#امت_بودن_حیوانات
🤔#پرسش
❔یکی از اشتباهات علمی قرآن سوره انعام آیه 38 است که می گوید همه حیوانات به صورت گروهی زندگی می کنند . واقعیت علمی این است که بیشتر از 360 گونه از حیوانات در طبیعت به صورت انفرادی زندگی می کنند و تنها هنگام جفتگیری و تولید مثل درکنار یکدیگر دیده می شوند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند می فرماید ؛
« وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ » « هيچ جنبنده اى در زمين و هيچ پرنده اى كه با دو بال خود پرواز مى كند نيست، مگر اينكه امتهايى همانند شما هستند، ما هيچ چيز را در اين كتاب فروگذار نكرديم، سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مى گردند. » ( انعام 38)
👌شبهه افکن گمان کرده است که چون خداوند در مورد حیوانات تعبیر به « امت و امم » کرده است ، پس همه حیوانات زندگی اجتماعی دارند و به صورت گروهی زندگی می کنند ، در حالی که امم جمع امت و امت بمعنى جمعيت و گروهی است كه داراى قدر مشتركى هستند، مثلا دين واحد يا زبان واحد، يا صفات و كارهاى واحدى دارند.
📚لغات درتفسیر نمونه ص 72
❕بنابراین كلمه أُمَمٌ جمع كلمه امت و به معناى گروه هائى است كه داراى يك خصائص باشند ، یعنی هر جنسی از حیوانات که رفتارهای واحدی دارند یک گروه و یک امت اند .
📚لسان العرب ج 12 ص 27
👌و فرقی نمی کند که آن گروه از حیوانات زندگی دسته جمعی دارند یا انفرادی ، هر جنسی از حیوانات چون یک گروه را تشکیل می دهند و دارای ویژگی های مشترک هستند به آنها امت گفته می شود مثلا جانورانی چون ببر ، پلنگ، پلنگ برفی و پلنگ ابری ، شیر کوهی (سرده)و شق و گربه دمکوتاه ، گربه وحشی خرس ، پاندا و پاندای سرخ ، موس ، کرگدن به استثنای کرگدن سفید ، موریانه خوار ،گورکن ، روباه ، کوآلا ، شیطان تاسمانی ، نوک اردکی ، و لاکپشت دریایی به عنوان جانوران منفرد شناخته می شوند یعنی جانورانی هستند که بخش عمده زندگی خود را به تنهایی سر میکنند و تنها در زمان جفتگیری و پرورش فرزندان خود تنها نیستند. دلیل منفرد بودن آنها این است که برای بقای خود، در برابر همنوعهای خود قرار نگیرند ؛
🔸https://b2n.ir/862454
👌اما تمام این جانوران تحت یک جنس از حیوانات هستند که نام جنس حیوانی آنان گذشت و ویژگی های مشترک با حیوانات هم جنس خود دارند و به خاطر همین به هر جنس از این حیوانات امت گفته می شود و در صدق کلمه امت فرقی نمی کند که آنان اجتماعی زندگی کنند یا انفرادی .
❕در ادامه آیه سوره انعام خداوند می فرماید که گروه های مختلف حیوانی همانند شما انسانها هستند ، در اين كه اين همانندى و شباهت در چه جهت است؟ در ميان مفسران گفتگو است، بعضى شباهت آنها را با انسانها از ناحيه اسرار شگفت انگيز خلقت آنها دانسته اند زيرا هر دو نشانه هايى از عظمت آفريدگار و خالق را با خود همراه دارند.
👌و بعضى از جهت نيازمندي هاى مختلف زندگى يا وسايلى را كه با آن احتياجات گوناگون خود را بر طرف مى سازند، مى دانند.
❕در حالى كه جمعى ديگر معتقدند كه منظور شباهت آنها با انسان از نظر درك و فهم و شعور است، يعنى آنها نيز در عالم خود داراى علم و شعور و ادراك هستند، خدا را مى شناسند و به اندازه توانايى خود او را تسبيح و تقديس ميگويند، اگر چه فكر آنها در سطحى پائين تر از فكر و فهم انسانها است و ذیل آیه که سخن از حشر و قیامت آنها به میان می آورد ، این نظر را تقویت می کند چرا که ظاهر اين است كه ضمير « هم» در تعبیر « الی ربهم یحشرون » به انواع و اصناف جنبندگان و پرندگان برمى گردد، و به اين ترتيب قرآن براى آنها نيز قائل به رستاخيز شده است و بيشتر مفسران نيز اين مطلب را پذيرفته اند كه تمام انواع جانداران داراى رستاخيز و جزاء و كيفرند .
📚تفسیر نمونه ج 5 ص 222
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#بیت_المقدس_فلسطین_تحدی_آبکی
🤔#پرسش
❔ما تحدى كرده بوديم كه:
فقط و فقط يك روايت صحيح السند از كتب معتبرشان براى ما بياورند و اثبات كنند كه؛
از نظر تشيع اماميه اثنى عشرى چنين مكانى( قدس) در سرزمين فلسطين كنونى واقع شده است.
💠#پاسخ💠
❕بیت المقدس نزد شیعه مکانی با شرافت و پر اهمیت تلقی می شود زیرا گذشته از آنکه قبله اول مسلمین بوده است ؛
📚#وسائل الشیعه ج4 ص297
🔷معراج گاه پیامبر گرامی نیز بوده است چنان که قرآن می فرماید ؛
« پاک و منزه است خدایی که بنده اش را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی که گرداگردش را پر برکت ساختیم برد تا آیات خود را به او نشان دهیم ، او شنوا و بیناست »
🗯#اسراء 1
🔶امام #باقر علیه السلام فرمود ؛
« مساجد ( شریف و پر اهمیت ) چهار مسجد است ؛ مسجد الحرام و مسجد رسول الله و مسجد بیت #المقدس و مسجد کوفه که نماز واجب خواندن در آنها ثواب یک #حج را دارد و نماز مستحب خواندن در آنها ثواب یک #عمره را دارد »
📚#الفقیه ج1 ص229
👌#علی علیه السلام نیز فرمود ؛
« یک نماز در بیت المقدس خواندن برابری می کند با #هزار رکعت نماز و ثواب هزار رکعت را دارد »
📚#بحار الانوار ج99 ص270
🔷و #فرمود ؛
« چهار مکان از #قصر های بهشتی دنیا هستند ؛ مسجد الحرام و مسجد النبی و مسجد بیت #المقدس و مسجد کوفه »
📚امالی #طوسی ص369
👌روشن است که مقصود از مسجد بیت المقدس همان مسجد مبارکی است که در فلسطین اشغالی می باشد و اثبات این نکته نیاز به روایت ندارد .
❕مثلا در روایات متعددی شهرهایی مذمت و شهرهایی مدح شده اند ، شهرهایی چون بصره ، کوفه ، دمشق ، سجستان ، قم ، خراسان ، ری ، نیشابور ، طبرستان و ...
📚بحار الانوار ج 57 ص 201 باب 36 الممدوح من البلدان و المذموم منها
👌مردمان در تمام زمانها می دانند که بصره ، کوفه ، ری و ... کجاست و ائمه علیهم السلام مطابق همین فهم عرفی از شهرهای فوق مدح و ذم کرده اند و ذکر کشورهایی که شهرهای فوق در آن است به خاطر روشن بودن در مقام گفتگو مورد اشاره قرار نگرفته است .
❕در مورد بیت المقدس هم روشن بوده است که مقصود همان مسجد مبارکی است که در شامات یا فلسطین کنونی واقع شده است و این نکته نیازی به بیان نداشته است .
🔸بر اساس همین فهم عرفی است که ادباء و لغت شناسان تصریح کرده اند که بیت المقدس همان مکان مبارکی است که در نزد یهودیان به « شلم » یا « ایلیاء » شناخته می شود که در فلسطین است .
📚لسان العرب ج 12 ص 325
🔸ادامه👇
🔸ادامه👇
❕لذا می بینیم که مطابق همین فهم عرفی ، در کتب اعلام جغرافیایی و تاریخی نیز تصریح شده است که بیت المقدس همان مکان مقدسی است که در فلسطین کنونی واقع شده است ، مثلا در کتاب « فرهنگ اعلام جغرافیایی ، تاریخی » چنین آمده است ؛
« بيت المقدس همان قدس در فلسطين است كه مسجد الاقصى در آنجا است.
بيت المقدس گفته اند، چون از هر گناه و آلودگى پاك است و به كار بردن وصف «اقصى» براى اين مسجد، از آن روست كه در آن زمان، بعد از آن، مسجدى وجود نداشته است. اين مسجد شريف، ميان مسلمانان به «مسجد الأقصى» معروف گرديده است، در حالى كه مسجد اقصايى كه در قرآن كريم از آن ياد شده، در حقيقت شامل تمام حرم قدسى است، كه نخستين قبله مسلمانان و سوّمين حرم شريف مى باشد؛ يعنى مسجد صخره، مسجد ديگر و هر آنچه داخل ديوار است را در بر مى گيرد. پيرامون حرم ديوارى كشيده شده كه چندين در دارد. بعضى از اين درها باز است و از آنها رفت و آمد مى شود و برخى ديگر هميشه بسته هستند.
درهاى باز عبارتند از: باب الأسباط، باب حطّه، باب شرف الأنبياء، باب الغوانمه، باب الناظر، باب الحديد، باب القطّانين، باب المتوضأ، باب السلسله و باب المغاربه.و درهاى بسته عبارتند از:باب السكينة، باب الرحمه، باب التوبة و باب البراق.
❕خود مسجد الأقصى در قسمت جنوبى صحن حرم واقع شده و قسمتهاى مختلف آن بدين شرح است: هرگاه كسى از سمت شمال وارد مسجد شود در مقابل خود با رواق بزرگى مواجه مىشود كه در زمان الملك المعظم عيسى، فرمانرواى دمشق 634 ه. ق، ساخته شده و بعدها آن را نوسازى كرده اند. اين رواق داراى هفت طاق است و طاقها بر روى راهروى بسته شدهاند كه به هفت در و هر در به يكى از رواقهاى هفتگانه مسجد منتهى مى شود. مسجد، علاوه بر اين درها، يك در نيز در سمت شرق دارد و در ديگر در ضلع غرب. يك ورودى براى مسجد زنان، واقع در ركن جنوب غربى مسجد، وجود دارد كه از دو رواق تشكيل شده است. اين دو رواق از سمت غرب 53 متر امتداد دارند و به جامع مغاربه متصل مىشوند. در سمت شرق نيز جامع عمر واقع شده است. گفته مى شود علت نامگذارى آن به جامع عمر اين است كه اين مسجد باقى مانده مسجدى است كه عمر در هنگام فتح قدس بنا كرد. در سمت شمال غربى نيز ايوان بزرگى قرار دارد كه نزديك آن ايوان زيبايى موسوم به محراب زكريا واقع شده است. در اطراف مسجد الأقصى نه گنبد است كه در دوره هاى مختلف ساخته شده اند. همچنين داراى چهار گلدسته و نه رواق است. 137 پنجره دارد كه همه آنها پنجرههايى بزرگ با شيشههايى رنگارنگ هستند.»
📚فرهنگ اعلام جغرافیایی _ تاریخی ، ص 84
👌با این وجود ،در روایات متعددی نیز تصریح شده است که بیت المقدس همان مکانی است که در شام واقع شده است و پیامبر گرامی در معراج به شام رفتند و از بیت المقدس که در شام بوده به آسمانها عروج کردند و همان بیت المقدسی که در شام است که محل تولد و نبوت عیسی مسیح بوده است و یوسف نبی ، یعقوب را به شام برد و در بیت المقدس دفن کرد ، و تصریح شده است که بیت المقدس توسط سلیمان نبی علیه السلام ساخته شد و توسط بخت النصر تخریب شد و قبله یهودیان بوده است که مسلمین را ملامت می کردند که قبله شما همان قبله ما است که پس از آن قبله به کعبه تغییر کرد که روشن است بیت المقدسی که برای یهود محترم است همانی است که در فلسطین واقع شده است که چون ذکر تمام روایات بحث را به درازا می کشاند ، به ذکر آدرسهای روایات بسنده می کنیم ؛
📚تفسیر قمی ج 2 ص 74 _ تفسیر منسوب به امام عسکری ص 259 _ الکافی ج 8 ص 365 _ الوافی ج 26 ص 363 _ توحید صدوق ص 179 _ بحار الانوار ج 99 ص 271 _ البرهان فی تفسیر القرآن ج 5 ص 576 _ تفسیر الصافی ج 5 ص 280 _ بحار الانوار ج 11 ص 52 _ نور الثقلین ج 1 ص 343 _ الکافی ج 4 ص 187 _ بحار الانوار ج 12 ص 45 _ وسائل الشیعه ج 3 ص 164 _ اثباه الهداه ج 1 ص 411 _ قصص الانبیاء ص 419 _ الکافی ج 8 ص 262 _ امالی صدوق ص 452 _ تهذیب الاحکام ج 6 ص 22 _ بحار الانوار ج 14 ص 351 _ مستدرک الوسائل ج 3 ص 169 باب 2 و ...
👌و مقصود از شام و شامات همان اراضی بوده است که امروزه تحت تصرف فلسطین و اسرائیل واقع شده است و فلسطین بخشی از شام محسوب می شده است .
📚التحقیق ج 6 ص 20
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#نیاز_به_راهنمایان_الهی
🤔#پرسش
❔با وجود علم که می توانیم با آن به مجهولات جواب بدهیم چه نیازی به وجود امام و پیامبر هست❗️
💠#پاسخ💠
🗯هدف از آفرینش انسان رسیدن به کمال و سعادت شایسته انسانی است .مسلما تربیت چنین موجود تکامل یافته ای بدون یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده در تمام جنبه های زندگی امکان پذیر نیست .
🔶به این نکته نیز باید توجه داشت که زندگی بشر یک زندگی اجتماعی است و تمام پیشرفت ها و موفقیت هایی که برای بشر حاصل شده است ناشی از همین اجتماعی بودن آن است ولی روشن است که زندگی گروهی با تمام برکاتی که دارد بی شک سبب تصادم ها و کشمکش ها و برخورد منافع افراد خواهد بود .
❗️از اینجا نیاز به تشریع قوانین اجتماعی و تنظیم حقوق برای افراد جامعه روشن می شود.
👌با اندکی تامل روشن می شود که تنها برنامه ریز سعادت بشری و قانون گذار زندگی اجتماعی انسان کسی جز خالق آن ها نمی تواند باشد زیرا؛
1⃣برنامه ریز و قانون گذار باید قبل از هر چیز یک انسان شناس کامل باشد و تمام اسرار جسم و جان بشر و عواطف، غرائز، امیال، هوس ها، آرزوها، فطریات و ادراکات عقلى او را بداند
👌و نیز به تمام اصولى که حاکم بر روابط انسان ها با یکدیگر است احاطه داشته باشد، تا بتواند قوانینى هماهنگ با تمام آن ها وضع کند.
❓آیا کسی جز خالق انسان ها این آگاهی ها را دارد❔
2⃣باید از گذشته و آینده، تا زمان هاى دور، اطلاع کامل داشته باشد، تا ریشه مسائل پیچیده امروز را در گذشته ببیند، و آثار قوانین امروز را در آینده زندگى بشر نیز ارزیابى کند .چرا که حل مشکلات امروز بدون آگاهى از ریشه هاى آن در دیروز ممکن نیست همان گونه که مفید بودن یک قانون در امروز بدون توجّه به واکنش هاى آن در فردا کافى به نظر نمى رسد .
3⃣برنامه ریز و قانون گذار شایسته باید داراى علم کامل باشد تا بتواند با قوانین خود تمام استعدادها و شایستگى هایى را که در فرد فرد انسان ها و اجتماع نهفته است به مرحله بروز برساند، و آنچه بالامکان و بالقوّه در نهاد آدمى وجود دارد به آن جنبه فعلیّت بخشد، و با حدّاقل ضایعات که به طور طبیعى در زندگى دسته جمعى وجود دارد، حد اکثر بهره را به جامعه برساند.
4⃣برنامه و قوانین باید جنبه عملى داشته باشد نه خیالى و از ضمانت اجراى کافى برخوردار باشد نه بدون پشتوانه وهمچنین درک آن براى همگان ممکن باشد نه اینکه پیچیده و دور از فهم و درک افرادباشد.
5⃣برنامه ریز و قانون گذار حقیقى کسى است که مرتکب لغزش و گناه و خطا و اشتباهى نشود، و از این گذشته نسبت به افرادى که مى خواهد قانون براى آنان وضع کند مهربان و دل سوز، و در عین حال قوىّ الاراده باشد، و از هیچ قدرتى نهراسد.
6⃣برنامه ریز و قانون گذار شایسته کسى است که خودش منافعى در آن جامعه نداشته باشد .چرا که منافع شخصى و خصوصى به هر حال فکر قانون گذار را به سوى خود مى کشاند زیرا اگر بتواند از تأثیرات آگاهانه آن خود را بر کنار کند از آثار ناخودآگاه آن ممکن نیست برکنار باشد، و اتفاقاً مهم ترین مشکل دنیاى امروز که سبب درگیرى هاى خونین و کشمکش هاى ظالمانه شده همین قوانینى است که از سوى به اصطلاح متفکران هر جامعه وضع مى شود، و هر کدام منافع خویش، یا گروه و کشور خویش را در نظر مى گیرند، و مسلّماً این خود خواهى ها و تنگ نظرى ها نتیجه اى جز تشدید تضادها و درگیرى ها نخواهد داشت.
❓آیا این جهات شش گانه که در بالا گفته شد در کسى جز ذات پاک خدا پیدا مى شود؟
👌کسى که خالق بشر است و از تمام اسرار وجود او آگاه است، کسى که علم او گذشته و آینده را تا میلیاردها سال در بر مى گیرد، و از ریشه ها و اسرار هر چیز و بازتاب ها و نتایج هر موضوع آگاه است. کسى که خطا و لغزش و اشتباه در ذات پاکش راه ندارد، و بالاخره کسى که نیاز به چیزى و کسى ندارد تا بخواهد منافع خویش را تأمین کند.
🔷از اینجا نتیجه مى گیریم که هر قانونى غیر از قانون خدا ناقص و بى فرجام است، و هر حکمى غیر از حکم الهى غیر قابل اعتماد و بى سرانجام است، و هنگامى که درست دقّت مى کنیم مى بینیم، تمام بدبختى و مشکلات بشر از اینجا سرچشمه مى گیرد که خودش مى خواهد با آن علم محدود، با آن همه انگیزه هاى هوس آلود، براى خویش قانون بگذارد و این یکى از دلایل عقلى لزوم بعثت انبیاء است.
📚پیام قرآن ج7 ص42
🔶علم محدود انسانی نمی تواند انسان را از وجود پیامبران بی نیاز کند زیرا انسان با پیشرفتی که در علوم حاصل کرده است باز دنیایی از مجهولات در رشته های مختلف پیش روی او است که همگان به آن اذعان کرده اند .
👌از سوی دیگر نیازهای انسان منحصر به این عالم ماده نمی باشد بلکه زندگی بشر مرحله برزخ و قیامت هم دارد که تشخیص مصالح آن مراحل تنها از طریق شرع ممکن است.
📚 الالهیات ج3 ص32
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
هدایت شده از ایتایار
❌😳😱این دختر یک عکس سلفی از خود در اتومبیل میگیرد!📵
‼️بعد از دیدن عکس متوجه چیز وحشتناکی می شود و فورا به پلیس خبر میدهد که در عرض یک روز کل مقامات کشور درگیر میشوند😳
🔞چه نکته ای درعکس نهفته است که پلیس و خانواده دختر بعد از ماه ها متوجه شدند!!!😱
اگر اعتقادتون قوی هست کلیک کنید و در کانال اطلاعات عمومی مهم ببینید! فقط از حقایق نترسید 😢👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3948675073C27475e7eda
نکته: زیر ۱۸ سال وارد نشود🔞👆
#تقلید_از_مراجع
🤔#پرسش
❓چرا باید از مراجع تقلید کنیم و چشم و گوش بسته هر چی گفتن عمل کنیم مگه ما عقل نداریم چرا با وجود داشتن عقل برده فکری دیگران باشیم❕
💠#پاسخ💠
❕انسان هنگامی که چشم به این جهان می گشاید چیزی بلد نیست ناچار باید از تجارب دیگران استفاده کند و از اندوخته های علمی افراد دیگر بهره مند شود زیرا پیمودن راه پر پیچ و خم زندگی در هر قدمی به علم و دانش شدیدا محتاج است.
🗯اساسا زندگی روی دو پایه محکم و اساسی استوار است یکی دانستن و دیگری به کار بستن
❗️تقلید و پیروی از افکار دیگران دارای اقسامی است؛
1⃣ تقليد جاهل از عالم .2⃣تقليد عالم از عالم.3⃣تقليد عالم از جاهل.4⃣تقليد جاهل از جاهل.
🗯روشن است از اين چهار قسم تنها قسم اوّل است كه مى تواند منطقى و ممدوح باشد.
1⃣تقلید جاهل از جاهل:
❗️این قسم از تقلید علاوه بر این که انسان را به سعادت نمی رساند بلکه او را به سقوط و بدبختی می کشاند .این نوع تقلید همان تقلیدی است که در ایات قرآن از آن نهی شده است.
🔷زخرف 23
2⃣تقلید عالم از جاهل؛
❗️روشن است که این قسم از تقلید از قسم اول بدتر و خطرناک تر است زیرا عالم باید طبق علم و دانش خود قدم بردارد تا به مسوولیت خود عمل کرده باشد نه آنکه کور کورانه از کمتر از خود تقلید کند.
3⃣تقلید عالم از عالم:
❗️مسلما عالم در رشته ای که متخصص و صاحب نظر است نباید از همپایه خود تقلید کند بلکه باید به تشخیص خود عمل کند لذا فقها می گویند کسی که به مرحله اجتهاد رسیده است باید به اجتهاد خود عمل کند و باید استقلال فکر خود را حفظ کند.
4⃣تقلید جاهل از عالم:
❗️این قسم از تقلید را منطق و عقل و فطرت ایجاب و اقتضا می کند و بر اثر همین منطق و فطرت است که ما برای ساختن عمارت به سراغ معمار و بنا و در دوختن لباس به سراغ خیاط و هنگام بیماری به دنبال طبیب میرویم .عقل و فطرت ما را در هر رشته ای به کارشناس و متخصص آن رشته ارجاع می دهد.
🗯 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسائل تخصّصى اين گونه پيروى هاى عاقلانه و منطقى تشكيل مى دهد. اين مساله یعنی رجوع جاهل به عالم و رجوع غیرمتخصص به متخصص، اصلى عقلایی است.
🔴 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسایل تخصّصى این گونه پیروى هاى عاقلانه و منطقى تشکیل مى دهد.
🗯 زیرا مسلّم است هیچ کس هر چند بزرگترین نابغه جهان باشد نمى تواند در همه چیز صاحب تخصّص شود. مخصوصاً در عصر و زمانى که رشته هاى تخصّصى آن قدر گسترش پیدا کرده که تنها در رشته طب مثلا صدها گونه تخصّص وجود دارد که عادتاً محال است یک فرد در تمام رشته هاى همین یک فن متخصّص شود تا چه رسد به فنون دیگر.
👌با این حال هرکس در رشته اى متخصّص است به اجتهاد خود در آن رشته عمل مى کند و آنها که در آن رشته مجتهد و صاحب نظر نیستند راهى جز این ندارند که به صاحب نظران و متخصّصان آن فن مراجعه کنند.
🔶یک مهندس ساختمان اگر بیمار شود به طبیب مراجعه مى کند، و اگر آن طبیب بخواهد ساختمانى بسازد از این مهندس دستور مى گیرد؛ یعنى هر کدام در یک رشته مجتهد و در رشته اى دیگر مقلّد هستند، و این اصلى است عقلایى رجوع جاهل به عالم، و غیر مجتهد به مجتهد، یا غیر متخصص به متخصص که همیشه در میان انسان ها بوده و هست، و اصولا چرخ هاى زندگى بشر بدون آن گردش نمى کند.
❕همین منطق است که در تعلیمات دینی و قوانین الهی مردم را به فقها که در تشخیص احکام الهی مهارت دارند وادار می کنند .فقهایی که سالیان دراز با استعداد سرشار خود در راه علم و دانش قدم برداشته تا به مقام شامخ اجتهاد رسیده اند یعنی قوانین الهی را می توانند از مدارک اصلی آن استخراج و استنباط نمایند و در دسترس مردم بگذارند.
🗯امام عسکری فرمود:
« هر یک از فقهای شیعه که خود نگه دار باشد و از دینش محافظت کند و با هوای نفسش مخالفت کند و مطیع امر خداوند باشد بر مردم واجب است که از او تقلید کنند»
📚وسائل الشیعه ج27 ص131
❗️فقهایی که رهبران و راهنمایان دینی مردم می باشند و از طرف امامان این منصب بزرگ به آنها اعطا شده است تا افراد را در تمام شوون دینی به راه سعادت رهبری کنند.
🔷 از آنچه گفتیم فلسفه تقلیدافراد غیر فقیه در مسایل فقهى از مجتهدان و فقهاى آگاه کاملا روشن شد؛ و شبیه آن در تمام رشته هاى علمى رواج دارد، و از آن جا که فقه اسلامى به قدرى گسترده است که هرکس بخواهد در آن صاحب نظر شود باید تمام عمر خود را وقف تحصیل و تحقیق در این رشته کند و این امر براى همه مردم امکان پذیر نیست، ناچار باید گروهى به این رشته پردازند، و افراد دیگر در مسایل فقهى از آنها پیروى کنند؛ ولى در اصول اسلام(اصول دین) که همه به فراخور حال خویش قادر بر تحقیق در آن هستند تقلیدجایز نیست.
📚پیام قرآن ج1 ص337
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#حجت_بعد_از_پیامبران
🤔#پرسش
❓وهابیان می گویند بعد از پیامبران دیگر حجتی از جانب خداوند بر مردمان نمی باشد و امام زمانی وجود ندارد و به این آیه استدلال می کنند که« خداوند پیامبران را فرستاد تا حجتی پس ازپیامبران دیگر نباشد»نسائ 165
💠#پاسخ💠
❗️خداوند می فرماید:
«پیامبرانی فرستادیم که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند تا برای مردم بعد از آنها بر خدا حجتی باقی نماند ( وبه نسبت به همه اتمام حجت شود)»
🌀نسائ 165
🗯معمولا گروهی از مردم لجوج و خود خواه که قبول دعوت انبیائ را مخالف منافع خویش می بینند از پذیرش آن سر باز می زنند و با این که بعد از بعثت انان موضع مخالفی دارند چنانچه بعثتی صورت نگیرد ممکن است هزار گونه ادعا کنند که اگر پیامبران الهی آمده بودند ما با آغوش باز از آنها استقبال می کردیم و چنین و چنان بودیم.
♻️به همین دلیل یکی از اهداف بعثت پیامبران اتمام حجت بر این گروه و بر همه مخالفان است و این اتمام حجت؛
1⃣عدل الهی را روشن می سازد
2⃣زبان دروغگویان پر مدعی را قطع می کند
❗️لذا خداوند می گوید:
«پیامبران را بشارت دهنده و بیم دهنده فرستادیم تا مردم پس از آن حجتی در برابر خداوند نداشته باشند »
👌چنان که می فرماید:
«اگر ما آنها را قبل از نزول قرآن با عذابی هلاک می کردیم در قیامت می گفتند که خدایا چرا برای ما پیامبر نفرستادی تا از آیات تو تبعیت کنیم پیش از آنکه ذلیل و رسوا شویم»
🔷طه134
🗯بنا براین معناي دقيق آيه ياد شده اين چنين است:
«بعد از ارسال رسل، مردم در مقابل خداوند هيچ گونه بهانه وحجتی ندارند نه آنکه خداوند برای مردم حجتی قرار نمی دهد.« لئلا یکون للناس علی الله حجه بعد الرسل»
👌با ارسال رسل دیگران مردم در برابر خداوند حجت و برهانی برای عدم تبعیت ندارند
♻️ نه اين كه بعد از ارسال رسل و انبياء، خداوند هيچ شخصي را به عنوان حجت در بين مردم قرار نداده است تا به واسطه او بر مردم احتجاج کند .
🗯خداوند اگر چه با ارسال رسل و انبیائ حجت را بر همه تمام کرده است اما اراده او بر این تعلق گرفته است که حتی پس از پیامبر اسلام نیز بر روی زمین حجت و امامی قرار دهد تا مردم به واسطه او به هدایت نزدیکتر شوند .
🔷 امام صادق علیه السلام فرمود:
« به خدا سوگند خداوند از زمان ادم زمین را بدون امام واگذار نکرده است .امامی که مردم را به سویش هدایت کندوحجت خداوند بر عباد باشد به گونه ای که هرکس ترکش کند هلاک شود و هرکس پیرویش کند نجات یابد»
📚 کمال الدین ج1 ص230
⁉️اگر وهابیان میگویند بعد از پیامبر دیگر حجتی نیست پاسخ این روایات در کتبشان را چگونه می دهند؟
✏️خطیب بغدادی چنین روایت می کند که پیامبر فرمود:
« من و علی حجت بر امتم در روز قیامت هستیم»
📚تاریخ بغداد، ج2 ص88
♦️مناوی روایت می کند که فرمود:
« من و علی حجت خداوند بر بندگان هستیم»
📚کنوز الحقائق ص43
♦️طبری روایت می کند که پیامبر فرمود:
« علی حجت من بر امتم در روز قیامت است»
📚الریاض النضره ج2 ص193
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#خداشناسی_فطری
🤔پرسش
❓اگر خداشناسی وخدا پرستی جزء فطرت انسانهاست پس چرا بعضی انسان ها خدا راقبول ندارن؟؟؟ آیا این تناقض نیست❔
💠#پاسخ💠
💢توجه به نکاتی چند لازم است؛
1⃣منظور از شناخت فطری آن است که حقایقی را بدون هیچ گونه استدلال پیچیده در می یابد و به وضوح به آن می رسد .مثلا هنگامی که یک شاخه گل جالب و خوشبو را می بیند اعتراف به زیبایی آن می کند و در این ادراک هیچ نیازی به استدلال نمی بیند .می گوید پیداست که زیباست نیازی به دلیل ندارد.
👌درک فطری درباره خداشناسی نیز از همین قبیل است .انسان هنگامی که به اعماق جانش نگاه می کند نور حق را می بیند ندایی با گوش دل می شنود ،ندایی که او را به سوی مبدا علم و قدرت بی نظیری در جهان هستی دعوت می کند مبدیی که کمال مطلق و مطلق کمال است ودر این درک وجدانی درست همانند زیبایی گل خود را نیازمند به دلیلی نمی بیند.
2⃣در آیات قرآن و روایات بر روی شناخت فطری خداوند تکیه شده است .خداوند تمام تعالیم دینی را فطری می شمارد و می فرماید:
«پس روی خود را متوجه آیین خالص پرودگار کن .این سرشت الهی است که خداوند انسانها را بر آن آفریده .دگرگونی در آفرینش الهی نیست .این است آیین استوار ولی اکثر مردم نمی دانند»
🔷روم30
3⃣ممکن است گفته شود که اینها همه یک ادعا است و راهی برای اثبات چنین فطرتی در مورد خداشناسی وجود ندارد❕
👌ولی ما شواهدی داریم که می تواند فطری بودن توحید را به روشنی اثبات کند؛
🔷1- شواهد باستان شناسی و واقعیت های تاریخیپ نشان می دهد که در طول تاریخ حتی اقوام قبل از تاریخ برای خود مذهبی داشته اند و به خدا و حتی معاد و زندگی پس از مرگ معتقد بوده اند به دلیل اینکه بسیاری از اشیایی که مورد علاقه آنها بوده با آنها به خاک سپرده می شده است تا بعد از مرگ مورد استفاده آنها قرار گیرد.و همچنین مومیایی کردن جسد مردگان برای جلوگیری از پوسیدگی و ...همه شاهد ایمان گذشتگان به مسائل مبدا و معاد است .
❗️ویل دورانت تصریح می کند:
«دین از قدیم الایام با تاریخ همراه بوده است»
📚تاریخ تمدن ج1 ص87-89
🔶2- مطالعات روانشناسان و روانکاوان درباره ابعاد روح انسان نیز دلیل روشنی بر فطری بودن اعتقاد مذهبی است .
👌آنان ابعاد روح انسان را تقسیم می کنند به؛ «حس دانایی -حس زیبایی-حس نیکی - حس مذهبی »
📚مفاهیم القرآن ج1 ص58
❗️حس مذهبی می گوید تمایل به داشتن مذهب یکی از ابعاد روح انسان است که در هر زمان و مکان او را به داشتن مذهبی وا می دارد.
🔷3- ناکامی های تبلیغات ضد مذهبی در طول تاریخ نیز شاهد دیگری بر این مدعاست.با تمام گستردگی این تبلیغات برای از بین بردن مذهب در بین انسان ها همچنان مذهب و دین در بین انسان ها وجود دارد .این مساله به خوبی نشان می دهد که مذهب ریشه در اعماق انسان ها دارد و لذا توانسته است خود را در برابر امواج شدید تبلیغات مخالف حفظ کند و اگر غیر از این بود باید تاکنون به کلی محو شده باشد.
🔷4- گواهی دانشمندان بر فطرت مذهبی نیز شاهد دیگری بر این مدعا است .
👌ویلیام جیمز می گوید:
«من به خوبی می پذیرم که سرچشمه زندگی مذهبی دل است و قبول هم دارم که فورمول ها و دستور العمل های فلسفی مانند مطلب ترجمه شده ای است که متن اصلی آن به زبان دیگری است»
📚سیر حکمت در اروپا ج2 ص14
👌ماکس مولر می گوید:
«دیرینه شناسی ثابت کرده است که پرستش خدای یگانه از قدیمی ترین ایام وجود داشته است»
📚پیام قرآن ج3 ص141
❔حال شما می گویید اگر خداشناسی فطری انسانهاست چرا بعضی انسان ها خدا را قبول ندارند؟
❗️پاسخ روشن است .
👌این گونه افراد با غرق شدن در فساد و فحشائ این معرفت فطری را در پشت پرده قرار داده و بین خودشان و فطرت خداشناسی حجاب افکنده اند. همان گونه که حس نیکی و حس دانایی در بسیاری از افراد به مرور زمان بی اثر می شود و دیگر برخی انسان ها تمایل به نیکی کردن و دنبال دانش رفتن ندارند ،حس مذهبی نیز در آنان با بی توجهی های پی در پی بی اثر میشود.
🔷قرآن می گوید:
«هنگامی که رنج و زیانی به مردم برسد پرودگار خود را می خوانند اما همین که خداوند ناراحتی را از آنان برطرف می کند برای خدایشان شریک قائل میشوند»
🔶روم33
❗️آیه شریفه متذکر می شود که دسته ای از انسان ها با غرق شدن در گناهان معرفت فطری خود را تحت الشعاع قرار داده اند اما وقتی در سختی ها قرار می گیرند این حجاب ها بر طرف شده و متوجه به خداوند می شوند اما پس از برطرف شدن مشکل دو مرتبه به وضعیت قبلی خود باز می گردند.
🗯لذا حضرت امیر یکی از فوائد بعثت انبیائ را برطرف کردن حجاب از فطرت آدمیان بر می شمارد و می فرماید:
«خداوند رسولانش را در میان انسانها مبعوث ساخت و پیامبرانش را پی در پی به سوی آنها فرستاد تا وفای به پیمان فطرت را از آنها بخواهند »
📚نهج البلاغه خطبه1
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#نماز_خواندن_به_سوی_کعبه
🤔پرسش
❓ یه سوال اینکه مگه خدا همه جا نیست پس ما چرا حتما باید به سمت کعبه نماز بخوانیم؟ ؟
💠#پاسخ💠
❗️نماز خواندن به سمت کعبه از این جهت نیست که خداوند مکان یا جهت معینی دارد چنان که قرآن بر این مطلب تصریح کرده و می فرماید:
«مشرق و مغرب از آن خداست و به هر سو رو کنید خداوند آن جاست»
🌀بقره115
❕ومی فرماید؛
«بگو مشرق و مغرب از آن خداست»
🌀بقره142
👌بلکه از این نظر که انسان به حکم این که جسم است هنگام نماز ناچار است به یک طرف متوجه باشد ولی اسلام خواسته از این موضوع حد اکثر استفاده را برای تکمیل این عبادت یعنی نماز بنماید و از دو جهت دستور داده است که همگان باید به جهت معینی یعنی کعبه نماز بخوانند؛
1⃣خانه کعبه قدیمی ترین مرکز توحید است .خانه ای است که به دست قهرمان توحید ابراهیم تجدید بنا شده و مورد توجه تمام راهنمایان توحید و پیامبران خدا بوده است .
❗️خداوند می فرماید:
«نخستین خانه ای که برای مردم ( ونیایش خداوند) قرار داده شده است در سرزمین مکه است که پر برکت و مایه هدایت جهانیان است»
🔷ال عمران 96
👌این آیه می گوید اگر کعبه بعنوان قبله مسلمین انتخاب شده است جای تعجب نیست زیرا نخستین خانه توحید است و با سابقه ترین معبدی است که در روی زمین وجود دارد و هیچ مرکزی پیش از آن مرکز نیایش و پرستش پرودگار نبوده است .
👌امام صادق فرمود:
«خداوند از نقاط مختلف زمین موضع کعبه را برگزیده است»
📚الفقیه ج2 ص195
👌وچون کعبه مرکز توحید است امام فرمود:
«تا زمانی که کعبه پابرجاست دین و آیین یکتا پرستی به حیات خودش ادامه می دهد»
📚وسائل الشیعه ج13 ص242
👌توجه به این مرکز توحید توجه به خداست و کسی که مقابل چنین مرکزی بایستد از جهات زیادی به خدا نزدیکتر است و گویا خود را در پیشگاه او حاضر می بیند.
2⃣توجه عموم مسلمین جهان در هر شبانه روز پنج مرتبه به این مرکز مقدس روح وحدت و یگانگی را در دل و جان آنها پرورش می دهد و به وحدت اسلامی و هماهنگی مسلمین جهان کمک می کند و اجتماعات مختلف اسلامی را از شرق و غرب عالم به هم مربوط می سازد و شوکت و عظمت آنها را ظاهر می نماید و بالاخره جوهر تعلیمات جهان اسلام را به صورت وحدت هدف و عقیده به دنیا نشان میدهد.
❗️بنابراین دستور داده شده است که همه به یک سو نماز بخوانند تا وحدت و هماهنگی در صفوف مسلمین پیدا شود و از هرج و مرج و پراکندگی جلوگیری به عمل آید.
📚تفسیر نمونه ج1 ص415
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#قطع_دست_دزد
🤔#پرسش
❔پیامبر دین صلح و دوستی(رحمة للعالمین!) و قطع دست به خاطر دزدیدن یک عَبا!
اسلامگرایان می گویند اجرای حکم قطع دست دزد٬ مشروط به تحقق شروط بسیاری است و به این راحتی لازم الاجرا نمی شود! حال آنکه میبینم پیامبر این جماعت به راحتی هرچه تمام دست سارقی را آن هم به خاطر دزدین یک عبا قطع می کند!🔻🔻🔻
#متن_حدیث: علي بن إبراهيم عن أبيه عن ابن أبي عمير عن حماد عن الحلبي عن أبي عبد الله(ع) قال سألته عن الرجل يأخذ اللص يرفعه أو يتركه؟فقال:إن صفوان بن أمية كان مضطجعا في المسجد الحرام فوضع ردائه...
#ترجمه: حلبى گويد:از امام صادق پرسيدم:شخصى دزدى را دستگير مىكند او را تحويل دهد يا رهايش كند؟فرمود:صفوان بن اميه در مسجد الحرام دراز كشيده بود.او عبايش را گذاشت و در پى قضاى حاجت بيرون رفت هنگامى كه برگشت متوجه شد عبايش را دزديدهاند.گفت:چه كسى عبايم را برده؟پس دنبال آن گشت و دزد را دستگير كرده به پيامبر خدا تحويل داد.پيامبر فرمود:دستش را قطع كنيد.صفوان گفت:اى پيامبر خدا! آيا دست او را به خاطر سرقت عباى من قطع مىكنيد؟پيامبر فرمود: آرى...
📓منبع:الكافي-ج۷-ص۲۵۱
#حکم_حدیث: حسن
📓منبع:مرآة العقول-ج۲۳-ص۳۹۰
💠#پاسخ💠
👌خداوند می فرماید ؛
«مرد دزد و زن دزد را به سزاى آنچه كرده اند، دستشان را به عنوان كيفرى از جانب خدا ببريد و خدا عزيز و حكيم است» ( مائده 38)
❕ امام رضا عليه السلام فرمود ؛
«خداوند دزدى را حرام فرمود؛ چون اگر مباح بود موجب تباهى اموال و آدم كشى مى شد و نيز به خاطر اين كه غصب اموال يكديگر، موجب كشتار و درگيرى و حسدورزى به يكديگر مى شود. و همچنين موجب ترك تجارت و پيشه ورى، و كسب اموال و ثروتهاى به ناحق و ناروا مى گردد ...
❕علّت بريدن دست راست دزد آن است كه وى با دست راست خود با اشياء تماس دارد و اين دست، بهترين و كار آمدترين عضو بدن اوست. پس بريدن آن كيفرى براى دزد و درس عبرتى است براى ديگران تا درصدد تصرّف اموال، از راه ناروا نيايند و نيز چون بيشتر با دست راست دزدى مى كنند »
📚عیون الاخبار ج 2 ص 96
❕در تفسیر نمونه نیز چنین آمده است ؛
« اگر ملاحظه مى كنيم امروز دزدى فراوان است به خاطر آن است كه چنين حكمى اجراء نمى شود و لذا در محيطهايى كه اين حكم اسلامى اجراء مى گردد (مانند محيط عربستان سعودى كه تا سالهاى اخير اين حكم در آن اجراء مى شد) امنيت فوق العاده اى از نظر مالى در همه جا حكمفرما بود.
👌بسيارى از زائران خانه خدا با چشم خود چمدانها يا كيفهاى پول را در كوچه و خيابانهاى حجاز ديده اند كه هيچكس جرئت دست زدن به آن را ندارد تا اينكه مامورين « اداره جمع آورى گمشده ها » بيايند و آن را به اداره مزبور ببرند و صاحبش بيايد و نشانه دهد و بگيرد. غالب مغازه ها در شبها در و پيكرى ندارند و در عين حال كسى هم دست به سرقت نمى زند.
❕جالب اينكه اين حكم اسلامى با اينكه قرنها اجراء مى شد و در پناه آن مسلمانان آغاز اسلام در امنيت و رفاه مى زيستند در مورد تعداد بسيار كمى از افراد كه از چند نفر تجاوز نمى كرد اين حكم در طى چند قرن اجراء گرديد.
❔آيا بريدن چند دست خطا كار براى امنيت چند قرن يك ملت قيمت گزافى است كه پرداخت مى شود؟
👌 بعضى اشكال مى كنند. [آيا اين حكم با احترام مسلمان منافات ندارد؟]
كه اجراى اين حد در مورد سارق به خاطر يك ربع دينار منافات با آن همه احترامى كه اسلام براى جان مسلمان و حفظ او از هر گونه گزند قائل شده ندارد، تا آنجا كه ديه بريدن چهار انگشت يك انسان مبلغ گزافى تعيين شده است.
❕اتفاقا همين سؤال- به طورى كه از بعضى از تواريخ بر مى آيد- از عالم بزرگ اسلام، علم الهدى مرحوم سيد مرتضى، در حدود يكهزار سال قبل شد، سؤال كننده موضوع سؤال خود را طى شعرى به شرح ذيل مطرح كرد ؛
« يد بخمس مئين عسجد وديت ما بالها قطعت فى ربع دينار؟
❕يعنى دستى كه ديه آن پانصد دينار است چرا به خاطر يك ربع دينار بريده مى شود؟
👌 سيد مرتضى در جواب او اين شعر را سرود ؛
عز الامانة اغلاها و ارخصها ذل الخيانة فافهم حكمة البارئ
❕يعنى عزت امانت آن دست را گرانقيمت كرد و ذلت خيانت بهاى آن را پائين آورد، فلسفه حكم خدا را بدان »
📚تفسیر نمونه ج 4 ص 378
🔸#ادامه👇
🔸ادامه👇
👌در روایت مورد استناد معاند هم آمده است که عبای صفوان بن امیه از مسجد به سرقت رفت ، او سارق را پیدا کرد و به نزد پیامبر آورد و دو شاهد بر دزدی او اقامه کرد ، پیامبر حکم به قطع دست سارق کرد ؛
📚الکافی ج 7 ص 251
❕یکی از شروط برای قطع دست دزد آن است که مال از حرز دزدیده شود ، و سارق حرز و محل نگه داری را بشکند و مال را بردارد ، چنان که از امام باقر يا امام صادق عليهما السلام نقل است که فرمود ؛
« فقط دست دزدى قطع مى شود كه از طريق سوراخ كردن ديوار يا شكستن قفل وارد خانه اى شود. »
📚میزان الحکمه ج 5 ص 510
❕اینکه پیامبر در جریان فوق حکم به قطع دست سارق کرد ، از این جهت بوده که عبای مذکور از حرز سرقت شده بود ، یعنی صفوان وقتی برای قضاء حاجت به بیرون مسجد می رود ، عباء را در صندوقچه ای مثلا می گذارد و مخفی می کند که سارق از پی او حرز را می شکند و عباء را به سرقت می برد چنان که شیخ حر عاملی به این نکته تصریح می کند ؛ « الظَّاهِرُ أَنَّ مُرَادَهُ أَنَّ صَفْوَانَ كَانَ قَدْ أَخْفَى الرِّدَاءَ وَ أَحْرَزَهُ وَ لَمْ يَتْرُكْهُ ظَاهِراً فِي الْمَسْجِدِ »
📚وسائل الشیعه ج 28 ص 277
👌و متاعی هم كه سرقت شده بايد حد اقل يك ربع دينار باشد ، دينار هم عبارت است از يك مثقال شرعى طلاى مسكوك و مثقال شرعى معادل 18 نخود يعنى 4/ 3 مثقال معمولى است.
❕چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛
« دست سارق فقط در [دزدى] يك چهارم دينار به بالا قطع مى شود. »
📚میزان الحکمه ج 5 ص 291
❕بنابراین عبای مذکور هم عبای گران قیمتی به قیمت یک ربع دینار به قیمت آن زمان بوده و از حرز هم سرقت شده است ، لذا پیامبر گرامی حکم به قطع دست سارق دادند ، فلسفه این حکم هم در بالا گذشت که خاصیت بازدارندگی آن است .
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#دفاع_از_مختار_ثقفی_رضی_الله_عنه
🤔#پرسش
❔چگونه می گویید مختار شخصیت موجهی بوده است در حالی که روایات متعددی در #مذمت او وارد شده است ❗️کانال ملحد با آوردن آن روایت به مطالب شما پاسخ داده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌این که مختار و قیام او مورد تایید اهل بیت علیهم السلام بوده اند ، جای انکار و تردید در آن نیست و روایات فراوانی بر این مطلب گواهی می دهد .
🔸امام علی علیه السّلام فرمود ؛
«به زودی فرزندم حسین علیه السّلام کشته خواهد شد، اما اندکی پس از آن جوانی از قبیله «ثقیف» به پا میخیزد و انتقام او را از این #ستمکاران میگیرد و سیصد و هشتاد هزار نفر از آنان را میکشد. »
📚حدیقه الشیعه ص 504
🔸امام حسین علیه السّلام در #خطبه ای برای لشکر کوفه و شام فرمود ؛
«خداوند، بر اینان آن جوان ثقفی را مسلط گرداند تا ننگ مرگ و ذلت را در کام شان فرو ریزد و از قاتلان ما کسی را نبخشد و به جای هر کشته ای از ما بکشد و در برابر هر ضربتی که به ما وارد نموده اند، ضربتی وارد نماید و انتقام مرا و اصحاب و خاندان و پیروانم را از اینان بگیرد. »
📚بحار الانوار، مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۰ و ۳۸۶.
❕«هنگامی که سر بریدة «عبیدالله بن زیاد» و «عمربن سعد» را خدمت امام زین العابدین علیه السّلام آوردند فوراً به سجده افتاد و گفت حمد و سپاس خدای را که انتقام خون، را از دشمنانم گرفت و خداوند به #مختار جزای خیر دهد. »
📚معجم الرجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج۱۸، ص۱۰۹ قاموس الرجال، ج۸، ص۴۴۵. اختیار معرفة الرجال، طوسی، جزء ثانی، ص۱۲۷.
👌عمر بن علی علیه السّلام میگوید ؛
«مختار بیست هزار دینار #خدمت امام سجادعلیه السّلام فرستاد و حضرت آن را پذیرفت و با آن خانه عقیل و سایر بنی هاشم را تعمیر کرد...»
📚مروج الذهب ج 3 ص 83
❕امام باقرعلیه السّلام فرمود ؛
«از مختار بدگویی نکنید زیرا او انتقام ما را از قاتلان ما گرفت و آنان را کیفر رسانیده و بیوههای ما را شوهر داد و در زمان #تنگدستی به ما کمک کرد. »
📚اختیار معرفة الرجال، طوسی، ص۱۲۵، تنقیح المقال، مامقانی، ج۳، ص۲۰۳.
👌عبدالله بن شریک میگوید: روز عید قربان خدمت امام محمد باقرعلیه السّلام رسیدم. حضرت به چیزی تکیه داده بود و پیشکار خود را پیش سلمانی فرستاده بود. من روبروی آن حضرت نشستم، ناگهان پیرمردی که اهل #کوفه بود، وارد شد و خواست دست آن حضرت را ببوسد، امام دست خود را کشید و نگذاشت بوسه زند. سپس فرمود: تو کیستی؟ گفت: من پسر «مختار ثقفی» هستم و «ابومحمد حکم» نام دارم.امام همین که او را شناخت یک مرتبه دست او را گرفت و به سوی خود کشید و نزدیک خود آورد؛ به گونه ای که گویا میخواست او را در آغوش بگیرد و پهلوی خود نشاند، با اینکه قبلاً حاضر نشده بود که او دست مبارکش را بوسه زند. پسر مختار چون این لطف و محبت را از آن حضرت به خاطر نام پدرش احساس کرد، گفت: مردم دربارۀ پدر من سخنها میگویند و نسبتهایی به او میدهند ولی به خدا حرف حق همان است که شما بفرمایید.
🔸امام فرمود: مردم چه میگویند؟
گفت: میگویند، او دروغگو بوده است ولی شما هرچه بفرمائید، قبول میکنم.
حضرت فرمود: «سبحان الله! پدرم به من فرمود: به خدا قسم که مهریه مادرم را از اموالی که مختار فرستاده بود، پرداخته است مگر نه این است که خانههای ما را بنا کرد و قاتلان ما را کشت و انتقام ما را از دشمنان ما گرفت، خدا او را رحمت کند».
❕« به خدا قسم از پدرم شنیدم که فرمود: مختار #پیوسته شبها پیش «فاطمه بنت علی علیه السّلام میرفت و برای آن حضرت خدمت میکرد و از فاطمه حدیث یاد میگرفت، خدا رحمت کند پدر تو را حق ما را از همه کس گرفت و انتقام ما را از دشمنان ما کشید و قاتلان ما را از دم تیغ گذراند.»
📚 رجال کشی، ص۶، ۱۱؛ قاموس الرجال، ج۸، ص۵، ۴۴۴، معجم رجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج۱۸، ص۱۰۹؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، جزء ثانی، ص۶، ۱۲۵.
❕«امام صادق علیه السّلام فرمود: پس از شهادت حضرت حسین علیه السّلام زنان بنی هاشم نه شانه به سر زدند و نه خضاب کردند تا اینکه مختار سرهای قاتلان امام #حسین علیه السّلام را برای ما فرستاد».
📚 رجال کشی ص 116_ بحار الانوار ج 45 ص 386
👌«مرزبانی» از امام صادق علیه السّلام چنین نقل میکند ؛
«پس از شهادت سید الشهداء هیچ زنی از بنی هاشم سرمه به چشم نکشید و خضاب به مو نبست و از خانههای ما تا پنج سال #دودی برنخاست و غذای گرمی پخته نشد، تا اینکه عبید الله بن زیاد کشته شد. »
📚معجم الرجال خویی ج 18 ص 95_ بحار ج 45 ص 386
👌از فاطمه بنت علی علیه السّلام روایت شده است ؛
«پس از مصیبت کربلا هیچ زنی از ما به خود حنا نبست و میل سرمه ای به چشم نکشید و موهای خود را شانه نزد تا زمانی که #مختار سر بریده عبید الله بن زیاد را فرستاد »
📚معجم رجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج ۱۸، ص ۹۴؛ بحار الانوار، مجلسی، ج ۴۵، ص ۳۸۶.
🔸#ادامه 👇
👌روایاتی که در مذمت مختار وارد شده است عموما از راویان ضیف و روایات مرسل و بدون سند بوده و بنابر فرض صحت بر پایه #تقیه صادر شده است .
❕یکی از این روایات این نقل است ؛
« مختار نامه ای به امام زین العابدین علیه السّلام نوشت و با هدایایی از عراق به خدمت آن حضرت فرستاد. هنگامی که فرستادگان مختار به درب خانه امام رسیدند. کسی را پیش امام فرستاد و اجازة ورود خواستند. فرستاده حضرت بیرون آمد و گفت: حضرت میفرماید از خانة من دور شوید من هدایای دروغگویان را نمی پذیرم و نامه هایشان را نمی خوانم. آنها عنوان نامه را محو کردند و نام محمد بن علی #حنفیه را روی آن نوشتند. سپس در ادامه روایت از امام باقرعلیه السّلام نقل شده است که:
به خدا در نامه مختار عبارت مناسبی به امام ننوشته بود، بلکه نوشته بود «یابن خیر من مشی و طشی» ای پسر بهترین کسی که بر زمین راه رفت و زندگی کرد. »
❕در سند این روایت «عبیدی» ذکر شده است که سید بن طاووس و ابن بابویه در نوادر الحکمه او را #ضعیف میدانند و شیخ طوسی او را از غلات ذکر کرده است.
👌در نقل دیگری آمده است ؛
❕مختار نامه ای خدمت امام سجادعلیه السّلام نوشت و میخواست با او بیعت کند و قائل به امامت او شود و آن وقت دعوت خود را به نام او ظاهر سازد و اموال زیادی به خدمت آن حضرت فرستاد. حضرت سجادعلیه السّلام هدایای او را نپذیرفت و جواب نامه را نیز ننوشت و در مسجد پیامبر پیش مردم او را سبّ کرد و نسبت دروغ و #فسق و فجور به او داد.»
📚مروج الذهب، مسعودی، ج۳، ص۸۳، مسعودی این روایت را بدون سند ذکر کرده است ولی رجال کشی آن را با ذکر سند از امام باقرعلیه السّلام نقل کرده است.
❕اولاً: این دو روایت با روایات «مدح» معارض هستند؛ زیرا در آن روایت تصریح شده است که امام هدایای مختار را پذیرفت و خانههای ویران شده «بنی هاشم» را تعمیر کرد و زنان و مردان تهی دست بنی هاشم به وسیله همان #اموال ازدواج کردند.
👌از نظر سند هم این روایتات ضعیف و مرسل هستند و از نظر استحکام به پایة آن روایات نمی رسند.
🔸ثانیاً: اگر ما این دو روایت را بپذیریم باز نمی توان به آنها استناد کرد؛ زیرا از روی قرائن و شواهدی که #تاریخ نشان میدهد به دست میآید که این موضوع موقعی اتفاق افتاده است که «عبدالملک بن مروان» مأموران خود را به مدینه فرستاده بود تااوضاع مدینه به خصوص بنی هاشم را زیر نظر داشته باشد و به وی گزارش دهند و آن حضرت به خاطر تقیه و برای این که به دست امویان بهانه ای نیفتد، هدایای مختار را نپذیرفت و او را در ملاء عام سب و لعن نمود و چون آن حضرت میدانست که سرانجام مختار شکست خواهد خورد و عبدالملک مروان بیرحمانه به شهرهای اسلامی تسلط خواهد یافت، به همین دلیل از روی تقیه و حفظ جان خاندان بنی هاشم هدایای مختار را رد کرد و برای اینکه نسبت به نهضت او خود را بی طرف جلوه دهد، در ملاء عام از او تبری کرد. آنچه در اینجا لازم به یادآوری است، این است که به دلایل مختلفی نمی توان باور کرد که امام سجادعلیه السّلام دربارة مختار فرموده باشد: «یکذب علی الله و علی رسوله» به ویژه این که وقتی مختار سرعبیدالله را - بنا به #نقلی - برای آن حضرت فرستاد، فرمود: «جزی الله المختار خیراً» خداوند مختار را جزای خیر دهد.
📚رجال کشی، ص۱۳۷.
❕روایت سوم که آن هم از روی تقیه صادر شده است این نقل است که ؛
« مختار یکصد هزار درهم یا دینار خدمت امام زین العابدین علیه السّلام فرستاد آن حضرت نمی خواست بپذیرد و رد آن صلاح نمی دید. از این رو پیش خود نگه داشت پس از قتل مختار نامه ای به عبدالملک نوشت که مختار یکصد هزار پول برای من فرستاده بود من نمی خواستم بپذیرم ولی #برگرداندن آن هم صلاح نبود، اکنون این پول پیش من است کسی را بفرست تا این پول را دریافت کند.
«عبدالملک» در پاسخ آن به آن حضرت نوشت که من آنها را به شما بخشیدم. »
📚بحار الانوار، مجلسی، محمد باقر، ۴۵، ص۳۴۶.
👌این روایت به صراحت میرساند که نپذیرفتن هدایای مختار ونوشتن نامه به
عبدالملک هم به خاطر تقیه بوده است؛ زیرا اگر امام علیه السّلام هدایای مختار را حرام میدانست و آنها را نمی پذیرفت برگرداندن آنها به عبدالملک چه معنی دارد؟ چگونه با مبانی مذهب شیعه وفق میدهد؟ گذشته از این مگر مال حرام با اجازه عبدالملک حلال میشود پس ناگزیر باید گفت چون آن حضرت میدانست که اگر هدایای مختار را بپذیرد، جاسوسان #عبدالملک آن را به او گزارش میدهند و موجب مزاحمت و ناراحتی امام علیه السّلام و بنی هاشم میشود.
❕از این روایات استفاده میشود که مختار به طور مکرر برای امام هدایایی فرستاده و هر زمان محذوری در کار نبود، امام هدایای او را میپذیرفت ولی اگر محذوری در کار بود، از پذیرفتن هدایای #مختار امتناع میورزید ظاهراً خود مختار هم به این مسأله توجه داشت.
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌روایات ذم به طور کامل علاوه بر اینکه از نظر سند ضعیف هستند، درست در قطب مخالف آنها، روایات مدح قرار دارند. بنابراین بر فرض صحت هم
نمی توان به این روایات استناد کرد و بدین دلیل بزرگان اهل فن این روایات را حمل بر تقیه کرده اند، مثل روایاتی که در ذم امثال زراره و محمد بن مسلم و یزید و... صادر شده است.
📚معجم رجال، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج۱۸، ص۱۱
👌 ائمه علیه السّلام برخی از بزرگان اصحاب خود را از روی تقیه ذم کرده اند تا از شر سلاطین جور در امان باشند و مختار را به این خاطر نکوهش کرده و از او تبری جسته اند تا خود از شر اشرار در امان باشند.
🔸کشی در رجال خود از مردی به نام حبیب خثعمی از امام صادق علیه السّلام روایت میکند که فرمود:
«کان المختار، یکذّب علی علی بن الحسین علیه السّلام» مختار بر امام سجاد علیه السّلام دروغ میبست. »
📚رجال کشی ص 125
🔸آیت الله خویی (ره) مینویسد ؛ «این روایت از نظر سند به شدت ضعیف است؛ زیرا حبیب - راوی این حدیث - مجهول الحال است. »
📚معجم الرجال ج 18 ص 96
👌اما اگر بخواهیم روایت را مورد بررسی و ارزیابی دقیق تری قرار دهیم ابتدا قول بلاذری را ذکر نموده سپس به نقد آن میپردازیم.
❕وی میگوید: مختار - در هنگام قیام خود در کوفه - نامه ای خدمت امام سجادعلیه السّلام فرستاد و مایل بود که با حضرتش بیعت کند و مردم را به بیعت با امام دعوت کند و اموالی را نیز برای امام علیه السّلام هدیه فرستاد اما امام قبول نکرد و جواب نامه اش را نداد و به مسجد آمد و به مختار بدگویی کرد و فرمود: او دروغگوست؛ مختار چون چنین دید نامه ای به محمد حنفیه نوشت و خواست با او به عنوان امام بیعت کند. امام سجادعلیه السّلام از قضیه باخبر شد، به نزد محمد حنفیه آمد و به او اشاره کرد که هدایای مختار را قبول نکند و جواب نامه اش را ندهد و به او دستور داد تا به مسجد برود و از مختار تبری بجوید و او را به بدی یاد کند اما ابن عباس محمد حنفیه را از این کار منع کرد و به او گفت: صلاح نیست که بر ضد مختار چیزی بگویی؛ زیرا وضع حکومت عبدالله بن زبیر معلوم نیست و محمد سخن ابن عباس را قبول کرد و از تبری جستن علنی و عیبگویی مختار منصرف شد. »
📚 انساب الاشراف ج 5 ص 272
🔸در پاسخ باید گفت ؛
🔹اولاً: این روایت از نظر سند، ضعیف و مرسله است.
🔹ثانیاً: بر فرض صحت آن، با توجه به موقعیت امام سجادعلیه السّلام در مدینه و تسلط ابن زبیر بر حجاز و نیز وجود حکومت اموی در شام، حمل بر تقیه میشود و امام با این شیوه میخواست دشمنان را منحرف سازد تا به ارتباط او و مختار پی نبرند.
🔸ثالثاً: این روایت معارض با روایاتی است که در بحارالانوار آمده است و علمای شیعه آن را قبول کرده اند که امام سجادعلیه السّلام هدایای مختار را میپذیرفت و خود بلاذری میگوید: «محمد حنفیه هدایای مختار را می پذیرفت».
📚همان مدرک
🔸رابعاً: اشاره امام سجادعلیه السّلام به محمد حنفیه برای تبری جستن از مختار حمل بر تقیه میشود.
🔸خامساً: با توجه به خضوع و اطاعت محمد حنفیه از فرزند برادرش امام سجاد علیه السّلام، آیا معقول است که وی به توصیه امام سجاد عمل نکند ولی به تذکر ابن عباس ترتیب اثر دهد؟
❕علامه امینی می نویسد ؛
«هرکه با دیدة بصیرت و تحقیق بر تاریخ و حدیث و علم رجال بنگرد، در مییابد که مختار، از پیشگامان دینداری و هدایت و اخلاص بوده است و همانا نهضت مقدس او تنها برای برپایی عدالت به وسیلة ریشه کن کردن ملحدان و ظلم امویها بود. به درستی که ساحت مختار از مذهب کیسانی به دور بود و نسبتها و تهمتهای ناجوانمردانه ای که به او نسبت داده اند، حقیقت ندارد و بی جهت نیست که ائمه هدی علیه السّلام و سروران ما، مانند امام سجاد و امام باقر و امام صادق (صلوات الله علیهم) بر او رحمت فرستاده اند، مخصوصاً امام باقرعلیه السّلام به گونه ای بسیار زیبا، او را مورد ستایش قرار داده است و همیشه خدمات او در نزد اهلبیت علیه السّلام مورد تقدیر و تشکر بوده است.»
📚الغدیر، علامه امینی، عبد الحسین، ج۲، ص۳۴۳.
❕مقدس اردبیلی نیز می نویسد ؛
« «در حُسن عقیدة مختار سخنی نیست و علامه حلّی& او را مقبول شمرده و امام باقرعلیه السّلام جمعی را که مختار را به بدی یاد میکردند، از این کار منع فرمود و امام صادق علیه السّلام بر او رحمت فرستاد و امام زین العابدین علیه السّلام وی را به دعای خیر یاد کرده است. مختار و امثال او به یقین درجات رفیعه و مراتب عالیه خواهندداشت.»
📚حدیقة الشیعه، مقدس اردبیلی، ص۵۰۶-۵۰۵.
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#محمد_حنفیه_منازعه_با_امام_سجاد_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔با توجه به ادعای شما که محمد حنفیه ادعای امامت را نداشته است ، پاسخ روایتی را که در #کافی آمده چه می دهید که محمد حنفیه با امام سجاد بر سر مساله امامت منازعه می کرده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌محمد حنفیه ، يكى از فرزندان رشيد امير مؤمنان على علیه السلام است و «حنفيّه» لقب مادر اوست و اسمش «خوله» دختر يكى از مردان با شخصيّت طايفه «بنى حنيفه» است كه در يكى از جنگهاى اسلامى اسير شد و مى خواستند او را بفروشند، على علیه السلام او را آزاد كرد و به همسرى خود در آورد. او شجاعت را از على علیه السلام به ارث برده بود و مى گويند گاهى زره هاى محكم را با دست پاره مى كرد و به همين دليل امام در جنگ «جمل» پرچم را به دست او سپرد و در جنگ «صفّين» جناح چپ #سپاه على علیه السلام به دست او و «محمّد بن ابى بكر» و «هاشم مرقال» بود.
📚مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 77
❕بعضى «محمّد بن حنيفيّه» را متّهم مى كنند كه او بعد از امام حسين دعوى امامت داشت و يا حتّى دعوى مهدويّت ، ولى مرحوم «شيخ مفيد» در اين زمينه سخن روشنى دارد، مى گويد: «محمّد حنفيّه» هرگز ادّعاى امامت نكرد و كسى را به سوى خود #فرا نخواند بلكه ديگران چنين نسبتهايى به او داده اند و مدّعى امامت و يا مهدويّت او بوده اند ».
📚الفصول المختاره ص 300
👌انچه مورد اشکال واقع شده است نقل زیر است که در کافی شریف و کتب دیگری از امام #باقر علیه السلام نقل شده است ؛
❕« از امام باقر علیه السلام نقل می کنند ؛
❕ «پس از کشته شدن امام حسين محمد حنفيه از امام علي بن الحسين خواست تا در #خلوت با او صحبت کند، آنگاه که به خدمت امام رسيد عرض کرد: فرزند برادرم، ميداني که پيامبر خدا وصيت و امامت را بعد از خود به اميرمؤمنان داد و سپس به امام حسن و بعد از او به امام حسين واگذار کرد و پدر شما به شهادت رسيد، و براي جانشينی بعد از خودش وصيتي نکرد و ميداني که من، عموي شما و با پدرت با يک ريشهام و زاده علي ميباشم. من با اين سن و #سبقتي که بر شما دارم، از شما که جوانيد به امامت سزاوارترم پس با من در مسأله جانشيني و امامت کشمکش و درگيري نداشته باش.»
❕امام علي بن الحسين در پاسخ عمويش، محمد حنفيه، با لحني ملايم و دلسوزانه فرمود: «اي عمو از خدا بترس و چيزي را که حقّت نيست مخواه، من تو را موعظه ميکنم که مبادا از نادانان باشي، اي عمو همانا پدرم قبل از آنکه عازم عراق شود به من در اين باره وصيت کرد و ساعتي قبل از #شهادتش نيز با من تجديد عهد نمود، و اين سلاح رسول خدا است که پيش من است، متعرّض اين امر مشو که ميترسم عمرت کوتاه و حالت دگرگون شود. همانا خداي عزّوجل، امر وصيت و امامت را در نسل حسين مقرّر داشته است.» آنگاه امام براي اينکه مطالب را به شکل عيني براي عمويش اثبات کند فرمود:
«اگر ميخواهي اين مطلب را بفهمي، بيا نزد «حجرالاسود» رويم و از او داوري بخواهيم و مطالب را از آن بپرسيم.»
💠 امام باقر ميفرمايد: «اين گفتگو ميان آندو در مکه بود تا اين که به #حجرالاسود رسيدند. علي ابن الحسين به محمد حنفيه فرمود: اول تو به درگاه خدا دعا کن و از خدا بخواه تا حجرالاسود را به صدا درآورد و مطلب را از او بپرس. محمد، با زاري و دعا به پيشگاه خدا از حجرالاسود خواست که مطلب را بيان کند. ولي حجر پاسخي نداد. عليبن الحسين فرمود: اي عمو .اگر تو وصي و امام بودي جوابت را ميداد.» محمد گفت: پسر برادر، اينک تو دعا کن و از خدا بخواه. «علي بن الحسين به آنچه خواست دعا کرد، سپس فرمود: «اي حجر، از تو ميخواهم به آن خدايي که ميثاق پيامبران و اوصياء و همه مردم را در تو قرار داده است، وصي و امام بعد از حسين را به ما خبر ده؟! حجر، چنان بلرزه درآمد که نزديک بود از جاي خود کنده شود، سپس خداي عزوجل او را به سخن آورد و به زبان عربي فصيح گفت: بار خدايا، همانا #وصيت و امامت، بعد از حسين ابن علي به علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب، پسر فاطمه دختر رسول خدا رسيده است. پس محمد حنفيه از سخن خود برگشت و پيرو علي ابن الحسين گرديد.»
📚الکافی ج1 ص348 _ دلائل الامامه ص207 مناقب آل ابی طالب ج4 ص147 _ الاحتجاج ج2 ص316 _بحار الانوار ج46 ص112
❕#ادامه 👇
❕#ادامه 👇
🔸پس از شهادت امام حسین علیه السلام برای برخی از شیعیان ساده اندیش این شبهه ایجاد شده بود که امام حسین برای پس از خود امامی را #معرفی نکرده است و چون محمد حنفیه از امام سجاد علیه السلام بزرگتر است پس او شایسته به امامت است . محمد حنفیه برای دفع این شبهه و اشکال آنان خود به نزد امام سجاد علیه السلام رفت و ادعای آنان را به عنوان ادعای خود مطرح کرد و با آنان همصدا شد ، تا با پاسخ امام سجاد علیه السلام آنان #متنبه شوند ، لذا در پایان روایت تصریح دارد که محمد حنفیه #سریعا پس از معجزه امام ، تصریح به امامت امام سجاد علیه السلام کرد و هیچگاه بر ادعای امامت خود #پافشاری نکرد و دست به ایجاد مکتب جدیدی نزد .این قرینه روشنی بر تفسیر فوق است که محمد حنفیه هیچگاه ادعای امامت نداشت و الا چنین راحت از این ادعا عقب نشینی نمی کرد .
👌این داستان همانند داستان حضرت ابراهیم علیه السلام است که برای بطلان #عقیده خورشید پرستان و ماه پرستان ،نخست با آنان همصدا شد و گفت خورشید و ماه خدای من هستند تا با افول کردن آن دو ، مردمان را متوجه نقص و نیازمندیشان به خالق یکتا کند.
❕علامه #مجلسی می نویسد ؛
« جلالت مقام محمد حنفیه نزد امامیه مشهور است ، او علم به امامت امام سجاد علیه السلام داشته است و بسیار از پدر و دو برادرش ( امام حسن و امام حسین ) تصریح و نصوص #دوازده امام را شنیده بوده است ، اساسا او هنگام وصیت امیر مومنان علیه السلام بر بالین ایشان حاضر بود که علی علیه السلام تصریح بر امامت امام سجاد ( به عنوان امام چهارم ) کردند ، تاویل و تفسیر جریان فوق این است که ادعای امامت از ناحیه محمد حنفیه به خاطر #مصلحت بوده است تا برخی از شیعیان ضعیف الایمان گمان نکنند که چون محمد حنفیه از امام سجاد بزرگتر است ، پس او شایسته تر به امامت است »
📚مراه العقول ج 4 ص 86
👌شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
« محمد حنفیه با این عمل می خواست که شبهات و اوهام #مستضعفین برطرف شود ، او می خواست که بر آنهایی که او را امام می دانستند حقیقت و مقام و منزلت امام سجاد را نشان دهد تا بدانند او امام است و محمد حنفیه در امر امامت #منازعه ای نداشت و #مقام او بالاتر از آن است که این توهم در مورد او برود »
📚منتهی الامال ج2 ص1138
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#نوشیدن_آب_پس_از_غذا
🤔#پرسش
❔خطای علمی امام رضا در مورد توصیه به زیاد آب خوردن روی غذا
◾️امام رضا فرمود: روى غذا آب زياد خوردن مانعى ندارد، بعد فرمود: گمان ميكنى كه اگر انسان اين گونه غذا بخورد:-حضرت هر دو دست را جمع كرد-و بعد روى آن آب نخورد،شكم او پاره نميشود؟ ( مکارم الاخلاق ج 1 ص 155)
◼️این در حالیست که بر طبق پژوهشهای علمی٬ نوشیدن مقدار زیادی آب در هنگام غذا خوردن موجب رقیق شدن آنزیمهای گوارشی و بروز اختلال در حرکات معده و عمل هضم و جذب مواد غذایی میشود ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در روایاتی از خوردن آب بلافاصله بعد از غذا و در حین غذا خوردن ، خصوصا وقتی غذا گوشت یا چرب باشد نهی شده است .
❕در نقلی از امام رضا علیه السلام آمده است که فرمود ؛
« هر كس مى خواهد معده اش او را آزار ندهد، بر روى غذا آب نخورد تا هنگامى كه غذا خوردن را به پايان مى برد. هر كس چنين كند، بدنش به رطوبت مى گرايد، معده اش ضعيف مى شود و رگهايش نيروى غذا را به خود نمى گيرند؛ زيرا اگر پشت سر هم روى غذا آب ريخته شود، آن غذا در معده نارس و بدگوارش مى گردد. »
📚مستدرک الوسائل ج 17 ص 7
👌در نقل دیگری على عليه السلام فرمود ؛
«پيامبر خدا چون گوشت مى خورد، در آشاميدن آب، شتاب نمى ورزيد. يكى از ياران از ايشان پرسيد: اى پيامبر خدا! چه قدر كم بر روى گوشت، آب مى آشامى!
فرمود: «هيچ كس نيست كه اين گوشت چرب را بخورد و تا پايان غذا از آشاميدن آب، خوددارى ورزد، مگر اين كه غذا را گوارا مى يابد».
📚همان منبع
❕پیامبر گرامی فرمود ؛
« آشاميدن در پى چربى، بيمارى اى در شكم است »
📚الفردوس ج 2 ص 362
👌و فرمود ؛
« آشاميدن آب در پى چربى، بيمارى را بر مى انگيزاند. »
📚المحاسن ج 2 ص 398
❕در نقل دیگر آمده است ؛
« پيامبر چون چربى مى خورد، از نوشيدن آب مى كاست. گفتند: اى پيامبر خدا! كمتر آب مى نوشى؟!فرمود: «اين كار، غذايم را گواراتر مى سازد».
📚وسائل الشیعه ج 25 ص 239
❕با این وجود در روایاتی توصیه به نوشیدن آب پس از صرف غذا شده است ؛
📚وسائل الشیعه ج 25 ص 236 باب 4
👌به عنوان نمونه ؛
❕ابوطيفور متطبب مى گويد ؛
« نزد امام ابى الحسن ماضى رفتم و او را از نوشيدن آب نهى كردم. حضرت فرمود: «نوشيدن آب اشكالى ندارد؛ چرا كه غذا را در معده مى چرخاند و خشم را فرو مى نشاند و عقل (توانايى عقل) را زياد مى كند»
📚الکافی ج 6 ص 381
👌میان روایاتی که از خوردن آب پس از غذا نهی می کند با روایاتی که به خوردن آب پس از غذا توصیه می کند ، تضادی نیست ، روایات ناهیه اشاره به خوردن آب بلافاصله پس از خوردن غذا است و روایاتی که توصیه می کند ، اشاره به گذشت مدت زمانی مثلا نیم ساعت پس از خوردن غذا است .
❕روایاتی که از آب خوردن روی غذا نهی کرد این توهم را ایجاد کرده بود که تا ساعتها نباید روی غذا آب خورد ، ائمه علیهم السلام برای دفع این توهم توصیه هایی برای آب خوردن روی غذا داشتند تا کار هضم غذا سامان بپذیرد اما طبق روایات دسته اول ، تاکید کردند که این آب خوردن نباید بلافاصله پس از خوردن غذا باشد ، بلکه با فاصله شدن زمانی باید همراه باشد ، اما نباید آب خوردن روی غذا تا ساعتها تعطیل شود ، چنان که امروزه متخصصین می گویند ؛
« مردم باید حداقل نیم ساعت پس از خوردن یک وعده غذایی آب بنوشند زیرا به این روش هر چه بیشتر احساس سیری ایجاد می شود و تشنگی شما نیز برطرف می شود »
🌐https://b2n.ir/772107
🔸ادامه👇
🔸ادامه👇
👌این احتمال هم است که روایاتی که به خوردن آب پس از غذا توصیه می کند ، مقصودش خوردن آب ولرم است و روایات ناهیه اشاره به آب های معمولی است ، چنان که امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« دو چيزِ مناسب است كه به هيچ درون نادرستى در نمى آيند، مگر اين كه آن را به درستى مى آورند، آن دو چيز مناسب، عبارت اند از ؛ انار و آب نيمگَرم (وِلَرم) »
📚الکافی ج 6 ص 314
❕یا در نقل دیگر آمده است ؛
«آب جوشيده ( و ولرم ) سودمند است و هيچ ضررى ندارد».
📚مکارم الاخلاق ج 1 ص 340
❕در این رابطه در تحقیقی پیرامون نوشیدن آب ولرم پس از غذا چنین آمده است ؛
«یافتههای پژوهش جدید محققان نشان داد نوشیدن آب گرم بعد از هر وعده غذایی معجزه میکند. به گزارش سرویس پژوهشی ایسنا منطقه خراسان، محققان در بررسیهای خود دریافتند مصرف آب گرم بعد از هر وعده غذایی به هضم و عملکرد بهتر دستگاه گوارش کمک میکند. در واقع نوشیدن آب گرم فواید زیادی برای سلامتی داشته و در کاهش وزن بسیار موثر است.
❕دکتر گوسمن، مدیرعامل شرکت rVita اظهار کرد ؛ نوشیدن آب گرم بعد از هر وعده غذایی بهترین روش برای کاهش وزن و سرعت بخشیدن به سوخت و ساز بدن است. محققان در این پژوهش دریافتند آب گرم با افزایش دمای بدن، منجر به افزایش سرعت سوخت وساز شده و به کاهش وزن کمک میکند. همچنین آب گرم برای شستوشوی سیستم گوارشی، بخصوص چربی مفید است و مواد غذایی را به راحتی هضم میکند. از دیگر مزایای نوشیدن آب گرم بعد از هر وعده غذایی، سمزدایی بدن است و مشکل نفخ معده را از بین میبرد . بنابراین به جای استفاده از آب معمولی از آب گرم استفاده کنید و این عمل را در میان هر وعده یا بعد از آن انجام دهید و به صورت جرعه جرعه وآهسته بنوشید »
🌐https://b2n.ir/696556
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#شب_قدر_فاطمه_صدیقه_سلام_الله_علیها
🤔#پرسش
❔این که در روایتی گفته شد که مقصود از شب قدر حضرت زهرا است یعنی چه ❗️شب قدر مگر شبی نیست که قرآن در آن نازل شده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آیات مربوط به شب قدر و نزول قرآن در آن شب دارای دو معنای ظاهری و باطنی است .
1⃣معنای ظاهری همان است که همگان آن را می دانیم که قرآن دو گونه نزول داشته است ؛ نزول دفعی و نزول تدریجی
👌نزول دفعی و یک جا و جمعی آن است که محتوای تمام قرآن یک جا از سوی خداوند بر قلب پاک پیامبر در ماه مبارک رمضان و شب #قدر نازل گردیده است .و نزول #تدریجی نیز همان است که بر حسب شرائط و حوادث و نیازها در طی 23 سال نازل شده است .نزول تدریجی ، در آغاز بعثت پیامبر گرامی ، با نزول آیات ابتدایی سوره « علق» محقق شده است و نزول دفعی در ماه رمضان و شب قدر محقق شده است .
❕در روايات متعددی از امام باقر و امام صادق و امام موسى بن جعفر علیهم السلام نقل شده مى خوانيم كه در تفسير إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ فرمودند ؛
« منظور از اين شب مبارك شب قدر است كه خداوند همه قرآن را يك جا در آن شب به بيت المعمور نازل كرد، سپس در طول بيست ( و سه ) سال از بيت المعمور بر رسول اللَّه تدريجا نازل فرمود »
📚تفسیر نور الثقلین ج 4 ص 620
❕در اينكه بيت المعمور كجا است در روايات متعددى تصريح شده است كه خانه اى است به محاذات خانه كعبه در آسمانها كه عبادتگاه فرشتگان است، و هر روز هفتاد هزار فرشته وارد آن مى شوند، و تا قيامت به آن باز نمى گردند.
ولى در اينكه بيت المعمور در كدام آسمان است؟ روايات مختلف است، در بسيارى از آنها آسمان چهارم بیان شده است . در حديثى كه مرحوم طبرسى در مجمع البيان در تفسير سوره طور از على نقل كرده چنين مى خوانيم ؛
« آن خانه اى است در آسمان چهارم در مقابل كعبه كه فرشتگان با عبادت خود آن را معمور و آباد مى كنند، هر روز هفتاد هزار فرشته وارد آن مى شوند و تا ابد به آن باز نمى گردند »
📚مجمع البیان ج 9 ص 163
❕ولى در هر حال نزول قرآن در شب قدر بطور كامل به بيت المعمور هرگز منافات با آگاهى پيامبر از آن ندارد چرا كه او را به لوح محفوظ كه مكنون علم خدا است راه نيست، اما به عوالم ديگر آگاهى دارد.و قلب پيغمبر از بيت المعمور آگاه است.
👌اما اين نزول دفعى بر قلب پيامبر چگونه بوده؟ آيا به شكل همين قرآن فعلى با آيات و سوره هاى مختلف؟.يا مفاهيم و حقايق آنها به صورت فشرده و جمعى؟.
دقيقا روشن نيست، همين قدر از قرائن فوق مى فهميم كه يك بار اين قرآن در يك شب بر قلب پاك پيامبر نازل شده است و يك بار تدريجى در 23 سال.
📚تفسیر نمونه ج 21 ص 150
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
2⃣تفسیر باطنی آیات مربوط به شب قدر ، اشاره به فاطمه سلام الله علیها و فرزندانش علیهم السلام است .
❕امام صادق عليه السّلام در تفسير سوره قدر فرمود ؛
« در آيه: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ منظور از «الليلة» فاطمه عليها السّلام، و منظور از «القدر» خداوند است، پس هر كه فاطمه را به واقع بشناسد ليلة القدر را درك كرده است، و همانا او را فاطمه ناميدند چون مردمان از كسب معرفت واقعى نسبت به وى عاجز هستند. »
📚تفسیر فرات کوفی ص 581 _ بحار الانوار ج 43 ص 65
❕راوی می گوید خدمت امام كاظم عليه السلام بودم كه مردى مسيحى آمد و ما هم با او در وادى عريض بوديم. مسيحى گفت: ... خدا كارت را به سامان كند! من سؤالى از تو دارم. فرمود: «بپرس». گفت: از كتاب خداى متعال برايم سخن بگو كه بر محمّد، نازل كرده و محمّد، آن را بر زبان آورده و آن را آن گونه كه خدا توصيف كرده، توصيف نموده است و خدا فرموده ؛
«حا ميم! سوگند به كتاب روشنگر. ما آن را در شبى مبارك، فرو فرستاديم. ما هشدار دهندگانيم. در آن [شب]، هر كارى [به گونه] حكمت آميز، فيصله مى يابد». تفسير باطنى اين چيست؟ فرمود: «حا. ميم»، محمد صلى الله عليه و آله است كه همانى است كه در كتاب هود، بر او نازل شده است، و [حاميم] حروفش ناقص است. «كتاب روشنگر» امير مؤمنان على عليه السلام است. «شب»، فاطمه است. و اين سخن خداوند: «در آن، هر كارى [به گونه] حكمت آميز، فيصله مى يابد»، مى گويد: از آن شب، خير فراوانى بيرون مى آيد؛ مرد حكيم، مرد حكيم، مرد حكيم».
آن مرد گفت: اوّلى و آخرينِ اين مردان را معرّفى كن. فرمود: «صفت آنها، مشابه است ... »
📚الکافی ج 1 ص 478
👌این که در این دو نقل تفسیر باطنی شب قدر فاطمه صدیقه سلام الله علیها دانسته شده است به آن معناست که مقام نورانيت و حقيقت فاطمه سلام الله علیها همان حقيقت شب قدر است. شب قدر شب نزول قرآن است و فاطمه ترجمان و حقيقت و ظهور كامل و تمام عيار قرآن كريم است و کسی که می خواهد شب قدر را درک کند باید با مقام و فضائل فاطمه سلام الله علیها آشنا باشد و بداند که ایشان مادر امامان یازده گانه هستند که مفسران قرآن اند ، لذا در نقل فوق خواندیم که از فاطمه سلام الله علیها خیر فراوان بیرون می آید ، مرد حکیم ، مرد حکیم ، مرد حکیم ، که مقصود امام حسن و امام حسین و امام سجاد ( و سایر امامان ) علیهم السلام می باشند ؛
📚شرح الکافی ، مازندرانی ، ج 7 ص 253
❕لذا می بینیم که علامه مجلسی در توضیح روایات فوق می نویسد ؛
« نزول قرآن در شب قدر برای هدایت خلق و آگاهی سازی آنها به شرایع دین و استقامت آنان چه قولی و چه فعلی بر صراط حق تا روز قیامت است که این مهم محقق نمی شود مگر به وجود امامی در هر عصر و زمانی که آگاه به تمام احکام دین و ظاهر و باطن قرآن باشد ، لذا علی علیه السلام برای تحقق این هدف به عنوان امام منصوب شد و مصداق کتاب مبین گشت و با فاطمه ازدواج کرد تا از آن دو امامانی به وجود آیند که حافظ دین تا روز قیامتند »
📚مراه العقول ج 6 ص 47
👌بنابراین کسی که می خواهد شب قدر را درک کند و به پاداش ثوابی برسد که برابر هزار ماه است ، از یک سو باید به عبادت و راز و نیاز با خداوند توجه کند چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛
« اى مردم هر كس ماه رمضان بر او وارد شود و او صحيح و سالم باشد، پس، روزش را روزه بدارد و بخشى از شب آن را به عبادت برخيزد و مواظب نمازش باشد و در گرماى آن به نماز جمعه اش برود و سحرگاه به نماز عيدش برود، به يقين، شب قدر را دريافته و به جايزه پروردگار، دست يافته است»
📚الفقیه ج 2 ص 98
👌و از سوی دیگر آگاه به مقامات اهل بیت پیامبر خصوصا فاطمه صدیقه سلام الله علیها باشد و بداند که عبادات بدون شناختن آنان نزد خداوند ارزشی ندارد ، چنان که فرمود ؛
« اگر کسی شب ها شب زنده داری و روزها روزه بدارد و تمام اموالش را صدقه دهد و تمام روزگار را حج بجا آورد اما معتقد به امام الهی نباشد حقی بر خدا برای پاداش در برابر اعمالش را ندارد»
📚الکافی ج 2 ص 18
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#آیا_ارزش_زن_نصف_مرد_است
🤔#پرسش
❔ پیامبر اسلام: ارزش زن حتی در روز قیامت هم نصف مرد است!
⚡️قابل توجه آن دسته از جهّالی که برای توجیه مسئلهی نصف بودن دیه و سهم الارث و ارزش شهادت زن٬ فلسفهبافی میکنند
▪️[من لا یحضره الفقیه ٫ ج۳ ٫ ص۱۱۳]
◾️پیامبر فرمود: هر كس بندهی مؤمنى را از قيد بندگى آزاد سازد به هر عضوى از اعضاى آن بنده كه آزاد شده خداوند عضوى از اعضاى آزادكنندهاش را از آتش دوزخ آزاد سازد، و چنانچه آن برده زن بود٬ به ازای هر دو عضوى٬ يك عضو آزادكننده را از آتش جهنم آزاد خواهد كرد زيرا زن نصف مرد محسوب مىشود.
💠#پاسخ💠
👌چنان که بارها گفته ایم ، اسلام تفاوتی میان مرد و زن از نظر قرب به خداوند و کسب کمالات نمی گذارد و برتری را تنها به تقوا و پرهیزکاری می داند چنان که خداوند می فرماید ؛
« ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» ( حجرات 13 )
❕پیامبر گرامی فرمود ؛
« خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به تقوا»
📚تفسیر نمونه ج 22 ص201 _ تفسیر قرطبی ج9 ص6162
👌 امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« یک زن صالحه از #هزار مرد غیر صالح برتر است»
📚وسائل الشیعه ج20 ص172
👌همینطور در بهره مندی در آخرت میان مرد و زن تفاوتی نیست و هر دوی آنان به مقدار ثوابشان بهره مند می شود چنان که قرآن با صراحت ميگويد ؛
« هر كس از مرد و زن عمل شايسته انجام دهد و ايمان داشته باشد داخل بهشت خواهد شد و بدون حساب، روزى داده ميشود (و از مواهب روحانى و جسمانى آن جهان برخوردار ميگردد). ( غافر 40)
❕ و در آيه ديگر ميخوانيم ؛ « هر كس از مرد و زن عمل صالح انجام دهد و مؤمن باشد به او حيات و زندگى پاكيزه اى مى بخشيم و پاداش آنها را به نحو احسن خواهيم داد » ( نحل 97)
👌حال پاسخ اشکال معاند ؛
👌از روایاتی استفاده می شود که آزاد سازی برده مرد بر آزاد سازی برده زن رجحان و برتری دارد چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛
« هرکس یک مومنی را آزاد کند ، خداوند به ازای هر عضوی از آن مومن ، عضوی از آزاد کننده را از آتش نجات می دهد و اگر آن مومن زن باشد ، خداوند به ازای هر دو عضو او ، عضوی از آزاد کننده را از آتش نجات می دهد چرا که زن به منزله نصف مرد است »
📚الکافی ج 6 ص 180 _ الفقیه ج 3 ص 113
❕از آنجایی که مردان از قدرت جسمانی و نیروی بدنی بیشتری نسبت به زنان برخوردارند و چرخه اقتصاد جامعه به دست آنان می چرخد و آنان نانون آور خانواده اند ، آزاد سازی یک برده مرد نسبت به برده زن رجحان بیشتری دارد چرا که برده مرد می تواند با کارآمدی اقتصادی و کسب درآمد ، خانه و کاشانه ای فراهم کند و افرادی را تحت تکفل خود در آورد و بردگان بیشتری به دست او آزاد شوند و اقتصاد جامعه و آزاد سازی سایر بردگان سامان بیشتری یابد .
❕این که در روایت مذکور آمد که زن به منزله نصف مرد است ، مقصود همین کار آمدی اقتصادی است که قدرت و کارایی مرد بیشتر از زن در به حرکت در آوردن چرخه اقتصاد است نه آنکه ارزش زن در برابر خداوند نصف ارزش مرد باشد ، چرا که روشن شد مقام هر دو در برابر خداوند مساوی است و حتی زن صالحه از هزار مرد غیر صالح بالاتر است .
❕حال اگر حالتی پیش آید که امکان آزاد سازی برده مرد نباشد ، آزاد سازی برده زن همان فضیلت و ثواب آزاد سازی برده مرد را دارد چنان که پیامبر گرامی به فردی که قصد آزاد سازی برده زن خود را داشت فرمود ؛
« اگر چنین کنی خداوند به ازای هر عضو او ، عضوی از تو را از آتش نجات می دهد »
📚علل الشرایع ج 2 ص 469
👌این روایت همان ثواب آزاد سازی برده مرد را برای آزاد سازی برده زن ، ثابت می داند و به روشنی اثبات می کند که تفاوتی در نزد خداوند بین برده مرد با برده زن نیست ، همینطور در روایات دیگری ، ثواب مذکور به مطلق آزاد سازی برده تعلق گرفته است که این اطلاق شامل بردگان زن هم می شود ؛
📚الکافی ج 6 ص 180 « من اعتق نسمه صالحه لوجه الله ، کفر الله مکان کل عضو منه عضوا من النار » « هرکس یک برده صالح را آزاد کند ، خداوند به ازای هر عضوش ، عضوی از او را از آتش نجات می دهد »
❕بنابراین آنجایی که امکان آزاد سازی برده مرد و زن ، هر دو است ، آزادی برده مرد به خاطر فلسفه ای که گفته شد ، ارجحیت دارد و اگر امکان آزادی برده مرد نبود ، آزادی برده زن همان ثواب آزادی برده مرد را دارد .
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#اختصاص_نمازها_به_اهل_بیت_علیهم_السلام
🤔#پرسش
❔سوال کردند #نمازهای پنج گانه هرکدام به یک امام معصوم اختصاص دارد لطف نموده اگر این مورد صحیح است توضیح دهید ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌اینکه نمازهای پنج گانه منتسب به اهل بیت علیهم السلام باشد مستند نیست بلکه آیات قرآن تصریح دارد که انتساب نماز تنها به خداوند است و می فرماید ؛
« إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي » « من اللَّه هستم، معبودى جز من نيست، مرا پرستش كن و نماز را براى ياد #من به پادار »
🔸طه 14
❕البته ممکن است از آیاتی از قرآن و اشاراتی از روایات ، این احتمال ایجاد شود که نمازها #منتسب به اهل بیت علیهم السلام هستند .
👌خداوند می فرماید ؛
« حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِين»« در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطى [نماز ظهر] كوشا باشيد! و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا بپاخيزيد.» ( 238 بقره )
👌با این ادعا که در روایات آمده است که منظور از « الصلوات » اهل بیت و « الصلاه الوسطی » #علی علیهم السلام است .
❕اما باید توجه کرد که تفسیر ظاهری آیه همان است که مفسران ذکر کرده اند که قرائن #مختلفى كه در دست است روشن میرسازد كه منظور از « الصلاه الوسطی » همان نماز ظهر است زيرا علاوه بر اينكه نماز ظهر در وسط روز انجام مى شود، و شان نزول آيه نيز گواهى مى دهد، و روايات متعددى كه از معصومين علیهم السلام نقل شده بر آن تاكيد دارند .
📚وسائل الشیعه ج 4 ص 22 باب 5
❕ تاكيد روى اين #نماز به خاطر اين بوده كه بر اثر گرمى هواى نيمروز تابستان، يا گرفتاريهاى شديد كسب و كار، نسبت به آن كمتر اهميت مى دادند، آيه فوق اهميت نماز وسطى، و لزوم محافظت بر آن را مورد تاكيد قرار داده است.
📚تفسیر نمونه ج 2 ص 206
❕اما تفسیر معنوی و #باطنی آیه شریفه نقلی است که از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمود ؛
« منظور از نمازها که باید بر آن محافظت کرد ، رسول خدا و امیر مومنان و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام است و منظور از نماز وسطی علی علیه السلام است و منظور از « قوموا لله قانتین » اطاعت از ائمه است ( زیرا اطاعت آنان ، اطاعت خداوند است )»
📚تفسیرعیاشی ج 1 ص 128
❕روایت فوق یک تفسیر معنوی و باطنی برای آیه فوق و بیان کننده یکی از #بطون آیه در کنار تفسیر #ظاهری آن است اما باز هم به معنای اختصاص داشتن نمازهای پنج گانه به اهل بیت علیهم السلام نمی باشد .
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#نفخه_صور
🤔#پرسش
❔در هنگام نفخه صور اول و وقوع قیامت آیافقط شامل زنده های آن هنگام است ویا اینکه میلیاردها انسان مرده تا آن زمان نیز مشمول قیامت می شوند❗️ دفتر یکی از مراجع وروحانی مسجد بیان داشتند قیامت فقط مشمول زنده هاست و مرده ها درنفخه #دوم بعد از قیات محشور می شوند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در آيات فراوانى از قرآن مجيد اشاراتى به مسأله نفخ صور آمده است، از اين آيات به خوبى استفاده مى شود كه دوبار در صور دميده مى شود ؛
1⃣يك بار در پايان جهان كه همه #خلايق چه آنانی که در دنیایند و چه آنانی که در برزخ زنده اند ،همه مى ميرند و اين نفخه مرگ است .
2⃣و بار ديگر در آستانه رستاخيز كه همه #مردگان زنده مى شوند، و اين نفخه حيات است که قیامت در این هنگام برای همگان محقق می شود .
❕در حقيقت توقف و از كار افتادن اين جهان، و آغاز حركت جهان ديگر تشبيه به توقف و حركت لشكرها و #قافله ها شده است كه با صداى شيپور مخصوص يا صداى بلند ديگرى همگى با هم از راه رفتن باز مى ايستند و متوقف مى شوند، و با صداى ديگرى به پا مى خيزند و حركت مى كنند.
🔸خداوند می فرماید ؛
« و در صور دميده مى شود و تمام #كسانى كه در آسمانها و زمين هستند مى ميرند مگر كسانى كه خدا بخواهد، سپس بار ديگر در صور دميده مى شود ناگهان همگى به پا مى خيزند و در انتظار (حساب و جزا) هستند.» ( زمر 68)
❕مفهوم آيه فوق همان مرگ #ناگهانى است كه تمام موجودات عالم را چه در دنیا و برزخ و چه در آسمان (بر اثر نفخ صور) فرا مى گيرد و پس از آن با نفخه دوم همگان زنده می شوند و در عرصه قیامت حاضر می شون .
❔در اينكه منظور از الّا مَنْ شاءَ اللَّهُ (مگر كسانى كه خدا بخواهد) چيست؟ در ميان مفسّران #گفتگوست، بعضى آن را اشاره به جمعى از فرشتگان بزرگ خدا (همچون جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل) دانسته اند، و بعضى اشاره به شهيدان راه خدا، و بعضى علاوه بر چهار فرشته فوق، حاملان عرش الهى را نيز مشمول آن دانسته اند اما در #روایت بیان شده است که منظور اسرافیل است .
❕ به هر صورت مسلم است كه همگان سرانجام به حكم كُلُّ نَفْسٍ ذائَقَةُ الْمَوْتِ (آل عمران- 185) طعم مرگ را مى چشند و تنها ذات پاك خداوند كه حَىٌّ لا يَمُوْتُ است مى ماند وَيَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْأكرامِ (رحمان- 27).
🔸لذا امام #سجاد علیه السلام فرمود ؛
« در هنگام نفخه صور اول خداوند اسرافیل را امر می کند که به دنیا بیاید و در صور بدمد که در این هنگام هیچ ذی روحی نمیماند مگر این که می میرد به غیر خود اسرافیل ، خداوند به خود #اسرافیل هم امر می کند که بمیرد ، اسرافیل هم می میرد ... پس از آن خود خداوند نفخه صور دوم را به صدا در می آورد ( که همگان برای ورود به عرصه قیامت زنده می شوند ) و تمام اهل آسمانیان و حاملان عرش زنده می شوند و خلائق هم برای حساب و کتاب زنده و محشور می شوند »
📚بحار الانوار ج 6 ص 325
❕در رابطه با #فلسفه نفخه صور نیز گفتنی است ؛
1⃣نفخه صور اولًا بيانگر اين حقيقت است كه مسأله مرگ و حيات عمومى موجودات عالم مسأله و پيچيده اى در پيشگاه خداوند نيست، با يك صيحه عظيم و مرموز و عالمگير همه خلايق مى ميرند، و با يك #بانگ عظيم مرموز ديگر همه زنده مى شوند، گويى خفتگانى بوده اند كه با اين فرياد بيدارگر، بيدار مى گردند.
❕اين پاسخى است به گفته كسانى كه در امر معاد ترديد مى كردند، و آن را مسأله محال يا مشكلى مى پنداشتند و #پيوسته بر پيغمبر اسلام خرده مى گرفتند.
2⃣ثانياً: هشدارى است به همه انسانها كه زندگى را پايدار ندانند و گرفتار غرور و غفلت نشوند، و هر زمان احتمال دهند #صيحه رستاخيز و نفخه مرگ برخيزد، و آنها در همان حال به سوى ديار عدم بشتابند و با تمام آرزوهاى دور و دراز در كام مرگ فرو روند.
3⃣ثالثاً: چگونگى نفخه صور و پايان اين جهان و آغاز جهان ديگر درس تربيتى عميق ديگرى به انسانها مى دهد كه در هر لحظه و هر حال آماده استقبال از چنين حادثه عظيمى باشند، هرگز كار و #وظيفه امروز خود را به فردا نيفكنند، چرا كه هيچ تاريخ معينى براى اين حادثه ناگهانى تعيين نشده، و تقريباً بدون مقدمه آغاز مى شود.
📚پیام قرآن ج 6 ص 59
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#پاسخ_به_شبهه_تناقض_در_قرآن
🤔#پرسش
❔یک تناقض آشکار در #قرآن
⚡️اگر قرآن را کلام الهی بپنداریم نبایستی حتی یک مورد تناقض در آن دیده شود اما با مراجعه به قرآن و مطالعه آن با تعدادی تناقض #مواجه میشویم که نشان از بشری بودن آن دارد.
#متن_عربی : سوره زلزله : فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ ﴿٧﴾
#ترجمه : پس هر کس اندازهی ذرهای عمل خیر انجام داده باشد، [پاداش] آن را میبیند.
⚡️طبق این آیه، قرآن مدعی میشود که هر انسانی که کوچکترین عمل خیری انجام دهد پاداش آن به او داده میشود؛ اما این آیه با سایر آیات قرآن در تناقض است :
#متن_عربی : سوره محمد : الذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ﴿١﴾
#ترجمه : الله اعمال نیک کسانی را که کافر شدند و مردم را از راه خدا باز داشتند باطل مینماید.
⚡️همانطور که مشاهده کردید، آیه ۱ سوره محمد با آیه ۷ سوره زلزله در تضاد و تناقض است :
👈طبق آیه ۱ محمد : خدا اعمال نیک کافران را تباه می کند.
👈طبق آیه ۷ زلزله : هر انسانی ذره ای کار نیک کند، پاداش آن را میبیند.
⚡️این تناقض آشکار، نشان از بشری بودن قرآن است؛ قرآن کلام خود محمد است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آیات فوق اشاره به یک اصل مسلم قرآنی تحت عنوان « #احباط » دارد و به هیچ عنوان تضاد و تناقضی از این #اصل ایجاد نمی شود .
❕از آيات قرآن به خوبى استفاده مى شود كه بعضى از اعمال سوء، آنقدر اهميّت دارد كه مى تواند آثار اعمال #نيك را از بين ببرد . اگر شخصى تمام كارهاى نيك را انجام بدهد و تمام اعمال او شايسته باشد؛ ولى در دقايق و لحظات حسّاس پايانى بى ايمان از جهان رخت بربندد، تمام #اعمالش از بين مى رود و در آخرت هيچ سودى براى او نخواهد داشت .
❕اين مسئله يكى از مصاديق «احباط» است كه در قرآن مجيد به صورت گسترده مطرح شده است. شانزده آيه از آيات قرآن مجيد درباره «حبط اعمال» سخن مىگويد كه به دو مورد از آن اشاره مى شود ؛
1⃣در آيه 88 سوره انعام آمده است ؛ « اگر آنها مشرك شوند، اعمال نيكى كه انجام دادهاند، #نابود مى گردد و نتيجه اى از آن نمى گيرند. »
🔸آيه شريفه فوق شرك به خداوند را يكى از عوامل نابودى و حبط اعمال نيك شمرده است.
2⃣ در آيه 65 سوره زمر آمده است ؛ « به تو و همه پيامبران پيشين وحى شده كه اگر مشرك شوى، تمام اعمالت تباه مى شود و از زيانكاران خواهى بود.»
👌اين آيه اگرچه خطاب به پيامبر است، ولى روشن است كه او- كه خود كانون
توحيد و يكتا پرستى است- هرگز #مشرك نخواهد شد. بنابراين، آيه هشدارى است براى ديگران.
❔آيا حبط و نابودى اعمال نيك فراوان، با يك گناه و لغزش عادلانه است؟ به ديگر عبارت، آيا اين كار موافق با قوانين جهان #طبيعت است؟
👌در پاسخ بايد گفت: مسئله حبط هم در جهان طبيعت و عالم تكوين وجود دارد و هم در عالم تشريع و قوانين دينى، و هم در كارهاى عادى روزمره انسانها.
❕#باغبانى كه ساليان درازى زحمت كشيده و با تلاش و كوشش فراوان و شب زنده دارى هاى بسيار باغى بزرگ و پرميوه آماده كرده است، بر اثر غفلت و سهل انگارى در گوشهاى از باغ آتشى روشن مى كند؛ اين آتش به باغ سرايت نموده، ظرف مدّت كوتاهى تمام دسترنج باغبان بيچاره را طعمه حريق قرار مى دهد.
❕انسان سالم و نيرومندى كه #سلامت او مرهون دهها سال زندگى صحيح با رعايت اصول بهداشتى است، با روى آوردن به موادّ مخدّر، پس از چند صباحى تمام قدرت، نيرو، شادابى، صبر، حوصله، همه و همه را از دست مى دهد؛ بنابراين آن آتش، باغ باغبان و اين موادّ مخدّر، سلامت اين انسان را حبط و نابود مى كند.
❕مثال سومى نيز مى توان زد و آن اين كه تعدادى از مهندسين و كارگران ساليان درازى با زحمت فراوان سدّى عظيم بنا مى كنند. با #بارش باران سيلاب پشت سد جمع مى شود؛ ولى بر اثر يك غفلت و باز نكردن پنجره هاى مخصوص به هنگام زياد شدن آب پشت سد، فشار زياد سيلاب، زحمات چندين ساله آنها را از بين مىبرد و سدّ عظيم را مى شكند!
👌بنابراين، مسئله حبط اختصاص به مسايل دينى و اعتقادى ندارد، بلكه در جهات تكوين و كارهاى روزمره انسان نيز جريان دارد و هيچ منافاتى با عدالت الهى ندارد .
❕بايد دانست كه علّت و عامل اصلى حبط كارهاى #خود انسان است؛ همان گونه كه عامل اصلى آتش گرفتن باغ، خود باغبان و عامل از بين رفتن سلامت معتاد خود او، و عامل شكستن سد نيز نگهبان سد است.
📚مثالهای زیبای قرآن ج 1 ص 325
🔸#ادامه 👇