بسماللهالرحمنالرحیم
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan سلام علیکم
#سخاوت و انفاق آیت الله #شیخ_زین_العابدین_مازندرانی
شیخ تا می توانست #قرض می کرد
و به محتاجان می داد
و هر وقت که بعضی از هند به #کربلا می آمدند قرض های او را می دادند.
روزی #بینوایی به خانه او رفت و از او چیزی خواست.
#شیخ چون پولی نداشت، بادیه مسی #منزل را برداشت و به او داد و گفت: این را ببر و بفروش.
دو سه روز بعد وقتی اهل منزل متوجه شدند بادیه نیست فریاد کردند که بادیه را #دزد برده است.
شیخ فریاد برآورد که:
دزد را متهم نکنید،
بادیه را من برده ام.
☘️ در یکی از #سفرها که شیخ به #سامرا می رود، #بیمار می شود. #میرزای_شیرازی از او #عیادت می کند و او را دلداری می دهد.
شیخ می گوید:
من نگرانی از #مرگ ندارم،
نگرانی من از این است که :
به #عقیده ما #امامیه،
وقتی می میریم #روح ما را به امام عصر #عرضه می کنند.
اگر امام سؤال بفرمایند:
شیخ
ما به تو بیش از این #اعتبار و آبرو داده بودیم که بتوانی قرض کنی و به فقیران بدهی،
چرا نکردی؟
من چه جوابی به آن حضرت بدهم؟!
می گویند:
میرزای شیرازی پس از شنیدن این #حرف متأثر شد
به منزل رفت و هر چه #وجوهات شرعی در آن جا بود میان مستحقان #تقسیم کرد .
الحمدللهربالعالمین
کانالنشرخوبیها🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
طلاب_شاهد_و_ایثارگر
https://eitaa.com/joinchat/3675849495C3905e4b076
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
- درمان #بيمار، توسط حضرت رضا (ع )
عصر حضرت #رضا (ع ) بود،
يكى از شيعيان با كاروان خراسان به سوى كرمان مى رفت ،
در راه ، باندى از دزدهاى سر گردنه ، به #كاروان حمله كردند
و آن #شيعه را به احتمال يك نفر ثروتمند گرفتند و با خود بردند، تا آنچه دارد؛از او بگيرند،
او را در ميان برف انداختند و دهانش را پر از برف نموده و #شكنجه كردند و او بر اثر آن شكنجه ها، از ناحيه دهان ، آسيب سخت ديد،
و زبان و لبهايش ، زخم و شكاف برداشت و با اين حال به خراسان بازگشت و هر چه مداوا كرد خوب نشد،
او شنيد كه حضرت رضا (ع ) در نيشابور است ،
در عالم #خواب ديد، شخصى به او گفت :
حضرت رضا (ع )به خراسان آمده ،
نزد او برو تا تو را در مورد درمان اين بيمارى ، راهنمائى كند،
در همان عالم خواب خود را به حضور امام رضا (ع ) رسانيد و ماجراى بيمارى خود را بيان كرد.
حضرت رضا (ع ) فرمود :
(مقدارى #زيره_كرمان را با #اويشان و #نمك مخلوط كن و بكوب ، و روى زخم دهان بگذار دو سه بار اين كار را تكرار كن كه خوب مى شوى ) .
او از خواب بيدار شد،
و به آنچه در خواب ديده بود، اهميت نداد و به نيشابور رفت تا به حضور حضرت رضا (ع ) برسد،
در آنجا گفته شد حضرت رضا (ع ) اكنون در #كاروان_سراى (سعد) است او به آنجا رفت و بعد به محضر آن حضرت ، شرفياب شد و ماجراى زخم دهان خود را بازگو كرد و گفت :
(به قدرى دهانم آسيب ديده كه با زحمت و سختى حرف مى زنم ، داروئى را به من نشان بده ، تا با آن ، خود را درمان كنم ).
امام رضا (ع ) فرمود:
(مگر آن دوا را در #عالم_خواب به تو معرفى نكردم ،
برو به همان دستور #عمل كن !)
او عرض كرد:
(آن دستور را بار ديگر برايم بيان كن ).
حضرت رضا (ع ) فرمود:
(مقدارى زيره را با اويشان و نمك ، مخلوط كن و بكوب و دو سه بار بر دهانت بگذار، خوب مى شوى )
او رفت و همين دستور را انجام داد
و سلامتى خود را بازيافت .
كشف الغمه ج 3، ص 153، ص 154
عيون اخبارالرضا، ج 2، ص 21
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b