eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
52 عکس
42 ویدیو
109 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1135362407.mp3
866.6K
آموزش👇 🔸ای وعده ی خدا ز چه تاخیر کرده ای یابن الحسن... آقا جان... 🔸دیگر برای آمدنت دیر کرده ای آقا چرا نمیای پسر فاطمه ... 🔸خورشید اهل بیت طلوعی دوباره کن ای خورشید پشت ابرها... امام زمان ... 🔸خورشید اهل بیت طلوعی دوباره کن 🔸عمرم به آخر آمده و دیر کرده ای شاید حرف دل خیلی از این پیر غلامان ابی عبدالله این باشه... امام زمان... یوسف فاطمه... محرم های ما یکی یکی اومدند و رفتند... عمر ما داره تمام میشه اما شما نیامدید آقاجانم ... 🔸عمرم به آخر آمده و دیر کرده ای 🔸هر خیمه ای که روضه ی عباس خوانده شد آقا بیا ببین امشب مجلس ما روضه آقا ابالفضل العباس خونده میشه... مگه خودتون نفرمودین هرکجا روضه ی عمو جانم اباالفضل باشه من اونجا حضور دارم... میام میشینم توی مجلس آقا اباالفضل العباس.... یه گوشه ای زار زار برا عمو جانم اشک میریزم... امشب اینجا هم عزا خانه ی عباس علمدار آقا... هر کجای عالم هستی... پسر فاطمه ... یک عنایتی هم به مجلس ما... 🔸هرخیمه ای که روضه عباس خوانده شد 🔸گریه برای دست علم گیر کرده ای هرکجا نشستی از همین اول مجلس... آقات رو صدا بزن ... امشب باید با امام زمان هم ناله بشیم... برا آقامون اباالفضل العباس اشک بریزیم... صداش بزن یابن الحسن...
آموزش👇 متن روضه 1 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد یا ابوالفضل العباس 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد 🔸سقای حرم سید و سالار نیامد یاابوالفضل العباس باب الحوائج... اقا جان.... امشب اومدیم در خونه شما اقای من... آقا امشب کلیمی ها... امشب مسیحی ها میان در خونتون... دست خالی ردشون نمیکنی آقا... من که یه عمره گدای در خونه شمام.... میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا.... خدا ميدونه ... اینها همشون عاشق شما هستند... امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا... به یه امیدی اومدند آقا... خیلی ها مریض دارند... گرفتارند...حاجت دارند... 🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد... ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر... صدازد ‌آقا جانم... قَدْ ضَاقَ صَدْرِي دیگه سینه ام تنگ شده... دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم... ‌ اجازه میدان بده ... ابی عبدالله فرمودند.. برادرم... يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي تو علمدار منی .‌.. تو پرچمدار منی .. عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری... تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم... این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند... هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند... فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم... صدا زد سمعا و طاعتا مولای... عباس علمدار مشک و گرفت... حرکت کرد... اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده... هی بچها میگن االعطش العطش... خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس... رفت به سمت شریعه ی فرات... دیدن مشک رو پر از آب کرد ... دست برد زیر آب... میخواد آب بنوشه اما... ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته یادش اومد از لب تشنه ی حسین... یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله... آی عباس تو میخای آب بنوشی... درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند... صداشون به ناله بلنده... هی میگن العطش... برگشت به سمت خیمه ها... یه نانجیبی خدا لعنتش کنه... دست راست حضرت رو قطع کرد... صدا زد... وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم... یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد... (یارب مکن امید کسی را تو ناامید) همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه... 🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن 🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن 🔸من وعده آب تو به اصغر دادم 🔸یک جرعه برای او نگهداری کن چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند... هرکسی تیری از کمان رها میکنه... یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد... آب روی زمین ریخت..‌. ‌یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد... آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا... فَوَقَف متحیرا متحیر ایستاد... دیگه دست دربدن نداره... آب هم نداره... با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها... در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک.... ای وای... ای وای... هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد... سر رو خم‌ کرد... ‌‌ نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد... صدای ناله اش بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین به فریادم برس یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا... هر کسی از بلندی بر زمین میخوره... اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه... عباس که دست در بدن نداشت... بمیرم باصورت به زمین افتاد... تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید... خودش رو سریع رساند کنار برادر... خدایا چکار کردن با برادرم... اومد کنار بدن عباسش نشست... صدا زد... 🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم 🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است آی برادر خوبم... بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم... بگید عموجانمون عباس برگرده... 🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید‌ برادر ببین دیگه قدم خمیده... 🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است نگاه کرد به بدن عباسش... دید دستهای برادر رو قطع کردن... تیر به چشم عباسش زدند... عمود آهنین به فرقش زدند... بدن رو قطعه قطعه کردند... طاقت نیاورد... دستهاش رو گذاشت روی کمر... صدا زد... اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی الان کمرم رو شکستند... بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده... 🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود 🔸دشمنم در کربلا ناکام بود 🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود 🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود 🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند 🔸دستها آماده سیلی شدند
التماس دعا...🙏🙏🙏
آموزش👇 (شروع با زیارت عاشورا) السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ِ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
1_1137599583.mp3
1.07M
آموزش👇 مناجات 1 🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت یا بقیة الله آجرک الله... آقا سرتون به سلامت... شب عاشورای جد غریبتون حسینه... کجا خیمه عزا بر پا کردید پسر فاطمه... کجا برا جد غریبتون دارید اشک میریزید... 🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت 🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت آقا... خیلی برامون سخته... امسال هم محرم ما بدون شما گذشت... امسال هم عاشورای ما بدون شما... صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی... 🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت نميدونم آیا من زنده ام اون عاشورایی که شما می آیید... برای جد غریبتون مجلس میگیرید... روضه میخونید... شیعیان دور شما جمع ميشن... زار زار گریه میکنند... 🔸در ماتم عزای، کرب و بلا نشستی 🔸ای یار کربلایی، گویم سرت سلامت خدا به داد دل مهدی فاطمه برسه... خود حضرت در زیارت ناحیه فرمودند... یا جدا... اگه کربلا نبودم یاریت کنم... اما صبح و شام برات گریه میکنم... لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما اگه اشک چشمم تمام بشه... خون گریه میکنم حسین... 🔸از دیده خون فشانی، در ماتم حسینت 🔸امشب بگو کجایی، گویم سرت سلامت وقتی حبیب بن مظاهر وارد کربلا شد... خانم زینب کبری خوشحال شد... الحمدلله برادرم حسین تنها نیست... ما هم امشب اومدیم بگیم آقا... شما رو تنها نمیگذاریم... اومدیم بگیم یا زهرا... پسرت مهدی رو تنها نمیگذاریم... امشب اومدیم با امام زمان هم ناله شیم... هر کجا نشستی حالا آقات رو صدا بزن... یا صاحب الزمان...
آموزش👇 متن روضه 1 🔸امشب شب «انّاالیه راجعون» است 🔸فردا زمین‌ کربلا، دریای خون است شب عاشوراست... شب مصیبت عظماست... 🔸امشب حسین است و شهادت آرزویش 🔸فردا بریزد بر زمین خون گلویش امشب بگیم خدایا شکرت... یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی... بیایم در خانه حسین... نميدونم توی مجلسمون کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه... امشب باید خوب عزاداری کنی... امشب باید بلند ناله بزنی... معلوم نیست سال بعد زنده باشیم... بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم... خدا ميدونه خیلی ها سال قبل توی همین مجالس بودند اما... الان زیر خاک خوابیدن... آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و... فقط یک بار بگن حسین... آماده ای بریم کربلا بسم الله... 🔸امشب کند در خیمه زینب بی‌قراری 🔸فردا کند در مقتل خون سوگواری از امشب دیگه مصیبتهای زینب شروع میشه... از امشب دیگه باید ما هم بگیم... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب امشب کربلا چه خبره... خدا به داد دل زینب برسه... دید صدای هلهله دشمن میاد... اومد کنار برادر عرضه داشت... چه خبر شده حسینم... قراره چه اتفاقی بیفته... ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم... الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم... صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی... ایی وای.. ای وای.. 🔸امشبی را شه دین در حرمش مهمان است 🔸ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است 🔸مکن ای صبح طلوع جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی... تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید... دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد... یعنی حسینم م میخواهی بری... منو تنها بگذاری... باورم نمیشه برادر... تمام دلخوشی من تویی حسین... وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم... صبر کردم داداش... جلو چشمام مادرم پرپر شد... صبر کردم داداش... فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم... صبر کردم... تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم... الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین... چطوری منو تنها بگذاری... زینب بدون تو میمیره... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم... هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد... ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد... روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان... دید خواهر خیلی بی تابی میکنه... اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا... زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی... بدونید من هنوز زنده ام ... خدایا حسین رفت میدان... زینب کبری... داخل خیمه.. تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آروم میگیره... حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله... امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه روی زمین.... میگه حسین...برادر... زینب به فدات حسین... چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش... یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... شاید خوشحال شده زینب... الحمدلله بردارم حسین برگشته... یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما حسین نیومده.. همین جا بود که دیگه... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند بی تاب شده زینب.. یاصاحب الزمان... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه.... وامحمدا... واعلیا... تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین... 🔸 حسین آرام جانم 🔸 حسین روح و روانم
التماس دعاااا🙏🙏🙏
سینه_زنی و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام اجرا شده شب نهم محرم ۹۹ به نفس کربلایی جواد مقدم 😭😭😭😭😭 پشت و پناه حرم ساقی طفلان من دلبر ام البنین قوت دستان من با وفا تنهام نگذار با وفا موندم بی یار با وفا دادی بر بادم کار من بی تو زاره بی تو میشن آواره ای برادر خونوادم ای حیدرم وای ،دلاورم وای ، برادرم وای دیده به راه توئه بین حرم دخترم اما شدی غرق خون نه نمیشه باورم غرق خون چشمای تو رو زمین دستای تو مشک تو شد پاره پاره ترس تو چشم زینب جون من اومد بر لب خالی شد پشتم یک باره صاحب لوا نرو ای ، با وفا نرو مشکل گشا نرو ، برادرم نرو ای حیدرم وای،دلاورم وای، برادرم وای بی تو برادر شکست حیثیت لشکرم ای کس و کارم بگو چی میشه وضع حرم قامتم خم شد آخر فرق تو مثل حیدر وا شده ای وای از این غم ای تموم احساسم نیزه زاری عباسم جون میدم پیش تو کم کم شدم حزین وای خوردم زمین وای ، از روی زین وای ای حیدرم وای،دلاورم وای، برادرم وای کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
Moghadam.Moharam99_Babolharam_net_6.mp3
2.49M
|⇦•پشت و پناه حرم... و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام اجرا شده شب نهم محرم ۹۹ به نفس کربلایی جواد مقدم•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● چون را مَدار ابالفضل اسٺ روزه دار اباالفضل اسٺ با هَمان و پـاره سـاقــےِ روزگـار اسٺ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
✅ مقتل شهادت حضرت عباس علیه‌السلام درباره شهادت حضرت ابالفضل‌العباس علیه‌السلام دو نقل در مقاتل آمده است. ♦️ نقل اول: پس از شهادت اصحاب و بنی‌هاشم و زمانی كه اهل حرم به آب نياز شديد داشتند و تشنگی بر امام حسین علیه‌السلام غلبه کرده بود، حضرت همراه برادرش، حضرت عباس علیه‌السلام برای تهيه آب بالای تپه‌ای که مشرف بر رود فرات بود، آمدند؛ در حالي كه عباس علیه‌السلام پيشاپيش امام حركت مي‌كرد و می‌جنگيد. وقتی آن دو می‌خواستند وارد شریعه شوند، لشکریان ابن سعد ملعون مانع شدند. در این وقت، مردی از قبیله «بنی‌دارم»، تیری به سوی امام حسین علیه‌السلام پرتاب کرد. تیر به چانه شریف امام علیه‌السلام برخورد کرد، اما ایشان با دست تیر را بیرون کشید، سپس دست‌هایش را در زیر گلو گرفت، آنها را پر از خون کرده، آن خون را به سوی آسمان پاشید و فرمود: «خداوندا! من از جنایتی که اینان نسبت به فرزند دختر پیامبر تو مرتکب می‌شوند، به تو شکایت می‌کنم.» سپس لشکر ابن سعد ملعون، بین آن حضرت و برادرش حضرت عباس علیه‌السلام فاصله انداخته و از همه طرف قمر بنی‌هاشم را محاصره كردند. ابالفضل به آنان حمله می‌كرد و چنين رجز می‌خواند: «به خدای بزرگ و عزيز قسم و سوگندی راستين به حجون و زمزم و قسم به خدای صاحب حطيم و آستانه در كعبه، امروز پيكرم به خون رنگين خواهد شد؛ در محضر امامی بافضيلت و كرامت كه صاحب افتخاراتی قديمي است.» آنگاه در حالي كه به سمت آب می‌رفت، اين رجز را می‌خواند: «وقتی پرنده مرگ صدا كند، باكی از مردن ندارم؛ تا در دريايی از مردان شتابنده فرو روم و ناپديد شوم. جان من، امام حسين است كه برگزيده و پاك است. «انی انالعباس اغدو بالسقا» من عباسم كه هر صبح، كارم سقايی است و آن روز كه با شر روبرو گردم از آن نمی‌ترسم.» بر اثر حمله حضرت عباس، لشكر متفرق شد. حكيم بن طفيل، پشت نخلی كمين كرد و ضربه شمشيری به دست راست حضرت وارد كرد. حضرت شمشير را به دست چپ گرفت و حمله كرد و فرمود: «والله ان قطعتموا يمينی انی احامی ابداً عن دينی و عن امام الصادق اليقين نجلالنبی الطاهر الامينی» سپس دست چپش را قطع كردند و فرمود: «يا نفس لاتخشی من الكفار و ابشری برحمةالجبار مع النبی السيد المختار قد قطعوا ببغيهم يساری فاصلهم يارب حر النار» ناگهان ملعونی عمود آهن بر سر عباس زد و اين زمان بود كه بر اثر تيرها و جراحات بسيار، توان نداشت و بر زمين افتاد. چون امام حسين، عباس را در كنار فرات بر زمين ديد به شدت گريه كرد و فرمود: «الان انكسر ظهری و قلت حيلتی: اكنون كمرم شكست و رشته تدبيرم گسست.» ♦️ نقل دوم زمانی كه حضرت عباس علیه‌السلام تنهايی برادرش را مشاهده كرد، نزد امام رفت و اجازه ميدان گرفت. امام حسين علیه‌السلام به شدت گريه کرد و فرمود: «برادرم! تو پرچمدار منی و بعد از تو، سپاه من پراكنده می‌شود.» عباس گفت: «سينه‌ام تنگ است و از زندگی سيرم. می‌خواهم انتقام خون شهدا را از اين منافقين بگيرم.» امام حسين علیه‌السلام فرمود: «پس برو و برای اين كودكان كمی آب بياور.» عباس رفت و اندكی لشكريان دشمن را موعظه كرد. از ايشان آب خواست كه ممانعت كردند و سودی نبخشيد. سپس به سوی برادر برگشت؛ در حالي كه صدای ناله العطش العطش كودكان را می‌شنيد. مشك و نيزهای برداشت و سوار اسب شد و به شريعه فرات تاخت؛ در حالي كه چهار هزار نفر نگهبان آن بودند و به سمتش تيراندازی می‌كردند. حضرت عباس علیه‌السلام لشكر را متفرق ساخت، جمع كثيری از آنان را كشت و به آب رسيد. كفی از آب، مقابل صورت آورد و ياد تشنگی برادرش حسين و اهل بيتش افتاد. مشك را پر كرد و بر كتف راست انداخت و به سمت خيمه‌ها حركت كرد. پس راه را بر او بستند و از هر طرف احاطه‌اش كردند. نوفل ملعون دست راستش را قطع كرد. مشك را به كتف چپ انداخت. حكيم بن طفيل، دست چپش را قطع كرد. پس مشك را به دندان گرفت. در این زمان، تيری به مشك خورد و آب بر زمين ريخت. تير ديگری هم بر چشم و تيری بر سينه عباس نشست. آنگاه ملعونی عمود آهن بر فرق مباركش زد و از اسب به زير افتاد و فرياد زد: «برادر! مرا درياب.» مقتل می‌نویسد: فوقف عليه منحنيا و جلس عند راسه. امام حسين علیه‌السلام با قامتی خمیده آمد و بر بالين برادر نشست. گريه كرد تا عباس جان داد و فرمود: «الان انكسر ظهری و قلت حيلتی.» وقتی اهل حرم از شهادت حضرت عباس علیه‌السلام مطلع شدند، زينب سلام‌الله عليها ناله سر داد: «وا اخاه وا عباساه وا ضيعتاه بعدك يا عباس!: آه برادرم، آه عباسم، وای از فقدان تو عباس كه بعد از تو با ما چه می‌شود.» 👈 منابع: لهوف/ سيد بن طاووس بحارالنوار ج ٤٥/ مجلسی ارشاد ج ٢/ شيخ مفيد منتهی‌الآمال ج ١/ شيخ عباس قمی علیه السلام ۱۴۰۰
🏴 اشعار یاعلی!پهلوان ما رفته ماه از آسمان ما رفته جان نداریم جان ما رفته ساقی خاندان ما رفته رفته تا با شتاب برگردد آب با مشک آب برگردد قوم و فامیل زحمتش دادند نیمه شب برگ دعوتش دادند آشناهاش غربتش دادند پیش زینب خجالتش دادند یک امان نامه شرمسارش کرد تا خود صبح بیقرارش کرد تا شنیده عمو عموهارا زده بر دوش آرزوهارا تا کمی تر کند گلوهارا بخرد کل آبرو هارا بچه ها آمدند راهی شد آنقدر رو زدند راهی شد تیرها ریختند بر بدنش از نوک پا گرفته تا دهنش پاره پاره شدست پیرهنش سوختم پابه پای سوختنش شک ندارم که او نظر خورده شاخ شمشاد ما تبر خورده تکیه قرص من زمین افتاد با چه وضعی ز صدر زین افتاد رد نیزه روی نگین افتاد روی پیشانیش که چین افتاد گرزی آمد سرش چه غوغا شد گره بین ابرویش وا شد ای علمدار من چه کم شده ای سرو بودی چقدر خم شده ای بروی نیزه ها علم شده ای روضه باز این حرم شده ای مادرم مادرت شده عباس چادرش بسترت شده عباس بی تو فکر اسارتند همه بچه ها بی حمایتند همه زخمی از هتک حرمتند همه لشکری فکر غارتند همه امنیت دور خواهرم رفته چشمهاشان سوی حرم رفته 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🏴 اشعار ____ در حادثه ای اصول گفتار شکست با سنگ ستم شیشه ی افکار شکست ارباب دو تا شد کمرش وقتی که پیشانی و دستان علمدار شکست _ بر شمع حسینی همه پروانگی است ساقی حرمسرای فرزانگی است سوگند ! به لاله های در خون خفته او سرو شکوهمند مردانگی است آشفته ی چشم های شهلایت بود کف می زد و هی محو تماشایت بود آن روز که از علقمه بر می گشتی دریا چقدر تشنه ی لب هایت بود 🔸شاعر: _________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 🏴 اشعار ____ با حسرت و اشک و آه میزد بوسه با خسته ترین نگاه میزد بوسه دیدند کنار علقمه ظهر عطش خورشید به روی ماه میزد بوسه 🔸شاعر: _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 🏴 اشعار ____ روزی که عطش به جان گل‌ها افتاد از جوش و خروش خویش، دریا افتاد وقتی که فرات از لبت دوری کرد آب از نظر حضرت زهرا افتاد 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
AUD-20210817-WA0023.mp3
10.03M
نماهنگ کاروان.‌‌‌با نوای ذاکر جوان حدادیان...
📍تعبیر بسیار عجیب و عاشقانه مجری‌ تلویزیون‌ ملی‌ عراق در وصف سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی 🔻نمیدانم در کدام روز از محرم تو را یاد کنم ▪️روز مسلم بن عقیل چون تو فرستادهٔ (رهبرت)، ومیهمان ما بودی!؟ ▪️یا روز حبیب بن مظاهر، چون تو بهترین دوست قدیمی مابودی!؟ ▪️یا روز قاسم چون اسمت قاسم بود!؟ ▪️یا روز علی اکبر چون قطعه قطعه شدی!؟ ▪️یا روز عباس چون حامل علم و پرچم بودی و دو دستت قطع شد!؟ ▪️چیزی که واضح است اینست که گریه بر تو تمامی ندارد و از غیبت تو حیران و دلتنگیم ▪️سردار دلها بعد از شهادتت، هر وقت به عبارت "سلام بر حسین(ع) و اصحاب حسین(ع)" می‌رسیم تو را یاد می کنیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1133048026.opus
158.4K
۲۶ شب آخر دل حسین فاطمه خون شد زینب او ز غصه محزون شد غربت او دوباره افزون شد یاد صبح فردا بود حسین به یاد عاشورا بود حسین همراه اصحاب و هاشمیون در نماز و دعا بود حسین صلی الله علیک یا حسین۴ گل زهرا گویی بیا کنار من زینب ای که تویی قرار من زینب باعث اقتدار من زینب با درد و رنج و غم گرفته خو باشد با زینب گرم گفت و گو در شب عاشورای خون حسین از جام شهادت زده سبو صلی الله علیک یا حسین۴ زینب من فردا شوی ز درد و غم غمناک بینی مرا خواهر به روی خاک غرقه به خون با پیکر صد چاک فردا دشمن دین جفا کند خون دل تو در کربلا کند از ظلم و کینه شمر بی حیا سر مرا از تن جدا کند صلی الله علیک یا حسین۴ خواهر من صبور عالمی تو یا زینب جانت رسد فردا ز غم بر لب ذکر لبت نما فقط یا رب فردا آتش بر خیمه ها زنند تازیانه به بچه ها زنند پیش چشم تو زینب حسین سر من را بر نیزه ها زنند صلی الله علیک یا حسین۴
1_1133049854.opus
120.7K
۲۵ کربلا دارد امشب،هوای دگر غم فردا زده،بر دل و جان شرر عاشقان امشب شب عاشوراست در خیام آل عبا غوغاست یا حسین مظلوم یا حسین مظلوم۲ یاوران حسین،پاک و آزاده اند بهر یاری حق،همه آماده اند همه اصحاب در خیمه ها جمعند همچو پروانه گرد یک شمعند یا حسین مظلوم یا حسین مظلوم۲ نور حق جلوه گر،از خیام حسین می رسد بر همه،این پیام حسین همگی جزء شهدا هستید ظهر فردا پیش خدا هستید یا حسین مظلوم یا حسین مظلوم۲ یوسف فاطمه،همره زینبش بهر اهل حرم،جان بود بر لبش با گل زهرا گفت و گو دارد صحبت از بوسه بر گلو دارد یا حسین مظلوم یا حسین مظلوم۲ سوزد آقای ما،با نوای علی شنود گریه ی،بی صدای علی علی اکبر در مناجات است بهر مولی بهترین اوقات است یا حسین مظلوم یا حسین مظلوم۲ گل ام البنین،روح صبر و کرم شده از لطف حق،پاسدار حرم می رسد امشب عطر و بوی یاس چون نگهبان حرم است عباس یا حسین مظلوم یا حسین مظلوم۲
1_1133051524.opus
139.5K
۲۴ امشب اصحاب حسین ابن علی به فکر فردایند محو روی گل گلزار علی فرزند زهرایند بین عالم یگانه اند،گرد مولی پروانه اند چو ماه تابنده،همه درخشنده وای از غم فردا۲ شب مهر و شب شور است و شب عشق و وفاداری گشته آماده همه همچو حسین بهر فداکاری همچو مولی آزاده اند،بهر فردا آماده اند در وادی طورند،سر تا به پا نورند وای از غم فردا۲ زینب گوید به حسین نور دو عین جانم بود بر لب یاد فردا و غم و ماتم تو خون شد دل زینب ای امید حرم حسین،می روی از برم حسین نگر تو بر زینب،روزم شده چون شب وای از غم فردا۲ فردا ای خواهر غمپرور من بینی به چشم تر تن من نقش زمین می شود و پیکر من بی سر تو ببینی با تن چاک،من فتاده ام روی خاک جانم فدا گردد،سرم جدا گردد وای از غم فردا۲
1_1133053286.opus
165.2K
۲۳ در کرب و بلا یاران(امشب شب عاشوراست)۲ شوری شده برپا و(امشب به حرم غوغاست)۲ اصحاب و بنی هاشم در مناجات در کنار حسین عمه ی سادات واویلا واویلا از صبح فردا۲ اصحاب و بنی هاشم(در شور و نوا هستند)۲ در خیمه ی عشق و نور(در حال دعا هستند)۲ در خیمه ها بود شور و نوایی بر جان ها می رسد بوی جدایی واویلا واویلا از صبح فردا۲ گل های رسول الله(عطشان و بدون آب)۲ از فرط عطش اصغر(در خیمه بود در خواب)۲ رباب دلشکسته در تب و تاب در خیمه ها گردد به دنبال آب واویلا واویلا از صبح فردا۲ قرآن خدا زیباست(با صوت علی اکبر)۲ گرید ز غمش زینب(فردا بشود پرپر)۲ امشب مشغول دعا گل لیلا فردا پیکرش شود اربا اربا واویلا واویلا آه و واویلا۲ شور دگری برپاست(در خیمه ی خیر الناس)۲ چون که بود از رحمت(پاسدار حرم عباس)۲ سقای حرم است و میر لشکر فردا دستش جدا گردد ز پیکر واویلا واویلا از صبح فردا۲ یک خواهر غمدیده(در تاب و تب است امشب)۲ در خیمه ی خود گریان(جانش به لب است امشب)۲ زیر لب می گوید امان از فردا در بین دشمن ها می شوم تنها واویلا واویلا از صبح فردا۲ با نور دلش زینب(گرم سخن است امشب) می نالد و گرید در(رنج و محن است امشب)۲ ای برادرجانم امان از فردا پیکرت بر زمین سر بر نیزه ها واویلا واویلا از صبح فردا۲ زینب گل دین امشب(همراه حسین باشد)۲ با یاد غم فردا(در شورش و شین باشد)۲ گوید برادرجان من بی شکیبم فردا پس از تو تنها و غریبم واویلا واویلا از صبح فردا۲
1_1133054975.opus
128.8K
۲۲ شب عاشورا رسیده خیمه ها لبریز نور است در میان خیمه ها بر عاشقان فصل حضور است همه مشغول عبادات،همه در ذکر و مناجات همه در جوش و خروشند،در کنار باب حاجات یا حسین جان یا حسین جان۴ شب عاشورا رباب است دیده گریان بهر اصغر تشنه لب گردیده طفل شیرخوارش دیده ی تر مادرش در تب و تاب است،بهر او در فکر آب است تشنه لب در بین خیمه،طفل بی شیر رباب است یا حسین جان یا حسین جان۴ صوت قرآن گل لیلا رسد بر گوش جان ها گشته در حال مناجات و عبادت روح تقوا باشد او شبه پیمبر،گل لیلا علی اکبر صبح فردا از ستم ها،می شود صد پاره پیکر یا حسین جان یا حسین جان۴ شب عاشورا رسیده نور چشم حیدر عباس ساقی عطشان مولی دور خیمه می دهد پاس گشته او کرب و بلایی،دارد او حال و هوایی در ره دین خدایی،می شود فردا فدایی یا حسین جان یا حسین جان۴ شب عاشورا رسیده همگی در ذکر یا رب ریزد هر دم بر غریبی حسینش اشک زینب در میان خیمه خواهر،بنشسته با برادر بهر غربت حسینش،سوزد از غم دخت کوثر یا حسین جان یا حسین جان۴ پسر زهرای اطهر گشته مشغول مناجات می شود فردا شهید راه قرآن باب حاجات بر علی نور دو دیده،می شود سرش بریده از ستم با تیغ دشمن،می شود چون گل چیده یا حسین جان یا حسین جان۴
1_1133056473.opus
116.9K
۲۱ امشب شب عاشورای حسین فاطمه بود در خیمه های کربلا نوا و زمزمه بود حسین زهرا مشغول مناجات و ذکر و دعا واویلتا واویلتا۲ امشب بود شب مناجات و عبادات و دعا امشب ابوفاضل بود محافظ این خیمه ها فردا بلند از خیمه ها ناله های وا عطشا واویلتا واویلتا۲ امشب حسین همچون شمع و بنی هاشم پروانه اش امشب پیچیده در صحرا عطر و بوی گلخانه اش فردا شود پرپر ز کین گل های باغ مصطفی واویلتا واویلتا۲ امشب همه اهل حرم در شادی و در جنب و جوش امشب صوت مناجات علی اکبر آید به گوش فردا تن اکبر شود از ظلم و کین اربا اربا واویلتا واویلتا۲ امشب علی اصغرش باشد در آغوش رباب در خیمه ی آل عبا آب روان گشته نایاب فردا با تیر حرمله از رنج و غم گردد رها واویلتا واویلتا۲ امشب غریبی حسین ابن علی گردد احساس آرامش خیمه هایش برادرش بود عباس فردا دستان عباسش از پیکرش گردد جدا واویلتا واویلتا۲ امشب شب رنج و غم ام المصائب زینب است از سوز غم های فردا جانش از این غم بر لب است فردا در پیش چشم او سرها شود از تن جدا واویلتا واویلتا۲ امشب حسین ابن علی در خیمه در حال دعا دارد حسین حال و هوا راز و نیازش با خدا فردا سر پور زهرا بریده گردد از قفا واویلتا واویلتا۲