eitaa logo
نشر آثار استاد حسین عشاقی
527 دنبال‌کننده
28 عکس
3 ویدیو
73 فایل
📚 پایگاه اطلاع رسانی آثار استاد حسین عشاقی ✅ ارائه کتاب ها، مقالات، دروس و يادداشت هاي جناب حجت الاسلام والمسلمين استاد حسين عشاقي زيد عزه 🔸 متخصص در فلسفه و عرفان اسلامي 🔸 مدرس اسفار و فصوص الحكم @oshaghierfan
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌يادداشت‌ها 🔴 تقسيم انسان ها به و (نقدي بر ديدگاه هاي ) 🍀به لينك ذيل مراجعه فرمائيد🍀 🌐 http://iict.ac.ir/ensanmk/ @oshaghierfan &
🔵یادداشت ها 🖌 نجات دوزخیان از عذاب با ایمان آوری در قیامت پاسخي ديگر به اظهارات دکتر سروش راجع به ✳️ چكيده پاسخ: «گرچه درست است که کافر با حفظ کفرش محکوم به عذاب ابدی است؛ اما همه‌ی کفار بعد از عذاب درخوری در قیامت، کرده، مؤمن می‌شود و خواهند یافت» توضیح 1️⃣ و نیز هر دو درست و حق‌اند؛ ولی موضوع این دو حکم، متفاوت است‌؛ لذا بین این دو حکم هیچ‌گونه تعارضی برقرار نیست. 🔶 ادله قرآنی که بر جاودانگی جهنم یا عذاب آن برای کافر دلالت دارند، به‌شکل گزاره حقیقیه این ادعا را بیان می‌کنند؛ و نتیجه آن ادله، این گزاره است که «کافر با حفظ کفرش در آخرت، معذب است ابدا»، و معنای این گزاره‌ی حقیقیه این است کفر کافر در آخرت، ملاک کامل و علت تام است برای معذب بودن ابدی کافر، 🔸 روشن است اگر چیزی ملاک کامل تحقق امری باشد، در فرض ثبوت آن چیز، آن امر، جدائی ناپذیر از آن ملاک است، و ممکن نیست با حفظ و بقای آن ملاک در موضوع، آن امر برای موضوعِ واجد ملاک، دائم الثبوت نباشد؛ زیرا تخلف معلول از علت تام، ناممکن است؛ 🔻مثلا حقیقت «مثلث» ملاک کامل و علت تام است برای سه زاویه داشتن و ممکن نیست چیزی مثلث باشد، و در عین حال، سه زاویه نداشته نباشد؛ بلکه سه زاویه داشتن برای مثلث، امر ابدی و جاودانه است؛ و در هیچ زمانی و در هیچ وضعی نیست که چیزی مثلث باشد، اما دارای سه زاویه نباشد؛ بلکه همواره و تا ابد مثلث، دارای سه زاویه است، 🔸 هم برای کافر همین گونه است؛ کفر کافر در آخرت ملاک تام برای عذاب ابدی کافر است؛ و با حفظ کفر، انقطاع عذاب و رفع آن، محال و ناممکن است؛ یعنی ممکن نیست کسی در قیامت کافر باشد و به کفرش ادامه دهد اما در عین حال عذاب را نداشته باشد؛ 🔷 اما درستی «کافر در آخرت، معذب است ابدا» به شکلی که گفته شد با درستی «کافر تائب در آخرت، معذب است به عذاب منقطع» منافات ندارد؛ زیرا موضوع این گزاره، عوض گردیده است؛ موضوع این گزاره‌ « کافر تائب» است، نه کافر با حفظ کفرش؛ روشن است وقتی موضوع دو گزاره متفاوت بود، دو حکم متقابل و ناسازگار، با دو موضوع متفاوت، با هم ناسازگار و متقابل نیستند؛ 🔹 چنانکه بین دو گزاره‌ی «مثلث، سه زاویه دارد» و «مثلثی که به چهار ضلعی تبدیل شده، سه زاویه ندارد» ناسازگاری نیست؛ بلکه هر دو گزاره درستند؛ زیرا حکم «سه زاویه داشتن» مربوط به مثلثی است که مثلث بودنش محفوظ است و حکم «سه زاویه نداشتن» مربوط به مثلثی است که مثلث بودنش زائل شده و اینک مثلا به چهار ضلعی تبدیل شده است. پس گرچه گزاره‌ی «کافر در آخرت، معذب است ابدا» که آیات قرآنی بر آن دلالت دارند، درست است؛ اما این گزاره مربوط به است با حفظ و بقاء کفر، نه کافری که با در آخرت از کفرش خارج بشود. ادامه👇 @oshaghierfan &
🔵 يادداشت‌ها 🖌 موضوع: راه امام خميني در حكمراني، راه خدا و پيامبر 🔴 نقد سخنان شهاب الدين جائري شيرازي آقاي شهاب الدين حائري شيرازي در يك اظهار نظر مبتني بر توهم، (ره) را بر خلاف راه پيامبر معرفي كرده است او مي‌نويسد: «شواهد و قرائن فراوان حاکی از آنستکه محمد (درود خدا بر او واهل بیت پاکش باد) حفظ دین را واجبترین واجبات میدانست، حکومت باشد یا نباشد. او هیچگاه دین اش را فدای بقاء حکومت نکرد. پیامبر(ص) و وصی اش علی (ع) چه بدون حکومت و چه با حکومت بدنبال معرفی و ترویج دین خدا بودند. اما حاکمان جمهوری اسلامی، خصوصا رهبر کبیر وایدئولوگ آن امام خمینی در یک خطای استراتژیک، مسیر دیگری پیمودند وبه نتائجی عکس آنچه پیامبر(ص) دست یافته بود دست یافتند. آیت الله خمینی حفظ نظام را واجبترین واجبات دانست. ✳️ در نقد ديدگاه ايشان گفتني است: 1️⃣ نويسنده حكومت الهي را يك امر خارج از دين معرفي مي‌كند كه بود و نبودش در تحقق دينداري انسان فرقي نميكند؛ لذا مي‌گويد: «شواهد و قرائن فراوان حاکی از آنست که محمد حفظ دین را واجبترین واجبات میدانست؛ حکومت باشد یا نباشد.». تحقيق در آيات و روايات نشان مي‌دهد كه برپايي و ديني خود بخش مهمي از وظايف ديني است و يكي از اصلي‌ترين شرايط دينداري است؛ 🔸 از آياتي كه بخوبي ادعاي ما را اثبات ميكند آيه (65 نساء) است كه خداوند قسم مي‌خورد كه مسلمانان ايمان نخواهند داشت مگر اين كه حكومت ديني پيامبر را بدون هيچ كراهتي بپذيرند «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا في‏ أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليما». طبق مفاد صريح اين آيه دينداري و ايمان بدون پذيرش حكومت ديني پيامبر ممكن نيست؛ بنابراين برپايي حكومت الهي، شرط اصلي است؛ درين صورت چگونه نويسنده ادعا ميكند كه پيامبر دنبال دين مردم بود؛ چه حكومت باشد چه نباشد!؟ آيا امكان دارد كه پذيرش حكومت پيامبر، شرط ايمان و دينداري باشد ولي در عين حال براي پيامبر مهم نباشد كه اين شرط، در جامعه شكل بگيرد يا نه؟! 🔸 و نيز از جمله آياتي كه روشن مي‌كند يكي از وظائف پيامبران برپايي حكومت ديني است آيه (64 نساء) است «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّه» (ما هيچ پيامبري را براي مردم ارسال نكرديم مگر براي اين كه به عنوان يك حاكم مورد اطاعت قرار گيرد) بر اساس مفاد اين آيه نقش همه انبيا نقش فرماندهي جامعه است و نه صرفا يك نصحيتگري كه فقط راهنمائي ميكند و بنابراين يكي از وظائف اصلي پيامبران تشكيل حكومت است چه موفق شوند و چه موفق نشوند. 🔸 و در مقابل، نقش مردم نقش و است چنانكه در آيه (51 نور) چنين آمده «إِنَّما كانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنينَ إِذا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون» بر اساس مفاد اين آيه نقش مردم در مورد احكام حكومتي، نقش است؛ نه نقش كسي كه حكمي به او ميرسد و او مختار باشد قبول كند يا نكند؛ بلكه طبق مفاد آيه (36 احزاب) با صدور فرمان پيامبر، حق اختيار و انتخاب از همه مردم سلب شده و مومنان وظيفه ديني دارند كه در قبال فرماني كه پيامبر صادر ميكند بدون چون و چرا اطاعت كند «وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ» 🔸 و در ادامه همين آيه كساني كه سركشي كرده و فرمان پيامبر را اطاعت نكنند شديدا توبيخ شده اند «وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبيناً» بلكه اين توبيخ در برخي آيات تا جايي پيش ميرود كه انسان سركش در قبال فرمان حكومتي پيامبر با عنوان ياد شده است «قُلْ أَطيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْكافِرينَ» بكار رفتن تعبير كافر براي سركشان حكومت الهي بخاطر اين است كه فرمانروايي مخصوص به خداوند است «وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فِي الْمُلْك» (111 اسراء). ادامه دارد👇 @oshaghierfan &
🔵 يادداشت‌هاي قرآني و روايي 🖌 موضوع: و توبه فراگیر و نجاتبخش برای ، و 🌺«إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً» (93 مریم)🌺. 🌸هیچ کسی در آسمانها و زمین نیست مگر این که به حالت بندگی به سوی خدای رحمان می‌آید🌸. 🔶 کلمه «آتی» در این آیه شریفه، بر حرکت اختیاری دلالت دارد؛ چون به «من..» که برای ذوی الشعور است، نسبت داده شده؛ و ذوی الشعور کارشان از روی اختیار است؛ پس این یک فعل اختیاری است که از ناحیه موجودات ذی شعور سرمی‌زند؛ و نیز حال فاعل این آمدن است؛ 🔸پس معنی آیه این می‌شود: هیچ فرد ذی شعوری در آسمان و زمین نیست، مگر این که (در زمانی) از روی اختیار با حالت عبودیت و بندگی نسبت به خداوند، به سوی خدای رحمن می‌آید؛ این نحوه آمدن اختیاری همراه با همان ایمان‌ عمومی و توبه فراگیری است که جن و انس و فرشته را فرا می‌گیرد و به نجات همه مجرمان آنها منجر می‌شود. 🔷 البته این آمدن اختیاری و عابدانه، برای مؤمنان، در تحقق می‌یابد؛ و برای کفار، بعد از تحقق عذاب درخوری در شکل می‌گیرد؛ لذا این آمدن عابدانه در آیه مقید به دنیا یا آخرت نشده است بلکه مطلق آمده است تا مؤمنان دنیوی و اخروی، هر دو را شامل شود؛ پس انس و جن و ملک، روزی، با اظهار عبودیت نسبت به خداوند، از اندراج در تحت عنوان یا خارج شده و مندرج در تحت عنوان می‌شوند؛ و بالنتیجه همه آنها نجات یافته و مشمول رحمت الهی می‌شوند؛ 🔹 زیرا کیفر و عذاب اخروی، عینا همان کفر و گناهی است که به شکل موجودات موذی تجسم می یابند: 🔻«إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُون؛ 16 طور» 🔻«وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه؛ 8 زلزلة» مطابق این آیات و آیات فراوان دیگر، کیفر و عذاب اخروی چیزی جز همان کفر و گناه نیست 🔸«انَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُون» کیفر شما فقط همان چیزی است که عمل می کردید یعنی کارهای اعتقادی و رفتاری مجرمان است که در قالب عذاب تجسم می یابند و به مجرم آزار می دهند؛ بنابراین از کفر و گناه، و به حریم ایمان عینا همان از عذاب و دخول در رحمت الهی است؛ 🔹پس طبق آیه مورد بحث، جن و انس و ملک با اظهار عبودیت مختارانه به پیشگاه خدای رحمان از عذاب گناه رهایی یافته و مشمول رحمت الهی می شوند💐🌹🌷. 🔴 دفع یک شبهه 🔸این نجات فراگیر در حالی است که گزاره «کافر، معذب است ابدا» [خالدین فیها ابدا] بدون هیچ تخصیصی، به عموم و اطلاق خود باقی است؛ چون حکم عذاب ابدی موضوعش است نه کافری که از کفر خارج شده است . @oshaghierfan &