eitaa logo
پرتو اشراق
742 دنبال‌کننده
24.7هزار عکس
13.1هزار ویدیو
56 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 سیره خواندنی پیامبر اسلام در برخورد با محیط زیست 🌍 پیامبر خدا ـ صلی اللّه علیه وآله - عمران و آبادانی زمین را، تنها به عنوان بر آورنده نیازهای مادی و معنوی خود نمی‌دانست، بلکه به دلیل فرمان خداوند متعال، آن حضرت همواره در پی آن بود که شهرها و روستاهای در قلمرو حکومت اسلامی، سرسبز و خرم باشد. از این رو، همان طور که نقل شد از هر گونه قطع درختان و کندن گیاهان نهی می‌کرد. 🐑 پیامبر خدا (ص) مدتی چوپانی کرد، در این مدت همواره کوشید به حقوق دیگران تجاوز نکند و با گوسفندان مهربان باشد. 🌳 ایشان با دست خود می‌کاشت و کشاورزی می‌کرد. 📚 در روایتی در این باره آمده است: 🔅«همه پیامبران خدا جز ادریس (که خیاط بود) کشاورز بوده‌اند». [۱] 📚 در روایت دیگری، از امام صادق ـ علیه السلام ـ چنین نقل کرده‌اند: 🔅«زراعت گرانبهاترین گوهر نایاب است». [۲] 🌱 بر پایه گروهی از روایات آن حضرت به طور مستقیم در شرکت می‌جست. از امام صادق (ع) در این باره چنین کرده‌اند: 🌴 «امیرالمؤمنان، علی ـ علیه السلام ـ بیل می‌زد و زمین را آماده می‌ساخت و (ص) با آب دهان، دانه‌ها و هسته‌ها را مرطوب می‌ساخت و در زمین می‌کاشت» .[۳] 🍎🍊 آن حضرت تماشای گیاهان سبز و خرم را بسیار دوست می‌داشت و از نگاه به سیب سرخ و ترنج سرسبز و خرم (به دلیل زیبایی آن‌ها) شگفت زده می‌شد. 🌴 حضرت را بسیار دوست می‌داشت، همواره از آن بهره می‌برد. از امام علی بن الحسین(ع) نقل شده است که همواره دوست داشت انسان خرمایی (خرما دوست) را ببیند، و این بدین سبب بود که پیامبر، خرما را دوست می‌داشت. 🌾 روایات به روشنی نشان می‌دهد که آن حضرت در میدان عمل به اهمیت خاصی می‌داد و خود و نزدیک‌ترین یارانش عملا مردمان را به آن تشویق می‌کردند و این روش و سیره در توجه دادن مردم به کشاورزی اهمیت بسیار داشت.پیامبر خدا(ص) به درستی معتقد بود که انسان‌ها محور اصلی توسعه و شکوفایی جامعه اسلامی و سرسبزی و رونق کشاورزی هستند و بهترین، کوتاهترین و هموارترین راه برای شکوفایی کشاورزی و و سرسبزی جامعه اسلامی آن است که مردم از روی اعتقاد در این مسیر گام نهند و در پرتو تغییرات گسترده در اندیشه و باورهای مردم است که می‌توان به این هدف دست یافت. سخنان آن حضرت درباره اهمیت کشاورزی، درختکاری و دامداری سبب شد که بینش، اندیشه و باورهای مردم به طور گسترده در این‌باره زیر و رو شود، آنان به اهمیت کشاورزی، درختکاری، سرسبزی و خرمی جامعه اسلامی و اصولاً ارزش بسیار درختان و فواید و آثار مادی و معنوی آنها به طور عمیق پی‌بردند و در نتیجه در پی سرسبزی، خرمی و رونق کشاورزی جامعه اسلامی برآمدند. 🏞️ از مطالب بالا این نکته فهمیده می‌شود که رفتار و سیره پیامبر با طبیعت و آن چیزی که در است برخوردی با ملاطفت و مهربانی بوده و به طبیعت همانند موجودی زنده می‌نگریسته است. ایشان برای طبیعت حق و حقوقی وضع کرده‌اند که این رفتار برای برون رفت از چالش‌های زیست محیطی راه کارهای بسیار گره گشایی است. 📚 پی نوشت ها: ۱. تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۳۸۵. ۲. وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۵۴. ۳. همان، ص ۳۷. 📕 کتاب اخلاق زیست محیطی پیامبر (ص)، تقی متقی 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌹 فضائل امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) 🌴 انس بن مالك گفت: من و ابوذر، سلمان، زید بن ارقم خدمت پیامبر(صلی الله علیه وآله) بودیم كه ناگاه حسن و حسین (علیهم السلام) بر آن حضرت وارد شدند (صلی الله علیه وآله) آن دو را بوسید. 👣 سپس حركت كرد و خودش را به روی آن دو افكند و دست‌هایشان را بوسید و بعد برگشت به جای خود و با ما نشست!! 👥👥 ما به او گفتیم: ای اباذر! تو پیرمردی از اصحاب و یاران رسول خدا (صلی الله علیه وآله) برای دو تا بچه از بنی هاشم بلند می شوی و دست آن دو را می بوسی؟! ✋🏻 ابوذر گفت: «آری! اگر آنچه را كه من از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) درباره این دو فرزند شنیدم شما هم می‌شنیدید همین كار مرا انجام می دادید بلكه بیشتر از آنچه من انجام دادم شما انجام می دادید!!» ❓گفتم: ای اباذر آنچه شنیده ای چیست؟ ☝🏻گفت: شنیدم آن حضرت به علیه‌ السلام می فرمود: 🔅«ای علی! به خدا سوگند! اگر مردی نماز بگزارد و روزه بگیرد تا مانند مشك خشكیده شود نماز و روزه اش فائده ای ندارد مگر به دوستی شما. ای علی! هر كس متوسل به خدا شود به واسطه دوستی شما، بر خدا سزاوار است كه او را نا امید برنگرداند. 🔅یا علی! هر كس شما را دوست دارد و چنگ به دامن شما بزند به دستگیره محكمی چنگ زده». 👣 بعد ابوذر ایستاد و سپس بیرون رفت. 👥👥 ما نزد رسول خدا (صلی الله علیه وآله) رفتیم و عرض كردیم: ابوذر از زبان شما چنین و چنان می گوید!! 🌹 رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: 🔅«ابوذر راست گفته است! آسمان بر مردی سایه نیافكنده و زمین مردی بر روی خود حمل نكرده كه راست گوتر از ابوذر باشد». 🌹 سپس پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: 🔅«خدا من و اهل بیت مرا هفت هزار سال پیش از خلقت آدم از یك نور آفرید و بعد از آن ما را به پشت آدم انتقال داد و از آن جا به سوی پشت های پاك و پاكیزه و رَحِم های طيّب و طاهر». ❓عرض كردیم: ای رسول خدا ! شما در آن زمان كجا و به چه شكلی بودید؟ 🌹«فرمود: ما در زیر عرش خداوند و در نمادهائی از نور بودیم كه خدای را تسبیح و تقدیس و تمجید می كردیم». 📚 منابع: ۱- غاية المرام، ج ۱، ص ۴۵ ۲- ارشاد القلوب، ج ۲، ص ۴۱۵ ۳- كفاية الأثر، ص ۷۰. ۴- بحارالأنوار، ج ۳۶، ص ۳۰۱. 🌷 سفره دارِ همه یِ عالمِ اِمکان حسن است 🌷 جان حسینِ بنِ علی باشد و جانان حسن است 🖋️ حسین ایمانی 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌺 فرمان الهى، بر خلقتى مبارك 🌴 روزى (صلی الله علیه وآله و سلم) در «ابطح» نشسته بود، جبرئيل نازل شد و عرض كرد: ⚜ «خداوند بزرگ، بر تو سلام فرستاده و مى‏ فرمايد: 🔅چهل شبانه روز از (سلام الله علیها) كناره گيرى كن و به عبادت و تهجّد مشغول باش». 🤲🏻 پيغمبر اكرم بر طبق دستور خداوند حكيم، چهل روز به خانه خديجه (سلام الله علیها) نرفت. و در آن مدت، شبها به نماز و عبادت مى‏پرداخت و روزها روزه دار بود. 💖 توسط عمّار براى خديجه پيغام فرستاد «كه اى بانوى عزيز، كناره‏ گيرى من از تو بدان جهت نيست كه كدورتى داشته باشم، تو همچنان عزيز و گرامى هستى. بلكه در اين كار از دستور پروردگار جهان اطاعت مى كنم، و خدا به مصالح آگاهتر است. اى خديجه (سلام الله علیها)، تو بانوى بزرگوار هستى كه خداوند، در هر روز چندين مرتبه به وجود تو بر فرشتگان خويش مباهات مى‏ كند. شبها درب خانه را ببند و در بستر استراحت كن و منتظر دستور پروردگار عالم باش. من در اين مدت در خانه فاطمه دختر اسد خواهم ماند». 🌴 خديجه (سلام الله علیها) بر طبق دستور رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رفتار كرد و در آن مدت از مفارقت همسر محبوب خويش و اندوه تنهايى مى‏ گريست. 🗓 چون چهل روز بدين منوال سپرى شد، فرشته خدا فرود آمد. غذائى از بهشت آورد و عرض كرد: 🍎 «امشب از اين غذاهاى بهشتى تناول كن». 🌹رسول خدا(صلی الله علیه وآله) با آن غذاهاى روحانى و بهشتى افطار كرد. ⚜ هنگامي كه برخاست تا آماده نماز و عبادت شود، جبرئيل نازل شد و عرض كرد: 🔅«اى رسول گرامى خدا (صلی الله علیه و آله)، امشب از نماز مستحبى بگذر و به سوى خانه خديجه (سلام الله علیها) حركت كن زيرا خدا اراده نموده كه از صلب تو فرزند پاكيزه‏ اى بيافريند». 👣 پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) با شتاب رهسپار خانه‏‌ى خديجه (سلام الله علیها) شد. 🌌 خديجه (سلام الله علیها) مى‏ گويد: در آن شب طبق معمول، درب خانه را بسته و در بستر استراحت می­ نمودم. ناگهان صداى كوبيدن در بلند شد. ❓گفتم: كيست؟ كه جز محمد (صلی الله علیه و آله) كسى سزاوار نيست درب اين خانه را بكوبد. 🌹آهنگ دلنشين پيغمبر (صلی الله علیه و آله) به گوشم رسيد كه فرمود: «باز كن، محمد (صلی الله علیه و آله) هستم». 👣 شتابان در را باز كردم. با روى گشاده وارد خانه شد. طولى نكشيد كه نور فاطمه (سلام الله علیها) از صلب پدر به رحم مادر وارد شد. 📗 دانستنی های فاطمی، علی غزالي اصفهاني 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
💖 اجر‌ بوسیدن پدر و مادر 📗 مرحوم علامه سید محسن امین عاملی در کتاب کشف الارتیاب، ص ۳۵۰ در رد افکار وهابیون از کتابهای اهل تسنن نقل کرده است که: 🌴 مردی (عرب) نزد (صلی الله علیه وآله) آمد و عرض کرد: ✋🏻 قسم خورده ام درب بهشت و «پیشانی حورالعین» را ببوسم!! 🌹 پیامبر در پاسخش فرمود: 🔅«نزد مادرت برو و پای او را ببوس و نزد پدر نیز روان شو و پیشانیش را ببوس (که این به مثابه بوسیدن درب بهشت است). 👳🏻‍♂✋🏻 مردعرب گفت: پدر و مادرم زنده نیستند!! 🌹 حضرت فرمودند: «قبر آن دو را ببوس» ❓مرد عرب گفت: اگر قبر آنان را ندانم چه کنم؟ ☝️🏻فرمود: «دو خط (بر روی زمین) ترسیم کن، یکی را به عنوان قبر و دیگری را به عنوان قبر پدر و آن دو خط را (به یاد پدر و مادر) بوسه زن». 💕 از این داستان اولا جایگاه و مقام پدر و مادر مشخص می شود. ❌ و ثانیاً معلوم می شود بوسیدن قبور نزد خود اهل تسنن مجوز شرعی دارد و تهمت وهابیون که میگویند بوسیدن قبور ائمه شرک است باطل می باشد. 🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷 🌹 پیامبر اکرم (صلے الله علیه و آله) فرمود: 🔅«کسی که پای مادرش را ببوسد؛ مثل این است که آستانه کعبه را بوسیده است». 📚‍ گنجینه جواهر 🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷 🌹و نیز فرمود: «هر کس پیشانی مادر خود را ببوسد، از آتش جهنم محفوظ خواهد ماند». 📗 نهج الفصاحة 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🔥 خداوند متعال کسانی که تو را عریان می‌کنند لعنت کند... 🌹 و مصیبت خوانیِ جانسوز رسول خدا (صلی الله علیه وآله) برای حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) و تمجید و مدحِ عزاداران امام حسین (علیه السلام) 📚 مسمع بن عبدالملك از ابى عبداللّه (عليه السّلام) نقل كرده كه آن جناب فرمودند: 💞 حضرت (عليه السّلام) را مادر گراميشان در آغوش گرفته بودند، (صلّى اللّه عليه و آله) او را گرفته و فرمودند: ▪️«خداوند متعال كُشندگان تو را لعنت كند، حق تعالى كسانى كه لباس از تن تو بيرون مى‌آورند را لعنت نمايد، خداوند بكُشد آنان را كه يكديگر را بر عليه تو كمك مى‌كنند، و بين من و آنان حكم بنمايد». 🌷فاطمه (سلام اللّه عليها) عرض كردند: اى پدر چه مى فرمائيد؟ 🌹حضرت فرمودند: ▪️«دخترم مصيبت هائى كه بعد از من و تو به او مى‌رسد و اذيّت‌ها و ظلم‌ها و مكرها و تعدّى هائى كه متوجهش مى‌گردد را به ياد آوردم، او در آن روز در ميان جمعى مردان كه جملگى همچون ستارگان درخشانند بوده و همگى به طرف مرگ و كُشتن حركت مى‌كنند، گويا اكنون لشكرگاه آنها را ديده و به جايگاه و محلّ دفن ايشان مى‌نگرم». 🌷حضرت فاطمه (سلام اللّه عليها) عرض كردند: اى پدر جايى را كه توصيف مى‌فرمائيد كجا است؟ 🌹 حضرت فرمودند: ▪️«مكانى است كه به آن مى گويند و آن زمين براى ما و امّت موجب اندوه و بلاء است، بدترين افراد امّت من بر ايشان خروج مى نمايند، اگر تمام اهل آسمان‌ها و زمين شفيع يك نفر از اين گروه شرور باشند شفاعتشان پذيرفته نشود و بطور قطع تمام آنها در جهنم جاويد خواهند بود». 🌷 حضرت صدیقه (سلام اللّه عليها) عرض كردند: پدر، اين طفل كشته خواهد شد؟! 🌹حضرت فرمودند: ▪️«بله، دخترم، پيش از او كسى اينطور كشته نشده كه آسمان‌ها و زمين و فرشتگان و حيوانات وحشى و ماهى هاى دريا و كوهها برايش گريه كنند. اگر اين موجودات مأذون بودند پس از شهادت اين طفل، هيچ موجودی روى زمين باقى نمى‌ماند؛ و گروهى از دوستان ما خواهند آمد كه در روى زمين كسى از آنها اعلم به خداوند نبوده و كوشاتر در اقامه حقّ ما از آنها نمى‌توان يافت و روى زمين احدى غير از ايشان نيست كه مورد التفات و توجه باشد، ايشان چراغ هاى فروزانى بوده كه در ظلمات جور و ستم مى‌درخشند ايشان شفعاء ديگران بوده و در فرداى قيامت بر حوض من وارد خواهند شد، هنگامى كه بر من وارد شوند به وسيله سيما و چهره مى شناسمشان و اهل هر دينى پيشوايان خود را طلب نموده و ايشان ما را طالب بوده و غير ما را طلب نمى‌كنند، ايشان باعث قوام و استوار بودن زمين مى‌باشند، به بركت آنها باران بر زمين مى‌بارد». 📕 کتاب پرتوی از عظمت امام حسین(ع) اثر آیت الله صافی گلپایگانی 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🏴 از سیاه ترین پنجشنبه تاریخ چه می دانید؟ 📜 وصیت نانوشته (حدیث ) 🗓 اینجا مدینه است پنجشنبه ۲۴ صفر سال ۱۱ هجری قمری، ۷ خرداد ۱۱ هجری شمسی، ۲۳ می سال ۶۳۲ میلادی 🥀 بیماری پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) شدت یافته است آن چنان که حضرت از بیماری شِکوه می‌کنند؛ رسول خدا بار دیگر به حرکت سپاه تأکید می‌کنند، اما لحظاتی بعد می‌بینند که و و طلحه به همراه تعدادی از اصحاب که باید هم اکنون در سپاه باشند، در خانه ایشان جمع شده اند! 🥀 رسول خدا با عتاب می‌فرمایند: «چرا همراه با سپاه حرکت نمی‌کنید؟» 🔥 ابوبکر می‌گوید: من آنجا بودم و برای تجدید دیدار شما آنجا را ترک کردم!!! 🔥 عمر عذر می‌آورد: دوست نداشتم خبر شما را از دیگران بشنوم!! 🥀 پیامبر متأثر می‌شوند و چند بار می‌فرمایند: «سپاه اسامه را حرکت دهید؛ سپاه اسامه را حرکت دهید!» 👥👤 گویا تنها ابوبکر به همراه چند نفر خانه پیامبر را ترک می‌کنند؛ و به نظر نمی‌آید مقصد آنان سپاه اسامه در جُرف باشد؛ و با وجود تأکید پیامبر اکثر آنان که باید به سپاه می‌پیوستند، هم چنان نشسته اند و خود را نگران نشان می‌دهند! 🛌 با توجه به آن که حال عمومی امروز - پنج شنبه - بدتر از قبل شده است، آنان می خواهند مطمئن شوند که در نبود پیامبر، حکومت به دست کسی دیگر - یعنی شخص امیرمؤمنان - نخواهد افتاد؛ آری! آنان انتظار وفات رسول خدا را می‌کشند...! 🥀 پیامبر خدا که چنین می‌بینند، سر از بستر بیماری بر می‌دارند و می‌فرمایند: ▪️«دوات و كَتِفی (۱) بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که با تمسک به آن هیچ گاه پس از من گمراه نشوید». 🪶📜 عده ای بر می‌خیزند تا وسایل نوشتن بیاورند اما عمر مانع آنها می‌شود و می‌گوید: 👈🏻 چیزی نیاورید که بیماری بر این مرد غلبه کرده و هذیان می‌گوید، نزد شما قرآن است و کتاب خدا ما را کافی است!! 🗣 برخی بر سخن رسول خدا تأکید می‌کنند و عده‌ای به طرفداری از عمر می‌پردازند؛ در منزل پیامبر سر و صدا بالا می‌گیرد، طرفداران عمر با فریاد و سر و صدا مانع از اجرای دستور می‌شوند. 🛌 رسول خدا ناراحت می‌شوند و می‌فرمایند: «از کنار من برخیزید که خانه انبیاء جای قیل و قال نیست». 👥👥 عده ای می گویند: وسایل نوشتن را نیاوریم؟ 🥀 پیامبر خدا می‌فرمایند: «بعد از این سخنان چیزی نخواهم نوشت؛ تنها وصیت میکنم که با اهل بیت من خوشرفتاری کنید». 👥👥 حاضران که مطمئن می شوند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) خویش را نمی‌نویسند، خانهٔ رسول خدا را ترک می کنند؛ از این پس همگان در می یابند که حکومت به آسانی به امیرمؤمنان (علیه السلام) نخواهد رسید! 👥👤 عباس عموی پیامبر پسرش فضل که همراه با امیرالمؤمنین و دیگر اهل بیت علیهم السلام همچنان در خانهٔ رسول خدا نشسته اند، نگران آینده می‌شوند؛ آنان میدانند که خلیفه واقعی رسول خدا جز امیرمؤمنان نیست، اما از سوی دیگر تلاش بی وقفه توطئه گران و اهل صحیفه ملعونه را می‌بینند، از همین روی عباس از پیامبر می‌پرسد: ✋🏻 ای رسول خدا، اگر امر خلافت به ما می رسد، ما را بشارت دهيد و اگر در این راه شکست می‌خوریم، ما را آگاه ساز. 🥀 پیامبر رو به امیرمؤمنان می‌کنند و آگاهانه می‌فرمایند: «شما پس از من مورد ظلم واقع می‌شوید». 🌄 در انتهای همین روز، پس از آنکه خانهٔ پیامبر خلوت می‌شود رسول خدا به می‌فرمایند که هدف از نگارش آن نامه چیزی جز تأکید بر ثقلین و توصیهٔ خلیفهٔ بر حق الهی - امیرمؤمنان علیه السلام - و گواهی گرفتن از حاضران نبوده است. (۲) 👳🏼‍♂ عبدالله بن عباس - فرزند دیگر عباس عموی پیامبر - که ماجرای فوق را نقل می‌کند، با بردن اسم گریان می‌شود و می گوید: 💧«روز پنجشنبه؟ و چه روزی بود روز پنجشنبه؟ 🏴 او ادامه می دهد: مصیبت و همهٔ مصیبت آن بود که مانع نگارش وصیت توسط پیامبر شدند». (۳) 🔥 جالب آنکه عمر بن خطاب - سال ها بعد، در زمانی که خلافت کاملاً تثبیت شده بود - به روشنی، علت سخن خویش را - به عبدالله بن عباس - می‌گوید: 🔥پیامبر در بیماری خویش می‌خواست به نام علی تصریح کند، اما من به جهت محبت و حفظ اسلام، از نوشتن آن وصیت، جلوگیری کردم!!» (۴) ⛺️ سپاه اسامه، هم چنان در یک فرسخی مدینه، بر جای خویش استوار است! 📚 پی نوشت ها: 1⃣ در عربستان آن زمان نوشته‌ها را بر روی استخوان کتف شتر، پوستهٔ درخت نخل، سنگ صاف و پوست حیوانات می‌نوشتند: مجمع البحرین ۱۱۰/۵. (*) لقبی برگرفته از خطابه‌ی غدیر پیشنهاد سرچ: صحیفه ملعونه 2⃣ کتاب سلیم بن قیس ۶۵۸/۲ 3⃣ صحیح بخاری ۳۱،۶۵،۶۶/۴ و ۱۳۷/۵ 4⃣ شرح نهج ابن ابی الحدید ۲۰/۱۲ 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
👥👥 صدای ناله‌اش، جمعیت را به گریه انداخته بود. 🌴 تا همین جمعه‌ی قبل، پیامبر برای خطبه خواندن به او تكیه می‌داد. 👌🏻حالا اما برای منبر ساخته بودند. 🌴 ستون چوبی مسجد مدینه، طاقت دوری حجت خدا را نداشت. ⏳صدای ناله‌اش هر لحظه بیشتر می‌شد! 👣 (صلی الله علیه و آله) از منبر جدید پایین آمد؛ 🌴 سراغ تكیه‌گاه قدیمی‌اش رفت؛ در آغوشش گرفت؛ نوازشش کرد؛ ستون حنّانه آرام شد. 👣 پیامبر به منبر جدید برگشت. 🌹 رو به مردم فرمود: 🔅حتی این چوب خشک هم دلش برای من پر می‌کشد؛ 🔅حتی این ستون هم از دوری پیامبرش غصه‌دار می‌شود؛ 🔅ولی انگار برای بعضی از شما، دوری و نزدیكی من فرقی ندارد! 🔅اگر این ستون را در آغوش نمی‌گرفتم، تا قیام قیامت ناله می‌كرد! 📚 بحارالأنوار ج‏ ۱۷، ص ۳۲۶ 📚 تفسیرالعسکری (علیه السلام) ص ۱۸۸. 💓 دلتنگِ شدن از نشانه‌های ایمان است... 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
❓چگونه پيامبر (صلى الله عليه وآله) ترور شد؟ 🗓 شناخت زمان كشته شدن پيامبر (صلى الله عليه وآله) براى آگاهى از حقيقت حوادث و پيامدهاى آنها بسيار مهم است. 🏳 هنگامى كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) دستور تشکیل لشگر اسامه را صادر كرد تا به شام حمله کند - در تاريخ سه روز باقيمانده از - و زمان معينى را براى بستن پرچم جنگ تعيين فرمود و افراد شركت كننده در آن را كه سرشناسان قريش در بين آنها بودند مشخص كرد او را مسموم كردند. 🍶 شواهد و دلايلى وجود دارد كه دلالت مى كند حاضرين در منزل (صلى الله عليه وآله) در هنگام بى حسّى آن حضرت به وى دارو خورانده اند زيرا مى گويد: 🍶 ما به رسول خدا (صلى الله عليه وآله) هنگام بيمارى اش دارو خورانديم و او شروع كرد به اشاره كردن به ما كه به من دارو نخورانيد. (۱) ☝️🏻و روايت ديگرى از طريق عايشه نيز تصريح دارد كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) ايشانرا با اشاره منع مى فرمود كه دارو به او نخورانند. (۲) 🍶 يعنى رسول خدا (صلى الله عليه وآله) آنها را از خوراندن مايعى با كلام خود منع فرمود و چون عليرغم خواسته او آنرا به وى خوراندند دوباره نهى خود را با اشاره (دست) تكرار كرد زيرا توانايى سخن گفتن نداشت با اينهمه ممانعت او سودى نبخشيد. 📚 ظاهر روايتِ خوراندن دارو به رسول خدا (صلى الله عليه وآله) و نهى او از آن كار با اشاره، اينست كه آنها آنرا توسّط چند نفر و به هنگام خواب و بى حسّى به او خورانده اند و چون رسول خدا (صلى الله عليه وآله) در اثناء اينكار بيدار شده ـ دارو را به او خورانده بودند ـ و او نمى توانسته جلوى آنها را بگيرد لذا به اشاره اكتفا فرموده است، همانطور كه در روايت ذكر شد. 👥👤 پيامبر (صلى الله عليه وآله) از خوراندن دارو منع فرموده بود و اينرا حاضرين شنيده بودند به همين جهت از دادن دارو در هنگام بيدارى او خوددارى كرده و منتظر خوابيدنش شده بودند! 🍶 سپس هنگامى كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) خوابيد آنچه را مى خواستند عليرغم خواسته او در خواب به وى خوراندند، زيرا آمده است: هنگامى كه بيدار شد. (۳) 📚 و آمده است: به او خوراندند در حاليكه بيهوش بود و چون بهوش آمد فرمود:... (۴) ❓آيا رسول خدا (صلى الله عليه وآله) و خاتم الأنبياء فايده دارو را نمى دانست و آنها مى دانستند؟ ❓و آيا پيامبر (صلى الله عليه وآله) مصلحت خود را تشخيص نمى داد و آنها تشخيص مى دادند؟ ⛰ البتّه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مصلحت خود و امّت خود را از ديگران بهتر درك مى فرمايد و آگاهى او به فوايد داروها بيش از همه است امّا آنحضرت مى دانست كه اين گروه قصد كشتن او را دارند و خاطرات حمله ايشان در گردنه تبوك (۵) و غيره هرگاه كه مى خواست پيش چشمش حاضر بود. ⁉️آيا مى شود باور داشت كه آنها در سال نهم هجرى طرح ترور او را به آن دقّت ريخته و اجرا كنند و امروز در آغاز سال يازدهم هجرى طول عمر او را بخواهند؟! اين در حالى است كه در همين روزهاى آخر درباره خاتم پيامبران مى گويند: او هذيان مى گويد. (۶) 🍶 آنچه به ذهن سالم نزديكتر مى نمايد آنست كه گروه منافقين گردنه تبوك مى خواسته با خوراندن داروىِ سمّىِ مُهلكى به حيات رسول خدا (صلى الله عليه وآله) پايان دهد تا بتواند نقشه هاى خود را جهت رسيدن به كرسى رياست عملى سازد. 📚 پی نوشت ها: ۱ - صحيح البخارى، ج ۷، ص ۱۷ و ج ۸، ص ۴۰ و صحيح مسلم، ج ۴، ص ۷۳۳ و السيرة النّبوية، ابن كثير دمشقى، ج ۴، ص ۴۴۹ و مسند احمد بن حنبل، ج ۶، ص ۵۳. ۲ - السيرة النّبوية، ابن كثير دمشقى، ج ۴، ص ۴۴۹ و مسند احمدبن حنبل، ج ۶، ص ۵۳ و سنن مسلم، ج ۷، ص ۲۴ و ۱۹۸. ۳- تاريخ الطبرى، ج ۲، ص ۴۳۸ و الطّب النّبوى، ابن قيم جوزيه، ج ۱ ص ۶۶. ۴- الطّب النّبوى، ابن قيم، ج ۱، ص ۶۶. ۵ - المحلّى، ابن حزم اندلسى، ج ۱۱، ص ۲۲۵. ۶ - صحيح البخارى، باب قول المريض قوموا عنّى، ج ۷، ص ۹، و صحيح مسلم، آخر كتاب الوصية، ج ۵، ص ۷۵. 📗 داستان زندگى پيامبر (صلى الله عليه وآله)، نجاح الطائى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
⚜ تو رسول خدائى و من جبرئيل ⛰ نوشته اند رسول خدا (صلى الله عليه و آله) هر چه به ۴۰ سالگى نزديك مى شد به تنهائى و خلوت با خود بيشتر علاقه مند مى گرديد و بدين منظور سالى چند بار به غار حراء مى رفت و در آن مكان خلوت به عبادت مشغول مى شد و روزها روزه مى گرفت و به اعتكاف مى گذرانيد و بدين ترتيب صفاى روحى بيشترى پيدا كرده بود و آمادگى زيادترى براى گرفتن وحى الهى و مبارزه با شرك و بت پرستى و اعمال زشت ديگر آن زمان پيدا مى كرد و... 🌔 طبق روايات صحيح بيست و هفت روز از ماه رجب گذشته بود و رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در غار حراء به عبادت مشغول بود، در آن روز كه به گفته جمعى روز دوشنبه بود حضرت خوابيده بود و اتفاقاً مولا على (عليه السلام) و برادرش جعفر طيار نيز براى ديدن محمد (صلى الله عليه و آله) و يا به منظور شركت در اعتكاف آن حضرت به غار آمده بودند و دو طرف آن حضرت خوابيده بودند. ⚜⚜ رسول خدا (صلى الله عليه و آله) دو فرشته را در خواب ديد كه وارد غار شدند و يكى در بالاى سر آن حضرت نشست و ديگرى در پائين پاى او، آنكه بالاى سر نشست نامش جبرئيل بود و آنكه پائين پاى حضرت نشست نامش ميكائيل بود. ⚜ ميكائيل رو به جبرئيل كرد و گفت: به سوى كدام يك از اينها فرستاده شده ايم؟ ⚜ جبرئيل فرمود: به سوى آنكه در وسط خوابيده! 🌹در اين لحظه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مضطربانه از خواب بيدار شد و آنچه در خواب ديده بود در بيدارى هم دو فرشته را مشاهده فرمود، پيش از اين حضرت بارها فرشتگان را در خواب ديده بود و در بيدارى نيز صداى آنها را مى شنيد كه با او سخن مى گفتند، و بلكه خداوند از دوران كودكى فرشتگانى را براى حفاظت او در خلوت و جلوت مأمور كرده بود كه با او بودند، ولى اين نخستين بار بود كه آشكارا فرشته الهى را پيش ‍ روى خود مى ديد. 📜 در اين وقت جبرئيل كاغذى از ديبابه دست او داد و گفت: «اقرء»... بخوان... 🌹حضرت فرمود: چه بخوانم! من كه نمى توانم بخوانم! ⚜ براى بار دوم و سوم اين سخنان تكرار شد، و براى بار چهارم جبرئيل فرمود: 🔅بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🔅اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴿۱﴾ 🔅خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿۲﴾ 🔅اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴿۳﴾ 🔅الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿۴﴾ 🔅عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ ﴿۵﴾ ⚜ جبرئيل خواست از جا برخيزد و برود، حضرت محمد (صلى الله عليه و آله) جامه اش را گرفت و فرمود: ❓نامت چيست؟ ⚜ فرمود جبرئيل هستم ملك وحى! ❤️ جبرئيل (عليه السلام) رفت و رسول خدا (صلى الله عليه و آله) برخاست و اين آياتى كه شنيده بود تكرار كرد... ديد كه در دلش نقش بسته و ديگر از هيجانى كه به وى دست داده بود نتوانست در غار بماند از آنجا بيرون آمد و به سوى مكه راه افتاد. 🌴 در روايات آمده كه به هر سنگ و درختى كه مى رسيد و از آن عبور مى كرد با زبان فصيح به او سلام كرده و تهنيت مى گفتند. ⛰ نيز نقل شده كه حضرت فرمود: وسط كوه كه رسيدم آوازى از بالاى سرم شنيدم كه مى گفت: ⚜ «اى محمد تو پيامبر (صلى الله عليه و آله) خدائى و من جبرئيل». 🌄 چون سرم را بلند كردم جبرئيل را در صورت مردى ديدم كه در طرف افق ايستاده و مى گويد: ⚜ «اى محمد تو رسول خدائى و من جبرئيل». (۱) 🔅احمد ز حرا رفت برون همچون ماه 🔅با حكم پيمبرى به فرمان اله 🔅بر عارض او هر كه نظر كرد بگفت؛ 🔅«لا حول و لا قوه الا بالله» 📚 پی نوشت: ۱- زندگانى حضرت محمد (صلى الله عليه و آله) خاتم النبين، ج ۱، ص ۱۲۶. 📗 قصص الرسول يا داستانهايى از رسول خدا (ص)، (جلد اول و دوم)، قاسم ميرخلف زاده. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌹حضرت را خنداند!! 🌴 روزى پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) بسيار ناراحت بود به طورى كه چهره اش تغيير كرده بود... 👳🏻‍♂ در اين وقت عربى آمد و خواست نزد حضرت برود و مطلبى بگويد. 👥👤 اصحاب به او گفتند: امروز حضرت ناراحت است و صلاح نيست مزاحم بشوى! 👳🏻‍♂مرد عرب گفت: به خدا قسم نزد او مى روم و او را مى خندانم و از ناراحتى بيرون مى آورم؛ پس مرد عرب نزد حضرت رفت و گفت: ✋🏻 اى (صلى الله عليه و آله) ما شنيده ايم كه در دجال وقتى ظاهر مى شود مقدارى آبگوشت براى مردم مى آورد و مردم در حال قحطى هستند و عده اى هم از گرسنگى مى ميرند؛ آيا اگر من او را ديدم از آن غذا نخورم تا هلاك شوم يا اينكه از آن غذا بخورم و چون سير شدم به خدا ايمان آوردم و از او بيزارى بجويم؟! 🌹حضرت به قدرى خنديد كه دندان هايش پيدا شد و فرمود: «خدا تو و مؤمنين را از او بى نياز كند». (۱) 📚 پی نوشت: ۱. محجه البيضاء، ج ۴، ص ۱۳۴، شنيدنيهاى تاريخ، ص ۱۰۹. 📔 قصص الرسول يا داستانهايى از رسول خدا (ص)، (جلد اول)، قاسم ميرخلف زاده 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌹بوسيدن دست كارگر ⚔ وقتى (صلى الله عليه و آله) از غزوه تبوك برگشتند. 🤝 سعد انصارى به استقبال آن حضرت رفت و نبى اكرم (صلى الله عليه و آله) با او مصافحه كرد و چون دست در دست سعد گذاشت، فرمود، اين زبرى چيست كه در دستهاى توست؟ ⛏ عرض كرد: يا رسول الله! با بيل و كلنگ كار مى كنم و براى خانواده ام روزى فراهم مى نمايم. 🌹رسول خدا (صلى الله عليه و آله) دست سعد را ببوسيد و فرمود: 🔅«اين، دستى است كه حرارت آتش دوزخ به آن نرسد». (۱) 📚 پی نوشت: ۱- اسدالغابه، ج ۲، ص ۲۶۹. 📗 يكصد و بيست درس زندگى از سيره حضرت محمد (ص)، حميد رضا كفاش. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq