eitaa logo
پرتو اشراق
742 دنبال‌کننده
24.6هزار عکس
13هزار ویدیو
52 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 | مهم 🤲🏻 آثار سستی و بی‌توجهی به نماز ⚠️ رفت و آمد و مشغله‌های دنیای امروز دست به دست هم میدن تا بعضی‌ها نسبت به خوندن کم‌توجه باشن یا تنبلی به خرج بدن؛ غافل از اینکه این کار می‌تونه آثاری مثل کم شدن روزی یا مستجاب نشدن دعا و... داشته باشه 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🦋 داستانی زیبا از شخصیت والای معنوی امام زین العابدین(ع) 📚 فتح الأبواب ـ به نقل از حمّاد بن حبیب کوفی ـ: 🌌 برای گزاردن حج بیرون رفتیم. شبانه از منطقه زباله گذشتیم. بادهای سیاه و ظلمانی به سوی ما وزیدن گرفت. 🐪🐫🐪 کاروان از هم گسست و در بیابان، سرگردان شد. من به سرزمینی خشک رسیدم. 🌴 وقتی شب کاملاً مرا فراگرفت، به درختی بزرگ پناه بردم. وقتی به تاریکی اُنس گرفتم، دیدم جوانی می آید که لباسی کهنه و سفید بر تن دارد و بوی مُشْک از او به هوا برخاسته است. 💭 با خود گفتم: این، یکی از اولیای خداست و اگر حرکتی کنم و او متوجّه شود، می ترسم از این جا برود و مانع کارهایی که می خواهد انجام دهد، شوم. پس تا آن جا که می توانستم، خود را پنهان کردم و او به محلّ مورد نظر خویش، نزدیک شد. خود را برای نماز آماده کرد و به پا خاست، در حالی که می گفت: ▪️«ای کسی که ملکوتش همه چیز را حیران کرده، و جبروتش همه چیز را به سلطه درآورده است. شادمانی رو آوردن به سوی تو بر قلبم درآور و مرا به میدان اطاعت کنندگان خویش، ملحق ساز». 🤲🏻 سپس به درآمد. چون دیدم اعضایش آرامش یافت و حرکتش به سکون بدل گشت، به محلّ نماز او درآمدم. دیدم اشک از دیدگانش سرازیر است. من هم خود را برای نماز، آماده کردم و پشت سرش ایستادم. 👁️ محرابی دیدم که در آن سرزمین، یگانه بود. هرگاه آیه ای که در آن وعد و وعید بود، تلاوت می کرد، با صدای حزین، آن را تکرار می کرد. 🌄 چون تاریکی ها به کنار رفت، به پا خاست، در حالی که می گفت: ▪️«ای کسی که جویندگان، او را می جویند و او را راهنما یافتند، و خائفان به او روی آوردند و او را تفضّل کننده یافتند، و عبادت پیشگان به او پناه بردند و او را خیررسان یافتند!» 👳🏻‍♂️ ترسیدم از دستم برود و او را نشناسم. ☝🏻او را گرفتم و گفتم: تو را سوگند به کسی که رنج خستگی را از تو برداشته و اشتیاقی بسیار و بیمی لذّت بخش به تو بخشیده، که مرا در پناه رحمت خویش گیری که من، گم راهم. تمام رفتار تو را دیدم و تمام سخنت را شنیدم. 🌹 آن گاه فرمود: «اگر توکل تو از سرِ صدق باشد، گمراه نخواهی بود؛ لیکن به دنبال من بیا». 🌍 چون به زیر درخت درآمد، دستم را گرفت. گویا زمین زیرِ پایم کشیده می شد (حرکت می کرد). وقتی سپیده دمید، به من گفت: 🕋 «به شهر مکه خوش آمدی!» 👳🏻‍♂️ صدای فریادی شنیدم و نشانه ها[ی شهر] را دیدم. سپس به وی گفتم: سوگند به آن که در روز واپسین به وی امیدواری، کیستی؟ 🌹 فرمود: «چون مرا سوگند دادی، [بِدان که] من علی بن حسین، فرزند علی بن ابی طالبم». (۱) 📚 پی نوشت: [۱]. فتح الأبواب ص ۲۴۶، حکمت نامه جوان ص ۳۶۶. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🔺 🔥 پیامدهای ترک نماز در قرآن و روایات 🌋 نخوندن و ترک کردن اثراتی داره که در این بخش بعضی از اون ها رو براتون مرور کردیم. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🔺 🌄 اوقات دقیق فضیلت نمازهای روزانه ‌ ⌚️ وقت فضیلت، قسمتی از وقت (مثلا اول وقت) هست که خوندن نماز در اون وقت، فضیلت داره و در وقت دیگه، اون فضیلت رو نداره. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🎭 زمان‌ِ شاه‌، ظاهر و باطن‌ یکی‌ بود! ⁉️ زمان شاه، مردم منافق نبودن؛ اهل میرفت کاباره و اهل میرفت مسجد... اما الان چی؟ 🎙حجت الاسلام 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
⏳ سخن آخر! 🐫🐪 براى انجام كارى به مسافرت رفته بودم و سفرم به طول انجاميد. وقتى برگشتم قبل از اين كه به خانه بروم به بازار رفتم. هيچ هديه اى از آن جا نياورده بودم و دست خالى هم نمى شد به خانه بروم. به مغازه يكى از دوستانم رفتم تا براى خانواده ام سوغاتى بخرم. - سلام كردم. - سلام، كى آمدى؟ - تازه رسيده ام، چرا پيراهن سياه به تن كرده اى؟ - مگر خبر به تو نرسيده است؟ - نه، كدام خبر. سه ماه است كه من از شهر و ديارم دور بوده ام. 🫂 از پشت پيشخوان مغازه برخاست و به طرف من آمد، دست هايش را در گردنم انداخت وهاى هاى گريست. - گفتم: بر سر زن و بچه ام بلايى آمده؟ - نه. - پس چه شده، ديوانه ام كردى، حرف بزن. - او در حالى كه اشكش را پاك مى كرد گفت: (عليه السلام) - خب؟! 🍇 منصور به دست افراد مرموز با خوراندن انگور مسموم او را به شهادت رساند. 👣 از شنيدن اين خبر پاهايم سست شد و طاقت از زانوهايم رفت و روى زمين نشستم. ⛲️ مقدارى آب برايم آورد و قدرى نوشيدم. كمى حالم سر جايش آمد. پرسيدم. چه مدت است؟ - پنج روز! 🏴 به همراه دوستم براى تسليت گفتن به خانه امام رفتيم. پارچه سياهى بالاى در آويزان كرده بودند و از در و ديوار خانه غم مى باريد. با ديدن ام حميده (همسر امام) هر دو به سختى گريستيم. 🦋 پس از كمى آرام شدن، او واقعه مسموم شدن و شهادت امام را با اشك و آه برايم توضيح داد، سپس گفت: اگر هنگام شهادتش بودى تعجب مى كردى. - چطور؟ ⏳لحظات آخر عمر امام بود، چشمانش را باز كرد و گفت همه قوم و خويش ها را نزد او جمع كنيم، طولى نكشيد كه همه را حاضر كرديم. فكر مى كرديم لابد مى خواهد از همه حلاليت بطلبد يا سخنى و حرفى بگويد، اما او وقتى همه را بالاى سر خود ديد، فرمود: «شفاعت ما ائمه، شامل كسى كه را سبك بشمارد نمى شود». (۱) 📜 قلم و كاغذى تهيه كردم و آخرين وصيت امام را با عنوان آخرين حديث نوشتم. الان سال هاى سال از آن مى گذرد و من اين حديث را براى هر كسى خوانده ام قول داده كه در نمازش سستى نكند، چرا كه همه به شفاعت آن خاندان چشم اميد دوخته اند. (۲) 📚 پی نوشت ها: ۱. ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلاة. ۲. امالى صدوق، ص ۵۷۲. 📗 حيات پاكان، جلد ۳، داستان هايى از زندگى امام محمد باقر، امام جعفر صادق و امام موسى كاظم (عليهم السلام)، مهدى محدثى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🤲🏻 نماز در اوّل وقت و يك شمش طلا 📚 مرحوم كلينى، راوندى و برخى ديگر از بزرگان به نقل از شخصى به نام ابراهيم فرزند موسى قزّاز - كه امام جماعت يكى از مساجد شهر خراسان (مسجد الرّضا عليه السلام) بود - حكايت نمايند: ☀️ روزى به محضر مبارك حضرت علىّ بن موسى الرّضا (عليهما السلام) وارد شدم تا پيرامون درخواستى كه قبلاً از آن حضرت كرده بودم، صحبت نمايم و با كمك ايشان بتوانم مشكلات زندگى خود و خانواده ام را بر طرف سازم. 👣 در همين اثناء، امام (عليه السلام) در حال حركت و خروج از منزل بود و قصد داشت كه جهت استقبال بعضى از شخصيّت ها به بيرون شهر برود. 👥 من نيز همراه حضرت به راه افتادم، در بين راه وقت نماز فرا رسيد، پس امام (عليه السلام) مسير خود را به سمت ساختمانى كه در آن نزديكى بود، تغيير داد. ⛰ و سپس در نزديكى آن ساختمان، كنار صخره اى فرود آمديم؛ و حضرت به من فرمود: «اى ابراهيم! اذان بگو!» 👳🏻‍♂ عرضه داشتم: صبر كنيم تا ديگر اصحاب و دوستان، به ما ملحق شوند، بعد از آن نماز را اقامه فرمائيد؟ 🌹حضرت فرمود: «خداوند تو را مورد مغفرت و رحمت واسعه خويش قرار دهد، مواظب باش كه هيچ گاه را از اوّل وقت آن، تاخير نيندازى، مگر آن كه ناچار و مجبور شوى؛ و يا آن كه داراى عذرى - موجّه - باشى!» 🤲🏻 پس طبق فرمان امام (عليه السلام) اذان نماز را گفتم؛ و سپس نماز را به امامت آن حضرت اقامه نموديم. 👳🏻‍♂بعد از آن كه نماز، پايان يافت و سلام نماز را داديم، عرضه داشتم: ✋🏻 ياابن رسول اللّه! قبلاً خواهشى از شما - در رابطه با مشكلات زندگى خود و عائله ام - كرده بودم؛ و شما نيز وعده اى به من دادى، كه مدّت زيادى از آن وعده سپرى شده است؛ و من سخت در فشار زندگى خود و خانواده ام مى باشم. و با توجّه به مشغله هاى بسيارى كه شما داريد، نمى خواهم هر روز مزاحم اوقات گرانبهاى شما گردم، چنانچه ممكن باشد، عنايتى در حقّ من و خانوده ام بفرمائيد. 🌹هنگامى كه سخن من پايان يافت، امام (عليه السلام) تبسّمى نمود؛ و سپس با عصا و چوب دستى خود، مقدارى از خاك هاى روى زمين را محكم سائيد! 👌🏻بعد از آن، حضرت دست مبارك خود را دراز نمود و بر روى آن خاكها زد، پس ناگهان متوجّه شدم كه شمش طلائى را برداشت و تحويل من داد؛ و فرمود: 💫 «اين را بگير، خداوند متعال در آن، برايت بركت و توسعه عطا گرداند، آن را هزينه زندگى خود و عائله ات قرار بده». 🌹 و سپس حضرت افزود: «آنچه را كه امروز مشاده كردى مكتوم و از ديگران مخفى بدار». 👳🏻‍♂ ابراهيم بن موسى قزّاز در پايان حكايت، اضافه كرد: بعد از آن كه شمش طلا را از (عليه السلام) دريافت كردم و به منزل آمدم، آن را فروختم و قيمت آن را كه حدود هفتاد هزار دينار بود، هزينه زندگى خود و خانواده ام قرار دادم. و خداوند متعال به بركت دعاى آن حضرت، به قدرى بركت و توسعه به من عنايت نمود، كه يكى از ثروتمندان معروف شهر خراسان قرار گرفتم!! (۱) 📚 پی نوشت: ۱. اصول كافى، ج ۱، ص ۴۸۸، ح ۶، اختصاص شيخ مفيد، ص ۲۷۰، بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۴۹، ح ۴۸، به نقل از خرائج مرحوم راوندى. 📗 چهل داستان و چهل حديث، از امام رضا عليه السلام، عبداللّه صالحى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
⚜ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): 🔅«روايت شده كه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: آيا··· دزدترينِ مردم··· را به شما معرفى كنم؟ عرض كردند: آرى، اى رسول خدا. حضرت فرمود:··· دزدترينِ مردم كسى است كه از نماز خود مى دزدد؛ چنين كسى، همانند يك جامه كهنه، مُچاله مى گردد و به چهره او زده مى شود». 🔅«عنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ: أَ لاَ أَدُلُّكُمْ عَلَى ...َ أَسْرَقِ اَلنَّاسِ ...؟ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ ... وَ أَمَّا أَسْرَقُ اَلنَّاسِ فَالَّذِي يَسْرِقُ مِنْ صَلاَتِهِ فَصَلاَتُهُ تُلَفُّ كَمَا يُلَفُّ اَلثَّوْبُ اَلْخَلَقُ فَيُضْرَبُ بِهَا وَجْهُهُ». 📚 بحارالأنوار، ج ۸۱، ص ۲۵۷. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
⚜ امام صادق عليه السلام: 🔅«هرگاه نماز واجب خواندى، به وقت بخوان و همانند كسى كه با آن وداع مى كند (آخرين نماز عمر اوست) و مى ترسد ديگر به سوى آن برنگردد». 🔅«إذا صَلَّيتَ صلاةً فَريضَةً فَصَلِّها لِوَقتِها صلاةَ مُوَدِّعٍ يَخافُ أن لا يَعودَ إلَيها أبدا». 📚 بحارالأنوار، ج ۸۱، ص ۲۳۳. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌷 🌺 «مجوز ورود به بهشت نماز و حجاب است». 🤲🏻 نماز و از جمله مسائلی است که همواره مورد تاکید شهدا بوده است. شهیدان مدافعان حرم «ایوب رحیم پور»، «محمد هادی نژاد» و «علی اکبر شیرعلی» نیز در وصیت نامه خود اطرافیان را به رعایت حجاب و اقامه دعوت کرده اند. 🕯در هفدهم آذرماه که مصادف با سالروز شهادت این سه شهید والامقام است، وصیت نامه هایشان را مرور می کنیم: 🌷 🕯 : هفدهم آذرماه ۱۳۹۴ 🩸محل شهادت: سوریه ⚜ بسم الله الرحمن الرحیم ✍🏻 وصیت می‌کنم خواهرم حجاب، مجوز ورود تو به بهشت است، آیا واقعا بهشت را نمی‌خواهی؟ 🌷 🕯 : هفدهم آذرماه ۱۳۹۴ 🩸 محل شهادت: سوریه ⚜ به نام خدا ✍🏻 من نماز میخوانم تا خودم سبک شوم. اگر نمازم ترک شود قلبم درد می‌گیرد. احساس می‌کنم دیدار دوستی با ارزش را از دست دادم. 🌷 علی_اکبر_شیرعلی 🕯 : هفدهم آذرماه ۱۳۹۴ 🩸محل شهادت: سوریه ⚜ به نام خدا ✍🏻 خواهرم، آبروی حجاب زینب و فاطمه (س) در دست شما است و بدانید که اقتدار این دو بزرگـوار به حجاب آنان بود. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🤲🏻 غلامی که دعایش نزد قبر علیه السّلام به سرعت مستجاب شد! 🌸 به سوی روز میلاد امام رئوف... ⚜ شیخ صدوق رحمه الله نقل کرده: ابوعلىّ معاذيّ از ابوالحسن هروى روايت می‌كند كه گفت: 🕌 «مردى از اهالى بلخ با غلامش به زيارت حضرت على بن موسى الرّضا عليهما السّلام آمدند، و هر دو مشغول زيارت شده و پس از آن، مرد به سمت بالاى سر حضرت، و غلام به سمت پائين پا رفته و مشغول نماز شدند، و چون انجام شد به سجده رفتند و بسيار سجده‌شان طولانى شد تا اينكه آن مرد سر از سجده برداشته و غلام خود را در حال سجده ديد، او را صدا زد، غلام سر از سجده برداشت، و گفت: ❓لبّيك آقاى من چه مى‌فرماييد؟ 👳🏻‍♂ مرد گفت: ميخواهى تو را آزاد كنم؟ ✋🏼 غلام گفت: بلى! 👳🏻‍♂ مرد گفت: تو را در راه خدا آزاد نمودم، و آن كنيزى كه در بلخ دارم نيز آزاد كرده براى خشنودى خداوند به تو تزويج نمودم و مهريّه او را فلان مبلغِ معيّن، براى او از جانب تو بر ذمّه گرفتم، و فلان مِلك كه در فلان محلّ دارم براى شما دو تن و اولادتان، نسلى بعد از نسل وقف كردم، و اين امامی که محضرش هستیم را شاهد گرفتم. 💧غلام شروع كرد به گريستن و سوگند ياد كرد و گفت: «به خداوند تعالى و اين امام بزرگوار قسم، كه من در سجده‌ام چيزى جز اين از خدا نخواسته بودم، و اكنون سرعت اجابت دعا را دريافتم». 📚 عيون أخبار الرضا عليه السّلام، ج ٢، ص٢۸۲. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq