eitaa logo
پرتو اشراق
782 دنبال‌کننده
25.4هزار عکس
13.8هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت دویست و نودم 👁 مجید فقط خیره به محمد نگاه می‌کرد و من احساس می‌کردم دیگر نمی‌فهمم محمد چه می‌گوید و او همچنان با حالتی عصبی تعریف می‌کرد: 👤 ابراهیم چوب برداشته بود می‌خواست طرف رو بزنه! ولی بدبخت گناهی نکرده بود، پول داده بود و همه رو از نوریه خریده بود! 🏻نمی‌توانستم باور کنم تمام سرمایه خانوادگی‌مان به همین راحتی به تاراج رفته که کاسه سرم از درد پُر شده و قلبم سخت به تپش افتاده بود و محمد همچنان ادامه می‌داد: ✋🏻راستش من خیلی ترسیدم! گفتم حتماً نوریه و برادرهاش یه بلایی تو قطر سرِ بابا اُوردن و مال و اموالش رو بالا کشیدن! 📞 فوری زنگ زدم به بابا، دیدم حالش از همیشه بهتره! دیوونه شدم! فقط داد و بیداد می‌کردم! اونم سرم داد کشید و گفت: 📞 مال خودمه! به شماها هم هیچ ربطی نداره! 👤 من دیگه التماسش می‌کردم! می‌گفتم حداقل سهم ما رو بده، خودت هر کاری می‌خوای بکن! می‌گفتم من و ابراهیم دستمون به هیچ جا بند نیس! اونم گفت: 📞 دیگه شماها سهمی ندارید! همه چی به اسم نوریه بوده، اونم همه رو فروخته و پولش مال خودشه! 👤دیگه گریه‌ام گرفته بود. بعد که دید خیلی التماس می‌کنم، گفت: 📞 بلند شو بیا قطر! 🏻 که مجید حیرت‌زده تکرار کرد: «قطر؟!!!» و محمد به نشانه تأیید سر تکان داد و گفت: 👤 آره! گفت: 📞 تو و ابراهیم بیاید قطر، اینجا یه کار خوب براتون سراغ دارم! 🏻 و من بلافاصله سؤال کردم: ❓حالا می‌خوای بری؟ 👌🏻و به جای محمد، عطیه با دستپاچگی جوابم را داد: - نه! برای چی بره؟!!! زندگی‌مون رفت به درک، دیگه نمی‌خوام شوهرم رو از دست بدم! مگه تو این مملکت کار نیس که بره قطر؟!!! 👶🏻 و یوسف را که از صدای بلند مادرش به گریه افتاده بود، محکم در آغوش کشید و به قدری عصبی شده بود که به شدت تکانش می‌داد و همچنان اعتراض می‌کرد: ☝🏻من دیگه به بابا اعتماد ندارم! اگه اینا رفتن اونجا، چند سال حمالی کردن و باز همه سرمایه‌شون رو بالا کشید، چی؟!!! از وقتی من عروس این خونواده شدم، محمد و ابراهیم تو نخلستون عرق می‌ریختن و بابا فقط دستور می‌داد، به کجا رسیدن؟!!! 🏻 می‌دیدم مجید دلش برای وضعیت محمد به درد آمده و کاری از دستش بر نمی‌آمد که سنگین سر به زیر انداخته و محمد نگران ابراهیم بود که زیر لب زمزمه کرد: 👤دولی ابراهیم خر شد و رفت! 👌🏻و عطیه نمی‌خواست به سرنوشت لعیا دچار شود که باز خروشید: - ابراهیم هم اشتباه کرد! برای همینه که لعیا قهر کرده رفته خونه باباش! میگه یا ابراهیم برگرده یا طلاق می‌گیرم! 🏻 از خبری که شنیدم بند دلم پاره شد و وحشتزده پرسیدم: ⁉ چی میگی عطیه؟!!! 🚨🔰 لینک برای دوستانی که تازه وارد کانال شدند: 🔗 eitaa.com/partoweshraq/8 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید... ▶🆔: @partoweshraq
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت دویست و نود و یکم 👶🏻 یوسف را که کمی آرام شده بود، روی زمین گذاشت و دلش حسابی برای لعیا سوخته بود که با ناراحتی توضیح داد: 👌🏻لعیا خیلی به ابراهیم اصرار کرد که نره، ولی ابراهیم گوشش بدهکار نبود. می‌گفت میرم اونجا هم حقم رو می‌گیرم، هم کار می‌کنم. حالا لعیا با ساجده رفته خونه باباش. تهدید کرده اگه ابراهیم برنگرده، طلاق می‌گیره! لعیا هم می‌دونه که دیگه نمیشه رو حرف بابا حساب کرد. بابا دیگه هیچ اختیاری از خودش نداره، همه کاره‌اش اون دختره وهابیه! 👨🏻 عبدالله نفس بلندی کشید و با حالتی دردمندانه از اینهمه بدبختی پدر ابراز تأسف کرد: - بابا همون یه سال پیش که با این جماعت قرارداد بست، همه اختیار خودش رو از دست داد! 🏻 تمام شد! آنچه مادر از همان روز اول نگرانش بود، به وقوع پیوست و پدر همه اعتبار و سرمایه‌اش را به تاراج داد! دیگر از دست کسی کاری بر نمی‌آمد که پدر همه هویت اسلامی و انسانی‌اش را هم به هوای هوس دخترکی از دست داده بود، چه رسد به مال و اموالش که رو به محمد کردم و با دلی که به حال برادرانم آتش گرفته بود، پرسیدم: ⁉ حالا تو می‌خوای چی کار کنی؟! 👤محمد آه سردی کشید و با صدایی که انگار از اعماق چاهی ناپیدا بر می‌آمد، پاسخ داد: - نمی‌دونم! داداش عطیه تو اسکله بندر خمیر کار می‌کنه. قراره با عطیه بریم بندر خمیر، هم زندگی کنیم هم اگه بشه منم برم پیشش کار کنم! امشب هم اومدیم اینجا تا هم از تو و آقا مجید حلالیت بگیریم، هم باهاتون خداحافظی کنیم! 🏻حالا نوبت به ابراهیم و محمد رسیده بود که پس از من و عبدالله به آوارگی و در به دری بیفتند که ابراهیم به دنبال بختی مبهم به قطر رفته بود، لعیا به قهر به خانه پدرش نقل مکان کرده و محمد و عطیه می‌خواستند زندگی‌شان را به بندر خمیر منتقل کنند، بلکه بتوانند خرجی روزانه خود را به دست آورند و کار پسران عبدالرحمن به کجا رسیده بود که پس از سال‌ها امارت بر هکتارها نخلستان و ده‌ها کارگر و همکاری با تجار بزرگ، بایستی تن به هر کاری می‌دادند! 👌🏻حق با مجید بود؛ نوریه جز به هم مسلکان خودش رحم نمی‌کرد که امشب به روشنی دیدم که اگر مجید سُنی شده و ما در آن خانه می‌ماندیم، طولی نمی‌کشید که به بهانه‌ای دیگر آواره می‌شدیم، همچنانکه ابراهیم و محمد به هر خفتی تن می‌دادند تا کلامی مخالف پدر صحبت نکنند و باز هم سهم شان، در به دری شد! 🗡که شمشیر شیطانی وهابیت به اهل سنت هم رحم نکرد و گرچه قدری دیرتر از شیعه، ولی سرانجام گردن سُنی را هم شکست! 🚨🔰 لینک برای دوستانی که تازه وارد کانال شدند: 🔗 eitaa.com/partoweshraq/8 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید... ▶🆔: @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕕 💠🌷💠 👌🏻می‌گفت مهم نیست چه مسئولیتی داریم و کجا هستیم، هرجا که هستیم باید درست انجام وظیفه کنیم. خیلی برای کارش دل می سوزاند. حسابی خودش را سر کار خسته می کرد. 💥هر جا دوره تیر اندازی بود او هم شرکت می کرد از سر کار می آمد آنجا، یه موقع هایی می دیدیم از خستگی جانی برایش نمانده. ولی باز با همان وضعیت از بهترینها بود. 📲 دو شب قبل از شهادت زنگ زد. مشهد بودم، گفتم چه خبر حالت چطوره؟ 📱گفت سرم خیلی شلوغ است خیلی کار دارم، کمبود خواب دارم خیلی خسته ام درگیری ها خیلی زیاد است. گفت برگردم می‌ریم کربلا، کربلا همه مشکلات بر طرف می‌شه. 🌌 شب بود همه جمع نشسته بودیم، داشتیم شوخی می کردیم، گفت: بچه ها امشب کمتر شوخی کنید. ⁉ تعجب کردم، گفتم جواد نکنه داری شهید می شوی؟! 🌷دگفت: آره نزدیکه!! ‼هاج و واج مانده بودیم چه بگوییم!! ⏳همه در لحظاتی در سکوت رفتند. 📸 یکی از بچه ها دوربین آورد گفت: بگذار چند تا عکس بگیریم. 🌷 گفت: باشه. 📸 نشستیم چند تا عکس مجلسی انداختیم فردایش جواد شهید شد. 🌷شهید همیشه دائم الوضو بودن و خیلی به وضو داشتن حساس بود. 💍 یه روز بهش گفتم یه انگشتر خوب می‌خوام! 🌷گفت: من میدم برات درست کنن، اما شرط داره... شرطش اینه که همیشه با وضو باشی و بهم قول بدی با وضو باشی. 🚿روی شیطون رو کم کرده بود تو وضو گاهی هر روز ٢٠ بار وضـــــو می‌گرفت. 💍روی انگشتر نوشته بود علی مع الحق و روی دیگش الحق مع علی. 🌷 شهید مدافع حرم جواد الله کرم. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0
🏴 در راه اگر احتمال خطر بدهید مستطیع نیستید، اما در روایات پیرامون زیارت (ع) آمده، حتی اگر یقین به خطر داشتید باز هم بروید. نگذارید مراسم سرد شود. 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 🇮🇷 ایران پس از ۲۵۰۰ سال به دریای مدیترانه رسیده به طوری که از این قدرت و بلند شده است! ✌🏻🇮🇷 گرامی ما فرزندان چنین ماموریت‌هایی داریم که باید کاملش کنیم، لطفا مزاحممون نشید با تشکر!! 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣 جاماندگان ! 💐 به استقبال زائرین حسینی بروید؛ تا شما نیز در ثواب آنان شریک گردید! ⚜ گفت: از (علیه السلام) شنیدم که فرمود: ▪ هنگامی که فردی از برادران شما از زیارت ما یا زیارت قبور ما باز می گردد، به استقبال او روید، بر او سلام دهید، به وی به خاطر آنچه خداوند به او عطا فرموده است بگویید: 💐 گوارایت باد. 🌹با این عمل، ثوابی مثل ثواب او برای شما منظور خواهد شد، و به واسطه رحمت الهی ثوابی مثل ثواب او شما را در بر خواهد گرفت؛ زیرا فردی به زیارت ما یا به زیارت قبور ما نمی آید مگر آنکه رحمت (الهی) او را در برگرفته و گناهانش آمرزیده می شود. 📚 بحارالأنوار، جلد ۱۰۲، صفحه ۳۰۲. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
💚 #سه_شنبه_های_مهدوی 🌹 شما زائر هر روز و شب کرب و بلايی 🏴 عمری است عزادار يل عهد و وفايی 🏴 مشک از غم دست و علم و چشم ببارد 🌹 برگرد که تو منتقم آل عبايی 🌐 @partoweshraq #شعر_انتظار
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 🏴 چهل روز فراق... 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
4_5965375777875692551.mp3
5.44M
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 🏴 چهل روز فراق... 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜ امام باقر (عليه السلام): 🔅هر كه خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند در روز قيامت از گناه او در گذرد. 📚 ميزان الحكمه، ج ۸، ص ۴۵۳. 🌐 @partoweshraq #حدیث
🌹 🏫 استاد رياضی در وقت خارج از درس، می‌گفت: 🔢 اعداد کوچکتر از یک، خواص عجیبی دارند! 👌🏻شاید بتوان آنها را با انسانهای بخیل مقایسه کرد: 🔅مثلا عدد (0.2)!!! ✖ وقتی در آنها ضرب می‌شوی یا می‌خواهی با آنها مشارکت کنی، تو را نیز کوچک می‌کنند. 3×0.2=0.6 ➗ وقتی می‌خواهی با آنها تقسیم شوی یا مشکلاتت را با آنها تقسیم کنی و بازگو کنی، مشکلاتت بزرگتر می‌شوند. 3÷0.2=15 ➕ وقتی با آنها جمع می‌شوی و در کنار آنها هستی مقدار زیادی به تو اضافه نمی‌شود و چیزی به تو نمی آموزند. 3+0.2=3.2 ➖ و اگر آنها را از زندگی کم کنی چیز زیادی از دست نداده ای!!! 3-0.2=2.8 🌟 زندگی ارزشمند خودتان را بخاطر آدمهای کوچک و حقیر، بی ارزش نکنید. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ⚠ ٧٠٠ تیم خارجی بعد از برجام دولت روحانی را تخلیه اطلاعاتی کردند! 🚨 راه‌های دورزدن تحریم ها رو بستن... 🎙 🌐 @partoweshraq
👱🏻 کارآموزی، پس از یک مراسم طولانی و خسته‌کننده دعای صبحگاهی از پدر روحانی پرسید: ❓آیا همه این نیایش‌ها که به ما یاد می‌دهید، خدا را به ما نزدیک می‌کند؟ 👴🏻 پدر گفت: با سوال دیگری، جواب سوالت را می‌دهم، آیا همه این نیایش‌ها که انجام می‌دهی باعث می‌شود که خورشید فردا طلوع کند؟ 👱🏻 کارآموز گفت: البته که نه! خورشید طبق یک قانون کیهانی طلوع می‌کند! 👴🏻 پدر روحانی گفت: جوابت را گرفتی! خدا به ما نزدیک است. چه دعا بخوانیم و چه نخوانیم! 👱🏻شاگرد عصبانی شد و گفت: یعنی می‌گویید تمام این دعاها بی‌فایده است؟ 👴🏻 پدر گفت: نه. همانطور که اگر صبح زود از خواب بیدار نشوی، طلوع خورشید را نمی‌بینی، اگر دعا هم نکنی، با این که خدا همواره نزدیک است، اما هرگز متوجه حضورش نمی‌شوی! 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
☀ بر بال نسیم صبح، پـرواز خوش است ☀ شعر و غزل و سرود و آواز، خوش است ☀ آن روز کـه با جـمال تابنـده‌ی یـار ☀ سرشار ز عشق گردد آغاز، خوش است 🍁 سلام؛ صبحتون بخیر، روزتون پر روزی 🌐 @partoweshraq #شعر
💠❓📚 ✍🏻💠 ❓آیا حیوانات و پرندگان برای مصیبت اهل بیت عزاداری می کنند و آنان نیز ولایت اهل بیت را دارند؟ می گویند در روایات آمده است اما برخی قبول نمی کنند! ✅ پاسخ: 📚 به این نکته در روایات اشاراتی شده است. ⚜ امام صادق (علیه السلام) فرمود: ▪ «پرستو حرکتش در آسمان تاسف و اندوه است از ظلمی که به اهل بیت محمد شده است و تسبیح او قرائت الحمدالله رب العالمین است». 📚 الکافی، ج ۶، ص ۲۲۳. 📚 الخصال، ج ۱، ص ۳۲۷. ⚜ در نقل دیگری آمده است: ▪ «خداوند خلقی را آفریده است که از فرزندان آدم نیستند اما لعنت می کنند دشمنان امیرمومنان را و آن چکاوک در سحرگاه می باشد، که می گوید خدایا لعنت کن دشمنان آل محمد را». 📚 علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۳. ⚜ در نقل دیگری امام رضا (علیه السلام) فرمود: ▪ «چکاوک را نخورید و به او ناسزا نگویید، و به دست بچه هایتان ندهید تا بازی کنند، زیرا تسبیح زیاد می کنند و تسبیح آنها این است که خدا لعنت کند بر دشمنان آل محمد». 📘 امالی طوسی، ص ۷۱. ⚜ در روایت دیگر امام صادق (علیه السلام) فرمود: ▪ «زمانی که امام حسین کشته شد، آسمانها و زمین های هفت گانه و آنچه در آنها هستند و آنچه در بین آنها هستند بر قتل او گریه کردند». 📚 الکافی، ج ۴، ص ۵۷۵. ⚜ در نقل دیگری علی (علیه السلام) فرمود: ▪ «تمام چیزها برای مظلومیت حسین گریه خواهند کرد، حتی وحشیان صحراها و ماهیان دریاها و پرندگان آسمان...». 📚 علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۱۷. ⚜ امام باقر (علیه السلام) فرمود: ▪ «انس و جن و پرندگان و وحوش برای حسین گریه کردند به نحوی که اشکشان جاری شد». 📚 کامل الزیارات، ص ۷۹. ⚜ در نقل دیگر فرمود: ▪ «انواع و اقسام حیوانات وحشی گردنهای خود را روی قبر حسین گذارده و شب تا صبح گریه می کنند و مرثیه می خوانند». 📗 کامل الزیارات، ص ۸۰. ⚜ در نقل دیگری امام صادق (علیه السلام) فرمود: ▪ «جغد دائماً در مکانی که آباد بود قرار می گرفت تا زمانی که حسین شهید شد، او قسم خورد که ابدا در مکان های آباد ماوی نگیرد و او همه ایام محزون می باشد تا شب فرا رسد و چون شب فرا رسد همچنان برای حسین ناله می کند تا صبح شود». 📗 کامل الزیارات، ص ۹۹. 📚 به این مضمون روایات فراوان دیگری نیز نقل شده است اما متأسفانه دیده می شود که برخی افراد و کانال های تلگرامی که تخصص لازم را ندارند و منبع آنان برای طرح مطالب، کپی کردن از دیگران و سایت های اینترنتی می باشد، روایات مذکوره را از اساس رد کرده و غیر قابل قبول می خوانند. 📖 در حالی که خداوند در قرآن تصریح به شعور و فهم حیوانات کرده و می فرماید: ▪ «آسمانهای هفت گانه و زمین و کسانی که در آنها هستند همه تسبیح او را می گویند، و هر موجودی( در عالم) تسبیح و حمد او را می گوید ولی شما ها تسبیح آنها را نمی فهمید». 📖 سوره اسراء، آیه ۴۴. 📖 و می فرماید: ▪ «پرندگانی که بر فراز آسمان بال می گسترانند، هر یک از آنها نماز و تسبیح خود را می داند». 📖 سوره نور، آیه ۴۱. ⚜ امام صادق (علیه السلام) فرمود: ▪ «هیچ پرنده ای در صحرا و دریا صید نمی شود و هیچ حیوان وحشی به دام صیاد نمی افتد مگر به خاطر ترک تسبیح». 📚 تفسیر البرهان، ج ۴، ص ۸۲. ⚜ علامه مجلسی در مورد روایات مذکوره می نویسد: ▪ «رد کردن این اخبار بسیار زیاد که از امامان رسیده به محض استبعاد خیالی یا تقلید از فلاسفه که تکیه گاه آنان خیالات است، و ایمان به مسائلی که انبیاء گرام آورده اند ندارند، از دانشمندان و اهل فضل صحیح نیست و چگونه می توان اینها را رد کرد در حالی که در قرآن شبیه آنها آمده مانند داستان هدهد و مورچه و سلیمان و آیاتی که تصریح به تسبیح گفتن موجودات می کند و همچنین روایات زیادی است که حیوانات دارای تسبیح و ذکر هستند و خدای خود را می شناسند و منافع و مضار خود را تشخیص می دهند، بنابراین رد کردن اخبار اهل بیت یا تاویل آنها بدون دلیل نوعی تجری و بی باکی نسبت به خدا و پیامبر و ائمه است». 📚 بحارالأنوار، ج ٢٧، ص ٢٧٣. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
0⃣3⃣1⃣ داستان «آشی برات بپزم که یک وجب روغن رویش باشد!» 👑 ناصرالدین شاه سالی یک بار (آن هم روز ) آش نذری می‌پخت و خودش در مراسم پختن آش حضور می‌یافت تا ثواب ببرد. 🏛 در حیاط قصر ملوکانه اغلب رجال مملکت جمع می شدند و برای تهیه آش شله قلمکار هر یک کاری انجام می دادند. بعضی سبزی پاک می کردند. 🥒☘ بعضی نخود و لوبیا خیس می کردند. 🥘 عده‌ای دیگ‌های بزرگ را روی اجاق می گذاشتند و خلاصه هر کس برای تملق و تقرب پیش ناصر الدین شاه مشغول کاری بود. 👑 خود اعلی حضرت هم بالای ایوان می‌نشست و قلیان می کشید و از آن بالا نظاره‌گر کارها بود. سر آشپزباشی ناصرالدین شاه مثل یک فرمانده نظامی امر و نهی می کرد. 🍲 به دستور آشپزباشی در پایان کار به در خانه هر یک از رجال کاسه آشی فرستاده می شد و او می‌بایست کاسه آن را از اشرفی پر کند و به دربار پس بفرستد. 🍶 کسانی را که خیلی می‌خواستند تحویل بگیرند روی آش آنها روغن بیشتری می‌ریختند. پر واضح است آن که کاسه کوچکی از دربار برایش فرستاده می شد کمتر ضرر می کرد و آنکه مثلا یک قدح بزرگ آش که یک وجب هم روغن رویش ریخته شده) دریافت می کرد حسابی بدبخت می شد. 👊🏼 به همین دلیل در طول سال اگر آشپزباشی مثلا با یکی از اعیان و یا وزرا دعوایش می شد، آشپزباشی به او می گفت: ☝🏻بسیار خوب! بهت حالی می کنم دنیا دست کیه! «آشی برات بپزم که یک وجب روغن رویش باشد». 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
❓چه کسی ضرر کرد؟ 🏴 وقتی شیعیان از سراسر جهان همه برای حسینی قیام کردند و بزرگترین حماسه تاریخ را با جان و مال و دل خود رقم زدند، سنگ اندازان غرب زده بر سر راه زائران اربعین به چه هدفی رسیدند؟ 🌐 @partoweshraq
😷 حزب باد بودن را جعفرزاده ایمن آبادی در نقد و حمایت از ثابت کرد. 😐 روزی انتخاب او را «قحط الرجال» خواند و در روز رأی گیری او را «چریک جنگ اقتصادی» معرفی کرد!! 🌐 @partoweshraq
😁 خبری بد برای برخی از سلبریتی‌های همیشه مدعی 🔺 #ترامپ در مصاحبه‌ای جدید اعلام کرده که قصد دارد فرمان اجرایی را امضا کند که به حق اخذ #شهروندی به واسطه #تولد در آمریکا پایان دهد!! 🌐 @partoweshraq #مهناز_افشار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 🔺ازدحام جمعیت برای گرفتن نذری از محمدرضا گلزار در روز ! 😐 امیدوارم کشته نداده باشه! 😁 حالا خوبه یوزارسیف غذا پخش، نمیکنه! 🌐 @partoweshraq