87.10.25.mp3
20.28M
📕 #نشست_هاي_علمي
🏫 #مجمع_عالي_حكمت
📅 25 دي 1387
#استاد_عشاقی
📖 موضوع: توجيه واقعي بودن كثرات در فرض وحدت شخصي وجود
#تبيين_وحدت_شخصي_وجود
#توحيد_عرفاني
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
047 P61 - S10.mp3
12.11M
📕 #اسفار
#جلد_ششم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه چهل و هفتم
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 61 سطر 10
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
056 P 102 _ S 1.mp3
7.83M
📕 #مقدمه_قيصری_بر_شرح_فصوص_الحكم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه پنجاه و ششم
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص102س 1
اصلاح شد
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
048 P62 - S 17.mp3
15.36M
📕 #اسفار
#جلد_ششم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه چهل و هشتم
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 62 سطر 17
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
057 P103 - S 12.mp3
9.48M
📕 #مقدمه_قيصری_بر_شرح_فصوص_الحكم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه پنجاه و هفتم
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص103س 12
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🖌 يادداشتي در باب اميرالمومنين علي ع
🔵 موضوع: تجلي حقيقت حضرت اميرالمؤمنين در صورت همه انبياء :
🔸از فضائل حضرت مولي الموحدين أميرالمؤمنين، اين است كه همه انبياء گذشته جلوههاي حقيقت آن حضرت بودهاند؛ اين نكته از زيارتي كه مجلسي آن را در بحار (ج 26، ص 16) از شيخ مفيد و سيد بن طاووس؛ و نيز محدث قمي در مفاتيح الجنان به عنوان زيارت ششم آن حضرت نقل كرده، قابل استنباط است.
🔸 در فرازي از اين زيارت زائر ، ابتدا آن حضرت را با عناويني كه مشخصا بر آن حضرت انطباق دارد خطاب ميكند؛ مثل
«أَخِي رَسُولِ اللَّهِ» (برادر رسول خدا)، «ابْنِ عَمِّهِ» پسر عمو رسول خدا)، «زَوْجِ ابْنَتِهِ» (شوهر دختر رسول الله)، «الْمَخْلُوقِ مِنْ طِينَتِهِ» (خلق شده از طينت رسول خدا) ؛
و سپس آن حضرت را با اوصافي مثل
«الْأصل الْقَدِيمِ»،
«الْفَرْعِ الْكَرِيمِ»
و «الثَّمَرِ الْجَنِيِّ»
(ريشه كهن، شاخه با كرامت، و ميوه رسيده)
خطاب ميكند و در دنباله عبارت، آن حضرت را با نام و لقب معروفش ياد كرده به او سلام ميدهد «السَّلَامُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ عَلِيٍّ»؛ سپس زائر با عناويني مثل
«شَجَرَةِ طُوبَى» و «سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى»
به آن حضرت سلام ميكند. و اشاره ميكند كه درخت طوبي و سدره المنتهي همان حقيقت اميرالمؤمنين است كه در صورت اين دو درخت بهشتي ظاهر ميگردد؛
🔸در ادامه زائر، بعد از سلام به عناوين انبياء، باز با عناويني مثل
«وَالِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهَارِ»، «حَبْلِ اللَّهِ الْمَتِينِ»، «أَمِينِ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ خَلِيفَتِهِ»، «أَخِي الرَّسُولِ»
و «زَوْجِ الْبَتُولِ» كه قطعا مصداقش حضرت اميرالمؤمنين است به آن حضرت سلام ميكند.
🔶روشن است وقتي مراد از صدر و ذيل اين فراز از زيارت قطعا، حضرت اميرالمومنين است بايد گفت مراد از عناوين ذكر شده بين اين صدر و ذيل كه همان عناوين انيياء است مثل
«آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ وَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ وَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ وَ مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ وَ عِيسَى رُوحِ اللَّهِ وَ مُحَمَّدٍ حَبِيبِ اللَّهِ ...» باز همان حضرت اميرالمومنين است كه در جلوه اين انبياء تجلي كرده است نه اين كه بين اين صدر و ذيل ناگاه خطاب از آن حضرت منصرف شده و متوجه به انبياء با هويت مغاير باشد؛
اين با هماهنگي قطعات يك فراز كه مراد از صدر و ذيلش قطعا اميرالمؤمنين است سازگاري ندارد، و موجب آشفتگي در معناي يك فراز ميشود؛
🔸بنابراين مراد از عناوين انبياء كه بين آن صدر و ذيل ذكر شده اين است كه همان گونه كه درخت طوبي و سدره المنتهي جلوههاي حقيقت آن حضرتاند، اين انبياء نيز همه جلوههاي گوناگون حقيقت نوراني آن حضرتاند؛ و ازين بالاتر اين كه در ادامه زيارت، آن حضرت با عناويني كه از اسماء خداوند مثل «اسْمِ اللَّهِ الرَّضِيِّ» و «عليّ» و «حكيم» مورد خطاب واقع ميشود؛ و به زائر تفهيم ميشود كه آن حضرت نه تنها در صورت همه انبياء تجلي كرده بلكه او از تجليات اسماء الله است؛
🔸ازينرو مناسب است ما نيز در اين ايام شهادت با همين عناوين به آن حضرت سلام دهيم و بگوييم:
«السَّلَامُ عَلَى أَخِي رَسُولِ اللَّهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ وَ زَوْجِ ابْنَتِهِ وَ الْمَخْلُوقِ مِنْ طِينَتِهِ السَّلَامُ عَلَى الْأصل الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيمِ السَّلَامُ عَلَى الثَّمَرِ الْجَنِيِّ السَّلَامُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ عَلِيٍّ السَّلَامُ عَلَى شَجَرَةِ طُوبَى وَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى السَّلَامُ عَلَى آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ وَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ وَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ وَ مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ وَ عِيسَى رُوحِ اللَّهِ وَ مُحَمَّدٍ حَبِيبِ اللَّهِ وَ مَنْ بَيْنِهِمْ مِنَ الصِّدِّيقِينَ وَ النَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً السَّلَامُ عَلَى نُورِ الْأَنْوَارِ وَ سَلِيلِ الْأَطْهَارِ وَ عَنَاصِرِ الْأَخْيَارِ السَّلَامُ عَلَى وَالِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهَارِ السَّلَامُ عَلَى حَبْلِ اللَّهِ الْمَتِينِ وَ جَنْبِهِ الْمَكِينِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلَامُ عَلَى أَمِينِ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ خَلِيفَتِهِ وَ الْحَاكِمِ بِأَمْرِهِ وَ الْقَيِّمِ بِدِينِهِ وَ النَّاطِقِ بِحِكْمَتِهِ وَ الْعَامِلِ بِكِتَابِهِ أَخِي الرَّسُولِ وَ زَوْجِ الْبَتُولِ وَ سَيْفِ اللَّهِ الْمَسْلُولِ السَّلَامُ عَلَى صَاحِبِ الدَّلَالاتِ وَ الْآيَاتِ الْبَاهِرَاتِ وَ الْمُعْجِزَاتِ الْقَاهِرَاتِ وَ الْمُنْجِي مِنَ الْهَلَكَاتِ الَّذِي ذَكَرَهُ اللَّهُ فِي مُحْكَمِ الْآيَاتِ فَقَالَ تَعَالَى وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ السَّلَامُ عَلَى اسْمِ اللَّهِ الرَّضِيِّ وَ وَجْهِهِ الْمُضِيءِ وَ جَنْبِهِ الْعَلِيِّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ».
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
049 P63 - S 13.mp3
14.54M
📕 #اسفار
#جلد_ششم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه چهل و نهم
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 63 سطر 13
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
058 P 104 - S 10.mp3
9.81M
📕 #مقدمه_قيصری_بر_شرح_فصوص_الحكم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه پنجاه و هشتم
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382).ص105س 10
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🖌 نكاتي درباره دعاي جوشن كبير 🍀
1-دعاي جوشن كبير چنانكه در مصباح كفعمي آمده است داراي صد بند؛ و هر بندي مشتمل بر ده اسم از اسامي خداوند است؛ و در پايان هر بندي اين جمله آمده است كه «سُبْحَانَكَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ يَا رَبِّ».
2-بايد توجه داشت كه اسماء الهي از تجليات خداوندند؛ ولي اين گونه نيست كه «ذات حق»، مصداق حقيقي آن اسماء باشد؛ زيرا هر اسمي به حد و حدودي محدود است و لذا هر اسمي، تعريف معيني دارد كه مانع اغيار است، يعني موضوعاتي كه واجد آن حد و حدود نيستند را از اندراج تحت آن تعريف بازميدارد؛ و اين كه «ذات حق» مصداق حقيقي اسم محدودي باشد، لازمهاش تحدد و تقيد «ذات حق» است؛ ولي چنين محدوديتي براي «ذات حق» باطل و ناپذيرفتني است؛
بنابراين هيچ اسمي بر «ذات حق» صدق حقيقي ندارد؛ و «ذات حق» مصداق حقيقي هيچ اسمي نيست؛ لذا در نهج البلاغة از حضرت اميرالمؤمنين اين چنين آمده كه «كَمَالُ تَوْحِيدِهِ الْإِخْلَاصُ لَهُ وَ كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْهُ لِشَهَادَةِ كُلِّ صِفَةٍ أَنَّهَا غَيْرُ الْمَوْصُوفِ وَ شَهَادَةِ كُلِّ مَوْصُوفٍ أَنَّهُ غَيْرُ الصِّفَة»؛ يعني كمال توحيد خداوند به خالصسازي او است و خالصسازي او به نفي هر صفتي از او است.
3- در پايان هر بندي ميگوييم : «سُبْحَانَكَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ يَا رَبِّ»؛ با توجه به مطالبي كه در بند دوم اين نوشتار گفته شد معني اين «سُبْحَانَكَ» اين است كه خدايا گرچه ما تو را با اين اسماء ميخوانيم و تو در جلوه اين اسماء ظاهر شده و تجلي ميكني؛ اما با اين حال، تو منزّهي از اين كه مصداق حقيقي هر يك از اين اسماء محدود باشي؛ و هر گز در محدودهي تعريف هيچ يك از اين حقائق محدود اسمي، نميگنجي و محدود نميشوي؛ همچنين خدايا ما گرچه تو را با اين عناوين اسمي ميخوانيم اما تو منزّهي از محدود بودن در يكي از دو اسم متخالف يا متقابل؛ و هرگز تو اينگونهاي نيستي كه با تجلي در يك اسم از تجلي در اسم مقابل ناتوان باشي؛ مثلا اگر ما ترا با اسم «هادي» ميخوانيم اينگونه نيست كه تو در حال ظهور در اسم هادي، به اسم «مضل» كه مقابل اسم هادي است متجلي نباشي؛ و اگر تو به اسم «الظاهر» تجلي داري اين گونه نيست كه در حال ظهور به اسم ظاهر، به اسم «الباطن»، متجلي نباشي؛ تو از چنين محدوديتي منزهي.
4-از آنچه گذشت روشن ميشود كه بكار رفتن «سُبْحَانَكَ» در مورد هر اسمي، معنايش با معناي «سُبْحَانَكَ» در مورد اسم ديگر، مغاير است چون متعلَق هر تسبيحي، تقيد به همان اسمي است كه مطرح شده است؛ مثلا يك «سُبْحَانَكَ» ميگويد خدايا تو از تقيد به اسم «لطيف» منزّهي؛ و ديگري ميگويد خدايا تو از تقيد به اسم «غافر» منزّهي و نيز در بقيه اسماء.
5-جمله «الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ يَا رَبِّ» در پايان هر بندي نيز تكرار شده است؛ مراد از اين آتش چيست؟ در بند 69 ميخوانيم «يَا مَنْ جَعَلَ النَّارَ مِرْصَادا» طبق اين جمله، خداوند آتش را كمينگاه قرار داده است؛ كمينگاه، جائي است كه ناگاه انسان يا حيواني را گرفته و گرفتار كرده و او را از آزادي از دسترسي به ساير جايگاهها و مراتب ديگر محروم ميكند؛ با توجه به اين كه اين دعا عمدتا به اسماء الهي پرداخته مناسب اين است كه با توجه به فضاي اسمائي اين دعا و مخصوصا بند 69 كه آتش را تعريف كرده است بگوييم مراد از آتش در اينجا كمينگاهي است كه هر اسمي از اسماء براي سالك فراهم ميكند؛ چون جلال و جمال هر اسمي كمينگاهي است براي سالك كه او را از رسيدن به مراتب بالاتر بازميدارد؛ و او را در محدوده خودش محبوس ميكند؛ لذا سالك از خدا ميخواهد كه خدايا ما را از كمينگاه هر اسمي از اسمائت نجات بده پس همه بگوييم : «سُبْحَانَكَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ يَا رَبِّ» .
#دعاي_جوشن_كبير
#عرفان_در_ادعيه
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
050 p66 - s 5.mp3
11.43M
📕 #اسفار
#جلد_ششم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه پنجاهم
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 66 سطر 5
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
051 P67 - S 11.mp3
13.1M
📕 #اسفار
#جلد_ششم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه پنجاه و يكم
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 67 سطر 11
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram