گُزیدهای از #فضیلت های امام #علی (ع) به نقل از مقدّمهٔ شرح #نهج البلاغهٔ ابن ابی #الحدید (۵۸۶-۶۵۶)
چه بگویم از مردی که :
دشمنانش به #فضل او #اقرار میکنند
و از انکار و کتمان مناقبش عاجزند.
بهراستی میدانی که :
#بنیامیه حاکمیت اسلامی را در باختر و خاور در دست داشتند
و تمام کوشش خود را در خاموش کردن #نور او و برانگیختن مردم علیه وی و نسبت دادن انواع #عیب و نقص به شخصیتش به کار بستند
و او را بر سر تمام منابر #لعنت کردند، و ثناگویانش را نه تنها #تهدید کرده، بلکه حبس و نابود کردند
و از #روایت و حدیثی که متضمن #فضیلتی برای او بود یا یاد او را بلندمرتبه میساخت، #منع کردند،
تا آنجاکه نامگذاری به #نام او را ممنوع ساختند،
ولی این همه جز بر عظمت #شخصیت او نیفزود.
چونان #مُشکی بود که :
چون پوشانده شود و پنهان گردد، بوی دلاویزش بیشتر منتشر میشود،
یا به سان #خورشید، که نورش با کف دست در پرده نمیشود... .
چه گویم دربارهٔ مردی که :
هر فضيلتی به او #منسوب است
و هر گروهی به او منتهی،
و هر طائفهای به سوی او #جذب میشود؛
پس او :
رئيس #فضائل و سرچشمهٔ آن است
و قهرمان و پیشتاز عرصهٔ آن
و بعد از او هرکسی که در فضایل اخلاقی درخششی داشت، وامدار، دنبالهرو و پیرو اوست.
همان طور که میدانی :
#اشرف دانشها، #علم و دانش الهی است...؛
#خداشناسی :
برگرفته از سخنان او
و منقول از جانب اوست،
و به او پایان مییابد
و از او سرچشمه میگیرد... .
از دیگر علوم، #فقه است،
که آن حضرت استوانه و اساس آن است،
و هر #فقیه مسلمانی بر خوان او نشسته است
و از فقه او مستفید میگردد... .
هرکسی میداند که :
#عُمَر در بسیاری از مسائل که بر او دشوار مینمود به #علی و دیگر صحابه مراجعه میکرد و مکرراً گفته است:
«اگر علی نبود عمر #هلاک شده بود.»
و این سخن او:
«خدا نکند #مشکلی برایم روی دهد و علی در آنجا نباشد»،
و سخنش:
«در #مسجد هیچ کس #حق فتوا دادن در حضور علی را ندارد.»
چون از #ابن،ِعباس پرسیدند که :
#نسبت علم تو با #علم پسرعمویت چگونه است؟
گفت:
«مانند قطرهای #باران در برابر #اقیانوس!»
از جملهٔ دیگر علوم، علم #طریقت و #حقیقت و #تصوف است.
صاحبان این #فن در تمامی سرزمینهای اسلامی به او ختم میگردند
و سلسلهٔ خود را به او پایان میبخشند.
از دیگر علوم، علم #نحو و #لغت عرب است.
همگی مردم میدانند که :
او علم نحو را #ابداع و #ایجاد کرد
و کلّیات و #اصول آن را بر #ابوالأسود #دوئلی املا کرد.
اگر به #خصایص اخلاقی و فضایل نفسانی و #دینی رجوع کنی، او را پیشاپیش همه و فاتح قلهٔ فضایل خواهی یافت.
اما #شجاعت؛ :
همانا علی #شهرت شجاعان پیش از خود را از #ذهن مردم فراموشاند.
او هیچگاه #فرار نکرد
و از هیچ لشکری نهراسید.
اما #قدرت جسمانی و نیروی بدنی او : #ضربالمثل است.
او با کسی نجنگید مگر او را درهم کوبید.
اما #بخشش و #کرم او :
آشکار است.
پیوسته #روزه میگرفت
و #طعام خود را به دیگران میبخشید.
#ذَهَبی گفته است که :
علی #سخاوتمندترین مردم بود.
هرگز به سائلی نه نگفت.
با آنکه تمام #دنیا جز بخشی از شام در دستش بود، هیچ میراثی از خود به جا ننهاد.
اما شکیبایی و #گذشت او؛ :
در مقابل #گناه صبورترین بود
و در برابر #بدی دیگران باگذشتترین.
در #جنگ هشدار میداد که :
آنکس که فرار کرد نباید #تعقیب شود
و مجروح و #اسیر نباید کشته شود
و هرکس سلاح بر #زمین گذارد در #امان است.
همچنین اموالشان را نگرفت
و #زنان و فرزندانشان را اسیر نکرد
و چیزی از اموالشان را به #غنیمت نبرد.
در جنگ #صفّین سپاه #معاویه آب را به روی لشکریان علی بستند
اما هنگامی که سپاه علی بر #آب مسلط شد،
به او گفتند که :
آب را از آنان بازگیر تا هلاک شوند
اما او نپذیرفت.
در #جهاد، نزد #دوست و دشمن معلوم است که او #سید مجاهدین است.
اما در #فصاحت، :
او امام فصیحان و بلیغان است
و در #وصف سخنش گفتهاند:
«فروتر از #کلام خالق و برتر از #سخن مخلوق.»
#خوش خو ونرمخویی و خوش #رویی او مثل است.
الحمدلله
@nashrekhobyhakashan
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
* قوف و قیف *
دو نفر با یکدیگر #رفیق بودند
یکی از آن دو نفر #فضل و کمالش بیشتر بود و دیگری بهره چندانی از کمال نداشت.
از بس که رفیق بی کمال بالای #منبر سخنان بی قاعده می گفت .
روزی رفیق با کمالش به وی گفت : هر وقت بالای منبر سخنی بی قاعده گفتی من #سرفه می کنم تا بفهمی و سخنت را #اصلاح کنی.
روزی رفیق بی #کمال می خواست
بالای منبر #سوره_قاف را #تفسیر کند،
لذا گفت : قاف (سوره ق/۱).
از قضا رفیقش را بی #اختیار سرفه ای
عارض شد و نتوانست خودداری کند و
سرفه کرد.
رفیق منبری اش به خیال آن که قاف را #غلط تلفظ نموده،
گفت : قوف.
این بار رفیقش #عمداً سرفه کرد
تا اشتباهش را به او بفهماند.
رفیق منبری گفت :
قیف .
دوستش بار دیگر سرفه کرد.
رفیق منبری گفت: سرفه و #مرگ،
خلاصه یا قاف است،
یا قوف است،
یا قیف.
الحمدللهربالعالمین
کانالنشرخوبیها🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
طلاب_شاهد_و_ایثارگر
https://eitaa.com/joinchat/3675849495C3905e4b076
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
پراكنده شدن مردم و #امام_رضا(ع )
( #فضيل_بن_سهل ، معروف به (#ذو_الرياستين )
(صاحب دو رياست :
1 - نخست وزير #مامون
2 - رئيس ارتش ماءمون )
مجوسى بود و به دست #يحيى_برمكى مسلمان شد
و كم كم دست نشانده برمكيان در دستگاه خلافت #بنى_عباس گرديد،
و در عصر #خلافت ماءمون (هفتمين خليفه عباسى ) هم نخست وزير ماءمون گرديد و هم فرمانده كل قواى ارتش ماءمون شد.
هنگامى كه ماءمون ولايتعهدى را به امام رضا(ع ) سپرد، #فضيل بن سهل به مقام امام (ع ) حسادت مى ورزيد، و در فرصتهاى مختلف ، عداوت خود را به امام (ع ) آشكار مى كرد،
از جمله در جريان #نماز_عيد
همين شخص ، ماءمون را تحريك كرد كه پيام براى امام بفرستد تا نماز را نخواند و برگردد،
سر انجام به مكافات دسيسه هايش رسيد و در شعبان سال 203 در #حمام سرخس ، توسط ( #غالب ) دائى ماءمون كشته شد (۱)
اينك به داستان زير توجه كنيد:
#ياسر_خادم مى گويد:
هنگامى كه ماءمون از خراسان به قصد بغداد بيرون آمد، ( #فضيل ذوالرياستين ) (براى بدرقه ) بيرون آمد،
من نيز همراه حضرت #رضا(ع ) بيرون آمدم ،
در يكى از منزلگاهها، نامه اى از جانب ( #حسن_بن_سهل ) (برادر #فضل ) بدست فضل رسيد،
در آن نوشته بود:
(من از روى حساب نجوم دريافته ام كه تو در روز چهارشنبه فلان ماه ، حرارت آهن و آتش را مى چشى ،
از اين رو عقيده من اين است كه در همان روز، با ماءمون و حضرت رضا(ع ) به حمام برويد،
و تو #حجامت كنى و روى دستت خون بريز، تا نحوست آن (حرارت آهن ) از تو دور گردد).
#حسن بن سهل براى ماءمون نيز، در اين باره نامه نوشت ، و از او خواست كه از حضرت رضا(ع ) تقاضا كند تا باهم به حمام بروند.
ماءمون به حضور حضرت رضا(ع ) نامه نوشت كه فردا به حمام برويم ،
امام رضا(ع ) جواب داد:
(من فردا حمام نمى روم و عقيده ندارم كه تو و فضل نيز به حمام برويد).
ماءمون بار ديگر نامه نوشت و از امام رضا(ع ) در خواست كرد كه فردا به حمام برويم .
امام رضا(ع ) در پاسخ نوشت :
من حمام نمى روم زيرا شب گذشته رسول خدا(ص ) را در #خواب ديدم به من فرمود:
(فردا حمام نرو).
از اين رو به عقيده من تو و فضل نيز فردا به حمام نرويد.
ماءمون براى حضرت نوشت كه راست مى گوئى
و پيامبر(ص ) نيز راست فرمود،
من نيز فردا به حمام نمى روم ،
فضل خودش بهتر مى داند.
#ياسر مى گويد:
وقتى كه شب شد،
امام هشتم (ع ) به ما فرمود:
(آنچه را كه از #حوادث تلخ امشب پديد مى آيد به خدا پناه مى برم ).
ما پيوسته اين سخن را مى گفتيم ، وقتى كه حضرت رضا(ع ) نماز صبح را (در اول وقت ) خواند، به من فرمود:
(برو پشت بام ببين آيا صدائى مى شنوى )
ياسر مى گويد:
به پشت بام رفتم ،
فريادى شنيدم
و كم كم صداى شيون بلند شد،
پائين آمدم
و ديدم ماءمون از آن درى كه از خانه اش به خانه امام رضا(ع ) باز مى شود، به حضور امام رضا(ع ) آمد و به امام گفت :
(خدا به تو در مورد #مرگ فضل ، اجر دهد،
او سخن شما را نپذيرفت و به حمام رفت و بر سرش ريختند و او را كشتند، سه تن از مهاجمين دستگير شده اند كه يكى از آنها پسر خاله او ( #فضل بن #ذى_القلمين ) است .)
ياسر مى گويد:
سرداران و هواخواهان فضل در خانه ماءمون اجتماع كردند و مى گفتند:
ماءمون او را غافلگير كرده و كشته است ،
و ما بايد از او خوانخواهى كنيم ،
و آتش آورده بودند كه خانه او را بسوزانند.
ماءمون به حضرت رضا(ع ) عرض كرد:
(اى سرور من !
اگر صلاح مى دانيد برويد و مردم را پراكنده كنيد.)
ياسر مى گويد:
امام سوار شد و به من فرمود:
تو نيز سوار شو،
با هم از خانه بيرون ، آمديم ،
مردم فشار مى آوردند،
امام رضا(ع ) با دست اشاره كرد و فرمود:
(تفرقوا تفرقوا:
متفرق و پراكنده شويد).
اشاره امام آنچنان اثر كرد، كه مردم به گونه اى شتابان باز مى گشتند و پراكنده مى شدند كه روى هم مى افتادند،
آنحضرت به هر كس اشاره كرد، او با شتاب از آنجا رفت (۲)
-
۱ - بحار، ج 49، ص 139 -
صحيفه البحار، ج 2، ص 492 و 493.
۲ - کافی باب مولد ابى الحسن الرضا(ع )،
حديث 8، ص 490 و 491 - ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
حضرت #رضا عليه السلام
عده اى كه شيوه عادلانه و عالمانه حضرت رضا (ع ) را در جهت زيان مادى خود مى ديدند، دست به كار توطئه شدند تا هم حضرت رضا (ع ) و هم #مامون و هم #فضل بن سهل را از ميان بردارند.
ابتدا #فضل_بن_سهل را در حمام معروف سرخس قطعه قطعه كردند.
ماءمون براى اينكه خود را بى تقصير نشان دهد و تبرئه كند در صدد #قتل حضرت رضا (ع ) برآمد و آن امام بزرگوار را - كه خود به خراسان دعوت كرده بود، مسموم و شهيد كرد.
ماءمون و دستگاه خلافتش كوشش مى كرد شهادت حضرت رضا (ع ) را مرگ طبيعى جلوه دهد.
از اين پيشامد ناگوار اظهار تاءسف بسيار مى كرد
و اين امر هم بخاطر وحشتى بود كه از طرفداران آن حضرت و خاندان #علوى داشت .
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#مامون براى اينكه به دربار خود حشمت و موقعيت علمى بدهد، و از سوى ديگر نارضايتى طرفداران آل على (ع ) كم كند و جبران ستمگريهاى گذشته را بنمايد، به فكر افتاد حضرت رضا عليه السلام را از مدينه به مرو دعوت نمايد.
ماءمون پس از مشورت با اطرافيان خود، مخصوصا #فضل_بن_سهل كه امور كشورى و لشكرى را در دست داشت و مردى باهوش و استعداد بود، با اصرار و پافشارى از حضرت رضا عليه السلام خواست از مدينه به خراسان بيايند.
نظر ماءمون با اين دعوت استوارى پايگاه قدرت خود و شايد با كشاندن حضرت رضا (ع ) به دستگاه حكومت وقت تضعيف موقعيت امام عليه السلام بود.
ماءمون خود مردى دانشمند و زيرك بود و بيش از همه به دانش وسيع و تقوا و فضيلت #امام_رضا عليه السلام آگاهى داشت .
#فضل بن سهل نيز قدرت معنوى امام عليه السلام را مى دانست و آگاه بود كه آوازه دانش و پاكى و صفاى فرزند پيامبر (ص ) به سراسر جهان رسيده و زمينه روحى مردم براى قبول رهبرى امام (ع ) به حد كافى و مساعد فراهم شده است .
پس از تصميم بر دعوت از آن حضرت ، ماءمون ( #رجاء بن ابى #ضحاك ) را با برخى از درباريان مورد اعتماد خود به مدينه گسيل داشت ، تا حضرت رضا (ع ) را به سفر خراسان وادار نمايد.
ابتدا حضرت رضا (ع ) دعوت آنان را قبول نفرمود، تا به آنها و مردم بفهماند كه دستگاه حكومت در دعوت از آن حضرت ، چه مقاصد پنهان و آشكارى دارد.
عاقبت ، پس از اصرار فراوان ؛ حضرت رضا (ع ) قبول فرمود كه از طريق مكه و عراق به سوى خراسان روان گردد.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
در مرو
هنگام ورود موكب حضرت #رضا علیه السلام به مرو، #مامون و #فضل_بن_سهل و عده زيادى از بزرگان دربارى و حكومتى تا چند فرسنگ به استقبال امام علیه السلام رفتند.
پس از چند روز ماءمون مقصد خود را - كه واگذارى #خلافت به حضرت رضا علیه السلام بود - با آن حضرت در ميان گذاشت تا به خيال خود با يك #تير دو نشانه را #هدف سازد:
۱ - هم قيامهاى علويان را عليه دستگاه #حكومت از بين ببرد يا از آن بكاهد
۲ - هم با وارد كردن حضرت رضا علیه السلام به دستگاه حكومتى كه هميشه مورد انتقاد و بد گويى آل على علیهم السلام بود و كارگردانان حكومت را ناپاك و آلوده مى دانستند، از وجهه معنوى و تقوايى امام علیه السلام بكاهد.
و با اين نقشه همبستگى مذهبى علويان و شيعيان آل على علیه السلام را از بين ببرد، تا ديگر خطرى دستگاه خلافت را تهديد ننمايد.
بعد ما#مون و دار و دسته اش با خيال راحت به حكمرانى خود ادامه خواهند داد.
ولى حضرت رضا علیه السلام - بر خلاف انتظار ماءمون و #فضل بن سهل و دنيا پرستان متملق - از پذيرفتن اين پيشنهاد امتناع فرمود.
حضرت رضا علیه السلام از دستگاه فاسد و نابسامان خلفاى #عباسى و از بخشش هاى فراوان و افراطهايى كه از نيم قرن پيش در دستگاه اشرافى عباسيان آغاز شده بود و به عنوان ( #حق_السكوت ) به اين و آن داده مى شد و #انحراف محور حكومت از مسير حق و حقيقت ، در زير نقاب مسلمان نمايى و ديندارى و سپردن كارهاى مهم اسلامى و حكومتى به دست افراد فاسد و زراندوز و رياكار كاملا آگاه بود، چنين وضع نابسامانى را چگونه ولى حق و امام معصوم علیه السلام مى توانست تحمل كند؟
امام علیه السلام وقتى زمام حكومت را به دست مى گيرد كه بتواند #دست #ستم_گرى را از سر مظلومى كوتاه كند و #ستم_ديده اى را به حقش برساند، #حق را به حقدار باز پس دهد و الاّ بايد حكومت و خلافت را رها سازد.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#خود_شناسى و #خود_سازى ۶
#خود_سازى
خودسازى یعنی :
۱ - پيراستن خود از #زشتى ها
۲ - آراستن خود به #خوبى ها
علماى #اخلاق از آن تعبير مى كنند بـه :
۱ - #تـخـليـه
۲ - #تـحـليه
#انسان_سازى دو مرحله دارد
انسان_سازى و خودسازى در مرحله اول :
كارى خدايى است که خدا با #اسم شريف ( #ربّ ) متكفّل پرورش و #تربيت همه مخلوقات است
و درباره #تربيت_انسان نيز فرمود:
(... وَ لَوْ لا فـَضـْلُ اللّهِ عـَلَيـكـُم وَ رَحـْمـَتـُهُ مـا زَكـى مـِنْكُم مِنْ اَحَدٍ اَبَداً وَ لكِنَّ اللّهَ يُزَكّى مَنْ يَشاءُ) ( ۱ )
اگـر #فضل و #رحمت الهى شامل حال شما نبود، يك نفر از شما هم پاك نمى شد و ليكن خدا هر كس را كه بخواهد، #تزكيه مى كند.
#تـزكـيـه_الهـى تـا حـدودى بـه شـكـل #تـكـويـنى مى تواند باشد ولى مشيّت او بيشتر از طريق #تـشـريـع تـحـقـّق مـى يـابـد چـنان كه درباره پيامبرش واژه #رحمت به كاربرد و فرمود.
(وَ ما اَرْسَلْناكَ اِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ) ( ۲ )
ما تو را جز رحمت براى جهانيان نفرستاديم .
فرستادگان خدا ، ماءموران خدا براى #تزكيه مردم هستند و آنان با :
۱ - #تعليم معارف الهـى
۲ - #تـبـليـغ پـيـام هـا و حـكـمـت هـاى او،
۳ - در مـيـدان #عـمـل و ارائه بـهترين الگوهاى عملى ،
#راه هاى #خودسازى را براى امّت خويش ترسيم مى كنند و زمـيـنـه هـاى اجراى مشيت خدا را فراهم مى سازند
درباره اين رسالتِ پيامبر اسلام (ص )در #قرآن آمده است :
(لَقـَد مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ اِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ اَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهْم آياتِهِ وَ يُزَكّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ...) ( ۳ )
خـداونـد بـر مـؤ مـنان منّت نهاد كه در ميان آنان ، پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آيات خدا را براى آنان تلاوت كند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد.
۱ - نور آيه ۲۲
۲ - انبيا آيه ۱۰۷
۳ - آل عمران آيه ۱۶۴
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b