eitaa logo
پرتو اشراق
785 دنبال‌کننده
25.5هزار عکس
13.8هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
💠❓📚 ✍🏻💠 ❓سئوال: آیا می دانید تکلیف سرهای شهدای کربلا چه شد و کجا دفن شدند؟ ⚔ پس از واقعه جانگداز کربلا، سرهای شهدای کربلا جز حضرت علی اصغر (علیه السلام) و حر بن یزید ریاحی(علیه السلام) قطع شد و به سوی کوفه و سپس به سوی شام روانه شد. 📚 البدایه و النهایه، ج ٨، ص ١٩٠. 🌹در رابطه با محل دفن سر مبارک (علیه السلام) دو قول مشهور در نزد شیعه است، که یا در نجف دفن شده است و یا در اربعین توسط امام سجاد (علیه السلام) در کربلا دفن شد زیرا ثابت است که اهل بیت امام حسین و امام سجاد (علیهما السلام) برای اولین اربعین امام حسین (علیه السلام) خود را به کربلا رساندند، در رابطه با سر سایر شهدای کربلا نیز مشهور است که آنان نیز توسط امام سجاد (علیه السلام) در اربعین حسینی به کربلا باز گردانده شدند و دفن شدند. ⚜ شیخ عباس قمی نقل می کند: ▪ «یزید بن معاویه سرهای شهدا را به علی بن الحسین (علیهماالسلام) داد، امام سجاد (علیه السلام) نیز سرهای شهدا را به بدن های شریف در روز بیستم صفر و اربعین حسینی ملحق کرد». 📚 نفس المهموم، ص ۴٢۵، حبیب السیر، ج ٢، ص ۶٠. 🌹 البته نقل دیگری نیز وجود دارد که سرهای شهدای کربلا به غیر از امام حسین (علیه السلام) در همان شام مدفون شده اند. ⚜ مرحوم سید محسن امین در اعیان الشیعه می نویسد: ▪ «بعد از سال ١٣٢١ هجری قمری در آرامگاه مشهور به باب الصغیر در دمشق مقبره ای دیدم که سر در آن سنگی نصب بود که بر روی آن نوشته بود؛ این جا محل دفن سرهای عباس بن علی و علی اکبر بن حسین و حبیب بن مظاهر است...طبیعتاً سرهای شهدا پس از حمل شدن به دمشق و گردانده شدن در شهر و بر آورده شدن هدف یزید به ناچار بایستی در یکی از گورستان های شهر دفن می شدند، که از میان آنها این سه سر در آرامگاه باب الصغیر مدفون شده اند و جای دفنشان حفظ شده است». 📚 اعیان الشیعه، ج ١، ص ۶٢٧. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2⃣2⃣1⃣ «شتر را به نمد داغ می کنند!» 🐫 شتری از صاحب خود به شتری دیگر شکایت کرد که همواره بارهای گران (سنگین) بر پشت من می‌گذارد و مرا طاقت تحمل آن نیست. 🐪 شتر پرسید: بار او چه چیز است که از حمل آن عاجزی؟ 🐫 گفت: اغلب اوقات نمک است! 🐪 گفت: اگر در راه جوی آبی باشد، یکی دو مرتبه در آن جوی آب بخواب تا نمک‌ها آب شود و بار تو سبک گردد و نقصان به صاحب تو رسد تا بعد از این تو را رنجه ندارد!! 🐫🏞 شتر به سخن ناصح عمل کرد. 👴🏼 صاحب شتر دریافت که خوابیدن شتر در میان آب، به سبب ضعف و بی‌قوتی نیست، بلکه از روی حیله است. 🐫 پس این بار نمد بارش کرد!! 🐫🏞 شتر ساده‌لوح به طریق معهود، در میان آب خوابید، ولی بارش دو چندان شد!! 👴🏼 صاحب شتر به زجر و شلاق، تمامش برخیزانید و شتر از بیم چوب، دیگر هرگز در میان آب نخوابید و این مثل شد که «شتر را به نمد داغ می‌کنند». ✅ پیامها: نیرنگ و فریب، سرانجامی جز شکست ندارد. 👌🏻کاربرد این مثل در بیان سرانجام انسان مکار و فریب‌کار به کار می‌رود. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
🔺دكتر خالد جواد العادلی رييس دانشكده علوم تربيتی دانشگاه قادسيه عراق؛ در حال خدمت به زائران #اربعین... 💚 نوع تربیت مکتب حسین(ع) هم خاص است. تربیت در این مکتب بافتنی نیست، یافتنی است. 🌐 @partoweshraq
🔺وحید یامین پور: 😁 بالاخره رژیم #آخوندی هم ساقط شد!! 🌐 @partoweshraq
🔺اولین تصویر از ۱۲ مرزبان ایرانی ربوده شده توسط جیش الظلم در تاریخ ۲۳مهر۹۷ مرز میرجاوه استان سیستان و بلوچستان 🌐 @partoweshraq
😐 این بنده خدا رو هر سال دعوتش می‌کنن به مراسم روز ملی صادرات و بهش تندیس میدن، هزینه‌اش هم یک دست‌ بوسیه!! 🌐 @partoweshraq
😐😂 سه شخصیت سیاسی مهم و تأثیرگذار قاره آسیا: 1⃣ ماهاتما گاندی از هندوستان 2⃣ ماهاتیر محمد از مالزی 3⃣ ماهارو نابود کرد حسن از ایران!!! 🌐 @partoweshraq
🔺اینجا سوئیس نیست؛ اینجا ایران است... 🏴 مغازه بدون فروشنده‌ای که صاحبش به پیاده روی #اربعین رفته و هرکس هر چیزی که لازم دارد را برمی‌دارد و خودش کارت می‌کشد. 🌐 @partoweshraq
💚 اجرای زیباترین نمایش جهان در عراق 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 {١٧} 🔳 اعتراض حاضرین در مجلس یزید به جسارت او به سر مطهر سیدالشهدا (علیه السلام)- ماجرای چوب خیزران و... 👤ابوبرزه الاسلمی می‌گوید: ▪هنگامی که سر مطهر سیدالشهدا (علیه السلام) را در مقابل یزید گذاشتند، دیدم با چوب به دندان های حضرت می‌زد؛ پس گفتم: ☝🏻این چوب تو به محل بسیار مهمی می‌خورد، من خود دیدم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) این دندان ها را می‌بوسید؛ سیدالشهدا (علیه السلام) روز قیامت می‌آید در حالیکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شفیع اوست، و تو می‌آیی و شفیع تو ابن زیاد است و بلند شد و رفت. 👤راوی می‌گوید: ▪هنگامی که سر مطهر سیدالشهدا (علیه السلام) را در مقابل یزید گذاشتند با چوب به لب های مبارک سیدالشهدا (علیه السلام) می‌زد، ابوبرزه گفت: ☝🏻چوبت را بردار من دیدم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) صورتش را بر آن لب ها گذاشته بود. 📚 البدایة و النهاية، ج ۸، ص ۲۷۱. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
4_5933604938419537091.mp3
5.76M
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 🌹 ماجرای شنیدنی و جوانی که میخواست کربلا بره!! 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
🕑 💠🌹💠 (ره): 🎙یادم می‌آید در ، کربلا به‌ اندازه‌ای شلوغ می‌شد که از همان جایی که آدم از اتومبیل پیاده می‌شد، از آنجا ابداً دیگر کسی نمی‌توانست حرکت بکند و بیاید... ▪ همین الآن هم اگر راه را باز بگذارند، شاید جمعیت برسد به اینجا که خدا می‌داند از چند فرسخی اینطور ازدحامی می‌شود که آدم نمی‌تواند قدم از قدم بردارد‌،‌ بر همۀ اینها ثواب و برکات زیارت قبر حضرت سیدالشهداء (علیه‌ السلام) صادق است. 📙 رحمت واسعه، ص ٢٣۵. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
🕓 💠🚻💠 #مشاوره_خانواده 💣بمب اتمِ چشم گفتن! 🎐هرگاه خواسته‌ای از شوهرتان دارید و او به هر دلیلی (ولو بی‌جهت) با شما مخالفت می‌کند به او با روی باز ورضایت بگویید: 👌چون شما گفتی چشم انجام نمی‌دهم. 💞مردها ناخواسته شیفته و عاشق چنین زنی می‌شوند. 🌟و یقیناً چنین مردی به مرور، خواسته‌های چنین همسری برایش ارزش پیدا کرده و در رفتار، او را درک خواهد کرد. ⏳فقط کمی صبوری می‌خواهد. 🌐 @partoweshraq
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت دویست و هفتاد و هفتم 🏻سرم به قدری منگ شده بود که نمی‌فهمیدم مجید چه می‌گوید و با چه کلماتی می‌خواهد آرامم کند و تنها ناله‌های زن بیچاره را می‌شنیدم: ☝🏻به خدا اینا به ما خیلی ظلم کردن! زندگی‌مون رو نابود کردن! شوهرم رو از کار بیکار کردن! به خدا تا چند وقت پول نداشتیم کرایه خونه بدیم و آواره خونه فک و فامیل بودیم! فقط شوهر منم نبود، یه کارگر شیعه دیگه داشتن، اونم اخراج کردن! اینا شیعه رو کافر می‌دونن، اونوقت آخوند شیعه محله، اینا رو تو خونه‌اش پناه داده؟!!! این انصافه؟!!! 🏻و خبر نداشت که نه تنها کارگران شیعه که پدرم حتی به دختر اهل سنت خودش هم رحم نکرد و مرا هم به جرم حمایت از شوهری شیعه، آواره کوچه و خیابان کرد! 🌳🏣🌴 صدای مامان خدیجه را می‌شنیدم که به هر زبانی می‌خواست او را آرام کند و این زن زخم خورده، دلش پُرتر از این حرف‌ها بود و به قلب شکسته‌اش حق می‌دادم که هر چه می‌خواهد نفرین کند: ✋🏻الهی خیر از زندگی‌اش نبینه!!! الهی دودمانش به باد بره!!! حاج خانم اینا به خاطر محبت امام حسین (علیه‌السلام) ما رو به خاک سیاه نشوندن، الهی به حق همون امام حسین (علیه‌السلام) به خاک سیاه بشینن! 🚪🛋 مجید مقابل پایم روی زمین نشسته و دست‌های سرد و لرزانم را میان انگشتان گرم و مهربانش فشار می‌داد تا کمتر هول کنم و با صدایی آهسته دلداری‌ام می‌داد: 🏻آروم باش الهه جان! نترس عزیز دلم! من کنارتم! 👳🏻 که صدای آسید احمد هم بلند شد: ❓چی شده راضیه خانم؟ چرا آنقدر داد و بیداد می‌کنی؟ 👤 و او با دیدن آسید احمد، مثل اینکه داغ دلش تازه شده باشد، با صدایی بلندتر سر به شکایت گذاشت: - حاج آقا! این خونه حرمت داره! این خونه محل روضه و دعا و قرآنه! این درسته که شما یه مشت وهابی رو تو این خونه پناه دادید؟!!! که دختره وهابی راست راست تو مجلس امام زمان (علیه‌السلام) راه بره و به ریش من بخنده؟!!! اینا خون شیعه رو حلال می‌دونن و معامله با شیعه رو حروم! به خدا از اول مجلس هِی حرص می‌خوردم و نمی‌تونستم هیچی بگم! نمی‌خواستم مجلس امام زمان (علیه‌السلام) رو به هم بزنم، وگرنه همون وسط رسواش می‌کردم! 👤و به قدری خونش به جوش آمده بود که به حرف‌های آسید احمد هم توجهی نمی‌کرد و میان اشک و آهی مظلومانه، همچنان ناله می‌زد. 🌳🏣🌴صدای قدم‌های خشمگینش را می‌شنیدم که طول حیاط را طی می‌کرد و آخرین خط و نشان‌هایش را با گریه‌هایی عاجزانه برای آسید احمد می‌کشید: ✋🏻به همین شب عزیز قسم می‌خورم! تا وقتی که این وهابی‌ها تو این خونه باشن، دیگه نه پامو تو خونه‌ات می‌ذارم، نه پشت سرت نماز می‌خونم! 💓 و در را آنچنان پشت سرش بر هم کوبید که قلبم از جا کنده شد و تمام تن و بدنم به لرزه افتاد. 👁 چشمان مهربان مجید به پای حال خرابم، به خون نشسته و انگار می‌خواست بار دیگر روزگار بدبختی و در به دری‌مان آغاز شود که دوباره روبروی هم عزا گرفته و هیچ کدام جرأت نداشتیم حرفی بزنیم. ⏳هر لحظه منتظر بودیم کسی به در اتاق بزند و به جرم گناه نکرده، احضارمان کند که با نگاهی وحشتزده چشم به در دوخته و حتی نفس هم نمی‌کشیدیم، ولی کسی به سراغ‌مان نیامد و در عوض آسید احمد و مامان خدیجه در سکوتی ساده به خانه خودشان رفتند که صدای در اتاق‌شان به گوشمان رسید و نفس حبس شده در سینه‌هایمان را بالا آورد. 🏻من این زن را نمی‌شناختم، ولی از حرف‌هایش فهمیدم همسر یکی از آن دو کارگری است که چند ماه پیش، محمد خبر اخراجشان از انبار رطب را برایم آورد و به استناد همین اقدام پدر، به من و مجید هشدار داد تا زودتر از خانه پدر برویم، ولی من به هوای خانه و خاطرات مادر، تذکرش را نپذیرفتم تا کارمان به اینهمه مصیبت کشید و حالا هم هنوز چند قطره آب خوش بیشتر از گلویمان پایین نرفته، باید دوباره رخت آوارگی به تن می‌کردیم. 🏻مجید دست‌هایم را محکم میان دستانش گرفته و آنچنان با محبت نگاهم می‌کرد که در برابر بارش بی‌دریغ احساسش، اشکم جاری شد و زیر لب ناله زدم: 🏻مجید! ما که کاری نکردیم! ما که خودمون هر چی مصیبت بود از دست بابا کشیدیم! من که بچه‌ام به خاطر همین در به دری از دستم رفت... و دیگر نتوانستم ادامه دهم که پای حوریه به میان آمد و احساس مادری‌ام در هم شکست که همه وجودم غرق اشک و ناله شد و می‌شنیدم مجید با آهنگ دلنشین کلامش، آهسته نجوا می‌کرد: 🏻الهه جان! آروم باش عزیزم! من خودم همه چی رو برای آسید احمد تعریف می‌کنم! نترس عزیز دلم! صبح خودم میرم پیشش و همه چی رو بهش میگم! 🚨🔰 لینک برای دوستانی که تازه وارد کانال شدند: 🔗 eitaa.com/partoweshraq/8 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید... ▶🆔: @partoweshraq
🕕 💠🌷💠 #سـیـره_شـہـداء 💔 وقتی دلمان می گرفت و می خواستیم بیرون از خانه دوری بزنیم، اولین پیشنهادش مزار شهدای گمنام کُهَنز بود. 📖 در جوار مزارشان دعای کمیل برگزار می کرد. 📖 زیارت عاشورا می خواند و بقیه را هم در عمق ارتباطش با شهدا غرق می کرد. 🌷 شهید مدافع حرم محمد آژند 🌐 @partoweshraq
⚜ #نکات_ناب_استاد_انصاریان 👣 طبق روایات شیعه ثواب هر قدمی که زائر #امام_حسین(ع) از منزل خود تا حرم ابی‌ عبدالله(ع) بر می‌دارد، با ثواب یک حج و عمره قبول‌ شده برابری می‌کند. 🌐 @partoweshraq
🔥 عاقبت دشمني با (ع)‌ در اين دنيا!! 📸 خبرنگار و عکاس جنگي عراقي داستان غم انگيز عاقبت شوم سرتيپ عراقي که عزادارن امام حسين(ع) را در حسينيه آبادان به توپ بست، را منتشر کرد. 🎙عبد بطّاط خبرنگار و عکاس جنگي عراقي بوده است که در سال هاي جنگ به همراه يگان هاي ارتش عراق به عکاسي مي پرداخته است. 📆 او در سال ١٩٩۴ با در بغداد ملاقاتي داشته است که مطالب زير حاصل آن ديدار است. 👤 سرتيب فوزي السعد فرمانده توپخانه مستقر در السيبه بود. 💥او مسئول به توپ بستن در شب عاشورا است. 📄 وقتي دستور آتش توپخانه از بغداد آمد، سرتيب احمد علوان سرپيچي کرد. او همان روز با يک جيپ به عقبه منتقل شد و به زندان افتاد. 👨🏻 پس از او سرتيپ فوزي السعد فرماندهي توپخان را به عهده گرفت. 🕌 خبر اين بود که هنگام نماز مغرب بخش اعظمي از نيروهاي ايراني براي اقامه نماز مغرب و عزاداري در شب عاشورا در حسينيه اجتماع خواهند کرد. آبادان در محاصره عراقي ها بود. ✍ عبد گفت: من آنجا بودم. بعد از خلع سرتيب احمد علوان کسي جرأت سرپيچي نداشت. 🕌 همه مي دانستند که به توپ بستن حسينيه آن هم هنگام اقامه نماز کاري غير انساني و غير شرعي است. 💥 با اين حال سرتيب جانشين دستور آتش را صادر کرد و حسينيه دقيقاً در هنگام نماز مغرب و در شب عاشوراي سال ١٩٨١ (١٣۶٠) به توپ بسته شد!! 🚑 خبري که نيروهاي نفوذي عراق دادند حاکي از آن بود که گلوله باران توپخانه باعث شهادت و زخمي شدن بيش از ٢٠٠ نفر در آن شب شد. 🎙عبد گفت: سال ها از جنگ گذشت. مي خواستم بدانم سرتيب فوزي کجاست و چه مي کند. 🚙 آدرس او را در بغداد و در منطقه اي فقيرنشين در حومه شهر پيدا کردم و به سراغش رفتم. 🛌 شنيده بودم که او بيمار است. وقتي او را ديدم باور کردني نبود. 👴 دو پاي او قطع شده بود و دست راستش از کتف کنده شده بود. انگار دست راستش را همراه با بخشي از سينه تراشيده بودند. 👁 مرا که ديد زار زار مثل بچه گريه کرد. ❓مي خواستم از او بپرسم آن حادثه در شب عاشورا را يادت هست. 👴 اما او خودش بلافاصله قبل از هر سؤالي گفت: 🌌 آن شب را يادت هست؟ ١٣ سال است با اين وضع تاوان يک دستور و به توپ بستن حسينيه را مي دهم. ‼عبد گفت: برايم عجيب بود که او در فقر کاملي به سر مي برد!! 🖥 منبع: شیعه آنلاین 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
👣 #منم_اربعین_کربلام 💔 به دلم داغ حرم را مگذارید فقط 🌷 به همین حال مرا وا مگذارید فقط 🌷 ببَریدم ببَریدم شده حتی در خواب 💔 بین این شهر مرا جا مگذارید فقط 🌐 @partoweshraq #شعر #اربعین
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 👁 چشم برزخی !! 👹 چهره های وحشتناک ادم ها 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
4_5913713622021833589.mp3
3.49M
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 👁 چشم برزخی !! 👹 چهره های وحشتناک ادم ها 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq