🔺 ادامه از بالا
نتايج برگرفته از ايه
1️⃣ چشاندن عذاب به جهنمیان برای رهائی از مسیر غلطی است که دوزخیان به خاطر آن گرفتار جهنم شدهاند؛ لذا اعلان میکند ما عذاب میدهیم تا شاید از مسیر غلط خود برگردند «لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛ پس خود رنج دادن و #عذاب_چشاندن هدف اصلی خداوند نیست؛ بلکه برای برگشتن جهنمیان از مسیر غلط است؛
2️⃣ این تعبیر «لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» نشان میدهد که باب #توبه در جهنم هم باز است و انسانها میتوانند حتى در جهنم از راه غلط خود توبه کنندو نجات یابند؛
3️⃣ خداوند برای تحقق هدف توبه جهنمیان، به حداقل عذاب اکتفا میکند و این باز نشان میدهد چشاندن عذاب خود مطلوب اصلی خداوند مهربان نیست؛
✳️ اين سه دلالت دارند که چشاندن درد به جهنمیان، ناشی از اعمال خشونت #نامعقول نیست بلکه در راستای #نجات دوزخیان و برخاسته از مهر و محبت خدا است نه از سر عبوسی خدا؛
🔸ازینرو است که خداوند خبر عذابش را برای کفار و منافقان بشارت میداند نه خبر بد و ناگوار میگوید : «بَشِّرِ الَّذینَ کَفَرُوا بِعَذابٍ أَلیم» 🌸(۳ توبه)؛ یا «بَشِّرِ الْمُنافِقینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلیما » (۱۳۸ نساء)؛ یعنی ای پیامبر عذاب دردناک را به مثابه یک بشارت به کفار و منافقان برسان.
اما متأسفانه #گناهان و #اعتقادات_باطل در عمق جان دوزخیان نهادینه شده ازینرو با فوریت حاضر نیستند دست از آن اعتقادات و رفتار باطل دنیائیشان بردارند و توبه حقیقی کنند؛ لذا تا توبه حقیقی از آن اعتقادات و رفتار باطل دنیائیشان تحقق نیابد و در جهنم به کفر و نفاق و عصیان خود ادامه میدهند، همواره درد هشداردهنده را احساس میکنند و محکوم به درد ابدی و رنج جاودانهاند؛ زیرا این #درد معلول آن #کفر و #عصیان آنها است؛ مثل این که درد کلیه ناشی از سنگ کلیه است؛ و زوال معلول به زوال علت آن است؛ و محال است با حفظ و بقای علت که همان کفر و عصیان است، معلول (احساس درد و ناراحتی) رفع شود و از بین برود؛
اینجا است که خداوند در قرآن به #خلود و #جاودانگی عذاب گناهکاران حکم میکند و مثلا میگوید : «إِنَّ الْمُجْرِمینَ فی عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ»🌸 (۷۴ زخرف) ؛ ولی ابدیت عذاب در فرض بقاء علت، معنیاش این نیست که عملا همواره و بیکران در عذاب میمانند بلکه معنیاش این است که عذاب لازمه ابدی و جدائی ناپذیر از گناه است که علت آن درد است؛ ولی در عین حال، انسان در جهنم، کفرش ادامه نمییابد بلکه کمکم با تمهیداتی که خداوند مهربان فراهم میکند آگاهانه توبه کرده و بالتبع با توبه از گناه و دست برداشتن از اعتقادات باطل، از درد ناشی از گناه و اعتقادات باطل، رهائی مییابد؛
پس #جاودانگی_عذاب در فرض بقاء علت، با #انقطاع_عذاب در فرض زوال علت منافات ندارد؛ بههمین خاطر خداوند در عین این که در آیه (۸۸ آل عمران) حکم به خلود و جاودانگی عذاب برای کفار میکند و میگوید : «خالِدینَ فیها لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُون»🌸 بلا فاصله در آیه (۸۹) با آوردن «الّا …» به مفاد آیه (۸۸) تبصره میزند و میگوید مگر کسانی که بعد از گرفتاری در جهنم توبه کرده و خود را اصلاح کنند که در این صورت خداوند نسبت به آنها امر به زندگی کرده و آنها را مورد رحمت قرار میدهد «إِلاَّ الَّذینَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ»🌸.
ادامه👇👇
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔵یادداشت ها
🖌 نجات دوزخیان از عذاب با ایمان آوری در قیامت
پاسخي ديگر به اظهارات دکتر سروش راجع به #خلود_عذاب
✳️ چكيده پاسخ: «گرچه درست است که کافر با حفظ کفرش محکوم به عذاب ابدی است؛ اما همهی کفار بعد از عذاب درخوری در قیامت، #توبه_آگاهانه کرده، مؤمن میشود و #نجات خواهند یافت»
توضیح
1️⃣ #جاودانگی_عذاب و نیز #انقطاع_عذاب هر دو درست و حقاند؛ ولی موضوع این دو حکم، متفاوت است؛ لذا بین این دو حکم هیچگونه تعارضی برقرار نیست.
🔶 ادله قرآنی که بر جاودانگی جهنم یا عذاب آن برای کافر دلالت دارند، بهشکل گزاره حقیقیه این ادعا را بیان میکنند؛ و نتیجه آن ادله، این گزاره است که «کافر با حفظ کفرش در آخرت، معذب است ابدا»، و معنای این گزارهی حقیقیه این است کفر کافر در آخرت، ملاک کامل و علت تام است برای معذب بودن ابدی کافر،
🔸 روشن است اگر چیزی ملاک کامل تحقق امری باشد، در فرض ثبوت آن چیز، آن امر، جدائی ناپذیر از آن ملاک است، و ممکن نیست با حفظ و بقای آن ملاک در موضوع، آن امر برای موضوعِ واجد ملاک، دائم الثبوت نباشد؛ زیرا تخلف معلول از علت تام، ناممکن است؛
🔻مثلا حقیقت «مثلث» ملاک کامل و علت تام است برای سه زاویه داشتن و ممکن نیست چیزی مثلث باشد، و در عین حال، سه زاویه نداشته نباشد؛ بلکه سه زاویه داشتن برای مثلث، امر ابدی و جاودانه است؛ و در هیچ زمانی و در هیچ وضعی نیست که چیزی مثلث باشد، اما دارای سه زاویه نباشد؛ بلکه همواره و تا ابد مثلث، دارای سه زاویه است،
🔸#جاودانگی_عذاب هم برای کافر همین گونه است؛ کفر کافر در آخرت ملاک تام برای عذاب ابدی کافر است؛ و با حفظ کفر، انقطاع عذاب و رفع آن، محال و ناممکن است؛ یعنی ممکن نیست کسی در قیامت کافر باشد و به کفرش ادامه دهد اما در عین حال عذاب را نداشته باشد؛
🔷 اما درستی #گزارهی «کافر در آخرت، معذب است ابدا» به شکلی که گفته شد با درستی #گزارهی «کافر تائب در آخرت، معذب است به عذاب منقطع» منافات ندارد؛ زیرا موضوع این گزاره، عوض گردیده است؛ موضوع این گزاره « کافر تائب» است، نه کافر با حفظ کفرش؛ روشن است وقتی موضوع دو گزاره متفاوت بود، دو حکم متقابل و ناسازگار، با دو موضوع متفاوت، با هم ناسازگار و متقابل نیستند؛
🔹 چنانکه بین دو گزارهی «مثلث، سه زاویه دارد» و «مثلثی که به چهار ضلعی تبدیل شده، سه زاویه ندارد» ناسازگاری نیست؛ بلکه هر دو گزاره درستند؛ زیرا حکم «سه زاویه داشتن» مربوط به مثلثی است که مثلث بودنش محفوظ است و حکم «سه زاویه نداشتن» مربوط به مثلثی است که مثلث بودنش زائل شده و اینک مثلا به چهار ضلعی تبدیل شده است.
پس گرچه گزارهی «کافر در آخرت، معذب است ابدا» که آیات قرآنی #خلود_عذاب بر آن دلالت دارند، درست است؛ اما این گزاره مربوط به #کافر است با حفظ و بقاء کفر، نه کافری که با #توبه در آخرت از کفرش خارج بشود.
ادامه👇
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔻 و ثانیا در ادامه آیات مورد بحث، خداوند گفتگوئی را از این «عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصینَ» نقل میکند، بدین صورت که یکی از آنها به دیگران میگوید که من در دنیا قرینی و همنشینی داشتم که او نسبت به آخرت در من القای کفر میکرد «قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کانَ لی قَرین، یَقُولُ أَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقینَ، أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدینُون»،
معلوم است «قَرین» در اینجا یا اشاره به شیطان است چنانکه در آیه (۳۶ زخرف) آمده است که «وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرین» یا همنشین انسانی کافر است؛
🔻 ولی در هر صورت مُخْلَصینَی که در آیه (۸۲ ص) مطرح هستند چنین نیستند که در دنیا با شیطان و یا انسان ملحد همنشینی داشته باشند؛ بله مُخْلَصینَ با ملحدان ارتباط دارند، ولی این ارتباط از قبیل همنشینی نیست؛ زیرا در همنشینی یک نوع #هماهنگی فکری و تناسب شخصیتی لازم است؛ و معلوم است مُخْلَصینَی مثل انبیاء و اولیاء با ملحدان چنین هماهنگی فکری و تناسب شخصیتی ندارند.
بنابراین (طبق بیان فوق و ادله دیگری که در این آیات هست) روشن میشود که مُخْلَصین در آیات مورد بحث، همان مشرکانی هستند که با توبهای که در جهنم میکنند از #ناپاکی گناه خالص شده و از آسیبهای #گناه خلاصی داده میشوند؛ و طبق مفاد آیات بعد، وارد بهشت خواهند شد و از نعم الهی در بهشت متناسب با مقام خود بهرهمند میگردند.
✳️ پس روشن گردید، حتی مشرکانی که اگر در دنیا به آنها گفته میشد که معبودی جز الله نیست چنین سخن حقی را متکبرانه برنمیتابیدند «إِنَّهُمْ کانُوا إِذا قیلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ یَسْتَکْبِرُون»🌸 (۳۵ صافات)، در قیامت پس از ورود به جهنم، دیر یا زود #آگاهانه و #مختارانه توبه میکنند، و از عفونت و چرکی گناه خلاصی داده میشوند و به بهشت وارد خواهند شد؛
پس طبق این آیات «مشرک خلاص شده از گناه، عذابش قطع میگردد»؛ گرچه «مشرک با حفظ و بقای شرک، گرفتار عذاب ابدی است، و منقطع العذاب نیست» و این دو گزاره هر دو درستند، و بینشان تعارضی نیست.
و از اینجا روشن شد سایر کافران که کفرشان در حد و پایه شرک نیست، نیز به طریق اولی با #توبه در #جهنم، از #عذاب رهائی یافته و بهشتی میشوند؛ و بنابراین همه انسانها بلا استثناء دیر یا زود بهشتی خواهند شد؛ گرچه ممکن است به مقتضای «لابِثینَ فیها أَحْقابا» قرنها طول بکشد تا شرایط توبه حقیقی برای آنها فراهم گردد.
پس #جاودانگی_عذاب و #انقطاع_عذاب هر دو درستند اما با دو موضوع متفاوت؛ ولی عملا معذّبان جهنم با توبه رهائی مییابند و عذابشان #جاودانه نیست.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
متن كامل👇👇
🌐 iict.ac.ir/1399/11/oshsor