eitaa logo
دروس استاد احدی حفظه الله تعالی
112 دنبال‌کننده
44 عکس
10 ویدیو
136 فایل
این کانال جهت نشر دروس خارج فقه و اصول استاد می باشد. ارتباط با ادمین sd1251356@
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸هر گل خوشبو که گل یاس نیست 🌼هر چه تلألو کند الماس نیست 🌺ماه زیاد است و برادر بسی 🌼هیچ یکی حضرت عبـاس نیست 💐میلادحضرت عباس(ع) مبارک باد💐
سعید دینی 📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙 ⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 @ostadahadi 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 /1/17 @ostadahadi : روایات و سنت است که مهمترین آن حدیث رفع است تفاوت حدیث رفع با آیات این است که روایات با آیه ورود یا حکومت بنا بر قولین دارد چون مفاد آیه عدم بیان است و روایات بیان است لذا روایات حاکم بر آیه است. اما روایات احتیاط با حدیث رفع در تعارضند برای رفع تعارض در حدیث رفع سه کار میکنند: 1- سند حدیث را بررسی میکنند. 2- دلالت حدیث را تمام میکنند. 3- تعارض را بر میدارند و حل میکنند. اما : مرحوم شیخ روایت خصال و توحید صدوق را صحیح میخواند و قبل ایشان میرزای قمی و صاحب فصول نیز آنرا صحیح میدانستند. مشکل بعضی بر روی احمد بن محمد بن یحیی العطار که در خصال محمد بن احمد بن یحیی العطار آمده است و تصحیف رخ داده است. مرحوم خویی نقدش این است که توثیق علامه در کتاب الخلاصه (علم رجال) بر اساس اصالة العدالة است و از روی حس نیست چون مبنایشان این است که اگر برعلیه شخصی قدحی نیامد دلیل بر عدالت او است. مجمع الحدیث ج 2 ص 328. اولا : ایشان در کتاب الخلاصه ص 222 درباره زید زراد و زید نرسی میگوید احدی ندیدم که در مورد این دو حکم به عدالت یا طعن ایشان بکند اما من درباره این دو توقف میکنم.لذا اگر مبنای علامه اصالت العداله بود باید اینجا حکم به عدالت این دو میکرد نه توقف. ثانیا: مرحوم علامه در اصول کتابی دارد بنام نهایة الوصول که در شرایط حجیت خبر درعدالت 5 بحث دارد که در مبحث پنجم در معرفت عدالت دو امر لازم است: ا- اختبار و امتحان 2- تزکیه . از سه نظر حکم به صحت ایشان میکند: 1- ایشان از مشایخ صدوق است. الوجیز ص 154. 2- شهید ثانی در الرعایة فی علم الدرایة ص 370 و صاحب معالم در بحث حجیت خبر ص 300 احمد بن یحیی را عادل و ضابط میداند. 3- سیرافی از احمد بن یحیی روایات زیادی را نقل میکند و ایشان کسی است که ثقة فقیه بصیر بالحدیث..........ص58 نجاشی. 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
سعید دینی 📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙 ⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 @ostadahadi 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 /1/18 @ostadahadi بحث دوم: : مرفوع در حدیث رفع چیست؟ 7 احتمال است: 1- مرفوع؛ مواخذه است. 2- مرفوع؛ استحقاق عقاب است. 3- """""" جمیع الآثار است. 4- """"" وجوب احتیاط است. 5- """" حکم واقعی است. 6- """" فعلیت حکم است. 7- """" اثر ظاهر است. که همگی باید بررسی شود. اما احتمال اول: مرفوع مواخذه باشد. به دو دلیل مناسب با حدیث رفع نیست: أ‌. غرض اصولی تحصیل حجت است نه رفع مواخذه، عقاب و ثواب بحث کلامی است. ب‌. اگر مواخذه را برداریم استحقاق عقاب باقی است چون عقل میگوید جایی که حکم شرعی معلوم نیست قبل فحص مستحق عقاب هستی به علاوه اگر مرفوع را مواخذه بکیریم گرفتار حذف و مجاز میشویم. اما احتمال دوم: مرفوع استحقاق عقاب باشد مورد قبول نیست چرا؟ چون استحقاق از احکام عقل عملی است چون برای حفظ نظام عقلای عالم حسن و قبح را پیاده میکنند. آنچه را در محدوده عقل است حدیث رفع نمیتواند بردارد. اما احتمال سوم: مرفوع جمیع الآثار باشد اعم از اثر عقلی و اثر شرعی. اثر عقلی وجوب اطاعت و ترک واجب فسق است آثار عقلی قابل رفع نیست و با وجود اثر شرعی رفع جمیع الآثار لغو است یعنی اینکه حکم واقعی وجود دارد ولی هیچ اثری ندارد. اما احتمال چهارم: مرفوع وجوب احتیاط باشد این احتمال ثبوتا مشکلی ندارد چون وجوب احتیاط از احکام شرعیه است و رفعش به ید شارع است اما اثباتا مشکل دارد و خلاف ظاهر حدیث رفع است چون ظاهر حدیث رفع، رفع مجهول است و وجوب احتیاط از آثار و احکام مجهول است لذاا اگر مرفوع را وجوب احتیاط بدانیم لازمه اش این است که وجوب احتیاط خود حکم مجهول ابشد در حالیکه وجوب احتیاط از آثار حکم مجهو است و اسقاط حدیث رفع از ظهورش محتاج دلیل است. اما احتمال پنجم: مرفوع حکم واقعی باشد ثبوتا اشکالی ندارد چون وضع و رفع حکم واقعی به عهده شارع است انا اثباتا 2 مشکل پیش می آید: أ‌- تصویب است یعنی واقع خالی از حکم باشد و منوط به علم مکلف است. ب‌- (از استاد وحید) اگر اینرا بپذیریم لازمه اش این است که مجهول موضوع خود را بردارد که محال است اگر مرفوع حکم واقعی باشد لازمه اش این است که مجهول یعنی رُفع موضوع خودش (مالایعلمون) را بردارد رفع موضوع از ناحیه خود عقلا باطل است چون موضوع باید مفروض الوجود باشد وقتی مرفوع واقعی بود فرضی برای وجود نبود لازم می آید که محمول عین موضوع بشود که میشود دور و محال است. چون وجه 6 چند جلسه بحث دارد لذا وجه 7 را مقدم میداریم. اما احتمال هفتم: مرفوع اثر ظاهر باشد یعنی اثر خطا و نسیان و... را برمیدارد اثر مالایعلمون برداشته شد یعنی نسبت به تکلیف الزامی نیست. این جهت هم قبول نیست چرا؟ چون لازم میآید وحدت سیاق بهم بخورد . 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
خارج فقه...مسکر جلسه98.mp3
5.69M
خارج فقه جلسه98...سه شنبه 20 فروردین...زبیب
خارج اصول...برائت جلسه101.mp3
6.81M
خارج اصول..سه شنبه 20 فروردین....برائت...جلسه101
سعید دینی 📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙 ⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 @ostadahadi 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 /1/19 @ostadahadi : مرفوع رفع فعلیت حکم واقعی باشد حکم واقعی مجهول بر بندگان جاهل و شاک فعلیت ندارد پس ثبوت حکم واقعی را برای جاهل و شاک قبول داریم اما آن حکم واقعی برایشان فعلی نیست. علیت نبود تنجز هم نیست لازمه اش عدم مواخذه بر ترک آن حکم واقعی است این نظریه مرحوم آخوند در کفایه است. یعنی اصالة البرائت فعلیت حکم واقعی را بر میدارد مثلا حرمت واقعی بر من فعلیت و تنجز ندارد. 2 تا لایقال دارد: 1- لایقال_اول: مواخذه از آثار شرعیه نیست تا با اصالت البرائت برداشته شود بلکه از احکام عقلیه است و قابل رفع نیست. ایشان جواب میدهد مواخذه اگرچه از آثار شرعی نیست اما سبب و علت مواخذه شرعی است علت مواخذه وجوب احتیاط است شارع برای حفظ حکم واقعِ مجهول، احتیاط را واجب کرده رفع مواخذه به رفع وجوب احتیاط است . 2- لایقال_دوم: از نظر شما اینجا دو حکم داریم 1- حکم واقعی مجهول 2- وجوب احتیاط. در ظرف جهل به واقع، رفع مواخذه به رفع وجوب احتیاط است در حالیکه ما میخواهیم اثر حکم واقعی مجهول را به اصالة البرائة برداریم نه اثر وجوب احتیاط را. فإنه یقال: وجوب احتیاط وجوب طریقی است اما وجوب واقعی وجوب نفسی است و وجوب طریقی تابع وجوب نفسی است بنابر این مواخذه بر مخالفت وجوب نفسی است نه بر مخالفت وجوب احتیاط ؛ اما ترک احتیاط موجب میشود که وجوب نفسی واقعی ترک شودبدین جهت مواخذه میشود پس وجوب احتیاط واسطه دراستحقاق عقاب است و استحقاق عقاب اثر وجوب احتیاط نیست اثر حکم واقعی است . : مرحوم آخوند برای احکام 4 مرحله قائل است: 1- اقتضا و شانیت؛ برای احکام ملاکاتی بود ولی قبل از پیامبر (ص) نبودشان مانع از إنشاء آنها شد. 2- إنشاء؛ بعد از بعثت و نبوت پیامبر (ص) خداوند همان ملاکات احکام را تشریع کرد. 3- فعلیت؛ قبل این مرحله احکام در جان پیامبر قرار نگرفته بود بعث و زجر خداوند در وجود پیامبر نشست این مرحله انقداح اراده و کراهت در نفس نبوی است. 4- تنچجز؛ یعنی وصول احکام الهی به عبد. پس منظور آخوند از رفع فعلیت مرحله سوم است. 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خارج اصول...برائت جلسه102.mp3
6.86M
خارج اصول...برائت...جلسه102...چهارشنبه21 فروردین
خارج اصول...برائت جلسه105.mp3
7.32M
خارج اصول برائت جلسه105 دوشنبه 26 فروردین
خارج فقه...مسکر جلسه101.mp3
7.2M
خارج فقه عصیر زبیبی دوشنبه26 فروردین جلسه101
اهمیت و جایگاه جوانان از نظر اسلام 🌴رسول اكرم صلي الله عليه و آله مى فرمايد:🌴 برترى جوانى كه در جوانى خدا را عبادت مى كند بر پيرى كه پس از پير شدن به عبادت مى پردازد، مانند برترى پيامبران الهى نسبت به ديگران است. 🌺🌺🌺 🌴حضرت علی علیه السلام:🌴 هنگامى كه در پيشامدى احتياج به مشورت داشتى ابتدا به جوانان مراجعه نما زيرا كه آنان ذهنى تيزتر و حدسى سريع تر دارند، سپس (نتيجه) آن را به نظر بزرگسالان و پيران برسان تا پيگيرى نموده، عاقبت آن را بسنجند و راه بهتر را انتخاب كنند زيرا تجربه آنان بيشتر است. 🌺🌺🌺 🌴رسول اكرم صلى الله عليه وآله:🌴 هر كس در جوانى اش بياموزد، آموخته اش مانند نقش بر سنگ است و هر كس در بزرگ سالى بياموزد، مانند نوشتن بر روى آب است. 🌺🌺🌺 🌴امام صادق عليه السلام :🌴 بِدان كه جوانِ خوش اخلاق، كليد خوبى ها و قفل بدى هاست و جوانِ بداخلاق، قفل خوبى ها و كليد بدى هاست. 🌺🌺🌺 🌴امام صادق عليه السلام:🌴 هر جوان مؤمنى كه در جوانى قرآن تلاوت كند، قرآن با گوشت و خونش مى آميزد و خداوند عزّوجلّ او را با فرشتگان بزرگوار و نيك قرار مى دهد و قرآن نگهبان او در روز قيامت، خواهد بود. 🌺🌺🌺 🌴پیامبر صلی الله علیه وآله: 🌴 هر که در راه اسلام مویی سفید کند، روز قیامت برای وی نوری خواهد بود. نوجوانان را دریاب زیرا که آنان سریع تر به کارهاى خیر روى مى آورند. 🌺🌺🌺 🌴پیامبر صلی الله علیه و آله:🌴 به شما درباره جوانان به نیکى سفارش مى کنم چرا که آنان نازکدل ترند، خداوند مرا امید دهنده و بیم دهنده مبعوث کرد جوانان با من هم پیمان شدند و پیر مردان به مخالفت با من برخاستند. 🌺🌺🌺 🌴رسول اکرم صلى الله علیه و آله:🌴 هر کس که در جوانى خوب بندگى خدا کند ، خداوند در پیرى به او حکمت مى آموزد . خداى متعال مى فرماید : «و چون به رشد و کمال خویش رسید ، به او حکمت و دانش عطا کردیم» و در ادامه آیه مى فرماید : «و نیکوکاران را چنین پاداش مى دهیم». 🌺🌺🌺 🌴رسول اكرم صلى الله عليه و آله :🌴 بهترين جوانانِ شما آنان اند كه خود را به سبك بزرگسالان بيارايند و بدترين بزرگسالان ، كسانى اند كه خود را شبيه جوانان كنند 📚 ارشاد القلوب الی الصواب (دیلمی) ج ۱ ص ۴۱📚قصص، آیه ۱۴ أعلام الدین ص ۲۹۶ 📚کافى، ج ۸ ص ۹۳ ح ۶۶ 📚سفینة البحار، ج ۲ ص ۱۷۶ 📚كافى(ط-الاسلامیه) ج ۲ ص ۶۰۳ ح ۴ 📚امالى (طوسى) ص ۳۰۲ ح ۵۹۸ 📚نوادر راوند ص ۱۸ 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۲۰ ص ۳۳۷ ح ۸۶۶ ❤️ میلاد علیه السلام ❤️ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
سعید دینی 📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙 ⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 @ostadahadi 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 /1/20 @ostadahadi درباره فعلیت حکم سه نظراست: 1- مرحوم آخوند و من تبع: 4 مرتبه برای احکام شرعیه قائل اند. اما بسیاری از علما اصول بعد ایشان مرتبه 1و 2 را خارج از احکام گرفتند و دو مرتبه انشاء و فعلیت را داخل کردند لذا بعد ایشان مرحوم نائینی و آقاضیا و امام خمینی و... مرتبه 2و 3 را قبول دارند دلیلشان این است که مرتبه اقتضا و ملاک قبل از انشاءحکم است و مرتبه وصول و تنجز هم بعد انشاء و فعلیت حکم است لذا چیزی که قبل و بعد از حکم است نمیتواند داخل در حکم شود. چرا؟ چون آنکه قبل حکم شرعی است علت حکم است و آنکه بعد فعلیت است نمیتواند حکم شرعی باشد چون مربوط به اثر حکم است اثر فعلی شدن این است که بنده با تنجز و عمل به حکم در محضر خدا معذور است. استحقاق عقاب و یا معذوریت از مراتب حکم نیست. 2- نظر مرحوم نایینی: ایشان قائل به دو مرتبه انشا و فعلیت است. تعریفشان از انشائات شرعیه؛ قضئیه حقیقیه است و قضئیه خارجیه و ذهنیه نیست قضئیه حقیقیه را هم موضوع هم قیود و شرایط موضوع را ملاحظه میکند آنگاه حکم را بر روی موضوع مفروض الوجود تشریع میکند مثل آیه وجوب حج یا کل نار سوزان است منظور مفروض الوجود است بر این اساس فعلیت حکم به محقق الوجود بودن موضوع است پس فعلیت حکم به وصول نیست بلکه به محقق الوجود بودن است یعنی از مفروض الوجود دراید و محققالوجود شود. 3- نظر مرحوم اصفهانی در نهایة الدرایة: ایشان فعلیت حکم را به وصول حکم میداند لذا ایشان فعلیت را تنجیز گرفت.دلیلشان این است که حقیقت حکم جعل داعی به داعی است یعنی حقیقت حکم امکان داعویت و زاجریت (اصطلاح اصولی) است داعی یعنی انگیزه و حقیقت حکم یعنی انسان را هل میدهد به سمت هل دیگری آن هل دیگر یا وجوب است یا حرمت لذا براساس این مبنا حقیقت فعلیت حکم به همان وصول است. استاد موافق نظر نائینی است برای فهم مبنا سه مقدمه لازم است: ‌أ- نسبت موضوع به حکم بمنزله نسبت علل به معلول است یعنی منشا حکم شرعی وجود موضوع و شرایطش است نه وصول حکم. ‌ب- فعلیت در مقابل قوه است هرگز قوه شیئ شیئ نیست یعنی مثلا نطفه، انسان نیست لذا احکام بر روی قوه نیست بلکه بر روی فعلیت است. مثلا نماز بر روی مکلف بالغ و عاقلی است در خارج موجود است. ‌ج- حقیقت حکم اعتباری است 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴