🌹 آنچه را که درباره #عبدالله_بن_عبدالمطلب باید بدانیم!
🌟 نشانه شگفت انگیز ولادت پدر پیامبر اسلام (ص)
🔆 عبدالله کوچکترین فرزند پدر خویش بود. او و ابوطالب و زبیر و عبدالکعبه و عاتکه و امیمه و بره، فرزندان #عبدالمطلب بودند. مادرشان فاطمه نام داشت و دختر عمرو بن عائذ بن عمران بن مخزوم بود. (۱)
🕎 روزی که عبدالله به دنیا آمد، تمامی دانشمندان #یهود در شام از تولد او آگاه شدند؛ زیرا در نزد آنان جامه ای سفید و پشمین موجود بود که به خون #یحیی_بن_زکریا علیهما السلام آغشته شده بود.
📚 اینان در کتابهای خود خوانده بودند:
🔅هرگاه مشاهده کردید از جامه سفید خون می چکد، بدانید که پدر حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) در آن لحظه متولد گردیده است.
🕋 چون چنین دیدند، همگی به مکه معظمه آمدند تا عبدالله را به قتل برسانند. خداوند شر آنان را از سر او کوتاه کرد و جملگی به سرزمین خود بازگشتند. هرگاه کسی از مکه مکرمه بر آنان فرود می آمد، از او درباره عبدالله پرسش می کردند و پاسخ آنان چنین بود:
🔅ما او را بسان نوری درخشان در قریش ترک کردیم.
🕎 دانشمندان یهود می گفتند: آن نور و درخشندگی از آن عبدالله نیست بلکه از #حضرت_محمد (صلی الله علیه و آله) می باشد. (۲)
🌹 وقتی عبدالله بزرگ شد، از زیباترین جوانان قریش بود و زنان قریش شیفته او بودند. ماجرای یوسف با همسر عزیز مصر در مورد عبدالله و زنان قریش تکرار شد! (۳)
🗡️ روزی عبدالله به شکار رفته بود. نود نفر از دانشمندان یهود شام، با شمشیرهای زهر آلود قصد جان او کردند.
🏹 وهب بن عبد مناف - پدر #آمنه رضوان الله علیها - نیز به شکار آمده بود. او می گوید:
👳🏻♂️ زمانی که دیدم یهودیان عبدالله را - که تنها بود - محاصره کردند، پیش آمدم تا او را یاری دهم. مردانی را سوار بر اسبان سفید دیدم که بسان مردمان زمین نبودند. آنان بر یهودیان تاختند و آنها را از عبدالله دور ساخته فراری دادند. وهب چون این صحنه را مشاهده کرد، شیفته عبدالله گردید و با خود چنین گفت:
💭 همسری شایسته تر از او برای دخترم آمنه پیدا نمی شود. این در زمانی بود که بزرگان قریش از آمنه خواستگاری کرده بودند و آمنه خودداری نموده به پدر می گفت: پدر! هنوز هنگام ازدواج من فرا نرسیده است!
👳🏻♂️🧕🏻 وهب نزد همسرش آمد و آنچه را از عبدالله دیده بود برای او نقل کرد و افزود: او زیباترین مرد قریش و دارای نسب نیکویی است؛ من شوهری جز او برای دخترم آمنه نمی پسندم. نزد او برو و دخترم را بدو پیشنهاد کن. مادر آمنه بیرون آمده نزد #عبدالمطلب رفت و دختر خویش را بر او عرضه نمود.
⚜️ عبدالمطلب گفت: تاکنون همسری غیر از او - که شایسته و سزاوار فرزندم باشد - به من پیشنهاد نشده است.
💎 عبدالله او را به همسری پذیرفت. پس از آن زنی در قریش نبود که بیمار نشود!
⚜️ عبدالله بن عباس از پدرش عباس نقل می کند که:
💞 شبی که عبدالله با آمنه ازدواج کرد، دویست زن از بنی مخزوم و عبد شمس و عبد مناف را شمارش کردیم که از غصه از دست دادن عبدالله مرده بودند!!
💐 روزی که عبدالله با آمنه ازدواج کرد سی ساله بود. برخی گفته اند که بیست و پنج سال داشت. و گروهی نیز هفده ساله گفته اند. آمنه خواهر و برادری نداشت و بدین جهت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) دایی و خاله نداشت.
🌴 عبدالمطلب فرزند خود عبدالله را به مدینه فرستاد تا برای خانواده خرما خریداری کند.
🏴 عبدالله در مدینه درگذشت. و نیز گفته اند که عبدالله در شام بود. با کاروان قریش به مدینه آمد. بر اثر بیماری در همانجا در سن بیست و پنج سالگی درگذشت و در خانه نابغه جعدی به خاک سپرده شد. (بیست و هشت سال نیز گفته اند.) او قبل از تولد رسول خدا صلی الله علیه و آله بدرود حیات گفت.(۴)
📚 پی نوشت ها:
۱. در نسخه متن عمرو آمده است که نادرست می نماید. (رک. اعلام الوری، ۱۵، الکامل ۱: ۵۶۶، جمهرة النسب ۲۹
۲. کنز الفوائد، فصل فی ذکر مولد سیدنا رسول الله صلی الله علیه و آله... و گنجینه معارف شیعه امامیه (ترجمه کنز الفوائد ۱: ۱۹۲
۳. همان
۴. الکامل ۱: ۵۴۸
📕 توتیای دیدگان زندگانی خاتم پیامبران (ص)، حاج شیخ عباس قمی (رض)
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#روایت
#کرامات
#داستان_کوتاه