88.12.5.mp3
22.37M
🔴 #نشست_هاي_علمي
🏫 #مجمع_عالي_حكمت
📅 5 اسفند 1388
#استاد_عشاقی
📖 موضوع: تحليل گزاره هاي حقيقي (1)
#گزارههاي_حقيقيه
@oshaghierfan
نکاتی درباره گزاره های حقیقیه.pdf
138.9K
🖌 عنوان مقاله: نكاتي درباره گزاره هاي حقيقيه 🍀
#استاد_عشاقی
#مقالات
#گزارههاي_حقيقيه
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
046 P60 - S 18.mp3
12.94M
📕 #اسفار
#جلد_ششم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه چهل و ششم
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 60 سطر 18
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
054 P 100 - S 8.mp3
10.01M
📕 #مقدمه_قيصری_بر_شرح_فصوص_الحكم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه پنجاه و پنجم
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص100س 8
اصلاح شد
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
054 P 99 - S 10.mp3
9.46M
📕 #مقدمه_قيصری_بر_شرح_فصوص_الحكم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه پنجاه و چهارم
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص99س 10
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🖌موضوع : برهانهايي بر وحدت شخصي وجود
🔴 برهان بر اساس امتناع ذاتي هر معدوم
🔷 (1) «هر معدومي، ممتنع الوجود بالذات است»
از دو روش گزاره (1) قابل اثبات است.
🔸 روش اول: (هر عدم «ممتنع الوجود بالذات»، موجود است)؛ چون خود «ممتنع الوجود بالذات» به خاطر امتناع وجود، موجود نیست؛ در این صورت اگر عدم آن هم موجود نباشد، لازم میآید که نه «ممتنع الوجود بالذات» و نه نقیضش، يعني (عدم «ممتنع الوجود بالذات»)، هیچ کدام موجود نباشند، که این ارتفاع نقیضین از متن واقع است، و باطل و محال است؛ پس حال که خود «ممتنع الوجود بالذات» موجود نیست، باید عدم «ممتنع الوجود بالذات» موجود باشد؛ عكس نقيض گزاره اخير اين است كه «هر معدومي، ممتنع الوجود بالذات است».
روش دوم:
🔸(هر عدم «ممتنع الوجود بالذات»، محقق و موجود است) زيرا اگر موجود نباشد، باید معدوم باشد؛ اما معدوم بودن عدم چیزی، ملازم است با موجود بودن خود آن چیز؛ چون عدم عدم چیزی، ملازم با وجود و ثبوت آن چیز است؛ زیرا اگر نه وجود آن چیز موجود و محقق باشد و نه عدمش، ارتفاع نقیضین لازم میآید؛ پس معدوم بودن عدم «ممتنع الوجود بالذات» ملازم است با موجود بودن «ممتنع الوجود بالذات»؛ حال آن که ممتنع الوجود بالذات ممکن نیست موجود باشد؛ و گرنه ممتنع الوجود نخواهد بود؛ بنابراين بايد گفت كه (هر عدم «ممتنع الوجود بالذات»، موجود است) عكس نقيض گزاره اخير اين خواهد بود كه «هر معدومي ممتنع الوجود بالذات است».
تا اينجا با دو بيان اثبات شد درستي گزاره (1) 🔻«هر معدومي ممتنع الوجود بالذات است»🔺.
🔷حال ميگوييم (2) : «هر چه ممتنع الوجود بالذات نباشد واجب الوجود بالذات است»؛
زيرا اگر «واجب الوجود بالذات» نباشد بايد ممكن الوجود باشد ولي اگر چيزي كه ممتنع نيست، ممكن الوجود باشد در صورت معدوميت اين ممكن، اين معدوم، ممكن است نه ممتنع الوجود بالذات؛ حال آن كه طبق گزاره (1)، هر معدومي «ممتنع الوجود بالذات» است؛ و اين خلف فرض و تناقض است؛ پس گزاره (هر چه «ممتنع الوجود بالذات» نباشد، «واجب الوجود بالذات» است) درست است؛ يعني همين كه حقيقتي، ممتنع بالذات نبود حتما واجب الوجود بالذات است؛ و بنابراين واقعا چيزي با حقيقت امكاني، موجود و محقق نخواهد بود .
🔴 و چون «واجب الوجود بالذات» هيچ تكثري ندارد، نه تكثر تبايني و نه تكثر تشكيكي؛ پس هر چه «ممتنع الوجود بالذات» نباشد، فقط همان موجود واجبي است كه در جلوههاي گوناگون ظاهر ميگردد.
#برهانهاي_وحدت_شخصي_وجود (15)
#توحيد_عرفاني
#وحدت_شخصي_وجود
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
87.10.25.mp3
20.28M
📕 #نشست_هاي_علمي
🏫 #مجمع_عالي_حكمت
📅 25 دي 1387
#استاد_عشاقی
📖 موضوع: توجيه واقعي بودن كثرات در فرض وحدت شخصي وجود
#تبيين_وحدت_شخصي_وجود
#توحيد_عرفاني
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
047 P61 - S10.mp3
12.11M
📕 #اسفار
#جلد_ششم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه چهل و هفتم
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 61 سطر 10
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
056 P 102 _ S 1.mp3
7.83M
📕 #مقدمه_قيصری_بر_شرح_فصوص_الحكم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه پنجاه و ششم
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص102س 1
اصلاح شد
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
048 P62 - S 17.mp3
15.36M
📕 #اسفار
#جلد_ششم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه چهل و هشتم
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 62 سطر 17
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
057 P103 - S 12.mp3
9.48M
📕 #مقدمه_قيصری_بر_شرح_فصوص_الحكم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه پنجاه و هفتم
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص103س 12
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🖌 يادداشتي در باب اميرالمومنين علي ع
🔵 موضوع: تجلي حقيقت حضرت اميرالمؤمنين در صورت همه انبياء :
🔸از فضائل حضرت مولي الموحدين أميرالمؤمنين، اين است كه همه انبياء گذشته جلوههاي حقيقت آن حضرت بودهاند؛ اين نكته از زيارتي كه مجلسي آن را در بحار (ج 26، ص 16) از شيخ مفيد و سيد بن طاووس؛ و نيز محدث قمي در مفاتيح الجنان به عنوان زيارت ششم آن حضرت نقل كرده، قابل استنباط است.
🔸 در فرازي از اين زيارت زائر ، ابتدا آن حضرت را با عناويني كه مشخصا بر آن حضرت انطباق دارد خطاب ميكند؛ مثل
«أَخِي رَسُولِ اللَّهِ» (برادر رسول خدا)، «ابْنِ عَمِّهِ» پسر عمو رسول خدا)، «زَوْجِ ابْنَتِهِ» (شوهر دختر رسول الله)، «الْمَخْلُوقِ مِنْ طِينَتِهِ» (خلق شده از طينت رسول خدا) ؛
و سپس آن حضرت را با اوصافي مثل
«الْأصل الْقَدِيمِ»،
«الْفَرْعِ الْكَرِيمِ»
و «الثَّمَرِ الْجَنِيِّ»
(ريشه كهن، شاخه با كرامت، و ميوه رسيده)
خطاب ميكند و در دنباله عبارت، آن حضرت را با نام و لقب معروفش ياد كرده به او سلام ميدهد «السَّلَامُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ عَلِيٍّ»؛ سپس زائر با عناويني مثل
«شَجَرَةِ طُوبَى» و «سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى»
به آن حضرت سلام ميكند. و اشاره ميكند كه درخت طوبي و سدره المنتهي همان حقيقت اميرالمؤمنين است كه در صورت اين دو درخت بهشتي ظاهر ميگردد؛
🔸در ادامه زائر، بعد از سلام به عناوين انبياء، باز با عناويني مثل
«وَالِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهَارِ»، «حَبْلِ اللَّهِ الْمَتِينِ»، «أَمِينِ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ خَلِيفَتِهِ»، «أَخِي الرَّسُولِ»
و «زَوْجِ الْبَتُولِ» كه قطعا مصداقش حضرت اميرالمؤمنين است به آن حضرت سلام ميكند.
🔶روشن است وقتي مراد از صدر و ذيل اين فراز از زيارت قطعا، حضرت اميرالمومنين است بايد گفت مراد از عناوين ذكر شده بين اين صدر و ذيل كه همان عناوين انيياء است مثل
«آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ وَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ وَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ وَ مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ وَ عِيسَى رُوحِ اللَّهِ وَ مُحَمَّدٍ حَبِيبِ اللَّهِ ...» باز همان حضرت اميرالمومنين است كه در جلوه اين انبياء تجلي كرده است نه اين كه بين اين صدر و ذيل ناگاه خطاب از آن حضرت منصرف شده و متوجه به انبياء با هويت مغاير باشد؛
اين با هماهنگي قطعات يك فراز كه مراد از صدر و ذيلش قطعا اميرالمؤمنين است سازگاري ندارد، و موجب آشفتگي در معناي يك فراز ميشود؛
🔸بنابراين مراد از عناوين انبياء كه بين آن صدر و ذيل ذكر شده اين است كه همان گونه كه درخت طوبي و سدره المنتهي جلوههاي حقيقت آن حضرتاند، اين انبياء نيز همه جلوههاي گوناگون حقيقت نوراني آن حضرتاند؛ و ازين بالاتر اين كه در ادامه زيارت، آن حضرت با عناويني كه از اسماء خداوند مثل «اسْمِ اللَّهِ الرَّضِيِّ» و «عليّ» و «حكيم» مورد خطاب واقع ميشود؛ و به زائر تفهيم ميشود كه آن حضرت نه تنها در صورت همه انبياء تجلي كرده بلكه او از تجليات اسماء الله است؛
🔸ازينرو مناسب است ما نيز در اين ايام شهادت با همين عناوين به آن حضرت سلام دهيم و بگوييم:
«السَّلَامُ عَلَى أَخِي رَسُولِ اللَّهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ وَ زَوْجِ ابْنَتِهِ وَ الْمَخْلُوقِ مِنْ طِينَتِهِ السَّلَامُ عَلَى الْأصل الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيمِ السَّلَامُ عَلَى الثَّمَرِ الْجَنِيِّ السَّلَامُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ عَلِيٍّ السَّلَامُ عَلَى شَجَرَةِ طُوبَى وَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى السَّلَامُ عَلَى آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ وَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ وَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ وَ مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ وَ عِيسَى رُوحِ اللَّهِ وَ مُحَمَّدٍ حَبِيبِ اللَّهِ وَ مَنْ بَيْنِهِمْ مِنَ الصِّدِّيقِينَ وَ النَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً السَّلَامُ عَلَى نُورِ الْأَنْوَارِ وَ سَلِيلِ الْأَطْهَارِ وَ عَنَاصِرِ الْأَخْيَارِ السَّلَامُ عَلَى وَالِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهَارِ السَّلَامُ عَلَى حَبْلِ اللَّهِ الْمَتِينِ وَ جَنْبِهِ الْمَكِينِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلَامُ عَلَى أَمِينِ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ خَلِيفَتِهِ وَ الْحَاكِمِ بِأَمْرِهِ وَ الْقَيِّمِ بِدِينِهِ وَ النَّاطِقِ بِحِكْمَتِهِ وَ الْعَامِلِ بِكِتَابِهِ أَخِي الرَّسُولِ وَ زَوْجِ الْبَتُولِ وَ سَيْفِ اللَّهِ الْمَسْلُولِ السَّلَامُ عَلَى صَاحِبِ الدَّلَالاتِ وَ الْآيَاتِ الْبَاهِرَاتِ وَ الْمُعْجِزَاتِ الْقَاهِرَاتِ وَ الْمُنْجِي مِنَ الْهَلَكَاتِ الَّذِي ذَكَرَهُ اللَّهُ فِي مُحْكَمِ الْآيَاتِ فَقَالَ تَعَالَى وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ السَّلَامُ عَلَى اسْمِ اللَّهِ الرَّضِيِّ وَ وَجْهِهِ الْمُضِيءِ وَ جَنْبِهِ الْعَلِيِّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ».
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram