eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی
316 دنبال‌کننده
448 عکس
382 ویدیو
78 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سلام علیکم السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام 3- پذیری و ولایتمداری حضرت ع ولایت و ولایتمدار بود وقتی که پیامبر خدا ص فرمودند «: یا خَدِیجَةُ هذَا علِی مَوْلَاک وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ إِمَامُهُمْ بعْدِی؛ ای خدیجه! علی مولای تو مولای مؤمنین و امام آنها بعد از من است حضرت خدیجه ع عرض کرد صَدَقْتَ یا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ بایعْتُهُ علَی ما قُلْتَ أُشْهِدُ اللَّه وَ أُشهِدُک وَ کفَی بِاللَّهِ شَهِیداً علِیم اً؛ راست فرمودی ای رسول خدا! همانا من همان گونه که شما فرمودی با او بیعت کردم؛ خداوند و تو را - براین کار - شاهد می گیرم و همانا برای شهادت خداوند گواه و دانا کفایت می کند . در یوم ص تمام فامیل را در خانه خود جمع کرد و رسالت خویش را اعلام داشت، فرمود: اول کسی که به من بیاورد، وزیر و وصیّ من است. تنها ع برخاست و ایمان کرد. رسول خدا ص نیز روی شانه حضرت علی ع گذاشت و فرمود : « هَذَا اَخِی، وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی وَ وَزِیرِی اعلام ولایت است؛ غدیررفراندم و گیری است. ولایت امیرالمؤمنین ع از کنار غار ، یوم ، $جنگ تبوک و جاهای مختلفی مطرح شده است. نقش نقش زنان در های اولیاء الله تعالی بعضی از زنها در تمام حرکتهایی که اولیای خدا داشته اند، یک نقشی داشتند : کبری ع کنار حضرت ع، مادر و خواهر ع کنار حضرت موسی ع، کبری ع کنار رسول خدا ص، مرضیه ع کنار ع، کبری ع کنار امام ع، فاطمه ع کنار و به دنبال امام ع زنان در از ولایت بعضی از زنها در دفاع از ولایت نقش داشتند؛ 1- امّ الخیر در سن و سال بالایی بود و کنیزها زیر بغلش را گرفتند و او را نزد آوردند. معاویه گفت: تو امّ الخیری؟ گفت: آری، گفت : تو همان زنی هستی که در جنگ سپاه علی ع را علیه ما تحریک می کردی؛ آیات را می خواندی و بر سپاه علی ع می کردی و عذاب را بر ما تطبیق می دادی؟ تو همان ز نی هستی که در صفین فریاد می زدی: با سپاه معاویه بجنگید تا به بروید؟ گفت: بله، من همان هستم. هنوز هم من عوض نشده است و هنوز هم از مولایم علی ع دفاع می کنم وقتی رفت، معاویه به اطرافیانش گفت: علی ع گرانی برای اینها نینداخته است و از علی ع یا مقامی نگرفته اند؛ ولی در از عل ع این طور پابرجا هستند، آیا شما می توانید از من که سفره های گران، پول و برایتان مهیا کرده ام، دفاع کنید؟ محدثات شیعه، ص66 2- حمدانی سوده به گفت : « صَلَّی اللَّهُ عَلَی جَسَدٍ تَضَمَّنَهُ القَبرُ فَاَصبَحَ فِیهِ العَدلُ مَدفُوناً؛ درود خدا بر آن بدنی که وقتی در خاک رفت نیز با او خاک شد معاویه گفت: چه کسی را می گویی؟ گفت : « ذَاکَ عَلِیُّ بنُ اَبِی طَالِب ع » بلاغات النساءص44 وقتی خبر امیرالمؤمنین ع به شام رسید، معاویه جشن گرفته، اظهار کرد. معاویه خواننده ای داشت. ، معاویه به کنیز خواننده اش گفت: بخوان و ما را شاد کن. کنیز خواننده گفت : برای چه بخوانم؟ گفتند : چون علی ع کشته شده است. در چشمان آن کنیز حلقه زد و گفت: شما را برای اینکه کشته شده است، شاد کنم؟ ابیاتی خواند مبنی بر اینکه: معاویه! ساکت باش. من فراموش نمی کنم علی و نمازهای طولانی او را و عبادتش که مثل عبادت رسول خدا ص بود و... مجلس معاویه را به عزاخانه کرد الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سلام علیکم السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام در باره چند بحث مطرح است : بحث اول : اولین مسجد بحث دوم : مسجد بحث سوم : مسجد بحث چهارم : رفت و آمد به مسجد بحث اول : اولین مسجد مسجد زمینی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در آنجا زانو خم کرد که به قیمت ۱۰ دینار برای ساختن مسجد خریداری شد بحث دوم : مسجد سازان ۱- صلی الله علیه و آله و سلم که هم مرد بود و هم مرد وقتی که برای ساختن مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سنگ حمل می‌کرد گفت : بده من ببرم فرمود : برو سنگ دیگری بیاور ۲- علیه السلام وقتی که برای ساختن مسجد سنگ می‌برد این را می‌خواند که : لا یستوی من یعمر المساجدا یدءِب فیها قائماً او قائداً و من یری عن الغبار حائداً کسی که مساجد را کند و همیشه در آبادی مساجد ایستاده و نشسته کوشا باشد هرگز با کسی که از گرد و غبار فاصله دارد مساوی نیست ۳- عمار که مصالح ساختمانی مسجد را نسبت به دیگران دو برابر بر می داشت و می‌برد حضرت از علتش را پرسیدند عمار جواب داد که : یک سنگ را از طرف خودم می‌برم و یکی را از طرف شمای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌برم اینجا بود که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و از صورت عمار پاک کرد و این را در باره عمار داد که : عمار از است و عمار توسط کشته می‌شود وقتی که در دو بود و شک داشت [{ بعد از کشته شدن عمار که از اصحاب امیرالمومنین علیه السلام بود }] حق از باطل را تشخیص داد با ۲۰ هزار نفر به جنگ امیرالمومنین علیه السلام آمده بود وقتی که شنید عمار با امیرالمومنین علیه السلام و از یاران ایشان است تکان خورد و عاص مقدمات کشته شدن ذوالکلاع را فراهم کردند تا سپاه از هم پاشیده نشود الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
گُزیده‌ای از ‌های امام (ع) به نقل از مقدّمهٔ شرح البلاغهٔ ابن ابی (۵۸۶-۶۵۶) چه بگویم از مردی که : دشمنانش به او می‌کنند و از انکار و کتمان مناقبش عاجزند. به‌راستی می‌دانی که : حاکمیت اسلامی را در باختر و خاور در دست داشتند و تمام کوشش خود را در خاموش کردن او و برانگیختن مردم علیه وی و نسبت دادن انواع و نقص به شخصیتش به کار بستند و او را بر سر تمام منابر کردند، و ثناگویانش را نه تنها کرده، بلکه حبس و نابود کردند و از و حدیثی که متضمن برای او بود یا یاد او را بلندمرتبه می‌ساخت، کردند، تا آن‌جاکه نامگذاری به او را ممنوع ساختند، ولی این همه جز بر عظمت او نیفزود. چونان بود که : چون پوشانده شود و پنهان گردد، بوی دلاویزش بیشتر منتشر می‌شود، یا به سان ، که نورش با کف دست در پرده نمی‌شود... . چه گویم دربارهٔ مردی که : هر فضيلتی به او است و هر گروهی به او منتهی، و هر طائفه‌ای به سوی او می‌شود؛ پس او : رئيس و سرچشمهٔ آن است و قهرمان و پیشتاز عرصهٔ آن و بعد از او هرکسی که در فضایل اخلاقی درخششی داشت، وام‌دار، دنباله‌رو و پیرو اوست. همان طور که می‌دانی : دانش‌ها، و دانش الهی است...؛ : برگرفته از سخنان او و منقول از جانب اوست، و به او پایان می‌یابد و از او سرچشمه می‌گیرد... . از دیگر علوم، است، که آن حضرت استوانه و اساس آن است، و هر مسلمانی بر خوان او نشسته است و از فقه او مستفید می‌گردد... . هرکسی می‌داند که : در بسیاری از مسائل که بر او دشوار می‌نمود به و دیگر صحابه مراجعه می‌کرد و مکرراً گفته است: «اگر علی نبود عمر شده بود.» و این سخن او: «خدا نکند برایم روی دهد و علی در آنجا نباشد»، و سخنش: «در هیچ کس فتوا دادن در حضور علی را ندارد.» چون از ،‌ِعباس پرسیدند که : علم تو با پسرعمویت چگونه است؟ گفت: «مانند قطره‌ای در برابر !» از جملهٔ دیگر علوم، علم و و است. صاحبان این در تمامی سرزمین‌های اسلامی به او ختم می‌گردند و سلسلهٔ خود را به او پایان می‌بخشند. از دیگر علوم، علم و عرب است. همگی مردم می‌دانند که : او علم نحو را و کرد و کلّیات و آن را بر املا کرد. اگر به اخلاقی و فضایل نفسانی و رجوع کنی، او را پیشاپیش همه و فاتح قلهٔ فضایل خواهی یافت. اما ؛ : همانا علی شجاعان پیش از خود را از مردم فراموشاند. او هیچ‌گاه نکرد و از هیچ لشکری نهراسید. اما جسمانی و نیروی بدنی او : است. او با کسی نجنگید مگر او را درهم کوبید. اما و او : آشکار است. پیوسته می‌گرفت و خود را به دیگران می‌بخشید. گفته است که : علی مردم بود. هرگز به سائلی نه نگفت. با آن‌که تمام جز بخشی از شام در دستش بود، هیچ میراثی از خود به جا ننهاد‌. اما شکیبایی و او؛ : در مقابل صبورترین بود و در برابر دیگران باگذشت‌ترین. در هشدار می‌داد که : آن‌کس که فرار کرد نباید شود و مجروح و نباید کشته شود و هرکس سلاح بر گذارد در است. همچنین اموالشان را نگرفت و و فرزندانشان را اسیر نکرد و چیزی از اموالشان را به نبرد. در جنگ سپاه آب را به روی لشکریان علی بستند اما هنگامی که سپاه علی بر مسلط شد، به او گفتند که : آب را از آنان بازگیر تا هلاک شوند اما او نپذیرفت. در ، نزد و دشمن معلوم است که او مجاهدین است. اما در ، : او امام فصیحان و بلیغان است و در سخنش گفته‌اند: «فروتر از خالق و برتر از مخلوق.» خو ونرم‌خویی و خوش ‌ او مثل است. الحمدلله‌ @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم دو جاسوس وقتى كه : خبر شهادت حضرت على (عليه السلام ) و خبر بيعت مردم با (عليه السلام ) به رسيد، دو جاسوس : يكى از طايفه حمير و يكى از طايفه بنى قين را به كوفه و بصره فرستاد، تا اوضاع عراق را به معاويه اطلاع دهند، امام (عليه السلام ) آن دو جاسوس را شناخت ، دستور دستگيرى آنها را داد و سپس فرمان اعدام آنها را صادر نمود و پس از آن امام حسن نامه تندى به معاويه نوشت و در آن نامه بعضى از كارهاى خلاف او را تذكر داد. كشف الغمه ج 2 ص 110 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم قطع سخنرانى چند چیز باعث شد كه (عليه السلام ) از كوفه به مدينه برگردد، و به عنوان از غاصب در گوشه انزوا قرار گيرد ۱ - خود معاويه ۲ - طرفداران معاویه ۳ - ندانم كارى و بى وفايى مردم كوفه در ايام تسلط بنى اميه ، معاويه به مدينه آمد، مردم را در مسجد جمع كرد (و امام حسن (عليه السلام ) نيز در مسجد بود) معاويه بالاى منبر رفت و پس ‍ از گفتارى به بدگويى از حضرت اميرمؤ منان على (عليه السلام ) پرداخت ، هنوز خطبه معاويه تمام نشده بود كه امام حسن (عليه السلام ) از مجلس ‍ برخاست و پس از حمد و ثناء فرمود: اى مردم ! هيچ پيامبرى نيست كه وصى نداشته باشد، و نيز هيچ پيامبرى نيست كه دشمن نداشته باشد، در برابر پيامبران دشمنانى از مجرمين بودند، على (عليه السلام ) وصى پيامبر اسلام رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) است ، و بعد از على (عليه السلام ) من پسر او وصى رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) هستم سپس به معاويه رو كرد و فرمود: اى معاويه ! تو پسر هستى و نام جدت است ولى جد من رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) است . مادر تو جگر خواره است و جده تو است ، ولى مادر من (عليهاالسلام ) و جده من كبرى (عليهماالسلام ) است خداوند در ميان من و تو آنكه از نظر پست است و به كفر نزديك مى باشد كند و همچنين كسى را كه از ما در مورد ياد خدا است و مى باشد نيز لعنت نمايد. همه حاضران گفتند : آمين . معاويه سخت ناراحت شده بود و ديگر ياراى ادامه خطبه نداشت ، خطبه اش را قطع كرد و از بالاى منبر به پايين آمد. احتجاج طبرسى ص 145 - كشف الغمه ج 2 ص 150. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم امام حسن (عليه السلام ) پس از شهادت امام على (عليه السلام ) كم كم بر همه جهان اسلام مسلط شد، روزى با دارو دسته خود به كوفه آمد، طرفدارانش به او گفتند: بن على (عليه السلام ) در نظر مردم كوفه بسيار محترم و محبوب است ، خوب است شما به منبر بروى و در خطبه خود كارى كنى كه آن حضرت از چشم مردم بيفتد. امام (عليه السلام ) از جريان آگاه شد، در مسجد پيش دستى كرد و قبل از سخنرانى معاويه برخاست و خطاب به مردم كرد و فرمود: اى مردم آيا اگر شما همه جهان را بگرديد كسى را غير از من و برادرم (عليه السلام ) مى يابيد كه جدش رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) باشد؟ ما براى حفظ خون هاى مردم دست از جنگ كشيديم (۱) و حكومت در دست اين طاغوت - اشاره به معاويه - قرار گرفت و اين جز اى تا وقتش نمى يابم . معاويه گفت : منظورت چيست ؟ (عليه السلام ) فرمود: منظورم همان است كه خدا خواسته است . معاويه به خشم آمد و بالاى منبر رفت و در خطبه خود از على (عليه السلام ) و آل على (عليه السلام ) بدگويى كرد. امام حسن (عليه السلام ) از پاى منبر برخاست و خطاب به معاويه فرمود: اى فرزند زن جگر خواره آيا اميرمؤ منان (عليه السلام ) را سبّ مى كنى و به او ناسزا مى گويى با اينكه پيامبر (صلى الله عليه وآله ) فرمود: كسى كه به (عليه السلام ) ناسزا بگويد به خدا ناسزا گفته و خداوند چنين فردى را تا ابد وارد مى كند. آنگاه امام از روى بى اعتنايى به معاويه پشت كرد و به طرف منزل آمد و ديگر به آنجا برنگشت (۲) ۱ - بدان كه : امام حسن (عليه السلام ) : به معنى سازش ‍ با معاويه نبود، بلكه يك نوع ترك جنگ موقت مشروط به شرائطى بود، تا به بازسازى و تصفيه ارتش خود بپردازد و ضمنا باطن ناپاك معاويه را به جهان اسلام بشناساند، و در ان شرايط هم راهى جز اين نبود. ۲- بحار ط جديد ج 44 ص 91 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم امام حسن براى جذب مردم به حكومت طاغوتى خود مى گفت : بنى هاشم ، به معروفند وقتى كه دست از سخاوت و بخشش بردارند شباهت خود را به قوم خويش از دست مى دهند ها به شجاعت معروفند، وقتى كه دست از بكشند، شباهت خود به قوم خويش ‍ را از دست مى دهند. مخزومى به معروفند، وقتى كه دست از اين بردارند به قومشان شباهت ندارند. و به و بردبارى معروف است ، اگر از آن بكشند از به قوم خود، دست كشيده است . (عليه السلام ) وقتى اين گفتار را (توسط افرادى ) شنيد فرمود: معاويه چه زيركانه گفته است ؟ (و چه نيرنگى به كار برده ) معاويه خواسته با اين بيان ، همه اموال خود را به ديگران ببشخند و در نتيجه تهيدست شوند و همين باعث فلاكت آنها گردد. و زبيرى ها، دست به شمشير ببرند و همديگر را بكشند و سرگرم آن شوند و مخزومى ها نيز با تكبر خود مردم را از خود برانند، در نتيجه همگى مورد خشم مردم شوند، ولى بنى اميه محبوب مردم گردند. به اين ترتيب امام (عليه السلام ) با افشاگرى نقشه معاويه را نقش بر آب كرد. بحار ج 44 ص 104. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم گرويدن مردم ، معيار ارزش نيست روزى به (عليه السلام ) گفت : ‌‌من از تو بهترم امام فرمود: چرا؟ او گفت : بخاطر اينكه مردم دور من اجتماع كرده اند. امام فرمود: هيهات ، هيهات (چقدر اين تو دور از حقيقت است ) اى فرزند جگر خوار! آنان كه به دور تو جمع شده اند دو دسته اند: 1 - از روى زور و ، در دور تواند 2 - از روى و ، دسته اول بر اساس فرموده خداوند در قرآن معذورند. اما دسته دوم ، گنهكارند و از فرمان خدا نافرمانى كرده اند. حاشا كه من به تو بگويم : من بهتر از تو هستم زيرا در تو خوبى نيست تا من خوب تر از تو باشم ، ولى بدان كه خداوند مرا از صفات پست دور ساخته و تو را از صفات نيك انسانى دور است . بحار ج 44 ص 104 - بدينوسيله امام (عليه السلام ) اعلام كرد كه : معيار ارزش ، انسانيت و فضائل انسانى است ، نه گرويدن مردم به انسان الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم نام : (عليه السلام ) القاب معروف : ، سبط اكبر. پدر : على (عليه السلام ) مادر : فاطمه زهرا (سلام الله عليها) وقت و محل تولد: نيمه رمضان سال سوم هجرت در مدينه . دوران امامت : ده سال (از سال چهل تا 50 هجرى قمرى ). طاغوت زمان امامت : معاويه بن ابى سفيان (لعنه الله عليهما). وقت و محل شهادت : 28 صفر سال 50 هجرى در سن حدود 47 سالگى ، به دستور توسط جعده در مدينه مسموم و به شهادت رسيد. مرقد شريفش : در قبرستان بقيع ، واقع در مدينه است . دوران او را مى توان در سه بخش مشخص كرد: 1 - دوران كودكى و عصر پيامبر (صلى الله عليه وآله ) (حدود هشت سال ). 2 - دوران ملازمت با پدر (حدود 37). 3 - دوران امامت : ده سال . الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم - چهارنفر در كمين عليه السلام يكى از توطئه هاى اين بود كه : تصميم گرفت توسط چهار نفر مخفيانه امام حسن (ع ) را به قتل برساند، اين چهار نفر عبارتند از: 1 - عمروبن 2 - بن قيس 3 - بن حارث 4 - بن ربعى معاويه هر يك از آنها را مخفيانه خواست به او گفت : اگر حسن را بكشى ، در نزد من : 200 هزار درهم و مقام فرماندهى يكى از گردانهاى ارتش شام را دارى به علاوه يكى از دخترانم را همسر تو مى كنم . آنها براى وصول به آن جايزه هاى كلان پيشنهاد معاويه را پذيرفتند، معاويه بر هر يك از آنها جاسوس مخفى گذاشت تا گزارش كار آن ها را بدهند. امام حسن (ع ) از اين توطئه آگاه شد، از آن پس ، كاملا مراقب بود تا از شر تروريستهاى منافق در امن بماند زير لباسهاى خود زره مى پوشيد، و با همان زره مى خواند، سرانجام يكى از تروريستها، آن حضرت را در نماز هدف تير قرار داد ولى همان زره باعث شد كه تير در بدن آن حضرت نفوذ نكرد بحار، 44، ص 33 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم معاويه # امام_على (ع ) به شهادت رسيد، بر نقاط اسلامى مسلط شد، فرماندار مدينه شد، معاويه در نامه اى براى مروان نوشت : دختر (برادرزاده على (ع ) را براى پسرم خواستگارى كن هر قدر پدرش مهريه خواست ، مى پذيرم و هر قدر او قرض داشته باشد مى پردازم ، و اين وصلت موجب صلح بين بنى اميه و بنى هاشم خواهد شد. ، پس از دريافت با عبدالله بن جعفر، ملاقات كرد، و دختر او را براى يزيد، خواستگارى نمود. گفت : اختيار زنان ما با بن على (ع ) است ، دخترم را از او خواستگارى كن . مروان به حضور (ع ) آمد و دختر عبدالله را، خواستگار كرد، امام حسن (ع ) فرمود: (هر كس را كه در نظر دارى دعوت كن ، تا اجتماع كنند و من نظرم را بگويم ) مروان ، بزرگان دو طايفه بنى هاشم و بنى اميه را دعوت كرد و همه آنها به گرد هم آمدند، امام حسن (ع ) نيز حاضر شد. مروان برخاست و پس از حمد وثناى الهى ، گفت : (اميرمؤمنان معاويه ، به من فرمان داده تا زينب دختر عبدالله بن جعفر( ۱ ) را براى بن معاويه ، خواستگارى كنم ، به اين ترتيب كه : 1 - هر قدر پدرش خواست مهريه تعيین كند مى پذيريم . 2 - هرقدر، پدرش مقروض باشد، قرض او را ادا مى كنيم . 3 - و اين وصلت موجب صلح بين دو طايفه بنى اميه و بنى هاشم گردد. 4 - يزيد پسر معاويه همتايى است كه نظيرندارد، به جانم سوگند حسرت و افتخار شما به يزيد، بيشتر از حسرت و افتخار يزيد به شما است . 5 - يزيد كسى است كه به بركت چهره او از ابرها طلب باران مى شود. آنگاه سكوت كرد و كنار نشست . امام حسن (ع ) پس از حمد و ثناى الهى فرمود: 1 - اما در مورد ، ما از سن پيامبر (ص ) در مورد و بستگانش تجاز نمى كنيم (كه 840 درهم است ) 2 - در مورد قرضهاى پدرش ، چه وقتى زنهاى ما، قرض هاى پدرانشان را داده اند؟(تا چنين مطلبى عنوان شود) 3 - و در مورد بين دو طايفه ، فانا عاديناكم لله و فى الله فلا نصالحكم للدنيا : (دشمنى ما با شما، براى خدا و در راه خداست ، بنابراين براى با شما صلح نمى كنيم ). 4 - و در مورد اينكه : افتخار ما به وجود يزيد، بيشتر از يزيد به ما است ، اگر مقام بالاتر از است ، ما بايد بر يزيد افتخار كنيم ، ولى اگر نبوت بالاتر از است ، او بايد به وجود ما افتخار كند. 5 - اما اينكه گفتى : به بركت چهره يزيد، از ابرها طلب باران مى شود چنين چيزى درست نيست ، مگر در مورد و آل محمد (ص ) (كه از بركت چهره نورانى آنها طلب مى شود) نظر ما اين است كه : دختر عبدالله را به پسر عمويش ، ( بن محمد بن جعفر) درآوريم ، و من هم اكنون او را همسر قاسم قرار دادم و مهريه اش را زمين مزروعى كه در مدينه دارم تعيين كردم ... و همين زمين مزروعى ، زندگى آنها را تاءمين مى كند، و ديگر نيازى به ديگران نيست . مروان گفت : اى بنى هاشم !آيا اين گونه با ما ناصاف روبرو مى شويد؟(و به يك يك سخنان ما پاسخ مى دهيد) امام حسن (ع ) فرمود: آرى ، هر يك از اين پاسخها، در برابر هر يك از مواد سخنان شما است ، يك در برابر يك . مروان ازجواب مثبت ماءيوس شد و ماجرا را براى معاويه ، در ضمن نامه اى نوشت . معاويه گفت : (ما از آنها خواستگارى كرديم ، جواب منفى به ما دادند، ولى اگر آنها از ما خواستگارى كنند، جواب مثبت خواهیم داد .( ۲ ) ۱ - طبق بعضى از روايات ، نام اين دختر، ام كلثوم بود، و به جاى امام حسن (ع )، امام حسين (ع ) ذكر شده است (بحار، ج 44، ص 207 - 208) ۲ - بحارالانوار، ج 44، ص 119 - 120 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم سخنرانى مدتى بود كه از شهادت حضرت (ع ) مى گذشت در سفرى به مدينه آمد مردم را در مسجد جمع كرد، و بالاى منبر رفت و با ناسزاگويى به مقام امام على (ع ) جسارت نمود. (ع ) در همان مجلس برخاست ، پس ازحمد و ثناى الهى فرمود: (اى مردم ! خداوند هيچ پيامبرى را نفرستاده مگر اينكه مجرمين را دشمن او قرار داده است چنانكه قرآن مى فرمايد: و كذلك جعلنا لكل نبى عدوا من المجرمين : (و اين چنين از مجرمان براى هر پيامبرى دشمنى قرار داده ايم )(۱). آنگاه به معاويه رو كرد و فرمود: من پسر على (ع ) هستم و تو پسر صخر مى باشى تو است مادر من (س ) جده تو است و جده من است خداوند آنكس را كه بين ما دو نفر، : از نظر نسب ، پست تر، و از نظر ياد خدا، غافلتر و از نظر كافرتر و از نظر منافقتر است لعنت كند. همه حاضران فرياد زدند : آمين ، آمين ! معاويه ناگزير، خطبه خود را قطع كرد، با كمال سرافكندگى از بالاى منبر پائين آمد و به خانه خود رفت (۲). ۱ - فرقان ، - 31 ۲ - كشف الغمه ، ج 2 ص 150 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم (ع ) در كوفه بود، وقتى كه بر اوضاع مسلط شد، به كوفه آمد، جمعى از طرفدارانش به او گفتند: ( بن على (ع ) در نظر مردم كوفه ، داراى مقام بسيار ارجمندى است ، اگر او را به اجبار وارد مسجد كنى ، و در ملاء عام بر بالاى منبر بروى او را در حضور مردم سرافكنده كنى ، كار شايسته اى نموده اى ، معاويه اين پيشنهاد را نپذيرفت ، آنها اصرار كردند، سرانجام معاويه پذيرفت ، براى نماز به آمد و جمعيت در مسجد بودند، امام حسن (ع ) را ناگزير به مسجد آوردند، معاويه بالاى منبر رفت و بسيار هتاكى كرد و به ساحت مقدس حضرت على (ع ) ناسزا گفت . هماندم امام حسن (ع ) برخاست و فرياد زد: اى پسر جگر خواره ، آيا تو به اميرمؤمنان على (ع ) ناسزا مى گويى ، با اينكه پيامبر (ص ) فرمود: هر كس به على (ع ) ناسزا بگويد به من ناسزا گفته و هر كس به من ناسزا بگويد، به خدا ناسزا گفته ، و كسى كه به خدا ناسزا گويد، خدا او را داخل مى كند، بطورى كه تا ابد در دوزخ بماند. سپس امام حسن (ع ) به عنوان اعتراض ، مجلس را ترك كرد . احتجاج طبرسى (ره ) ج 1، ص 145 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم روزى كه از دشمنان اسلام و ائمه عليهم السلام بود عليه السلام را مورد بدگوئى قرار داد. وقتى بدگوئى او به پايان رسيد حضرت به او فرمود: من تلافى نمى كنم خداوند پاسخ تو را بدهد، اگر در آنچه گفتى راستگو هستى خداوند پاداش راستگوئى تو را بدهد و اگر دروغگو هستى خداوند جزاى دروغگوئيت را بدهد و خداوند شديدتر از من از تو انتقام خواهد گرفت . امام عليه السلام دو برخورد متفاوت را با دو نفر بدگو كرد و تفاوت رفتار او به روحيه و اهداف بدگويان مربوط مى شود. یکى فريب را خورده بود و امام عليه السلام با برخورد مشفقانه خود او را هدايت كرد اما مروان خودش شيطانى بزرگ بود كه هيچ زمينه نداشت و امام عليه السلام به او جوابى عادلانه داد. بحارالنوار، ج 44، ص 104. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم گرايشهاى باطل مردمى روزى معاويه به عليه السلام گفت : من از تو بهترم . امام عليه السلام فرمود: چرا اى پسر ؟ جواب داد: زيرا مردم با من هستند و بدور من جمع شدند و به دور تو اجتماع نكردند. امام عليه السلام فرمود: اين سخن تو بدور از حقيقت است و همراهى مردم با تو بخاطر خوبى تو نيست اى فرزند هند جگر خوار. کسانى كه بدور تو جمع شده اند دو دسته اند: ۱ - عده اى كه و راضى هستند ۲ - عده اى كه از روى اكراه و نارضايتى بدور تو جمع شدند، اما كننده از تو خدا را كرده است و كسانى كه با اجبار با تو همراه شدند بر اساس گفته خداوند در معذورند و حاشا كه من به تو بگويم : من بهتر از تو هستم ، زيرا در تو خيرى وجود ندارد تا من بهتر از تو باشم . اما بدان كه خداوند مرا از صفات پست پاك گردانيده است همان گونه كه تو را از دور داشته است . امام حسن عليه السلام با اين سخنان ارزشمند خود بيان فرمود كه : گرايشهاى مردمى هميشه نيست ممكن است : زمانى مثل پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله يا زمان نهضت اسلامى ايران به رهبرى امام خمينى مردم حق باشد و زمانى مثل معاويه يا افراد ديگر كه موارد آن فراوان است باطل باشد. بنابراين گرايشهاى مردمى هميشه راه حق نيست . بله در مواردى حل است . و اين بزرگى است كه امام عليه السلام به داده است . چه اينكه : گرايش مردم به امام خمينى در اول انقلاب اسلامى حق بود اما گرايش آنها به اولين رئيس جمهور نظام اسلامى در ايران باطل بود. گرايشهاى حق تطبيق آنها با و ارزشهاى الهى و اسلام ناب محمدى است . بحارالنوار 44، 104 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم اوضاع سياسي جهان ، درعصر عليه السّلام ص ۸ طلبي‌ها: ۱ ـ حكومت بني مدرار توسط خوارج صفريه در مغرب الاقصي (سجلماسه) در سال ۱۴۵ ۲ ـ حكومت خوارج اباضيه در مغرب الاوسط در سال ۱۴۴ ( ۱ ) ۳ - حكومت اموي در اندلس توسط عبدالرحمان بن در سال ۱۳۸ ه‍ . ق. ( ۲ ) جنگ‌ها: در سال ۱۳۳ سپاه چين به تاشكند (چاچ) تاختند و تا يك سال به آن ديار مسلط بودند تا با جنگ طراز، براي هميشه از مرزهاي قلمرو عباسي عقب نشستند. ( ۳ ) در سال ۱۳۳ روميان بر ارمنستان تاختند. ( ۴ ) تبليغ امامت تشيع نيز از سوي حضرت ـ عليه السّلام ـ مورد غفلت نبوده است امام صادق ـ عليه السّلام ـ كسي را به مناطق كوفه و خراسان در جهت اين امر اعزام داشته بودند. در اين اوضاع بهم ريختة حاكميت، فرصتي پيش آمد تا آن حضرت نهضت علمي و فرهنگي پدر بزرگوارشان را ادامه داده، حوزه وسيع علمي در رشته‌هاي مختلف علوم عقلي و نقلي به وجود آورند و شالوده مكتب تشيّع را پي ريزي كنند. ۱ -الكامل في التاريخ ج ۴ ص ۳۴۲ ۲- همان، ص ۳۴۱ ۳ - بحار الانوار ج ۴۷، ص ۷۲ ۴ - ارشاد ص ۱۹۰ ـ ۲۰۶ الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 👈🏼👈🏼 (متوفای اوائل قرن۷ق) در کتاب ، ج۲، ص۶۱۵ از ولایت و محبتِ اصحابِ واقعی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام نقل می‌کند: ➖ بن محمد تمیمی، از علی بن محمد، نقل می‌کند که گفت: را دیدم، درحالی‌که پدرش حلوایی از خرما و روغن که باهم مخلوط شده بود در دست داشت. دخترک به پدرش گفت: از این حلوا به من بده. پدرش گفت: دهانت را باز کن. دهان را باز کرد و به اندازه یک بادام حلوا در دهانش گذاشت. سپس به دخترش گفت: خرما بخورد که مفیدتر و سیر کننده‌تر است! دختر گفت: این خرما مفیدتر و سودمندتر است؟! ➖ پدرش گفت: (دخترم) این خوراک را برای ما فرستاده تا ما را به آن از دوستی و محبت بن ابی‌طالب علیه‌السلام منحرف کند!! ➖ دخترک گفت: قَبَّحَهُ اللّهُ. یَخْدَعُنا عَنِ السَّیِّدِ الْمُطَهَّرِ بِالشَّهْدِ الْمُزَعْفَرِ. تَبّا لِمُرْسِلِهِ وَآکِلِه. خداوند او را زشت گرداند. می‌خواهد با این شهد زعفرانی، ما را از سرور پاک طینت جدا کند و بفریبد!! نفرین بر فرستنده و گیرنده‌ی آن. ➖ سپس کاری کرد تا آنچه را که از حلوا خورده بود بالا آورد، و با چشم گریان این را سرود: أَبِاالشَّهْدِ المُزَعْفَرِ یابْنَ هِنْدٍ نَبیعُ إلَیْك إسلاماً وَدیناً فَلا وَاللهِ لَيس يَكون هَذا وَمَوْلینا امیرُالمُؤْمنیناً ای پسر آیا در برابر حلوای زعفرانی، و دین خود را بر تو بفروشیم؟! به‌خدا سوگند، نه، این‌گونه نیست ونمی‌شود؛ زیرا مولای ما است(۱). 📚 ۱. آدرس‌های دیگر این روایت: * رياض العلماء، افندی، ص۲۸ * تأسیس الشیعة، سیدحسن‌صدر، ص۴۶ * روضات الجنات، خوانساری، ج۴، ص۱۶۸ و..‌ الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b