eitaa logo
پاسخ شبهات و پرسش ها - متن
319 دنبال‌کننده
63 عکس
41 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 شماره شایعه : ۴۰۶۷ 🔆 متن شایعه : آیت‌الله نوری همدانی : دلیل موج جدید کرونا، گناهان اهل سنت سیستان و بلوچستان است! 🔆 پاسخ شایعه: 1️⃣ دفتر آیت الله نوری همدانی در بیانیه ای شایعات بی اساس درباره موضع این مرجع تقلید پیرامون شیوع کرونا در استان سیستان و بلوچستان را تکذیب کرد. 2️⃣ در بیانیه دفتر ایشان آمده است: اساسا در چند هفته اخیر نه دروس خارج معظم له برقرار بوده و نه دیدار یا جلسه‌ای داشته اند. طبیعتاً دیدگاههای ایشان در سایت منعکس می‌شود و مردم به شایعات توجه نکنند. 3️⃣ با توجه به شیوع موج جدید کرونا از منطقه جنوب شرق کشور، خناسان فضای مجازی که از هر فرصتی برای اهداف پلید خود در جهت : ۱) ایجاد اختلاف مذهبی ۲) تخریب مرجعیت شیعه استفاده میکنند که در این راستا هوشیاری مخاطبان گرامی عامل اساسی در جهت خنثی سازی شایعه سازی عوامل بیگانه می باشد. 📌 بازنشرکلیه مطالب جهت اطلاع دیگران بدون ذکر منبع مجاز است. 👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. 👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉 در تلگرام 👇 https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w در ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
🔵 نظر علامه مصباح در زمینه طب اسلامی: آيا پيغمبر اكرم و ائمه اطهار(ع) در زمينه «طب»؛ مطلب جديدي آورده‌اند؟ يا آنچه نقل شده [مثلاً در کتاب‌های طب النبی و طب الرضا]، كم و بيش در كتاب‏هاي پيشينيان و هم دوره‏‌هاي آنان هست؟ 🔻 آيا آن‌ها [ روایات اهل بیت] همان دستوراتی است كه در طب‌‏های قديم باستانی نظير طب يونانی، طب ايرانی، هندی و چينی مطرح بوده است؟! به هر حال نخستين پرسش در اين باب اين است كه بين آنچه در روايات اهل بيت(ع) راجع به مسائل طبی آمده، با آنچه در كتب يونانی يا كتب ايرانی يا ساير تمدن‏‌های كهن وجود داشته، چه تفاوتی است؟ اگر قرار است به مسأله طب اسلامی بها دهيم، و آن را بكاويم و بررسی كنيم كه در اين ميراث دينی، چه چيزهايی وجود دارد كه می‌‏توان از آن استفاده كرد، بايد طرح تحقيقی عالمانه‌‏ای برای اين كار طراحی كنيم. صرف قرائت چند آيه و روايت و نقل یک داستان، مشكل ما را در تحقيق طب اسلامی يا طب نبوی حل نمی‌‏كند. روايات در دسترس است، كتاب‏‌هايی هم نوشته شده و شرح‏‌هايی نيز برای آن، نگاشته‌‏اند، اين‌‏ها اگر كارآيی داشت، تا به حال از آن استفاده می‌كردند. 🔻 آيا تعريف از طب بوعلی و محمدبن زكريا رازی، مفهوم طب النبی را شرح می‌‏كند؟ آيا طب النبی همان است كه آنها گفته‌‏اند؟! درحالی كه بيشتر مطالب آنان[طب بوعلی و رازی] از گرفته شده، و براساس نظر و روش آنها پيش رفته و تحقيق شده است. مبانی طب بوعلی همان اصول موضوع يونانيان است. مطالبی از قبيل: عناصر اربعه و اخلاط اربعه كه در بدن موجود است مثل: خون، صفرا، بلغم و سودا در طب يونانی و طب باستانی وجود دارد. پس نمی‌‏توان مطالب ذكر شده را ناميد؛ چرا كه در آن‏‌ها نه از اسلام اثری پيدا است، نه وحی در آن مطالب نازل شده و نه بر تحقيقاتی كه ديگران كرده‌اند مطلب خاصی اضافه شده است. گاهی مفاهيم براي ما خلط مي‌‏شود. 🔻اگر گفتيم طب اسلامی همان طب يونانی است ــ يا چيزي شبيه آن يا با يكي از طب‏‌های باستانی شباهت دارد ـ تحقيق درباره طب اسلامی (به عنوان اسلامی) ديگر جايگاهی نخواهد داشت، و اگر بخواهيم تحقيق كنيم بايد در همان تحقيق كنيم. 🔻وقتی می‌‏توانيم طب اسلامی را به عنوان یک موضوع ويژه تحقيق كنيم كه، بر اين باور باشيم اسلام موارد خاصی را در اين زمينه آورده است و اين می‌تواند پيش‌‏فرض تحقيق باشد، يعنی بدانيم كه اسلام مطلب جديدی را در اين زمينه آورده كه بايد آن را كشف كرد. برای مثال صرف اين كه روايتی را پيدا كنيم كه مسأله‌‏ای را مورد تأكيد قرار داده كه هم در قانون بوعلی، هم در كتاب جالينوس، هم در كتاب بقراط و... نشانه‌‏ای از اشاره به آن مسأله ديده می‌‏شود، نمی‌‏توان اظهار داشت كه آن را اسلام آورده است. مرتبه و شأن پيغمبر(ص) هيچ وقت بيان مطالب طبی يا مطالب فيزيكی نبوده، بلكه شأن او است. دليلي كه ما برای نبوت اقامه مي‌‏كنيم اين نيست كه نيازهاي مادی بشر را رفع كند. بشر با تحقيقات علمی خود و به همراه انگيزه‏‌های كه در نهان دارد، مي‏‌تواند راه زندگی دنيایی و راه تأمين سلامتی خود را كسب كند. اگر پيغمبر اكرم و ائمه اطهار مطالبی را در اين زمينه‌‏هایی فرموده‌‏اند، برای اين نبوده كه وظيفه و رسالت آنان اقتضاء می‏‌كرده است؛ بلكه آن مسائل مصالحی بوده از روی تفضل و كمک به مردم، عنايت می‌‏فرمودند، بيان و راهنمایی می‌‏كردند. ‏ی اسلام اين نيست كه مطالب طبی بيان كند. 🔻در حقيقت، ما اگر طبی به عنوان طب اسلامی نداشته باشيم، هيچ نقصی در دين اسلام يا در انجام وظيفه پيغمبر نيست. اگر در اين زمينه می‌خواهيم تحقيقی كنيم، برای دانستن اين مهم است كه بدانيم پيامبر و امامان علاوه بر وظيفه نبوت و رسالت چه كمک‌هایی به انسانيت كردند و چه مواريث علمی و گرانبهایی برای ما جهت بهره‏‌گيری برجا گذاشتند. پس اولين اصلی كه ما بايد به عنوان یک اصل و پيش‏‌فرض تحقيق درباره طب اسلامی يا طب النبی بپذيريم اين است كه پيغمبر مطالب جديدی آورده باشد. منبع: استاد محمد تقی مصباح یزدی، پيش‌فرض‌های طب اسلامی: ‌پرسش‌‌هايی برای پژوهش، همايش طب‌النبی(ص) _ سالن همايش‌های رازی دانشگاه علوم پزشكی تهران ٨۵/١٢/١٠ 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
پاسخ به یکی از مخالفان اسلام و پیامبر (ص) – بخش اول پرسش: اخیرا ویدیویی از یک خانم غیرمسلمان بر ضد تاریخ 1400 ساله اسلام منتشر شده که در آن مطالب زیر را به زبان انگلیسی بیان کرده و توقع اینست که درباره اش نظر بدهید: «محمد 12 سال در مکه به ترویج «وحی فرضی خود» پرداخت و «رفیق و مرید» جمع کرد ولی موفق نشد و فقط توانست فامیل و دوستان نزدیکش را به خودش جذب کند. بنابراین گفت اگر به مدینه که محل سکونت یهودیها و یک شهر تجاری است بروم دینم را قبول خواهند کرد. او کتاب «عهد عتیق»(تورات و ملحقات آن) را دستکاری کرد تا دینش شبیه یهودیت شود و یهودی‌ها آن را بپذیرند. مثلا یهودیان گوشت خوک نمیخورند و مسلمانها نیز چنین هستند. یهودیها روزی چند بار نماز میخوانند و مسلمانها نیز اینگونه اند. یهودیها و مسلمانها هر دو روزهای مشخصی برای روزه گرفتن دارند.» پاسخ: مطلب بالا آمیخته ای از راست و دروغ و مغالطه است زیرا : 1 - دوره ای که محمد (ص) در مکه به تبلیغ اسلام مشغول بودند 13 بود نه 12 سال. 2 - وحی قرآن به محمد (ص) یک «وحی فرضی» یا «دروغین» نبود زیرا تعالیم او در راستای تعالیم سایر پیامبران و مطابق با عقل و فطرت است و مردمانی که با او دیدار داشتند صداقت را در رفتار او به روشنی می دیدند. او برای خود کاخی نساخت، ثروتی نیندوخت و پیامش حمایت از طبقات محروم و فقرا و زنان و برده ها بود و به همین خاطر مورد خشمِ نزولخوارها و اشرافِ بیرحم عربستان قرار گرفت. به همان دلایلی که نوح (ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع) و عیسی (ع) را پیامبر می دانیم و وحی خدا به آنان را قبول می کنیم وحی بر محمد (ص) نیز با دلایل مشابهی اثبات می شود که در این باره کتاب های زیادی نوشته شده است. 3 - اینکه گفته شود محمد (ص) در مکه می خواست رفیق و مرید جمع کند صحت ندارد. ایشان دنبال رها کردن مردم از خرافات و بت پرستی و قتل نوزادهای دختر و ظلم به زنها و برده ها و بی عفتی و ناپاکی و ... بود. محمد (ص) نمی گفت مریدِ من باشید یا دستم را ببوسید بلکه میگفت پاک و درستکار باشید و از ظلم و تبهکاری دوری کنید. در قرآن بیش از 800 بار به تفکر ، حکمت و دانایی، علم و نگریستنِ همراه با دقت به کائنات، روابط اجتماعی، تاریخ و انسان و ... توصیه شده است. 4 - اینکه گفته شود محمد (ص) چون در مکه نتوانست مرید جمع کند به مدینه رفت صحت ندارد زیرا محمد (ص) در مکه توانسته بود حدود 300 نفر از مردم را به دین خود در بیاورد و این جمعیت در شهر کم جمعیتی مثل مکه، قابل توجه بود. هجرت پیامبر (ص) به مدینه به دستور خداوند بود و دلایل متعددی داشت از جمله اینکه یاران پیامبر (ص) در مکه تحت آزار و شکنجه بودند و نیز جمعیت قابل توجهی از مردم مدینه از پیامبر (ص) دعوت کرده بودند که به میان آنها برود و اختلافات سیاسی و دینی آنها را حل کند. 5 - اینکه گفته شود مدینه یک شهر تجاری و متعلق به یهود بود صحت ندارد زیرا هر کسی تاریخ مدینه را مطالعه کرده باشد می داند که اقتصاد این شهر بر پایه کشاورزی بوده است. اما شهر مکه یک شهر تجاری و زیارتگاه دینی بود. ضمنا شهر مدینه متعلق به یهود نبود بلکه در بین انبوه قبایل شهر مکه فقط سه یا چهار قبیله از یهود در مناطق بیرون از این شهر - نه در داخل شهر- سکونت داشتند. یک عده از تبلیغاتچی های مرتبط با صهیونیسم عادت دارند همه چیز و همه دستاوردهای بشری را متعلق به یهودیان معرفی کنند همانگونه که درباره مظلومیت این گروه، اغراق می کنند و از ظلمهای آنان چیزی نمی گویند. 6 - اینکه شباهتهایی بین اسلام و یهودیت وجود دارد دلیل بر این نیست که اسلام از این دین تقلید و رونویسی کرده بلکه این شباهت بخشی از شباهت بین همه ادیان آسمانی است که از سوی یک خدا نازل شده اند. خداوند نماز و روزه را در همه دین ها قرار داده است ولی مثلا در دین مسیحیت، عده ای ازِ کشیش ها واجب بودنِ نماز را حذف کردند تا کارشان آسانتر شود!! ولی چیزهای دیگری افزودند که بوی خرافات می دهد. اینکه خوردن گوشت خوک در دین یهودیت نیز حرام است به خاطر اینست که خدای اسلام و یهودیت و همه ادیان آسمانی، یکی است و همان خدا همه ناپاکی ها را حرام کرده است. البته شباهت بی ادیان منحصر به این چند مورد نیست بلکه شامل امور دیگری مثل حرام بودنِ شِرک، قتل، دروغ، دزدی، روابط جنسی نامشروع(زنا و همجنسبازی)، خیانت در امانت، ربا و ... نیز می شود. منبع: http://pasokhha57.blogfa.com/post/2 ادامه دارد
پاسخ به یکی از مخالفان اسلام و پیامبر (ص) – بخش دوم پرسش: اخیرا ویدیویی از یک سخنران غیرمسلمان بر ضد تاریخ 1400 ساله اسلام منتشر شده که در آن مطالب زیر را بیان کرده و توقع اینست که درباره صحت آن نظر بدهید: « محمد برای جذب یهودیها در اوایل کتاب قرآن از اهل کتاب به خوبی یاد می کند ولی وقتی یهودیها قرآن را نپذیرفتند به دشمنی و کشتار تبعید یهودیها دست زد. در واقع اسلام در 12 سال اول فقط یک جنبش معنوی بود ولی بعدا به یک نهضت سیاسی بعد از هجرت به مدینه تبدیل شد. محمد (ص) به یک جنگجوی نظامی تبدیل شد و به یهودیان اعلام جنگ کرد و به زور ، آنها را بیرون انداخت. » پاسخ: این مطلب صحت ندارد زیرا: 1 – انتقادهای قرآن از یهودیان هم در سوره های نخستین و هم در سوره های بعدی وجود دارد و همیشه همراه با انصاف است(1). خداوند در قرآن از برخی از یهودیان و مسیحیان و ... که دچار گناهان بزرگ همچون شِرک، تحریف دین و دشمنی با پیامبران، رباخواری و ظلم هستند انتقاد می‌کند(2) و از گروهی از پیروان این ادیان را که درستکار و منصف هستند تمجید می‌کند. حتی در سوره هایی که در مدینه و پس از تقابل بین مسلمانان و اقلیت یهودیانِ حومه این شهر پیش آمد قرآن درباره آنان منصفانه سخن می گوید و همه را به یک چوب نمی رانَد(3). 2 - دوره نخست تبلیغ پیامبر (ص) در مکه 13 سال بوده نه 12 سال. ضمنا اسلام از آغاز هم یک جنبش صرفا معنوی نبود بلکه یک مجموعه جامع برای اصلاح فرد، خانواده و روندهای حاکم بر جامعه بود. از محتوای سوره هایی که در سالهای نخست در مکه نازل شده اند فهمیده می شود که فقط به «معنویت فرد» توجه نداشته بلکه با نابسامانی‌های اجتماعی همچون تسلط یک گروه فاسد، رباخوار، خرافه پرست، و ظالم بر جامعه در تقابل بود(4) و دقیقا به همین خاطر بود که سران قبایل و اشرافِ مکه از همان سالهای نخست به ستیز با اسلام پرداختند و برده های مسلمانی همچون یاسر و سمیه را زیر شکنجه کشتند و بارها به جان پیامبر (ص) سوءقصد کردند. اگر اسلام در 13 سال نخست فقط بر معنویت تمرکز می کرد مخالفان اسلام با آن خشونت با پیامبر و اصحابش رویارویی نمی کردند. قرآن حتی در سوره های مکی به دو جریان متکبران و مستضعفان(اقشار تحت شکنجه) اشاره کرده(5)، مکررا از ماجرای قیام موسی (ع) در مقابل طغیانگری و ظلم فرعون یاد می کند(6) 3 – اینکه گفته می شود پیامبر اسلام به اقلیت یهودی مدینه ظلم کرده، حاکی از بی انصافی یا بی اطلاعی گوینده است. واقعیت اینست که پیامبر (ص) در اوایل اقامت در مدینه پیمان نامه ای بین قبایل مسلمان و غیرمسلمان مدینه و حومه این شهر نوشت که حقوق یکدیگر را رعایت کنند و اگر بت پرستان مکه بخواهند به مدینه حمله کنند هیچ قبیله ای حق ندارد با مهاجمان همدست شود. یهودیانِ حومه مدینه در این پیمان شرکت کردند و از حقوق شهروندی برخوردار شدند اما هر بار که بت پرستها به شهر حمله می کردند یکی از قبایل یهود پیمان می شکست و با دشمنان همدستی می کرد. پیامبر (ص) با اینکه می توانست بر ضد این قبایل اعلام جنگ کند، در بار اول و دوم به اخراج قبیله ی پیمان شکن(همانند بنی نضیر و ...) از منطقه اکتفا فرمود. سپس در سال پنجم هجرت وقتی سپاه سهمگین مشرکان در پشت خندق برای حمله به مدینه صف آرایی کرده بود، عده ای از یهودیان جنگجوی قبیله بنی قریظه برای چندمین بار پیمان شکستند و این بار از پشت به قلعه ای که محل پناه گرفتن زنان و کودکان مسلمانان بود سوءقصد کردند(7) که چنین کاری در شرایط دشوار جنگی یک خیانت بلکه جنایت به شمار می آمد. پیامبر (ص) برای اینکه به عهدشکنی های مکرر و خطرناک قبایل یهود پایان دهد دستور محاصره منطقه آنان را داد و مذاکراتی بین طرفین انجام شد. در نهایت هر دو طرف توافق کردند که داوری بر عهده فردی به نام سعد بن معاذ که مسلمان بود ولی روابط صمیمانه ای با یهودیان داشت و مورد اعتماد طرفین بود گذاشته شود. او حکم کرد که حدود 40 تن از مردان جنگی بنی قریظه که دست به سلاح برده، از پشت جبهه اقدام به حمله ناموفق به مسلمانان کرده بودند کشته شوند که همین عملی شد(8). بعدها برخی از روایان احتمالا تحت تاثیر دربار اموی و در شرایط فتوحات، ادعا کردند تعداد کشته ها بین 400 تا 900 نفر بوده است!! انگیزه آنان از این اغراق درباره آمار می تواند جنبه شرعی و مشروعیت دادن به کشتارهای خلفای بنی امیه در فتوحات(جنگهای کشورگشایانه) یا انگیزه های دیگر باشد اما امروزه یهودیان برای مظلوم نمایی به همین روایت مبالغه آمیز استناد می کنند. درباره ماجرای بنی قریظه به لینک زیر رجوع شود: http://arabi-maleki.blogfa.com/post/530 برای ارجاعات به لینک زیر رجوع فرمایید: http://pasokhha57.blogfa.com/post/3
هدایت شده از کانال حسین دارابی
عفاف و حجاب، با زور و فشار شدنی نیست 💠 گاهی نامه می نویسند که شما چرا ساکت هستید، درباره حرفی نمی زنید، درباره حرفی نمی زنید. درباره ؛ بر فرض با فشار انسان این روسری را یک قدری جلو بیاورد، این که عفاف و حجاب نیست! این، آن فساد را جلوگیری نمی کند!! (النکاح سنّتی) است که جلوگیری می کند، (من تزوّج فقد احرز نصف دینه) جلوگیری می‌کند. چرا همسر نمی گیرید؟ چرا طلاق می دهید؟! این شیوع طلاق، این افسردگی و پژمردگی طرفین؛ این خطر نیست؟! با بگیر و ببند ، حداکثر ممکن است ظاهر حفظ شود @hosein_darabi
پرسش: وقتی سگ های زنده یاب اینقدر برای ما مفید هستند چرا می گوییم: "سگ نجس است"؟ پاسخ: وقتی میگن سگ نجس است یعنی سگ را توی رختخوابتان نبرید و ظرف غذایش را از ظرف غذای خودتان جدا کنید و اگر ترشحاتش به دست و بدنتان برخورد کرد یا با دست خیس، بدنش را لمس کردید بعدا دستتان را بشویید. یعنی سگ را مثل بچه هایتان بغل نکنید و اگر بغل کردید بعدا دستتان را بشویید. اینها می تواند فلسفه های بهداشتی داشته باشد یا حتی با بهداشت روانی انسان مربوط باشد زیرا سگ به شدت اهل اُنس گرفتن با انسان است و گاهی ممکن است جای همسر یا فرزندِ انسان را به نحو کاذبی پر کند و موجب فردگرایی افراطی در انسان گردد. وانگهی سگ نگهبان ، سگ شکاری و سگ زنده یاب از نظر اسلامی بسیار ارزش دارند و اگر کسی به آنها آسیب بزند نه تنها گناه کرده بلکه باید غرامت هم بپردازد. قرآن در سوره مائده آیه 4 از سگ شکاری یاد کرده است. همچنین در سوره کهف ، آیه 18 و 22 از سگ اصحاب کهف که نگهبان بود یاد کرده است. از پیامبر ( ص) نقل شده است که خداوند فردی گناهکار را صرفا بخاطر « سیراب کردن یک سگ تشنه » ، بخشید و از جهنم نجات داد. همچنین در تعالیم اسلامی آمده که در هنگام غذا خوردن اگر سگی گرسنه به ما نگاه کند باید بخشی از غذایمان را به حیوان بدهیم. نجس نامیدن سگ به معنای «آزار رساندن به این حیوان» نیست بلکه به معنای آنست که ظرف غذا و محل خواب انسان نباید با ظرف غذا و محل خواب سگ مشترک باشد. بنابراین اگر کسی بخاطر نگهبانی از خانه یا گله یا مزرعه ی خود، نیازمند نگهداری سگ است، باید مکان جداگانه ای برای زندگی این حیوان در نظر بگیرد و اجازه ندهد سگ به محل خواب او رفت و آمد کند. در روایات اسلامی آمده که ظرفی که سگ از آن آب خورده، باید شست و خاکمال کرد. متأسفانه اخیرا بعضی از کانال های فضای مجازی به دنبال آن هستند که این آداب منطقی اسلامی را که در احادیث آمده، به تمسخر بگیرند بنابراین روایت ها و داستان هایی جعل می کنند که بگویند " پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) هم سگ را به خود می چسبانده اند و به خوابگاه خود راه می داده اند"!! این کانال ها با جعل داستان و روایت می خواهند شمار انبوه روایات و احادیث اسلامی درباره « ضرورت فاصله گذاری با سگ » را مردود قلمداد کنند، غافل از آنکه انسان مسلمان با عقل و استدلال محکم به این نتیجه رسیده که راه سعادت اینست که تسلیم دستور پیامبر (ص) باشیم و خوخواهی ها و نظرات و سلایق شخصی را بر تعالیم دینی ترجیح ندهیم. عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
چرا در اسلام به سگ ظلم شده است؟ پاسخ: وقتی مسلمانها می گویند: «سگ نجس هست» یعنی سگ را توی رختخوابتون نبرید! یعنی سگ را مثل بچه ات بغل نکن! نمیگن به سگ ظلم کن! تازه سگ نگهبان و سگ شکاری و سگ زنده یاب که از نظر اسلامی خیلی هم ارزش دارند و اگر کسی به آنها آسیب بزند باید به صاحبشان غرامت بپردازد. ضمنا قرآن از سگهای شکاری یاد کرده همانگونه که از سگ اصحاب کهف که نگهبان بود به نیکی یاد کرده اما اینو هم گفته که سگ اصحاب کهف بر دروازه غار بود (نه در خوابگاه اصحاب کهف). پس فاصله گذاری بهداشتی با سگ در داستان اصحاب کهف هم هست. در روایتی از پیامبر ( ص) نقل شده که فردی گناه بزرگی کرده بود ولی بخاطر سیراب کردن یک سگ تشنه ، بخشوده شد و از جهنم نجات یافت. در روایات داریم که در هنگام غذا خوردن اگر سگی به ما نگاه کند باید بخشی از غذایمان را به حیوان زبان بسته بدهیم. نجس بودن سگ فقط به معنای آنست که ظرف غذا و محل خواب انسان نباید با ظرف غذا و محل خواب سگ مشترک باشد وگرنه آزار دادن سگ و بی غذایی و بیخوابی دادن به هیچ حیوانی جایز نیست. روایات صحیح از اهل بیت (ع) داریم که ظرفی که سگ از آن آب خورده باید شستشو و خاکمال شود وگرنه نجس است یعنی نمی توانیم از آن غذا بخوریم. همچنین حدیث داریم که اگر سگ را با دست خیس لمس کنید باید دستتان را بشویید. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
فاصله گذاری با سگ محدثان شیعه با سند معتبر نقل کرده اند: امام صادق (ع) در پاسخ این پرسش که «اگر سگ با بدن انسان برخورد کند چه حکمی دارد؟»، فرمود: «يَغْسِلُ الْمَكَانَ الَّذِي أَصَابَهُ» ترجمه: «(انسان باید) مکانی که با آن برخورد کرده را بشوید» منبع: کلینی، الکافی(چاپ الاسلامیه)، ج 3، ص: 60 شیخ طوسی، الاستبصار، ج 1، ص: 90 مجلسی، مرآة العقول، ج 13، ص: 69 مجلسی، ملاذ الأخیار، ج 2، ص: 369 توضیح: 1 - فقها با قرار دادن این حدیث در کنار احادیث متعدد دیگر نتیجه گرفته اند که این حکم مربوط به مواردی است که تماس بین انسان و سگ همراه با رطوبتِ سرایت کننده باشد. 2 - نجس دانستنِ سگ به معنای آزار حیوانات نیست بلکه به معنای رعایت فاصله با این حیوان است که تأثیرات مادی، معنوی و بهداشتی دارد. 3 - فتوای نجس دانستنِ سگ منحصر به علمای شیعه نیست بلکه عموم علمای اهل سنت نیز از قدیم با استناد به احادیث پیامبر (ص) همین فتوا را بیان کرده اند. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
💢 با خواندن این متن شاید شوید! ✅در دنیای مدرن، عده ای دارند را مخالف حقوق حیوانات قلمداد کنند، بدون اینکه از احکام نسبت به حفظ حقوق موجودات زنده آگاه باشند. ✅ بخشی از این را بخوانید در اسلام هرکس صاحب حیوانی باشد - چه حرام گوشت یا حلال گوشت - واجب است نفقه اش را بدهد. نیازهای زندگی اعم است از خوراک، آشامیدنی، مسکن، دارو و هر ماده ضروری که ادامه حیات حیوان به آن بستگی دارد. اگر مالک حیوان، مایحتاج آن را ندهد، حاکم شرع باید حیوان را از فشار زندگی نجات بدهد؛ مانند فروش حیوان یا ذبح آن (حلال گوشت باشد) ، یا رها کردن حیوان تا دیگران آن را به عهده گیرند . . فقیه عالقیدر؛ میگوید: اگر صاحب از اداره زندگی حیوان خودداری کند و هیچ راهی را برای رهایی جاندار ارائه نکند، حاکم به جهت ولایتی که دارد، اقدام به تأمین جاندار مینماید. 📚ج 31 ,ص 394 . در کتب فقه آمده که کندوداران باید مقداری از عسل را در کندو باقی بگذارند تا زنبورها گرسنه نمانند. همچنین در فصل زمستان مستحب است که بیش از قوتِ مورد نیازِ زنبورها را در باقی بگذارند. ✅اگر مقدار کمی آب و زیادی باشند که به ناچار آب به همه نمیرسد و تلف میشوند ، اگر همه حیوانات با هم مساوی‌اند به هر کدام خواست آب بدهد ، اما اگر مثلا یک گوسفند و یک سگ وجود داشت باید گوسفند را ذبح کند و به سگ آب دهد زیرا ذبح گوسفند شرعی است، اما تشنه گذاشتن و تلف کردنِ بی دلیلِ سگ، است. منبع: کانال مباهله قرن 21 در تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAADvV7pY_b_pIaHwEmg
پرسش: وقتی اینهمه فقیر در كشور خودمان داریم چرا به فلسطین و یمن کمک می کنیم یا سپاه در برقراری امنیت سوریه، لبنان و عراق مشارکت می کند؟ پاسخ: 1 – لطفا این مثال ساده را با دقت بخوانید: یک خانواده 5 نفره را تصور کنید که در یک مجتمع مسکونی 50 واحدی زندگی می کنند و یک سرایدار درستکار و وظیفه شناس هم دارند. مجموع درامد ماهانه این خانواده 10 میلیون تومان است و والدین از این 10 میلیون تومان، هر ماه 8 میلیون تومان را عادلانه برای همه اعضای خانواده خرج می کنند، 100 هزارتومن صدقه میدهند و 200 هزارتومن به عنوان شارژ ساختمان و حقوق سرایدار می پردازند اما بقیه را مجبورند برای یکی از فرزندان خانواده که معتاد، شرور و دردسرساز است خرج کنند و اگر برایش خرج نکنند او خودش به شیوه های خاصی همچون توسل به خشونت و آبروریزی، مبلغ بیشتری را تصاحب خواهد کرد. با اینکه کل مخارج این خانواده قاعدتاً نباید بیش از 8 میلیون تومان شود ولی هر ماه یک میلیون کم می آورند و بعضی از فرزندانِ شایسته و کوشای خانواده برای مخارج ضروری تحصیل و ... به مشکل بر می خورند. پدر خانواده جلسه ای برای بررسی مشکلات برگزار می کند ولی همان فرزند معتاد و شرور می گوید: "پدر جان! چرا اینهمه صدقه میدهید؟! آیا هزینه تحصیل فرزندانتان مهمتر است یا صدقه دادن به غریبه ها؟! مگر نگفته اند چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است و ...؟! وقتی در محله ما خبری از دزدی و ناامنی نیست پس ساختمان ما نیازی به سرایدار ندارد تا به او حقوق ماهانه بدهیم و ..." وقتی پدر خانواده می خواهد واقعیت را بیان کند تا همه بفهمند که علت مشکلات، دقیقاً ولخرجی و اعتیاد همین پسرِ ناخلف است، او با شلوغکاری و هیاهو جلسه را به هم می زند تا موضوع شفاف نشود. داستان بالا نمادی از ماجرای مشکلات کشور ما طی دهه های اخیر است. یعنی مبلغی که کمک به فلسطين و يمن ... می شود واقعا ناچیز است و در مقایسه با مبالغ هنگفتی که برخی از اختلاسگران و مدیران فاسد و ناباب، به هدر میدهند اساسا به حساب نمی آید. اگر مجموع کمک سالانه ایران به مظلومان فلسطین را محاسبه کنیم تقریبا معادل اینست که هر ایرانی، ماهانه پول یک پفک را برای این کار خیر کنار بگذارد و هزینه کند. نکته جالب اینست که متأسفانه هر وقت قرار می شود یقه مفسدان دانه درشت و مدیران نالایق را بگیرند فوری در فضای مجازی موضوع «کمک به آوارگان مظلوم فلسطین» را به عنوان «ولخرجی و هزینه غیرضروری» و «ریشه اصلی مشکلات کشور» مطرح می کنند. امروزه وزارت خارجه و سپاه تقریبا نقش همان سرایدار خانه و نگهبان امنیت کشور را دارند که مخارجشان اولا نسبت به بودجه کل کشور، بسیار ناچیز است و ثانیا هزینه برای امنیت، ارتباطات خارجی و دیپلماسی عمومی، از هزینه های اجتناب ناپذیر برای هر کشور مقتدری به شمار می آید(گویا بودجه سپاه قدس بخشی از بودجه دیپلماسی عمومی وزارت خارجه به شمار می آید). 2 - راه حل این نیست که دست از حضور نظامی و امنیتی در منطقه یا کمک به فلسطینی ها و یمنی ها برداریم و بودجه وزارت خارجه را قطع کنیم یا حتی هزینه های زیباسازی و فضای سبز را حذف کنیم زیرا اینها هزینه های امنیتی، بین المللی، انسان دوستانه و ضرورت های اجتماعی هستند و نوعی سرمایه گذاریِ درازمدتِ مادی و معنوی برای کشور به شمار می آیند. صرفه جویی از طریق حذف کردن چنین هزینه هایی ناشی از یک نگاه تَک بُعدی و شتابزده است. برای رفع مشکلات کشور باید کاری کرد که مفسدان و مدیران نالایق نتوانند ردیف های بودجه داخلی کشور را که حقوق محرومان در آن مقرر شده است حیف و میل کنند یا هدر بدهند. ایجاد اشتغال، ساخت مسکن ارزان، آبادسازی شهرها و روستاهای دور و تأمین ارزاق نیازمندان، همگی دارای ردیف های خاصی در بودجه کشور هستند. برای اینکه این امور ضروری انجام شود باید جلوی هدر رفتن بیت المال و اختلاس و سوءمدیریت در داخل گرفته شود نه اینکه بودجه های ضروری دیگر که اتفاقا به درستی و به جا هزینه می شوند حذف گردند. 3 - جالب اینست که بسیاری از رسانه هایی که آدرس غلط می دهند و می گویند مشکل ما ناشی از کمک به فلسطین است یا برای کاهش بودجه نهادهای نظامی و امنیتی تبلیغ می کنند غالبا همراستا و همدست با مسؤولان ناکارآمد، مدیران فاسد و ... هستند که نمی خواهند ریشه اصلی مشکلات یعنی سوء مدیریت، رانتخواری و فساد مدیران، نقد و اصلاح شود. همواره بخش مهمی از مفسدان و مدیران ناکارآمد، با رأی مردم به نفوذ و قدرت رسیده اند زیرا هم پیمانان بسیاری در رسانه های داخل و خارج دارند و در فضای مجازی از انواع دروغ ها و مغالطه ها برای جلب آرای مردم و نفوذ در نهادهای مختلف استفاده می کنند. ... ادامه را در مطلب بعدی ببینید: https://eitaa.com/pasokhtext/278 منبع اصلی: وبلاگ پاسخها http://pasokhha57.blogfa.com/post/9 http://pasokhha57.blogfa.com/post/9
ادامه مطلب قبلی درباره «کمک به فلسطین با وجود اینهمه فقیر در ایران»: ... همواره برخی از مفسدان و مدیران ناکارآمد، با رأی مردم به نفوذ و قدرت می رسند زیرا هم پیمانان بسیاری در رسانه های داخل و خارج دارند و در فضای مجازی از انواع دروغ ها و مغالطه ها برای جلب آرای مردم و نفوذ در نهادهای مختلف استفاده می کنند. 4 - محاسبات نشان می دهد اگر مجموع مبالغی که ملت و دولت ما به برخی از مظلومان فلسطین می پردازند بر کل جمعیت ایران تقسیم کنیم کمکی که هر ایرانی ماهانه به مظلومان و آوارگان فلسطین میکند تقریبا معادل «قیمت یک پفک» است. این در حالی است که گاهی یک قلم اختلاسِ فلان مسؤول اقتصادی یا بستگان رانتخوار او، ده برابر کل کمک سالانه کشور به ملت فلسطین است! راستی آیا باورتان می شود مثلا خسارتی که خیانت یا ناکارآمدی برخی وزرا یا مدیران کل در ماجرای کِرسِنت به اقتصاد کشور زدند شاید هزار برابر کل مبلغ کمک ما به فلسطین باشد؟ عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال:👇 https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
پرسش: وقتی حضرت آدم (ع) گندم خورده و مرتکب گناه شده اند چرا ما که نوادگان او هستیم باید تاوان بدهیم و گرفتار این زندگی دنیایی شویم؟ اساسا هدف از بیان داستان آدم (ع) در قرآن چیست؟ پاسخ: 1 - دلیل قاطعی نداریم که بگوییم درخت ممنوعه ای که آدم (ع) از میوه آن خورد گندم یا سیب یا انگور یا ... بوده است. آنچه قطعیست اینست که درختی بوده که خدا فرمود: از این نخورید! جنس میوه در آیات قرآن یا احادیث معتبر نیامده زیرا اهمیت نداشته و یک بحث حاشیه ای بوده است. آنچه مهم است اینست که انسان باید بفهمد هرچه که خدا از آن نهی کرده، ممنوع است و ناپرهیزی از حرام ها، در نهایت به محرومیت و سختی منجر خواهد شد. 2 - حضور ما در زمین در واقع به خاطر مجازات اشتباه آدم (ع) نیست گرچه در نظر اول، اینگونه به نظر می آید. آدم (ع) از همان آغاز برای زندگی زمین آفریده شده بود و حضورش در بهشت، موقتی و برای آشنایی بود. خدا از همان آغاز به فرشتگان فرموده بود که می خواهم جانشینی در زمین قرار دهم(اِنّی جاعِلٌ في الارضِ خلیفةً). 3 - حضور همه ما در زمین با هدف گذراندنِ آزمایش های الهی و تکامل و شکوفا شدنِ استعدادهای بشر است و اگر آدم (ع) و همسرش آن میوه را نمی خوردند باز هم خداوند به بهانه دیگری آنان یا افراد دیگری را به زمین می فرستاد و نسل بشر در زمین گسترده می شد زیرا خدا می خواست موجودی در زمین خلق کند که ترکیبی از عقل و معنویت فرشتگان و غرایز و شهواتِ حیوانات باشد و گرایش های معنوی و مادی در درونِ او با هم در تعامل و تقابل باشند. 4 - حضور آدم (ع) در بهشت، یک دوره موقتِ آموزشی بود تا هم با نعمتهای خدا آشنا شود و هم تجربه تلخِ اطاعت از شیطان و محرومیت از نعمتهای بهشتی را کسب کند و سپس در زمین برای بازگشت به بهشت بکوشد. تفاوت آدم (ع) با فرزندان و نوادگانش اینست که خلقتِ او بدون والدین بوده پس برای تربیت شدن- علاوه بر وحی الهی - به تجربه عملیِ گناه نیاز داشت. او نیاز داشت تا اشتباه کند، سرش به سنگ بخورد، از خباثتِ ابلیس باخبر شود و تجربه تلخ گناه، درس عبرتی برای فرزندان و نوادگانش باشد. 5 - اگر ما هم به جای آدم (ع) بودیم فریب می خوردیم چون ترکیب وجودی ما با تفاوت ذاتی و جوهری با ترکیب وجود آدم (ع) ندارد. اینکه داستان آدم (ع) برای ما بیان می شود برای اینست که همه ما شبیه آدم(ع) هستیم و تجربیاتی شبیه آدم داریم یعنی در معرض وسوسه ابلیس هستیم و ساده لوحانه توصیه شیطان را باور می کنیم و دچار محرومیت و رنج می شویم. بنابراین ماجرای آدم (ع) نمادی از سرگذشت همه افراد بشر است. همه ما ترکیبی از عناصر مادی(خاک) و اَبعاد معنوی(روح الهی) هستیم؛ گاهی تحت تأثیر شهوت و غریزه و تمایلات حیوانی، شتابزدگی، جهل و ساده لوحی، فریبِ شیاطین را می خوریم و گاهی با پیروی از فطرت پاک توحیدی به نیازها و گرایش های معنوي خود توجه می کنیم و برای تکامل خود به توصه های وحیانی عمل می کنیم و رشد می یابیم. 6 - حضور ما در این دنیای مادی، لزوما مجازات نیست بلکه فرصتی طلایی برای تکامل است. این زندگی گرچه ترکیبی از تلخی ها و شیرینی هاست اما اگر همانند آدم (ع) اشتباهات خود را جبران و در راه خدا استقامت و صبر کنیم مجددا به بهشت می رسیم با این تفاوت که این بار، هیچ آزمایشی در بهشت وجود ندارد و کسی از آن اخراج نخواهد شد. (ع) عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ:👇 https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
پرسش: اخیرا تأکید می شود که در روزهای محرم برای هریک از شخصیتهای کربلا صلوات را مطابق محاسبات ابجد به آنان هدیه کنید. مثلا در روز اول محرم 170 صلوات به حضرت مسلم(ع) هدیه کنیم زیرا ارزش ابجدی حروف نام ایشان همین عدد است یا در روز ششم محرم 201 صلوات مطابق حساب ابجد نام حضرت قاسم (ع) هديه شود و ... آیا این شیوه در احادیث توصیه شده است؟ پاسخ: 1 - محاسبات ابجد (حساب جُمَّل) در احادیث معتبر از معصومان(علیهم السلام) نقل نشده و صرفا یک سری محاسبات ذوقی و سلیقه ای است. 2 - صلوات و ذکرها را به هر تعدادی بفرستیم سودمند است. 3 - تأکید بر عدد های ابجد برای تکرار اذکار اگر به نحوی باشد که به معصومان (ع) منسوب شود یا به عنوان مستحبات اسلامی وانمود گردد، مصداق تحریف دین یا بدعت است. 4 - اعدادی که در روایات اهل بیت (ع) برای اذكار یا صلوات توصیه شده معمولا اعداد کثرت همچون 3 ، 7 ، 10 ، 33 ، 34 ، 40 ، 100 و ... است که هیچیک از آنها با ارزش ابجدي اذکار و کلمات همسان نیستند. عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ:👇 https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
🔻 چرا عرب‌ها، ایرانیان را موالی می‌نامیدند؟ آیا واژه‌ای توهین آمیز است؟ پاسخ را بخوانید 🙏🏻🌺 - - - - - - - - - - - ✅‌ ترین مطالب تاریخی را در کانال ما بخوانید. @hoviyat
🔺 قابل تأمل ▫️پسر : پدر چرا بعضیا با اسلام مخالف هستن؟! - پدر : اسلام کهنه‌ست، مال اعراب ۱۴۰۰ سال پیشه و خرافه‌ست پسرم... فقط گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک. ▫️پسر : جمله ای که گفتین از کیه؟ - پدر : زرتشت گفته. ▫️پسر : زرتشت کی هست؟ - پدر : پیغمبر ایرانیه که ۲۵۰۰ سال پیش زندگی می کرده. ▫️پسر : این که خیلی کهنه تره! - پدر : 😐 ▫️پسر : پدر، یعنی الان ما باید زرتشتی باشیم؟ - پدر : آره دیگه، دین عربا ارزونی خودشون، اونا به ایران حمله کردن و به زور ما رو مسلمون کردن. ▫️پسر : پس چرا وقتی مغول حمله کرد ما بودایی نشدیم، تازه اگه حمله ی یه مهاجم به یه کشور دیگه مساوی باشه با پذیرفتن دین مهاجمین از سوی مردم اون کشور، چرا وقتی ایرانی ها، رومی ها رو شکست دادن مردم روم زرتشتی نشدن؟! از این گذشته اندونزی بزرگترین کشور مسلمونه، عربا که دیگه به اونجا حمله نکردن، پس چه جوریه که همه مسلمونن؟! اونجا که دیگه شمشیری تو کار نبوده! عضویت در کانالهای ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ:👇 https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
🔻 آیا کوروش همان داراب است؟ یک نکته عجیب درباره داراب! لطفا بخوانید و بخوانانید 😎 - - - - - - - - - - - ✅‌ ترین مطالب تاریخی را در کانال ما بخوانید. @hoviyat @GgaroGhati @pasokhtext
🔰خطر انحراف برخی طلاب ◽️ مراجع‌تقلید و رهبری، خود را تابع قوانین‌پزشکی می‌دانند 🔸 نباید یک طلبه با یک ماه آموزش‌ دیدن، مغازه طب سنتی راه بیندازد. 🔺 آیت الله رشاد، رییس شورای حوزه‌های علمیه استان تهران: 🔹 با نهایت تأسف، شاهد انحراف در بین برخی طلاب و استادان هستیم و آن پرداختن به اهدافی است که رسالت ما نیست؛ 🔹 یک معمم را پیدا می‌کنیم که طب سنتی به راه‌ انداخته است و می‌گوید خاصیت فلان گیاه این است که اگر چشم درد کرد این گیاه را بخور، آیا کار ما این است؟ 🔹 من در مقام انکار نیستم، بلکه در مقام آسیب‌شناسی هستم. سال‌های متمادی  است که طب سنتی درجا می‌زند و اگر قرار است کار شود، 🔹 نباید یک طلبه با یک ماه آموزش دیدن مغازه طب سنتی راه بیندازد. 🔹 چگونه می‌توان با خبر واحد بی‌سند که حجیت ندارد، به درمان مردم بپردازیم؟ اگر چیزی به نام طب سنتی و روایت داریم، حداقل باید در حد اطمینان عقلایی باشد. در زمان شیوع کرونا دو اتفاق افتاد، یکی آبرومندی علمای شیعه و دیگری آبروریزی علم جدید. 🔹 همه مراجع و رهبری خود را تابع قوانین پزشکی دانستند و رعایت کردند. 🔹 آن وقت چهار تا طلبه می‌گویند ما واکسن نمی‌زنیم و اگر بزنیم احساسات جنسیتی انسان عوض می‌شود!؟ متاسفانه آبروی حوزه و علما از سوی برخی طلاب جوان با حرف‌های ناپخته آسیب می‌بیند. •┈┈••✾••┈┈• 🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی @asatid_enghelabi ایتا و سروش https://eitaa.com/asatid_enghelabi http://sapp.ir/asatid_enghelabi
نکات مهم درباره دعای فرج لطفا تا آخر بخوانید تا سوءتفاهم پیش نیاید. 1- متن کامل دعای «اِلهی عَظُمَ البَلاء ...» در منابع اقدم یعنی آثار محمدون ثلاثه اول(کلینی، صدوق و شیخ طوسی رضوان الله علیهم) و معاصران آنان یافت نمیشود. 2- در کتبی که در دوره های بعدی(قرن ششم و هفتم) تألیف شده اند در موارد اندکی متن دعا هست ولی سند ندارد یعنی به صورت مرسل نقل شده و راویانش نامعلومند. 3- کتبی که این دعا را ذکر کرده اند، متن یکسانی ارائه نمی‌کنند بلکه در منابع مختلف به صورت متفاوت از یکدیگر نقل شده و در قدیمی ترین منبعی که این دعا را در آن می یابیم یعنی کتاب قصص الانبیاء (تألیف قطب راوندی متوفای 573 هجری)، عبارات پایانی( از «یا محمد یا علی ...» تا آخر) وجود ندارد اما در کتاب ابن المشهدی که حدود نیم قرن بعد می زیسته این عبارت هست. 4- خواندن دعای الهی عظم البلا ... به شرطی که قاطعانه به معصومان (علیهم السلام) نسبت داده نشود و مفسده ای از قبیل «کمک به متهم شدن شیعه به شرک» یا «ایجاد سوءتفاهم در بین خود شیعه» نداشته باشد، جایز یا خوب است. 5 - طبق فتوای شماری از مراجع تقلید، خواندن عبارت «یامحمد یاعلی ...» در نماز، موجب خروج از نماز و بطلان آنست زیرا در نماز نمیتوان به غیرخدا خطاب کرد و با غیرخدا سخن گفت بجز در سلام نماز که به پیامبر (صلی الله علیه و آله)، سلام می دهیم که آن نیز موجب پایان و خروج از نماز است. بنابراین اگر در قنوت بگوییم یامحمد! این خروج از نماز (قبل از پایان نماز) و حرف زدن با غیرخداست که اگر عمدی باشد موجب باطل شدن نماز و اگر سهوی باشد موجب سجده سهو است. 5 - وقتی درباره سند و متن یک دعا اینهمه حرف و حدیث هست نباید آن را به شعایر و آداب عمومی شیعیان تبدیل کرد بلکه باید در حد یک دعای فردی برای افرادی که به آن علاقه دارند باقی بماند. 6- حاجت خواستن از خود پیامبر (ص) و اهل بیت (علیهم السلام) شِرک نیست مگر اینکه معتقد باشیم آنها «خدا» هستند ولی در احادیثی که با سند صحیح در اختیار داریم توصیه نشده که حاجت را از خود معصومان (ع) بخواهیم. بنابراین شیوه بعضی از ما که حاجت را از معصوم (ع) می خواهیم، ناشی از توصیه معصومان (ع) نیست بلکه سلیقه شخصی خودمان است. 7 - معصومان (ع) به ما آموخته اند که همانند زیارت امین الله و زیارت عاشورا و دعاهای صحیفه سجادیه، همیشه حاجتهایمان را از خود خدا بخواهیم ولی برای استجابتِ دعا، صلوات بفرستیم یا خدا را به «حق پیامبر و اهل بیت (صلوات الله علیه و علیهم)» سوگند بدهیم. 8 - قدیمی ترین نسخه دعای الهي عظم البلاء، که در کتاب قصص الانبیاء تالیف قطب راوندی یافت میشود به صورت زیر است: «اللهُمَّ عَظُمَ البَلاءُ و بَرِحَ الخَفاءُ و انقَطَعَ الرَّجاءُ وَ انكَشَفَ الغِطاءُ و ضاقَتِ الأرضُ و مَنَعَتِ السَّماءُ و أنتَ المُستَعانُ و إلَيكَ المُشتَكى و عَلَيكَ التَّوَكُّلُ فِي الشِّدَّةِ و الرَّخاءِ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ و عَلى أولِي الأمرِ الّذينَ فَرَضتَ طاعَتَهُم وَ عَرَّفتَنا بِذلِكَ مَنزِلَتَهُم فَفَرِّج عَنّا بِحَقِّهِم فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ البَصَرِ اَو هُوَ اَقرَبُ‏» (قصص الأنبیاء، قطب راوندی، ص 365) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
پرسش: آیا درست است که پیامبر (ص) فرموده اند: «ماه صفر نحس است و باید تخم مرغ شکسته شود، صدقه داده شود، خون گوسفند ریخته شود و دعای یا فارج الهمّ ... خوانده شود تا نحسی آن از بین برود» آیا پیامبر (ص) فرموده اند که هرکس دیگران را از روایتِ بالا باخبر کند حاجتش برآورده شود و اهل بهشت خواهد بود؟ پاسخ: مطالب بالا نامعتبر و آمیخته با چندین دروغ است. واقعیت اینست که: 1- هیچ حدیثی درباره نحس بودن ماه صفر نداریم و اعتقاد به نحوست این ماه، صرفا یک نتیجه گیری ذوقی یا عامیانه و ناشی از توجه به مصائب اسیران کربلا در این ماه است. 2- دعا کردن و صدقه دادن در همه روزها و ماههای سال خوب است و اختصاص به ماه صفر ندارد. 3- تخم مرغ شکستن از آداب خرافی و عامیانه است و توصیه اسلام نیست. 4- دعای یا فارج الهمّ ... گرچه دعای بامحتوایی است ولی در هر زمانی میشود آن را خواند و ربطی به نحس بودن یا نبودنِ ماه صفر ندارد. 5- هیچ حدیثی در کتب معتبر نداریم که پیامبر (ص) فرموده باشند که هرکس مردم را از آداب ادعایی ماه صفر باخبر کند، گشایش در کارش ایجاد خواهد شد یا اهل بهشت می شود. برای گشایش در کارها باید به تلاش، تدبیر، مشورت و دعا روی آورد و راه دستیابی به بهشت هم ایمان، عمل صالح، تقوا و دوری از گناهان به ویژه حق الناس است. اینگونه احادیث، از جعلیات فضای مجازی هستند و نشر آنها مصداق نشر اکاذیب و افترا زدن به معصومان(ع) است هرچند که غالبا با نیت خیر و از روی عجله برای دیگران ارسال می شود. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ:👇 https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
🔴 چرا اهل بیت علیهم‌السلام به طبیب مراجعه می‌کردند؟ سوالی ساده از مدعیان طب‌اسلامی برخی از مدعیان طب اسلامی می‌گویند طب مدرن را کلا باید کنار گذاشت چون تمام درمان‌ها در روایات اهل بیت وجود دارد و اصلا هیچ ارزشی برای تجربه بشری قائل نمی‌شوند. درحالیکه خود اهل بیت به تجربه‌ پزشکان زمان خود اهمیت می‌دادند و به آنها مراجعه می‌کردند 🔻 مدعیان طب اسلامی می‌گویند هزاران حدیث طبی وجود دارد که اساسا ادعای نادرستی است و بارها علمای دینی و مراجع اعلام کرده‌اند که بخش زیادی از این احادیث طبی سندیت ندارند، ضعیف السند و یا جعلی هستند، با فرض محال و بنا به ادعای این افراد، انبوه روایات صحیح السند طبی وجود دارد که می‌توان دانش طب اسلامی را بر پایه آن بنیان نهاد، یعنی ائمه بزرگوار ما علیهم السلام اجمعین، خودشان بزرگ‌ترین اطباء بوده‌اند. 🔹 سوال : با این حجم از روایات طبی که این‌ها ادعا می‌کنند، چرا پیامبر اسلام (ص) و همه ائمه معصومین (ع) هنگام بیماری به پزشک مراجعه می‌کردند؟ 🔹 احتمالات: 🔻الف. احتمال اول: آن پزشکان براساس روایات پیامبر (ص) و ائمه (ع)، خود اهل بیت (ع) را درمان می‌کردند که دیگر مراجعه ائمه به پزشکان (العیاذ بالله) کاری عبث و بیهوده بوده است چون خودشان نسخه درمان را داشتند و گفته بودند و ذات معصوم از این فعل عبث مبراست. 🔻ب. احتمال دوم: درمان پزشکان مبتنی بر روایات اهل بیت (ع) نبوده و درمان آن‌ها، بر پایه طب سنتی و مطابق با تجربیات و دانش آن روز بشر بوده است که در این صورت رجوع ائمه به پزشکان امری کاملا عقلانی و شرعی و با اعتماد به دانش و تجربه پزشکان متخصص عصر خودشان بوده است.( طبق مستندات تاریخی این صحیح است‌) 👈 اگر وجود روایات طبی (که غالبا در اسنادشان اشکال جدی وجود دارد و صحیح نیستند و صرفاً روایات معدودی دارای سند معتبر هستند) برای درمان انسان‌ها کافی بود، علت رجوع ائمه به پزشک متخصص عصرشان چه بود؟ آیا پزشکان آن عصر به ائمه نمی‌گفتند شما چرا به ما مراجعه می‌کنید در حالی که خودتان در دانش طب سرآمد همه هستید و حتی ما براساس روایات شما مردم را درمان می‌کنیم. 👈 ده‌ها نمونه از مراجعه پیامبر (ص) و ائمه (ع) به پزشکان عصرشان می‌توان نقل و بیان کرد که خود مقاله‌ای مفصل خواهد شد که در ادامه خواهیم گفت. احتمالا عزیزان طب اسلامی مي‌گويند سند ارائه کنید که بسیار جالب است. خودشان برای مباحثی که می‌گویند سند صحیح ندارند ولی از دیگران سند می‌خواهند. معروفترین اتفاق که اکثر منابع تاریخی نقل کرده اند مراجعه به طبیب یهودی برای درمان امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از ضربت خوردن است. ✳️ نتیجه: 🔻۱. سیره اهل بیت (ع) نشانگر بهره برداری کامل از عقل که موید تجربه و دانش بشر در عصر خودشان است، می‌باشد. 🔻۲. پزشکی در عصر معصومین (ع) ، پزشکی تجربی و ترکیبی از طب یونانی، ایرانی، شرقی و ... بوده است که خود معصومین هم از آن استفاده می‌کرده‌اند. 🔻۳. عقل حکم می‌کند در کنار بهره‌برداری از دانش روز پزشکی، تجربه گرانبهای بشر در حوزه طب سنتی نیز به‌کار گرفته شود. هم احترام به دانش نوین است و هم استفاده از تجربه هزاران ساله بشر. اگر اهل بیت هم اکنون بین ما زندگی می‌کردند قطعا این رویه مدعیان طب اسلامی که کلا طب مدرن را حرام و ممنوع میدانند را منکر می‌شدند و آنهارا توصیه به استفاده از این علوم می‌کردند. عضویت در کانال نویسنده:👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
🔴 نمونه‌های از رجوع ائمه(ع) به طبیبان دراین مطلب به برخی از مواردی که اهل بیت علیهم‌السلام از طبیب استفاده کردند و در منابع تاریخی آمده است اشاره میکنیم و در مطلب بعدی موارد متعددی که اهل بیت شیعیانشان را به طبیب ارجاع داده‌اند را خواهیم آورد ❇️ ۱_ بعد ازضربت خوردن امیرالمؤمنین(ع) ابومخنف از عطیه بن حرث از عمر بن تميم و عمرو بن ابى بكار نقل مي كند: پس از ضربت خوردن علی‌بن‌ابیطالب، خاندان نبوت به تلاش افتادند كه شايد بتوانند اين زخم هولناك را التيام بخشند. اطباى كوفه را به بالين حضرت اميرالمؤمنين (علیه السّلام) خواندند. در ميان پزشكانى كه حضور يافتند اثير بن عمرو بن هانی از قبيله‏ «سكون» جراح زبردستى بود. وي را انتخاب كردند كه به علاج بپردازد. اثير جراح دستور داد گوسفندى را سر بريدند و از ريه‏ گوسفند گرماگرم رگ باريكى در آورد و آن رگ را در شكاف زخم جا داد و پس از چند لحظه زخم را گشود و آن رگ را بیرون آورد و بر آن رگ سفيدى مغز مقدس حضرت اميرالمؤمنين نمودار بود. اثير جراح در اين هنگام به اميرالمؤمنين گفت: هنگام آن رسيده است كه اميرالمؤمنين وصاياى خود را بنگارد زيرا اين دشمن خدا شمشير خود را به مغز مبارك فرو برده است.» برخی منابع: مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی ص ۵ فرزندان ‏آل ‏ابى ‏طالب، جلد ‏۱، ص ۴۹_۵٠ خطبه ۷فروردین ١٣٧١ مقام معظم رهبری 🔻شهید مطهری در کتاب آزادی معنوی این اتفاق را نقل می‌کند و درباره اثیر بن هانی بن عمرو سَلولی که در تمام منابع نام او بعنوان طبیب موجود است میگوید. ظاهراً این مرد طبیبی بوده است که در همین دانشگاه جندی شاپور که در ایران بوده است و مسیحیهای ایران آن را اداره میکرده‌اند تحصیلات طبی کرده بود و اقامتش در کوفه بود. مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 496 بعبارتی هانی بن عمرو یک تحصیل‌کرده خارجی بود😊 ❇️ ۲. اصابت خنجر به پای امام حسن علیه السلام و مداوا توسط طبیب در دوران خلافت کوتاه امام حسن در گیرودار صلح با معاویه در شهر ساباط، یکی از خوارج به حضرت نزدیک شد و گفت: ای حسن مشرک شدی همان گونه که پدرت مشرک شد؛ سپس با خنجری به ران او زد و امام که سوار بر اسب بود بر زمین افتاد. حسن بن علی(ع) را بر روی تختی به مدائن بردند و در خانه سعد بن مسعود ثقفی بستری شد و طبیب آوردند تا درمان شود. منابع: شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۲؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۳۵. ❇️ ۳. احضار یک طبیب غیرمسلمان توسط امام حسن عسکری علیه السلام برای انجام فصد و حجامت منابع: الخرائج و الجرائح ج 1 صص 422-424. منتهی الامال، ص 576 و 577. البته با اندکی تفاوت در کافی، ج 1، صص 512_513 ❇️ ۴. درمان حضرت سکینه دختر امام حسین(ع) ابوالفرج اصفهانی نقل می کند در پائین چشم حضرت سکینه دختر حسین بن علی علیه السلام غده‌ای ایجاد شده بود. پزشکی به نام بدراقيس آوردند پوست صورت ایشان را شکافت غده و ریشه ها را خارج کرد و سپس زخم را بستند و فقط جای زخم باقی ماند. منابع: _الاغانی، ابوالفرج اصفهانی، ج ۱۶. ص۱۶۰ _مقاله نقش شیعیان در دانش پزشکی، حسین زاده شانه چی و... فصلنامه پژوهش های علوم انسانی خرداد ۹۲، شماره ۱۷ اینها برخی موارد است که اهل بیت به طبیب مراجعه کردند و در مطلب بعدی موارد متعددی آورده خواهد شد که ائمه اطهار دیگران رو به طبیبان ارجاع میدادند اینجا سوالی که مطرح می‌شود این است که، چگونه خود اهل بیت به طبیب مراجعه می‌کردند و دیگران رو به پزشکان روز ارجاع می‌دادند ولی عزیزان طب اسلامی می‌گویند به هیچ پزشکی نباید مراجعه کرد و فقط باید به طب اسلامی که ما میگوییم عمل کنید؟ این تناقض نیست؟ این انحصارطلبی برای چیست؟ حتما مطالب بعد را بخوانید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0