eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.7هزار دنبال‌کننده
47 عکس
36 ویدیو
127 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
💚اشعارصلوات مختص امام باقرع💚 محمد ابن علی باقر العلوم جهان به علم ومرتبه اش بی ریا بگو صلوات 💚 باقر العلوم آن امام معصوم دریای فضیلت خدا را صلوات 💚 اگر ز حق طالبی علم عالی ودرجات برای حضرت باقر بکن ادای صلوات 💚 ای همسفران دیده ی خود باز کنید امشب به سوی مدینه پرواز کنید عشق و ادبِ خــود بــه امام باقــر با یک صلواتِ ناب ابراز کنید 💚 حامل علم نبی را صلوات پنجمین پور ولی را صلوات پنجمین نــور امامت باقر، آن مهر جلی را صلوات 💚 به‌ قدِ سرو چمان‌ ماه‌ درخشان‌ صلوات‌ به‌ همان‌ باقر و آن‌ علم‌ فراوان‌ صلوات 💚 بر معدن نور و علم باقر صلوات بر حجت حق امام باقر صلوات 💚 بر پنجمین امام و کرم و جود برات بر رخ زیبای باقر بفرست یک صلوات 💚 باقر امام دین است نور خدا یقین است فرزند عابدین است امام پنجمین است صلی علی محمد صلوات بر محمد 💚 خواهی اگر از خدای سبحان درجات یا بزل عنایت و وفور نعمات بفرست شبانه روز تا گاه ممات بر طلعت روی باقر بفرست یک صلوات 💚 رو سوی بقیع، اولیا را صلوات گنجینۀ علمِ انبیا را صلوات بر باقر و شاکر و به هادی و امین آن گوهر نابِ کبریا را صلوات
7499.mp3
24.9M
|⇦•غرق گناهم.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 گیبون، مورخ مشهور معتقد است در طی قرون گذشته و در سرزمین‌های مختلف، بشریت صحنه های حزن آوری به عظمت قیام حسینی که موجب بیداری قلب خونسردترین خوانندگان خواهد شد، به خود ندیده است. 🏴🏴🏴 غرق گناهم یا مرا امروز رسوا کن یا با منِ آلوده‌ دامان هم مدارا کن یک روز می‌آیم به کارت پس خودت از من نوکر بساز آماده‌ی روز مبادا کن با اشکِ روضه پاک کن تسویه کن من را آبِ گل‌ آلودم مرا آب گوارا کن لک زد دلم شش‌ گوشه روزی کن شب جمعه پای براتِ کربلایم را تو امضا کن مِنَّت سَرم بگذار نوکر زاده‌ات را هم از مرحمت هم شغل با اجداد و آبا کن امشب بِکش پای مرا در مجلسِ روضه دستم بگیر و مرحمت بر طفلِ نوپا کن یک یا حسین از سوزِ دل قسمت کن و ما را صاحب نفس کن هم ردیفِ با مسیحا کن بازارِ دنیا مال اهلش، اهل هیئت را سرگرم بازار خودت مشغول اینجاکن پیراهنِ مشکی به تن کردیم اما تو در این محرم جامعه‌ی تقوا تن ما کن ما را ز خود بی‌خود بکن تا گریه‌کن باشیم ما را برای روزِ عاشورا مهیا کن گرچه نرفته آمدیم، اما محبت کن مانند قبلا‌ًها خودت در روی ما وا کن ما حواله بر کس دیگر مده اصلا محتاج خود را بی‌نیاز از خلقِ دنیا کن چِشمِ تَری بر ما بده با اشک ما را هم در زمرهٔ سادات کن، فرزندِ زهرا کن ما را غمِ نان شب اصلاً نیست لطفی کن ما مستمندان را به لطفش دارا کن بگذار تا از گریه‌کن‌های غمت باشیم رخصت بده ما نیز زیرِ پرچمت باشیم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
|⇦•اصغر آمد... وتوسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 اصغر آمد حرمله تیر و کمانش را گرفت نیمه جان بود و همان یک تیر جانش را گرفت جای اینکه شیر کامِ کوچکش را پُر کند تیر آمد ناگهان حجمِ دهانش را گرفت تیر آمد با شتاب آمد امانش را برید تیر آمد با شتاب آمد امانش را گرفت ماند بابا با سری کوچک که از پیکر رهاست در عبای خویش طفلِ بی‌زبانش را گرفت روی دستان خودش آورد اصغر را ولی نیزه جای دستهای مهربانش را گرفت اینجور به من نگاه نکن گریه‌ی بی‌صدا نکن گردنت و رها نکن میدونه مادر، تشنه‌اتِ اصغر میریزه قلبِ مادر شبیه اشکِ نازت هربار که بسته میشن چشمای نیمه بازت هر لحظه باید شرمنده‌ی نگات شم قربونِ گریه‌هات شم آروم بگیر فدات شم تو قراره واسه‌مون شیرین زبون شی بزرگ بشی جوون شی عصای دستمون شی، غریبِ مادر لالا لالا باباش(عموش) میاد یواش یواش صداش میاد با ظرف آب براش میاد میری با بابات، خدا به همرات به جای آب فقط اشک پشت سرت میریزم واسه خودت حسابی مردی شدی عزیزم میری و میرم قربونِ شکل ماهت زل میزنم به راهت خدا پشت و پناهت میدونم اگه اونجا بلا می‌باره بابا هوات و داره میای پیشم دوباره، عزیزِ مادر تیری که توو گلوت نشست از هر دومون برید نفس نه راه پیش نه راه پس داره بابایی، لالا لالایی تا خونِ حنجرت ریخت ولوله روبه‌روم شد بخواب عزیزِ بابا هرچی که بود تموم شد حالا چه کنم این غمِ بی‌حساب و دلهره‌ی رباب و سوال بی‌جواب و حالا چی بدم جواب مادرت رو کاش نبینه سرت رو سرخی حنجرت رو ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 👇👇👇
وتوسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 همون روز دهم توی قبرش دلم رو بین دستاش خاک کردم همونجا با همین چادر که سوخته خونِ دست حسین رو پاک کردم همون روزِ دهم بود یادمه خوب همین که خیمه‌هامون و سوزوندن سر قبرش براش مجلس گرفتن با نیزه فاتحه واسه‌ش می‌خوندن شبا کابوسِ تیر و حلقِ بچه‌س نه جون مونده برام نه خوابِ راحت از اون ساعت که تیر وا کرد گلوش و گلوم تیر میکشه ساعت به ساعت بهم پیریِ زودرس داده عشقش همینجور سن روی سنم گذاشته میپرسیدن زنای کوفه از هم کدوم پیرزنه شیرخواره داشته؟! بغل میخواد اگه داره میوفته دیدم بستن با معجر سرش رو نمیذارن که نیزه‌ش رو بیارم میترسم گم کنند آخر سرش رو شب از نیمه گذشته دیروقته نبودش تارو پودم رو سوزونده غروبی روی نیزه بود، دیدم نمیدونم الان دست کی مونده *ابی عبدالله اومد دم در خیمه، دستور داد:« همه زن و بچه‌ها رو بگید ساکت بشن. کودکم علی رو بهم برسونید». بچه‌ش و توو بغلش گرفت؛ دوسه‌تا بوسه به بچه‌ش زد. گفت بر این جماعتی که جد تو دشمنشونه. کودکش و بغل گرفت رفت وسط میدون... صدازد:« ای قوم! همه‌ی ما رو کشتید، برادرام ، بچه‌هام و یارانم و همه رو کشتید. هیچکی غیر این بچه برام نمونده». مگه نمی‌بینید داره دست و پا میزنه؟! مگه نمی‌بینید تشنه‌شه، مگه گناه این بچه چیه؟!..* *اگه به من رحم نمی‌کنید به این بچه رحم کنید. خودتون بگیرید سیرابش کنید و برگردونین. هنوز سخن ابی عبدالله تموم نشده، هنوز حرف امام تموم نشده، دیدی یه مرغ و سر می‌برند، این سر آویزون میشه، رهاش میکنند دست و پا میزنه. میگه این بچه توو بغل ابی عبدالله مثل مرغی که سر بریدن...* *بچه رو توو بغل گرفت، روایت میگه انقدر دست برد زیر گلوی علی‌اصغرش این خونا رو به آسمون می‌پاشید یه قطره از این خونا هم برنگشت. لذا از طرف خدا ندایی اومد حسین آروم باش، نگران نباش. اون طرف یه دایه برا بچه‌ت گذاشتیم شیرش بده...* *مردا هم دل دارن میتونند تحمل کنند، ولی نمیدونم پشت در خونه همچین که اون نامرد لگد به در زد، صدای ناله‌ی فاطمه بلند شد. فضه بیا محسنم و کشتند...* تازه یادم اومد اینو یه سوال فاطمه راستی وقتی من بودم کنارت چی شدش فضه رو خواستی؟! فضه رو با یه دل پر تاحالا ندیدم این طور چی آورد به زیر چادر؟ *کربلا ابی عبدالله بچه رو زیر عبا پنهان کرد، مدینه هم فضّه بچه رو زیر چادر قایم کرد علی نبینه...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 🌹 🌹 💠 ‌ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 @Aaramesh42خادم کانال
Fadaeian_Shab07Moharam1402_02.mp3
8.09M
|⇦•اصغر آمد.... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجراشده به نفسِ سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 آیت‌الله گلپایگانی (ره) گفت: «دلم می‌خواهد نام مرا هم جزو روضه خوان‌های حضرت سید الشهداء (ع) ثبت نمایند.» 🌹 🌹 💠 ‌ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 @Aaramesh42خادم کانال
59a07c47-6a4a-40d2-91cf-3b087a15d985.mp3
32.57M
|⇦•برگشتم‌خونه... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجراشده به نفسِ سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 لیاقت على خان نخستین نخست وزیر پاکستان: محرم براى مسلمانان سراسر جهان معنى بزرگى دارد. او باور دارد که شهادت حضرت امام حسین (ع) در عین حزن، نشانه فتح نهایى روح واقعى اسلام بود. 🏴🏴🏴 برگشتم خونه، ولی بغلم نیست بچه‌م برگشتم خونه، ولی بی‌یار و همدم برگشتم خونه، با یه دنیا غم یه کنج خونه دیدم، یکی از لباساش و با گریه گفتم زینب، ببین قد و بالاش و حتما اگه الان بود، باید زبون وا می‌کرد حتما اگه الان بود، منو مادر صدا می‌کرد «آه! جگرم، آه پسرم» برگشتم خونه، ولی خیلی بی‌قرارم برگشتم خونه، ولی گهواره‌شم ندارم برگشتم خونه، با حالِ زارم صدای گریه‌ش مونده، هنوزم توی گوشم به خوابم نمیدیدم، نباشه توو آغوشم هیچ کسی نمی‌فهمه، داغی رو که من دیدم هیچ کسی نمی‌فهمه، من مادر چی کشیدم حتما اگه الان بود، باید زبون وا می‌کرد حتما اگه الان بود، منو مادر صدا می‌کرد «آه! جگرم، آه پسرم» برگشتم خونه، هنوز انگاری اسیرم برگشتم خونه، ولی توو سایه نمیرم برگشتم خونه، ای کاش بمیرم گلوی یه شیرخواره، اونقدا مقاوم نیست برای این شیرخواره، سه‌شعبه که لازم نیست حالا که علی رفته، خیلی براش دلتنگم حالا که علی رفته، منو می‌کشه این ماتم حتما اگه الان بود، باید زبون وا می‌کرد حتما اگه الان بود، منو مادر صدا می‌کرد «آه! جگرم، آه پسرم» 🌹 🌹 💠 ‌ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 @Aaramesh42خادم کانال
|⇦•واسه نفس گرفتن.... زنی وتوسل به حضرت شیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 واسه نفس گرفتن، تا خیمه برنگشته کمتر بهش بخندید، سنی ازش گذشته ماهِ حرامه، رهاش کن مگه نمی‌دونی امامه ماهِ حرامه، حسین زیر دست و پای ازدحامه وقتِ اذونه، همه بمونند ولی شمر نمونه وقتِ اذونه، هر چی که خواهرِ تو می‌کشه از اونه «سید الشهداء، سید الشهداء» بی‌یار و بی‌پناهی، ای سرپناه زینب تکیه زدی به نیزه، ای تکیه‌گاه زینب کجای کاری، خیمه قیامته حسین خبر نداری کجای کاری، نبودی شمر و از توو خیمه دربیاری بمیره زینب، چه جوری پیرهنت رو پس بگیره زینب «سید الشهداء، سید الشهداء» ایم زندگی نمیاد، دیگه به کارِ زینب جا مونده توی گودال، دار و ندار زینب چاره نمونده، یه جای سالم رو تنت آره نمونده چاره نمونده، حتی برات یه پیرهن پاره نمونده دو خط احکام یادش بده، اسلام یادش بده که بدونه تشنه لب سر نَبُره دو خط احکام یادش بده، اسلام یادش بده که جلو چِشای مادر نبره منو عذاب میده، به مرکب آب میده تو رو صدا میزنم و، شمر جواب میده تازه نفس اومد، تازه شبعث اومد یه پیرمردِ بی‌حیا، عصا به دست اومد «ای حسینم، ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم» زینب و کاش یادت نره، داداش یادت نره که از این قافله چشم برداری زینب و کاش یادت نره، داداش یادت نره دست و پا نزن که مادر داری عرش و بهم می‌ریخت، غصه و غم می‌ریخت خون اباالفضل روی پر عَلم می‌ریخت نگاه به خاک می‌کرد، منو هلاک می‌کرد با پیرهنِ کهنه‌ی تو دشنه‌ش و پاک میکرد «حسین مظلومم، حسین مظلومم» : محمدصادق باقی زاده ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 🌹 🌹 💠 ‌ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 @Aaramesh42خادم کانال
7502.mp3
26.29M
|⇦•واسه نفس گرفتن و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام اجراشده به نفسِ سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 آنتوان بارا از جمله پژوهشگران مسیحی است که در کتاب «حسین در اندیشه مسیحیت» خود حقیقت شخصیت امام حسین (ع) را اینگونه بیان کرده است: «من در مورد زندگی و حرکت حسین(ع) بیشتر به بعد انقلابی شخصیت ایشان شیفته شده‌ام.» 🌹 🌹 💠 ‌ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 @Aaramesh42خادم کانال
Fadaeian_Shab07Moharam1402_05.mp3
2.42M
|⇦•کشتن عموت و... و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام اجراشده به نفسِ سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 توماس کارلایل تاریخ‌دان شهیر اسکاتلندی : بهترین درسى که از کربلا می‌توان گرفت ، این است که حسین و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند؛ آنان با عمل خود روشن کردند که تفوق عددى در جایى که حق با باطل روبرو می شود اهمیت ‏ندارد و پیروزى حسین با وجود اقلیتى که داشت، باعث شگفتى من است. 🏴🏴🏴 کشتن عموت و واقعا، زدن گلوت و واقعا جای پَرِ قنداق خون، گرفته روت و واقعا دیگه بریدم واقعا، خیری ندیدم واقعا راستی دارم میرم سر خاکِ شهیدم واقعا آروم بخواب طفلِ نخورده آبم کاش شبِ جمعه‌ها بیای به خوابم خواب ببینم آب میدی دست مادر پیشم عروسِ من نشسته مادر «علی لا‌ی‌لای، علی لای‌لای» آبت ندادن واقعا، چه جوری شادن واقعا اگه بیان سمتِ حرم، چقدر زیادن واقعا بابات بُریده واقعا، رحمی ندیده واقعا هنوز نمیشه باورم، مِنَّت کشیده واقعا حسین که حرفِ التماس و میزد حرمله داشت تیرِ خلاص میزد این لحظه‌ی شرمندگیِ مرده هی یه قدم میره و برمی‌گرده «علی لا‌ی‌لای، علی لای‌لای» : اسدالهی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 🌹 🌹 💠 ‌ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 @Aaramesh42خادم کانال
Fadaeian_Shab08Moharam1402_01.mp3
42.88M
|⇦•عاشق شدن... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجراشده به نفسِ سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 ماراسیک پیروان امام حسین(ع) را مورد تمجید خود قرار داده و می‌گوید: گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح، مردم را متأثر می‌سازند، ولى آن شور و هیجانى که در پیروان حسین(ع) یافت می‌شود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین(ع) مانند پر کاهى است در مقابل یک کوه عظیم پیکر. 🏴🏴🏴 عاشق شدن شاید، اگر اما نمی‌خواهد مجنون نمی‌گوید، مرا لیلا نمی‌خواهد من آمدم دورت بگردم، برنگردانم شمع نگاهت گِرد خود، پروانه می‌خواهد دنیا برای اهل دنیا، من تو را دارم آن که تو را دارد، دگر دنیا نمی‌خواهد امروز جایی نوکری کردم که اربابش هرچه شود، عذر مرا فردا نمی‌خواهد عاشق میان سینه دارد، یک حسینیه عاشق برای گریه کردن، جا نمی‌خواهد هرکس که چای روضه را، پس میزند انگار در جنت است و آب کوثر نمی‌خواهد گریه کند با دست بر سر می‌زند یعنی از غصه‌ی ذبح سرت سر را نمی‌خواهد از کربلا چه گفته، پیغمبر که بعد از آن گویی تورا در بطن خود، زهرا نمی‌خواهد رو می‌زند خیمه به خیمه، پیشِ اصحابت تنهاییت را، زینب کبری نمی‌خواهد داغِ علی‌اکبر به جانت آتش افکنده جسم تو دیگر تابش گرما نمی‌خواهد حداقل یک پارچه رویت بیاندازند پوشاندن پیکر دیگر فتوا نمی‌خواهد از کربلا تا کوفه و، از کوفه تا شام راهب فقط فهمید مویت، شانه می‌خواهد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
|⇦•شیشه ی عمر پدر.... وتوسل به حضرت علی اکبر علیه ااسلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 شیشه‌ی عمر پدر خُرد شدی در نظرم سر پیری چه بلایی‌ست که آمد به سرم خواستم پر بکشم سمت تو...،خوردم به زمین طرزِ درهم شدنت چیده همه بال و پرم لخته‌خون! خواهشاً از حنجره‌اش دست بکش تا اگر شد فقط این بار بگوید: پدرم شمر با هر ولدی‌گفتنِ من می‌خندد پسرم ای پسرم ای پسرم ای پسرم تا به حالا نشده پیش پدر پا نشوی حیف باشد دم آخر نکنی مفتخرم نیزه مسمار شد و چنگ به پهلویِ تو زد داغ زهراییِ تو شعله زده بر جگرم تیغ‌ها! از بدنِ ریخته پا بردارید بگذارید که از معرکه او را ببرم می‌شمارم همه اعضای تو را..،باز کَم است تکّه‌ای از تو کجا مانده؟!..،خودم بی‌خبرم آنقَدَر بند به بند بدنت وا شده است می‌شود در دلِ قنداقه تو را بُرد حرم کارِ تشییع تو یک روز زمان خواهد بُرد همه از خیمه بیایید که من یک نفرم : بردیا محمدی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 👇👇👇
وتوسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی 🏴🏴🏴 *علی‌اکبر اومد دمِ در خیمه، اینقدر این آقا زیباست، خوش‌روئه. اول شهید از بنی هاشمه. همچین که دم در خیمه گفت بابا، اجازه میدین، نوبت منم هست برم میدان؟!روایت میگه بی‌درنگ ابی عبدالله گفت: برو...همچین که راه افتاد گفت: صبر کن!، جونم بابا! یکم جلو بابا قدم بزن... یه نگاهی ناامیدانه‌ای به جوونش کرد؛ از گوشه‌ی چشمش اشک جاری شد. محاسن مبارک و گرفت سر و به آسمان بلند کرد.خدایا شاهد باش کیو دارم می‌فرستم. هروقت دلتنگ رسول خدا می‌شدیم، به علی نگاه می‌کردیم یاد رسول خدا می‌افتادیم. اذن و گرفت؛ ابی عبدالله آیه قرآن خوند و به سر و روی علی فرستاد و گفت خدا پشت و پناهت پسرم... علی اکبرزد به دلِ لشکر، رجز خوند به دل لشکر زد. انقدر لشکر و تار و مار کرد، زجه‌ی لشکریان بلند شد از بس این آقا با شمشیر میرفت توو دل لشکر. برگشت پیش باباش، اینا انگار هرچی شمشیر میزنند، نیزه میزنند بهش نمی‌خوره. بابا عطش داره بیچاره‌م می‌کنه، سنگینی این زره داره منو اذیت میکنه، شمشیرم سنگینیش داره اذیتم می‌کنه. آب هست یکم به من بدی؟! اگه من یکم آب بخورم، جون تازه می‌گیرم به دل لشکر میزنم. ابی عبدالله شروع کرد گریه کردن و گفت ای پسرم زبونت و به من نشون بده، علی‌اکبر زبونش و در اورد، زبونش و گذاشت توو دهن حسین. خاتم انگشترش و ابی عبدالله درآورد توو دهن علیش گذاشت، ان‌شاءالله جدم سیرابت می‌کنه. بابا برگرد میدون بیشتر از این منو اذیتم نکن.... از اینجا مقتل شروع میشه، ابی عبدالله چشم از علیش برداشت. علی‌اکبر دمادم حمله می‌کرد به لشکر، یه تیری به گلوی علی‌‌اکبر نشست. خدا لعنت کنه مره بن منقذ رو، با شمشیر یه ضربه‌ای به سر علی‌اکبر زد و دیگه همه ریختن سر علی دارن ضربه میزنند، هنوز علی‌اکبر رو اسبه این خونا از سر علی رو گردن اسب سرازیر شد. این خونا اومد جلو چشم اسب و گرفت. اسب رفت توو دل لشکر، دیگه همه دورش و گرفتند. هرکی با هرچی دستشه داره میزنه... شمشیر اگه به جایی بخوره، شمشیر و فرو می‌کنند درمیارن؛ اما همچین که علی رفت توو دل لشکر شمشیرا همینجوری فرو می‌رفت یعنی قطع می‌کرد. ارباً اربا. صدای علی بلند شد: یا ابتاه! بابا بیا! ابی عبدالله تا صدای علیش رو شنید، سراسیمه سوار بر مرکب شد. خبر برای حسین اومده جوونت زمین خورده سریع خودش رو رسوند.... یه روزیم علی توو مسجد نشسته،سراسیمه حسن و حسین اومدن بابا! مادر ما از دنیا رفت. بدو بابا. علی بدو بدو خودش و رسوند خونه... چند قدمیه بدن که رسید ابی عبدالله زانوهاش دیگه طاقت نیاورد. با سر زانو به این بدن نزدیک شد... امیرالمومنین هم هی توو کوچه زمین می‌خورد، یکی دو مرتبه علی با صورت زمین خورد. بعضیا دیدن خندیدن. دیدی علی رو زمین زدیم... توو این همه جنگ نتونستیم علی رو زمین بزنیم، با یه خبر علی رو زمین زدیم...* «این خبر پیچیده هرجا مرتضی افتاده از پا» *حالا ابی عبدالله رسید بالا سر علیش، خودش و انداخت رو این بدن. فریاد میزد:« نمی‌خوای جواب بابات و بدی؟!» نشست کنار این بدن صورتش و گذاشت رو صورت علیش؛ دیگه برنداشت. همینجور که این صورت رو صورت جوونش بود، چه صورتی! همچین که حسین صورتش رو رو صورت علیش گذاشت، پر خون شد....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 👇👇👇