eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی
317 دنبال‌کننده
445 عکس
379 ویدیو
58 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
گُزیده‌ای از ‌های امام (ع) به نقل از مقدّمهٔ شرح البلاغهٔ ابن ابی (۵۸۶-۶۵۶) چه بگویم از مردی که : دشمنانش به او می‌کنند و از انکار و کتمان مناقبش عاجزند. به‌راستی می‌دانی که : حاکمیت اسلامی را در باختر و خاور در دست داشتند و تمام کوشش خود را در خاموش کردن او و برانگیختن مردم علیه وی و نسبت دادن انواع و نقص به شخصیتش به کار بستند و او را بر سر تمام منابر کردند، و ثناگویانش را نه تنها کرده، بلکه حبس و نابود کردند و از و حدیثی که متضمن برای او بود یا یاد او را بلندمرتبه می‌ساخت، کردند، تا آن‌جاکه نامگذاری به او را ممنوع ساختند، ولی این همه جز بر عظمت او نیفزود. چونان بود که : چون پوشانده شود و پنهان گردد، بوی دلاویزش بیشتر منتشر می‌شود، یا به سان ، که نورش با کف دست در پرده نمی‌شود... . چه گویم دربارهٔ مردی که : هر فضيلتی به او است و هر گروهی به او منتهی، و هر طائفه‌ای به سوی او می‌شود؛ پس او : رئيس و سرچشمهٔ آن است و قهرمان و پیشتاز عرصهٔ آن و بعد از او هرکسی که در فضایل اخلاقی درخششی داشت، وام‌دار، دنباله‌رو و پیرو اوست. همان طور که می‌دانی : دانش‌ها، و دانش الهی است...؛ : برگرفته از سخنان او و منقول از جانب اوست، و به او پایان می‌یابد و از او سرچشمه می‌گیرد... . از دیگر علوم، است، که آن حضرت استوانه و اساس آن است، و هر مسلمانی بر خوان او نشسته است و از فقه او مستفید می‌گردد... . هرکسی می‌داند که : در بسیاری از مسائل که بر او دشوار می‌نمود به و دیگر صحابه مراجعه می‌کرد و مکرراً گفته است: «اگر علی نبود عمر شده بود.» و این سخن او: «خدا نکند برایم روی دهد و علی در آنجا نباشد»، و سخنش: «در هیچ کس فتوا دادن در حضور علی را ندارد.» چون از ،‌ِعباس پرسیدند که : علم تو با پسرعمویت چگونه است؟ گفت: «مانند قطره‌ای در برابر !» از جملهٔ دیگر علوم، علم و و است. صاحبان این در تمامی سرزمین‌های اسلامی به او ختم می‌گردند و سلسلهٔ خود را به او پایان می‌بخشند. از دیگر علوم، علم و عرب است. همگی مردم می‌دانند که : او علم نحو را و کرد و کلّیات و آن را بر املا کرد. اگر به اخلاقی و فضایل نفسانی و رجوع کنی، او را پیشاپیش همه و فاتح قلهٔ فضایل خواهی یافت. اما ؛ : همانا علی شجاعان پیش از خود را از مردم فراموشاند. او هیچ‌گاه نکرد و از هیچ لشکری نهراسید. اما جسمانی و نیروی بدنی او : است. او با کسی نجنگید مگر او را درهم کوبید. اما و او : آشکار است. پیوسته می‌گرفت و خود را به دیگران می‌بخشید. گفته است که : علی مردم بود. هرگز به سائلی نه نگفت. با آن‌که تمام جز بخشی از شام در دستش بود، هیچ میراثی از خود به جا ننهاد‌. اما شکیبایی و او؛ : در مقابل صبورترین بود و در برابر دیگران باگذشت‌ترین. در هشدار می‌داد که : آن‌کس که فرار کرد نباید شود و مجروح و نباید کشته شود و هرکس سلاح بر گذارد در است. همچنین اموالشان را نگرفت و و فرزندانشان را اسیر نکرد و چیزی از اموالشان را به نبرد. در جنگ سپاه آب را به روی لشکریان علی بستند اما هنگامی که سپاه علی بر مسلط شد، به او گفتند که : آب را از آنان بازگیر تا هلاک شوند اما او نپذیرفت. در ، نزد و دشمن معلوم است که او مجاهدین است. اما در ، : او امام فصیحان و بلیغان است و در سخنش گفته‌اند: «فروتر از خالق و برتر از مخلوق.» خو ونرم‌خویی و خوش ‌ او مثل است. الحمدلله‌ @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan * قوف و قیف *  دو نفر با یکدیگر بودند یکی از آن دو نفر و کمالش بیشتر بود و دیگری بهره چندانی از کمال نداشت. از بس که رفیق بی کمال بالای سخنان بی قاعده می گفت . روزی رفیق با کمالش به وی گفت : هر وقت بالای منبر سخنی بی قاعده گفتی من می کنم تا بفهمی و سخنت را کنی.  روزی رفیق بی می خواست  بالای منبر را کند،  لذا گفت : قاف (سوره ق/۱). از قضا رفیقش را بی سرفه ای عارض شد و نتوانست خودداری کند و  سرفه کرد. رفیق منبری اش به خیال آن که قاف را تلفظ نموده،  گفت : قوف. این بار رفیقش  سرفه کرد  تا اشتباهش را به او بفهماند.  رفیق منبری گفت : قیف .  دوستش بار دیگر سرفه کرد. رفیق منبری گفت: سرفه و ،  خلاصه یا قاف است، یا قوف است، یا قیف. الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b طلاب_شاهد_و_ایثارگر https://eitaa.com/joinchat/3675849495C3905e4b076
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم پراكنده شدن مردم و (ع ) ( ، معروف به ( ) (صاحب دو رياست : 1 - نخست وزير 2 - رئيس ارتش ماءمون ) مجوسى بود و به دست مسلمان شد و كم كم دست نشانده برمكيان در دستگاه خلافت گرديد، و در عصر ماءمون (هفتمين خليفه عباسى ) هم نخست وزير ماءمون گرديد و هم فرمانده كل قواى ارتش ماءمون شد. هنگامى كه ماءمون ولايتعهدى را به امام رضا(ع ) سپرد، بن سهل به مقام امام (ع ) حسادت مى ورزيد، و در فرصتهاى مختلف ، عداوت خود را به امام (ع ) آشكار مى كرد، از جمله در جريان همين شخص ، ماءمون را تحريك كرد كه پيام براى امام بفرستد تا نماز را نخواند و برگردد، سر انجام به مكافات دسيسه هايش رسيد و در شعبان سال 203 در سرخس ، توسط ( ) دائى ماءمون كشته شد (۱) اينك به داستان زير توجه كنيد: مى گويد: هنگامى كه ماءمون از خراسان به قصد بغداد بيرون آمد، ( ذوالرياستين ) (براى بدرقه ) بيرون آمد، من نيز همراه حضرت (ع ) بيرون آمدم ، در يكى از منزلگاهها، نامه اى از جانب ( ) (برادر ) بدست فضل رسيد، در آن نوشته بود: (من از روى حساب نجوم دريافته ام كه تو در روز چهارشنبه فلان ماه ، حرارت آهن و آتش را مى چشى ، از اين رو عقيده من اين است كه در همان روز، با ماءمون و حضرت رضا(ع ) به حمام برويد، و تو كنى و روى دستت خون بريز، تا نحوست آن (حرارت آهن ) از تو دور گردد). بن سهل براى ماءمون نيز، در اين باره نامه نوشت ، و از او خواست كه از حضرت رضا(ع ) تقاضا كند تا باهم به حمام بروند. ماءمون به حضور حضرت رضا(ع ) نامه نوشت كه فردا به حمام برويم ، امام رضا(ع ) جواب داد: (من فردا حمام نمى روم و عقيده ندارم كه تو و فضل نيز به حمام برويد). ماءمون بار ديگر نامه نوشت و از امام رضا(ع ) در خواست كرد كه فردا به حمام برويم . امام رضا(ع ) در پاسخ نوشت : من حمام نمى روم زيرا شب گذشته رسول خدا(ص ) را در ديدم به من فرمود: (فردا حمام نرو). از اين رو به عقيده من تو و فضل نيز فردا به حمام نرويد. ماءمون براى حضرت نوشت كه راست مى گوئى و پيامبر(ص ) نيز راست فرمود، من نيز فردا به حمام نمى روم ، فضل خودش بهتر مى داند. مى گويد: وقتى كه شب شد، امام هشتم (ع ) به ما فرمود: (آنچه را كه از تلخ امشب پديد مى آيد به خدا پناه مى برم ). ما پيوسته اين سخن را مى گفتيم ، وقتى كه حضرت رضا(ع ) نماز صبح را (در اول وقت ) خواند، به من فرمود: (برو پشت بام ببين آيا صدائى مى شنوى ) ياسر مى گويد: به پشت بام رفتم ، فريادى شنيدم و كم كم صداى شيون بلند شد، پائين آمدم و ديدم ماءمون از آن درى كه از خانه اش به خانه امام رضا(ع ) باز مى شود، به حضور امام رضا(ع ) آمد و به امام گفت : (خدا به تو در مورد فضل ، اجر دهد، او سخن شما را نپذيرفت و به حمام رفت و بر سرش ريختند و او را كشتند، سه تن از مهاجمين دستگير شده اند كه يكى از آنها پسر خاله او ( بن ) است .) ياسر مى گويد: سرداران و هواخواهان فضل در خانه ماءمون اجتماع كردند و مى گفتند: ماءمون او را غافلگير كرده و كشته است ، و ما بايد از او خوانخواهى كنيم ، و آتش آورده بودند كه خانه او را بسوزانند. ماءمون به حضرت رضا(ع ) عرض كرد: (اى سرور من ! اگر صلاح مى دانيد برويد و مردم را پراكنده كنيد.) ياسر مى گويد: امام سوار شد و به من فرمود: تو نيز سوار شو، با هم از خانه بيرون ، آمديم ، مردم فشار مى آوردند، امام رضا(ع ) با دست اشاره كرد و فرمود: (تفرقوا تفرقوا: متفرق و پراكنده شويد). اشاره امام آنچنان اثر كرد، كه مردم به گونه اى شتابان باز مى گشتند و پراكنده مى شدند كه روى هم مى افتادند، آنحضرت به هر كس اشاره كرد، او با شتاب از آنجا رفت (۲) - ۱ - بحار، ج 49، ص 139 - صحيفه البحار، ج 2، ص 492 و 493. ۲ - کافی باب مولد ابى الحسن الرضا(ع )، حديث 8، ص 490 و 491 - ج 1 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم حضرت عليه السلام عده اى كه شيوه عادلانه و عالمانه حضرت رضا (ع ) را در جهت زيان مادى خود مى ديدند، دست به كار توطئه شدند تا هم حضرت رضا (ع ) و هم و هم بن سهل را از ميان بردارند. ابتدا را در حمام معروف سرخس قطعه قطعه كردند. ماءمون براى اينكه خود را بى تقصير نشان دهد و تبرئه كند در صدد حضرت رضا (ع ) برآمد و آن امام بزرگوار را - كه خود به خراسان دعوت كرده بود، مسموم و شهيد كرد. ماءمون و دستگاه خلافتش كوشش مى كرد شهادت حضرت رضا (ع ) را مرگ طبيعى جلوه دهد. از اين پيشامد ناگوار اظهار تاءسف بسيار مى كرد و اين امر هم بخاطر وحشتى بود كه از طرفداران آن حضرت و خاندان داشت . الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم براى اينكه به دربار خود حشمت و موقعيت علمى بدهد، و از سوى ديگر نارضايتى طرفداران آل على (ع ) كم كند و جبران ستمگريهاى گذشته را بنمايد، به فكر افتاد حضرت رضا عليه السلام را از مدينه به مرو دعوت نمايد. ماءمون پس از مشورت با اطرافيان خود، مخصوصا كه امور كشورى و لشكرى را در دست داشت و مردى باهوش و استعداد بود، با اصرار و پافشارى از حضرت رضا عليه السلام خواست از مدينه به خراسان بيايند. نظر ماءمون با اين دعوت استوارى پايگاه قدرت خود و شايد با كشاندن حضرت رضا (ع ) به دستگاه حكومت وقت تضعيف موقعيت امام عليه السلام بود. ماءمون خود مردى دانشمند و زيرك بود و بيش از همه به دانش وسيع و تقوا و فضيلت عليه السلام آگاهى داشت . بن سهل نيز قدرت معنوى امام عليه السلام را مى دانست و آگاه بود كه آوازه دانش و پاكى و صفاى فرزند پيامبر (ص ) به سراسر جهان رسيده و زمينه روحى مردم براى قبول رهبرى امام (ع ) به حد كافى و مساعد فراهم شده است . پس از تصميم بر دعوت از آن حضرت ، ماءمون ( بن ابى ) را با برخى از درباريان مورد اعتماد خود به مدينه گسيل داشت ، تا حضرت رضا (ع ) را به سفر خراسان وادار نمايد. ابتدا حضرت رضا (ع ) دعوت آنان را قبول نفرمود، تا به آنها و مردم بفهماند كه دستگاه حكومت در دعوت از آن حضرت ، چه مقاصد پنهان و آشكارى دارد. عاقبت ، پس از اصرار فراوان ؛ حضرت رضا (ع ) قبول فرمود كه از طريق مكه و عراق به سوى خراسان روان گردد. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم در مرو هنگام ورود موكب حضرت علیه السلام به مرو، و و عده زيادى از بزرگان دربارى و حكومتى تا چند فرسنگ به استقبال امام علیه السلام رفتند. پس از چند روز ماءمون مقصد خود را - كه واگذارى به حضرت رضا علیه السلام بود - با آن حضرت در ميان گذاشت تا به خيال خود با يك دو نشانه را سازد: ۱ - هم قيامهاى علويان را عليه دستگاه از بين ببرد يا از آن بكاهد ۲ - هم با وارد كردن حضرت رضا علیه السلام به دستگاه حكومتى كه هميشه مورد انتقاد و بد گويى آل على علیهم السلام بود و كارگردانان حكومت را ناپاك و آلوده مى دانستند، از وجهه معنوى و تقوايى امام علیه السلام بكاهد. و با اين نقشه همبستگى مذهبى علويان و شيعيان آل على علیه السلام را از بين ببرد، تا ديگر خطرى دستگاه خلافت را تهديد ننمايد. بعد ما و دار و دسته اش با خيال راحت به حكمرانى خود ادامه خواهند داد. ولى حضرت رضا علیه السلام - بر خلاف انتظار ماءمون و بن سهل و دنيا پرستان متملق - از پذيرفتن اين پيشنهاد امتناع فرمود. حضرت رضا علیه السلام از دستگاه فاسد و نابسامان خلفاى و از بخشش هاى فراوان و افراطهايى كه از نيم قرن پيش در دستگاه اشرافى عباسيان آغاز شده بود و به عنوان ( ) به اين و آن داده مى شد و محور حكومت از مسير حق و حقيقت ، در زير نقاب مسلمان نمايى و ديندارى و سپردن كارهاى مهم اسلامى و حكومتى به دست افراد فاسد و زراندوز و رياكار كاملا آگاه بود، چنين وضع نابسامانى را چگونه ولى حق و امام معصوم علیه السلام مى توانست تحمل كند؟ امام علیه السلام وقتى زمام حكومت را به دست مى گيرد كه بتواند را از سر مظلومى كوتاه كند و اى را به حقش برساند، را به حقدار باز پس دهد و الاّ بايد حكومت و خلافت را رها سازد. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم و ۶ خودسازى یعنی : ۱ - پيراستن خود از ها ۲ - آراستن خود به ها علماى از آن تعبير مى كنند بـه : ۱ - ۲ - دو مرحله دارد انسان_سازى و خودسازى در مرحله اول : كارى خدايى است که خدا با شريف ( ) متكفّل پرورش و همه مخلوقات است و درباره نيز فرمود: (... وَ لَوْ لا فـَضـْلُ اللّهِ عـَلَيـكـُم وَ رَحـْمـَتـُهُ مـا زَكـى مـِنْكُم مِنْ اَحَدٍ اَبَداً وَ لكِنَّ اللّهَ يُزَكّى مَنْ يَشاءُ) ( ۱ ) اگـر و الهى شامل حال شما نبود، يك نفر از شما هم پاك نمى شد و ليكن خدا هر كس را كه بخواهد، مى كند. تـا حـدودى بـه شـكـل مى تواند باشد ولى مشيّت او بيشتر از طريق تـحـقـّق مـى يـابـد چـنان كه درباره پيامبرش واژه به كاربرد و فرمود. (وَ ما اَرْسَلْناكَ اِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ) ( ۲ ) ما تو را جز رحمت براى جهانيان نفرستاديم . فرستادگان خدا ، ماءموران خدا براى مردم هستند و آنان با : ۱ - معارف الهـى ۲ - پـيـام هـا و حـكـمـت هـاى او، ۳ - در مـيـدان و ارائه بـهترين الگوهاى عملى ، هاى را براى امّت خويش ترسيم مى كنند و زمـيـنـه هـاى اجراى مشيت خدا را فراهم مى سازند درباره اين رسالتِ پيامبر اسلام (ص )در آمده است : (لَقـَد مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ اِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ اَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهْم آياتِهِ وَ يُزَكّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ...) ( ۳ ) خـداونـد بـر مـؤ مـنان منّت نهاد كه در ميان آنان ، پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آيات خدا را براى آنان تلاوت كند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد. ۱ - نور آيه ۲۲ ۲ - انبيا آيه ۱۰۷ ۳ - آل عمران آيه ۱۶۴ الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b