eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی
316 دنبال‌کننده
448 عکس
382 ویدیو
78 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سلام علیکم یا الائمه علیه السلام ادرکنی زيارت كوفه ومدينه در يكشب علي بن گويد كه : شنيدم كه شخصي به جرم ادعاي پيامبري در است . بوسيله اي خودم را به او رساندم تا اورا ببينم . وقتي با او كردم او اين جرم راانكار كرد وگفت : من مدتي در مقام رأس الحسين علیه السلام در شام مي كردم . شبي در محراب مشغول عبادت بودم كه شخصي را در مقابلم ديدم كه بمن مي گفت : بامن بيا! من با او همراه شدم ، ناگاه خودرا در كوفه ديدم ! او بمن فرمود: اينجارا مي شناسي ؟ گفتم : آري اين مسجد كوفه است . من واو خوانديم سپس مقداري راه رفتيم ، ناگاه خودرا در مسجدپيامبر در مدينه ديدم . او برپيامبر سلام كرد ونماز خواند ومنهم نمازخواندم . سپس از مسجد بيرون آمديم ومقداري راه رفتيم ودوباره خودرادر شام در مقام رأس الحسين علیه السلام ديدم . او هم از مقابل چشمانم غايب شد. سال بعد باز او پيدا شد وهمان مكانهارا باهم رفتيم . وقتي به شام برگشتيم من گفتم تورا قسم به كسيكه اين قدرت را بتو داده ، شماكيستيد؟ او فرمود: من بن علي بن موسي الرضا علیهما السلام هستم . وقتي اين را براي مردم تعريف كردم ، مرا بجرم ادعاي نبوت دستگير وزنداني كردند. علي گويد كه من به او گفتم : درباره بيگناهي تو نامه اي به وزيرمي نويسم . نامه را نوشتم ولي بعد از چند روز نامه خودم برگشت خورد درحاليكه وزير زير آن نوشته بود كه : اگر ادعاي آن مرد صحت دارد همان شخص باكرامت بيايد واورا آزاد كند! من ناراحت شده ونامه را به زندان بردم تا جواب وزير را براي آن مردبگويم . وقتي به زندان رسيدم،ديدم كه نگهبانان در حال رفت وآمدهستند. علت را پرسيدم ، گفتند: اين مرديكه ادعاي نبوت كرده بود،غيب شده ونمي دانيم مرغ شده وبه هوابالا رفته ويا بزمين فرو رفته است ! من فهميدم كه امام علیه السلام او را رها كرده است . «ارشادج 2ص 279» دختر امام جواد علیه السلام گويد كه : بعد از پدرم نزدام ّ عيسي (ام ّ الفضل دختر ) رفتم واو اين ماجرا را دربارة امام جواد علیه السلام تعريف كرد: من هميشه نسبت به اينكه امام علیه السلام ، همسري ديگر بگيرد، نگران واحساس مي كردم تا اينكه روزي خانمي را ديدم كه خودرا همسرشوهرم معرفي كرد. من ناراحت شده وجريان را به مأمون عباسي اطلاع دادم . مأمون كه مست لايعقل بود، دستور داد تا شمشيرش را برايش آوردند. سپس قسم خورد كه برود وامام علیه السلام را بكشد! من وقتي اين حالت رااز پدرم ديدم ،پشيمان شدم و«اِنّا للّه وانّا اليه راجعون » مي گفتم وبرسروصورت خود مي زدم وبدنبال پدرم مي رفتم . تا اينكه به اطاقيكه امام علیه السلام درآن بود رسيديم . مأمون وارد شد وبا شمشير ضرباتي را برامام علیه السلام واردكردبطوريكه بدن امام علیه السلام پاره پاره شد! بعد بيرون آمد وبه قصرش برگشت . من تا صبح نخوابيدم وموقع صبح نزد پدرم رفتم وگفتم : مي داني ديشب چه كردي ؟ گفت :نه ! گفتم : پسر امام علیهما السلام را كشتي ! او تعجب كرد واز حال رفت وبيهوش شد. بعد از ساعتي بهوش آمد وگفت : واي برتو! چه مي گوئي ؟ گفتم :آري ! بخانة او رفتي وبدنش را با پاره پاره كردي ! مأمون دچار زيادي شد و خادم را صدازد وگفت : اين چه حرفي است كه دخترم مي گويد؟ ياسر گفت :راست مي گويد! مأمون برسر وسينة خود مي زد ومي گفت : انّا لِلّه وانّا اليه راجعون ! تاقيامت در ميان مردم رسوا شديم وهلاك گشتيم . بعد به ياسر گفت : اي ياسر! زود بخانة امام علیه السلام برو وببين اين مطلب راست است وزود خبري بياوركه نزديك است جان از تنم بيرون آيد! ياسربخانة حضرت علیه السلام رفت وزود برگشت وگفت : اي امير بشارت ومژدگاني ! مأمون گفت : چه خبرداري ؟ گفت : نزد امام علیه السلام رفتم واورا سالم در حال مسواك زدن ديدم . من سلام كردم وگفتم : مي خواهم اين پيراهني كه در تن داريد را بعنوان بپوشم ! وقصدم اين بود كه به بدن حضرت علیه السلام نگاه كنم وببينم كه از ضربات شمشير اثري مانده ياخير! امام علیه السلام پيراهن را درآورد ومن ديدم كه بدنشان مثل عاج سفيد است . واثري از زخم وغيرآن نيست . مأمون به گريه افتاد وگفت : با اين هيچ چيز ديگري نمي ماند واين معجزه براي اولين وآخرين است . «منتهي الامال ج 2 ص 336» الحمدلله‌رب‌العالمین کانال نشرخوبی‌ها🌹 https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم یا امیر المومنین علیه السلام میلاد اکرم و امام صادق صلی الله علیهما و آله و سلم مبارک موضوع : صلی الله علیه و آله و سلم اختصاصات و انبیاء و پیامبر صلی الله علیهم و آله و سلم : ۱- ۲- از و اشتباه ۳- ۴- ۵- و سازندگی فرد و و بشری ۶- با و خرافات و و ظلم و ستم الحمدلله رب العالمین https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan ۱۴۰۲/۷
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم یا امیر المومنین علیه السلام میلاد اکرم و امام صادق صلی الله علیهما و آله و سلم مبارک موضوع : ۱- صلی الله علیه و آله و سلم ۲- یکی از اختصاصات و انبیاء و پیامبر صلی الله علیهم و آله و سلم عبارت است از : و معجزه : در معجزات انبیاء علیهم السلام یاد شده است مثل : ۱- کردن مرده گان ۲- دادن بیماران لا علاج ۳- گفتن در گهواره ( ) ۴- عصا به اژدها ۵- دادن از آینده قرآن معجزه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود مردم هر زمان از پیامبر شان تقاضای معجزه و آیت می کردند اگر مردم جویای بودند انبیاء علیهم السلام جواب مثبت می‌دادند و الّا اگر مردم به معامله بودند که اگر فلان کار را بکنی ما هم در عوض دعوت تو را می‌پذیریم انبیاء علیهم السلام از انجام آن و خودداری می‌کردند الحمدلله رب العالمین https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan ۱۴۰۲/۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مبتلا به اوتیسم داوران را شگفت‌زده کرد 🔹، کودک مبتلا به اوتیسم به همراه در برنامه قرآنی محفل حاضر شد؛ ماجرای این کودک با و اینکه او قرآن است چیزی شبیه است. الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 شما این ۴۰ سال پیش اقا رو با دقت گوش کنید. اون کسی هم که کنارش ایستاده حاج هست. تردید دارم اگر بگویم است، برخی افراد و ضعیف الایمان کنند. ببینید ۴۰ سال پیش با چه و قاطعیتی دارد این روزها را می بیند و بیان میکند. الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم مى گويد: از (ع ) طلب داشتم و اسرار و پافشارى مى كردم كه طلب مرا بدهد، و آن حضرت از من مهلت مى خواست و وعده مى داد. روزى آن حضرت به استقبال والى مدينه مى رفت ، من همراهش بودم ، وقتى كه نزديك قصر فلان رسيد، در آنجا در سايه درختها فرود آمد، من هم در آنجا پياده شدم ، و غير از ما كسى در آنجا نبود، به امام رضا(ع ) عرض ‍ كردم : (قربانت گردم ، نزديك است و به خدا كه من پولم ته كشيده ، طلب مرا بده ). حضرت رضا(ع ) با تازيانه اش ، محكم زمين را خراش و شيار داد، سپس ‍ دست برد و از لاى آن شيار، شمش طلائى را در آورد و به من داد و فرمود: (اين را ببر و از آن بهره بردارى كن ، و آنچه كه ديدى مخفى كن ). کافی باب مولد ابى الحسن الرضا(ع )، حديث 6، ص 488 - ج 1 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم اى در حضرت على علیه السلام تا حضرت علیه السلام ص ۱ ( ، نام بانوئى كهن سال است كه به ( ) محلى از يمن ، منسوب مى باشد، به گفته شيخ طوسى در كتاب الغيبه ، اين ، از بانوان پرفضليت و با معرفتى است كه به خدمت هشت رسيده است حضرت السلام او را با لباس خود كفن نمود، اين بانو، و تشرف او به حضور هشت امام علیهم السلام : مى گويد: اميرمؤ منان علیه السلام ) را در شرطة الخميس (بين پيشتازان سپاهش ، يا در مركز اجتماع آنها) ديدم ، در دستش شلاقى دو سر بود، و با آن ، فروشندگان بى فلس ، و مارماهى و زمار(كه نوعى از همان مارماهى است ) را مى زد و مى فرمود: اى فروشندگان يهودى هاى شده و لشكر بنى مروان . در خدمت آن حضرت ايستاده بود، عرض كرد: (اى امیر مؤ منان ! بنى مروان چيست ؟). امام على علیه السلام فرمود: (لشكر ، مردمى هستند كه ريش هاى خود را تراشيده و سبيلهايشان را تاب مى دادند و مسخ شدند).(۱) حبابه مى گويد: من خوش سخن تر از على علیه السلام نديدم (مجذوب بيان شيوايش شدم ) به دنبالش رفتم و رفتم تا در پيشخان مسجد (كوفه ) نشست ، به آن حضرت عرض كردم : (اى امير مؤ منان ، خدايت رحمتت كند، دليل صدق (تو) چيست ؟). آن بزرگوار در پاسخ (به كوچكى اشاره كرد و) فرمود : (آن را نزد من بياور!). آن سنگ كوچك را به حضور امام على علیه السلام بردم ، حضرت با انگشتر خود بر آن مهر زد، به طورى كه آن مهر بر آن سنگ نقش بست (۲)آنگاه به من فرمود: (اى حبابه ! هر كسى ادعاى امامت كرد و توانست مثل من اين سنگ را مهر كند، بدان كه او امامى است كه اطاعتش واجب است ، كسى است كه هر چه را بخواهد، از او پنهان نگردد). حبابه مى گويد: من به دنبال كار خودم رفتم تا اميرمؤ منان على علیه السلام از دنيا رفت ، نزد علیه السلام كه به جاى على علیه السلام نشسته بود رفتم ۱ - (ره ) در شرح خود مى گويد: اين حيوانات را از جهت شباهت ، ( ) گويند، نه آنكه از نسل آنها باشند، زيرا مسخ شده ها پس از سه روز مرده اند. نگارنده گويد: در مورد (لشكر بنى مروان )، احتمال دارد اشاره به آينده باشد، چرا كه طبق روايت مشروحى ، امام صادق (ع ) فرمود: ( نمردند مگر اينكه به صورت مسخ شدند) (شرح در روضة الكافى ، ص 232 حديث 305)- ضمنا بعضى از فقهاء مى گويند: يكى از دلائل حرمت ، همين قسمت از روايت فوق است . ۲ - در فرازى از زيارتنامه مولوديه على علیه السلام مى خوانيم : السلام عليك يا خاتم الحصى ، و مبين المشكلات : (سلام بر تو اى مهر زننده سنگريزه ها و روشن كننده مشكلات ). الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم اى در حضرت على علیه السلام تا حضرت علیه السلام ص ۲ مى گويد: من به دنبال كار خودم رفتم تا اميرمؤ منان على علیه السلام از دنيا رفت ، نزد علیه السلام كه به جاى على علیه السلام نشسته بود و مردم از او سؤ ال مى كردند رفتم ، وقتى كه مرا ديد، فرمود : (اى حبا به !). عرض كردم : (بلى اى سرور من ). فرمود: آنچه همراه دارى بياور، من آن سنگ كوچك را به آن حضرت دادم ، آن حضرت مانند على علیه السلام با انگشتر خود به آن مهر زد، به طورى كه جاى مهر بر آن سنگ نقش بست . بعد از آنكه امام علیه السلام در دنيا رفت ، به حضور (ع ) كه در مسجد رسول خدا (در مدينه ) بود رفتم ، مرا نزد خود خواند و به من خوش ‍ آمد گفت ، و آنگاه فرمود: (دليل آنچه را كه مى خواهى موجود است ، آيا نشانه امامت را مى خواهى ؟). گفتم : آرى اى آقا من . فرمود: (آنچه با خود دارى بياور). من آن سنگ كوچك را به او دادم ، آن حضرت انگشترش را بر آن زد، و جاى آن مهر بر آن سنگ نقش بست . پس از امام علیه السلام به حضور امام علیه السلام رفتم ، در اين هنگام به قدرى پير شده بودم كه رعشه در اندامم افتاده بود و براى خود صد و سيزده سال شمردم (كه از عمرم رفته ) ديدم آن حضرت در ركوع و سجود است و به اشتغال دارد(و به من توجه ندارد) نا اميد شدم ، ولى آن حضرت با انگشت سبابه خود به من اشاره كرد، با اشاره او جوانيم باز گشت (تا اينكه نمازش تمام شد.) گفتم : اى آقا من از چه اندازه گذشته و چقدر مانده است ؟ فرمود: به آنچه گذشته است آرى (علم به آن داريم ) و به آنچه مانده است نه (از غيب است و غير خدا آن را نمى دارند)، آنگاه به من فرمود: آنچه با خود دارى بياور، من آن سنگ كوچك را به آن حضرت دادم ، انگشتر خود را بر آن زد، و جاى انگشترش بر آن نقش بست . پس از امام سجادعلیه السلام نزد امام باقرعلیه السلام رفتم ، آنحضرت نيز بر آن سنگ مهر زد، سپس نزد امام صادق علیه السلام رفتم ، او نيز بر آن سنگ مهر زد، و بعد از او نزد امام كاظم علیه السلام رفتم ، او نيز بر آن سنگ مهر زد، و بعد از او به حضور (ع ) رفتم ، او نيز بر آن سنگ مهر زد، و مهرش بر آن ، نقش بست . (۱) حبابه ، والبيه ، پس از آن نه ماه زنده بود، چنانكه از ، نقل شده است . (۲) ۳ - در عصر السلام 113 سال داشت ، و بعد به آن حضرت شده است و بعدا تا عصر حضرت (ع )123 سال ديگر عمر كرده و در مجموع 236 سال نموده است (نگارنده ) ۴ - کافی باب ما يفصل به بين دعوى المحق و المبطل ، حديث 1، ص 346 و 347- ج 1 - و در بحث 4 همين باب ، حبابه ( ) ذكر شده است . الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم انفاقى آسا محمّد بن على بن مى گويد : بر ما سخت شد و تنگدستى به ما هجوم آورد ، پدرم به من گفت : ما را ببر تا به محضر اين مرد يعنى ابا محمد (عليه السلام) برسيم كه او را به جوانمردى وبلند همتى وصف مى كنند . به پدرم گفتم : او را مى شناسى ؟ پاسخ داد : او را نمى شناسم و هرگز او را نديده ام ، مى گويد : به سوى او به راه افتاديم ، در ميانه راه پدرم گفت : به راستى چه نيازمنديم به اينكه فرمان دهد پانصد درهم به ما بپردازند ! دويست درهم براى پوشاك ، دويست درهم براى آرد صد درهم براى هزينه زندگى و من نزد خود گفتم : اى كاش براى من به سيصد درهم فرمان مى داد ، با صد درهم مركبى بخرم و صد درهم براى هزينه زندگى و صد درهم براى پوشاك و سپس به سوى منطقه جبل بروم . چون به درب خانه حضرت رسيديم غلامش به سوى ما بيرون آمد و گفت : على بن ابراهيم و فرزندش محمّد وارد شوند ; هنگامى كه وارد شديم و بر او سلام كرديم به پدرم فرمود : چه چيزى تو را تا اين زمان از زيارت ما بازداشت ؟ گفت : سرور من ! از اينكه تو را با اين وضع و حالم ببينم حيا كردم . وقتى از حضور حضرتش بيرون آمديم غلامش نزد ما آمد و به پدرم كيسه اى داده ، گفت : اين پانصد درهم است ، دويست درهم براى پوشاك ، دويست درهم براى آرد و صد درهم براى هزينه زندگى ! كيسه اى هم به من داده ، گفت : اين سيصد درهم است ، صد درهمش را براى خريد مركب ، و صد درهمش را براى لباس و صد درهمش را براى هزينه زندگى قرار ده و به منطقه جبل مرو ، بلكه به سرزمين سورا ـ كه موضعى در عراق است ـ حركت كن . عرفان اسلامي جلد يازدهم الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم حيات چهار پرنده يكى از اصحاب امام صادق عليه السلام حكايت كند: روزى به همراه بعضى از دوستان به مجلس شريف و مبارك آن حضرت شرفياب شدم ؛ و من از محضر مقدّسش پيرامون اين آيه شريفه قرآن : خُذْ أ رْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إ لَيْكَ( ۱ ) سؤ ال كردم بر اين كه آيا آن پرندگان از يك جنس و يك نوع ؛ و يا آن كه از انواع پرندگان متفاوت بودند؟ امام صادق عليه السلام فرمود: آيا دوست داريد تا همانند آن را به شما ارائه و نشان دهم ؟ همگى در پاسخ گفتيم : بلى . حضرت در همان حالتى كه نشسته بود صدا زد: ! ناگهان طاووسى پروازكنان جلوى حضرت آمد، بعد از آن صدا زد: ! و كلاغى هم نزد حضرت آمد؛ و سپس يك كبوتر و يك باز شكارى را صدا نمود و آن دو نيز نزد حضرت حاضر شدند. بعد از آن امام عليه السلام دستور داد تا سر آن چهار پرنده را بريدند؛ و پر و بال آن ها را كَنْدند و بدن هاى آن ها را قطعه قطعه كردند و سپس تمام گوشت و پوست آن ها را درهم آميختند. پس از آن امام عليه السلام سر طاووس را به دست خود گرفت و آن را صدا زد. ناگهان ديدم مقدارى از استخوان ها، گوشت ها و پرها حركتى كردند و از مابقى جدا گشته و به هم پيوستند. بعد از آن ، حضرت سر طاووس را رها نمود و آن سر به بدن متّصل شد؛ و طاووس حركت كرد و صحيح و سالم جلوى امام صادق عليه السلام ايستاد. سپس حضرت كلاغ و باز شكارى و كبوتر را يكى پس از ديگرى صدا زد و جريان را به همان شكل انجام داد؛ و آن ها هم زنده شدند و در مقابل حضرت سر پا ايستادند.( ۲ ) ۱ - سوره توبة : آيه ۱۰۳ ۲ - اثبات الهداة : ج ۳ ص ۱۱۴ الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود : الی الشریعه السهله السمحه یعنی من به آیینی مبعوث شدم که به آن برای همه سهل و آسان است انبیا الهی علیهم السلام رسالت خودشان را با ثابت می‌کردند ولی اختلاف‌ها و را نمی‌توانند با معجزه از بین ببرند چون دو گونه است : ۱- اختلافات ناشی از و ۲-اختلافات ناشی از و طغیان قسم اول که اختلافات ناشی از سوء تفاهم و بدفهمی است با برطرف ‌می شود علیهم السلام می‌توانند این اختلاف نوع اول را حل کنند ولی اختلاف ناشی از زورگویی و فقط با حل می‌شود لذا در جهاد شد هم هزینه می‌خواهد لذا مسلمین باید از مال خود کنند الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 💚 ✅ در عده ای مشغول کاری در های هستند ، چرا ؟ ۱ - تا اینکه این گل های خوب و خوش بوی و معطر حوزوی به شکوفایی برسند ۲ - تا اینکه هم از عطر انگیز این گلستان محمدی( صلی الله علیه و آله و سلم) برای سال های سال بلکه تا ابد الدهر استفاده کند و آن را کند و مثل بزرگان و حوزوی پارسا و پرهیزگار باشند. 🌺 حوزویان در جامعه بشری نمایندگان ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم )هستند 🌺 ✅ حوزویان کسانی هستتد که پا جای پا و قدم جای قدم مقدس و مطهر ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین گذاشته و می گذارند. 🪴 کریم معجزه الهی است.. 🪴 ای است که همتایی ندارد.. 🪴 بی همتایی است که تمام نیازهای بشری را پاسخ داده و میدهد و خواهد داد. 🌄 این قران کریم باید به درستی تبیین شود.. 🌄 قران یکی از اهلبیت عصمت و طهارت و معصومین علیهم السلام در دویست و پنجاه سال بود.. 🌄 امروزه یکی از مهم حوزویان این است که دنباله رو انبیاء علیهم السلام و مخصوصاً پیامبر اسلام و ائمه معصومین صلی الله علیهم و آله و سلم بوده و کار و مسیر و و روش آنها را ادامه دهند... 🌄 امروزه نیازهای جامعه اسلامی و متلبس به سربازی امام عجل الله تعالی فرجه الشریف شدن جهت پاسخ گویی به سوالات شرعی و غیر شرعی و اخلاقی و خانوادگی و غیره از ضروریات جامعه اسلامی است. 🌿 حوزویان در جامعه در مقابل دشمنان اسلام چون گاهی وگاهی و گاهی خروشانند.🌿 🍀 حوزویان در جامعه مثل یک آگاه و باهوش هستند که : معظلات جامعه را شناسایی می کنند و برای حلّ معظلات از مایه گذاشته و می کنند.🍀 🍃 حوزویان نقش یک پدر سوز و مهربان را داشته و رهبری جامعه را بر عهده می گیرند🍃 ✅ حوزویان در جامعه عبارت است از : 🔵 پاسداری از جامعه اسلامی 🔵 پاسداری از و فروع مقدس اسلام 🔵 و دین 🔵 پاسخ گویی به نیازهای مسلمانان 🔵 🔵 🔵 🔵 جامعه از الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b