eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی
323 دنبال‌کننده
444 عکس
379 ویدیو
58 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند. ✍پس رو کرد به جماعتی که در آنجا داشتند ( نیز در بین بود ) و سوال کرد : "خلیفه ی نبی و او چه کسی است؟" پس جمعیت حاضر ، را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید : نامت چیست؟ ابوبکر گفت : نامم "" است راهب پرسید : دیگرت چیست؟ابوبکر گفت : نام دیگرم "" است. راهب سوال کرد : نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت : "نه هرگز" پس راهب گفت : گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست. ✍ابوبکر گفت : دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد : من بهمراه جمعی از مسیحیان از آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و ما این است که : از ی مسلمین چند بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم. ✍ابوبکر گفت : سوالاتت را بپرس ، راهب گفت :باید به من نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت : در امانی ، پس سوالاتت را بپرس. ✍راهب سه سوالش را مطرح کرد: 1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟ *چه چیزاست که از آن نیست؟* 2)ما هو شئ لیس عندالله؟ *چه چیزاست که در خدا نیست؟* 3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟ *آن چیست که خدا آن را نمیداند؟* پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت : باید از کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ ماند پس بدنبال فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند : چه سوالیست که میپرسی؟ خدا همه دارد و همه چیز را میداند. ✍راهب نا گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر بر امان دادنت نبسته بودم را به خونت رنگین می کردم . ✍سلمان که ماجرا بود بسرعت خود را به امام (ع)رسانده و ماجرا را کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام (ع )و امام (ع )میان جمعیت حاضر و با و تکبیر جماعت حاضر ، مواجه شدند. ✍ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس! راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسید : نامت چیست؟ امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یان *""* نزد مسیحیان *""ایلیا"* نزد پدرم *"علی"* و نزد مادرم *""* است. پس راهب گفت : نسبتت با نبی (ص) چیست؟ ✍امام (ع )فرمودند: او و پسرعموى من است و نیز او هستم. پس راهب گفت ، به بن مریم که و گمشده ی من تو بودی. پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد. ✍امام علی (ع) پاسخ دادند: فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک 🔹 *آنچه خدا ندارد ، و فرزند است.* 🔹 *آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است* 🔹 *و آنچه خدا نمیداند ، و همتا برای خود است* پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: "أشهد أن لا اله إلا الله و أن رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و الحکمة" ✳️به درستی که نامت در إلیا و در ایلیا و در علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین تقسیم کرد. ⬅️ *پیامبر(ص)فرمود: هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)را نشردهد، مادامیکه از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او می کنند* منبع : کتاب الإحتجاج مرحوم الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم یا امیر المومنین علیه السلام آهنگری با توجه به اینکه دچار و رنج های فراوانی بود ولی باز هم به تعالی عمیق می ورزید روزی یکی از دوستانش که اعتقاد و به الله تعالی نداشت از پرسید : تو چطور و چگونه می توانی تعالی را داشته باشی در حالی که این همه رنج و بیماری و را و نصیب تو کرده است ؟ آهنگر سرش را به زیر و پایین انداخت و گفت : وقتی که من می خواهم یک آهنی بسازم اول : یک تکه را در کوره قرار می دهم بعدش : آن را روی سِندان می گذارم بعدش : می کوبم و می کوبم و می کوبم تا به شکل دلخواه در آید اگر به شکل و دلخواهم در آمد اینجا می فهمم که یک خوب و مفیدی است والا اگر به شکل دلخواه در نیامد اینجا آن را کنار می گذارم لذا همین و موضوع باعث شده است که : من همیشه به درگاه الله تعالی کنم و بگویم که : خدایا مرا در کوره رنج قرار بده ولی کنار نگذار الحمدلله رب العالمین https://eitaa.com/joinchat/3675849495C3905e4b076 https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b