eitaa logo
استاد محمد بیابانی اسکوئی
317 دنبال‌کننده
87 عکس
32 ویدیو
156 فایل
کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی از اساتید مکتب معارفی خراسان و از شارحین آثار مرحوم آیت الله العظمی میرزا مهدی اصفهانی رضوان الله علیه آدرس سایت: https://biabanioskouei.ir/ ارتباط با ما @alhojjat14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴عدل الهی در روایات اهل بیت علیهم السلام ۴- تساوی میان انسان ها و عدالت در برخی از روایات به این نکته اشاره شده است که رعایت تساوی میان انسان‌ها مصداقی از عدالت می‌باشد. به عنوان نمونه، در روایات فراوانی دربارۀ زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چنین آمده: إِذَا قَامَ قَائِمُ أَهْلِ الْبَيْتِ قَسَمَ بِالسَّوِيَّةِ وَ عَدَلَ فِي الرَّعِيَّةِ. آن‌گاه كه قائم اهل بيت علیهم السلام قيام كند، [اموال عمومى را] به صورت مساوى [بين مردم] تقسيم مى‏كند و عدالت را در بين مردم برقرار مى‏سازد. و یا در روایت دیگری از رسول خدا صل الله علیه و آله نقل شده که فرمودند: أَوَّلُ عَدْلِ الْآخِرَةِ الْقُبُورُ لَا يُعْرَفُ فِيهَا غَنِيٌّ مِنْ فَقِيرٍ. اوّلين عدل آخرت، قبرها هستند كه در آن‏ها غنى و فقير از هم شناخته نمى‏شوند. [ برای دریافت توضیحات و شرح این دست از روایات به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، صص ۲۸-۳۰ مراجعه فرمائید. ] ۵- اعطای حق به صاحبان آن در برخی از روایات چنین بیان شده که خداوند عزّوجلّ برای بندگان خود حقوقی قرار داده است و خود را ملزم به رعایت این حقوق نموده است. از امام صادق سلام الله علیه در این رابطه چنین نقل شده که آن حضرت فرمودند: أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى آدَم علیه السلام... . أَمَّا الَّتِي لِي فَتَعْبُدُنِي لَا تُشْرِكُ بِي شَيْئاً وَ أَمَّا الَّتِي لَكَ فَأَجْزِيكَ بِعَمَلِكَ. خداوند عزّوجلّ به آدم علیه السلام وحى كرد... . حقّ من آن است كه مرا عبادت كنى و چيزى را شريک من نسازى. و امّا حقّ تو آن است كه به سبب عملت جزايت دهم. از طرف دیگر، در برخی از روایات، عدل را به معنای «إعطاء کلّ ذی حقٍّ حقّه» دانسته‌اند.  امیرالمؤمنین سلام الله علیه در این رابطه می‌فرمایند: فَإِذَا أَدَّتِ الرَّعِيَّةُ إِلَى الْوَالِي حَقَّهُ وَ أَدَّى إِلَيْهَا الْوَالِي كَذَلِكَ عَزَّ الْحَقُّ بَيْنَهُمْ فَقَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّينِ وَ اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ. پس اگر رعيّت حقّ والى و والى حقّ رعيّت را ادا كند، حق در بين ايشان عزّت مى‏يابد و راه‏هاى دين استوار مى‏گردد و پرچم‏هاى عدل راست مى‏شود. [ برای دریافت توضیحات و شرح این دست از روایات به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، صص ۲۹-۳۱ مراجعه فرمائید. ] ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه  ۲۷-۳۱] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴تقدّم و عمومیّت عدل الهی بر فضل و احسان الهی همان‌طور که پیش از این نیز بیان شد، خدای متعال در فضل و احسان به بندگان نیز عدل را مراعات کرده است و نعمت‌هایش را با توجّه به جایگاهی که هر کدام از خلایق دارند و به تساوی،‌ میان آنان تقسیم کرده است. در نتیجه، عطای الهی عین عدل است. در دعای بعد از سلام نماز امیرالمؤمنین  سلام الله علیه در روز جمعه آمده است: وَ‌ أَشْهَدُ أَنَّ... عَطَاءَكَ عَدْلٌ. و گواهى مى‏دهم كه... عطاى تو عين عدل است. این عدالت الهی که با فضل و احسان او در هم آمیخته و از آن جدا نمی‌گردد، در مورد همۀ خلق جریان دارد. [ برای دریافت این دست از روایات به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، ص ۳۳ مراجعه فرمائید. ] پس هر نعمتی که به هر مخلوقی می‌رسد، فضل و احسان خداست و آن نیز به عدل میان آن‌ها تقسیم می‌شود. نکتۀ قابل توجّه آن‌که بر اساس ظاهر برخی روایات، رابطۀ عدل و فضل با آنچه بیان شد، منافات دارد. به عنوان مثال، امام سجّاد سلام الله علیه به خداوند متعال عرضه می‌دارد: إِلَهَنَا وَ سَيِّدَنَا! إِنْ غَفَرْتَ لَنَا فَبِفَضْلِكَ وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَبِعَدْلِكَ. فَيَا مَنْ لَا يُرْجَى إِلَّا فَضْلُهُ وَ لَا يُخْشَى إِلَّا عَدْلُهُ امْنُنْ عَلَيْنَا بِفَضْلِكَ وَ أَجِرْنَا مِنْ عَذَابِكَ. معبود ما و آقاى ما! اگر ما را بيامرزى، به ما فضل و احسان كرده‌اى و اگر عذابمان كنى، به عدالت با ما رفتار كرده‌اى. اى كسى كه تنها به فضلش اميد مى‏رود و فقط از عدلش ترسيده مى‏شود، به فضل خود بر ما منّت گذار و از عذاب خويش رهايمان كن. در این حدیث شریف و برخی دیگر از احادیث مشابه، رحمت و بخشش و گذشت مقتضای فضل الهی و عقاب و گرفتاری مقتضای عدل الهی شمرده شده است. در نگاه نخست، چنین مضمونی با مطالب پیش در تعارض می‌باشد. برای رفع این تعارض، توضیح چند نکته ضروری می‌باشد: ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه  ۳۱-۳۵] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴تقدّم و عمومیّت عدل الهی بر فضل و احسان الهی بیان شد که در احادیث جلسه قبل و دیگر احادیث شریف، رحمت و بخشش و گذشت مقتضای فضل الهی و عقاب و گرفتاری مقتضای عدل الهی شمرده شده است. در نگاه نخست، چنین مضمونی با مطالب پیش در تعارض می‌باشد. برای رفع این تعارض، توضیح چند نکته ضروری می‌باشد: نکتۀ اوّل: آن‌که صورت پذیرفتن کیفر به واسطۀ عدل الهی، فضل و احسان الهی در مورد آن را نفی نمی‌کند، و همین‌طور تعلّق نعمت و ثواب به واسطۀ فضل الهی،‌ وجود عدل در آن مورد را نفی نمی‌کند. حدیث زیر این مطلب را تأیید می‌نماید: احمد‌بن‌سلیمان می‌گوید: مردی از امام رضا سلام الله علیه ــ که در حال طواف بودند ــ پرسید: «جواد به چه معناست؟» و آن حضرت در جواب او فرمودند: إِنَّ لِكَلَامِكَ وَجْهَيْنِ. فَإِنْ كُنْتَ تَسْأَلُ عَنِ الْمَخْلُوقِ فَإِنَّ الْجَوَادَ الَّذِي يُؤَدِّي مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ، وَ إِنْ كُنْتَ تَسْأَلُ عَنِ الْخَالِقِ فَهُوَ الْجَوَادُ إِنْ أَعْطَى وَ هُوَ الْجَوَادُ إِنْ مَنَعَ، لِأَنَّهُ إِنْ أَعْطَاكَ أَعْطَاكَ مَا لَيْسَ لَكَ وَ إِنْ مَنَعَكَ مَنَعَكَ مَا لَيْسَ لَكَ. سخن تو دو وجه دارد: اگر منظورت در بين آفريدگان است، جواد كسى است كه آنچه را خدا بر او فرض كرده، ادا كند، و اگر منظورت آفريدگار است، او در هر دو صورتِ عطا و منع جواد است؛ زيرا آنچه خدا به تو مى‏دهد و آنچه از تو منع مى‏كند، هيچ‌يک حقّ تو نيست. [ برای دریافت توضیحات و شرح نکته اول به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، ص ۳۴ مراجعه فرمائید. ] ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه  ۳۱-۳۵] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴تقدّم و عمومیّت عدل الهی بر فضل و احسان الهی بیان شد که در احادیث جلسه قبل و دیگر احادیث شریف، رحمت و بخشش و گذشت مقتضای فضل الهی و عقاب و گرفتاری مقتضای عدل الهی شمرده شده است. در نگاه نخست، چنین مضمونی با مطالب پیش در تعارض می‌باشد. برای رفع این تعارض، توضیح چند نکته ضروری می‌باشد: نکتۀ دوم: آن‌که عدل، همیشه در مجازات نیست، بلکه برخی اوقات حقیقت عدل در همان عفو و گذشت است. امیرالمؤمنین سلام الله علیه در وصیّت خویش به امام حسن سلام الله علیه می‌فرمایند: وَ أَقْلِلِ الْغَضَبَ وَ لَا تُكْثِرِ الْعَتْبَ فِي غَيْرِ ذَنْبٍ فَإِذَا اسْتَحَقَّ أَحَدٌ مِنْكَ ذَنْباً فَإِنَّ الْعَفْوَ مَعَ الْعَدْلِ أَشَدُّ مِنَ الضَّرْبِ لِمَنْ كَانَ لَهُ عَقْلٌ. خشم را كم كن و عقاب را در غير گناه زياد نكن. پس آن‌گاه كه شخصی از ناحيۀ تو مستحقّ كيفرى شد، عفو همراه با داد، نسبت به كسى كه خرد داشته باشد، از كيفر كردن شديدتر است. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه  ۳۱-۳۵] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴تقدّم و عمومیّت عدل الهی بر فضل و احسان الهی بیان شد که در احادیث جلسه قبل و دیگر احادیث شریف، رحمت و بخشش و گذشت مقتضای فضل الهی و عقاب و گرفتاری مقتضای عدل الهی شمرده شده است. در نگاه نخست، چنین مضمونی با مطالب پیش در تعارض می‌باشد. برای رفع این تعارض، توضیح چند نکته ضروری می‌باشد: نکتۀ سوم: و نکته  آخر آن‌که با توجّه به گستردگی جایگاه اشیا، عدل الهی نیز گسترۀ وسیعی دارد، به طوری که هم می‌تواند شیرین و لذّت‌بخش باشد و هم مایۀ آزردگی خاطر. امام صادق سلام الله علیه می‌فرمایند: الْعَدْلُ أَحْلَى مِنَ الْمَاءِ يُصِيبُهُ الظَّمْآنُ. مَا أَوْسَعَ الْعَدْلَ إِذَا عُدِلَ فِيهِ وَ إِنْ قَلَّ. عدل شيرين‏تر از آبى است كه تشنه‌لب به آن مى‏رسد. عدل چه گشايش‌آور است آن‏گاه كه در ميان مردم اجرا شود؛ اگرچه اندک باشد. طبق این حدیث شریف،‌ آن‌گاه که عدل به معنای واقعی کلمه تحقّق یابد، بسیار شیرین و لذّت‌بخش است. یقیناً‌ هیچ مؤمنی از خدای تعالی نمی‌خواهد که چنین عدلی را در حقّ او نادیده بگیرد. امّا در مقابل این عدل، عدلی است که با دقّت تامّ و کامل و محاسبۀ‌ شدید و سخت‌گیرانه همراه باشد که همه را آزرده می‌کند. خدای تعالی از چنین عدلی به «سوء الحساب» تعبیر کرده و می‌فرماید: ﴿يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ﴾ ؛ از پروردگارشان بيمناک‏اند و از بدىِ حساب مى‏ترسند. از امام صادق سلام الله علیه دربارۀ این آیه سؤال شد: آیا آن‌ها از این می‌ترسند که خداوند متعال در حقّ آن‌ها ستم روا دارد؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: لَا وَاللَّهِ خَافُوا الْاِسْتِقْصَاءَ وَ الْمُدَاقَّةَ. نه؛ سوگند به خدا، آن‏ها از دقّت نظر و محاسبۀ كامل مى‏ترسند. [ برای دریافت توضیحات و شرح نکته این بخش به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، صص ۳۶-۳۷ مراجعه فرمائید. ] ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه  ۳۵-۳۷] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴کیفیّت پیدایش اشیا و سبب اختلاف آن‌ها همان‌طور که قبلاً اشاره نمودیم،‌ عدل به معنی قرار دادن هر چیزی در جایگاه شایستۀ آن می‌باشد و یکی از مصادیق عدل، برقراری تساوی بین اشیا با توجّه به ارزش آن‌ها و اختلافشان با یکدیگر می‌باشد. در این قسمت از بحث، به دنبال یافتن منشأ این اختلاف در درجات اشیا می‌باشیم. بر پایۀ تعالیم دینی، همۀ موجودات از آن جهت که مخلوق خدایند، با یکدیگر مساوی بوده و هیچ‌یک در اصل خلقت،‌ بر دیگری برتری ندارد، بلکه عامل اختلاف میان موجودات، امتحان الهی می‌باشد. خداوند متعال طبق سنّت خویش پس از اعطای عقل،‌ اختیار و قدرت به مخلوقاتش، آن‌ها را مورد آزمایش قرار می‌دهد و رفتار متفاوت موجودات، سبب پیدایش اختلاف درجات و مراتب آن‌ها می‌شود. به عبارت دیگر، تمام موجودات اعمّ از جماد، نبات، حیوان، فرشته، انسان و ... . در ابتدای خلقت با یکدیگر مساوی بوده‌اند و عکس‌العمل‌های متفاوت آن‌ها در برابر امتحان‌های الهی موجب به وجود آمدن درجات مختلف در آن‌ها شده است. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه  ۴۰-۴۱] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴کیفیّت پیدایش اشیا و سبب اختلاف آن‌ها طبق فرمودۀ خدای متعال در قرآن کریم، اصل همۀ مخلوقات، آب می‌باشد: ... وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ... . ... و ما هر چيز زنده را از آب قرار داديم... . توجه: مقصود از آب در اینجا، مایع معروف که برای رفع تشنگی از آن استفاده  میکنیم، نمی باشد. امام باقر سلام الله علیه نیز در این رابطه می‌فرمایند: لَكِنَّهُ كَانَ إِذْ لَا شَيْ‏ءَ غَيْرُهُ، وَ خَلَقَ الشَّيْ‏ءَ الَّذِي جَمِيعُ الْأَشْيَاءِ مِنْهُ، وَ هُوَ الْمَاءُ الَّذِي خَلَقَ الْأَشْيَاءَ مِنْهُ فَجَعَلَ نَسَبَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ إِلَى الْمَاءِ وَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْمَاءِ نَسَباً يُضَافُ إِلَيْهِ.  لكن خدا بود هنگامى كه چيزى غير او نبود، و چيزى را كه همۀ اشيا از آن است، آفريد؛ و آن آبى است كه اشيا از آن خلق شده‏اند. پس نسبتِ همه چيز را به آب قرار داد و آب را به هيچ چيزى منسوب نكرد. تا این‌جا روشن شد که همۀ مخلوقات در ابتدای خلقت مساوی بوده و اصل همۀ آن‌ها آب می‌باشد. لکن به جهت تکلیف و امتحان موجودات، همراه با خلق آب، علم، قدرت، اختیار و حیات که لازمۀ تکلیف و آزمایش است، بر آن حمل شده است. امام صادق سلام الله علیه در تفسیر آیۀ ﴿وَ كَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ﴾  می‌فرمایند: إِنَّ اللَّهَ حَمَّلَ دِينَهُ وَ عِلْمَهُ الْمَاءَ قَبْلَ أَنْ يَكُونَ أَرْضٌ أَوْ سَمَاءٌ أَوْ جِنٌّ أَوْ إِنْسٌ أَوْ شَمْسٌ أَوْ قَمَرٌ. همانا خداوند دين و علمش را بر آب تحميل كرد، پيش از آن‌كه آسمان، زمين، جن، انسان، خورشيد يا ماه به وجود آمده باشد. امام رضا سلام الله علیه نیز در تفسیر آیۀ ﴿يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ﴾ ، عرش را این‌گونه معنا فرموده‌اند: الْعَرْشُ لَيْسَ هُوَ اللَّهَ وَ الْعَرْشُ اسْمُ عِلْمٍ وَ قُدْرَةٍ. [مراد از] عرش خدا نيست، [بلكه‏] عرش اسم علم و قدرت است. بنابراین، خدای متعال عرش را که به علم و دین و قدرت تفسیر شده،‌ بر آب تحمیل نموده و بدین وسیله آب دارای کمالِ علم و قدرت و اختیار و حیات شده است. توجه: مقصود از آب در این بخش، مایع معروف که برای رفع تشنگی از آن استفاده  میکنیم، نمی باشد. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه  ۴۲-۴۵] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴کیفیّت پیدایش اشیا و سبب اختلاف آن‌ها .پس از این اعطا و امتحان الهی، آب که در ابتدای خلقت شیرین و گوارا بوده، متناسب با اطاعت و عصیان به دو قسم گوارا و شور تقسیم شده است. بعد از این تقسیم نیز طینت مؤمنان از آب گوارا و شیرین و طینت کافران از آب شور و تلخ خلق شده است. بنابراین،‌ یکی از تفاوت‌های مهم در موجودات، از همین اطاعت و عصیان و تفاوت در جوهر اصلی آن‌ها ناشی شده است. پس از خلقت طینت مؤمنان از آب گوارا و طینت کافران از آب شور و تلخ، در مراحل بعدی نیز باز هم امتحان‌ها و تکالیف الهی تأثیراتی بر طینت‌ها داشته است. در مراحل بعد، خدای متعال روح مؤمنان را از طینت علّیّین و بدن آنان را از پایین‌تر از آن آفرید و روح و بدن کافران را از طینت سجّین خلق نمود. امام سجّاد سلام الله علیه به این امر تذکّر داده و فرموده‌اند: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ النَّبِيِّينَ مِنْ طِينَةِ عِلِّيِّينَ قُلُوبَهُمْ وَ أَبْدَانَهُمْ وَ خَلَقَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ تِلْكَ الطِّينَةِ وَ جَعَلَ خَلْقَ أَبْدَانِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ وَ خَلَقَ الْكُفَّارَ مِنْ طِينَةِ سِجِّينٍ قُلُوبَهُمْ وَ أَبْدَانَهُم. همانا خداى عزّوجلّ روح و بدن پيامبران را از طينت علّيّين آفريد و روح مؤمنان را هم از همين طينت خلق كرد و بدنشان را از مرتبۀ پايين آن آفريد. روح و بدن كافران را هم از طينت سجّين خلق كرد. پس از این مرحله، خدای تعالی به جهت آزمایش مجدّد خلایق در این دنیا، طینت‌های اصحاب یمین و اصحاب شمال را با هم آمیخت و آن‌ها را وارد این دنیا نمود. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه  ۴۲-۴۵] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴کیفیّت پیدایش اشیا و سبب اختلاف آن‌ها در دسته‌ای دیگر از روایات،‌ علّت‌های دیگری نیز برای اختلاف مردم ذکر شده است؛ از جمله آن‌که این اختلاف را ناشی از اختلاف خاک‌هایی که مردم از آن خلق شده‌اند بیان نموده‌اند و یا آن‌که آن را به حوریّه یا دختر جنّی که به ازدواج هر یک از فرزندان حضرت آدم؟ع؟ درآمده‌اند، نسبت داده‌اند. در هر صورت، آنچه روشن است آن است که منشأ این اختلاف‌ها هر چه باشد، به سبب آزمون‌های قبلی بوده و از آن ناشی می‌شود. نکتۀ آخر این‌که خدای متعال با این‌که می‌توانست تنها با یک امتحان جایگاه ابدی هر موجودی را معیّن نماید، امّا به لطف و احسان خویش فرصت‌های متعدّدی برای خلایق ایجاد کرد تا برخی از آنان که در امتحانات قبلی مردود شده‌بودند، با قدرت و  اختیار خویش به راه صواب بازگردند. این دنیا نیز مهلت دیگری برای کسب سعادت و رستگاری می‌باشد [ برای دریافت روایات؛ توضیحات و شرح این بخش به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، صص ۴۰-۴۷ مراجعه فرمائید. ] ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه  ۴۲-۴۵] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴عدل الهی و اصول دین اسلام موارد پنج‌گانه‌ای که امروزه به عنوان اصول دین مطرح می‌باشند، به این شکل در روایات اهل بیت علیهم السلام مطرح نگشته است و آنچه در روایات تحت عنوان ستون‌های دین یا زیربنای دین مطرح گشته، اصول دین به معنای مصطلح آن نیست. در برخی از این روایات، نه از توحید و معاد و نبوّت خبری هست و نه از عدل. به عنوان مثال، از امام باقرعلیه السلام  در این زمینه چنین نقل شده: بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْيَاءَ: عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَايَةِ. اسلام بر پنج امر بنا شده است:  نماز، زكات، حج، روزه و ولايت. و یا در روایت امام صادقعلیه السلام، تنها اعتقاد به توحید و عدل الهی، به عنوان اساس هر دینی و شرط تحقّق دینداری معرّفی شده است: إِنَّ أَسَاسَ الدِّينِ التَّوْحِيدُ وَ الْعَدْلُ. همانا اساس دين، توحيد و عدل است. سیّد مرتضی نیز دو اصل توحید و عدل را به عنوان اصول دین کافی دانسته و نبوّت و امامت را از واجبات و اصول بزرگ و داخل در ابواب عدل معرّفی می‌نماید.  همچنین عدّه‌ای از علما نیز با نظر به برخی فرقه‌های مسلمان، اصول دین را سه اصل توحید، نبوّت و معاد معرّفی کرده‌اند و دو اصل عدل و امامت را از اصول مذهب شیعه برشمرده‌اند، تا فرقه‌هایی نظیر اشاعره که به عدل الهی اعتقاد ندارند نیز جزو مسلمانان محسوب گشته و از دایرۀ اسلام خارج نگردند. آنچه امروزه از نظر فقها مسلّم است، آن است که برای ورود به دین و جاری شدن احکام اسلام در حقّ یک نفر، شهادتِ زبانی به توحید و نبوّت کفایت می‌کند. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه  ۴۵-۴۷] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴عدلی الهی و مالکیّت و حکمت خدا عدّه‌ای همچون مرحوم استاد مطهّری و علّامۀ طباطبایی با استناد به آیۀ ﴿لَا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ﴾ ، معتقدند که بندگان در مقابل اعمال و کردارشان هیچ‌گونه حقّی بر خدای تعالی ندارند؛ در نتیجه، نفی ظلم از خداوند متعال سالبه به انتفاء موضوع است.  به عبارت دیگر، مرحوم علّامۀ طباطبایی و استاد مطهّری این آیه را ناظر به بحث عدل و ظلم می‌دانند و نه حکمت. لذا معتقدند معنای این آیه آن است که هیچ‌کس چنان جایگاهی ندارد که بخواهد از خدا بپرسد چرا در حقّ من ظلم کردی؟ چراکه خدای متعال مالک علی الإطلاق و حقیقی همۀ عالم هستی است و هیچ مالکی در عرض او وجود ندارد،‌ پس خدای متعال می‌تواند به هر نحوی که بخواهد، در ملکش تصرّف نماید و هیچ کس هیچ حقّی بر عهدۀ خدا ندارد . اشاعره که قائل به جبر در افعال عباد هستند نیز برای اثبات صحّت عقاب بندگان در مقابل افعالی که اختیاری در آن ندارند، به مالکیّت الهی تمسّک کرده و گفته‌اند: چون خدای تعالی مالک مطلق بندگانش می‌باشد،‌ اگر بندۀ مطیع خویش را به جهنّم بَرَد و گناهکار را به بهشت،‌ هیچ‌گونه ظلم و ستمی را مرتکب نشده است؛ چراکه ظلم در صورتی تحقّق پیدا می‌کند که تصرّف در ملکِ غیر باشد، و در مقابل خداوند متعال مالکی وجود ندارد که خداوند در ملک او تصرّفی کرده باشد . ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه  ۴۷-۵۰] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a