eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.7هزار دنبال‌کننده
39 عکس
47 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
"ازم سیری داری از دست من میری آره حق داری آقا جون که ازم روتو میگیری ازم سیری میدونم خیلی دلگیری آره از جانب من بود هر گناهی و تقصیری تقصیر از منه قدرت رو ندونستم مثل روز روشنه قدرت رو ندونستم یا صاحب الزمان الغوث و الامان ... گناه کردم میدونم اشتباه کردم غافل از یاد تو بودم زندگیمو تباه کردم باهام موندی گناه کردم تو پوشوندی به تو پشت کردم اما تو رو ازم بر نگردوندی من باعث شدم طولانی شده دوری بوده عیب از خودم طولانی شده دوری یا صاحب الزمان الغوث و الامان ... گرفتارم ولی عشق تو رو دارم وسط نا امیدی ها به ظهورت امیدوارم میای آقا با تو زیبا میشه دنیا وا میشه با ظهور تو گره از کار عاشق ها دنیا تاریکه عجل في فرج مولا که سحر نزدیکه عجل في فرج مولا یا صاحب الزمان الغوث و الامان ..." =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین_سیب_سرخی دم دیوار بقیع هنوزم از این غم و غصه ها میسوزم امان امان امان میسوزم از این که آفتاب به قبرا میزنه اونکه داغ مادرش رو دیده حسنه وااای دیده یه جنگ نابرار دیده که میزنه کافر به صورت لطیف مادر دیگه نداشته راه چاره دیده رو خاکا ... دیده تو کوچه گوشواره امون از این همه غریبی دلم میسوزه از این حکایت دلم میسوزه از این جسارت امان امان امان نه حرم و بارگاه و گنبدی داره بقیع نه یه شمعی و نه خادمی داره بقیع وااای بقیع پر از گرد و غباره بقیع یه زائرم نداره قسمت بشه برم دوباره یه آرزو دارم تو سینم یه روز با این چشام ببینم سینه زنی شده مدینم امون از این همه غریبی یه روز میزنم به قلب جاده میریم مدینه پای پیاده امان امان امان مدینه هم روزی مثل مشهد الرضا میشه اینو قل میدیم مدینه کربلا میشه وااای یه گنبد طلا میسازیم گلدسته هاشو ما میسازیم یه صحن باصفا میسازیم یه روز صاحب ما پشت سر بقیه الله حسین حسین میگیم انشالله غریب کربلا حسینه (۴) . =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ، مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ ده مرتبه همه باهم بالحجة الهی العفو... (من نمیخوام اذیتتون کنم ولی برا تماشا که نیومدی اومدی با خدا حرف بزنی بلدم هستم کار خودم رو بکنم. رو به قبله بشیند دیگه هم اذیتتون نکنم، اما قربونت برم تو نیمه شب اینجا کشوندنت چهارتا زمزمه الهی العفو.. خودت ضرر میکنی والا من کمیل رو برا دل خودم میخونم نه برا دوربین نه برا کسی اگرم دوربین و چراغ اذیتم بکنه خاموش میکنم.. قدر بدون این ساعتی که افضل ساعت‌های شبانه روز هست، زبانت کار بکنه، قلبت کار بکنه، انشالله با خدا حرف بزنی) شد شب جمعه و دوباره خدا می‌خرد آه و اشک سوز جگر چشم می‌پوشد از خطا و گناه غم ز دل می‌برد به اشک سحر بر در خانه‌ی خدای غفور با دو چشم پراز ستاره بیا گر گنهکاری و خطاکاری توبه کن از خطا، دوباره بیا آمدم تا بگویمت یا رب گر نبخشی گناه را چه کنم گر نبخشی دوباره از ره لطف بنده‌ی روسیاه را چه کنم گر گناهکارم و سیه‌رویم بنده‌ات از خطا پشیمان است واقفی خود تو براینکه دل من خانه‌ی شهیدان است یاد بنیادی و خردپیشه آن همه نورهای روی زمین یاد فرماندهی چو دل آذر یاد دلداده‌ای چو زین الدین گرچه این بنده‌ی گنهکارت نیست بر لطف بی‌حدت لایق امشبی را پناه آورده ام برحریم سلاله‌ی صادق چقدر امشب دلامون مدینه پر میزنه، این ایام دلمون میخواست بین‌الحرمین مدینه کمیل بخوانیم رفت دل یاد حضرت صادق پشت دیوار غم فضای بقیع کاش روزی چنان کبوترها پرکشم باز درهوای بقیع حضرت صادق است دست خدا هشتمین آیه از قبیله‌ی نور حضرت صادق آنکه با نگهش می‌شود سرد شعله‌های تنور به ابوهارون مکی فرمود برو تو تنور خانه بنشین، که به این سهل خراسانی که ادعا کرد آقا شما چرا قیام نمی‌کنید ،شما صدها هزار یار در خراسان دارید... حضرت میخواد امتحانش کنه شروع کرد با او صحبت کردن... ابوهارون مکی توی تنور روشن خانه، چنان با امنیت و آرامش نشسته... این امام صادق نه اینکه اختیار آتش دنیا دست اوست بلکه اختیارآتش جهنم قیامت هم دست اوست فرمود چندتا از اینا داریم گفت آقا یدونه هم از اینا توی خراسان پیدا نمیشه حضرت صادق است دست خدا هشتمین آیه از قبیله‌ی نور حضرت صادق آنکه با نگهش می‌شود سرد شعله‌های تنور گرچه او شیخ این عشیره شده لیک از غصه چشم تر دارد غربتش از مزار او پیداست ارث غربت ز مادرش دارد همین ساعت بود نیمه شب بود که... ز بغض علی بود که باز آتش به جان در افتاد بی عمامه امام رفت ولی همسرش کی به زیر در افتاد الله اکبر دید حیدر در آن شلوغی‌ها فاطمه بین شعله‌ها مانده چادر فاطمه شده خاکی... اینجوری بگم با مقتل درست‌تره... چادر فاطمه شده خونی فاطمه زیر دست و پا مانده قربونت برم این وقت شب نیمه ل شب تو این تاریکی بعضیا تک وتنها اومدن تو این گلزار شهدا سر مزار نشستند... اما دختر پیغمبر تو خونه اش هم حتی امنیت نداره اصلا باور نمی‌کرد اینا وارد خونه بشند باور نمی‌کرد اینا اینقدر جسارت کنند یه آهی پشت در کشید... وَانْصَرَفوا باکین... یه عده گریه‌کنان عقب عقب برگشتند اما وَ بَقيَ... آن نانجیب باقی ماند وَ مَعَه جماعةٌ... وَ رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ وَ رَدَّهُ عَلَيَّ وَ أَنَا حَامِلٌ چنان با سرعت لگد رو به در زد بی‌بی اصلا نتونست عقب‌تر بره چنان بین در و دیوار گیر افتاد... چنان گیر افتاد که صدا زد یا فِضَّةُ خُذینی... من نمیدونم خونه بی‌بی پله داشته یا نه اما از این عبارت میشه فهمید بی‌بی هم از بلندی افتاده... فَسَقَطْتُ لِوَجْهِی.... اما هر طوری بود فضه کمکش کرد از زیر دست و پا بیرونش آورد آخ لا یوم کیومک یاحسین... فقط یه اشاره کافیه، شب زیارتی امام حسین، اگه اهل ناله شدی، ناله‌تو با مادرش گره میزنند اصحابِ تو را زود و بلافاصله کشتند... آفرین اونایی که فهمیدند، روضه مقایسه‌ای هستا... اصحاب تو را زود و بلافاصله کشتند (۲) بر عکس تو را دیر و بافاصله کشتند.... پشت مرکب امام را بردند جان پاکش ز غصه بر لب بود به گمانم ولی در آن هنگام دست بسته به یاد زینب بود
گدای پسر فاطمه ایم ما گداییم گدای پسر فاطمه ایم بوسه زن های عبای پسر فاطمه ایم بنویسید فدای پسر فاطمه ایم گریه کن های عزای پسر فاطمه ایم چشم ما چشمه ای اندازه ی دریا دارد هر چه ما گریه کنیم از غم او جا دارد -- پیرمردی که خدا در سخنش پیدا بود ... زردی برگ گل یاسمنش پیدا بود سنّ بالایش از آن خم شدنش پیدا بود با وجودی که خزان در بدنش پیدا بود ... نیمه شب بر سر سجّاده عبادت می کرد مثل یک عاشق دلداده عبادت می کرد -- ماجرایی که نباید بشود، امّا شد باز هم واژه ی «حرمت شکنی» معنا شد پای آتش به در خانه ی آقا وا شد در آتش زده مثل جگر زهرا شد ... ... ولی این بار در خانه دگر میخ نداشت کار بر سینه ی پروانه دگر میخ نداشت -- تا شکست آینه اش اشک زلالش افتاد با تماشای چنین منظره بالش افتاد تا که وحشت به دل اهل و عیالش افتاد ... باز هم خاطره ای بد به خیالش افتاد ناگهان سنگ دلی آمد و آقا را برد بی عمامه پسر فاطمه را تنها برد -- می دوید آه چه با تب ... نفسش بند آمد پابرهنه ... پی مرکب نفسش بند آمد وسط کوچه ... دل شب ... نفسش بند آمد نه که یک بار ... مرتّب نفسش بند آمد با چنین سرعتی افتادن آقا قطعی است با زمین خوردن او گریه ی زهرا قطعی است -- آهِ بی فاصله اش مرثیه خوانی می کرد اشکِ پر از گله اش مرثیه خوانی می کرد اثر سلسله اش مرثیه خوانی می کرد پای پر آبله اش مرثیه خوانی می کرد ... ... دختری را که یتیم است پیاپی نزنید زخم هایش چه وخیم است! پیاپی نزنید -- عمّه ام در سر بازار ... نگویم بهتر عدّه ای هرزه و بیکار ... نگویم بهتر با دف و هلهله و تار ... نگویم بهتر ناگهان چشم علمدار ... نگویم بهتر تا که او را جلوی نیزه ی سقّا بردند ناله زد آه عمو روسری ام را بردند" محمدفردوسی =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
غزل مصیب داغ شهادت امام صادق علیه السلام از حسین رئوفی یکی می گفت مثل مادرش پشت در افتاده یکی می گفت بین کوچه ها چون حیدر افتاده شبیه عمه اش زینب سرِ بازارهای شام به روی خاک با صورت وَ گاهی با سر افتاده یکی می گفت همچون مجتبی مسموم شد از زهر به خود می پیچد و در ذکر مادر مادر افتاده یکی می گفت تا آتش کشید از خانه اش بالا به یاد خیمه ها و ماجرای معجر افتاده یکی می گفت در بزم شراب اشکش برای چیست؟ یکی می گفت شاید یاد یک طشت زر افتاده یکی می گفت تا شمشیر بالا رفت بر قتلش به یاد کربلا و نحر از پشت سر افتاده گریزِ گریه اش تا گوشه ی ویرانه رفت آن دم که او می دید لرزه بر تن یک دختر افتاده «رئوفی» بس کن این مرثیه را ، تنها بگو کلِ مصیبت های آل الله در یک پیکر افتاده ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(ع) کربلایی ستاره چشمک میزنه تو آسمون باز شب میلاده دل شیعه شاده یمن قدوم حضرت امام رضا عیدی میده حضرت صاحب زمون باز شب میلاده دل شیعه شاده خدا به امام صادق نوه هدیه داده بر سر سجاده میزنم بر باده از خم ولایته حضرت موسی زاده 🌹السلطان امام رضا ع پنجره فولاد شما شفا میده دستای تو امضای کربلا میده تو حرمت فرقی نداره خوب و بد وقتی که لطفت مثل من رو راه میده داره دل هوای تو میخونم برای تو هر چی دارم و ندارم همه به فدای تو میمیرم برای تو میخونه گدای تو میرسه روزی من از جود و سخای تو 🌹السلطان امام رضا ع کاشکی بشم کبوتر ایوون طلات یا گردو خاکی زیر پای زائرات یعنی میشه بگیرم از دست شما برای اربعین امسال یه برات این کبوتر چاهی با دل پر آهی میشه سمت گنبد طلاییه تو راهی منسب تو شاهی برای من ماهی توی قلب من عشقیه که میخواهی مولانا رضاع ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قابل توجه مداحان گرانقدر🌹حاج محمودکریمی در جوانی و توضیحات در خصوص دستگاه خوانی درمداحی ⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ با انگشت مبارک بزن روی کبوترها وارد کانال ۱۰۰۰۰تایی جمع مداحان شوید⏬⏬⏬ 🕊🕊 🕊🕊     🕊🕊🕊 🕊🕊🕊   🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊       🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊          🕊🕊🕊🕊🕊                🕊🕊🕊                🕊 کانالی متفاوت با حضورمداحان تازه کارو حرفه ای شعرای آئینی⏫⏫⏫⏫⏫⏫ ⬇️ اینم لینک ابرگروه ما👌👌گروهی دوطرفه جمع ذاکران آل الله و بروز...موفق باشید⏬⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9