eitaa logo
پاسخ شبهات و پرسش ها - متن
292 دنبال‌کننده
60 عکس
39 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسش : آیا نامه نوشتن به فرشته ها و حاجت خواستن از آنها در اسلام توصیه شده است؟ آیا اسم های عجیب و مبهمی که برای برخی از فرشتگان بیان می شود در قرآن آمده است؟ پاسخ : فرشته ها قطعا وجود دارند و باید به وجود آنها ایمان داشته باشیم اما توسل به آنها در اسلام توصیه نشده و مطالبی که اخیرا برای ترویج «توسل به فرشتگان» در فضای مجازی منتشر می شود مبنای اسلامی و قرآنی ندارد و چه بسا به تدریج به «شرک» و «پرستش فرشتگان» و در نهایت به «شیطان پرستی» و «انحرافات عقیدتی و رفتاری بزرگ» بینجامد. فرشتگان، مأموران خدا برای اداره جهان هستند و صرفا از خدا دستور می گیرند. هریک از آنها مأموریت مشخص خود را دارد و دقیقا مطابق دستورات خداوند کار می کند. آنان اختیار و استقلالی از خود ندارند و دلیلی نداریم که مأموریت آنان گوش دادن به درخواستهای انسان ها باشد بنابراین توسل یا التماس به فرشته ها برای برآورده شدن حاجت، یک شیوه غیراسلامی است. برای برآورده شدن حاجات باید از خدا بخواهیم تا او به فرشته هایش و به همه کائنات دستور بدهد تا در جهت موفقیت ما تغییراتی ایجاد کنند. ضمنا طبق آیه 7 سوره غافر (مومن) ، هرکس براستی مومن باشد فرشتگان به صورت خودکار برای بخشودگی او دعا می کنند (هرچند آن فرد هیچگاه به هیچ فرشته ای متوسل نشده باشد) بنابراین نیازی به توسل به آنها نیست. در قرآن به صورت کلی به وجود فرشته ها اشاره شده ولی تنها از جبرئیل و میکائیل نام برده شده است. همچنین برخی از مفسران معتقدند « الروح » که در سوره قدر ذکر شده بزرگترین فرشته الهی است. برخی نیز « روح القدس » و « الروح الامین » را نامهای دیگر « جبرئیل » می دانند. اما اسمهای عجیب و غریبی که در برخی از کتابها برای فرشته ها ذکر می شود سند معتبری ندارد مگر اینکه اثبات شود در حدیثی با سند صحیح در یک کتاب معتبر و شناخته شده آمده است. کتابهایی که اخیرا مردم را به سمت « پرستش فرشتگان » به عنوان راهی برای « تقرب به خدا » یا « دستیابی به موفقیت » سوق می دهند مخلوطی از سلایق و تصورات و تخیلات شخصی و باورهای غیراسلامی هستند. اعتماد به این مطالب، ممکن است افراد را دچار اختلالات فکری، انحرافات رفتاری و حتی بیماری های روانی کند. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 https://eitaa.com/pasokhvoice https://eitaa.com/pasokhtext https://eitaa.com/shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ:👇 https://chat.whatsapp.com/GfZf94HCmww2MjL26GUfF9
پرسش: اخیرا در فضای مجازی گفته می شود اگر کلمه «اِن شاء الله» را به صورت سرهم بنویسیم معنای کفرآمیز دارد مثلا اگر به صورت «ایشاالله» بنویسیم یعنی «خدا را به خاک سپردیم» و اگر به صورت «انشاءالله» بنویسیم یعنی «ما خدا را ایجاد کرده ایم». آیا این مطلب صحت دارد؟ پاسخ: نگارش استاندارد «ان شا الله» در زبان عربی به صورت «إن شاء الله» است ولی در فارسی به صورتهای زیر هم نوشته می شود که همگی بی اشکال هستند و هیچیک از آنها معنای کفرآمیز نمی دهد: ان شا الله ان شاء الله انشاء الله همچنین در محاوره عامیانه فارسی گاهی به صورت «ایشاالله» تلفظ می شود که آن هم اشکال معنایی و شرعی ندارد. در واقع هیچکدام از نگارش‌ها و تلفظ‌های بالا حاوی معنای غلط یا کفرآمیزی نیستند زیرا «معنای واژه همان چیزی است که گوینده و شنوندگان درباره آن توافق و تفاهم دارند». کلمه «ان شاء الله» را به هریک از شکل‌های بالا بنویسیم یا بخوانیم هم گویندگان و هم شنوندگان می دانند که منظور از آن، «اگر خدا بخواهد» است و نه چیز دیگری. نکته تکمیلی: درباره «إنشاءالله» اگر کسی بگوید «إنشاء» به معنای «ایجاد کردن» است باز هم پاسخ اینست که: اولا گوینده و شنونده چنین برداشتی نمی کند. ثانیا اگر «اِنشاء» در اینجا به معنای «ایجاد» گرفته شود باز هم لزوما ترجمه اش این نیست که «ما خدا را ایجاد کرده ایم» یا «خدا به وسیله شخص دیگری ایجاد شده است» بلکه می تواند اشاره به این باشد که «خداوند، همه چیز را ایجاد کرده است» یعنی «همه چیز، إنشاءالله(آفریده ی خدا) هستند». در واقع لزومی ندارد وانمود شود مصدر «إنشاء» که به «الله» اضافه شده و ترکیب اضافی(مضاف و مضاف الیه) ساخته، لزوما از سنخ اضافه ی مصدر به مفعول است بلکه می تواند اضافه مصدر به فاعلش باشد. در هرحال بهتر است که «ان شا الله» را جدا بنویسیم ولی لزمی ندارد دچار وسواس شویم و سایر شیوه های نگارشی و محاوره ای را به کفر ارتباط بدهیم یا نامشروع بدانیم. جالب اینست که حتی برخی از مراجع بزرگ معاصر نیز -احتمالا برای سرعت در نوشتن- عبارت «إنشاالله» را سرهم مینویسند که قطعا اگر معنای کفرآمیزی داشت اینگونه نمی نوشتند. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 https://eitaa.com/pasokhvoice https://eitaa.com/pasokhtext https://eitaa.com/shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ:👇 https://chat.whatsapp.com/GfZf94HCmww2MjL26GUfF9
پرسش: آیا واقعا پیامبر (ص) فرمودند «هر کس پایان ماه صفر را به من اطلاع دهد، اهل بهشت است»؟ آیا اینکه بعضی‌ها در شب اول ربیع الاول بر در هفت مسجد می‌روند و پایان ماه صفر را به رسول الله (ص) تبریک می‌گویند ریشه در احادیث دارد یا یک آداب سلیقه ای است؟ پاسخ: چنین حدیثی درباره پایان ماه صفر یا آغاز ربیع نداریم و اینگونه آداب، خودساخته و سلیقه‌ای است. البته روایت دیگری درباره بهشتی بودنِ ابوذر (ره) داریم که در شرایط کاملاً خاصی، عبارت « ... فَمَن بَشَّرَنی بخروج آذار فَلَهُ الجَنَّة ...»(هرکس خروج ماه آذار را به من بشارت دهد اهل بهشت است) در آن آمده و برخی همین حدیث را به اشتباه فهمیده، لفظ و معنای این روایت را تقطیع و تحریف کرده، بر ماه صفر تطبیق نموده‌اند. محتوای حدیث مورد نظر اینست که پیامبر (ص) با اصحاب خود در مسجد بودند و متوجه شدند که ابوذر تا لحظاتی بعد به مسجد وارد خواهد شد بنابراین فرمودند: "اولین کسی که اکنون بر ما وارد می‌شود، اهل بهشت است" برخی از اصحاب بهدمحض اینکه این سخن را شنیدند، از مسجد بیرون رفتند تا زودتر وارد شوند و این فضیلت را به نامِ خود تمام کنند! پیامبر(ص) متوجه خروج این افراد شدند و به بقیه اصحاب که نزد ایشان مانده بودند فرمودند: از میان کسانی که اکنون وارد مسجد می‌شوند، هریک که پایان ماه آذار (از ماه‌های رومی) را به من مژده بدهد، اهل بهشت است. وقتی ابوذر و سایر اصحاب وارد شدند پیامبر (ص) از آنان پرسید: در کدام ‌یک از ماه‌های رومی هستیم؟ ابوذر گفت: یا رسول الله! ماه آذار به پایان رسیده است. پیامبر (ص) فرمودند: "من این را می‌دانستم اما (این صحنه‌سازی را انجام دادم زیرا ) دوست داشتم قومِ من بدانند که تو اهل بهشت هستی ..." (1) گرچه همین روایت نیز از نظر سندی جای بررسی دارد ولی به هرحال هیچ نامی از ماه ربيع یا صفر در آن نیست زیرا ماه آذار یکی از ماه‌های رومی و معادل ماه مارس در تقویم میلادی به شمار می‌آید و ربطی به ماه صفر ندارد. در هرحال، علت بهشتی شدنِ ابوذر این نبود که ماههای رومی را می‌دانست و بشارتِ پایان ماه مارس(آذار) را به پیامبر (ص) داد بلکه علتش صداقت ابوذر در اندیشه، گفتار و عملکرد بود. ————— (1) صدوق، علل الشرایع، ج 1، صص: 175-176 و معانی الاخبار، ص 205 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ:👇 https://chat.whatsapp.com/GfZf94HCmww2MjL26GUfF9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر این بانوی غربی درباره اسلام و حجاب چیست؟ عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ:👇 https://chat.whatsapp.com/GfZf94HCmww2MjL26GUfF9
ابلیس چگونه وارد بهشت شد؟ پرسش: با توجه به اینکه وقتی شیطان به آدم سجده نکرد، خدا او را از بهشت بیرون کرد و او را رجیم و رانده شده نامید پس چگونه دوباره وارد بهشت شد و آدم و حوا را فریب داد تا از میوه درخت ممنوعه بخورند؟ پاسخ: 1 – در هیچیک از آیاتی که از «رانده شدن» و «رجيم بودنِ شیطان» سخن می گویند نیامده که «از بهشت رانده شد» یا «ممنوع الورود به بهشت گردید» بلکه «رجیم بودن» معنای دیگری دارد زیرا قرآن، خودداری ابلیس از سجود در مقابل آدم را در «مرحله قبل از سکونت آدم در بهشت» بیان فرموده است. در این مورد بنگرید به سوره بقره؛ آیات 34 و 35 و سوره اعراف آیات 18 و 19 2 – شيطان قبلا در صف فرشتگان به عبادت مشغول بود و در آن محل والا و آسمانی از رحمت و لطف خاص خدا که شامل حال فرشته های عابد می شد بهره می برد اما هنگامی که نافرمانی کرد از آن مقام والا رانده و از رحمت خدا دور شد و «رجیم» گردید. پیام این ماجرا اینست که محفل پاکان و فرشتگان، جای متکبران، خودستایان و خودخواهان نیست و چنین افرادی از جایگاه قُرب و رضایت و رحمت الهی نزول و سقوط می‌کنند. در این مورد به آیات زیر توجه کنید: «قَالَ فَاهبِط مِنهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فيهَا فَاخرُج إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرينَ»( سوره اعراف: آیه 13) ترجمه: {خداوند به ابلیس} گفت: «از آن (مقام و مرتبه‌ در آسمان در محفل فرشتگان) فرود آی! تو حقّ نداری در آن (عبادتگاه آسمانی) تکبّر کنی! بیرون رو، که تو از افراد پست و حقیر هستی! «قَالَ اخرُج مِنهَا مَذءُومًا مَّدحُورًا»(سوره اعراف: آیه 18) ترجمه: فرمود: با ننگ و عار و خواری، از آن (مقام و محفل والا) بیرون شو! «قَالَ فَاخرُج مِنهَا فَإِنَّكَ رَجيمٌ» (سوره حِجر : آیه 34 و سوره ص : آیه 77) ترجمه: {خداوند} فرمود: «از صفوف آنها [= فرشتگان‌] بیرون رو، که (از درگاه ما) رانده ‌شده ‌ای! نکته مهم در آیات بالا اینست که ضمیر «ـها» در «مِنها» به «الملائکه» یا «صفوف الملائكه» یا «مرتبة الملائکه» یا «منزلة الملائكة» برمی گردد بنابراین اگر داستان آدم و ابلیس را در قرآن مطالعه کنیم تعارض و ناسازگاری در آن وجود ندارد اما اگر بخواهیم به داستانهای عامیانه و شفاهی یا به روایات اسرائیلیات که ریشه در کتب تحریف شده یهود دارند تکیه کنیم دچار تناقض خواهیم شد. بر فرض اگر کسی اصرار بورزد که «شیطان از بهشت اخراج شده بود» در پاسخ می‌توان گفت: وسوسه شیطان ممکن است گاهی از راه دور نیز اثرگذار باشد. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 https://eitaa.com/pasokhtext @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ:👇 https://chat.whatsapp.com/GfZf94HCmww2MjL26GUfF9
پاسخ به مخالفان اسلام و پیامبر (ص) – بخش سوم پرسش: در سال‌های اخیر ویدیویی از یک سخنران مسیحی بر ضد تاریخ 1400 ساله اسلام منتشر شده که در آن گفته می‌شود: «یهودی‌ها و مسیحی‌ها در حکومت محمد به ذِمّی یعنی شهروندان درجه دوم تبدیل شدند که فقط با پرداخت جِزیه اجازه زنده ماندن و شانس کشته نشدن داشتند. یهودیها و مسیحی‌ها آزادی مذهبی نداشتند و نمی‌توانستند برای مراسم مذهبی در کنار یکدیگر جمع شوند.» پاسخ این ادعاها چیست؟ پاسخ: 1 - این ادعا درباره سیره پیامبر (ص)، با مستندات تاریخی سازگاری ندارد. مسیحیان و یهودیان در زمان پیامبر (ص) به عنوان دو گروهِ اقلیت دینی دارای حقوق شهروندی شناخته می‌شدند و نه تنها در عمل به مناسک دینی و عبادی خود آزادی داشتند بلکه در صورت پرداخت جزیه ، تأمین امنیت آنان بر عهده حکومت اسلامی قرار می‌گرفت. 2 - پرداخت جزیه که مبلغش بیش از زکاتِ مسلمانان بود، دستکم دو فلسفه داشت: نخست اینکه در هنگام جنگ و دفاع از امنیت کشور اسلامی، شرکت در جهاد بر یکایک مردان مسلمان واجب است اما بر اقلیت های دینی واجب نبود و به آنان اختیار داده می‌شد به جای «سرباز دادن برای مشارکت در جنگ»، «جزیه» بپردازند(تقریبا معادل خرید خدمت سربازی در عصر حاضر). آنان به صِرف اینکه جزیه می دادند از شرکت در جنگ، معاف می‌شدند و تأمین امنیتشان بر عهده سربازان مسلمان قرار می‌گرفت. دوم اینکه عدالت اقتضا می‌کرد همانگونه که شهروندان مسلمان، به حکومت مرکزی «زکات» می‌دادند، شهروندان مسیحی و یهودی نیز مبلغی به عنوان «جزیه» بدهند زیرا از زکات، معاف بودند. 3 - کلمه «ذِمّی» يا «اهل ذِمّه» به معنای «شهروند درجه دوم» نیست بلکه هم‌خانواده با کلمه «ذِمّة» به معنای «عُهده، تعهد، مسؤولیت و پیمان» است و «اهل ذمه» یعنی «کسانی که مسلمانان نیستند ولی پیمان همزیستی با مسلمانان دارند و حکومت اسلامی متعهد به حمایت از جان، مال، ناموس و آزادی دینی آنان است». در واقع وقتی در جامعه اسلامی لقب «ذمی» به یهود و نصارا داده می‌شود مقصود اینست که حفاظت از حقوق شهروندی و امنیت آنان، مسؤولیتی «بر ذمه مسلمانان» یعنی «بر عهده جامعه اسلامی» است و اگر این وظیفه ادا نشود مسلمانان، «مشغول الذمه»(مدیون) خواهند بود. با همین نگاه اسلامی بود که وقتی شماری از سپاهیان معاویه، خلخال از پای یک زن ذمّی(مسیحی یا یهودی) بیرون آوردند و بدون اینکه دستگیر و مجازات شوند از صحنه گریختند، وقتی خبر به امیرالمومنین علی(ع) رسید، ایشان فرمودند: «فَلَو أنَّ امْرَأً مُسلِماً ماتَ مِن بَعدِ هذا أسَفاً ما كانَ بِهِ مَلوماً بَلْ کَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیراً»(اگر مردی مسلمان (پس از شنیدن این ماجرا) از شدت تأسف بمیرد، نباید سرزنش شود بلکه از نظر من (دِق کردن در چنین حالتی) سزاوار و بجاست»(کلینی، الکافی، ج 5، ص 5 و نهج البلاغه، خطبه 27 با موضوع جهاد) 4 – سختگیری پیامبر (ص) درباره اقلیتهای دینی منحصر به گروهی از آنان بود که دست به توطئه، پیمان شکنی و شورش مسلحانه بر ضد حکومت اسلامی زده بودند. آیه ای که می گوید «اهل کتاب باید در حالی که فرودست یا ذلیل ... بقیه در لینک زیر: http://pasokhha57.blogfa.com/post/24 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 https://eitaa.com/pasokhtext @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ:👇 https://chat.whatsapp.com/GfZf94HCmww2MjL26GUfF9
✖️سخنان جالب در مورد اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید. متن کامل: yun.ir/hfp2bg منبع: کانال روشنگری عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 https://eitaa.com/pasokhtext @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ:👇 https://chat.whatsapp.com/GfZf94HCmww2MjL26GUfF9
پخش تصاویر جعلی‼️ 🔹بعد از اهلبیت عليهم السلام، رفته اند سراغ امام خمینی (ره)‼️ منبع: کانال تحلیل سیاسی عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 https://eitaa.com/pasokhtext @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ:👇 https://chat.whatsapp.com/GfZf94HCmww2MjL26GUfF9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸تفاوت جوامع و در قواعد گشایش در اقتصاد و معیشت🔸 🌧 اینکه قرآن می‌فرماید: «ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِ يُرۡسِلِ ٱلسَّمَآءَ عَلَيۡكُم مِّدۡرَارٗا» [یکی از مصادیقش] احیای امر به معروف و نهی از منکر است. این احیاء به ما باران می‌دهد: «يُرۡسِلِ ٱلسَّمَآءَ عَلَيۡكُم مِّدۡرَارٗا». قرآن می‌گوید خدا بارانش را برای شما گذاشته است. بله، آنهایی که اصلاً خدا را قبول ندارند باران برایشان می‌بارد، اما ما وقتی گفتیم «خدایا تو را قبول داریم»، همه چیزهایمان می‌افتد توی گرو! لذا خدا سند می‌گیرد نسبت به ادعای ما. اگر ما ادعایمان را پس بگیریم، او هم باران می‌دهد؛ اما چه دادنی؟ چه فایده ای دارد؟! 🌧 قرآن می‌فرماید: «فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِۦ فَتَحۡنَا عَلَيۡهِمۡ أَبۡوَٰبَ كُلِّ شَيۡءٍ»: وقتی تذکرات ما را فراموش کردند خدا هم می‌گوید ما همۀ درها را به رویشان باز می‌کنیم: «فَتَحۡنَا عَلَيۡهِمۡ أَبۡوَٰبَ كُلِّ شَيۡءٍ». بعد می‌فرماید: «حَتَّىٰٓ إِذَا فَرِحُواْ بِمَآ أُوتُوٓاْ أَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ». گیر آنها، در است. اصل انسانیت آنها ضایع می‌شود و تبدیل به یک موجود دنیایی و غیراخروی می‌شوند. خدا هم مثل جانواران ولشان می‌کنند: «يَأۡكُلُواْ وَ يَتَمَتَّعُواْ وَ يُلۡهِهِمُ ٱلۡأَمَلُ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ». اما آن کسانی که خدا به حال خودشان واگذارشان نکرده است، بارانشان را گرو می‌کشد، گرو امر به معروف و نهی از منکر است. گرو زکات است، گرو اصلاح پول است. عضویت کانال در ایتا @haerishirazi @pasokhtext
پرسش: پاسخ مطلب زیر که یک فعال رسانه ای نشر کرده، چیست؟👇 "خانه های حجاز، جز پارچه ای حائل، اساساً در نداشتند چه رسد به درِ چوبی که آتش بگیرد و مسمار داشته باشد و شکسته شود و ... امام علی (ع) نیز به خلفا مشورت داده و تحت فرمانشان به جهاد می رفت" پاسخ: مطلب بالا درباره صدر اسلام و عصر خلفا، دچار اغراق و اشکال است زیرا برآیند شواهد و مستندات روایی و تاریخی، ما را به نکات زیر می رساند:👇 1- هیچ سند معتبر تاریخی نداریم که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) تحت فرمان هیچیک از خلفا به جنگ رفته باشند. حتی خود خلفا هم تمایلی نداشتند ایشان از پایتخت (مدینه) خارج شود زیرا می خواستند تحرکات سیاسی و اجتماعی ایشان را از نزدیک، زیر نظر داشته باشند. 2- خلفا مکررا در مسایل مختلف دینی و سیاسی از امام علی(ع) سؤال می کردند زیرا همگان می دانستند که هیچیک از صحابه از نظر علم، تقوا و درایت، قابل مقایسه با امیرالمؤمنین(ع) نیستند. امام(ع) نیز به پرسشهای خلفا پاسخ می داد و هرگاه از او مشورت میخواستند، خیرخواهانه نظر و نصیحت خود را نقدیم می فرمود و از اشتباهات، نهی می کرد تا شریک در خطاها نباشد. 3- کلمه «باب» در زبان عربی لزوما به معنای «درِ چوبی و سنگین» نبوده بلکه به هرگونه «وروردی»، خواه دارای حائلی از جنس پارچه یا لیف خرما باشد یا دارای دربِ چوبی باشد یا نباشد، «باب» گفته می شد. در قدیم، درهای چوبی و سنگین، معمولا مربوط به دارالاماره(مقر حکومت)، قلعه ها(مثل خیبر) و اتاقهایی بوده که محل نگهداری اموال بودند و بسیاری از خانه های عادی، صرفا دری از جنس لیف خرما داشتند و فاقد قفل و چفت و بست بودند و برای گشودنشان تلاش چندانی نیاز نبوده است. اساسا وضعیت جغرافیا و پوشش گیاهی حجاز با ایران تفاوت داشت و چوب مناسب و کافی برای ساخت در برای عموم خانه های حجاز، به وفور یافت نمی شد اما لیف خرما فراوان بود. بنابراین گرچه ثروتمندان که خانه های مجلل داشتند میتوانستند درهای محکمی از چوب برای حفاظت از اموال خود بسازند اما این مربوط به عموم مردم عربستان که زندگی معمولی داشتند نبوده است. گاهی نیز فقط یک اتاق در خانه (مثلا یک انبار یا بالاخانه) که برای حفاظت از اموال اختصاص داده شده بود، دارای در چوبی و قفل بوده است. درباره روایاتی که حاوی فعل «اَغلَقَ» یا «فَتَحَ» هستند نیز باید دانست که همیشه به معنای «قفل کردن یا گشودنِ قفلِ در با کلید» نیست بلکه گاهی نیز به معنای بستن در بدون قفل کردن است. بنابراین درهای چوبی، محکم و سنگین، مربوط به خانه های محقر و ساده ی عموم مردم نبوده است. 4- اصل هجوم به خانه فاطمه(س) و اینکه مهاجمان، آتش آوردند، تهدید به سوزاندن خانه کردند، بدون اجازه وارد خانه شدند، مولا علی (ع) را با وضع توهین آمیزی بردند و فاطمه (س) به مهاجمان اعتراض کرده، احتجاج فرمودند، قطعی و غیر قابل تشکیک است زیرا با تواتر نقل شده است. طبق برخی نقلها، حضرت زهرا(س) گریه و شیون سر دادند و فرمودند:«آیا میخواهید فرزندانم را یتیم کنید؟!» و این بیاناتِ پر سوز و گداز، موجب گریه حاضران شد. با اینهمه برخی از جزئیات که در برخی روضه ها بیان می شود با سند معتبر نرسیده و متخصصان، در مورد ردّ یا تأییدِ «برخی از جزئیات»، اختلاف نظر دارند. به عنوان نمونه روضه مسمار (اصابت میخِ در به سینه حضرت زهرا سلام الله علیها) سندی در کتب محدثان و مورخان متقدم شیعه و سنی ندارد و حدسیّات و تصورات ذهن خلّاق برخی از افراد در صدسال اخیر است. حتی کتاب «مؤتمر علماء بغداد» که اشاره ای به روضه مسمار کرده نیز تألیف یکی از فضلای عرب در قرن اخیر است و به غلط به نام «مقاتل بن عطیه»(از علمای قرن شش هجری) نشر شده و این از سبک و ادبیات امروزیِ کتاب هویداست. روایات کتب شیعه که بحث شهادت را مطرح میکنند، اموری غیر از مسمار را به عنوان علت شهادت آورده اند. 5- رابطه مولا علی(ع) با خلفا دستکم دارای دو مرحله بوده است: در یک برهه دستگاه خلافت شیوه رویارویی با اهل بیت(ع) را در پیش گرفت که اوج آن، ماجرای متواتر و غیرقابلِ تردیدِ هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیهاست ولی پس از حدود ششماه، مرحله آتش بس و همزیستی شروع می شود که امام علي(ع) از احقاق حق در آن شرایط نومید شده بودند، زمزمه ارتداد قبایل و شورش های تجزیه طلبانه از گوشه و کنار کشور اسلامی به گوش می رسید و خلیفه نیز این دفعه از باب آشتی وارد شد و در این مرحله، امام علی(ع) برای دفع افسد و حفظ مصلحت مهمتر (امنیت، تمامیت ارضی و وحدت اسلامی) تقاضای خلیفه برای بیعت را پذیرفتند و از آن پس در نمازجمعه خلیفه حاضر می شدند و هرجا لازم بود به حاکمان مشورت می دادند یا انتقاد و نصیحت می کردند. کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis کانال واتساپ: https://chat.whatsapp.com/GfZf94HCmww2MjL26GUfF9