eitaa logo
نوشته
98 دنبال‌کننده
126 عکس
137 ویدیو
2 فایل
احادیث کاربردی سخنان زیبا و کاربردی حکمت
مشاهده در ایتا
دانلود
»: ✅گوسفندى سياه قربان كند و در محلّ ذبح بخواند: «إِلٰهي، بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ آلِهٖ، إلٰهي بِحُرْمَةِ جَبْرَئيلَ، إِلٰهي بِحُرْمَةِ مِيكٰائِيلَ، إلٰهي بِحُرْمَةِ إِسْرافِيلَ، [إلٰهي بِحُرْمَةِ عِزْرائِيلَ] إِلٰهي بِحُرْمَةِ «6» مُحَمَّدٍ وَ عَليٍّ‌ وَ فٰاطِمَةَ الزَّهْراءِ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ، احْفَظْنٰا وَ [احْفَظْ] أَوْلٰادَنٰا وَ أَحِبّٰائَنا وَ أَتْبٰاعَنٰا وَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِنٰاتِ مِنَ الْوَبٰاءِ وَ الطّٰاعُونِ، يٰا حَفِيظُ يٰا حَفِيظُ يٰا حَفِيظُ، أَدْرِكْني يٰا رَسُولَ اللّٰهِ». فيض كاشانى، ج-1رساله-13، ص: 44‌ 📚ادرس کانال: https://eitaa.com/neveshteh313
[مسألة ۲۳: إذا تمكّن من القيام لكن خاف حدوث مرض أو بطء برئه جاز له الجلوس] [۱۴۸۳] مسألة ۲۳: إذا تمكّن من القيام لكن خاف حدوث مرض أو بطء برئه جاز له الجلوس، و كذا إذا خاف من الجلوس جاز له الاضطجاع و كذا إذا خاف من لص أو عدو، أو سبع أو نحو ذلك. الوثقی 🔹هذا، مع أنّ خوف الضرر أمارة نوعية و طريق عقلائي لاستكشاف الضرر الواقعي، فإنّ العقلاء لا يزالون يعاملون مع خوف الضرر معاملة الضرر المقطوع، فكأنّ الضرر محرز بمجرّد الخوف، و عليه فلا مجال للتشكيك في الاستناد إلى دليل نفي الضرر في أمثال المقام. ،الإمام_الخوئي_ ج ۱۴، ص: ۲۴۷ 📚ادرس کانال: https://eitaa.com/neveshteh313
غالباً آقایان یک را از کوه و غیر کوه پیدا می‌کنند و آن را و توی می‌کنند، موقعی که می‌بینند آفتاب می‌زند، بر آن تیمم می‌کنند، و حال آنکه این رمل کوچکترین ندارد، ‌این درست نیست، حتماً باید در تیمم یک غبار در دست باشد و این غبار را بر صورت و بر دست ها بمالد. چرا؟ 🔹بخاطر کلمه «مِنْهُ» ضمیر «مِنْهُ» به صعید بر می‌گردد «فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيدِيكُمْ مِنْهُ» أی من هذا الصعید. ‌ بنابراین،‌کسانی که بر تیمم می‌کنند، تیمم شان باطل است، سنگ صاف اگر کمی خاک نداشته باشد، فایده ندارد، حتماً به قول محقق، ظاهر آیه این است، البته بعضی از مفسّرین «منه» را بیانه می‌گیرند و این (بیانه گرفتن) خیلی بعید است، ظاهراً ضمیر «منه» بر می‌گردد به «صعید». بنابراین، باید خاکی باشد که دارای گرد باشد و الا اگر یک رملی را بشوییم و داخل کیسه کنیم و با آن تیمم نماییم به گونه‌ای که هیچ نوع گردی بردست و صورت ننشیند، چنین تیمیمی باطل است، تیمم رمز نیست، بلکه عبادت است، یعنی خدا می‌خواهد بوسیله وضو و تیمم شما را تطهیر کند، این چه تطهیری است که دستم را بر رمل بزنم، رملی که هیچ گونه گردی و خاکی در آن نیست. 📚ادرس کانال: https://eitaa.com/neveshteh313
🔹در طبیعت بسیاری از اشیا مرکبند . 🔹مثلا آب از اکسیژن و هیدروژن ترکیب شده 🔹بنظر ها آب ، بغیر از این دو عنصر ، جز دیگری ندارد 🔹 چون ابزار علوم تجربی ، آزمایش و تجربه است و تنها اجزایی که کشف شده اند همین اجزا هستند ✅ اما از دیدگاه ، چون نمی توان خواص مرکبات را به خواص اجزا ی شیمیایی انها فرو کاست و نشان داد که خواص انها ، برآیند خواص این اجزاست ، بناچار باید پذیرفت که این خواص ناشی از شی دیگری هستند غیر از اجزای شیمیایی مرکب ، که فیلسوفان آن را می نامند . پس فیلسوف جزء دیگری به اجزای مرکب می افزاید که از طریق و ، قابل کشف نیست و فقط با به وجود آن می توان پی برد . 📚منبع : ، ص:۱۸۰ آب دو جزء تجربی و حسی دارد (اکسیژن، هیدروژن) و جزیی غیر تجربی هم دارد که همان است که منشا همه خواص و آثار آب است . 📚ادرس کانال: https://eitaa.com/neveshteh313
اگر کسي بخواهد ازدواج کند، بايد به اندازه‌ی ضرورت داشته باشد؛ و بتواند خود و زن و بچه‌اش را اداره کند. «اشتراط التمکن من النفقه». و افراد بزرگي مانند شيخ مفيد، شيخ طوسي، ابن زهره، ابن سعيد، ابن ادريس از قدماء و مرحوم علامه هم از متأخرين روي اين بحث پافشاري دارند و بالاخره قول شاذ نيست و يک قول مشهوري در ميان قدماء و متأخرين است. ✅مرحوم محقّق و مرحوم صاحب جواهر قبول ندارند. ✅اينها تمسّک کردند به آيه‌ی شريفه که مي‌فرمايد: (مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلاً أَنْ يَنْکِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَکَتْ أَيْمانُکُمْ) (نساء/25)؛ آن کسانيکه براي نفقه دادن استطاعت ندارند، اگر شد به دنبال کنيزها بروند و اما مُحصنات المؤمنات با اين افراد ازدواج نکنند. ✅يک روايتي هم نقل کرده‌اند و سند روايت خوب است و کفر را معنا کرده و فرموده: «الکفو أن يکون عفيفا و عنده يسار»؛ اينکه از اراذل و اوباش نباشد و امکان نفقه دادن هم داشته باشد. ✅ دليل سومي هم آوردند و گفتند اگر نتواند زن را اداره کند، ضرر است و مي‌گويد اين فرد ازدواج نکند. که مرحوم صاحب جواهر پشت سر اين مي‌فرمايد ولو نقص شرعي هم نباشد اما نقص عرفي هست و کسي که نتواند زنش را اداره کند، نقص عرفي دارد. وقتي نقص عرفي داشته باشد، نمي‌تواند ازدواج کند. ✅ بعد هم دليل آخر را آوردند و فرمودند نفقه قوام نکاح و دوام ازدواج است و نکاح و ازدواج متوقف بر اينست که اين بتواند خود و زن و بچه‌اش را اداره کند، ولو به يک نان و چاي. بالاخره بايد بتواند خودش را اداره کند. 📚ادرس کانال: https://eitaa.com/neveshteh313
✅یک قسمت اعمال خوب ما ، اعمال بد ما، تأثیر دارد در سعادت و شقاوت بچه‌های ما.  ﴿وَ لْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافاً خَافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلاً سَدِيداً﴾  ✅، اگر می‌خواهی عاقبت بچه‌هایتان بخیر بشود متقی باشید. بدان اگر متقی نشدی شقاوت، بدبختی برای بچه‌هایت درست می‌کنی. نگویید آن بچه تقصیر ندارد، اگر بخواهیم مثال بزنیم، این است که یک بابای دیوانه‌ای اتاق را آتش بزند، بزرگترها در این اتاق می‌سوزند، بچه در گهواره هم در اتاق می‌سوزد، بالعکس هم یک اتاق پاک و پاکیزه و منظم و مرتب، بزرگترها استفاده می‌کنند، کوچکترها هم استفاده می‌کنند، ✅قرآن می‌فرماید: اعمال ما در سرنوشت ما که تاثیر دارد در سرنوشت بچه‌های ما هم تاثیر دارد، قرآن می‌فرماید اگر بچه‌هایت را دوست داری متقی باش، اگر بچه‌هایت را دوست داری مراقب زبانت باش 🔹﴿وَ لْيَقُولُوا قَوْلاً سَدِيداً﴾ و بدان اگر لاابالی شدی و آبروی مردم را بردی، این در شقاوت بچه‌ها، در گرفتاری بچه‌هایت تأثیر دارد 🔹چنانچه اگر آدم خیرخواه و خدمت به اجتماع، اگر آدم با اخلاق شدی، در سعادت بچه‌هایت تاثیر دارد، 📚قرآن می‌فرماید فقط مواظب این نباش که مثلا مال 💰و خانه🏢 برای بچه‌هایت بگذاری، نه، بالاتر و بهتر از این، سعادت و شقاوت بچه‌هایت را تأمین بکن. ✅اگر اعمال ما خوب باشد بچه‌های ما عاقبت بخیر می‌شوند. و اگر زبان ما رفتار و کردار ما بد باشد، مال ما شبهه ناک باشد در شقاوت بچه‌ها در گرفتاری بچه‌های ما تأثیر بسزا دارد. و به تجربه هم این مطلب علاوه بر اینکه در قرآن و روایات دارد، به تجربه هم ثابت شده است. 📚ادرس کانال: https://eitaa.com/neveshteh313
✅ سید یزدی فرمودند: قصد قربت در جماعت برای مأموم هم مثل امام معتبر نیست یک استدلال، استدلال خوبی بود، و آن تمسک به اطلاق ادله بود. تمسک به اطلاقِ دلیل برای نفی قید قصد قربت، این، محل خلاف است. در قصد قربت، تمسک به اطلاق محل بحث و کلام و معرکۀ آراء است . ✅استدلال نافین تمسک به اطلاق تقییدِ خطاب شرعی به قصد قربت، ممکن نیست، عقلاً محال است. امکان ندارد که شارع مقدس بگوید: یَجب علیک الصلاة مع قصدِ الامر، قصدِ قربت یعنی قصد امر. چون دور است، توقّف الشیء علی نفسه است برای خاطر اینکه وقتی یک حکمی را بیان میکنند، موضوعِ آن بایستی مفروضُ الوجود باشد. موضوع حکم عبارت است از صلاة با قصد امربه صلاة. چون میگوید که: یَجب علیک الصلاة مع قصدِ الامر. پس قصد امر هم جزء موضوع وجوب است، در حالی که قبل از خطاب صَلِّ،امری وجود ندارد، با همین خطاب امر تحقق پیدا میکند. پس امر که جزء موضوع است، مفروضُ الوجود نیست برای خاطر اینکه همین حالا دارد امر صادر می شود . وقتی تقیید امکان نداشت، اطلاق هم امکان ندارد؛ برای خاطر اینکه: تقابل اطلاق و تقیید، تقابلِ عدم و ملکه است ✅ استدلال قایلین به تمسک به اطلاق مرحوم آقای نائینی یک راهی پیدا میکنند که آن راه را البته مرحوم آقای آخوند قبول ندارند و آن است. مرحوم آقای نائینی میگویند: بله، در خودِ این امر نمیشود قصد امررا اخذ کرد اما شارع مقدس به یک امر دیگری، با یک امر ثانوی ای قصد تقرب را واجب میکند که به آن میگویند یعنی شارع مقدس در تشریع و جعل اصل واجب، همۀ ما یَجب علی المکلّف را جعل نکرده، خودِ وجوب اصل صلاة را مثلاً تشریع کرد، بعددردلیل دیگری می گوید :این صلاة لابُدّ أن یکون مع قصد القربة. این میشود متمِمُ الجعل ✅ استدلال ایت الله خویی این که گفتید اخذ قصد امر، در دلیل امکان ندارد؛ اشتباه است . اجمالاً این است که: میگویید: قصد امر متوقف است بر وجود موضوع قبل از اینکه این امر صادر بشود. در حالی که اینجا ایجاب قصد امر قبل از وجودِ خود امر نیست، با خود امر می آید. اشکال این بود. جوابش این است که: بله، بایستی فرض بشود وجود موضوع قبل از حکم، اما وجود موضوع در مقام شارع و مقام تشریع یا در مقام عمل مکلّف. بله، در مقام عمل، وقتی مکلّف میخواهد به این حکم عمل بکند، باید قبل از این که نوبت عمل به این حکم برسد، موضوع باید محقق باشد. اینجا هم موضوع محقق است، قبل از اینکه بخواهید نماز بخوانید، امر صادر شده است. این که بگویید عقلاً محال است؛ نه، اگر به وجدان خودتان مراجعه کنید-برهان عقلی هم وجود دارد،-می بینید نه، محال نیست. هیچ اشکالی ندارد شارع مقدس بگوید: ای مکلّف! بر تو واجب است این عملی را که الآن میگویم انجام بدهی با قصد امتثال همین حرفی که الآن دارم میزنم انجام بده. هیچ محذوری از این لازم نمیآید، امر محالی لازم نمیآید. ✅بنابراین، بحث های تحلیلی و ذهنی و به یک معنا تخیّلی در این مسائل را نباید وارد فقه کرد ✅این ها غالباً مقایسه میکننداموراعتباری را باامور حقیقی و موجودات خارجی!که اینها قابل مقایسه نیستند
: میتوان فرض کرد که تقابل اینها از قبیل تقابل عدم و ملکه نباشد. تقابل اطلاق و تقیید میتواند تقابل تضاد باشد؛ برای خاطر اینکه اطلاق، عدمُ التقیید نیست، اطلاق عبارت است از کونُ المذکور فی الدلیل تمامَ الموضوعِ للحکم «13»میشود، این است که: اینها غالباً مقایسه میکننداموراعتباری را باامور حقیقی و موجودات خارجی!که اینها قابل مقایسه نیستند، نمیخواهیم در این زمینه بحث را ادامه بدهیم. بنابراین، این که گفتند محال است تقیید خطاب شرعی به اعتبار قصد امر، نه، این هیچ محال عقلی نیست، چیزی است ممکن.هذا اوّلاً، ثانیاً اگرفرض کردیم که محال است، استحاله را قبول کردیم؛ این که گفتند: وقتی تقیید ممکن نشد، اطلاق هم ممکن نیست، بخاطر اینکه تقابل بین اینها تقابلِ عدم و ملکه است، یعنی: اطلاق، عدمُ التقیید است فیما أمکَن التقیید. اشکال این حرف این است، اولاً: میتوان فرض کرد که تقابل اینها از قبیل تقابل عدم و ملکه نباشد. تقابل اطلاق و تقیید میتواند تقابل تضاد باشد؛ برای خاطر اینکه اطلاق، عدمُ التقیید نیست، اطلاق عبارت است از کونُ المذکور فی الدلیل تمامَ الموضوعِ للحکم. این، معنای اطلاق است. وقتی میگوید: أعتِق رقبة، اطلاق معنایش این است که: رقبه، تمام الموضوع برای حکم است. قید دیگری ندارد. تمامُ الموضوع بودن، معنای اطلاق است. که این موضوع، یا عنوانی که در دلیل ذکر شده است، هذا تمامُ الموضوع للحکم. تقیید این است که: نه، این، تمام الموضوع نیست، بلکه یک جزء دیگری هم موضوع دارد و آن وجود فلان شیء یا عدم وجود فلان شیء است. این، معنای تقیید است. ✅بنابراین، تقابل این دو با همدیگر تقابل دو امر وجودی است، دو شیء وجودی است که با همدیگر تضاد دارند. اطلاق تمامُ الموضوع بودن موضوع است، تقیید بعضُ الموضوع بودن است، تقابلشان تقابل تضاد است. بنابراین، اینکه مسلّم گرفتند که تقابل اینها از باب عدم و ملکه است؛ نخیر، تقابل عدم و ملکه نیست . : بر فرض اینکه تقابل عدم و ملکه باشد، مرحوم آقای خوئی یک حرف خوبی دارند، میگویند: اگر تقابل عدم و ملکه هم باشد، اینطور نیست که وقتی یک طرف نبود، حتماً طرف دیگر هم نباشد. در همۀ عدم و ملکهها اینطور نیست. مثلاً علم و جهل، تقابلشان تقابل عدم و ملکه است، جهل یعنی: عدمُ العلم در جایی که علم ممکن است، و الّا به دیوار که نمیگویید جاهلٌ، به انسان میگویید جاهلٌ. یعنی در جایی که یُمکن أن یکون عالماً. وقتی که علم نبود، میشود جهل. پس جهل و علم، تقابلشان تقابل عدم و ملکه است. آیا شما علم به کُنهِ وجود حق تعالیدارید؟ حتماًندارید، آیا جهل هم ندارید؟ وقتی علمبه ذات حق ممکن نبود، باید جهل همممکننباشد، عدم و ملکه استدر حالی که اسناد جهل صحیح است. بنابراین، در عدم و ملکه اینطور نیست که حتماً وقتی یک طرف نبود، آنطرف دیگر هم باید نباشد ✅بنابراین، این که گفته اند: چون تقیید ممکن نیست، اطلاق هم ممکن نیست؛ این از آن حرفهایی است که قابل قبول نیست، در بخشهای مختلفش اشکال بر آن وارد میشود. ✅ بنابراین، هیچ اشکالی ندارد که ما بگوییم که از ادلۀ جماعت استفاده میکنیم عدم اعتبار قصد قربت را در جماعت، چه امام، چه مأموم. ؟ 📚ادرس کانال: https://eitaa.com/neveshteh313
✅. وَ ایْمُ اللهِ، مَا کَانَ قَوْمٌ قَطُّ فِی غَضِّ نِعْمَة مِنْ عَیْش فَزَالَ عَنْهُمْ إِلاَّ بِذُنُوب اجْتَرَحُوهَا، لاَِنَّ (اللهَ لَیْسَ بِظَلاَّم لِلْعَبِیدِ). ✅وَلَوْ أَنَّ النَّاسَ حِینَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ، وَ تَزُولُ عَنْهُمُ النِّعَمُ، فَزِعُوا إِلَى رَبِّهِمْ بِصِدْق مِنْ نِیَّاتِهمْ، وَ وَلَه مِنْ قُلُوبِهمْ، لَرَدَّ عَلَیْهِمْ کُلَّ شَارِد، وَ أَصْلَحَ لَهُمْ کُلَّ فَاسِدِ. ✅به خدا سوگند! هرگز ملتى که در ناز و نعمت مى زيستند نعمتشان زوال نيافت، مگر بر اثر گناهانى که مرتکب شدند ; زيرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمى دارد ✅و اگر مردم هنگامى که بلاها بر آن نازل مى شود و نعمت ها از آنان سلب مى گردد با صدق نيّت در پيشگاه خدا تضرّع کنند و با قلب هاى پر از عشق و محبتِ به خدا، از او درخواست نمايند، به يقين آن چه، از دستشان رفته به آنان باز مى گردد و هر خرابى را براى آن ها اصلاح مى کند. ۱۷۸ 📚ادرس کانال: https://eitaa.com/neveshteh313
✅خبر واحد بملاک اطمینان حجت است اگر اطمینان به صدور خبر و اطمینان به این که ، آنچه فهمیده ایم از روایت ، مورد نظر امام بوده است پیدا کنیم ، در این صورت حجت هستند . ✅ولی اگر ظن به سند و ظن به این پیدا کنیم که ان چه فهمیده ایم ، مراد و منظور امام علیه السلام است ، در این صورت خبر واحد حجت نیست . ✅چرا ؟ ✅چون در بین ادله ی خبر واحد ، دلیلی نیافتیم ، که آن را تعبدا حجت کرده باشد . 📚ادرس کانال: https://eitaa.com/neveshteh313
🌸كسي كه از خـرد خويش بهره مند نگردد براي پند گـرفتن از عـقل و فكر ديگران عاجزتر اسـت، كـه آن غائب براي كمك كردن از عـقل حاضـر او نـاتوان تر است . 🌺وَ مَنْ لَا يَنْفَعُهُ حَاضِرُ لُبِّهِ فَعَازِبُهُ عَنْهُ أَعْجَزُ وَ غَائِبُهُ أَعْوَز 📚ادرس کانال: https://eitaa.com/neveshteh313
🌹. در بعضی از روایات ائمه (علیهم‌السّلام) سؤال کردند چطور ما دعا می‌کنیم خدا جواب نمی‌دهد؟ 🌷فرمودند: «لِاَنَّکُمْ تَدْعُونَ مَنْ لَا تَعْرِفُونَه‌» 🌷؛ شما خدا را نمی‌خوانید اصلاً نمی‌دانید چه کسی را می‌خوانید! 🌷این است که فرمود در اواخر سوره مبارکه «یوسف» که  🌷﴿وَ مَا یُؤْمِنُ اَکْثَرُهُم بِاللَّهِ اِلّا وَ هُم مُشْرِکُونَ﴾؛ 🌷اکثر مؤمنین گرفتار شرک‌اند، 🌷 معلوم می‌شود چیزی دیگر می‌خواهند، خدا را نمی‌خواهند. 🌷اگر کسی خدا را بخواهد، یقیناً مستجاب می‌شود.  📚ادرس کانال: https://eitaa.com/neveshteh313