eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.9هزار دنبال‌کننده
43 عکس
51 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 🌴قرار بود به پروانه‌ها امان بدهید 🌴برای سوختن امشب کمی زمان بدهید 🎙 👌بسیار دلنشین اللهم عجل لولیک الفرج 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
قسم که می زند این دل عجیب شور حسین دل شکستهٔ من را نریز دور حسین بگیر گوش مرا و بیاورم در راه مرا کنارِ خودت وصله کن بزور حسین سیاه رویی من را ببخش آقا جان بتاب تا که شوم نو نوارِ نور حسین مرا به وقت تولد چنین سفارش شد که مشقِ زندگی ات گشته تا به گور حسین ضریح ، آتش جان است ، السلام علیک دوباره زائرتانم ز راه دور حسین میانِ روضه شنیدم که نوکری می گفت نبود جایِ تو در گوشهٔ تنور حسین شاعر: حامد آقایی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
من از این روزگار بی وفا بدجور دلگیرم من از کوفه، من از کرب و بلا بدجور دلگیرم من از مردی که بُرد انگشترت را سخت بیزارم من از تیری که آمد بی هوا، بدجور دلگیرم از آنکه نیزه می‌زد پیکرت را جای خود، اما از آن پیری که می‌زد با عصا، بدجور دلگیرم از آن‌که پیش چشم بچه‌ها می‌بُرد با لبخند به‌روی نیزه‌ها رأس تو را، بدجور دلگیرم سرم را می‌شکست ای کاش اما حُرمتم را نه من از این زجر بی‌شرم و حیا بدجور دلگیرم تو، توی تشت بودی و به روی تخت می‌خندید من از مهمانی نامردها بدجور دلگیرم ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
رسید باباجان همان‌که موی تو را می‌کشید باباجان چقدر محکم زد بگو به عمه که خوابم پَرید باباجان بُرید امانم را همان‌که رأس تو را می‌بُرید باباجان تو بین گودالی به سوی خیمه چرا می‌دوید باباجان چقدر مثل همیم تو رو سفیدی و من‌ مو سفید باباجان ** تمام شد عمه همین‌که وارد بزم حرام شد عمه یزید می‌خندید ببین که با چه‌کسی هم‌کلام شد عمه امان امان‌ از شام چقدر دور و برش ازدحام شد عمه نپرس باباجان میان کوچه چطور احترام شد عمه ولی سر بازار اسیر زخم زبانِ عوام شد عمه ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
گریستم که از این دیده خواب را بِبَرند گلایه‌ی دلِ از غُصه‌ آب را ببرند شدند فطرس کوی تو چند قطره‌ی اشک که از خرابه سلام و جواب را ببرند شنیده‌ام که سرت می‌رود به سوی نجف! به محضر نجف، این دُرِّ ناب را ببرند بگو به ابر، بیاید شبانه گریه کنیم که از کنار تنت آفتاب را ببرند ببین که از وسط ازدحامِ این مردم چگونه آیه‌ی نور و حجاب را ببرند نخواه نیزه و طشت و تنور، این شب‌ها به جای دامن من این ثواب را ببرند شبیه کوثر و زمزم چقدر آب شدم که از کنار سر تو شراب را ببرند بگو که نیزه‌ی عباس را عَلَم بکنند که از میان حرم اضطراب را ببرند من از حیات بدون تو دست خواهم شُست که از محاسن پاکت خضاب را ببرند ✍ حجت‌الاسلام ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
در صدای گریه شنیدی اگر صدای من است مرا بزن به مرامت قسم سزای من است دلت شکسته از این بنده‌ی نمک نشناس دلت شکسته، دلیلش فقط خطای من است بدی من که به دردت نمی‌خورد اما تو خوبی‌ات همه جوره گره گشای من است فدای رحمت و مهمان نوازی‌ات که فقط عنایتت سبب این برو بیای من است هر آن که گفت بگو مونس و پناهت کیست؟ همیشه گفته‌ام آن مهربان خدای من است تمام حاجتم این ماه، دیدن نجف است نجف مزار علی، شاه و مقتدای من است نجات چیست؟ رسیدن به کشتی ارباب حسین راه نجات است و ناخدای من است که گفته روزی من نیست دیدن حرمش؟ به دست دختر او رزق کربلای من است ** فدای اشک رقیه که با پدر می‌گفت: چه خوب شد که سرت سهم گریه‌های من است گرسنه مانده‌ام اما غذا نمی‌خواهم چرا که کنج خرابه، کتک غذای من است ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
چه تکریمی نموده شهرِ شام از باب حاجاتش سه روزی مانده این حوریه پشت باب ساعاتش سر بازار نُه ساعت سر پا ایستاده او کسی که نُه فلک بنشسته بر خوان کراماتش هُمای منزلت بود و خرابه منزل او شد همان که شد بهشت آبادیِ کنج خراباتش همان که مریم از نور رُخش انجیل می‌خوانَد که بوده پرده‌دار محملش در راه شاماتش به جای گل، نثار مقدمش خار مغیلان شد چه استقبال گرمی کرد از او خاکستر و آتش برای صورت حوریه برگ گل ضرر دارد چرا پس ضربه‌ی سیلی نمی‌کرده مراعاتش؟! کشیده آه را در بند خود زنجیری از آهن اسیر سلسله هستند در این شهر، ساداتش نشسته سر به دامانی که عطر فاطمه دارد سر زخمیِ "مصباح الهدی" در بین مشکاتش تمام دردها را بُرد از یادش سر بابا چگونه یک طبق زخم است مرهم بر جراحاتش؟! هزار و نهصد و پنجاه تا زخم است بر جسمش هزار و نهصد و پنجاه دفعه شد مواساتش به فکر انتقام از چوب بود و بر لبش می‌زد ببین پُر کرده عالم را نوای یالثاراتش ✍حجت‌الاسلام ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
قرآن گرفتم بر سرم، در شامِ احیای خودم شد دامن خاکی من، معراجِ لیلای خودم «بالانشینی» خانه‌ی «ویران‌نشینی» آمده عمه کمک کن پا شوم این دفعه از جای خودم آن روسری پاره و گلدار را گم کرده‌ام تا لخته‌خون پنهان کنم در موی زیبای خودم صدبار پیش دختر شامی زمین افتاده‌ام اما نیفتادم هنوز از چشم بابای خودم سنگی که خورده بر سر تو، بر سر من خورده است شد بالش زیر سر من، سنگ خارای خودم اصلاً نمی‌بینم تنت را با دو چشم دَرهَمَم لابد بغل کردی مرا، خوش قدّ و بالای خودم! دستم النگوی طلایی بود که دست همه است رفتم حراجی‌های شام از بخت تنهای خودم شلاق را کج کرد و زد، گفتم نزن، لج کرد و زد سیلی دو دستی خورده‌ام من مثل زهرای خودم از درد پهلو که می‌افتادم زمین، آن بی حیا مستانه می‌زد با لگدها عمه را جای خودم آتش گرفتم تا زنی چیزی برایم پرت کرد بد گفت بخشیدم به تو، از نان و خرمای خودم! از ناقه که خوردم زمین، ای کاش پایم می‌شکست رفتم میان بزم می، امروز با پای خودم با چوب، محکم بر لبت می‌زد میان تشت زر با مُشت، محکم می‌زدم آنجا به لب‌های خودم از حرف مردم خسته‌ام، من بار خود را بسته‌ام در خواب دیدم می‌پزم، با گریه حلوای خودم ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
چشم‌های خسته‌ات را باز دریایی نکن این‌قَدَر با اشک، رویت را تماشایی نکن هیچ جا مانند این جا چشم مردم شور نیست روی ماهت را دوباره غرق زیبایی نکن عمه مثل ابر طوفان‌زاست، پس با او بگو بغض خود را بشکن و دیگر شکیبایی نکن حنجرت زخم است و داغ اصلاً برایت خوب نیست در خرابه با اسیران هم، هم‌آوایی نکن من، عمو، قاسم، علی اکبر همه پیش توئیم در کنار نیزه‌ها احساس تنهایی نکن دیدنِ این سر میان طشت پیرت می‌کند این قدر با بوسه‌ات از من پذیرایی نکن چشم‌هایت را ببند و دست بر رویم بکش دخترم! حتی نگاهی هم به بابایی نکن روی دامان تو دارد باز خوابم می‌برد با زبانِ بی زبانی قصد لالایی نکن... ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
بیابان با وجود تو برای ما بیابان نیست کسی که با تو می آید سفر دیگر پریشان نیست کنارِ تو کسی دلواپسِ خار مغیلان نیست بیابان گَردمان کردی، ولی زینب پریشان نیست اگر در به درِ کوه و بیابانم کنی عشقست اگر زخمیِ صد خارِ مغیلانم کنی عشق است پریشانم کنی عشق است،حیرانم کنی عشق است اگر دنبال معشوق است دل،دنبالِ سامان نیست بپرسی جای جای کربلا را شرح خواهم داد بپرسی مو به موی ماجرا را شرح خواهم داد مسیر کوفه تا شامِ بلا را شرح خواهم داد هر آنچه از تو پنهان نیست،از من نیز پنهان نیست برادر جان تو ثارالله، ثارالله دیگر من حسینِ قبلِ خنجر تو،حسینِ بعدِ خنجر من تجلی میکنم در تو،تجلی میکنی در من شهادت یا اسارت هر دو آغاز است،پایان نیست بنه پا بر زمین،این خاک ها مشتاقُ لبریزند تمام دختران یک یک مُژه بر پات میریزند نباید هم به مهمان داریت این قوم برخیزند چرا که خلق میدانند صاحبِ خانه مهمان نیست میانِ کاروانِ تو ندیدم غیر زیبایی جوانان رشید و نونهالانِ تماشایی به همره بارِ گل اورده ام آن هم چه گل هایی غلط گفته هرآنکه گفته که این صحرا گلستان نیست نقاب افکن مرا با مظهر حق رو به رو گردان طنابی گردنِ زینب ببند و کو به کو گردان همان گونه که مردی از شهادت نیست رو گردان به پای تو زنی هم از اسارت روی گردان نیست محال است از میانِ خیمه آهِ سرد برخیزد ز کوهِ صبرِ من حتی نشان درد برخیزد اگر زن شیر زن باشد،به جنگ مرد برخیزد بجنگم با سنان؟ هرگز سنان که جزوِ مردان نیست به زیر سایبانِ قد و بالای تو می خوابيم من و این کاروان از چشمه ي فیض تو سیرابیم نه اینکه دست ما دور است از آب و پیِ آبیم فراتِ بی لیاقت لایقِ لبهای طفلان نیست چه خوشبخت ست طفلی که به حلقومش نگات اُفتد چه خوشبخت ست آنكس كه روی نعشش عبات اُفتد یکی با لب، یکی با دل، یکی با سر به پات اُفتد دلِ سلطانِ عالم را بدست آوردن آسان نیست به طفلانِ تو گریه بر پدر کردن نمی آید به زینب معجرِ پاره به سر کردن نمی آید برادر جان به ما اصلاً سفر کردن نمی آید کسی در خیمه های ما به جز شش ماه خندان نیست صدا زد:آی مَردم! این شهید ما مسلمان است بزرگِ خاندانم را نمی بینید عریان است جوابِ قاریِ قرآنِ زینب بوسه باران است جوابِ قاریِ قرآنِ زینب سنگ باران نیست ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
رخصت از زینب گرفت و زد علَم را بر زمین کربلا زینب رسید پا زمین زد فاطمه یا که امیرالمومنین کربلا زینب رسید
بابا رسید و آورد  گُل بوسه‌های خود را عمه بیا درآور  رختِ عزایِ خود را مَنکه نمرده بودم  بر روی نیزه باشی آماده کردم از اشک  ویران‌سرای خود را خوابم اگر نبرده  تقصیرِ عادتم بود بابا بکش به رویم  امشب عبای خود را انگشتهای لَمسم  انگار حس ندارند بر دامنم تو بنشان  رأسِ جُدای خود را طفلی که داده بودم  دیشب شفای او را انداخت پیشم امروز  قدری غذای خود را ای وای خیزران زد  مثل حصیر گَشتی بدجور بر لبانت  انداخت جای خود خون  گریه کرد نیزه  بر حالِ دخترانت داده عمو به نیزه  حال و هوای خود را تقصیر هیچ کس نیست  در سینه‌ام نفس نیست زجر امتحان نموده  هِی ضربِ پایِ خود را چیزی نخورده بودیم  بر حالِ ما دلش سوخت دیدی تعارفم کرد  ته مانده‌های خود را فهمیدم از سرِ تو  از وضعِ حنجرِ تو رفته سنان و داده  بر شمر جای خود را تا دق کنیم در راه  از دیدنش دوباره آن بی حیا نَشُسته  خونِ ردای خود را بویِ تو را گرفته  دستانِ سرخِ خولی دادی چرا به دستش  مویِ رهای خود را تنها نه نیزه‌ها را  تنها نه تیغ‌ها را پیش فرات می‌شُست  پیری عصای خود را ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
|⇦•نذار دیر شه... و توسل به سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ چهارم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی 🏴🏴🏴 نذار دیر شه... نذار گناها سمت من سرازیر ش نذار که گریه‌هام بدون تأثیر شه نذار که نوکرت توی گناه پیر شه گرفتارم.. آخه مگه به غیر تو کیو دارم؟! به کَشتی نجاتِ تو امیدوارم... حسین همه جوره بهت بدهکارم تویی امید عبدِ بیچاره یا ثارَ اللَّه وَابْنَ ثارِه شنیدم این اشکا اثر داره یا ثارَ اللَّه وَابْنَ ثارِه قبولم کن... بذار تا آخرین نفس گدات باشم توی شلوغیایِ روضه هات باشم منم یه گوشه و کنار باهات باشم دلم تنگه.... نذاری نوکرِ تو بی سعادت شه نذاری دوری از حرم یه عادت شه نذاری اربعین برام یه حسرت شه دلم هوای کربلا داره یا ثارَ اللَّه وَابْنَ ثارِه چشام داره برا تو می‌باره یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِه *اصحابش همه رفتنددیگه کسی نموند همون زینبی که شب عاشورا سؤال کرد برادرم چقدر به اینا اعتماد داری ؟وقتی واقعه تمام شد.همین جور که به قتلگاه نگاه می کرد این زبون حالش بود:یا اصحابَ سَیدِالشهداء ! ای شهدای کربلا... کجا بودید؟ لحظه ای که امامتون صداتون کرد هی گریه کرد و زیر لب دعاتون کرد وقتی میون قتلگاه نگاتون کرد *وقتی از بالای اسب پایین می افتاد،آخرین نگاه ها رو به این بدنهای پاره پاره انداخت به اصحابش نگاه کرد.بعدبا صورت به زمین افتاد. اما این آخرین نگاه هاش نبودناحیه مقدسه فرمود:لحظه های آخر که نفس نفس میزد.با گوشه ی چشم خیمه هاش رو نگاه می کرد...* کجا بودید؟ وقتی با خنجر اونو بی هوا می زد با لبِ تشنه مادر و صدا می زد سرش جدا میشد و دست و پا می زد حرمله کرد پیرهنش و پاره کرد یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِه شمر از سرش دست بر نمیداره یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِه کجا بودید؟ وقتی که خیمه گاهِ مولا غارت شد وقتی که سهم خواهرش اسارت شد وقتی به دخترِ علی اهانت شد... کجا بودید؟ با ناسزا بچه‌ها رو که می‌بردن سرِ روی نیزه‌ها رو که می‌بردن با گریه گوشواره‌ها رو که می‌بردن زینب به جز حسین کیو داره؟ یا ثارَ اللَّه وَابْنَ ثارِه سرش رو نیزه گرفتاره... یا ثارَ اللَّه وَابْنَ ثارِه نگات کردم صورتم و به سمت قتلگات کردم با گریه و ناله حسین، صدات کردم ببخش اگه تو مَقتلت رهات کردم غریب بودی... بدون حر و مسلم و حبیب بودی زیر سم اسبای نانجیب بودی برات بمیرم،خَدُّ التَّریب بودی چشام فقط برا تو می باره یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِه رو لبام خدانگهداره... یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِه ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•نذار دیر شه و توسل به سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج میثم مطیعی 🏴🏴🏴 یکی از مهم‌ترین ویژگی یاران اباعبدالله علیه السلام، عشق فزاینده اشان به آن بزرگوار است. ویژگی دیگر آن که ولایت را محور حق و باطل قرار می‌دادند، همواره عیار مردم را با گفتار و کردارشان نسبت به اهل بیت علیهم السلام می‌سنجیدند ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
این قافله دارد به کجا می‌آید؟ به مهبط اشک انبیا می‌آید این خاک پُر از خاطره‌ی اشک علی‌ست این قافله سمت کربلا می‌آید... ✍ کربلا شد حرم حضرت نورالثقلین لک لبیک حسین فاطمه آمده از عرش به بین الحرمین لک لبیک حسین ✍ زینب اما نَه بگو شیرِ خدا آمد فرود خیمه را برپا کنید حضرتِ کرببلا در کربلا آمد فرود خیمه را برپا کنید ✍ بر سپاهی چرخشِ تیغِ نگاهت غالب است عصمتُ اللهِ حرم احترامِ محملت مانندِ کعبه واجب است عصمتُ اللهِ حرم ✍ یک روز به هیئت سحر می‌آید با سوز دل و دیده‌ی تر می‌آید یک‌روز به انتقام هفتاد و دو شمس با سیصد و سیزده قمر می‌آید ✍ دنیای بی حسین اگر آخر غم است دنیای با حسین به آخر نمی‌رسد ✍ چه خوب اینکه عنان مرکبم دست اباالفضل است امان از ساعتی که ساربانم مَحرم من نیست ✍ بر پرچم حسینیه، زهرا نوشته است به مجلس م خوش آمدی... ✍ بر کوچه‌های مُرده‌ی این شهر جان بده با عطر پرچمت دل ما را تکان بده ✍ زینب اینجا آمده! یا فاطمه! یا مرتضی!؟ السلام ای کربلا آمده تا کربلا گردد هزاران کربلا السلام ای کربلا ✍ رخصت از زینب گرفت و زد علَم را بر زمین کربلا زینب رسید پا زمین زد فاطمه یا که امیرالمؤمنین کربلا زینب رسید ✍ دورِ من‌اند زینب و کلثوم با رُباب شاید که خار از کفِ پایم درآورند ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
دوستان ذاکر عزیزانیکه بتازگی واردعرصه نوکری و مداحی واردشدند. مداحی:عشق است،هنراست مداحی:کاسبی وشغل وحرفه نیست مداحی: نوکری است،درب خانه اهل البیت «ع» مداحی: یعنی اخلاص،ادب،بزرگواری مداحی:یعنی احترام به بزرگترو پیشکسوت. مداحی:یعنی روضه فروشی نکردن مداحی:یعنی حسدنورزیدن و غرورو تکبرنداشتن. حال که قراره نوکری کنیم،کاری بایدکردکه رضایت اهل بیت...را.جلب کنیم. اگررفتیم تویک مجلسی دیدیم یک پیشکسوت،یک پیرغلام حضوردارد، احترامش کنیم. در مجالس تمام روضه ها وگریزهارا نخوانیم،تا دیگران هم فیض دهند. زبانیکه نام خداو اهل البیت رامبیرد نبایدآلوده،غیبت،تهمت،بهتان و ناسزا باشد. : اگرتو‌مجالس آل الله احترام بهمون میزارن،بالای مجلس جایگاه برایمان درنظرمیگیرند،همه اس به برکت نوکری درب خونه بچه های حضرت زهرا سلام الله علیهااست. به خودمون مغرور نباشیم وتکبر نداشته باشیم،که هرچه داریم از نوکری است.ولایت مداری باشیم ان شاء الله...🏴🙏
رفقای عزیز قبل از خوانده مجلس را خوب بسنجید.رومجلس اهل بیت.. حساس باشید. یک خوننده مداح باید ببینه چگونه میتواندبا مستمعش ارتباط برقرارکنه ابتدای خواندن، چقدرخوبه با یک صلوات،حدیثی ،روایتی حکایت مستند،آغازکنید. رباعی بخونید،غزل مرثیه،مناجات آرام آرام وارد مصیبت شوید. اگراز روی کاغذیا موبایل میخونید، همش سرتون پائین نباشه، مستمع را نگاه کنید. حالت حزن را فراموش نکنید. بی خودی داد نزنید. با حرکات دست و بدن به مستمع بفهمانیدچی میخواید بگید. نوحه را با زمینه آغازکنید. گوشواره نوحه را چندبارتکرارکنید تا سینه زن یاد بگیره. گوشواره های سخت انتخاب نکنید. تک خوانی، دو دمه،دم پاره را بزارید میونداربخواند، شما نفس بگیرید. واحد حماسی بخوانید. اخرسرهم یه گریزو‌توسل کوتاه دعاکنید. تو دعاهاتون،بانی و‌خادمان را فراموش نکنید. دعابرای سلامتی رهبرمون فراموش نشود. خلاصه کم فروشی تو روضه و دعا نکنید.تا رضایت اهل البیت...شامل حالتون شود..یاحق🙏
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 🎤منبر کوتاه 💠برید سراغ کارهای نشدنی تا بشود! 💠زحمت ها و رنج ها و محرومیت هایی که کشیدی فراموش نمیشه... 🎤 😭🤲
ره گشایید، کاروان آمد کاروان حسین جان آمد دور مولا چه خوب اصحابی است نزد خورشید، بَه چه مهتابی است کودکان حرم که چون یاسند همه آسوده نزد عباسند نور وجهش به عرش می‌تابد روی دوشش رقیه می‌خوابد شیرزن‌های مذهب آمده‌اند ام کلثوم و زینب آمده‌اند عون و قاسم حجاب محملشان علی اکبر رکاب محملشان چشم یک خیمه بر دهانِ علی‌ست عشق این کاروان، اذانِ علی‌ست شیرخوارِ رباب در خواب است مشک‌های حرم پُر از آب است گفت آقا چه نام این صحراست؟ یک نفر گفت دشت کرب و بلاست هاهُنا... بر لب حسین آمد روضه‌ها بر لب حسین آمد شد سرازیر اشک چشمانش زینب از غم دلش گرفت آتش دلهره در دلش فراوان شد بیشتر از حسین، گریان شد گفت: حس می‌کنم غریبی را بوی خون، بین عطر سیبی را نکند وعده‌ی نبی اینجاست نکند تل زینبی اینجاست سنگ‌ها بر زمین چه بسیارند نخل‌ها را ببین چه بسیارند این غم در گلو چه خواهد شد؟ جان زینب بگو چه خواهد شد؟ دست من نیست می‌روم از حال نرو دیگر میان این گودال چه کنم تا سرت جدا نشود؟ چه کنم پیکرت رها نشود؟ من نمردم به تو لگد بزنند به پدر، حرف‌های بد بزنند تک و تنها اگر بمانم چه؟! بین اعدا اگر بمانم چه؟! نکند که اسیر خواهم شد؟! با که من هم مسیر خواهم شد؟! هر چه باشد قضا و تقدیرم نیست فرقی، که بی تو می‌میرم ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
رقیه خاتون ۱۴۱۰ روضه شده امشب به نام یک سه ساله پای غمش جان می دهم با آه و ناله نامش رقیه دختر دُردانه ی شاه بابا بُوَد خورشیدِ عالَم ، دخترش ماه واویلتا که عمر او طِی گشت با غم سیلی ،خرابه ،تازیانه ،درد و ماتم این قِصّه ی پُر غُصِه را گوید به بابا از شام و کوفه ، کربلا گوید به بابا بابا نبودی دختر تو پیر گردید از زندگی بعد تو دیگر سیر گردید دیدی که ارث مادرت بر من رسیده در شام غم بابا شده مویم سپیده دیدی که از دوریِ تو رفته شکیبم خوش آمدی بابا ، تویی تنها طبیبم در شام و کوفه تا تو را کردم بهانه زد دشمنت از کینه بر من تازیانه بابا ببین شد غَرق غم کُلِ وجودم بالا نمی آید دگر دست کبودم بعد تو دیگر روی آرامش ندیدم هر جا که رفتم طعنه هایی می شنیدم بابای من از روی تو شرمنده هستم تو سر جدا گشتی ولی من زنده هستم بابا ببین از غصه چشمان تَرم را کو دامنت تا که به بر گیری سرم را بابا دعایم کن که من زنده نَمانم بعد تو دیگر ، من چرا باید بمانم ؟ اینجا رقیه عقده از دل باز کرده در پیشِ عمّه از قفس پرواز کرده ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
انتقامش را گرفت این‌گونه با اعجازِ آه آهِ او شد خطبه‌ی او، روز دشمن شد سیاه قصه‌ی کرب و بلا را دختری تغییر داد کاخ‌ها ویرانه شد، ویرانه‌اش شد بارگاه چادرش دست نوازش بر سر صحرا کشید سبز شد خارِ مغیلان و فدک شد هر گیاه دختر این قوم تکلیف حجابش روشن است چادرِ او تار و پودی دارد از خورشید و ماه دختر إِنَّا فَتَحْنا اشک می‌ریزد ولی گریه‌های او ندارد رنگ زاری هیچ‌گاه بر سرش می‌ریخت خاک از بام‌ها، می‌سوختند دخترانِ زنده در گور عرب از این گناه بین طوفان غنچه و گل سَر دَر آغوش هم‌اند او به زینب یا که زینب می‌برد بر او پناه تا شود زهرا فقط یک کارِ باقی مانده داشت شانه زد بر آن پریشانِ تنور و قتلگاه چون زبانش بند می‌آمد خجالت می‌کشید با سرِ بابا سخن می‌گفت، اما با نگاه آه بابا! پا به پایت سوختم، خوردم زمین رنگ گیسویم دلیل و زخم پهلویم گواه ماند داغِ ناله‌ی من بر دل دشمن فقط خیزران وقتی که خوردی زیر لب می‌گفتم: آه جنگْ پایان یافت بعد از تو چهل منزل ولی عمه می‌جنگید با دستان بسته، بی سلاح اربعین من نیستم، از او سراغم را نگیر این امانت‌دار را شرمنده‌تر از این مخواه بعد از این هرجا که رفتی با تو می‌آیم پدر پای من زخمی‌ست اما روبه راهم رو به راه... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
یه باغچه گُل با ساقه‌ی شکسته خرابه و مخدرات خسته بعد تو ما یه روز خوش ندیدیم قسم به هر نافله‌ی نشسته نیستی شده کُنج خرابه خونه‌م دخترا میزنن زخم زبونم بذار بگن "بابات تو رو نمیخواد" دوسِت دارم، دوسم داری، می‌دونم چقد صدا زدم "بابا کجایی؟" سخته توو صحرا گم شدن خدایی من که اصن شمرو حلال نکردم زجرو حلال نکن تو هم بابایی... قصّه‌ی غصّه‌هام نداره آخر حق بده تاره چشم دائماً تر اما بابا سوی چشامو کم کرد ضربه‌ی بی هوای سیلی بیشتر سیلی زدن به صورت منی که توو شهرمون بهم میگن ملیکه خیلی برای عمه جون دعا کن توو درد تَک‌تَکِ ماها شریکه برمی‌دارم فاصلمونو تا تو باید ببینی حال خواهراتو آوردنت تا پیش عمه با من بردن من از این خرابه با تو محاسنت رو کی به خون کشونده؟ خاک یتیمی رو سرم نشونده؟ عیبی نداره دستاتو نداری مویی واسه شونه شدن نمونده بریم یه جایی که گِله نباشه بین من و تو فاصله نباشه هرجایی پیشم باشی خوبه اما بریم یه جا که حرمله نباشه... ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
تو وقتی اومدی گفتم که تقصیر دل من بود تو که دیدی بابات خوابه چه وقت گریه کردن بود حالا که اومدی پیشم بازم آغوشتو وا کن بغل کن بغضمو بازم غریبی‌مو تماشا کن حالا که اومدی پیشم بزار خلوت کنم با تو بزار تعریف کنم، بعدش ببین من پیر شدم یا تو ببخش حرفای تعریفی‌م دیگه حرفای خوبی نیست ببخش واسه پذیرایی خرابه جای خوبی نیست خرابه بسترش خاکه خرابه بالشش خشته تو خیلی خاکی‌ای اما برای دخترت زشته برای دخترت زشته که خونَش این طوری باشه بزار چیزی نگم شاید تو حرفام دلخوری باشه کدوم خانوم با این حالش پیش مهمون معذب نیست ببخش از راه طولانی سر و وضعم مرتب نیست اگه مهمون داری باید براش با جون مهیا شی خجالت می‌کشی وقتی نتونی از زمین پاشی نگی من بی ادب بودم نگی این دختر عاشق نیست نمی‌تونم پاشم از جام پاهام پاهای سابق نیست حالا چشمای کم سومو به هر چی جز تو می‌بندم به زورم باشه پا می‌شم به زورم باشه می‌خندم مگه تو صورتم امشب بغیر از خنده چی دیدی که از وقتی پیشم هستی یه بار حتی نخندیدی یکی دستش تو تاریکی به گونم خورده، چیزی نیست یکی از من یه گوشواره امانت برده، چیزی نیست فقط دلتنگ تو بودم که اعصابم به هم ریخته یه قدری خسته‌ی راهم یه کم خوابم به هم ریخته می‌خوام امشب سرت تا صبح به روی دامنم باشه می‌خوام امشب شب خوبِ ازینجا رفتنم باشه دیگه اخماتو واکردی منم با بغض می‌خندم بیا آغوشتو وا کن منم چشمامو میبندم ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
علیه‌السلام 🔹عکس حرم🔹 باز هم آب بهانه شد و یادت کردم یادت افتادم و با گریه عبادت کردم اشک‌ها ریختم و غسل شهادت کردم روضه‌خوانت شدم و عرض ارادت کردم تا بیفتد به من آن گوشه‌ نگاهت، آن‌گاه «هرکه دارد هوس کرب‌وبلا بسم‌الله» حرفی از کرب‌وبلا شد که دلم می‌لرزد چشمم از اشک پُر و عکس حرم می‌لرزد باز هم مرثیه در دست قلم می‌لرزد کوه هم شانه‌اش از وسعت غم می‌لرزد وقت پرواز شد و باز شنیدم در راه «هرکه دارد هوس کرب‌وبلا بسم‌الله» کاروان رفت و زمان از سفرت جا می‌ماند آسمان خیره به چشمان ترت جا می‌ماند شهر از فیض نماز سحرت جا می‌ماند کعبه از گردش بر دور سرت جا می‌ماند و تو گفتی که شده راه سعادت کوتاه «هرکه دارد هوس کرب‌وبلا بسم‌الله»... ناگهان حس غریبانه‌ای آمد به وجود چشم‌ها باز شد و در پی یک کشف و شهود بوی سیب آمد و می‌خواند لبم اذن ورود در همان لحظه که غیر از تو دگر هیچ نبود در و دیوار حسینیه‌ همه شد مداح «هر که دارد هوس کرب‌وبلا بسم‌الله» 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
علیه‌السلام 🔹یا حسین🔹 کربلا گفتم، دلم لرزید، گفتم: یا حسین اشک روی گونه‌ام غلتید، گفتم: یا حسین باد سرگرم نوازش بود با گلبرگ‌ها باغبان هر شاخه گل را چید، گفتم: یا حسین ابر‌های آسمان گلرنگ شد وقت غروب رفت در دریای خون خورشید، گفتم: یا حسین رد شدم از صحن سقاخانۀ «شهر بهشت» هر کبوتر آب می‌نوشید، گفتم: یا حسین داشتم در دست خود تسبیح سرخی از عقیق دانه‌هایش هر طرف پاشید، گفتم: یا حسین نام «ثارالله» را بردند هفتاد و دوبار خاطرات جبهه شد تجدید، گفتم: یا حسین حاجیان «روز دهم» گفتند در کوی منا عید قربان است، ما را عید، گفتم: یا حسین در طواف کعبۀ شش‌گوشه، از من بیدلی، معنی لبیک را پرسید، گفتم: یا حسین قاری قرآن تلاوت کرد از اصحاب کهف برگ قرآن را که می‌بوسید، گفتم: یا حسین چشم در چشم برادر، دست در دست پدر دختری معصوم می‌خندید، گفتم: یا حسین شیرخواری نازنین با لای‌لایِ مادرش در دل گهواره می‌خوابید، گفتم: یا حسین از شقایق رسم عشق و عاشقی آموختم هر کس داغ برادر دید، گفتم: یا حسین 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9