام نزدیک رفت تا ببیند چه خبر است
امیرالمومنین علیه السلام دید که میان جمعیت جوان خوشرویی که دارای متانت و وقار است
لباس پاکیزهای را پوشیده است و با عزتی تمام روی چهارپایی نشسته است و مردم برای اینکه از این جوان استفاده کنند نوبت میگرفتند
در بین این مراجعین کسانی بودند که شیشههایی از #خون و ادرار و یا مایعات بدن را به دست داشتند
آنها شیشهها را به این طبیب و جوان
میدادند و این جوان با دقت به آنها نگاه میکرد و برای صاحبان هر یک از آنها طبق آنچه را که میفهمید دارو و یا دستور صادر میکرد
امیرالمومنین علیه السلام جلوتر رفت و سلام کرد و فرمود :
آیا برای درد گناهان هم دارویی آوردهای ؟
طبیب گفت :
مگر #گناه هم درد و بیماری است ؟
امیرالمومنین علیه السلام فرمود :
آری
گناه هم #بیماری است و مردم را به زحمت انداخته است
طبیب مدتی سر را به زیر انداخت و ساکت شد
بعد از مدتی جوان سرش را بلند کرد و گفت :
من که چیزی نمیدانم
آیا شما داروی گناه را میشناسید ؟
امیرالمومنین علیه السلام فرمود :
آری
من هم گناه و هم دارویش را و هم معالجهاش را میشناسم
طبیب و جوان گفت :
آیا ممکن است برای ما توضیح بفرمایید ؟
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند :
آری
از اینجا برخیزید به بوستان #ایمان بروید و چون وارد بوستان
ایمان شدید مقداری از ریشه درخت #نیت و دانههای پشیمانی و مقداری از برگ تدبر و تخم #ورع و میوه #فهم و چند شاخه #یقین و مغز #اخلاص و پوست #اجتهاد و مقداری هم از ساقههای #انابه و زهر برگردان #تواضع همه را با حواسی جمع و با دلی متوجه و فهمی سرشار با انگشتان #تصدیق و کف #توفیق میان تشت #تحقیق میریزید و به #آب چشمهایتان شستشو میکنید
آنگاه همه را بین دیگ #امید میریزید و با آتش #اشتیاق آنها را آنقدر میجوشانید تا مواد زائدش رسوب کند و عصاره #حکمت به دست بیاید
بعد از آن حاصل را در بشقاب #رضا و #تسلیم میریزید نسیم #استغفار بر آن میدمید تا قبل از اینکه فاسد گردد خنک شود
این #شربت بسیار گوارا است
آنگاه در جایی که انسانی نباشد و جز خدا تو را نبیند آن را مینوشید
این همان دارویی است که درد گناهان را ساکن میکند و جراحات #معصیت را التیام میبخشد
طبیب و جوان هندی از شنیدن این کلمات در بهت و حیرت فرو رفت و #ادب و اخلاص و عجز و ناتوانی و کوچکی خود را به ساحت مقدس امیرالمومنین علیه السلام تقدیم کرد
#شعر
درد #جسم است آنکه درمانش بود پیش طبیبان
درد #روح الا تولای علی درمان ندارد
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b