4_5866318387327547836.mp3
4.49M
#زمینه #واحد
#شور_حضرت_عباس
پهلوونم
بلند شو. تمومه لشگرم. ابالفضل
پهلوونم
بلند شو امید خواهرم. ابالفضل
پاشو. از جا
پاشو ای همه سپاهه من ابالفضل
بی پناهم.
پاشو ای همه پناهه من ابالفضل
یه طرف. مشک.
یه طرف. افتاده. عباس. علمه تو
از رو خاکا
بر می دارم. دو تا دسته قلمه تو
پیچیده تو
تمامه صحرا بوی عطر گل یاس
چجوری من
تن تو از رو زمین. جمع کنم عباس
ابو فاضل. ابو فاضل. ابو فاضل. ابو فاضل
توی خیمه
سکینه چشم براته تا که بیایی.
داره میگه
رقیه با گریه که عمو کجایی.
به شماره
نفست افتاده دیگه اخراشه
ای ماهه من
چقدر تنت پر از زخم. و خراشه
تو نباشی
به زینب خیلی میشه جسارت عباس
تو نباشی
می برن زینب و به اسارت عباس
سره تو تا
بینه ابروهای تو. وا شده. عباس
تیرو نیره
چقدر تو تنه تو جا شده عباس.
ابو فاضل. ابو. فاضل. ابو فاضل. ابو فاضل
می بوسم من
با گریه دو چشم از خون تره تو من
روی زانوم
می زارم. لحظه ی آخر سره تو من
غرق خونی
غرق خونی غرق خونی. ای علمدار
می خوای از جا
پاشی. اما نمی تونی ای علمدار
ابو فاضل. ابو فاضل. ابو. فاضل. ابو. فاضل
#رضا_نصابی ✍
@navaye_asheghaan
4_5886317644843328802.mp3
3.1M
#شور_امیرالمومنین
شیرین ترین حرف لبم هستی
تو ذکر هر روز و شبم هستی
تو علت تاب و تبم هستی
نیومده رو دست تو اقا
به عالمی هستی فقط مولا
سرتری از تموم سردارها
علی. علی. مولا
ذکر گره گشا تو یی حیدر
ایه های خدا تو یی حیدر
رازق ما سوا تو یی حیدر
تاب و توونه من تو یی حیدر
وصله ی جونه من تویی حیدر
ذکر زیوونه من تویی. حیدر
علی. علی مولا
اسم تورو می برم من هر شب
تا نجف تو می پرم هر شب
میام زیارتت حرم هر شب.
همیشه و هر جا میگم حیدر
با این دل آگا می گم حیدر
کوریه هر بد خا می گم حیدر
می گم علی فقط امیر هستش
کسی نیومده روی دستش
کسی نیومده رو دستش
علی علی جان.
#رضا_نصابی ✍
#شور_امام_علی #امیرالمؤمنین
@navaye_asheghaan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شام غریبان حضرت زهرا س
مسجد مرحوم آقا ضیاء الدین اراکی
کربلایی هادی صالحی
@navaye_asheghaan
#شام_غریبان
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
بُرد در شب، تا نبیند بینقاب
ماه نورانیتر از خود، آفتاب
برد در شب، پیکری همرنگ شب
بعد از آن شب، نام شب شد ننگ شب
شُسته دست از جان، تن جانانه شُست
شمع شد، خاکستر پروانه شُست
روشنایش را فلک خاموش کرد
ابرها را پنبههای گوش کرد
تا نبیند چشم گردون پیکرش
نشنود تا ضجّههای همسرش
هم مدینه سینهای بیغم نداشت
هم دلی بی اشک و خون، عالم نداشت
نیست در کس طـاقت بشنیدنش
با علی یا ربّ، چه شد با دیدنش؟
درد آن جان جهان، از تن شنید
راز غسل از زیر پیراهن شنید
دستِ دستِ حق، چو بر بازو رسید
آن چنان خم شد که تا زانو رسید
دست و بازو گفت و گوها داشتند
بهر هم، باز آرزوها داشتند
دست از بازوی بشکسته خجل
بازو، از دستی که شد بسته، خجل
با زبانِ زخم، بازو راز گفت
دست حق، شد گوش و آن نجوا شنفت
سینه و بازو و پهلو از درون
هر سه بر هم گریه میکردند، خون
راز هستی در کفن پیچیده شد
لالهای در یاسمن پیچیده شد
نیمهشب، تابوت را برداشتند
بار غم بر شانهها بگذاشتند
هفت تن، دنبال یک پیکر روان
وز پی آن هفت تن، هفت آسمان
این طـرف، خیل رُسُل دنبال او
آن طــرف، احمد به استقبال او
ظــاهراً تشییع یک پیکر ولی
باطناً تشییع زهرا و علی
امشب ای مَه! مِهر وَرز و خوش بتاب
تا ببیند پیش پایش آفتاب
ابرها گِریند بر حال علی
می رود در خاک، آمال علی
چشم، نور از دست داده، پا رمق
اشک، بر مهتاب رویش، چون شفق
دل همه فریاد و لب، خاموش داشت
مُردهای، تابوت، روی دوش داشت
آهِ سرد و بغض پنهان در گلو
بود با آن عدّه، گرم گفت و گو
آه آه؛ ای همرهان، آهستهتر
می برید اسرار را، سربستهتر
این تنِ آزرده، باشد جان من
جان فدایش، او شده قربان من
همرهان، این لیلة القدر من است
من هلال از داغ و، این بدر من است
اشک من زین گل، شده گلفامتر
هستیام را میبرید، آرامتر
وسعتِ اشکم، به چشم ابر نیست
چاره ای غیر از نماز صبر نیست
زین گل من، باغ رضوان نَفحه داشت
مصحف من بود و هجده صفحه داشت
مَرهمی خرج دل چاکم کنید
همرهان، همراهِ او خاکم کنید
تا علی ماهَش به سوی قبر بُرد
ماه، رخ از شرم، پشت ابر بُرد
آرزوها را علی در خاک کرد
خاک هم گویی گریبان چاک کرد
زد صدا: ای خاک، جانانم بگیر
تن نمانده هیچ از او، جانم بگیر
ناگهان بر یاری دست خدا
دستی آمد، همچو دست مصطفی
گوهرش را از صدف، دریا گرفت
احمد از داماد خود، زهرا گرفت
گفتش ای تاج سر خیل رُسُل
وی بَر تو خُرد، یکسر جزء و کل
از من این آزرده جانت را بگیر
بازگرداندم، امانت را بگیر
بار دیگر، هدیه ی داور بگیر
کوثرت از ساقی کوثر بگیر
میکِشد خجلت علی از محضرت
«یاس» دادی، میدهد «نیلوفر»ت
«بَدر» بخشیدی، «هلال»ت میدهم
تو «الف» دادی و «دال»ت میدهم
✍ #علی_انسانی
سبک نوحه زمینه بعد از شهادت.mp3
1.67M
.
#نوحه_فارسی_عربی
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
ای وای من، ای وای من، ای وای من
زهرای من، زهرای من، زهرای من
نفسی علی زَفَراتِها مَحبُوسَةٌ
یا لَیتَها خَرجَت مَعَ الزَّفَراتی
ای جان من، جانان من، یکتای من
زهرای من، زهرای من، زهرای من
لا خَیرَ بَعدَکِ فی الحَیاةِ وَ اِنَّما
اَبکی مَخافَةَ اَن تَطولَ حیاتی
بی تو نباشد خیری از دنیای من
زهرای من، زهرای من، زهرای من
رفتی چه زود از پیش ما یافاطمه
خیز و ببین حال مرا یافاطمه
ای داده جان از غربت و غمهای من
زهرای من زهرای من زهرای من
چشم حسن هر نیمه شب بارانی است
حال حسین از هجر تو طوفانی است
زینب بگوید مُردم ای بابای من
رهرای من زهرای من زهرای من
وقتی زبان گیرد دل شب دخترم
گوید حسن وای مادرم وای مادرم
میلرزد از اشک حسین پاهای من
زهرای من زهرای من زهرای من
یاس کبود و نیلی ام ای کوثرم
شرمنده از روی تو و پیغمبرم
بعد از تو کِی گردد خموش آوای من
زهرای من زهرای من زهرای من
گوید نبی چون بنگرد روی کبود
رسم امانت داری این گونه نبود
اشکِ روانم پاسخ آقای من
زهرای من زهرای من زهرای من
انسیه ی حوریه ی خلد برین
پیش علی در کوچه ها خوردی زمین
بازوی تو کرده ورم همتای من
زهرای من زهرای من زهرای من
بین در و دیوار این خانه چرا
با ناله ای محزون صدا کردی مرا
گفتی بفریادم برس مولای من
زهرای من زهرای من زهرای من
ای یاور تنهایی ام خیز و ببین
از بعدِ تو حیدر شده خانه نشین
ای در برِ سجاده ات مأوای من
زهرای من زهرای من زهرای من
#زمینه #فاطمیه
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#محمود_ژولیده ✍
👇
#روضه_کوتاه
#روضه_حضرت_زهرا_س
🥀🥀🥀🥀🥀
دیگه مادردوادرمون نمیخواد
وقت رفتن دیگه مهمون نمیخواد
کسی نیستش به مادرسربزنه
این شکسته پرمیخوادپربزنه
جوجه هاشوتوی آغوش میگیره
این کبوتردم مرگه میمیره
(الهی اگه میخوای داغ مادرببینی دربچگی داغ مادرنبینی.آخه مادربچه هاشدن برایه دخترسه چهارساله خیلی سخته.آی مادرا.آی خانمای مجلس اگه شماهاهم داغ مادردیدین اشکاتونوامروزبااشکای بی بی زینب مخلوط کنید
همون زینبی که جای خالی مادردیدن براش خیلی سخته.همون زینبی که دلش برامادرتنگه.چادرنمازه مادروسرش کرده.میگه این چادربوی مادرمومیده.این تنهایادگاره مادرمه..وقتی یه مادری ازدنیامیره.میگن وسایلای شخصی ویادگاریهاولباسها.چادرنمازوجانمازشوازجلوچشم بچه هاش جمع کنید.آخه داغه مادردیده.یادگاریهای مادرشوببینه یادمادرمیکنه.دلتنگ مادرمیشه. ولی من میگم بی بی جان یه یادگاریه دردناک داری توخونه...
دلا بسوزه برابچه های بی مادره علی.هروقت به درنیمه سوخته نگاه میکردن میگفتن وای مادرم زهراکجایی
#روضه_حضرت_زهرا_س
فاطمیه ماه خون ماه غم است
فاطمیه یک محرم ماتم است
فاطمیه چشم گل پرشبنم است
فاطمیه عمرگلهاهم کم است(آی قربون مادرجوونمون بشیم.آی قربون مادر۱۸سالمون بشیم.درجوونی قدمادرمونوخم کردن.درجوونی مادرمون دست به کمرمیگرفت .دست به دیوارمیزاشت وراه میرفت.کجای تاریخ مادرجوونی رادیدین که برا.راه رفتن ازدیوارکمک بگیره.ولی یه مادری رومدینه سراغ دارم که درحین جوانی پرپرش کردن.)
فاطمیه دیده ی مهدی تراست
اشک ریزان درعزای مادراست(مگه رسم براین نیست.هرخونه ای داغ مادرببینه.بچه هاش جلودرخونه می ایستن وبه مهمونای مجلس وختم مادرخوش آمدمیگن.اینروزا امام زمانمون به مجلسهای مادرش سرمیزنه.آخه داغه مادردیده.داغه مادربرابچه ها سنگینه.میگن چراغ خونه مادره.مادراروشنایی خونه ان.من میگم الهی هیچ خونه ای چراغش درجوونی خاموش نشه
قربون بچه های قدونیم قدعلی.درکودکی طعم بی مادری روچشیدن.
آی داغ مادردیده هاکه تومجلس نشستین.امروزاشکاتونوبابچه های مادرپهلوشکسته مخلوط کنید.اگه داغ مادردیدین واشک میریزین بدونید
مادرامثل گلهامهربونن
تموم بچه هااینومیدونن
ستون خیمه ی خونه مادره
اونی که ازهمه کس عزیزتره
اون مادره۲
بچه های علی نتونستن نیمه های شب صدای گریه هاشونوبلندکنندو.وای مادربگن.ولی منوشمااینجامیتونیم بگیم.وای مادرم.وای مادرم
مداحی آنلاین - راه را بستند روی فاطمه - کریمی.mp3
6.83M
روضه حضرت زهرا (س)
راه را بستند روی فاطمه
ناگهان رفتند سوی فاطمه
#روضه🔊
#جدید 🔄
22 آبان 1403📅
#ایام_فاطمیه🏴
#محمود_کریمی🎙
زبانحال مولاعلی ع کنار مزار همسر
●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
فاطمه بعداز تومن تنها شد م
همنشین غصه وغمها شد م
سر برآر ازخاک تیره فاطمه
همچو نی درناله و آوا شد م
چشم بستی ازجهان بی وفا
بی تومن پژمرده چون گلهاشدم
بی تودنیا ر ا نمی خواهدعلی
خسته ازاین چرخ بی پرواشدم
کاش می بردی علی راهمرهت
همنوا با ز ینب کبر آ شد م
دست شستم بی توازدنیای دون
سیر از امروز و فر د ا ها شد م
فاطمه بی تو علی ازپا فتاد
گوشه چشمی ببین تنها شد م
ازتودل کند ن بود زهرا محال
زائر کو ی تو من شبها شدم
کی شود این آتش سوزان خموش
سوختم خا کستر صحر ا شد م
خامه شیدا کند روشنگر ئ
تا ابد روشنگر د لها شد م
شیدا نیشابوری مداح اهل بیت علیهم السلام
@navaye_asheghaan
فاطمیه🏴🏴🏴🥀
روضه_حضرت_معصومه(_س)🥀
گریز به روضه حضرت زهرا(س)
مداح احمد بهزادی
🔸بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
🔸آن خواهر و زائر رضا را صلوات
🔸معصومه که او شفیعۀ روز جزاست
🔸بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات
(دعای فرج)
جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات
🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ،
اجرو مزد شما عزیزان با فاطمه زهرا(ی) انشالا درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید امشب بریم در خونه دوخت گرامی موسی بن جعفر حضرت معصومه (س) روضه بخونم برایتان و التماس دعا▪️▪️▪️▪️
روزی که به قم قدم نهادی
قم را شرف مدینه دادی
تابید چو موکبت ز صحرا
شهر از تو شنید بوی زهرا
🔷بریم در خانه ی دختر موسی ابن جعفر، کریمه اهل بیت فاطمه معصومه…
میخام بگم محبت بین امام رضا ع و حضرت معصومه س مثال زدنیه.
بقدری این عشق و علاقه زیاد بود ، اصلا نمیتونستند دوری همدیگه رو تحمل کنند، (لذا امام رضا نامه نوشتن، بی بی رو دعوت کردند به مرو.)
اما چرخ روزگار طوری چرخید… که این خواهر و برادر نتونستن همدیگه رو ملاقات کنند انشالا هیچ خواهری را چشم انتظار برادر نکنه اما بی بی چقدر مسافتی برای دیدن برادر طی نمو د اما به برادر نرسیداما عزیزان┈
بی بی رو اینقدر قشنگ تشییع جنازه کردند،اینقدر قمی ها قشنگ احترام گذاشتند،اینقدر اَمدند مثل پروانه دور بی بی گشتند،یه ذره بی بی احساس غربت نکرد،اما بمیرم برای اون خانمی که،نیمه شب در خونش باز شد،چهار نفر زیر جنازشو گرفته بودند،
چند تا بچه ام دنبال جنازه می دویدند،هی مادر مادر می گفتند،هر چی دستشونو بلند می کردند،به تابوت مادر نمی رسید،همدیگرو دلداری می دادند،این بچه ها اجازه گرفتند،از بابا ،بابا اجازه بده ما تشییع جنازه مادرشرکت کنیم،😭
امیرالمومنین علیه السلام فرمود :بیایید،اما آهسته آهسته گریه کنید،اما یه وقت دیدند امام حسن داره داد می زنه،بلند بلند داره گریه می کنه،سلمان دوید حسن جان،بابات می گه یه خورده آهسته ترگریه کن گفت:سلمان دست از دلم بردار،آخه اونی که من دیدم، هیچ کس ندیده
حسین ندید،خودم دیدم،بین کوچه ،آخ به مادرم جسارت کردند،درسته غریبانه،اما بدن رو نگذاشتن رو زمین بمونه،باالاخره تشییع جنازه ای کردند،یه کفنی آوردند بدن بی بی رو کفن کردند،علی غسلش داد،اما بمیرم،برای ابی عبدالله
که 3روز بدن نازنینش بی غسل و کفن،رو زمین گرم کربلا، افتاده بود دیدید موقعی که میت و دارن تلقین می دن،یه نفر میت و تو قبر تکون می ده،آدم یاد این منظره می اُفته،امام سجاد دیدند تو قبر نالش بلند شد،گریبان چاک زد،
آقا جان چرا این جور بی تاب شدی،فرمود نگاه می کنم می خوام صورت و رو خاک بزارم،اما بابام سر در بدن نداره.چکارکرد لبها راگذاشت بررگهای بریده بابا
یا حسین یا حسین
حسین آرام جانم ..حسین روح وروانم
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی✍
صلوات شادی روح پدرومادرم
🥀🥀🥀🥀🥀۰
@navaye_asheghaan
1.72M
روضه حضرت زهرا س
شاعر: کربلایی محمد هوشمند
ذاکر: کربلایی منوچهرحسن زاده
ندید چشم فلک قلب داغدارش را
خزان گرفت ز باغ علی بهارش را
کسی که مظهر خوبان عالم است ببین
چگونه کرد فلک تیره روزگارش را
به دست فتنه گل یاس عشق زخمی شد
بخون نوشت به در شرح احتضارش را
چگونه قد علی زیر بار خم نشود؟
شکست ضربه در دُرِّ پرعیارش را
سبب چه گشته یدالله نمی کند کاری
مگر نمی شنود داد ذوالفقارش را
چه شد که فاتح خیبر ضعیف و نالان شد
غلاف کرده چرا تیغ اقتدارش را
چه شد که جان پیمبر خودش وصییت کرد
نهان نگاه بدارد علی مزارش را
به چشم حسرت خود دید هول محشر را
چو می سپرد بخاک سیاه یارش را
هزار مرتبه شد نیمه جان از این محنت
چه سان بخاک نهد چهره نگارش را
علی شکست ولی در سکوت و خلوت چاه
نبود مونس غم درد بیشمارش را
فقط بخاطر دین خدا تحمل کرد
غم و مصائب و اندوه روزگارش را
1403
#کربلایی_منوچهر_حسن_زاده
#فاطمیه
#مدهوش
#کربلایی_محمد_هوشمند
✾ــــ✾﷽✾ــــ✾
🖤═✾♡🥀♡✾═🖤
ز خانه میرود زهرا ، شبانه میرود زهرا
وای که با تنی غرق ، نشانه میرود زهرا
وای من ، وای من ای وای من
کفن شد ، پیکر زهرای من
🍂یازهرا یازهرا یازهرا
به جسم کوثرم ریزد ، ز دیده اش گلاب اسماء
بند نمی آید این خون ، هر چه که ریزد آب اسماء
غمش را ، پهلویش ابراز کرد
زخم او ، باز دهن باز کرد
🍂یازهرا یازهرا یازهرا
رسیده وقت تدفینش ، رسیده وقت تدفینم
لحد برای زهرا ، نه ، برای خویش میچینم
ظاهراً ، مزار زهرا ولی
باطنا ، این شده قبر ولی
🍂یازهرا یازهرا یازهرا
#کانال_مداحی_ریحانة_الحسین[ع]
🖤═✾♡🥀♡✾═🖤