۱ - چه شد که تصمیم گرفتید وارد حوزه شوید؟ در آن زمان در چه مقطعی تحصیل میکردید؟
مدرک دیپلم را گرفته بودم ازدواج کرده بودم. از دوره راهنمایی و دبیرستان خیلی دوست داشتم دروس دینی را بخوانم. تا آن موقع از حوزه چیزی نشنیده بودم؛ نمیدانستم حوزه خواهران در اراک هم وجود دارد. یکی از اقوام من که خانهشان اطراف حوزه بود و ایشون هم تمایل به ثبت نام داشتند به من پیشنهاد دادند. من هم از گذشته در عقبه ذهنیام خیلی دروس دینی و علوم دینی را دوست داشتم و حوزه را زیاد نمیشناختم. خیلی خوشحال شدم و استقبال کردم و با ایشون ثبت نام کردیم. آزمون دادیم و قبول شدیم. خیلی خیلی خوشحال شدم. آن زمان دختری دو ساله داشتم و خیلی خوشحال بودم که در اطراف ما حوزه و مدرسه علوم دینی است. در مورد اینکه حوزه چیست و چه اتفاق هایی در آن میافتد و قرار است به کجا برسیم هم اطلاعاتی نداشتم.
۲- در کدام حوزه تحصیل کردید؟
در اراک فقط حوزه الزهرا بود و حوزههای دیگر هنوز افتتاح نشده بود و چون نزدیک حوزه الزهرا بودیم در همان حوزه ثبت نام کردم.
۳-بارزترین ویژگی دانشآموزها و طلبههاتون چیه که شما رو خیلی خوشحال و امیدوار میکنه؟
این که در سن نوجوانی و در این وضعیت اجتماعی بچهها حوزه را انتخاب کردند. با اینکه خیلی چیزها برایشان تثبیت نشده بود، ولی عشق به امام زمان، عشق به علوم دینی و عشق به حوزه، عشق به دین و عشق به اسلام دارند. توی سنی که خودنمایی جزء بارزترین ویژگی خانمهاست و یکسری مسائل دیگر؛ با وجود اینها وارد حوزه شدند و این راه را انتخاب کردند. این واقعاً برای من دوست داشتنی است.
۴-دوران طلبگی در در سالهای ابتدایی طلبگی شما چه تفاوتهایی با طلبگی این سالها دارد؟
به طور کلی کل جامعه و کل مردم نسبت به سالهای پیش از لحاظ فرهنگی خیلی عوض شده، به خصوص فرهنگ حجب و حیا چه گفتاری و چه رفتاری. به خصوص احترام به بزرگتر و احترام به سالمندان و احترام به استاد. درتقریباً بیست سال پیش که وارد حوزه شدیم خیلی غلیظتر بود؛ نه تنها در حوزه بلکه در کل سطح جامعه این حجب و حیایی که خانمها داشتند در گفتار و رفتارشان خیلی زیاد بود. ولی الان این حجب و حیا در هر زمینه پایین آمده و فرهنگ بیگانه و فضای مجازی تاثیر زیادی گذاشته. حوزه هم از این خطر در امان نبوده و تاثیراتی هم برای حوزه داشته.
۵- اگر بخواهید یک طلبه واقعی رو توصیف کنید سه ویژگی اصلی را در چه چیزی میبینید؟
ایمان، تقوا و شجاعت.
۶- از چه سالی مدیر ریحانه النبی هستید؟
سال ۱۳۹۶ تا سال ۱۳۹۹ معاون آموزش بودم و از سال ۱۳۹۹ تاکنون مدیر حوزه مدرسه ریحانه النبی هستم.
۷- زیباترین اتفاقی که در سالهای مدیریتتون افتاده چه بوده؟
یک روز بچههای پایههای اول را دیدم خیلی میرن و میان و به حرف من گوش نمیدن. من هم خیلی مشکوک شدم، چون پیوسته در حال رفت و آمد بودند، در حالی که میدانستند من چقدر حساسم که بدون اجازه کسی بیرون نرود. با یکی دو نفرشان خیلی دعوا کردم و آنها عذرخواهی کردند. یک ساعت بعد یکی از بچهها گفت: «خانم جلالی کارتون داریم» و من رفتم سر کلاسشون و فهمیدم اون روز تولد من بوده. بچهها به خاطر این میرفتند و میآمدند که هدیه بخرن، برف شادی بخرن، گل و کیک بخرن، برای اینکه من را خوشحال کنند. ولی اون روز من خیلی باشدت بالایی دعوا کردم و حسابی شرمنده شدم، پیش بچه ها هم گریه کردم. پیش خودم گفتم بچهها خیلی زحمت کشیدند حتی حاضر بودند دعواهای من رو تحمل کنند.
۸- به عنوان یک زن و مادر تحصیلکرده و شاغل چگونه توانستید تمام این مسئولیتها را به خوبی انجام دهید طوری که یکی، مانعی برای دیگری نشود؟
حالا این که من بخوام بگم که یک مادر موفقم و هیچ اشکالی ندارم، تعریف و تمجید بیخود است. قطعاً من هم نواقصی دارم. ولی به نظر من کسی میتونه توی زندگی موفق باشه، چه خانم و چه آقا، در قشر خانواده یا اجتماع، که یک برنامهریزی و یک هدف داشته باشه. یک برنامهریزی برای کوتاه مدت و هم برای بلندمدت برایش مشخص باشه. ما مجبوریم که به همه کارها برسیم و یک ناملایماتی پیش رو ما قرار داره که باید صبر کنیم و حوصله داشته باشیم. آستانه تحمل را بالا ببریم و همچنین یک برنامهریزی دقیق و نظم در کار داشته باشیم.
۹- به عنوان آخرین سوال، این سالها رو چطور ارزیابی میکنید.
خیلی زود گذشت. خیلی زیبا بود. اگر به من بگویند که برگردی به چند سال قبل باز هم همین راه را انتخاب میکنی؟ قطعاً همین راه را انتخاب میکردم و با اعتماد و اعتقاد و جدیت بیشتر با تلاش بیشتر ره رو همین راه میشدم. این چند سال هم بسیار شیرین بود. سختیهایش برایم شیرین بود. حتی کمبودهایشان برایم شیرین بود.
از ایشان تشکر کردم و خواستم که پشت میزشان برگردند تا عکس بگیرم. همین عکسی که میبینید.
مصاحبه و تنظیم: طلبه جوان #نرگس_امیری
#مصاحبه با استاد اکرم جلالی
@Noorestan_ir
نامهای به مامان
#داستانک
سلام مامان
تو برای من یک مامان واقعی هستی. وقتی سالها پیش من را به تو هدیه دادند، خیلی ذوق داشتی گونهام راببوسی. آن شد اولین بوسهی عمرم و تو از آن موقع شدی مادر من.
به خاطر لباس ترمهی آبیام اسمم را گذاشتی ترمه. بعد از آن هم شدم ترمهی مامان. شبها با صدای لالایی کودکانهات میخوابیدم. همهی مهمانیها من هم به عنوان دخترت دعوت میشدم.
روز اول مدرسهات ماجرایی داشتیم به خاطر من اما کم کم عادت کردی به نبودم در مدرسه.
حول و حوش هشت سالگی به بعد به مادر جون گفتی برایم روسری بدوزد. روسری سرم گذاشتی. موهای طلاییام را زیرش قایم کردی و در گوشم گفتی: «از این به بعد موهای خوشگلت رو نباید هر کسی ببینه.»
با هم به مسجد میرفتیم و نماز میخواندیم و تو کمکم بزرگ و بزرگتر شدی. دیگر دغدغههایت کمتر اجازه میدادند سمت من بیایی. سالی یکی دو بار محکم بغلم میکردی و با من درددل میکردی و دوباره توی قفسهی کتابخانه جلوی چشمانت میگذاشتی.
تا اینکه ازدواج کردی. آن موقع استرس داشتم نکند یادت برود که من هم هستم؛ ولی وقتی من را دیدی لبخند نازی زدی و گفتی: «مگه میشه آدم دخترش رو یادش بره.»
مامان حالا تو قرار است تا یک ماه دیگر مامان واقعی بشوی. یک گل دختر ناز برای تو و یک مامان جدید برای من. خانهی من هم از این به بعد توی کمد گل دختر تو خواهد بود. یک وقت نگران نباشی؛ قول میدهم دختر خوبی برای مامان جدیدم باشم.
نویسنده: #نرگس_امیری
#روز_دختر مبارک 🌼🍃
@Noorestan_ir
امشب حرم حال و هوای دیگری دارد. شب میلادتان، صحنهای زیبایت را چراغانی کردهاند؛ مطمئنم مشهدیها امشب آسمان را در صحن مینگرند.
امشب حرم پر از زائران و مجاوران امام رضایی است که دلشان را محکم به ضریحت گره زدهاند و زمزمهوار با شما سخن میگویند. حتما غروب امروز نقارهزنی صفای دیگری داشته. کبوترها امشب همه به سمت گنبد نورانیت پناه میبرند.
امشب بهشت ایران جنة النعیم جهان است.
ما هم دلهایمان را روانهی مشهد کردهایم. آقای مهربانی از اینجا به شما سلام میدهیم. ما اینجاییم آقا ولی دلمان در مشهد رضا، در عطر وجود مهدی زهراست.
#نرگس_امیری
@Noorestan_ir
🔸بسم الله الرحمن الرحیم 🔸
📚موفقیت در یک روز
یک روز مانده به امتحان. اول از همه باید تلفن همراهم را در صندوقچه هزار قفل بگذارم و کلیدهایش را قورت بدهم، در را ببندم و مثل زندانیها این یک روز را زندگی کنم تا بتوانم این ریاضی بیخود را پاس کنم.
اصلا ریاضی درس نیست که بچه بازی است. من هم که بزرگ شدم. x و y قایم میشوند و تو باید در به در و کوچه به کوچه دنبالشان بگردی.
اصلا به من چه که یک تاس را میاندازی چقدر احتمال دارد عدد شش بیاید، والا اگر به شانس من باشد که احتمالش صفر است.
حالا وقت این حرفها نیست. با خودم فکر میکنم: «ترم اول رو که لب مرزی ده گرفتم این ترم اگه بیست بگیرم اوم اوم میانگینش میشه هفده. خب این امیدواری اول. حالا که کتابم رو باز کردم بوی نویی کاغذ حالم رو بهتر کرد اینم از امیدواری دوم. با این دو تا امیدواری پیش به سوی بیست.»
بدون برنامهریزی که نمیشود کاری کرد؛ به قول جان وودن: «کسانی بهترین نتایج رو کسب میکنند که از فرصتها بهترین استفاده را میکنند.» من که همیشه دنبال بهترین نتیجه هستم پس باید با برنامهریزی، بهترین نتیجه را رقم بزنم.
شروع به برنامهریزی میکنم: «خودکار قرمز فقط برای مسئلههای فصل اول، خودکار بنفش فصل دوم، فصل سوم هم خودکار سبزه، فصل چهارم هم خودکار آبی، فصل پنجم هم خودکار صورتی، فصل ششم هم خودکار طلایی، اینم از یک چینش جانانه.» دستهایم را بهم میکوبم و به چینش بینظیرم نگاه میکنم.
دنبال دفتر مناسبی میگردم. با خودم میگویم: «از بین دفترها دفتر سیمی قشنگه. باید از توی انباری پیداش کنم. انباری هم که همیشه درش خرابه. به گمانم باید خودم برای درست کردنش دست به آچار شم، ولی عجب کار سختیه.»
در انباری بالاخره درست میشود. به اطراف نگاه میکنم. «دیگه جای خرابی چیزی تو خونه نیست؟ ولش کن خیلی درست کردن در خستهام کرد، شب رو که کامل بیدارم پس الان میتونم یک چرت کوچولو بزنم که با انرژی بیشتر دم غروب شروع کنم.»
احتمالا میتوانید باقی ماجرا را حدس بزنید اما من تصمیم گرفتم از ترم بعد که اتفاقا شنبه آغاز میشود شروع کنم و اینبار بهتر درس بخوانم.
🖋️ #نرگس_امیری
#داستانک
#امتحان
#طنز
@Noorestan_ir
آب جاری هیچ گاه نجس نمیشود چون حرکت دارد چون به جریان افتاده؛ ماهم اگر حرکت نداشته باشیم و اگر به جریان نیفتیم، استعدادهایمان و تمام نیروهایمان میگندد.
#نرگس_امیری
@Noorestan_ir
🔴دسترسی سریع به مطالب:
✨مطالب آموزشی کانال👇
#آموزش_نویسندگی
#فاطمه_رستمزاده
#لغت_نامه_شخصی
#ایده_پردازی
#شخصیت_پردازی
#زاویه_دید
#نوشتن_با_حواس_پنجگانه
#افزایش_دایره_واژگان
#توصیف_مکان
#بازبینی
#بازنویسی
#پیش_نویس
#کپشن_نویسی
#خشکی_قلم
#برنامه_ریزی
#سبک_زندگی_یک_نویسنده
#توسعه_فردی
نظرات شما خوبان👇
#صدای_شما
#ارتباط_با_ما
برشهای خوبی از کتابهای خوب👇
#لقمهای_از_یک_کتاب
معرفی آثار و کانال دوستان نورستان👇
#معرفی_آثار_اعضای_کانال_نورستان
تجربههای نویسندگی 👇
#زندگی_نویسندگی_من
نویسندگان نورستان👇
#فائزه_مرادی
#رقیه_بابایی
#فاطمه_فرمانی
#نرگس_امیری
#نرگس_بهرامی
#الهه_سادات_بنیجمالی
#زینب_خان_آبادی
#مینا_محمدی
#بهار_اسکندری
#فاطمه_سادات_صادقی
#شایسته_قادری
#زهرا_تقوائی_راد
#فاطمه_رستمزاده
#ساجده_روستا
#فریما_سادات_شریفی