eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.2هزار دنبال‌کننده
55 عکس
59 ویدیو
81 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
آغشته به خون کاش به دیدار نیاید یا نیزه‌نشین بر سرِ بازار نیاید در کنجِ خرابه همه گفتند: خدایا ای کاش که دختر بغلی بار نیاید **** بابای خوبم! کامِ تلخم را عسل کن این بی‌قراری را به آرامش بدل کن یک خواهش از تو دارم ای رأس بریده: از روی نی پایین بیا من را بغل کن **** بلبلِ خوش‌نوا شده خاموش تک و تنها و مضطر و بیهوش گریه می‌کرد و زیرِ لب می‌گفت: پس چه شد قولِ بوسه و آغوش؟ **** تیره‌روزی شبیهِ شب دارم من که "ام‌البکاء" لقب دارم هم‌چنان بی‌قرار آغوشم هم‌چنان بوسه‌ای طلب دارم **** من اگرچه سه‌ساله‌ام، پیرم دیگر از زنده‌بودنم سیرم سخت دل‌تنگت ای پدر هستم بغلم کن وگرنه می‌میرم **** معنای این اندوهِ سنگین را بفهمید بر دردهایش رمزِ تسکین را بفهمید این روزها خیلی دلم تنگ رقیه‌ست دختر بغل باید شود... این را بفهمید **** به سینه درد و غم بسیار دارد به روی چهره‌اش آثار دارد برای جرعه‌ای آغوشِ بابا چهل منزل فقط اصرار دارد **** حدیثِ عشق را آغاز کن باز پدرجان! دخترت را ناز کن باز در این ویرانه خیلی گریه کردم بیا آغوشِ خود را باز کن باز **** روحی زلال و پاک چون آیینه دارم داغی به قدرِ آسمان در سینه دارم در انتظار بوسه‌ای بر روی ماهم آغوش بگشا، حسرتی دیرینه دارم **** از چشم، جای اشکِ ماتم، خون ببارم من وارثِ اندوه و رنجی بی‌شمارم روزی در آغوشِ پدر می‌آرمیدم حالا به دامانِ بیابان سر گذارم **** بی‌حرمتی در کوچه و بازار هم بود تنها نه یک سیلی فقط، تکرار هم بود وای از پریشانیِ رگ‌های بریده آغوشِ آخر، آخرین دیدار هم بود **** آن ظهرِ پر خوف و خطر یادم نرفته آن نیزه‌دار خیره‌سر یادم نرفته هرچند روی خارِ صحرا جان سپردم نرمیِ آغوش پدر یادم نرفته **** طفلک تمامِ هستی اش تاراج باشد سینه سپر، سیلی خورِ امواج باشد روزی نیاید کاش بابا روی نیزه، دختر به آغوشِ پدر محتاج باشد **** جای کبودی را به بابایش نشان داد شرحی غم‌انگیز از جفای ساربان داد افتاد سر در دامنِ طفلِ سه‌ساله در التماسِ لحظه‌ای آغوش جان داد **** پدر! بر تنم جای سیلی به‌جاست بغل کن مرا، ورنه جانم فداست برای کنیزی مرا می‌برند بر این "ناروا" گر بمیرم، "رواست" **** درمانِ من و دوای من باشد و بس سوزِ دلِ بینوای من باشد و بس ای شمر! بلند شو از آن جای بلند آغوشِ پدر برای من باشد و بس **** در خواب دیدم وعده ای داد و عمل کرد با بوسه‌ای شیرین، دهانم را عسل کرد اصلا اسیرِ دستِ نامردان نبودم بابا خودش آمد مرا محکم بغل کرد **** پایان شب‌های سیاه و تارم آمد بابا: یگانه مونس و غم‌خوارم آمد ای کاش من را سخت در آغوش گیرد شاید دوباره خنده بر رخسارم آمد **** تا آخرِ عمرم سیه‌پوشِ تو هستم عالَم بداند من بلانوشِ تو هستم تو روی نِی هستی و من هم در خیالم بابا! فقط سرگرمِ آغوشِ تو هستم **** حالی پریشان دارم و بشکسته بالی، با من بگو کِی می‌رسد روزِ وصالی در خواب دیدم: گرمِ آغوشِ تو هستم من راضی‌ام، حتی به آغوشِ خیالی عادل حسین قربان کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
دلم خوش بود بر عمه، که او را دست کم دارم بیابان است و تاریک است و تازه ترس هم دارم لباسم پاره و سرما مرا بدجور آزرده چه بد... گرمای آغوش عمو را باز کم دارم همیشه وقت مشکل های سخت و وقت تنهایی توسل بر علی و فاطمه، چون عمه ام دارم توسل کردم و آمد به سویم مادرم زهرا رسید و گفتمش باید که فرصت مغتنم دارم چه میبینم؟! خمیده آمدی؟! من درد یادم رفت سوال از ماجرای کوچه و درب حرم دارم نپرس از حال من، بابا ندارم، بعد عاشورا... دو چشم تار و روی نیلی و آوای بم دارم خدایا بازهم دارد، صدای زجر می آید چه ترسی از صدای پای او در هر قدم دارم به زیر چادرت مادر مرا پنهان کن و برگرد ازین ملعون، کبودی در تنم چندین رقم دارم به پهلویم لگد خورد و ببین یا فاطمه دیگر شبیه تو ازین پس من همیشه قد خم دارم برو مادر برو اما اگر دیدی تو بابا را بگو از قول من، بعد از تو هر ثانیه غم دارم محمدجواد شیرازی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
جستجو در تلگرام و ایتا👇 سلام دوستان بزرگوار✋ روش جستجو در تلگرام وایتا👇 روش جستجو برای زمانی خوب است که شما به دنبال شعری هستید، که آن شعر چند ماه قبل در کانال ارسال شده است و شما با مرور مطالب کانال نمیتوانید آن شعر را در بین هزاران مطلب پیدا کنید ... 👇👇👇 1️⃣ برای جستجو در کانال ، وارد کانال شده و در بالای صفحه تلگرام در لیست منو علامت 🔍 یا گزینه search را لمس کرده و در جایی که علامت نشانگر متن نشان داده میشود عبارتی را که به دنبال آن هستید رو تایپ کنید،سعی کنید از کلمات کلیدی استفاده کنید. 👇👇👇 لطفا به مثالهای زیر دقت کنید : 🔹 اگر بدنبال شعری هستید که از استاد حاج غلامرضاسازگار یا هرشاعر آئینی که میباشد،کلمه " سازگا " را تایپ کنید.یا به دنبال شعری هستید، که از مرحوم( حسان) میباشد کلمه (حسان) را تایپ کنید.یا بدنبال شعری هستید که از جناب ژولیده هست کلمه " ژولیده " را تایپ کنید، و یا کلماتی مانند " مقدم،کریمی،ارضی وووو..... 🔹 اگر بدنبال شعری هستید که از وجود برخی کلمات مطمئن هستید،مانند حجاب،گودال،وهر چیز دیگری، همان کلمه را در محل جستجو تایپ کنید . 2️⃣ در صفحه کلید اینتر رو لمس کرده و منتظر بمانید تا متنهایی که کلمات مورد نظر شما در آن متنها هستند پردازش شوند. 3️⃣ بعد از پردازش و یافتن متنهای مورد نظر توسط نرم افزار تلگرام علامتهای جهت دار در پایین تلگرام فعال میشوند که با لمس آن علامتها شما به متنهای مورد نظر دسترسی دارید... در ضمن در کانال ایتا هم با کمی دقت و جابجایی به همین شکل عمل خواهیم کرد. 👇👇👇👇👇 ✍️ کانال اشعارنوای ذاکرین ✍️ 👈👈 دسترسی به جدیدترین گلچین اشعار،سبک واجرای ذاکرین 👇👇👇👇👇 📢📢برای عضویت لینک رالمس نمائید.‌👇👇التماس دعااا کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
خلاصه مقتل حضرت رقیه (س) اهل بیت علیهم‌السلام در حالت اسیری، حال مردانی را که در کربلا شهید شده بودند بر پسران و دختران ایشان پوشیده می‌داشتند و هر کودکی را وعده می‌دادند که پدر تو به فلان سفر رفته است و باز می‌آید. تا اینکه ایشان را در مجاورت قصر یزید ملعون آوردند. امام حسین علیه‌السلام، دخترى چهارساله داشت كه شبی از خواب بیدار شد و گفت: «پدر من حسین کجاست؟ این ساعت او را به خواب دیدم كه سخت پریشان بود.» زنان که این سخنان را شنیدند، گریه كردند. سایر كودكان هم گریان شدند و صداى ناله‌ها بلند شد. یزید ملعون در خواب بود. از خواب بیدار شد و از ماجرا سؤال کرد. خبر بردند که ماجرا چنین است. آن لعین گفت: «بروید و سر پدرش را برایش ببرید.» آن سر شریف را در میان طشت زیر پارچه‌اى در مقابل آن دختر گذاشتند. پرسید: «این چیست؟» گفتند: «سر پدرت.» سر را با احتیاط از داخل طشت برداشت و درآغوش كشید و گفت: «پدر چه كسی تو را به خون خضاب كرد؟ چه كسی رگ‌های گردنت را برید؟ پدر چه كسی در خردسالی یتیمم كرد؟ پدر جان بعد از تو چه كسى را دارم كه به او امید داشته باشم؟ پدر دختر یتیم تو چه كسى را دارد تا بزرگ شود؟ پدر جان زنان بی‌پوشش چه كنند؟ پدرجان زنان اسیر و سرگردان چه کسی را دارند؟ پدر جان چشمان گریان را كه آرام كند؟ پدرجان چه كسی یار غریبان بی‌پناه است؟ پدر جان چه كسی موهاى پریشان ما را نوازش كند؟ پدر جان بعد از تو چه كسی را داریم؟ بعد از تو وای بر ما! واى از غریبی ما! پدر جان كاش فدایت می‌شدم. پدر جان ای كاش بیش از این نابینا می‌شدم و تو را این‌گونه نمی‌دیدم. پدر جان كاش پیش از این در خاك خفته بودم و محاسنت را به خون خضاب نمی‌دیدم.» سپس لب‌ها را بر لب‌های شریف بابا نهاد و به شدت گریه كرد تا آن كه غش كرد. وقتی او را حركت دادند، فهمیدند كه از دنیا رفته است. 👈 منابع: كامل بهایى/ عمادالدین طبرى المنتخب/ فخرالدین طریحى سلام الله علیها ۱۴۰۰ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
آموزشی👇 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ 🔸بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد 🔸دعا, کبوتر عشق است بال و پر دارد 🔸بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا 🔸ز پشت پرده ی غیب به ما نظر دارد اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. مناجات 1 🔸پر کن دوباره کیل مرا أَيُّهَا الْعَزِيز 🔸دست منو نگاه شما أَيُّهَا الْعَزِيز يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ یابن الحسن... 🔸رو از من شکسته مگردان که سالهاست 🔸رو کرده ام به سوی شما ایها العزیز آقا... یه عمره دارم صدات میزنم... یه عمره میگم یابن الحسن... یادم میاد از بچگی هام... پدر و مادرم... اسم شما رو بهم یاد دادند... 🔸وادی به وادی آمده ام از درت مران 🔸وا کن دری به روی گدا ایها العزیز آقا میدونم خیلی دلت رو شکستم... خیلی بی حرمتی کردم... اما... امشب اومدم بگم شرمنده ام... امام زمان علیه السلام. .. منو از در خونت ردم نکن آقا... آخه من جز در خونه شما جایی ندارم... یابن الحسن... 🔸چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود 🔸این کاسه را " فَأَوْفِ لَنَا " ایها العزیز شب سوم محرم چی میخواهی به آقات بگی... 🔸خالی‌تر از دو دست من این چشم خالی است 🔸محتاج یک نگاه شما ایها العزیز ... (شاعر: سقلاطونی) امشب اومدم بگم آقا... با همه بدی هام دستمو بگیری آقا... یک عنایتی هم به ما کنید (یا صاحب الزمان...)
آموزشی👇 متن روضه 1 🔸مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست 🔸به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها... گوشه خرابه... 🔸نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست 🔸دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست شب سوم محرم... معمولا رسمه... متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله... زهرای سه ساله... 🔸به سنگ قبر من بی‌گناه بنویسید 🔸اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست چه کردن با این نازدانه...خدا... 🔸عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم 🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست (سازگار) نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه... کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه... با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه... هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه... اما ... هر جا شما بچه یتیم ببینید... حتما نوازشش می کنید... باهاش همدردی می کنید... من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله... چه خوب نوازشش کردند... چه خوب باهاش همدردی کردن... کنار سر بابا... هر کجا رسیدن... بهش تازیانه زدند... بهش سیلی زدند... 🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست گوشه خرابه... نیمه های شب... بی بی رقیه... شروع کرد به گریه کردن... هی بهونه بابا میگیره... میگه عمه جان زینب... من بابامو میخام عمه جان...بابام کجاست... بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست... صدازد... عمه جان انقده بی تابی نکن... عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن... هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد... اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن صدای ناله اهل خرابه بلند شد... خبر به کاخ یزید معلون رسید... خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده... گفتن دختر ابی عبدالله... گوشه خرابه... هی بهونه بابا می گیره... نانجیب صدا زد... خوب ببرید سر بریده باباش حسین براش... یا صاحب الزمان... امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه... گذاشتند جلو دختر بچه... حالا تصور کن... یه دختر سه ساله... سر باباش رو در مقابلش بگذارن... چه حالی پیدا میکنه... تا نگاهش به سر بابا افتاد... صدا زد بابای خوبم... کجا بودی... يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ! بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده... يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده... يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي (نفس المهموم 456) بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد... هی دست رو صورت بابا میکشه... هی نوازش میکنه... گریه میکنه... صدا زد... بابا... نبودی ببینی بعد از چی به سرمون اوردن بابا... يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ بابا... بعد از تو داد از غريبي (انوار الشهادة 244) خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا دستهامون رو بستند...بابا طناب به گردنمون انداختند...بابا ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند... بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند... 🔸شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا 🔸عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب... بدن رو سپر میکرد... مبادا تازیانه به ما اصابت کنه... بابا اصلا باورم نميشه... 🔸زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا 🔸پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا 🔸صورت نیلی، بابا،بابا، بابا 🔸بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا بابا... ببین صورتم کبود شده... موهای سرم سفید شده... مثل مادرم زهرا قدم خمیده... بابا دیگه طاقت ندارم... دیگه تنهام نزار... منم با خودت با خودت ببر بابا... انقدر کنار بدن بابا ناله زد... یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف... عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده... 🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم 🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود 🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم 🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ شعراء 227
آمورشی👇 متن روضه 2 🔸منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم 🔸گر چه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم امشب دلها رو روانه کنیم... کنار حرم با صفای بی بی رقیه سلام الله علیها... امشب به یاد غربت نازدانه ابی عبدالله اشک بریزیم... 🔸ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من 🔸چادر عصمت زهراست همانا به سر من نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه... حتما همتون دیدید... دخترها علاقه خاصی به بابا دارن... اصلا معروفه... میگن دخترها بابایی هستند... آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم... خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه... میگه بزار بابام بیاد... شکایتت رو به بابام میکنم... خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه... میگه بزار بابام بیاد... بهش نشون میدم... بهش ميگم... 🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله... 🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته 🔸دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته چقدر بهش سنگ زدند... چقدر بهش تازیانه زدند... چقدر سیلی زدند... یاصاحب الزمان... 🔸رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته اما... 🔸گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته امشب اگه با ابی عبدالله کار داری.... آقا رو به نازدانه اش قسم بده... اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری، اگه کربلا میخواهی... بگو حسین جان... تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم... امشب دیگه دست خالی ردمون نکن... 🔸طواف شمع چون پروانه می کرد 🔸به دستش موی بابا شانه می کرد تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا... چه بلایی سرت آوردن...بابا... 🔸سر و روی پدر را پاک می کرد 🔸برایش عقده ی دل باز می کرد صدا زد بابای خوبم... 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده... اما میخام بگم... بابای خوبم... 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن... 🔸مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم... طاقت سیلی خوردن ندارم... طاقت سنگ خوردن ندارم... 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا آموزشی👇 خدای متعال ان شاء الله این قدمها رو به زودي زود کنار حرم باصفای بی بی رقیه سلام الله علیها برساند خشنودی روح مطهره بی بی و همه شهدای مدافع حرم عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
التماس دعاااا✋
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزشی👇 هدیه به روح مطهره و منوره بی بی دوعالم، صدیقه کبری، انسیه حوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیها، جلب رضایتشون، تسلای دل داغدارشون، عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزشی👇 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَيْکِ يَا سَيِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ُ (زیارت نامه حضرت زهرا سلام الله علیها) کی برات کربلا میخاد امشب از مادرش زهرا بگیره... با توجه صدا بزن... یا فاطِمَهَ الزَّهْراَّءُ يا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ يا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا انّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكِ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهَةً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعى لَنا عِنْدَاللّه (دعای توسل)
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزشی👇 مناجات 1 🔸دلم گرفته خدایا در انتظار فرج یابن الحسن... 🔸دلم گرفته خدایا در انتظار فرج 🔸دو دیده ام شده دریا در انتظار فرج آقای خوبم یابن الحسن... 🔸هنوز می رسد از کوچه های شهر حجاز 🔸صدای گریه زهرا در انتظار فرج ایام عزای سیدالشهداست... اما خیلی حیفه توی مجلسمون روضه مادرش زهرا خونده نشه... آخه هر مصیبتی که کربلا وارد شد از مدینه شروع شد... 🔸هنوز میرسد از چاه های کوفه به گوش 🔸صدای ناله مولا در انتظار فرج اگر الان گوش دل باز کنیم صدای امیرالمومنین به گوش میرسه... هی میگه پسرم مهدی کجایی... 🔸هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است 🔸گشوده چشم به صحرا در انتظار فرج (شاعر: سازگار) حالا با همین اشک قشنگت... با همین حال خوبت... آقات رو صدا بزن... هرکجا نشستی ... همه باهم... یابن الحسن...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزشی👇 مناجات 2 🔸سحر خیز مدینه کی می آیی یا بن الحسن ... ای پسر فاطمه ... 🔸سحر خیز مدینه کی می آیی 🔸الا ای بی قرینه کی می آیی 🔸قلوب شیعیان دریای خون است آقا برامون خیلی سخته... برا همه ی شیعیان شما سخته تنها عزاداری کنن... مجلس عزای جد غریبت رو برپا کنن... برا جد غریبت اشک بریزن... اما شما نباشی امام زمان... 🔸قلوب شیعیان دریای خون است 🔸جهان پرشد زکینه کی می آیی آقای خوبم ... امشب چطوری قسمت بدم امام زمان... 🔸عزیزم مادرت چشم انتظار است امشب میخواهیم شما رو به مادرتون زهرا قسم بدیم آقا... 🔸عزیزم مادرت چشم انتظار است 🔸دوای زخم سینه کی می آیی آقا جانم... امام زمان... هر کجای عالم هستی پسر فاطمه... میدونم احترام خاصی ب مادرت زهرا داری... آقا بخاطر مادرت زهرا یک سرم به مجلس ما بزن...‌‌ 🔸دوای زخم سینه کی می آیی هرکجا نشستی... امام زمانت رو دعوت کن ... یا بن الحسن ...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزشی👇 مناجات 3 🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید یابن الحسن... آقا جانم... 🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید 🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید امام زمان... آقاجانم... امسال هم یه محرم دیگه رسید و... عزاخانه های جد غریبت حسین برپا شد... اما... بازم شما نیومدید... آقای من .. مولای من... 🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید چرا آقای ما نمیاد...‌ چرا امام زمان ما نمیاد... 🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما امشب میخواهیم خدا رو به مادرت زهرا قسم بدیم آقا... یوسف گم شده ی فاطمه... 🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما 🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید امشب میخواهیم روضه ی مادر پهلو شکسته ات رو بخونیم...آقا... هرکجای عالم هستی یه سرم بیا به مجلس ما... پسر فاطمه.... 🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید هرکجای این مجلس نشستی... اگه با امام زمانت کار داری صداش بزن... همه با هم ... یا صاحب الزمان...
آموزشی👇 متن روضه 1 🔹آتش زدن به خانه‌ي مولا بهانه بود شب چهارم محرمه... امشب دلت رو با من همراه کن... یه سر بریم مدینه... بریم خانه ی امیرالمومنین... 🔹آتش زدن به خانه‌ي مولا بهانه بود 🔹مقصود خصم، كشتن بانوي خانه بود ( ای وای ای وای😭) اگه تو مدینه خانه مادرمون زهرا رو آتیش نمیزدند... کربلا کسی جرات نمیکرد خیمه های خانم زینب کبری رو آتیش بزنه 🔹از آن به باب وحي لگد زد عدو كه ديد 🔹جان علی به پشت در آستانه بود هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود یکعده نامرد ریختند در خانه امیرالمومنین... خدا لعنتش کنه... دومی نامرد صدازد... علی بیرون بیا وگرنه خونه رو به آتیش میکشم... خانم زهرای مرضیه... حامی ولایت... اومد پشت در ایستاد... صدا زد... آی نانجیب حیا نمیکنی... میخواهی بدون اجازه وارد بشی... نانجیب صدا زد زهرا در رو باز کن وگرنه خونه رو آتیش میزنم... مادرمون زهرا امتناع کرد... در رو باز نکرد... نانجیب صدا زد... هیزمها رو بیارید... پشت در بگذارید ... در رو آتیش بزنید... خدا... خونه ای که جبرئیل برا وارد شدن اجازه میگرفت درش رو آتیش زدند... سادات منو ببخشید... یکی گفت ای بی حیا... توی این خانه دختر پیغمبره... صدا زد اگرچه فاطمه باشه خونه رو با اهلش به آتیش میکشم... ای وای، ای وای... یاصاحب الزمان آقا منو ببخشید... در خانه رو آتش زدند... میخواهی گریه کنی بسم الله... دیگه کسی آروم نباشه... در نیمه سوخته شد... مادرمون زهرا پشت در ایستاده.... یکدفعه نانجیب حیا نکرد... یاصاحب الزمان... آنچنان با لگد به این در زد که... صدای ناله ی مادر بلند شد... یا ابتاه... یا رسول الله... بابا بیا به دادم برس... فَنادَتْ یا اَبتاهُ یا رَسُولَ اللّه بابا مگه سفارش منو به این مردم نکرده بودی... یا اَبتاهُ یا رَسُولَ اللّه هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ... پهلوم روشکستند...😭 یا فِضَّةُ الیکِ فخُذینی فَقَدْ وَ اللَّه قُتِلَ ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل (بحار الانوار ج 30 ص 295) ِ فضه به فریادم برس بخدا محسنم رو کشتند... آی غیرتی ها... طاقت دارید بگم یا نه... خود نامرد دومی به معاویه نامه نوشت گفت... تا دختر پیغمبر در مقابلم قرار گرفت... آنچنان سیلی به صورتش زدم...😭 زهرا نقش زمین شد... تسلای دل امام زمان صدا بزن... یا زهرا... 🔸کاش وقت در شکستن پای دشمن میشکست 🔸تا که میخ در نشان سینه زهرا نبود
آموزشی👇 ان شاء الله فردای قیامت، مزد همه این عزاداریها، اشک ریختن ها، سینه زدن ها رو از مادرمون خانم حضرت زهرا سلام الله علیها بگیریم به برکت صلوات بر محمد و ال محمد. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
التماس دعا✋
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سینه_زنی و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس سید رضا نریمانی 😭😭😭😭 تو قرار منی، تو نگار منی به مدار تو من می گردم ای مسیر نجات، ای دلیل حیات پُرِ زخمی و من پُر دردم در عمر کوتاهم دلتنگ یک ماهم ای عشق دیرینم تلخیِّ سالم را حل کرده، این شب ها ای اسمِ شیرینم یاری کن مرا، دستم را بگیر ای نِعمَ النصیر، ای نِعم الأمیر من از این قفس بریدم به هوایِ تو پریدم آبروی من، گریه پای تو آرزوی من کربلای تو «اربابم حسین، اربابم حسین» به تو و عَلَمت، به هوایِ غمت من به روضه‌ی تو، محتاجم افتخارِ من است، اعتبار من است شال نوکریَم شد تاجم کربلا، پرواز و کربلا، آغاز و کربلا، پایان است عشق تو، میزان و عشق تو، ایمان و عشق تو، طوفان است کربلای تو، خاک مادریست خاک تو شدن، رسم نوکریست من بریده از زمینم پر زدم مگر ببینم بین قتلگاه اوج روضه را در پای فرات، موج روضه را «اربابم حسین اربابم حسین» بعد عمری اگر، شده وقت سفر روضه‌ی کوچکی، میگیرم دم مرگم آقا، با دلی بی قرار پای روضه‌ی تو می میرم روزی این، پرچم ها این شور و، ماتم ها دستم را، می گیرد  نوکر اربابش را  آخرین لحظه ها می بیند، می میرد سرباز توام، آقای غریب خون خواه توام، ای شَیبُ الخَضیب منم و دریغ و حسرت نرسد اگر شهادت ذکر یا حسین، از عمق گلو در دریای خون، می گیرم وضو «اربابم حسین اربابم حسین»کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دور شدم از تو.. و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی جواد مقدم 😭😭😭😭 دور شدم ازتو تویِ‌دنیا ولی حوصله کردی تا گره افتاد توی کارم پی چاره میگردی هر چی‌ام دور شم تو به فکر من هستی تو به دنبال دل سینه‌زن هستی حتی تو گودال میدیدن که تشنه لب به تکاپویِ سر به راه کردن هستی داره برکت قدم تو یا اباعبدالله سایبونِ علم تو یا اباعبدالله به بد و خوبا همیشه دادی یک میزان وقف عامِ کرَم تو یا اباعبدالله بابی انت و امی یا اباعبدالله .. هرچی که خیرُ به صلاحه درِ خونه‌ی یارِ از آسمون کرم تو داره روزی میباره چه نیاز داره کسی که با تو باشه کسی که دائم دعای تو همراشه تو مسیر دله میشه مثل مجنون و تو رو که داره بی خیال دنیاشه شده ذکر لب عالم یا اباعبدالله همه شور و هیجانم یا اباعبدالله وسط روضه جانان قلب بی تاب من میگه با هر ضربانم یا اباعبدالله بابی انت و امی یا اباعبدالله .. باز منو گریه منو زاری منو دل بی قراری دل شده تنگ و منو آقا تو خماری نزاری دلم آشوبه چه کنم با این دوری به حرم آقا برسونم یک جوری یه کاری کن که یه حرم تو این روزا زندگی کردن شده واسم مجبوری برسون نور دمت رو یا اباعبدالله نِعَمِ بی رقمت رو یا اباعبدالله دیگه بسه غم دوری یک شب جمعه بنویس باز حرمت رو یا اباعبدالله بابی انت و امی یا اباعبدالله ..کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
کجایی؟ تو بدون من نمی‌رفتی آخه جایی... ببین رو گردنم ردِّ طناب افتاده بابایی کجایی تا ببینی که نمیتونم پاشم از جام نشستم کنج ویروونه میگیرم خار از پاهام هجوم آوردن و بی تو توو قلب من تلاطم شد تموم خاطراتمون میون شعله ها گم شد کشیدن از پاهام خلخال نمونده گردن آویزی سرم ریخت-آتیش ِ خیمه نمونده از موهام چیزی کتک از حرمله(لع) خوردم بدم میاد ازش بی حد رباب(س) و گریه می انداخت به عمه حرف بد میزد گمونم گوشهٔ ابروم شکسته...مضطرم کرده یه شب افتادم از ناقه با پهلویِ ورم کرده واسه اینکه من از عمه جداشم زجر(لع) میومد همش محکم رو دستم با غلافِ خنجرش میزد دلم آتیشه بیتابم برا داغِ عمیقِ تو سنان(لع) داره یه انگشتر شبیه اون عقیقِ تو یه روز گوشواره م و دید و دوید و زد سرم فریاد کشید از گوشم و میگفت به گوش ِ دخترم میاد می مُردم تا که می دیدم به جایِ روی ماهِ تو نشسته شمر(لع) با خنده به روی ذوالجناحِ تو! شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
صد زخم به بال و پر،کبوتر دارد این یاس نشانه های مادر دارد با سر به حضور او مُشَرَّف شده است... بابا چه ارادتی به دختر دارد شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دردانه‌ی تو.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس کربلایی جواد مقدم دردانه‌ی تو، افسرده شده ریحانه‌ی تو پژمرده شده چون مادر تو، شد نقش زمین شد دختر تو ویرونه نشین کل پیکرم بابا، هم کبوده هم نیلی نازمُ خریدن با تازیانه و سیلی .. ای حسین مظلومم .. دستام نداره دیگه رمقی بابایی چرا بین طبقی امشب تو شدی مهمون خودم با سر اومدی شرمنده شدم میکشی منو آخر ای سر پر از روضه داری خون و خاکستر از تنور و از نیزه ای حسین مظلومم ... شد روضه‌ی شام بغض تو گلو یادم نمیره اون مجلسشون تو بین یه تشت من خیره به تو بوسه میگرفت چوب از لب تو جای لطمه‌ی امروز یادگاری اونجاست بد نگاهمون کردن چون نبود عموم عباس ای حسین مظلومم ...کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبک وقتی گره میوفته تو کارم یا وقتی که خیلی گرفتارم وقتی که غم میگیره قلبم رو اسم امام حسن رو میارم یا حسن میگم همه مشکلاتم حل میشه یا حسن میگم که ذکرش آبه رو آتیشه یا حسن میگم که اسمش به دلم میشینه یا حسن میگم واسه دردای من تسکینه امام حسن، کریمه و کَرَم کارشه امام حسن، همه دنیا گرفتارشه امام حسن، امام حسین طرفدارشه «یا حسن، یا مولا» اگه رفیق سینه زن دارم اگه کبودی رو بدن دارم اگه حسین حسینِ رو لبهام از دعای امام حسن دارم یا حسن میگم ازم ناامیدی دور میشه یا حسن میگم بساط نوکری جور میشه یا حسن میگم که تازه تر بشه پیمانم یا حسن میگم امام حسین میگه ای جانم امام حسن، کرامتش چه بی منته اما حسن، غلام سیاش چه با قیمته امام حسن، گدائی خونش عزته «یا حسن یا مولا» صحن و سراش تو قلب نوکرهاست زیارتش ساده ولی زیباست خودش نداره سایبون اما سایه ی رو سر همه دنیاست یا حسن میگم با این یه جمله زائر میشم یا حسن میگم با پای دل مسافر میشم یا حسن میگم خودم رو تو بقیع میبینم یا حسن میگم جلوی ایوونش میشینم شکوه این، حرم دوباره تکرار میشه یه روز میاد، همه دنیا خبر دار میشه امام حسن، بازم داره حرم دار میشه «یا حسن، یا مولا» *شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
"من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم" آینه بودم و از غربت تو تــار شــدم روز اول که دلم از غم تو خلق شده با تو همسایهء دیوار به دیوار شدم مست بودم زشعاع نگهت ای خورشید که ز کم نوری چشمان تو هوشیار شدم دل سنگ آب شد از غربت یک لحظهء تو روزهای خوشی ام رفت و عزادار شدم من که پای نظرت هستی خود را دادم هرچه را هم، بدهم باز بدهکار شدم نیتّم بود که شرمندهء زینب نشوی تازه فهمیده ام ای یار که انگار شدم من که عمری به سر چشم ترت جایم بود خواب دیدم که تو رفتی و دگر خوار شدم  مانده ام بی کس و تنها، همه هستم به فدات اگر از داغ تو من نیز شکستم به فدات  تا ابد باد سلامت ثمر من، سرتو می چکد خون دل من ز دو چشم تر تو روح سرگشتهء من غمزدهء ماتم توست دل صد پاره من هست حسین،  پرپر ِ تو جان زهرا بپذیر این دو کفن پوش مرا طفل هایم به فدای علی ِ اکبر تو دو گل آورده ام اینجا سر بازار غمت تا نبینند به سر نیزه سر اصغر تو بپذیر این دو پسر را که خدا ناکرده تا نبینند اسیری من و دختر تو دربساطم به جز این دو پسرم هیچ نبود شرمگین است، ندارد بجز این، خواهر تو دست ردّ بر جگر سوختهء من نزنی من که بودم عوض مادر تو مادر تو  از سرم آب گذشته است و چنین میگویم رمقی نیست زداغ تو بر این زانویم شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
،زمزمه بسیار زیبا و سوز ناک امام حسین( ع)گودال قتلگاه شهادت ... شاعر: مهدی مقیمی 🏴مادرِ آب😭 غم به غیر از غمِ او این دلِ بی تاب نخورد چهرهء شامِ غمش رنگ ز مهتاب نخورد بیش ازین ننگ ، به پیشانیِ اعراب نخورد ذبح شد تشنه و آب از روی آداب نخورد « مادر آب کجایی پسرت آب نخورد» دشمن از پیر و جوان سیر شد از آب ولی..... مرکبِ لشگریان سیر شد از آب ولی..... خولی و شمر و سنان سیر شد از آب ولی..... قطره ای کودک ششماهۀ بی خواب نخورد « مادر آب کجایی پسرت آب نخورد» تار می دید همه کرببلا را ز عطش دود می دید تمامیِّ فضا را ز عطش خوب تشخیص نمی داد صدا را ز عطش بود عطشان و از آ ن گوهرِ نایاب نخورد « مادر آب کجایی پسرت آب نخورد» هر چه دنبالِ سرش خواهرِ او گشت نبود به خدا جای سرش بر نی و در تشت نبود هیچ سنگی به هر اندازه در آن دشت نبود که در آن ورطه به پیشانیِ ارباب نخورد « مادر آب کجایی پسرت آب نخورد» بی غنیمت کسی از کرببلا رفت ، نرفت بی سرش ، شمر زگودال بلا رفت، نرفت زآنهمه تیر یکی هم به خطا رفت ، نرفت چه جراحات که بر پیکر اصحاب نخورد « مادر آب کجایی پسرت آب نخورد» سر، پیمبر شدو نی نقطۀ معراج شد و .... قتلگه خون شد و دریا شد و مَوّاج شد و .... حرم فاطمه طوفان شد و تاراج شد و .... هیچ طوفان زده اینگونه به گرداب نخورد « مادر آب کجایی پسرت آب نخورد» 🏴پدرِ خاک نیست قلبی که ازین حادثه غمناک نشد نیست چشمی که در این مرثیه نمناک نشد نیست آهی که ازین داغ به افلاک نشد عمق این فاجعه واللهِ که ادراک نشد " پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد " وقتی افتاد روی خاک نبودش نفسی نه مُعینی نه کمک حال ، نه فریاد رسی در میان شهدا وضعیتِ جسم کسی مثل جسمِ خودِ ارباب اسفناک نشد " پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد " یک نفر نیست بگیرد جلوی ملعون را پُر ز خون شهدا کرد همه هامون را خون ارباب ز سر ریخت به صورت ، خون را خواست با پیرهنش پاک کند پاک نشد " پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد " ای مصیبات به پیشِ غمِ این تن هیچید به عبا کاش یکی بود تنش را میچید گر چه گیرم کفنی بود نمی شد پیچید بوریا نیز حریفِ تن صد چاک نشد " پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد " به کنار اینکه لبش پُر ترک و عطشان بود یا که آیاتِ تنش زیر سُم اسبان بود شهریار همه عالم بدنش عریان بود پوشِشَش غیر غبار و خس و خاشاک نشد " پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد" کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
مقتل حضرت حر علیه الرحمه حر بن یزید ریاحی با هزار نفر، اولین کسی بود که راه را بر امام حسین علیه‌السلام بست و اجازه نداد به سمتی حرکت کند. آن گاه که بر امام به دستور ابن زیاد سخت گرفت امام به او فرمود: «مادرت به عزایت بنشیند!» حر سر به زیر افکند و عرض کرد: «اگر غیر از شما در عرب کسی نام مادرم را می‌برد پاسخ می‌دادم اما چه کنم که مادر شما فاطمه علیها سلام است.» روز عاشورا وقتی امام حسین علیه‌السلام فرياد بر آورد: «أما من مغيث يغيثنا لوجه الله؟ أما من ذاب يذب عن حرم رسول الله.» آيا فريادرسي نيست كه به فرياد ما برسد؟ آيا كسي نيست كه از حريم پيامبر و خاندانش دفاع كند؟ حر سخت بر خود لرزيد و به عمر بن سعد گفت: «آيا به راستي با حسین علیه‌السلام خواهي جنگيد؟» پاسخ داد: «اي والله قتالا ايسره ان تطير الرؤس و تطيح الايدي.» آري، به خداي سوگند با او خواهم جنگيد؛ پيكاري كه آسان ترينش، جدا شدن سرها و دست‌هاست. حر بازگشت. در حالی که می‌لرزید، شخصی به او گفت: «اگر از من می‌پرسيدند شجاع‌ترين مردم كوفه كيست، شما را نشان مي‌دادم. اينك اين چه وضعي است كه داری؟» حر گفت: «اني و الله اخير نفسي بين الجنة و النار، فوالله لا أختار علي الجنة شيئا و لو قطعت و أحرقت.» خود را ميان بهشت و دوزخ مي‌نگرم و به خدا قسم كه چيزي را به جاي بهشت برنخواهم گزيد؛ گرچه قطعه قطعه شده و سوزانده شوم. آنگاه در حالي كه دست‌هاي خود را روي سر نهاده بود، مي‌گفت: «خدايا! من به بارگاه تو روي توبه آورده‌ام. توبه‌ام را بپذير؛ چرا كه من در دل دوستان تو و فرزندان پيامبرت هراس افكندم.» هنگامي كه به امام نزديك شد، آن حضرت فرمود: «كه هستي؟» پاسخ داد: «جعلت فداك انا صاحبك الذي حبسك عن الرجوع و جعجع بك، والله ما ظننت ان القوم يبلغون بك ما أري، و أنا تائب الي الله فهل تري لي من توبة؟» حسين جان! فدايت شوم! من همان كسي هستم كه شما را از بازگشت به سوي مكه و مدينه باز داشت. همان كسي هستم كه راه را بر شما بستم؛ اما هرگز گمان نمی‌کردم كه اين ستمكاران با شما اين گونه رفتار کنند و اينك پشيمانم. به بارگاه خدا توبه كرده‌ام. آيا توبه‌ام پذيرفته است؟» امام فرمود: «آري، خدا توبه‌ات را مي‌پذيرد و تو را مورد بخشايش قرار مي‌دهد. پياده شو كه ميهماني و مورد احترام. پياده شو و كمي آرام گير. «نعم يتوب الله عليك.» حر گفت: «حسين جان! من سواره كارآمدترم و سرانجام كار فرود خواهم آمد.» آنگاه افزود:‌ «بدان دليل كه من نخستين كسي بودم كه راه را بر شما بستم و خاطر شما را آزردم، اينك اجازه دهيد نخستين كسي باشم كه جان را در راه آرمان‌هاي شما فدا كنم و در برابر ديدگانتان به خون آغشته گردم؛ تا در روز رستاخيز، اين شايستگي را بيابم كه با جدت پيامبر خدا روبرو شوم و و مورد لطف و عنايت آن حضرت قرار گيرم.» سپس گفت: «یابن رسول الله! زمانی که از کوفه خارج شدم، صدایی شنیدم که می‌گفت: بهشت بر تو بشارت باد! گفتم: وای بر حر و بشارت بهشت؛ در حالی که به جنگ پسر رسول خدا می‌رود.» امام فرمود: «تو به خیر رسیدی و پاداش تو محفوظ است.» امام حسين عليه‌السلام در برابر اصرار او به وي اجازه فداكاري داد و عازم میدان شد و جمع کثیری را به درک واصل کرد تا با پيكري آغشته به خون سر بر بستر شهادت نهاد. هنگامي كه پيكر به خون‌خفته او را نزد پيشواي آزادگان آوردند، آن حضرت با دست نازنين خود خاك‌ها و خون‌ها را از چهره او كنار زد و ‌فرمود: «راستي كه آزادمرد دنيا و آخرت هستي؛ درست همان‌سان كه مادرت تو را «حر» نام نهاد.» 👈 منابع لهوف/ سیدبن طاووس (ره) امالی/ شیخ صدوق (ره) نفس‌المهموم/ شیخ عباس قمی (ره) علیه الرحمه ۱۴۰۰