eitaa logo
پرتو اشراق
744 دنبال‌کننده
24.7هزار عکس
13هزار ویدیو
52 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 هدیه ای برای یوسف (ع) 👦🏻🧒🏻 اگر انسان در طول زندگی خود، صدها دوست بیابد و بهترین دوستان و یاران را داشته باشد، هیچ یک جای دوستان دوران کودکی را نمی گیرد. دوستی های کودکانه و رفیقان آن ایام، همیشه در خاطر انسان باقی می مانند و یاد و خاطره آنان، نشاط آفرین و شادی بخش است. 🏰 یوسف (ع) آن گاه که به فرمانروایی مصر رسید و بر مسند حکومت و نبوت تکیه زد، روزی یکی از دوستان قدیمی و دوران کودکی اش را که از راه دور آمده بود، دید و بسی خوشحال شد. 👌🏻 آن دوست، یوسف را به یاد کنعان و آن روزهای مهر و مهربانی می انداخت. سال ها بود که همدیگر را ندیده بودند. 🐫🐪 یار دیرین، شنیده بود که یوسف به فرمانروایی مصر رسیده است. او نیز برای تجدید خاطرات و دیدار دوست خوبش، راهی مصر شد. 🤝🏻 یوسف، او را در کنار خود نشاند و با او مهربانی ها کرد. او نیز آنچه از دوستی و محبت در دل داشت، نثار یوسف کرد و گفت: 👳🏻‍♂️از راهی دور آمده ام و شکر خدا را که توفیق یافتم و تو را دیدم. ☝🏻یوسف از آن روزها می گفت و او درباره حوادث زندگی یوسف می پرسید. از ماجرای برادرانش، دوران بردگی اش، سال هایی که در زندان بود و رویدادهایی که منجر به حکومت یوسف بر مصر شد و ... 🏰 پس از چندی گفت و گو و احوالپرسی، یوسف (ع) به دوست دیرینش روی کرد و گفت: ⁉️ اکنون که پس از سال ها نزد من آمده ای و راهی دراز را تا اینجا پیموده ای، بگو آیا برای من هدیه ای نیز آورده ای؟! 👳🏻‍♂️ دوست قدیمی، شرمنده و خجل سر خود را پایین انداخت. ⏳ درنگی کرد... سپس سر برداشت و گفت: 👳🏻‍♂️✋🏻 از آن هنگام که عزم دیدارت را کردم، در همین اندیشه بودم که تو را چه آورم که در خور تو باشد. هر چه بیش تر فکر می کردم، کم تر چیزی را می یافتم که سزاوار تو باشد. می دانستم که از مال دنیا بی نیازی و رغبتی به عطایای دنیوی نداری. همین سان در اندیشه بودم که ناگاه دانستم که چه باید بیاورم. 🔍 این جملات شوق انگیز را گفت و دست در کیسه ای کرد که همراهش بود. از میان آن کیسه، آیینه ای را بیرون کشید و با دو دست خود، آن را به یوسف تقدیم کرد؟! 👳🏻‍♂️ در همان حال افزود: پیش خود گفتم تو را جز تو لایق نیست. پس آیینه ای آوردم تا در خود بنگری و جمال و جلالی را که خداوند عطایت کرده، ببینی. این آینه، تو را به تو می نمایاند و این بهترین هدیه به تو است؛ زیرا دیدن روی تو، ارزنده ترین ارمغان است و آینه، روی تو را به تو می نمایاند. 🔅تا ببینی روی خوب خود در آن 🔅 ای تو چون خورشید، شمع آسمان 🔅آینه آوردمت ای روشنی 🔅تا چو بینی روی خود، یادم کنی (۱)، (۲) 📚 پی نوشت ها: ۱. برگرفته از: مثنوی معنوی، دفتر اول، حکایت آمدن آشنایی از سفر، به دیدن یوسف. منابع دیگر نیز، گزارش هایی مشابه از این داستان داده اند؛ بدین قرار: زهر الاداب، ص ۲۲۹، المستجاد من فعلات الاجواد، ص ۲۴۸، به نقل از: فروزانفر، مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی، ص ۳۰. ۲. برگرفته از: تذکرة الاولیاء، ص ۲۳۵. 📗 حکایت پارسایان، رضا بابایی. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🐑 نبرد گوسفندان 🐑🐑 دو گوسفند شاخ دار، به شدت با هم درگیر شده و سخت مشغول کارزار بودند. 🐑 در میانه نبرد، یکی از گوسفندان با شاخ خود محکم به دیگری زد و با همین ضربه، پیروز میدان شد. گوسفند شکست خورده فرار کرد و به سرعت از صحنه مبارزه گریخت. 🌹پیامبر که شاهد این نبرد بود، پس از جدا شدن گوسفندان از هم، لبخندی زد. 👥👤 اصحاب با شگفتی پرسیدند ای ، چرا خندیدید؟ 🌹حضرت فرمود: 🔅از آن گوسفند شکست خورده در شگفتم که امروز مغلوب میدان است و فردای قیامت، او پیروز میدان خواهد بود!! 🔅به خدایی که جانم در دست اوست، در روز قیامت حق او را از گوسفند ستمکار خواهند گرفت. 🔆🔅🔆🔅🔆 🌹 در نقل دیگری آمده است که از یاران خود پرسید: ❓آیا می دانید اینها برای چه شاخ به شاخ هم انداخته اند؟ 👥👤 آنان گفتند نه، نمی دانیم! 🌹 پیامبر فرمود: اما خدا دلیل درگیری آنها را می داند و به زودی بین آنها قضاوت خواهد کرد. ⏳ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از هر فرصتی برای بیدار کردن مردم و توجه دادن آنان به آخرت بهره می جست. 🐑🐑 در این حکایت، نبرد دو گوسفند، فرصتی برای یادآوری و داوری روز فراهم می آورد. 🌹 از سوی دیگر، رسول خدا خود یک انسان باور بود و با دیدن حوادث گوناگون، به یاد آن حادثه هول انگیر می افتاد. 🐘 از این حکایت می توان نتیجه گرفت که حیوانات نیز به گونه ای در قیامت محشور می شوند. 📚 منابع: ۱. بحارالانوار، جلد ۶۴، صفحه ۶. ۲. ضحک النبی، صفحه ۴۶. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
❤️ عشق راستین 🧕🏻آرایشگر دختر ، خدا پرست بود. روزی در حالی که سر دختر فرعون را شانه می کرد، شانه از دستش افتاد، آن را برداشت و نام خدا را بر زبان آورد. 👑 دختر فرعون گفت: آیا جز پدر من، خدای دیگری داری؟ 🧕🏻آرایشگر کفت: خدای من و خدای پدر تو و خدای آسمان ها و زمین، خدای یگانه است که شریکی ندارد. 👑 دختر برخاست و گریه کنان نزد پدر رفت. ❓فرعون گفت: چرا گریه می کنی؟ 👑 دختر گفت: آرایشگر گفته است که خدای من و خدای تو و خدای آسمان ها و زمین یکی است. 🏰 فرعون، آرایشگر را احضار کرد و گفت: 👈🏻 اگر از این گفتار بازنگری تو را هلاک می کنم! 🧕🏻 آرایشگر از توحید باز نگشت. 🐍🦂 فرعون دستور داد او را چهار میخ کردند و با میخ ها بر زمین دوختند و مار و عقرب بر سینه اش گذاشتند. 👈🏻 فرعون گفت: از دینت باز گرد! اما او نپذیرفت! 🗡️ فرعون دستور داد دختر بزرگ او را روی سینه اش سر بریدند؛ ولی او از توحید باز نگشت. 👶🏻 دختر شیر خواره ای داشت، او را نیز آوردند و روی سینه اش سر بریدند؛ اما دست از دین خود برنداشت و سپس خود آن زن با ایمان را به قتل رساندند. (۱) 📚 پی نوشت: ۱. داستان های کشف الاسرار، ص ۴۹۵. 📙 چهل موضوع / ۳۳۹ داستان کاظم سعیدپور 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🤲🏻 چرا دعا مستجاب نمی شود؟ 🌴 روزی ابراهیم ادهم در بازارهای بصره عبور می کرد مردم اطرافش را گرفته گفتند: 👥👥 ابراهیم! خداوند در قرآن مجید فرموده (ادعونی استجب لکم) مرا بخوانید جواب میدهم شما را، ما او را می خوانیم ولی دعای ما مستجاب نمی شود!! 👳🏻‍♂️☝🏻 ابراهیم گفت: علتش آن است که دلهای شما بواسطه ده چیز مرده است (دعایتان صفائی ندارد و دلها پاک و بی آلایش نیست) 👥👥 پرسیدند آن ده امر چیست؟ 👳🏻‍♂️ اول آنکه خدا را شناختید ولی حقّش را ادا ننمودید. 🔅۲- قرآن را تلاوت کردید ولی عمل به آن نکردید. 🔅۳- ادعّای محبت با پیغمبر (ص) نمودید ولی با اولادش دشمنی کردید. 🔅۴- ادّعا کردید با شیطان عداوت داریم ولی در عمل با او موافقت نمودید. 🔅۵- می گوئید به بهشت علاقمندیم امّا برای وارد شدن در بهشت کاری انجام نمی دهید. 🔅۶- گفتید از آتش جهنّم می ترسیم ولی بدنهای خود را در آن افکندید. 🔅۷- به عیب گوئی مردم مشغول شدید و از عیوب خود غافل ماندید. 🔅۸- گفتید دنیا را دوست ندارم و ادّعای بغض آنرا نمودید ولی با حرص جمعش میکنید. 🔅۹- اقرار بمرگ دارید ولی خویشتن را مهیّا برای آن نمی کنید. 🔅۱۰- مردگان را دفن نمودید امّا از آنها عبرت و پند، نگرفتید این علل ده گانه است که باعث مستجاب نشدن دعای شما می شود. 📚 داستانها و پندها، جلد ۴، محمد محمدی اشتهاردی‏. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 sapp.ir/partoweshraq
🌹 رستگاری فاسق!! 👨🏻🧔🏻 آورده اند که پیرزنی بود و دو پسر داشت: یکی فاسق و فاجر، و یکی صالح و زاهد. 🧔🏻 پسر صالحش وفات کرد. پیرزن هیچ جزع (۱) نکرد و پسر فاسق چون به در مرگ رسید، پیر زن فریاد بر آورد و زاری می کرد. 👨🏻 پسر گفت: ای مادر! جزع و فزع (۲) و گریه و زاری از برای چیست؟ ☝🏻 گفت: از برای آنکه تو بدکرداری، می ترسم که به مالک دوزخت سپارند. 👨🏻 گفت: ای مادر! این چه حکایتی است. اگر مرا به تو سپارند تو مرا به دوزخ سپاری؟ ✋🏻گفت: نه! 👨🏻 گفت: خدای من هزار بار بر من از تو مهربانتر است. امید چنان می دارم که مرا به مالک دوزخ ندهد. 🌹«فغفر الله له و فضله علی اخیه بسبعین درجة»؛ 🔅«حق تعالی وی را رحمت کرد و درجه وی را هفتاد بار چند درجه برادرش گردانید». 📚 پی نوشت: ۱. ناله و شیون. ۲. ناله و شیون 📕 داستان عارفان، کاظم مقدم 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 sapp.ir/partoweshraq
🔥 رمز سقوط ملت ها 🏴‍☠ پس از شكست خاندان بنى اميه، بنى عباس روى كار آمدند و زمام خلافت را به دست گرفتند. 🔗 در زمان منصور دوانيقى، محمد بن مروان (پسر مروان حمار - که وليعهد پدرش بود) به زندان افتاد. 👥👤 روزى به منصور گفتند: محمد بن مروان در زندان تو است، خوب است او را احضار كنى و از جريانى كه بين او و پادشاه نوبه پيش آمده، بپرسى!! 👈🏻 دستور داد احضارش كردند. 👤 منصور گفت: محمد! گفتگويى كه بين تو و پادشاه نوبه (۱) اتفاق افتاده مى خواهم از خودت بشنوم! 🏜 محمد گفت: هنگامى كه در آخر حكومتمان شكست خورديم، از اينجا فرار كرده به جريره نوبه پناهنده شديم. ⛺️⛺️⛺️ وقتى كه خبر ما به پادشاه نوبه رسيد دستور داد خيمه هاى شاهانه براى ما زدند و وسايل زندگى از هر لحاظ آماده كردند، به طورى كه مردم نوبه از ديدن آنها تعجب مى كردند. 👑 روزى پادشاه نوبه كه مردى بلند قد، كم مو و پابرهنه بود، به ديدار ما آمد و سلام كرد و بر روى زمين نشست! 👤از او پرسيدم: چرا روى فرش نمى نشينى؟ 👑 پاسخ داد: من پادشاهم و سزاوار است كسى كه خداوند مقام او را بالا برده، تواضع كند، به اين جهت روى خاك نشستم! 👑 سپس به من گفت: شما چرا با چهارپايان خود زراعت مردم را پايمال مى كنيد با اينكه فساد و تبه كارى در دين شما حرام است. مسلمان نبايد در روى زمين فساد كند. 👤 گفتم: اطرافيان ما از روى جهالت اين گونه كارها را مى كنند. 👑 گفت: چرا شراب مى خوريد خوردن شراب براى شما حرام است و نبايد مسلمان شراب بخورد. 👤 گفتم: گروهى از جوانان ما از روى نادانى مرتكب چنين كارى مى شوند!! 👑 گفت: چرا لباسهاى حرير مى پوشيد و با طلا زينت مى كنيد با اينكه اينها طبق گفته پيغمبرتان براى شما حرام است، مسلمان بايد از اينها پرهيز كند. 👤 گفتم: خدمتگزاران غير عرب ما اين كارها را مى كنند و ما نمى خواهيم بر خلاف خواسته آنها رفتار كنيم!! 👑 ديدم خيره خيره به من نگاه كرد و گفت: آرى، خدمتگزاران ما، جوانان ما چنين مى كنند، سپس از روى استهزاء سخنان مرا تكرار كرد. 👑 آنگاه گفت: محمد! چنين نيست كه تو مى گويى، بلكه حقيقت مطلب اين است كه شما ملتى بوديد وقتى به رياست رسيديد به زيردستان ستم كرديد و دستورات دينى خود را زير پا گذاشتيد به آنها عمل نكرديد. خداوند هم طعم كيفر كردار شما را چشاند، لباس عزت را از تن شما كند و جامه ذلت بر شما پوشانيد. ⏳هنوز غضب خداوند درباره شما به آخر نرسيده، دنباله دارد كه وقت آن خواهد رسيد. 🌋 ولى من مى ترسم در سرزمين ما عذاب الهى به شما نازل شود و كيفر تو دامن ما را نيز بگيرد. زودتر از اينجا كوچ كنيد و از خاك من بيرون رويد و ما نيز از كشور نوبه خارج شديم. (۱) 🌋 آرى بزرگترين رمز سقوط يك ملت فساد و تبه كارى است، بخصوص فساد فرمانروايشان. 📚 پی نوشت ها: ۱. نوبه نام منطقه‌ای است در آفریقا در امتداد رود نیل است که از جنوب، به شمال سودان و از سمت شمال به جنوب مصر محدود می‌شود. هم‌اکنون نیمی از سرزمین نوبه جزو کشور مصر و نیم دیگر جزو سودان است. منطقه نوبه از جنوب اسوان تا دنقله در سودان ادامه دارد. ۲. بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۱۸۶. 📗 داستانهاى بحارالانوار، جلد پنجم، محمود ناصرى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
⏳ عاقبت عابد بدبخت بنى اسرائيل 🤲🏻 عابد سخت كوش بنى اسرائيلى كه دويست سال از عمر خود را در عبادت گذرانده بود، از خدا تقاضا كرد تا ابليس را به او نشان دهد، ناگهان پيرى در برابر او ظاهر شد. - تو كيستى؟ - من ابليس هستم! - چرا به سراغ من نيامدى تا مرا فريب دهى؟ - بارها آمدم ولى در كمند من نيفتادى! - چرا؟ - چون عبادت تو خالصانه انجام مى گيرد و به خاطر خدا تمام لحظات عمر خود را، به عبادت مى گذرانى و فكر مى كنى كه نكند كه عزرائيل فرا رسد در حالى كه در گناه و عصيان باشى، لذا من نتوانستم تاكنون بر تو مسلط شوم و به خاطر همين اطاعت تا الان دويست سال از خدا عمر گرفتى و دويست سال ديگر نيز زنده خواهى بود. 🌪 ابليس اين را گفت و غايب گشت! 💭 عابد به فكر فرو رفت و با خود گفت حالا كه دويست سال مهلت دارم، چرا خود را از كام جويى ها و لذات دنيوى محروم كنم، صد سال را در عيش و نوش به سر مى برم و صد سال ديگر را در اطاعت و عبادت مى گذرانم، پيرو اين انديشه، دست از عبادت كشيد و به دنيا روى آورد و كم كم خطاهاى فراوانى را مرتكب گشت... 👤 ناگهان احساس كرد كه عزرائيل به سراغ وى آمد. ✋🏻 به عزرائيل گفت: من دويست سال مهلت دارم! 👤 عزرائيل گفت: آرى مهلت داشتى، ولى بر اثر دورى از عبادت و غرق شدن در لذت جويى و انجام گناهان، عمر تو كوتاه شد... 🔥 و بدين وسيله عابد بيچاره عاقبت به شر شد! 🤲🏻 اللهم اجعل عواقب امورنا خيرا 📗 عاقبت و كيفر گناهكاران، سيد جواد رضوى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌋 ديدار از جهنم در معراج‌! 🤲🏻 به مناسبت ، شب نزول رحمت و مغفرت 📿 🌹 رسول‌ خدا (ص‌) فرمودند: 🍖 در معراج‌ از جهنم‌ ديدار كردم‌ و ديدم‌ كه عده‌ اي‌ در مقابلشان‌ گوشت‌ خوب‌ و گوشت‌ مردار است‌. ولي‌ آنان‌ از مردار مي‌خوردند! ⚜ جبرئيل‌ گفت‌: «اينها حرام‌ خوار بوده‌ اند!» 🐪 عده‌ اي‌ را ديدم‌ كه لبهاي‌ آنان‌ مانند شتر بود و مأمورين‌ از پهلوي‌ آنان‌ مقراض‌ كرده‌ و در دهانشان‌ مي‌ گذاشتند! ⚜ جبرئيل‌ گفت‌: «اينها عيب‌ جو بوده‌ اند». 🔨 عده‌ اي‌ را ديدم‌ كه‌ سرشان‌ را مي‌ كوبيدند! ⚜ جبرئيل‌ گفت‌: «اينها نماز عشاء نمي‌خواندند!» 🔥 گروهي‌ را ديدم‌ كه‌ مأمورين‌، آتش‌ به دهانشان‌ گذاشته‌ و از مخرجشان‌ در مي‌ آمد! ⚜ جبرئيل‌ گفت‌: «اينها مال‌ يتيم‌ خور بوده‌ اند». 🤰🏿 عده‌اي‌ را ديدم‌ كه‌ شكمشان‌ آنقدر بزرگ‌ بود كه‌ نمي‌ توانستند برخيزند! ⚜ جبرئيل‌ گفت‌: «اينها رباخوار بوده‌ اند». 🪢 گروهي‌ از زنها را ديدم‌ كه‌ به پستانشان‌ آويزان‌ كرده‌ بودند! ⚜ جبرئيل‌ گفت‌: «اينها زناكار بوده‌ اند!» 🪡عده‌ اي‌ را ديدم‌ كه‌ با نخ‌ و سوزن‌ آتشين‌، بدنهايشان‌ را مي‌ دوختند! ⚜ جبرئيل‌گفت‌: «اينها نيز زناكار بوده‌ اند...». 💆🏿‍♀ زني‌ را ديدم‌ كه‌ به موي‌ سرش‌ آويزان‌ كرده‌ بودند! و مغز سرش‌ را مي‌ جويد! ⚜ جبرئيل‌ گفت‌: «اين‌ زن‌ موي‌ خود را از نامحرم‌ نمي‌ پوشانده‌ است‌!» 🦶🏿زني‌ را به‌ پاهايش‌ آويخته‌ بودند! ⚜ جبرئيل‌گفت‌: «اين‌ زن‌ بدون‌ اجازه‌ شوهر از خانه‌ بيرون‌ مي‌ رفته‌ است‌». 🥩 زني‌ را ديدم كه‌ گوشت‌ بدن‌ خود را مي‌ خورد! ⚜ جبرئيل‌ گفت‌: «اين‌ زن‌ بدن‌ خود را براي ديگران‌ آرايش‌ مي‌ كرده‌ است‌!» 🦂 زني‌ را ديدم‌ كه‌ پاهايش‌ را به دستهايش‌ بسته‌ بودند و‌ مار و عقرب‌ بر او مسلط‌ بودند! ⚜ جبرئيل‌ گفت‌: «اين‌ زن‌ غسلهاي‌ خود را نمي‌ كرده‌ است‌!» ✂️ زني‌ را ديدم‌ كه‌ گوشت‌ بدنش‌ را مقراض‌ مي‌ كردند! ⚜ جبرئيل‌ گفت‌: «اين‌ زن‌ خود را به‌ مردان‌ عرضه‌ مي‌ كرده‌ است‌!» 🔥شخصي‌ را ديدم‌ كه‌ صورت‌ و بدنش‌ را مي‌ سوزانيدند و روده‌ هاي‌خود را مي‌ خورد! ⚜ جبرئيل‌ گفت‌: «اين‌ شخص‌ واسطه‌ زنا بوده‌ است‌!» 🐷 شخصي‌ را ديدم‌ كه‌ سرش‌ مثل‌ خوك‌ و بدنش‌ مثل‌ الاغ‌ بود! ⚜ جبرئيل‌ گفت‌: «اين‌ شخص‌ سخن‌ چيني‌ مي‌ كرده‌ است‌». 🐶 شخصي‌ را ديدم‌ كه‌ صورتش‌ مثل‌ سگ‌ بود و آتش‌ بر او وارد مي‌ كردند! ⚜ جبرئيل‌ گفت‌: «او خواننده‌ و حسود بوده‌ است‌!» 📖 سوره ق، آیه ۳۰: 🔅«يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ؟»؛ 🔅«روزي كه‌ دوزخ‌ را گوييم‌: آيا پر شدي‌؟ و دوزخ‌ گويد: آيا بيش‌ از اين‌ هم‌ است‌؟» 📗 کتاب: از عالم بعد از مرگ چه خبر؟، محمد تقي صرفي پور 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🔥 عقوبت تجاوز به ناموس مردم 🤲🏻 به مناسبت ، شب نزول رحمت و مغفرت 📿 🌹آورده اند كه (عليه السلام) از گورستانى عبور مى كرد. 🔥 گورى را ديد كه آتش از او شعله ور مى شود. 🤲🏻 حضرت عيسى (عليه السلام ) دو ركعت نماز به جا آورد و عصا بر گور زد. گور شكافته شد. شخصى را در ميان آتش ديد. ⁉️ حضرت عيسى (عليه السلام) گفت: اى مرد چه كرده اى كه بدين عذاب سخت گرفتار شده اى؟! 🧔🏿 آن مرد گفت: يا روح الله! من مردى بودم كه به ناموس مردم تجاوز مى كردم، چون وفات كردم و مرا دفن كردند، از حضرت حق خطاب رسيد كه وى را بسوزانيد. از آن روز تا كنون مرا مى سوزانند. 🌹 حضرت عيسى (ع) نگاهى كرد، مارى سياه و عظيم الجثه در گور وى ديد، پرسيد: كه با اين مسكين چه مى كنى؟! 🐍 آن مار گفت: تا وى را دفن كردند از وى غايب نبوده ام همراه با زهرى كه اگر قطره اى از آن به رود نيل و فرات بريزد جمله آب، قاتل شود!! 🧔🏿✋🏿 شخص معذب گفت: يا روح الله! از حق تعالى درخواست كن تا بر من رحم نمايد. 🤲🏻 حضرت عيسى (ع) نيز از خداوند طلب رحمت نمود. ✨ خطاب رسيد كه: هر كه از پس زنان مردم رود ما او را عذابى كنيم كه كس ديگر را چنين عذابى نكرده باشيم، اما چون تو از ما درخواست رحمت كردى، ما او را به تو بخشيديم! 🌹عيسى به آن مرد گفت: مى خواهى كه با من باشى؟ 🧔🏿آن مرد گفت: يا روح الله! عاقبت چه چيزى است؟ 🌹حضرت عيسى فرمود: عاقبت مرگ است. 🧔🏿آن مرد گفت: نمى خواهم زيرا صد سال است كه مرده ام اما هنوز تلخى جان كندن در كام من است. (١) 📚 پی نوشت: ١- داستان عارفان، ص ۲۱۴. 📕 عاقبت و كيفر گناهكاران، سيد جواد رضوى
⚰ سگى بر روى جنازه!! 🤲🏻 به مناسبت ، شب نزول رحمت و مغفرت 📿 📗 نويسنده كتاب معاد شناسى، علامه سيد محمد حسين حسينى نقل مى‏ كند: 🎙دوستى به نام دكتر حسين احسان داشتم، زمستان ها شش ماه به كربلا مسافرت مى‏ كرد و در آنجا مطب داشت و از فقراء مزد نمى‏ گرفت، بسيار شخص باصفا و خيرانديش بود كه حدود پانزده سال قبل از دنيا رفت، او نقل مى‏ كرد، براى زيارت به كاظمين مشرف شدم در كنار شط دجله ديدم جنازه‏ اى را با ماشين آوردند و پياده كردند و بر دوش گرفتند و به طرف حرم مطهر امام كاظم (عليه السلام) و امام محمد تقى (عليه السلام) بردند، من هم كه عازم حرم بودند، به دنبال جنازه حركت كردم... 🐕‍🦺 ناگاه ديدم يك سگ سياه و وحشت انگيز بر روى جنازه نشسته است، بسيار تعجب كردم، با خود مى‏ گفتم، چرا آن سگ روى جنازه رفته، ولى متوجه نبودم كه آن سگ بدن برزخى آن جنازه است، نه سگ خارجى، از افرادى كه نزديكم بودم پرسيدم: 👈🏻 روى جنازه چيست؟ 👥👤 گفتند: چيزى نيست، همان پارچه‏ اى است كه مى‏ بينى... 🐕‍🦺 در اين هنگام دريافتم، آن سگى را كه مى‏ بينم شكلى مثالى و برزخى صاحب آن جنازه است كه تنها من مى‏ بينم ولى ديگران نمى‏ بينند، ديگر چيزى نگفتم تا جنازه را به صحن مطهر رسانيدند... 🕌🕌 هنگام ورود به صحن ديدم آن سگ از روى تابوت به پائين پريد و در گوشه‏ اى در بيرون صحن ايستاد، تا اين كه آن جنازه را طواف دادند و بيرون آوردند، ديدم دوباره آن سگ به روى تابوت پريد و بر بالاى آن جنازه رفت!! 🔥 صاحب آن جنازه يك فرد مجرم و متجاوزى بود كه صورت برزخى او به صورت سگ، مجسم شده بود، و چون مرحوم دكتر حسين احسان داراى صفاى باطن، و ذهن پاك بود، داراى شده و آن منظره را مى‏ ديد، ولى ديگران چيزى نمى‏ ديدند. (۱) 📚 پی نوشت: ۱. اقتباس از كتاب معادشناسى، ج ۲، ص ۲۱۸، و ۲۱۹. 📗 عالم برزخ در چند قدمى ما، محمد محمدى اشتهاردی 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🐷 شكل هاى گوناگون در قيامت!! 🤲🏻 به مناسبت ، شب نزول رحمت و مغفرت 📿 📖 «يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا» (۱) روايت است: 🎷 كه وقتى معاذ از معناى اين آيه و تفسيرش ـ كه روز قيامت در صور دميده مى شود و دسته دسته مى آيند ـ يعنى چه؟ 🌹 رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: اى معاذ! مطلب بزرگى را پرسيدى، پس اشك در چشم مباركش جمع شده و فرمود: 🔅«امّت من در روز قيامت ده صنف مى شوند. البته خداوند اين ده صنف را از جمله مسلمين جدا مى كند و صورتشان را تغيير مى دهد. 🔅عده اى به شكل ميمون، و بعضى به صورت خوك، و پاره اى دست و پا بريده، برخى كور و گروهى گنگ و كرند، و طايفه اى وارد محشر مى شوند در حالى كه زبانشان را مى جوند و چرك از دهان آنها بيرون مى آيد. و اهل محشر از بوى گند آنها در زحمت اند و عده اى وارونه و سرنگون وارد محشر مى شوند. و به همان حال آنها را به جهنّم مى برند. و عده اى به شاخه اى از آتش آويخته شده اند، و دسته اى بوى گند آنها از مردار بيشتر است و دسته ديگر جبّه هايى كه از قطران است بر آنها پوشانيده و چسبيده به پوست هاى شان باشد!!» ✋🏻 معاذ پرسيد: اين ها چه كسانى هستند؟ 🌹حضرت فرمود: 🐒 «آن كسى كه به صورت ميمون وارد محشر مى شود، نمّام است (سخن چين) و آن كسى است كه: ميان دو نفر را به هم بزند و سخن هر يك را درباره ديگرى گفته، براى اش خبر ببرد. 🐷 آن كه به شكل خوك مى آيد خورنده حرام است، كسى كه مثلا در كسب اش كم فروشى يا گران فروش كرده و مال مردم را خورده باشد. 🤸🏻‍♂ و آن كه سرنگون است كسى است كه رباخوارى كرده است. 👅 آن كس كه زبان اش را مى جود و چرك از دهان اش بيرون مى آيد عالم بى عمل مى باشد. 🦵🏼آن كه دست و پا بريده وارد محشر مى شود، آزار رساننده به همسايه است. 🧑🏻‍🦯 آن كس كه كور وارد محشر مى شود، حاكم جور و ظلم كننده و ناحقّ است. 🌹و آن حضرت فرمود: «آن كسانى كه گنگ و كر هستند، افراد خودپسندند. و آن را كه به شاخه اى از آتش مى بندند كسانى هستند كه در دنيا نزد سلاطين غمّازى و سعايت مى كردند و اسباب زحمت مردم و آزار رساندن به آنها را فراهم مى كردند. 🔅و آنهايى كه از مردار گندترند كسانى هستند، كه از شهوات و لذّت هاى حرام برخوردار بودند. و حق واجب الهى را كه مال آنها بود نمى دادند. آنهايى كه جبّه هاى آتشين بر آنها پوشانده شده، متكبّران مى باشند. 🔅و در حديث ديگر روايت است: آن كسانى كه دو ميخ از آتش در چشم آنها است كسانى هستند كه چشم خود را از حرام پر مى كردند (چشم چرانى مى كردند)». 🌹و هم چنين حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد: 🔅«مردم در قيامت سه جور محشور مى شوند، بعضى سوار و بعضى پياده و بعضى بر صورت ها حركت مى كنند». 👥👤 سؤال كردند يا رسول اللّه چگونه با سر مى توان حركت كرد؟ 🌹فرمود: «همان خدايى كه آنها را در دنيا بر پاهايشان حركت مى داد قادر است كه با سرهايشان حركت دهد». 📚 پی نوشت: ۱. طبرسى، فصل بن حسن، تفسير مجمع البيان، ذيل آيه ۱۸ سوره نبأ. 📗 از ازل تا قيامت، محمّد جواد مصطفوى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq