🔵یادداشت ها
🖌 رنجايش عاشقانه:
پاسخی به ادعای #سروش/ عذاب خداوند به دوزخیان مصداقی از مهر و محبت پروردگار
🔶 هر رنج دادنی به معنای إعمال خشونت نامعقول، و به مفهوم تحمیل فشار بیجا نیست؛ چه بسا عاقل، کسی را میرنجاند و به او سختی و فشار وارد میکند اما این رنجایش برای نجات او از مهلکه بدتری است، و برای رهائی او است از رنج دردآورتری؛
🔸مثلا فرزندی گرفتار و مبتلا به یک غده سرطانی گشته است و پدر مهربان او طبق نظر کارشناسان پزشکی میفهمد که این فرزند باید جراحی کند و غده سرطانی را بیرون آورد تا بیماری او به هلاکت او منجر نگردد؛ در اینجا پدر علیرغم این که میداند فرزندش گرفتار رنج جراحی میشود، اما با این حال فرزند را زیر تیغ جراحی میبرد؛ در اینجا هیچ عاقلی این نحوه رنجاندن را عبوسی تفسیر نمیکند بلکه همه عقلای عالم حکم میکنند این رنجاندن پدر به فرزند یک #عمل_مهربانانه است و از روی عشق پدری انجام میشود؛ و با تحمیل رنج جراحی هیچ عاقلی نمیگوید پدر با فرزندش با خشونت رفتار میکند بلکه همه این تحمیل رنج را یک کار عاشقانه و مهربانانه میدانند؛ عذاب دهی خداوند به جهنمیان نیز از این نمونه است.
🔷 توضیح مطلب: #گناه موجب دوری انسان از خداوند است و این دوری از خدا، روح انسان را بیمار و #قلب_معنوی او را گرفتار زنگار و چرک میکند چنانکه در قرآن به آن اشاره شده است آنجا که میفرماید : «بل رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُون»🌸؛
🔹بیماریها دو گونهاند: برخی همراه با احساس درد و سایر علائم هشدار دهنده مثل تب هستند؛ و برخی همراه ناراحتی دردآور نیستند؛ خداوند مهربان برای اکثر بیماریهای جسمانی در دنیا علائم هشدار دهنده مثل احساس درد قرار داده تا انسان اقدام به معالجه کند؛ اما در دنیا برای #بیماریهای_روحی_قلبی، علائم هشدار دهنده مثل ناراحتی دردآور قرار نداده است و گرنه انسان با این همه گناه متراکم در روحش، بکلی از زندگی ساقط میشد؛ بلکه خداوند از روی مهربانی، در دنیا به انسان گناهکار فرصت زندگی میدهد؛ و در عوض با تعلیمات انبیاء به او هشدار میدهد که این بیماریهای روحی- قلبی در عالم قیامت همراه با درد و ناراحتی است.
🔶 در اینجا باید توجه کرد ناراحتی و دردی را که خداوند در دنیا بر اثر یک بیماری جسمانی به انسان میچشاند؛ از روی عبوسی و خشونت نامعقول او نیست؛ بلکه به عکس ایجاد همه این دردها و ناراحتیها در انسان، جلوهای از مهر و #محبت و #عشق خداوند است که انسان را متوجه به آسیبها و بینظمیهای جسمش کند تا او اقدام به معالجه کرده و خود را از آسیب و بینظمی جسمش نجات بخشد؛
🔸اگر این دردها و ناراحتیهای هشدار دهنده نبود انسان متوجه ابتلای به آسیب اصلی خود نمیشد و اقدام به معالجه و رفع عامل درد نمیکرد؛ پس این درد و رنج دادن خداوند در دنیا، عین محبت و مهربانی او است؛ و ناشی از عشق و برخاسته از لطف خدا به مخلوقاتش میباشد؛ نه از روی عبوسی و خشونت نامعقول.
✳️ حکمت درد و ناراحتیهائی که خداوند در قیامت به انسان گناهکار میچشاند نیز همین است؛ او به انسان #عذاب_دردناک را میچشاند؛ عذاب از بالا و پایین بر انسان گناهکار احاطه میکند و به انسان، درد حاصل از کارهای زشتش را میچشانند : «یَوْمَ یَغْشاهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَ یَقُول ذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»🌸 تا مثل دردهای دنیایی، این احساس درد او را متوجه و هشیار سازد به این که او گرفتار بیماریهای روحی و قلبی است و باید درصدد رهائی از بیماریها باشد.
✳️ توضیح این که در قیامت، خداوند میزان درک انسان را قوی میکند «کَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدید» 🌸(۲۰ ق)؛ لذا او از بیماری و آسیبهای روحی خود که به شکل موجودات موذی، مثل آتش، تجلی میکنند، احساس درد میکند؛ این درد چیزی نیست جز علامت هشدار دهنده به او، (که در دنیا هم در بیماریهای جسمانی نظیرش را تجربه کرده بود) و او را آگاه میسازد که باید از سبب این درد که همان #گناهان و #اعتقادات_باطل است، خود را رها کرده و دست به معالجه بزند؛ عجیب این است که خداوند مهربان در مورد این عذاب و درد هشداردهنده به جهنمیان، به حدّ اقل اکتفا میکند تا از مسیر باطل دنیائیشان بازگردند؛ یعنی از همان ابتدا، درد شدیدی را بر گناهکار وارد نمیکند؛ این نکتهای است که از آیه (۲۱ سجده) فهمیده میشود؛ آنجا که در مورد جهنمیان گرفتار میگوید : «وَ لَنُذیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»🌸، یعنی ما برای این که گناهکارانِ گرفتار در جهنم از مرام غلطشان برگردند، عذاب پایینتری را به آنها میچشانیم نه عذاب بزرگتر را.
ادامه👇👇
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔻 و ثانیا در ادامه آیات مورد بحث، خداوند گفتگوئی را از این «عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصینَ» نقل میکند، بدین صورت که یکی از آنها به دیگران میگوید که من در دنیا قرینی و همنشینی داشتم که او نسبت به آخرت در من القای کفر میکرد «قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کانَ لی قَرین، یَقُولُ أَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقینَ، أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدینُون»،
معلوم است «قَرین» در اینجا یا اشاره به شیطان است چنانکه در آیه (۳۶ زخرف) آمده است که «وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرین» یا همنشین انسانی کافر است؛
🔻 ولی در هر صورت مُخْلَصینَی که در آیه (۸۲ ص) مطرح هستند چنین نیستند که در دنیا با شیطان و یا انسان ملحد همنشینی داشته باشند؛ بله مُخْلَصینَ با ملحدان ارتباط دارند، ولی این ارتباط از قبیل همنشینی نیست؛ زیرا در همنشینی یک نوع #هماهنگی فکری و تناسب شخصیتی لازم است؛ و معلوم است مُخْلَصینَی مثل انبیاء و اولیاء با ملحدان چنین هماهنگی فکری و تناسب شخصیتی ندارند.
بنابراین (طبق بیان فوق و ادله دیگری که در این آیات هست) روشن میشود که مُخْلَصین در آیات مورد بحث، همان مشرکانی هستند که با توبهای که در جهنم میکنند از #ناپاکی گناه خالص شده و از آسیبهای #گناه خلاصی داده میشوند؛ و طبق مفاد آیات بعد، وارد بهشت خواهند شد و از نعم الهی در بهشت متناسب با مقام خود بهرهمند میگردند.
✳️ پس روشن گردید، حتی مشرکانی که اگر در دنیا به آنها گفته میشد که معبودی جز الله نیست چنین سخن حقی را متکبرانه برنمیتابیدند «إِنَّهُمْ کانُوا إِذا قیلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ یَسْتَکْبِرُون»🌸 (۳۵ صافات)، در قیامت پس از ورود به جهنم، دیر یا زود #آگاهانه و #مختارانه توبه میکنند، و از عفونت و چرکی گناه خلاصی داده میشوند و به بهشت وارد خواهند شد؛
پس طبق این آیات «مشرک خلاص شده از گناه، عذابش قطع میگردد»؛ گرچه «مشرک با حفظ و بقای شرک، گرفتار عذاب ابدی است، و منقطع العذاب نیست» و این دو گزاره هر دو درستند، و بینشان تعارضی نیست.
و از اینجا روشن شد سایر کافران که کفرشان در حد و پایه شرک نیست، نیز به طریق اولی با #توبه در #جهنم، از #عذاب رهائی یافته و بهشتی میشوند؛ و بنابراین همه انسانها بلا استثناء دیر یا زود بهشتی خواهند شد؛ گرچه ممکن است به مقتضای «لابِثینَ فیها أَحْقابا» قرنها طول بکشد تا شرایط توبه حقیقی برای آنها فراهم گردد.
پس #جاودانگی_عذاب و #انقطاع_عذاب هر دو درستند اما با دو موضوع متفاوت؛ ولی عملا معذّبان جهنم با توبه رهائی مییابند و عذابشان #جاودانه نیست.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
متن كامل👇👇
🌐 iict.ac.ir/1399/11/oshsor
🔵 يادداشتها
🖌 موضوع: تفسير «أَحْسَنِ تَقْويمٍ» و «أَسْفَلَ سافِلين» در سوره تين
🌸 لقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في أَحْسَنِ تَقْويمٍ؛ ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلين؛ إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ🌸 (4تا 6 تين).
در تفسير اين آيات، سه نظر اصلي مطرح شده است.
1️⃣ منظور از «أَحْسَنِ تَقْويم» بهترين شرايط آفرينش بدني و راستقامتي است؛ و مراد از «أَسْفَلَ سافِلين» فرتوتي و ضعف بدن در دوره پيري است؛
🔸 پس معني اين است كه ما انسان را در بهترين آفرينش بدني و راستقامتي آفريديم؛ و سپس او را به سوي فرتوتي و ضعف بدني پيش برديم.
2️⃣ منظور از «أَحْسَنِ تَقْويم» بهترين شرايط روحي و جسمي براي ارتقاء به #مقامات_عاليه است؛ و مراد از «أَسْفَلَ سافِلين» پستي ناشي از #گناه و #سركشي است
🔸 پس معني آیه اين است كه ما انسان را در بهترين شرايط روحي و جسمي براي ارتقاء به مقامات عاليه آفريديم؛ اما انسانها با انتخاب راه غلط به پستترين مراحل، سقوط كردند؛ مگر افرادي كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دادند.
3️⃣ منظور از «أَحْسَنِ تَقْويمٍ» مرتبه عالي هستي امكاني است كه #وجودي_مجرد و فوق مادي دارد و مراد از «أَسْفَلَ سافِلين» آخرين مرتبه هستي است كه #وجودي_مادي و جسماني دارد؛
🔸پس معني اين است كه ما انسان را ابتدا با وجود اعلاي امكاني كه وجودي مجرد و فوق مادي است آفريديم و سپس او را از آن مرتبه اعلا به پايينترين مراتب هستي كه همان #نشئه_مادي است آورديم؛ و انسانها در اين مرحله اسفل سافين هستند و ماندگارند، مگر افرادي كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دادند.
🔷 نقد و بررسی تفاسیر سه گانه
🔸 تفسير اول بدليل اين كه براي استثناء #مؤمنان در «إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُواۀ...» معناي قابل قبولي نميماند (چون در فرتوتي بين مؤمن و كافر فرقي نيست تا مؤمنان مستثنا باشند)، چندان مورد توجه محققان واقع نشده است.
🔸 تفسير دوم را برخي مثل علامه #طباطبائي در (الميزان ج 20 ص 319)؛ و تفسير سوم را #صدرالمتألهين در تفسيرش (ج 3 ص 101 - ج 4 ص 250 – ج 6 ص 226) ترجيح دادهاند.
✳️ به نظر ميرسد كه بين اين دو تفسير، تفسير سوم ارجح باشد؛ گرچه تفسير دوم و سوم هر دو پذيرفتني و قابل قبولاند؛ زيرا:
🔳 اولا: در جمله «ثم رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلين» فاعل فعل خود خداوند است؛ و ظاهر اين كلمه نشان ميدهد كه انسان در تحقق و به #فعليت رسيدن مرحله أَسْفَلَ سافِلين نقشي ندارد بلكه او فقط مورد فعل بوده است؛ و اين با تفسير سوم بخوبي سازگار است؛ زيرا اين خداوند است كه انسان را از عوالم بالا به عالم خاكي آورد و خود انسان نقش فاعلي در اين كار نداشته است؛
◽️ اما اگر تفسير دوم را راجح بدانيم بايد فاعل بودن خدا در رساندن انسان به پستترين دره گناه را، بهگونهاي توجيه كنيم؛ و مثلا بگوييم خدا فاعل سقوط انسان به پستترين دره گناه است چون اين سقوط بر اساس قوانين #تكويني خدا شكل گرفته گرچه اين خود انسان است كه اين گرفتاري را موجب شده است.
🔳 ثانيا جمله «فَما يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّين» بعد از آيات مورد بحث، نشان ميدهد كه خداوند در آيات مذكور در صدد تفهيم اين نكته به انسان است كه به او بگويد اي انسان اين من بودم كه ترا از #اوج_هستي به حضيض آن آوردم؛ پس ميتوانم كه دو باره ترا از #حضيض هم به اوج برسانم و ترا بسوي خود بازگردانم، پس ترا چه ميشود كه قيامت را (كه همان بازگرداندن انسان به نقط شروع است) تكذيب كني؛
◽️روشن است اين جمله باز با تفسير سوم مناسبتر است نه با تفسير دوم زيرا وقتي در مشبّه به، عاملي غير خدا دخالت فاعلي داشته باشد درين صورت به استناد كاري كه بخشي از آن را غير خدا دخالت فاعلي داشته، نميتوان #اقتدار_كامل_خدا را در فاعليت نسبت به ساحت ديگري نتيجه گرفت چون در مشبّه به هم اين كار با دخالت فاعلي غير صورت گرفته است نه صرفا توسط فاعليت خدا.
#یادداشتهایـتفسیری
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram