eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.7هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔آیا پیامبران دچار می شوند ❕چگونه می گویید دچار فراموشی نمی شوند در حالی که قرآن می گوید موسی و که یوشع بن نون بود و او هم پیامبر بود خود را فراموش کردند ( نسیا حوتهما کهف 61) 💠💠 👌موسی علیه السلام به الهی مامور شد که به نزد خضر برود و از او مسائلی را فرا گیرد . 🔶موسی و همسفرش راهی برای یافتن خضر شدند ،در بین راه ماهی که به عنوان غذا برای خود آورده بودند کردند . 🔷قرآن می کند ؛ « به خاطر بیاور هنگامی که موسی به دوست خود گفت من دست از طلب بر نمی دارم تا به محل دو دریا برسم ، هر چند ، مدت طولانی به راه خود ادامه دهم ، هنگامی که به محل تلاقی آن دو رسیدند ، ماهی خود را فراموش کردند ، و ماهی ( که هنوز جان داشت ) راه خود را درپیش گرفت ( و روان شد ) .هنگامی که از آنجا گذشتند موسی به یار گفت غذای ما را بیاور که از این سفر خسته شده ایم ، او گفت به خاطر داری هنگامی که ما به کنار آن صخره پناه بردیم ( و استراحت کردیم ) من در آنجا کردم که جریان ماهی را بازگو کنم ، این شیطان بود که یاد آن را از خاطر من برد و ماهی به طرز شگفت انگیزی راه خود را در پیش گرفت » 🗯 60-63 ❔حال سوال این است که مگر پیامبران از سهو کردن و فراموشی در امان نیستند ❕پس چگونه ماهی را فراموش کرد ( نسیا حوتهما )❕ 👌برای باید توجه داشت که فراموش کننده همسفر موسی بود نه خود موسی و در آیات بالا هم دیدیم که دوست موسی افتادن ماهی به دریا و زنده شدن و او را دیده بود و تصمیم داشت که این مساله را با موسی در میان بگذارد ، ولی کرد . ❗️و اگر در جمله ( نسیا ) به هر دو نسبت داده شده است از قبیل نسبت دادن کار فرد به گروه است که بسیار است چنان که عرب می گوید « نسی القوم » فلان قوم فلان مساله را فراموش کرد در حالی که تنها برخی از افراد آن بوده اند که چنین فراموشی به آنها دست داده بود نه تمام قوم 📚 ،ج3 ص532 👌در روایتی از پیامبر نقل شده است که فرمود ؛ « هنگامی که ماهی حرکت کرد و به دریا افتاد ، و راه خود را در پیش گرفت ، موسی در بود ، و دوستش ( که این ماجرا را دیده بود ) نخواست موسی را بیدار کند و ماجرا را بگوید ، و بعد از بیداریش فراموش کرد که جریان را به او بگوید ، و لذا یک شبانه روز دیگر به راه خود ادامه دادند ، سپس دوست موسی ماجرا را به خاطر آورد و بازگو کرد ، ناچار آنها به مکان اول که ماهی در آب بود بازگشتند » 📚تفسیر ج15 ص174 ❕ممکن است اشکال کنید که همسفر موسی یوشع بن نون او بوده که او هم پیامبر است بنابراین چگونه ممکن است این فراموشی برای او حاصل شود و این فراموشی را هم به شیطان نسبت داده است .مگر شیطان می تواند سبب انبیاء شود ❕ 🗯برای پاسخ این اشکال هم باید توجه داشت که قرآن از نام همسفر موسی سخنی به میان نمی آورد و تنها در برخی روایات آمده است که او بن نون بوده است. 📚تفسیر ج2 ص330 👌که این روایات مرسل و هستند . 🗯اگر از این اشکال هم چشم بپوشیم و قبول کنیم که همسفر موسی ، بن نون بوده است باز هم باید توجه کرد که به پیامبری رسیدن یوشع بن نون در زمان آن ثابت نیست و ممکن است یوشع سال ها پس از آن حادثه به پیامبری و وصایت موسی دست یافته باشد . 🔷و هیچ منع ندارد که فردی که هنوز به پیامبری نرسیده است قبل از نبوت ، در برخی امور روز مره زندگی دچار شود و این فراموشی هم ناشی از باشد اما پس از برگزیده شدن و رسیدن به مقام نبوت ، گرفتار هیچ گونه سهو و نسیانی حتی در امور روز مره زندگی نمی شود و نیز هیچ گونه نفوذی به او نخواهد داشت . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آخوند مسلکی است که می گوید بسیاری از احکام است که از خودشان در آورده اند و روایتی در مورد آن وجود ندارد مانند آنکه می گوید هر گونه و روزه را باطل می کند اگر چه باشد اما من از آخوند دیگری شنیدم که خوردن و آشامیدن روزه نیست❕❕ 💠💠 👌از روایات استفاده می شود که و و کردن اگر از روی و باشد روزه نمی باشد . 🔷در روایتی آمده است که از امام علیه السلام در مورد کسی سوال شد که از روی در حال روزه و داشته است . 🔶امام داد : « روزه او صحیح است و نباید روزه اش را بشکند ، این لطفی است که خدا در حقش کرده است ، باید روزه اش را کند و به اتمام برساند» 📚 ج2 ص118 📚 ج4 ص101 📚 ج4 ص277 👌در روایت دیگر از امام در مورد کسی سوال شد که از روی نسیان در حال روزه با همسرش کرده است . 🔷 پاسخ داد: « کند ( و روزه اش را به اتمام برساند ) و بر او نیست» 📚 ج2 ص118 ❕این در روایات متعدد دیگری نیز نقل شده است ؛ 📚 ج10 ص50 باب 9 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
ویروس_کرونا 🤔 « هیچ کس جز به فرمان خدا نخواهد مرد ، که زمان مرگ هرکس در لوح و قضای الهی به وقت معین ثبت شده است ...» ( قرآن سوره آل عمران آیه 145) 🔸معنی آیه مذکور آنست که انسانها را امکان تغییر سرنوشت خویش را ندارند و مسلمانان نباید در برابر حوادث چون کرونا از خود دفاع کنند زیرا اگر مرگ ایشان فرا رسیده باشد دفاع از خود کاری عبث و بیهوده خواهد بود .....! ❕چنانچه چنین است چرا حضرت محمد در میدان جنگ زره جنگی به تن می کردند ❕ 💠 💠 👌اشکال مذکور بر گرفته از این آیه شریفه است که می فرماید ؛ « وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ كِتاباً مُؤَجَّلاً » « و هيچكس جز به فرمان خدا نمى ‏ميرد، سرنوشتى است تعيين شده (بنا بر اين مرگ پيامبر با ديگران يك سنت الهى است) » ( آل عمران 145) ❕شايعه بى اساس شهادت پيامبر در احد عده زيادى از مسلمانان را به وحشت افكند تا آنجا كه از ميدان جنگ فرار كردند و حتى بعضى مى ‏خواستند از اسلام هم برگردند، در آيه فوق براى تنبيه و بيدارى اين دسته مى ‏فرمايد: مرگ بدست خدا و فرمان او است و براى هر كس اجلى مقرر شده است كه نمى‏ تواند از آن فرار كند، بنا بر اين اگر پيامبر در اين ميدان شربت شهادت مى‏ نوشيد چيزى جز انجام يافتن يك سنت الهى نبود با اين حال نبايد مسلمانان از آن وحشت كنند و دست از ادامه مبارزه بردارند. 🔸از سوى ديگر فرار از ميدان جنگ نيز نمى‏ تواند از فرا رسيدن اجل جلوگيرى كند همان طور كه شركت در ميدان جهاد نيز اجل انسان را جلو نمى ‏اندازد بنا بر اين فرار از ميدان جهاد براى حفظ جان بيهوده است. 📚تفسیر نمونه ج 3 ص ، 114 👌از مجموع آيات قرآن و روايات اسلامى به خوبى استفاده مى ‏شود كه انسان داراى دو اجل و سرآمد عمر است ؛ 1⃣يكى اجل معلق يا مشروط كه اگر در برابر آن دقت شود مى ‏توان از آن پرهيز كرد، مانند انواع بيمارى‏ هاى قابل علاج، خطرات رانندگى كه بر اثر بى‏ احتياطى پيش مى ‏آيد، خطرات زلزله ‏ها و طوفان‏ها كه بر اثر سستى ساختمان خانه ‏ها دامن انسان را مى ‏گيرد تمام اينها از امورى است كه ممكن است به زندگى انسان پايان دهد ولى در عين حال قابل اجتناب است. 🔸در حديث معروفى از اميرمؤمنان عليه السلام مى‏ خوانيم كه در زير ديوار كجى نشسته بود. هنگامى كه چشمش به وضع ديوار افتاد از زير آن ديوار بلند شد و در جاى امنى نشست. كسى عرض كرد: « آیا از قضاى الهى فرار مى‏ كنى؟» امام عليه السلام فرمود ؛ « من از قضاى الهى به‏ قدر الهى فرار مى‏ كنم». اشاره به اين‏كه قضاى الهى در اينجا مشروط به اين است كه من در زير اين ديوار بمانم ولى قدر و اندازه ‏گيرى ‏ها به من مى ‏گويد: نمان. در واقع اين يك قضاى مشروط بود كه امام عليه السلام با تقدير دادن شرط آن قضا را منتفى كرد. 📚بحار الانوار ج 5 ص 97 2⃣ولى اجل حتمى سرآمدى است كه قابل اجتناب نيست و خواه ناخواه دامن انسان را مى‏ گيرد؛ مثلًا مى ‏دانيم قلب و عروق و مغز يك انسان توان محدودى دارند، هرچند تمام دستورات حفظ الصحة را رعايت كند زمانى كه به آخر برسد اين چراغ خاموش مى ‏شود و زندگى پايان مى‏ گيرد و يا اين‏كه خداوند مقرر كرده است فلان قوم و جمعيت بر اثر كارهايشان به فلان بلا مبتلا شوند در اينجا به مصداق «فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَايَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ» ( اعراف 34) مرگشان حتمى است. ❕در داستان قوم لوط مى‏ خوانيم كه ابراهيم عليه السلام درباره آنها شفاعت كرد. از سوى خدا به او خطاب شد: «(گفتيم) اى ابراهيم! از اين (درخواست) صرف نظر كن، كه فرمان پروردگارت فرا رسيده؛ و به يقين عذاب بدون بازگشت (الهى) به سراغ آنها مى ‏آيد». ( هود 76) ❕از آيات قرآن نيز استفاده مى‏ شود فرشتگانى هستند كه به فرمان خداوند خطرات را از انسان دفع مى ‏كنند «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ» ( رعد 11) ❕و به راستى اگر آنها نباشند انسان از زمان كودكى آماج انواع بلاها و خطرات است ولى عنايت پروردگار او را حفظ مى‏ كند؛ ولى هنگامى كه اجل‏ حتمى انسان فرا رسد اين فرشتگان او را رها مى ‏سازند . 🔸در روايتى از امام باقر عليه السلام مى‏ خوانيم كه در تفسير آيه فوق فرمود ؛ « آنها به فرمان خداوند انسان را حفظ مى ‏كنند از اين‏كه در چاهى سقوط كند يا ديوارى بر او بيفتد يا حادثه ديگرى برايش رخ دهد تا زمانى كه مقدرات حتمى فرا رسد در آن هنگام آنها كنار مى‏ روند و او را تسليم حوادث مى ‏كنند. دو فرشته ‏اند كه انسان را در شب حفظ مى‏ كنند و دو فرشته كه در روز به طور متناوب اين وظيفه را انجام مى‏ دهند». 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 3 ص 235 🔸 👇
🔸 ادامه 👇 👌البته هيچ كدام از اين آيات و روايات مفهومش اين نيست كه انسان، بر اثر بى‏ احتياطى‏ ها خود را در كام مرگ فرو برد و در پرتگاه‏ها بدون رعايت احتياط گام بگذارد، چرا كه همه اينها از قبيل اجل معلق يا مشروط است كه اگر انسان رعايت موازين كند خطر از او فاصله مى‏ گيرد و اگر رعايت نكند گرفتار مى‏ شود. 📚پیام امام امیر المومنین ج 13 ص 557 🔸ما بايد از مظان خطر بپرهيزيم و فقها فتوا داده ‏اند كه به هنگام خطر و طوفان سوار كشتى شدن حرام است و اگر كسى از جاده خطرناكى برود نماز او تمام خواهد بود، زيرا سفر، سفر معصيت است؛ ولى با اين حال اقدام ما براى پرهيز از خطر تنها اجل معلق را از ما دور مى‏ سازد و اگر اجل حتمى فرا رسيده باشد هيچ راه فرارى ندارد تا آن اجل فرا نرسيده انسان محفوظ است و هنگامى كه آن فرا رسيد دفاع از آن امكان‏ پذير نيست. ❕قرآن مجيد در آيه 154 سوره آل عمران درباره كسانى كه (بعد از حادثه احد) گمان‏هاى نادرستى به خدا مى ‏بردند و مى ‏گفتند: اگر بنا بود ما پيروز شويم در اينجا كشته نمى‏ شديم مى ‏فرمايد: اى پيغمبر! به آنها بگو «لَّوْ كُنْتُمْ فِى بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمْ الْقَتْلُ إِلَى‏ مَضَاجِعِهِمْ»؛ اگر شما در خانه‏ هايتان هم بوديد آنهايى كه مقرر بود كشته شوند قطعاً به‏ سوى قتلگاه خود بيرون مى‏ آمدند- و به قتل مى ‏رسيدند». 👌به بیان دیگر ؛ ❕معاند می گوید اگر مطلب چنين است و زمان مرگ هر کس مشخص است پس لازم نيست ما خود را در برابر خطرات چون ویروس کروناحفظ كنيم و پيشگيرى لازم را در برابر این بیماری بنماييم، بلكه مجاز هستيم بى‏ پروا پيش برويم و از هيچ چيز نترسيم؟! ❕در پاسخ به اين سؤال بايد توجّه كرد كه اجل و سرآمد عمر انسان، بر دو گونه است: «اجل حتمى» و «اجل غير حتمى». 👌«اجل حتمى» سرآمدى است كه به هيچ وجه راه بازگشت براى آن نيست مثل اينكه قلب انسان حداكثر قدرت ضربانش- در حاليكه كاملا هم سالم باشد- فلان مقدار است، هنگامى كه آن عدد كامل شد قلب خواه ناخواه از كار مى‏ ایستد، درست مانند ساعتى كه باطرى آن تمام شده باشد. 🔸امّا «اجل غير حتمى» سرآمدى است كه قابل اجتناب است آن نيز بر دو گونه است، بخشى از آن در اختيار انسان است كه مى ‏تواند با رعايت موازين عقلايى از آن پرهيز كند، مانند: پوشيدن «زره» در تن و گذاشتن «خود» بر سر و گرفتن «سپر» به دست در ميدان جنگ، كه بى ‏شك جلوى بسيارى از مرگ و ميرها را مى‏ گيرد و نیز مراقبتهای بهداشتی برای پیشگیری از کرونا ❕پرهيز از اين گونه امور، به عهده خود انسان گذارده شده است و اوست كه در برابر اين حوادث، مسئول و تعيين كننده است. 🔸بخش ديگرى از سرآمدها، غير قطعى است، كه معمولا از اختيار انسان بيرون است، مانند: بخشى از حوادث رانندگى و يا مسأله پيش ‏بينى نشده ‏اى در مورد سقوط در چاه، يا ريزش كوه و مانند آن. 👌اينجاست كه فرشتگان و مأموران الهى، تا اجل حتمى او فرا نرسيده باشد او را در برابر اين حوادث حفظ مى‏ کنند و هنگامى كه اجل حتمى او فرا رسيد او را به دست حادثه مى ‏سپارند و رهايش مى ‏كنند. ❕البتّه اين بخش را نيز مى ‏توان به دو گروه تقسيم كرد: مشروط و غير مشروط، مشروط آن مواردى است كه، پاسدارى فرشتگان حافظ انسانها، مشروط به انجام كارى از قبيل دادن صدقه، دعا كردن، صله رحم و انجام كارهاى نيك مى‏ باشد، و قسم ديگر آن است كه، حتّى بدون اين شرط، مأمور محافظت او در اين قسمت هستند. 🔸خلاصه اينكه اجل حتمى تخلّف ‏ناپذير است و آیه مورد استناد معاند ناظر به اجل حتمی است که اگر فرا رسیده باشد ، هیچ چیز از آن اجل حتمی جلوگیری نمی تواند کند حتی اگر مراقبت و مواظبت باشد ،اما اجل مشروط يا معلَّق قابل تغيير مى ‏باشد ، گاه به وسيله تدبير و احتياط خود انسانها و گاه به وسيله انجام اعمال نيكى همچون صله رحم و صدقه در راه خدا و گاه به وسيله فرشتگانى كه مأمور حفظ انسان در برابر خطرات غير حتمى هستند . ❕در اکثر موارد ، اجل ها معلق و مشروط است و مواظبت کردن ها و احتیاط ها ، موجب دفع کردن آن اجل می شود ، لذا مراقبت کردن در هر صورت لازم و ضروری است اما در برخی از موارد که اجل حتمی فرا رسیده باشد ، دیگر مقابله با آن ممکن نیست ، و این همان اجلی است که آیه مذکور از آن خبر می دهد که نباید برای دفع اجل حتمی ، از انجام وظائف لازم شانه خالی کرد ، زیرا آن اجل خواه و ناخواه دامان انسان را می گیرد و انسان می ماند و وظائف و تکالیفی که از روی کوتاهی و برای دفع آن اجل حتمی ، انجام نداده است و راهی هم برای جبران ندارد . 📚پیام امام امیر المومنین ج 3 ص 26 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔چند و چند داریم ! ❓ شرق و يک غرب (سوره 26 آيه 28)، شرق و دو غرب (سوره 55 آيه 17) شرق و چندين غرب (سوره 70 آيه 40) ❕❕آیا آیات قرآن در این رابطه ندارد ❕❕ 💠💠 👌در تفسیر چنین آمده است ؛ ❕« در آیات قرآن مجید گاهی تعبیر مشرق و مغرب به صورت آمده است مانند آیه 115 بقره «و لله المشرق و المغرب » «مشرق و مغرب از آن خدا است » و آیه 9 سوره زمل « المشرق و المغرب » و گاه به صورت آمده است ، مانند آیه 17 سوره رحمن« رب المشرقین و رب المغربین » «پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب »و گاه به صورت جمع « فلا اقسم برب المشارق و المغارب »«قسم به پرودگار مشارق و ها»( معارج40) ❕بعضی نظران این تعبیرات را متضاد پنداشته اند ، در حالی که همگی هماهنگ ، و هر یک اشاره به نکته ای است . 🔶 اینکه ؛ 🗯خورشید هر روز از نقطه تازه ای طلوع ، و در نقطه تازه ای می کند ، بنابراین به تعداد روزهای سال مشرق و مغرب داریم ، و از سوی دیگر در میان اینهمه مشرق و مغرب مشرق و دو مغرب در میان آنها ممتاز است که یکی در آغاز تابستان ، یعنی حداکثر خورشید در مدار شمالی ، و یکی در آغاز زمستان یعنی حداقل آمدن خورشید در مدار جنوبی است (که از یکی تعبیر به مدار رأ س و از دیگری تعبیر به مدار رأ س ‍ می کنند) و چون این دو کاملا مشخص است روی آن تکیه شده است ، علاوه بر این دو مشرق و دو مغرب دیگر که آنها را مشرق و مغرب می نامند (در اول بهار و اول پائیز هنگامی که شب و روز در تمام دنیا برابر است ) نیز مشخص می باشد که بعضی رب المشرقین و رب المغربین را اشاره به آن گرفته اند و آن نیز قابل است . اما آنجا که به صورت ذکر شده معنی جنس را دارد که توجه تنها روی اصل مشرق و مغرب است بی آنکه نظر به داشته باشد مانند « رب المشرق و المغرب » « خداوند مشرق و مغرب » که اشاره به حاکمیت و ربوبیت خداوند بر تمام جهان هستی است همان گونه که در تعبیرات روز مره می گوییم فلان کس شرق و غرب زمین را در سیطره خود قرار داد یعنی تمام روی را 👌به این ترتیب تعبیرات مختلف بالا هر یک نکته ای دارد و انسان را متوجه تغییرات مختلف طلوع و غروب آفتاب و تغییر منظم شمس ‍ می کند . 📚تفسیر ج25 ص45 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔ در اسلام به فقرا توصيه شده كه به فقر خويش راضی باشند تا در قيامت پاداش صبر و مشقت زیست خود را گيرند 🔅 احاديث فراوانی در اين مورد وجود دارد از جمله : ➖ النبي: بر اهل جنت آگاه شدم و ديدم كه اكثر اهل آن فقيرانند منبع : صحيح بخاری / جلد 3 صفحه 1184 ➖ بر در بهشت ايستادم، پس اكثر كسانيكه داخل می شدند مسكينان بودند 👈🏼 صحيح مسلم / جلد 4 صفحه 2096 ❕ شایدعلت فقــر گستـرده در کشورهای مسلمان همین رضایت به فقر باشد ، کشـورهای عربی پیش از فـروش نفت جز فقیـر ترین ملتها بوده اند ؛ این دستـاورد اقتصـادی اسلام در جلوگیـری از توسعه اقتصادی ، کسب و کـار و اقتصاد درون زاست ❕ 💠پاسخ💠 👌در تعالیم اسلامی ما فراوان توصیه به کار و تلاش اقتصادی جهت رفع فقر و تنگدستی به چشم می خورد . 🔷امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هیچ خیری نیست در کسی که جمع مال از حلال را دوست ندارد تا به آن وسیله آبروی خود را حفظ کند و دینش را ادا کند » 📚بحار الانوار ج100 ص8 👌و فرمود ؛ « جمع کردن مال حلال را ترک نکن زیرا دنیا یاور تو بر دینت می باشد » 📚امالی طوسی ج1 ص195 ❕و در روایت دیگر فرمود ؛ « چنان در دنیا زندگی و تلاش کن که گویی می خواهی برای همیشه در آن زندگی کنی » 📚الفقیه ج3 ص156 👌پیامبر گرامی نیز فرمود ؛ « عبادت هفتاد جزء دارد که برترین آن کسب و کار برای بدست آوردن روزی حلال است » 📚معانی الاخبار ص366 👌امام کاظم علیه السلام نیز فرمود ؛ « هر کس با کسب و تلاش به دنبال به دست آوردن روزی حلال باشد مانند مجاهد در راه خدا است » 📚الکافی ج5 ص78 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « با ترک کار و تلاش ، سر بار دیگران نباشید » 📚الکافی ج5 ص72 👌و پیامبر گرامی فرمود ؛ « کسی که سر بار دیگران باشد ملعون است » 📚وسائل الشیعه ج17 ص31 🔶پیامبر گرامی چنین دعا می کرد: «خداوندا به تو پناه می برم از فقر » 📚 میزان الحکمه ج9 ص167 🔶 علی علیه السلام فرمود: « فقر مرگ بزرگتر است » 📚 نهج البلاغه حکمت 163 🔶 و در حکمت 319 فرمود: «فقر سبب نقصان دین و مشوش شدن عقل و جلب کینه میشود» 👌 پیامبر گرامی فرمود: « نزدیک است که فقر انسان را به مرحله کفر برساند» 📚 الکافی ج2 ص307 👌البته در برخی روایات از فقر و فقرا مدح و تمجید شده است 📚بحار الانوار ج69 ص1 باب 94 🗯که این روایات ناظر به فقراء مقصر نیست که در کسب و کار و تلاش کوتاهی می کنند ، بلکه ناظر به کسانی است که با وجود کار و تلاش ، نتوانسته اند زندگی مناسبی را برای خودشان فراهم کنند و به علت شرایط نامناسب اجتماعی همچنان در حالت فقر و ناداری به سر می برند ، اما در این حالت هم ایمان خودشان را حفظ کرده و دست از کار و تلاش برای رفع فقر ، بر نداشته اند. 🗯اینان همان کسانی هستند که به سبب تحمل این فقر و تلاش برای رفع آن در قیامت جایگاه والایی دارند. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔به لحظات ملكوتى صدور حكم حلاليت الكل توسط متوليان دين اسلام نزديك ميشويم. در واقع ويروس كرونا اثبات كرد كه: كشف زكريا رازى خاصيتش از تمامى امامان و امامزادگان و پيامبران و كتابهاى مذهبى بيشتر است ❗️❗️ 💠💠 👌الکل با توجه به خاصیت مست کنندگی اش ، خوردنش حرام است ، چرا که در روایات ما خوردن هر مسکری ، یعنی هر ماده مست کننده ای حرام اعلام شده است . 🔸امام علیه السلام فرمود ؛ « هر نوع شراب و مسکری حرام است ، حتی نوشیدن یک از آن حرام است » 📚 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « هر مسکر و مست کننده ای ( خوردنش ) حرام است » 📚وسائل الشیعه ج 25 ص 325 ❔حال سخن در این است که آیا الکل در کنار حکم حرمت خوردن ، نجس هم است یا خیر ❗️ 👌آنچه از روایات استفاده می شود ، آن است که هر مسکری ، نجس هم است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 3 ص 469 باب 38 باب نجاسه الخمر و النبیذ و الفقاع و کل مسکر ❕برخی از فقهاء نیز فتوا داده اند که اگر الکل ، اصلش از مایع مست کننده گرفته شده باشد ، نجس است ؛ 📚توضیح المسائل مراجع ، م 111 _ اجوبه الاستفتاءات س 301 👌اگر چه برخی از فقهاء معتقدند ، اگر در روایت آمده است که هر مسکری حرام است ، مقصود مسکراتی است که برای خوردن تهیه شده است ، و الکل عرفا قابل شرب نیست و خوردنش نوعی سم محسوب می شود ، بنابراین ادله نجس بودن مسکر مایع شامل آن نمی گردد ؛ 📚احکام پزشکی ، مکارم شیرازی ، ص 177 🔸آیت الله سیستانی هم معتقد است که الکل به تمام اقسامش پاک است ؛ 📚توضیح المسائل مساله 109 👌بنابراین حکم الکل روشن است و قرار نیست که حکمی تغییر کند ، نجاست الکل هم مانع استفاده از منافع آن نیست ، چنان که نجاست خون مانع از آن نیست که در منافع صحیح از آن استفاده شود . ❕ما موظفیم که در جهت مقابله با بیماری ها ، از اسباب طبیعی که خداوند برای بشر تسهیل کرده است استفاده کنیم که از جمله آن الکل می تواند باشد ، چرا که روشن است الکل هم از موادی تهیه می شود که خداوند اسبابش را در اختیار بشر قرار داده است . 🔸امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «خداوند در دواءهای و داروها برکت و شفا و خیر کثیر قرار داده است و انسان باید از آن دواء ها وداروها استفاده کند و اشکالی بر او نیست» 📚بحار الانوار ج59 ص64 🔷و فرمود: «خودتان را کنید زیرا هیچ بیماری نیست مگر آنکه خداوند دوای آن را ایجاد کرده است» 📚همان مدرک ص65 🔷و فرمود: «خداوند بیماری و شفای از آن بیماری را با هم نازل کرده است و هیچ مرضی نیست مگر انکه آن نیز وجود دارد بر تو است که از دواء و دارو استفاده کنی» 📚طب الائمه ص55 🔷و فرمود: «پیامبری از انبیاء بیمار شد و گفت خودم را درمان نمی کنم تا خداوند مرا شفا دهد .خداوند به او وحی کرد تو را شفا نمی دهم تا از دارو استفاده کنی زیرا من را در دارو قرار داده ام» 📚بحار الانوار ج 59 ص 66 👌معاند می گوید چرا امامان و امامزادگان ، شما را از شر ویروس کرونا نجات نمی دهند و معجزه ای نمی کنند ؟ ❕ما می گوییم زمانی توسل کردن به اهل بیت علیهم السلام و دعا و تضرع برای رفع مشکل تاثیر گذار است که انسان سعی و تلاش خود را برای رفع مشکل بکند و از خداوند و اهل بیت بخواهد سعی و تلاشش واقع شود و در آنجا که رفع مشکل از قدرت او خارج است ، آنان یاریش کنند ‌. 🔶علی علیه السلام فرمود ؛ «دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیر انداز بدون « » است» 📚نهج البلاغه حکمت337 🔹از آنجایی که زه حرکت و وسیله پیش راندن تیر به سوی هدف است روشن می شود که تلاش و کوشش نیز جزو اساسی برای استجابت دعا است . 👌امام علیه السلام فرمود: «چهار دسته هستند که دعای آنان نمی شود که یکی از آنان کسی است که در خانه اش نشسته است و دنبال تلاش و کوشش نمی رود و دعا می کند خدایا به من روزی بده» 📚بحار الانوار ج100 ص12 🗯در روایت دیگر آمده است که عمر بن یزید می گوید به امام گفتم: «مردی می گوید در منزل می نشینم و نماز و روزه وعبادت خداوند را انجام داده و رزقم به من می رسد. 🔷امام فرمود:« این فرد از جمله کسانی است که دعایش مستجاب شود» 📚الکافی ج5 ص77 👌علامه بزرگوار مجلسی و محدث بزرگوار شیخ حر عاملی روایات متعدد دیگری نیز در همین مضمون نقل می کند که شرط لازم و حتمی در دعا و توسل ، سعی و تلاش و کوشش می باشد و بدون آن دعا و درخواست فرد مستجاب نمیشود. 📚بحار الانوار ج90 ص354 باب22 _ وسائل الشیعه ج7 ص123 باب50 👌بنابراین روشن می شود که مفهوم دعا و توسل این است که ما حداکثر تلاش خود را برای رسیدن به مقاصد انجام دهیم و آنجا که توانایی نداریم دعا و توسل کنیم که خدایا و اهل بیت ، حل بقیه مشکل با شما باشد و شما سعی مرا موثر واقع کنید . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌در موضوع کرونا هم ما موظفیم ، نهایت تلاش خود را جهت مقابله با آن انجام دهیم و از درمان های و مقابله های مادی بهره بجوییم ، آنجا که توان نداریم ، به درگاه خداوند و با توسل به اهل بیت ، دعا و تضرع کنیم تا یاری خداوند و اهل بیت نصیب ما شود ، چنان که در حدیث قدسی آمده است ؛ « بندگانم بدانید که افراد نزد من محمد و اهل بیتش هستند و هر یک از شما که حاجت و درخواستی دارید به آنان توسل کنید زیرا هر کس در دعا به آنان توسل کند من دعای او را رد نمی کنم» 📚وسائل الشیعه ج7 ص102 👌بنابراین ، قرار نیست که خداوند و اهل بیت علیهم السلام ، جور تنبلی ها و کاهلی های ما را بکشند و بدون هیچ گونه سعی و تلاشی از ناحیه ما ، مشکل ما را برطرف کنند ، زمانی عنایت آنان شامل حال ما می شود که ما نهایت سعی و تلاش را در جهت مقابله داشته باشیم و در کنار آن مخلصانه با توسل به اهل بیت ، رفع مشکل را از خدا بخواهیم و دعا کنیم و امید به استجابت هم داشته باشیم ، چرا که به ما فرمودند ؛ « دعا کن و نگو که خداوند تمام شده است و امر او فارغ شده است ، در نزد خداوند مقامی است که بنده جز با دعا کردن به آن نمی رسد » 📚الکافی ج2 ص466 ❕ امام علیه السلام نیز فرمود ؛ « دعای قضای الهی را تغییر می دهد اگر چه آن قضاء شده باشد » 📚وسائل الشیعه ج7 ص36 ❕لذا در کلام خداوند می خوانیم ؛ « بگو پرودگارم برای شما ارزشی قائل نیست ، اگر دعای شما نباشد » 🔶فرقان 77 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔خداوند می گوید با توبه های انسان را تبدیل به خوبی ها می کند ❕این یعنی چی آیا خداوند سخن را به سخن راست یا زنا را تبدیل به ازدواج و مانند آن می کند❕آیا این گونه آیات نشان دهنده بشری بودن قرآن نیست ❕❕ 💠💠 👌 می فرماید ؛ « کسی که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد ، خداوند این گروه را تبدیل به حسنات می کند و خداوند آمرزنده و مهربان است » 🔶 70 🗯در تفسیر چنین آمده است ؛ ❕« در اینجا چند است که همه می تواند قابل قبول باشد: 1⃣ هنگامی که انسان می کند و ایمان به خدا می آورد دگرگونی عمیقی در سراسر وجودش پیدا می شود، و به خاطر همین تحول و انقلاب درونی سیئات اعمالش در آینده تبدیل به حسنات می شود، اگر در گذشته مرتکب قتل نفس می شد در آینده دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان را جای آن می گذارد، و اگر زناکار بود بعدا عفیف و پاکدامن می شود و این توفیق الهی را در سایه و توبه پیدا می کند. 2⃣ دیگر اینکه خداوند به لطف و کرمش و فضل و انعامش بعد از توبه کردن سیئات او را محو می کند، و به جای آن حسنات می نشاند، چنانکه در روایتی از ابوذر از پیامبر اسلام می خوانیم: « روز قیامت که می شود بعضی از افراد را حاضر می کنند خداوند دستور می دهد گناهان صغیره او را به او عرضه کنید و کبیره ها را بپوشانید، به او گفته می شود تو در فلان روز فلان گناه صغیره را انجام دادی، و او به آن اعتراف می کند، ولی از کبائر ترسان و لرزان است. 👌در اینجا هر گاه خدا بخواهد به او لطفی کند دستور می دهد بجای هر سیئه حسنه ای به او بدهید، عرض می کند پروردگارا من گناهان مهمی داشتم که آنها را در اینجا نمی بینم. 🔷ابو ذر می گوید: در این هنگام پیامبر تبسم کرد که دندانهایش آشکار گشت سپس این آیه را تلاوت فرمود «فاولئک یبدل الله حسنات.» 📚 جلد 4 صفحه 33 3⃣ سومین تفسیر اینکه منظور از سیئات نفس اعمالی که انسان انجام می دهد نیست، بلکه آثار است که از آن بر روح و جان انسان نشسته، هنگامی که توبه کند و ایمان آورد آن آثار سوء از روح و جانش برچیده می شود، و تبدیل به آثار خیر می گردد، و این است معنی تبدیل سیئات به حسنات. ❗️البته این سه تفسیر با هم ندارند و ممکن است هر سه در مفهوم آیه جمع باشند. 📚 ج15 ص161 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
نظام تقديم 111.mp3
9.15M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ 🔇 جلسه سی و هشتم 🔔 @Aminikhaah_Media
🤔 ❔با توجه به روایات و آیاتی که کمک کننده به در ظلم او شریک است .امروز که رژیم سرتا پا دیکتاتور و مستبد و ظالم وهابی عربستان به دلیل کاهش قیمت نفت و جنگ طلبی در یمن و.. با کسری بودجه روبروست و مهم ترین درآمد آن حج می باشد و با اینکه میدانیم صد درصد بودجه حج را این از خدا بی خبران خرج حملات هوایی به مردم یمن و خرید اسلحه و تفرقه افکنی بین مسلمین میکند اگر چند سال مسلمین حج را تحریم کنند این رژیم مستبد با بحران روبرو میشود آیا امروز رفتن به حج کمک به ظالم نیست❗️❗️ 💠💠 👌باید توجه داشت که از جمله واجبات که بر ذمه افراد مستطیع می باشد ، مساله حج واجب خانه خداست . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « اگر مردم حج را ترک کنند ، عذاب بر آنان جاری می شود و مهلت داده نمی شوند » 📚 ج4 ص271 👌حضرت علیه السلام نیز می فرمود ؛ « به حج خانه پرودگار توجه داشته باشید تا آن خانه از حضور شما خالی نشود که اگر خالی شود مهلت نمی یابید و بر شما جاری می شود » 📚 الشیعه ج11 ص21 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « کسی که حج واجب را بدون عذری ترک کند ، یا یهودی و یا می میرد ( و مسلمان نمی میرد )» 📚 ج4 ص268 ❕از سوی دیگر در این هم شکی نیست که تقویت ظالم در از جمله گناهان بزرگی است که قابل بخشش نمی باشد . 🔶حضرت علیه السلام چنین وصیت می نمود: « سبب تقویت ظالم در ظلمش نشوید که شما از بین می رود» 📚 الاخبار ص196 🔶پیامب#ر گرامی فرمود: « زمانی که روز قیامت شود منادی ندا می دهد کجایند ظالمان و مدد کارانشان ( کسانی که کوچکترین کاری در جهت تقویت انجام داده اند حاضر میشوند و مجازات می شوند )» 📚 الاعمال،ص260 🗯امام علیه السلام فرمود: « هر کس ظالمی را در ظلم به مظلوم تقویت کند پیوسته مورد خداوند قرار دارد» 📚 الشیعه ج16 ص57 👌 و : « کسی که ظلم می کند و کسی که او را تقویت می کند و کسی که راضی به انها است هر سه شریک در ظلمند» 📚 ج2 ص333 💠بر پایه احادیث دسته دوم ، اگر حج گزاردن سبب تقویت دولت ظالم در ظلم کردن به مردم مظلومان یمن و تهیه سلاح و تحهیزات برای داعش و...شود می توان بر پایه « اهم و مهم » و « تقدیم اهم بر مهم » گفت ؛ 👌اگر چه حج گزاردن مساله مهمی است اما زمانی که این مساله با مساله مهم تری نظیر حرمت تقویت ظالم در ظلمش به تعارض پیدا کند ، آنچه اهم است یعنی عدم تقویت مقدم می شود . 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « هیچ یک از محرمات الهی نمی باشد مگر آنکه ارتکاب آن برای شخص مضطر جایز است » 📚 ج3 ص117 👌اگر ترک حج گزاردن الهی است ، تقویت ظالم در ظلمش نیز حرام است و هم اکنون که حالت اضطرار پیش آمده است بر اساس قاعده تقدیم « اهم بر مهم » بی شک ترک حج ارجحیت دارد . 🔴تمام آنچه گفته شد ، بر این اساس بود که حج گزاردن سبب تقویت دولت در ظلم کردن به مظلومین می شود اما این مساله ثابت نیست . 🗯 نماینده در امور حج و زیارت بیان داشتند که پول ایرانی خرج گلوله‌های عربستان در یمن نمی‌شود. این پول برای دریافت خدمات به شرکت‌های خصوصی سعودی داده می‌شود، نه این کشور. http://www.isna.ir/news/96030502673/%D9%BE%D9%88%D9%84-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%AC-%D8%AE%D8%B1%D8%AC-%DA%AF%D9%84%D9%88%D9%84%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF ❕بر این اساس وجوب حج ، سر جای خودش ثابت است و همه افراد موظف به حج گزاردن هستند. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔دوست می گوید که در روایات خودتان آمده است که پیامبر علی را به مدینه فرستاد تا قبوری که گنبد و برایش ساخته شده است را خراب کند ( کافی ج6) پس چگونه عمل عربستان را در تخریب گنبد و بارگاه امامان می کنید ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی که مورد اشاره شما قرار گرفته است ، در نقل شده است که از امیر مومنان علیه السلام روایت می کند ؛ « پیامبر من را به مدینه فرستاد و به من فرمود هر ( ذی روحی ) را دیدی محو کن و هر قبری را که دیدی صاف نما » 📚 ج6 ص528 📚 ص613 🗯 ؛ 1⃣این روایت از حیث سند است . 🔷یکی از راویان ، نوفلی نام دارد که نجاشی تصریح می کند که او است . 📚رجال ص37 🔷و راوی دیگر ، سکونی نام دارد که او هم واقفی مذهب بوده و ندارد . 📚 نجاشی ص56 2⃣مضمون حدیث با تاریخ زندگانی ساز گار نیست زیرا باید دید که پیامبر حضرت علی را در چه سالی به مدینه فرستاده است ، قبل از هجرت یا بعد از هجرت ❕ 🔷احتمال نخست منتفی است زیرا علی علیه السلام قبل از هجرت پیامبر به از مکه خارج نشده تا به مدینه اعزام گردد و از طرفی با سیطره مشرکان بر مدینه شرایط انجام این ماموریت را نداشت . 👌صورت دوم با بیشتری رو به رو است زیرا پس از گرویدن اوس و خزرج به آیین اسلام ، بت و یا صورت بتی در میان مدنیان نبود که علی علیه السلام مامور به آن باشد . 📚صحیح ج3 ص61 3⃣روایت می گوید ؛« لاقبرا الا سویته » « هر قبری را دیدی نما » یعنی روی قبر باید صاف باشد و به صورت پشت ماهی و کوهان شتر که رسم کفار بود نباشد و بسیاری از فقها نیز فتوا داده اند که باید روی قبر صاف و مسطح باشد که این امر ارتباطی با بحث ما که ساختن و بارگاه بر روی قبر صاف است ندارد . 🗯روی قبر پیامبر گرامی و ائمه بزرگوار صاف و بدون بر آمدگی است و ما بر روی آن گنبد و بارگاه می سازیم و این هم با حکم مذکور در روایت ندارد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓برخی در سند دعای ماه رجب « یا من ارجوه لکل خیر...» اشکال می کنند و می گویند سند معتبری ندارد.....❕ 💠پاسخ 👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❓برخی در سند دعای ماه رجب « یا من ارجوه لکل خیر...» اشکال می کنند و می گویند سند معتبری ندارد و می گویند متن دعا با اصول و عقاید مکتب؛ در تعارض است ؛مثلا به فراز ذیل توجه فرمایید : "آمنُ سَخَطَه عِندَ کُلِّ شَر" ای خدایی که از خشم تو در هر شری در امان هستیم . این فراز چه می گوید ؟ 👈 اگر منظور از شَرّ ، در این جا گناه و بدی و عصیان است؛ که این حرف کفر و باطل است؛ زیرا خشم خدا بر گناهکاران است . آیا زناکار عند الزنا ؛ شارب الخمر عند شرب الخمر ؛ سارق عند السرقه و. . . از خشم خدا در هنگام گناه در امان هستند ؟ نعوذبالله. اگر منظور از شر ، امور عادی مثل بیماری و ... است ، باز هم حرف باطلی است .اگر کسی مریض شود ؛ مثلا پایش بشکند و . . . خدا بر او خشم می گیرد؟ اهل البیت علیهم السلام و ... هم دچار این گونه بلیات می شدند .❓ 💠💠 👌شکی نیست که دعای مذکور در منابع معتبر ما آمده است . ❗️محمّدِ بن ذکوان نقل میکند: «به محضر امام صادق رسیدم و به حضرت عرض کردم ماه رجب فرا رسیده است، دعایی به من یاد بدهید که خداوند به واسطه آن به من خیر و برکت بدهد؛ حضرت فرمود: این دعا را بنویس و هر روز ماه رجب، صبح و شب و بعد از هر نماز آن را بخوان؛ «یَا مَنْ أَرْجُوهُ لکل خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ یَا مَنْ یُعْطِی الْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ سَأَلَهُ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ جَمِیعَ خَیْرِ الْآخِرَةِ وَ اصْرِفْ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیَا وَ شَرِّ الْآخِرَةِ فَإِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَیْتَ وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ یَا کَرِیمُ..» 🔶ابن ذکوان می گوید: «امام که به اینجای دعا رسید با دست چپ خویش محاسن خویش را گرفت و انگشت سبّابه دست را ست را به راست و چپ حرکت می داد و می فرمود: «یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا ذَا النَّعْمَاءِ وَ الْجُودِ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتِی عَلَى النَّارِ.» 📚الاقبال ، سید بن طاووس ج2 ص644 📚بحار الانوار ج95 ص390 📚زاد المعاد ص16 🔶حال توجه به لازم است؛ 1⃣در روایت دیگری همین دعا از امام صادق علیه السلام برای اجابت حوائج دنیوی و اخروی انسان در تمام زمان ها نقل شده است . 📚الکافی ج2 ص584 2⃣گرفتن محاسن با دست چپ و تکان دادن انگشت سبابه دست راست نشانی از پناه خواستن و نوعی تضرع و زاری به درگاه خداوند محسوب می شود . 3⃣مراد از کلمه « آمن » در جمله « آمن سخطه عند کل شر» ایمنی است نه ایمن بودن به این معنا که خدایا در هنگام هر شر و گناهی ، از خشمت ایمنی می جویم ( با توبه و استغفار کردن) زیرا یکی از معانی ماده « امن» همین ایمنی جستن می باشد. 📚معجم الوسیط ، ماده امن 🔷فقیه ارجمند مکارم شیرازی نیز این فراز دعا را به « ایمنی جستن از خشم خداوند» ترجمه می کند. 📚مفاتیح نوین ص633 4⃣اگر در سند دعای مذکور نیز خدشه ای باشد به حسب اخبار « من بلغ »و این که در و سنن سند معتبر شرط نمی باشد می توان خدشه و اشکال را بر طرف کرد . 📚وسائل الشیعه ج1 ص80 باب18 ❕امام باقر علیه السلام فرمود: « هر کس روایتی به او مبنی بر ثواب خداوند بر انجام عملی رسید و او نیز آن عمل را به امید ثواب انجام دهد خداوند به او پاداش می دهد اگر چه حدیث و روایتی که به او رسیده صحیح نباشد» 📚بحار الانوار ج2 ص256 👌اگر چه ما در گذشته ثابت کرده ایم که تمام روایات منقول در کتب معتبر حدیثی ما مورد استناد و قبول است جز آن موارد قلیلی که خلاف قرآن و سنت ، می باشد زیرا روایات ما محفوف به قرائن متعدده بر صحت می باشد که ضعف سند را جبران می کند و دعای مذکور نیز از این قاعده خارج نیست. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔برخی شبهه می کنند علی علیه السلام معاذ الله بویی از آزادی بیان نبرده بود و خوارج را به خاطر آنکه از لشکرش بیرون آمدند و با علی مخالفت کرد همه را کشت❕آیا انسان حق دارد که مخالف را تنها به جرم مخالفت بکشد❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌خوارج کسانی بودند که رسما بعد از جنگ صفین و مساله حکمیت به وجود آمدند .آنها از یک سو علی علیه السلام را تحت فشار قرار دادند که تن به حکمیت دهد و ابوموسی را به عنوان حکم قبول کند ولی هنگامی که ابوموسی فریب عمرو عاص را خورد و حکمیت به نفع معاویه پایان یافت به مخالفت با اصل حکمیت بر خاستند و به رهبری اشعث بن قیس بر ضد علی در مورد قبول حکمیت بر خاستند و از لشکر حضرت جدا شدند. 📚پیام امام امیر المومنین ج12 ص573 👌علی علیه السلام به صرف مخالفت و انتقاد خوارج ، به جنگ آنان نرفت و به آنان آزادی کامل داد به گونه ای که در مسجد حاضر می شدند و نسبت به علی علیه السلام بد گویی می کردند . 🗯زمانی امام علیه السلام با آنان جنگید که آنان سر به شورش بلند کردند و خون بیگناهان را می ریختند و امنیت مسلمین را از بین بردند . 🔶طبری نقل می کند که علی علیه السلام خطاب به آنها می گفت ؛ « سه چیز برای شما خواهد بود ؛ شما را از آمدن به مسجد برای بر پا داشتن یاد خدا باز نمی داریم ، تا با ما هستید شما را از غنائم بی بهره نمی گذاریم ، و تا جنگ را آغاز نکنید با شما نمی جنگیم » 📚تاریخ طبری ، ج5 ص73 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص398 👌آنان به مسجد حاضر می شدند و علنا بر ضد امام تبلیغ می کردند و حضرت کاری با آنها نداشت ؛ 📚تاریخ طبری ج5 ص73 📚البدایه و النهایه ج7 ص285 🔶یکی از خوارج پس از شنیدن سخنی حکیمانه از امام خطاب به امام عرضه داشت ؛ « خداوند او را در حال کفرش بکشد ، چه خوب می فهمد » 🗯اصحاب حضرت بر خاستند تا او را بکشند . علی علیه السلام فرمود ؛ « درنگ کنید ، پاسخ او تنها دشنامی است برابر دشنام، یا در گذشتن از گناه » 📚نهج البلاغه حکمت 420 👌امام پس از آن که خوارج سر به شورش گذاشتند و به جان و مال مومنین هجوم آوردند ، جهت دفع شرشان و دفاع از شهروندان حکومت اسلامی به جنگ با خوارج رفت . 🔷جرقه جنگ از آن جایی زده شد که خوارج با عبدالله بن وهب به عنوان رهبر جریانشان بیعت کردند. 📚تاریخ طبری ج5 ص74 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص397 🔷و پس از آن ابن خباب از یاران امام را سر بریدند و همسرش را نیز کشتند و جنینش را از شکم در آوردند و به سه زن از قبیله طی تعرض کردند و آنان را کشتند و ام سنان صیداوی را نیز از پای در آوردند. 📚انساب الاشراف ج3 ص142 ❕طبری می نویسد ؛ « پس از آن که خوارج ابن خباب و همسرش و سه زن از قبیله طی و ام سنان را کشتند ، خبر کشتار آنان و این که راه را بر مردم می گیرند ، به علی علیه السلام و مسلمین همراه او رسید .علی علیه السلام حارث بن مره عبدی را به سوی آنها گسیل داشت تا صحت اخبار گزارش شده را دریابد .خوارج به جانب او نیز گسیل یافتند و او را نیز کشتند . خبر به امیر مومنان رسید .جماعت نزد او گفتند ای امیر مومنان چرا اینان را پشت سر ما می گذاری ( و به جنگ معاویه می روی ) تا بر اموال و خانواده های ما چنگ اندازند ؟ ما را به سوی این قوم روان ساز ...علی علیه السلام نیز بر همین نظر استوار شد » 📚تاریخ طبری ج5 ص82 📚البدایه و النهایه ج7 ص288 ❕علی علیه السلام باز هم قصد جنگیدن با آنها را نداشت و قیس بن سعد را به سوی آنان فرستاد تا قاتلان را تحویل دهند .خوارج پیغام دادند که ما همگی ایشان را کشتیم و همگی ریختن خون شما و آنها را مباح می دانیم . 📚تاریخ طبری ج5 ص83 👌امام پس از این جریان نیز باز بر خوارج استدلال آورد و با فرستادن اصحابش بطلان روش آنان را با دلیل بیان کرد و حتی پرچم امانی بر افراشت تا هرکس به زیر آن برود جانش در امان باشد 📚انساب الاشراف ج3 ص146 🔶و تا خوارج جنگ و حمله را آغاز نکردند ، امام علیه السلام به آنان حمله نبرد چنان که مسعودی می نویسد ؛ « علی علیه السلام خوارج را به بازگشت و توبه دعوت کرد اما آنان گوش فرا ندادند و به سوی یاران امام تیر اندازی کردند . به امام علیه السلام گفته شد آنان ما را تیر باران کردند . امام فرمود دست نگه دارید .یاران علی آن گفته را سه بار تکرار کردند و علی همچنان از آنان خواست تا دست باز دارند تا زمانی که مردی آغشته به خون به نزد امام آورده شد ، علی علیه السلام فرمود اینک جنگ با آنان روا شد ، بر ایشان بتازید » 📚مروج الذهب ج2 ص416 🔶می بینیم علی علیه السلام نهایت مدارا با خوارج را کردند و وقتی دیدند که خوارج امنیت مسلمین و جامعه اسلامی را به خطر انداخته اند جهت دفاع ، به جنگ آنان رفتند و این حق مشروع امام بود که با کسانی که در صدد ایجاد آشوب و شورش در جامعه هستند به مبارزه برخیزند . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
عرب 🤔 ❔یکی از کانال های ضد دین این شبهه را کرده است که اعراب زمان پیامبر معتقد به خدا بودند و خدا را قبول داشتند و این مطلب در آیات قرآن نیز آمده است ❗️حال چگونه آنها را به نام اعراب جاهلی معرفی می کنید ❕این ظلم به مردمان آن زمان و دروغی آشکار است❕❕ 💠پاسخ💠 👌در این شکی نیست که اعراب جاهلی زمان پیامبر گرامی معتقد به خداوند بودند چنان که می فرماید ؛ « اگر از آنها سوال کنی چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است به طور قطع در پاسخ می گویند الله » 🔶لقمان 25 🗯این تعبیر در آیات دیگر قرآن نیز به چشم می خورد ؛ 🔷 عنکبوت 61-63- زمر 38- زخرف 9 👌بنابراین مشرکان بر اساس تعالیمی ابراهیمی بر جای مانده در میان آنها هرگز منکر توحید خالق نبودند و نمی توانستند خالقیت را برای بت ها قائل شوند ، تنها به شرک در عبادت و شفاعت استقلالی بت ها معتقد بودند و بت ها را مورد پرستش قرار می دادند تا آنها را به خدا نزدیک کنند ؛« ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی » 🗯زمر3 💠اعتقاد به خالقیت خداوند برای جهان از آنان رفع جاهلیت و گمراهی نمی کند ، زیرا بسیاری از اعمال و عقاید آنان ، بر جاهلیت و گمراهی آشکار آنان ( ال عمران 164) تصریح دارد ؛ 1⃣چه گمراهی از بت پرستی آنان بالاتر است .بت پرستی برای تقرب به خدا در تمام جامعه آنها حاکم بود اعم از بت هایی که همه قبائل به آن احترام می گذاشتند و در خانه کعبه نصب شده بود و بت های قبیلگی و بت های خانوادگی ، بت هایی که به اشکال مختلف ساخته شده بود ، و بت هایی که بدون شکل بود و مثلا قطعه سنگی آن را تشکیل می داد. 📚پیام امام امیر المومنین ج2 ص111 2⃣چه گمراهی و جاهلیتی از این بالاتر که دختران را با دست خود زنده به گور کنند ، و به این عمل فخر و مباهات نمایند که نگذاریم ناموسمان به دست بیگانگان بیفتد . 🔷نحل 58-59 3⃣چه گمراهی و جاهلیتی از این بالاتر که انواع خرافات و موهومات بر آنها حاکم باشد و فرشتگان را دختران خدا بدانند ؛ 🔷زخرف19- نحل 57 4⃣چه گمراهی از آن واضح تر که جنگ و خونریزی در تمام دوران سال به استثنای ماه های حرام بر آنان حاکم بود ، و کینه های قبیلگی از پدران به فرزندان به ارث می رسید و سال ها بین آنها ادامه داشت . 🔷ال عمران 103 5⃣چه گمراهی از این آشکار تر که حتی مراسم نماز و نیایش آنها مضحک و نفرت انگیز بود ، گاه زنان به صورت برهنه مادر زاد بر گرد خانه خدا طواف می کردند و این کار خود را عبادت می شمردند ، و گاه با کف زدن و سوت کشیدن مراسم نماز را به جای می آوردند . 🔷انفال35 6⃣حضرت علی علیه السلام زمان جاهلیت آن زمان را چنین تصویر می کند ؛ « خداوند محمد را مبعوث ساخت تا جهانیان را بیم دهد و امین آیات او باشد در حالی که شما ملت عرب بدترین آیین ها را داشتید ، و در بدترین سرزمین زندگی می کردید ، در میان سنگ های خشن و مارهای کر و فاقد شنوایی ( که خطرناک ترین مار ها هستند ) آب های آلوده می نوشیدید و غذاهای ناگوار می خوردید ، خون یکدیگر را می ریختید ، و پیوند خویشاوندی را قطع می کردید ، فرزندان را به دست خود کشته یا زیر خاک پنهان می کردید ، بت ها در میان شما برپا و گناهان تمام وجود شما را فرا گرفته بود » 📚نهج البلاغه خطبه 26 ❕ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ ❕❕❕ 👌در اینجا جهت روشنی اذهان به گوشه ای دیگر از خرافات عرب جاهلی که در کتاب فروغ ابدیت آمده است اشاره می کنیم ؛ 1⃣ آتش افروزی برای آمدن باران: 👌شبه جزیره عربستان،در بیشتر فصول با خشکی روبرو است.مردم آنجا برای فرود آمدن باران،چوبهائی را از درختی به نام «سلع »و درخت زودسوز دیگری،به نام «عشر»گرد می آوردند و آنها را به دم گاو بسته،گاو را تا بالای کوه می راندند.سپس چوبها را آتش زده،به جهت وجود مواد محترقه در چوبهای «عشر»،شعله های آتش از آنها بلند می شد و گاو بر اثر سوختگی شروع به دویدن و اضطراب و نعره زدن می کرد،و آنان این عمل ناجوانمردانه را،به عنوان یک نوع تقلید و تشبیه به رعد و برق آسمانی انجام می دادند.شعله های آتش را به جای برق،و نعره گاو را به جای رعد، محسوب می داشتند،و این عمل را در نزول باران مؤثر می دانستند. 2⃣اگر گاو ماده آب نمی خورد،گاو نر را می زدند: 🔶گاوهای نر و ماده را برای نوشیدن آب،کنار جوی آب می بردند،گاهی می شد که گاوهای نر،آب می نوشیدند ولی گاوهای ماده لب به آب نمی زدند،آنان تصور می کردند که علت امتناع، همان وجود دیوها است که در میان شاخهای گاو نر جا گرفته اند و نمی گذارند گاوهای ماده آب بنوشند و برای راندن دیوها به سر و صورت گاوهای نر می زدند. 3⃣شتر سالمی را داغ می زدند تا دیگری بهبودی پیدا کند: 👌اگر در میان شتران،بیماری پیدا می شد،و یا قرحه و تاولی در لب و دهان آنها ظاهر می گردید،برای جلوگیری از سرایت این بیماری،شتر سالمی را می آوردند،لب و بازو و ران او را داغ می کردند،ولی علت این کار روشن نیست،گاهی احتمال می دهند که جنبه پیش گیری داشته و یک نوع معالجه علمی بوده است،ولی از آن نظر که از میان شتران زیاد فقط به سر یک شتر چنین بلائی را می آوردند،می توان گفت که:یک عمل خرافی بوده و علل موهومی داشته است. 4⃣ شتری را در کنار قبری حبس می کردند،تا صاحب قبر هنگام قیامت پیاده محشور نشود: 👌اگر مرد بزرگی فوت می کرد،شتری را در کنار قبر او در میان گودالی حبس می کردند، و آب و علف به او نمی دادند،تا جان سپرد،و متوفی روز رستاخیز بر آن سوار شود،و پیاده محشور نگردد. 5⃣شتری را در کنار قبر پی می کردند: ❕از آنجا که شخص متوفی،در دوران زندگی برای عزیزان و مهمانان خود،شتر نحر می کرد،برای تکریم از متوفی و سپاسگزاری از او،بازماندگانش در پای قبر او، شتری را به طرز دردناکی پی می کردند. 6⃣ کیفیت معالجه بیماران: 👌اگر کسی را عقرب و مار می گزید،بر گردن مار و عقرب گزیده،زیور آلات طلائی می آویختند،و معتقد بودند که اگر مس و قلع همراه خود داشته باشد می میرد. بیماری «هاری »را که معمولا از گاز گرفتن سگان بیمار به وجود می آید،با مالیدن کمی از خون بزرگ قبیله بر موضع جراحت معالجه می نمودند و اگر علائم جنون در کسی ظاهر می گردید،برای راندن ارواح خبیثه به کثافات پناه برده،کهنه آلوده و استخوان مردگان را به گردن وی می آویختند.برای اینکه بچه آنها دیوزده نشود،دندان روباه و گربه را به نخی بسته و به گردن بچه ها می انداختند.هر گاه لب و دهان بچه ها کورک می زد،مادر بچه،غربالی به سر می گرفت و از خانه های قبیله،نان و خرما جمع می کرد و آنها را به سگها می داد،تا دانه و کورک لب و دهان فرزندش بهبودی پیدا کند،و زنان قبیله مواظبت می کردند بچه های آنها از آن نانها و خرماها نخورند،که مبادا آنها نیز بهمین درد گرفتار شوند. 7⃣ قسمت دیگری از خرافات: 🗯برای رفع نگرانی و ترس،از وسائل زیر استفاده می کردند: موقعی که وارد دهی می شدند و از بیماری وبا،یا دیو می ترسیدند،برای رفع ترس در برابر دروازه روستا،10 بار صدای الاغ می دادند و گاهی این کار را با آویختن استخوان روباه به گردن خود، توام می نمودند.و اگر در بیابانی گم می شدند،پیراهن خود را پشت رو می کردند و می پوشیدند.موقع مسافرت که از خیانت زنان خود می ترسیدند،برای کسب اطمینان نخی را بر ساقه و یا شاخه درختی می بستند،موقع بازگشت اگر نخ به حال خود باقی بود، مطمئن می شدند که زن آنها خیانت نورزیده است،و اگر باز،یا مفقود می گردید،زن را به خیانت متهم می ساختند. 🔶اگر دندان فرزند آنان می افتاد،آن را با دو انگشت به سوی آفتاب پرتاب کرده می گفتند:آفتاب!دندانی بهتر از این بده .زنی که بچه اش نمی ماند،اگر هفت بار بر کشته مرد بزرگی قدم می گذاشت،معتقد بودند که:بچه او باقی می ماند و... 📚فروغ ابدیت ص53 به بعد 🗯آنچه گفتیم خلاصه ای از آداب و عقائد جاهلیت عرب بود و کتب تاریخی بسیاری از این موارد را در خود ثبت و ضبط کرده است . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در مورد آیه الکرسی مشکل داشتم که نظریات روحانیون در آن مختلف بود که آیا آیه الکرسی تا هم فیها خالدون است یا تا هو العلی العظیم ❗️ 💠💠 👌در اهميت و فضيلت آیه الکرسی همين بس كه از پيامبر گرامى اسلام نقل شده است كه از ابى بن كعب سؤال كرد و فرمود: كدام آيه برترين آيه كتاب اللَّه است؟ عرض كرد: اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، پيامبر ص دست بر سينه او زد و فرمود: دانش بر تو گوارا باد، سوگند به كسى كه جان محمد ص در دست او است اين آيه داراى دو زبان و دو لب است كه در پايه الهى تسبيح و تقديس خدا مى‏ گويد. ❕در حديث ديگرى از على ع از پيامبر ص مى‏ خوانيم كه فرمود ؛ « برگزيده قرآن سوره بقره و برگزيده ، آية الكرسى است، در آن پنجاه كلمه است و در هر كلمه ‏اى پنجاه بركت است » 👌و در حديث ديگرى از امام باقر علیه السلام آمده است ؛ « هر كس آية الكرسى را يك بار بخواند، خداوند هزار امر ناخوش آيند از امور ناخوش آيند دنيا، و هزار امر ناخوش آيند از آخرت را از او بر طرف مى‏ كند كه ‏ترين ناخوش آيند دنيا، فقر، و آسان‏ترين ناخوش آيند آخرت، عذاب قبر است » 📚مجمع البیان ج 1 و 2 ص 360 ❔حال پرسش اینجاست که آیا آية الكرسى فقط يك آيه است كه از اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ شروع مى ‏شود، و به وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ختم مى‏ گردد، يا اينكه دو آيه بعد نيز جزء آن است، بنا بر اين اگر در جايى مثل ليلة الدفن دستور داده شده آية الكرسى بخوانند، بايد هر سه آيه خوانده شود. 💠قرائنى در دست است كه نشان مى ‏دهد، همان آيه است ؛ 1⃣تمام رواياتى كه در فضيلت آن وارد شده و از آن تعبير به آية الكرسى كرده همه نشان مى‏ دهد كه يك آيه بيش نيست. 2⃣تعبير به فقط در همان آيه اول است و نام‏گذارى به آية الكرسى نيز مربوط به همين آيه است. 3⃣ در بعضى از احاديث به همين معنى تصريح شده مانند حديثى كه در امالى شيخ از امير مؤمنان على نقل شده است كه ضمن بيان آية الكرسى از اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ شروع فرمود تا وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ. 4⃣در مستدرك سفينة البحار، از مجمع نقل مى‏ كند ؛ « آية الكرسى معروف است و آن تا وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ است » 📚مستدرک سفینه البحار ج 9 ص 97 5⃣در حديثى از امام على بن الحسين مى‏ خوانيم كه پيامبر اكرم فرمود ؛ «كسى كه چهار آيه از اول سوره بقره و آية الكرسى و دو آيه بعد از آن و سه آيه از آخر بقره را بخواند، هرگز ناخوشايندى در و مالش نمى‏ بيند و شيطان به او نزديك نمى‏ شود، و قرآن را فراموش نمى‏ كند » 📚بحار الانوار، جلد 89 صفحه 265. 👌از اين تعبير نيز استفاده مى‏ شود كه آية الكرسى يك آيه است. 6⃣در بعضى از روايات وارد شده كه آية الكرسى كلمه است و در هر كلمه‏ اى پنجاه بركت است . 📚مجمع البیان ج 1 و 2 ص 361 👌 شمارش كلمات آيه نيز نشان مى‏ دهد كه تا وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ پنجاه كلمه است. ❕آرى در بعضى از روايات دستور داده شده است كه تا هُمْ فِيها خالِدُونَ بخواند، بى آنكه عنوان آية الكرسى، مطرح باشد.به هر حال آنچه از بالا استفاده مى ‏شود اين است كه آية الكرسى يك آيه بيشتر نيست. 📚تفسیر نمونه ج 2 ص 276 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا در آیه ای از قرآن صراحتا تصریح شده است که امام علی هادی و کننده امت است ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند در آیه 7 سوره رعد پيامبر اسلام را مخاطب ساخته و مى‏ فرمايد: «تو تنها انذار كننده و بيم دهنده ‏اى، و براى هر قوم و ملتى، هدايت كننده‏ اى است» «اَّنَما انْتَ مُنْذِرُ وَ لِكُلِّ قَومٍ هادٍ » ❕در تفسير الدّر المنثور كه از ترين تفاسير اهل سنت است روايات متعددى در تفسير اين آيه از پيامبر اسلام نقل مى‏ كند ؛ 💠 از ابن جرير و ابن مردويه و ابونعيم و ديلمى و ابن عساكر و ابن نجار نقل مى ‏كند ؛ «هنگامى كه آيه انَّما انْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ نازل شد پيامبر دستش را بر سينه خود گذاشت و فرمود: «منذر منم»، و با اشاره به شانه على عليه السلام كرد و فرمود: «هادى تويى اى على» بعد از من هدايت يافتگان به وسيله تو هدايت مى‏ شوند». 📚الدر المنثور ج 4 ص 45 🔸ابوبرزه اسلمى مى‏ گويد از پيامبر اكرم شنيدم كه درباره اين آيه در حالى كه دستش را بر خود گذاشته بود فرمود: انَما انْتَ مُنْذِر، و در حالى كه بر سينه على عليه السلام گذارده بود فرمود: لِكُلِّ قومٍ هادٍ. 📚همان مدرک 🔸در همان كتاب از عبداللَّه بن احمد و ابن ابى حاتم و طبرانى و حاكم و ابن مردويه و ابن عساكر از على عليه السلام نقل مى ‏كند كه در تفسير آيه انَما انْتَ مُنْذِرُ لِكُلِ قَومٍ هادٍ فرمود: «رَسُولُ اللَّهِ الْمُنْذِرُ، وَانَا الْهادِى»: «رسول خدا منذر است و من هستم» 📚همان مدرک ❕ در حديث ديگرى از ابن عباس مى ‏خوانيم كه پيامبر فرمود: «انَا الْمُنْذِرُ وَ عَلِىُّ الهادِى، وَ بِكَ يا عَلِىُّ يَهْتَدِى الْمُهْتَدُوْنَ!»: «منذر منم و على عليه السلام هادى است، اى‏ على هدايت يافتگان به تو هدايت مى ‏يابند» ❕اين حديث را جمعى از حفاظ معروف اهل سنت از جمله حاكم در مستدرك ج 3 ص 129 ، ذهبى در تلخيص ج 3 ص 129 ، فخر رازى در تفسیر ج 19 ص 14 و ابن كثير در تفسير خود ج 2 ص 501 و ابن صباغ مالكى در فصول المهمه ص 105 و گنجى شافعى در كفاية الطالب ص 109 و علامه طبرى در تفسير خود ج 13 ص 63 و ابن حيان اندلسى در بحر المحيط ج 5 ص 367 و نيشابورى در تفسير خويش ج 13 ص 73 و دیگران از علمای اهل سنت نقل کرده اند ؛ 📚فتح البیان ج 5 ص 97_ منتخب کنزالعمال ج 5 ص 34_ تفسیر شوکانی ج 3 ص 66_ روح المعانی ج 13 ص 97_ نور الابصار ص 105_ و ... 📚جهت آگاهی رجوع شود احقاق الحق ج 3 ص 88 به بعد ❕نويسنده كتاب حبيب السّير ميرغيث الدين چنين مى‏ گويد: «به طرق متعددى نقل شده هنگامى كه آيه انَما انْتَ مُنْذِرُ لِكُلِ قَوْمٍ هادٍ نازل شد، پيامبر به على عليه السلام فرمود منذر منم، و هادى تويى اى على"! بعد از من يافتگان به وسيله تو هدايت‏ مى‏ شوند» 📚حبیب السیر ج 2 ص 12 ❕در منابع پيروان مكتب اهلبيت عليهم السلام نيز احاديث در اين زمينه آمده است كه در اين مختصر امكان نقل همه آنها نيست‏ . 📚بحار الانوار ج 35 ص 399 باب 20 👌در تفسير نورالثقلين حدود پانزده حديث، در اين زمينه نقل شده ، از جمله از امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمودند: «كُلّ امامٍ هادِىُ كُلِّ قَوْمٍ فى زَمانِهِ» و در تعبير ديگرى: «كُلُّ امامٍ هادٍ لِلْقَرْنِ الَّذى هُوَ فيه»: «هر امام (معصومى) هدايت گر براى زمان خود است» يا « گر اقوامى است كه در زمان او زندگى مى ‏كنند». 📚نور الثقلین ج 2 ص 482 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔این حقیقت دارد که اسلام می گوید اگر بیشتر از سه روز به عزیزان میت خود عزاداری کنیم و لباس بپوشیم اونها تو قبر عذاب میشن ❗️این چه حکمی ست ❕❕ 💠💠 👌نخست باید توجه کرد که گريه و عزادارى براى مرگ عزيزان در اسلام ممنوع نيست، زيرا سرچشمه ‏هاى عاطفى دارد و اسلام هرگز با مردم مبارزه نكرده است. ❕آنچه ممنوع است بى‏ تابى و اظهار ناشكرى و حركات و سخنانى است كه دليل بر شكايت از تقديرات الهى باشد. حديث معروف پيامبر گرامی كه به هنگام وفات فرزندش ابراهيم در كتب مختلف نقل شده نيز اشاره به همين معناست؛ هنگامى كه خبر وفات فرزند به او رسيد اشك در حضرت حلقه زد و سرازير شد. شايد بعضى به آن حضرت ايراد كردند، فرمود ؛ « چشم مى ‏گريد و قلب محزون مى ‏شود اما چيزى كه موجب خشم خدا شود نمى‏ گويم» 📚الکافی ج 3 ص 262 🔸امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « گریه کردن بر فراق عزیزان موجب و آرامش انسان می شود » 📚الفقیه ج 1 ص 187 👌بنابراین اصل مساله گریه و عزاداری بر مصیبت عزیزان خوب و مستحسن است که اسلام نیز به آن توصیه کرده است ، اما این عزاداری نباید دامنه دار شود به گونه ای که زندگی عادی انسان را مختل کند چرا که چنان که در گذشته توضیح داده ایم ، مرگ طبیعت حیات دنیاست و گریزی از آن نیست ؛ 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/9123 👌لذا در روایات اسلامی از عزاداری کردن بیشتر از سه روز که یکی از مصادیق آن لباس سیاه پوشیدن و ترک است نهی کرده است مگر برای همسر میت تا زمان سپری شدن عده اش . 🔹امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « شایسته نیست برای کسی که بیشتر از سه روز در مصیبت عزیزش عزاداری کند مگر همسر میت که تا زمانی پایان عده باید زینت کردن را ترک کند » 📚وسائل الشیعه ج3 ص 271 🔸در نقل دیگر آمده است ؛ « برای میت تا سه روز از روزی که است ، ماتم و عزاداری شود » 📚الفقیه ج 1 ص 182 👌اما این که اگر بیشتر از سه روز برای میت عزاداری شود ، میت عذاب می شود مطلبی خلاف واقع است چرا که شعار اسلام این است که می گوید کسی بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد و به خاطر کاری دیگری مجازات نمی شود ؛ 🔰انعام 164_اسراء 15_فاطر 18_زمر 7_نجم 38 👌البته چنان که در پاسخ های گذشته تصریح کرده ایم ، عزاداری کردن بر مصائب پیشوایان دین از آنجایی که بر پایه حزن دینی است نه حزن شخصی محدود به زمان و مکان مشخصی نیست ؛ 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در سوره انبيا، آيه 98، در مورد مشرکان آمده « شما و آنچه غير خدا مى‏ پرستيد، هيزم جهنّم خواهيد بود؛ و همگى در آن وارد مى‏ شويد!». ❗️بعضى معبودهاى باطل مانند حيواناتى كه اقوام نادان آنها را مى ‏پرستيدند از موجودات جاندار مى‏ باشند، گناه اين جاندار چيست كه در آتش بسوزند ❕یا مسیحیت عیسی را پرستش می کند آیا او هم در آتش خواهد سوخت ❕ 💠💠 👌خداوند خطاب به مشرکان می فرماید ؛ «انَّكُمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ انْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ؛ شما و آنچه غير خدا مى‏پرستيد، هيزم جهنّم خواهيد بود؛ و در آن وارد مى ‏شويد» ( انبیاء 98) ❕چنان كه مفسّر عالى ‏قدر شيعه مرحوم «» در تفسير خود مجمع البيان مى‏ گويد ، خطاب در آيه متوجّه مشركان مكّه است و همه آيه ‏هاى سوره «انبيا» در مكّه نازل شده است و معبودهاى باطل مردم «مكّه» از چوب و فلزّ و سنگ بود و معبودهايى كه آتش گيرانه دوزخند همين بت‏ها و امثال آن است كه در هنگام نزول قرآن، مردم مكّه آنها را پرستش مى ‏نمودند و معبودهاى زنده كه مورد پرستش بعضى از مردم است، در اين آيه داخل نيست. جالب اين كه در آن زمان در شبه جزيره عربستان موجود زنده ‏اى مورد بت‏ پرستان نبوده است. 📚مجمع البیان ج 7 ص 102 👌بنا بر این « ما تَعْبُدُونَ » به معنى معبودهاى بى‏ جان و بتهاى سنگى و چوبى باشد همانگونه كه از كلمه" " استفاده مى‏ شود، زيرا" ما" غالبا براى موجود غير عاقل است‏ چنان که در روایتی به آن اشاره شده است . 🔸گروهى آمدند نزد رسول خدا و گفتند: آيا تو فرستاده از طرف خدا تعالى نيستى؟ به آنها فرمود: چرا. گفتند: اين قرآن كه آوردى كلام خدا تعالى است؟ فرمود: آرى. گفتند: بما توضيح بده از قول او كه (در آيه 98 سوره الأنبياء) فرموده:«إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ» راستش شما و هر آنچه ميپرستيد از جز خدا سنگريزه دوزخ باشيد، شما در آن وارد خواهيد بود. ❔ اگر معبود بت پرستان به مراه آنان در مسيح هم معبود ترسايانست تو گوئى در دوزخ است؟ رسول خدا فرمود: كه خدا قرآن را بر من فرو فرستاده به زبان عرب و در عرف و زبان عرب لفظ «ما» براى چيزهائى است كه عقل ندارند و لفظ «من» براى آنچه عقل دارد و لفظ «الذى» براى همه است و اگر شما عرب باشيد بايد اين را بدانيد خدا فرموده: «إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ» مقصودش بتها است كه ميپرستيدند و آنان بى‏ عقل باشند و حضرت مسيح در آن درنيايد زيرا او عقل دارد و اگر «و من تعبدون» فرموده بود شامل بود آن قوم گفتند: يا رسول اللَّه درست گفتى. 📚کنزالفوائد ج 2 ص 187 ❔اگر سؤال شود كه انداختن بتها در جهنم چه فلسفه‏ اى دارد، در پاسخ بايد گفت اين خود يك نوع عذاب و مجازات است براى بت ‏پرستان كه ببينند در كه از بت هايشان زبانه مى‏ كشد مى‏ سوزند، از اين گذشته تحقيرى است براى افكار آنها كه به چنين موجودات بى‏ ارزشى پناه مى‏ بردند. 📚تفسیر نمونه ج 13 ص 506 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤔 ❔این که در روایاتی آمده است که اگر کسی تا قبل ظهور ایمان نیاورد ایمان بعد از ظهور برایش ای ندارد چه معنایی دارد ❗️بیشتر مردم جهان ممکن است بعد ظهور به امام زمان ایمان آورد یعنی ایمان اینان بی فائده است و همه اهل دوزخند ❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « آن روز كه آيات و نشانه ‏ها(ی قیامت ) تحقق پذيرد ايمان آوردن افرادى كه قبلا ايمان نياورده‏ اند و يا عمل انجام نداده‏ اند سودى به حالشان نخواهد داشت‏ » ( انعام 158) ❕خداوند در این آیه از بی فائده بودن ایمانی سخن می گوید که نزدیک قیامت و با دیدن نشانه های قیامت چون زلزله های وحشتناک و بی فروغ شدن خورشید و ماه و ستارگان و ... می گیرد زیرا چنین ایمانی از روی ترس و جبر بوده و فائده و ارزش ایمان اختیاری را ندارد . 📚تفسیر نمونه ج 6 ص 46 🔸در تفسير عياشى از امام باقر و صادق علیهما السلام روايت شده كه در ذيل آیه " يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها" فرمودند ؛ « مقصود از اين آيات طلوع آفتاب از مغرب و خروج جنبنده زمين و پديد آمدن دود است كه انسان اگر به گناه ورزد و عمل ايمانى بجا نياورد و اين آيه ‏ها ظاهر شود ايمانش سودى نخواهد داشت‏ » 📚تفسیر عیاشی ج 1 ص 384 🔷البته در برخی روایات تفسیر معنوی و باطنی برای آیه مذکور صورت گرفته است و آیه فوق به زمان امام زمان علیه السلام تطبیق داده شده است . 🔹از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود ؛ « مراد از نشانه‏ ها امامان هستند و آن نشانه‏ اى كه انتظار كشيده مى ‏شود، قائم عليه السّلام است. در آن زمان ايمان كسى كه پيش از قيام آن حضرت با شمشير، ايمان نياورده براى او نخواهد داشت، اگرچه به پدران آن حضرت كه پيش از او بودند، ايمان آورده باشد.» 📚کمال الدین ج 1 ص 18 🔸 و در نقل دیگری در تفسیر آیه مذکور فرمود ؛ «[مراد از آن روز] زمان خروج قائم ماست كه انتظارش كشيده مى‏ شود، آنگاه فرمود: اى ابا بصير! خوشا به حال قائم ما كه در زمان غيبت او چشم به راه ظهور اويند و در زمان ظهورش او را پيروى مى ‏كنند. آنها دوستان خدا هستند كه نه بيمناك مى ‏شوند و نه اندوهگين مى‏ گردند. » 📚کمال الدین ج 2 ص 357 ❕این روایات اشاره به آن دارد که کسانی که قبل از ظهور امام عصر علیه السلام علی رغم وجود شواهد و ادله ، از روی عناد و لجاجت به آن حضرت ایمان نیاورده اند ، ایمان پس از ظهورش هم برایشان فائده ای ندارد ، زیرا قطعا این ایمان ، ایمانی حقیقی و خالص نیست بلکه ایمانی صوری و غیر حقیقی است . 🔰البته همین افراد یا از مردم اگر از روی خلوص و صداقت به حضرت حتی پس از ظهور و قبل از بروز نشانه های قیامت ایمان بیاورند ، بی شک ایمانشان خداوند واقع می شود چرا که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « همواره در روزى زمين از ناحيه پروردگار حجتى كه حلال و حرام خدا را بشناسد و به راه خدا دعوت كند بوده و خواهد بود، و اين رابطه بين خدا و خلق هيچگاه در زمين قطع نمى ‏شود مگر روز مانده به قيامت كه در آن چهل روز خداوند حجت خود را از زمين برمى ‏دارد، در آن روزها است كه در توبه به روى گنهكاران بسته مى‏ شود، و ايمان آوردن در آن ايام بى فايده است، گنهكاران و كفارى كه تا آن روز توبه نكرده و ايمان نياورده‏ اند از بدترين و كسانى هستند كه قيامت بر آنان قيام مى‏ كند » 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 501_ المحاسن ص 236_ دلائل الامامه ص 229 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
نظام تقديم 112.mp3
7.39M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ 🔇 جلسه سی و نهم l پایانی 🔔 @Aminikhaah_Media
🤔 ❔درمورد انگشتردردست راست کردن روایات زیادی داریم وازامیرالمومنین نقل شده که این سنت نشانه شیعیان ماست ولی درروایتی ازامام حسن عسگری دیدم که فرمودند ازاین پس انگشتر دردست کنید واین ازنشانه های خاص شیعیان ماست.تعارض این روایات چگونه است ❗️❗️ 💠💠 👌چنان که در پرسش آمد ، در روایات انگشتر به دست راست کردن مورد تاکید و توصیه قرار گرفته است . 🔹امام عسکری علیه السلام فرمود ؛ « علامات مومن پنج چیز است که یکی از آنها انگشتر به دست کردن است » 📚التهذیب ج 6 ص 52 🔸پیامبر گرامی در خود به علی علیهما السلام فرمودند ؛ « انگشتر به دست راست کن چرا که این عمل فضیلتی از جانب خدا برای مقربین است » 📚الفقیه ج 4 ص 374 🔸در نقل دیگری آمده است ؛ « پیامبر و امیر المومنین و ائمه ، انگشتر به دست راست می کردند » 📚الکافی ج 6 ص 474 🔰با این وجود ، در روایتی از امام نقل شده است ؛ « ما شما را امر به انگشتر به دست راست کردن کردیم ، این برای زمانی بود که ما در بین شما حاضر بودیم ، اما الان شما را امر می کنیم به انگشتر به دست چپ کردن زیرا غیبت ما فرا رسیده است تا زمانی که خداوند امر ما ( را ) آشکار کند » 📚تحف العقول ص 367 ❕این روایت بدون سند در کتاب تحف العقول نقل شده است ، بنابراین از حیث سندی تلقی می شود . 🔸شیخ حر عاملی احتمال می دهد که این روایت ( بر فرض ثبوت و صحت ) از باب صادر شده باشد زیرا انگشتر به دست چپ کردن از سنت های معاویه و باقی مانده ذریه او از بنی امیه بوده است و همین امر سبب صدور روایت فوق از امام علیه السلام بر مبنای تقیه شده باشد ، بنابراین این نقل با نقل های دیگر تعارضی ندارد ‌. 📚وسائل الشیعه ج 5 ص 81 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁