eitaa logo
پله پله تا اجتهاد
287 دنبال‌کننده
95 عکس
2 ویدیو
39 فایل
🔶 کانال معاونت پژوهش مدرسه فقهی آل یاسین علیهم السلام 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin
مشاهده در ایتا
دانلود
2️⃣6️⃣1️⃣ 8️⃣3️⃣ ❇️ فرق عطف بیان و بدل 🔶 چون غرض و ارزش کار بردي عطف بیان با بدل کل از کل بسـیار نزدیک به هم است، و در عبارات، احتمال اشتباه باهم وجود دارد، در مقام معیار و ملاك تشخیص این دو از یکدیگر، معیارهایی ذکر می شود که این دو با هم در کلام اشتباه نشود. ✅ علت نزدیک بودن این دو این است که هر دو در مقام بیان این نکته هستند که مقصود از متبوع، مصداق تابع است. 🔷 باید دانست اموري که بدل و عطف بیان در آن تمایز و افتراق پیدا می کند، هشت وجه می باشد: 1️⃣ هرگز عطف بیان نه خود ضـمیر می باشـد و نه متبوع آن ضـمیر می توانـد باشـد. 👈 زیرا همانطور که صـفت که همواره مشـتق یا مؤول به مشـتق است در بین مشتقات هرگز نمی تواند خود ضمیر یا تابع از ضمیر باشد، عطف بیان که همواره جامد است، نیز که معنا و کاربردي همانند صفت دارد، نمی تواند خودش ضمیر یا تابع از ضـمیري باشد. ⬅️ زیرا ضـمائر اعرف المعارف هسـتند و نیاز به توضـیح و توصیف ندارند به همین جهت براي آن صفت یـا عطف بیان آورده نمی شود و از طرف دیگر خود ضـمیر نیز همیشه نیازمنـد مرجع است بنابر این نمی توانـد توصـیف کننده و توضیح دهنده مرجع خود باشد زیرا بالعکس آن مرجع رافع ابهام از ضمیر است. 📕 مغنی باب رابع 📚 برگرفته از شرح استاد صفایی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
بسم الله الرحمن الرحیم نشست طلاب (پایه 8 و 9 و 10) و معاون پژوهش 🔸 در این نشست در مورد برنامه های مقاله نویسی در نیم سال دوم و تکمیل مقالات نیم سال اول بحث خواهد شد. ✅ با توجه به اینکه جلسه همراه با پرسش و پاسخ خواهد بود، عزیزان رأس ساعت حضور داشته باشند. 🗓 زمان چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ 🕚 ساعت ۱۱:۳۰ حسینیه مدرسه
3️⃣6️⃣1️⃣ 8️⃣3️⃣ ❇️ احتمال دوم (یعنی مثلا متن روایتی که به طریق صـحیح به ابن ابی عمیر منتهی شـده و به امام علیه السـلام منتسب است باید بر آن صحه گذاشت یعنی امام علیه السلام آن را فرموده است) بیان شد و گفته شد این احتمال سه نظریه دارد: 1️⃣ علاوه بر اعتبـار روایات آنها و اینکه بعـد از اصـحاب اجماع به سـند نگاه نمی کنیم، خود اصـحاب اجماع نیز جزء ثقات می باشـند. 🔶 افراد بسـیاري به این قول قائل شـده اند. نتیجه اینکه اگر اصـحاب اجماع از وسائطی نقل کرده باشـند روایات مزبور را می پـذیریم ولی این دلیـل نمی شود که وسایـط مزبور نیز ثقه باشـند که در نتیجه اگر درجـایی دیگر بـدون دخـالت اصـحاب اجمـاع چیزي را نقل کرده باشـند روایت آنها پـذیرفته شود. زیرا از عبارت کّشـی فقط اعتبار روایات اصـحاب اجماع فهمیده می شود نه وثاقت وسائط. 2️⃣ علاوه بر اینکه خودشـان ثقه هسـتند وسائطی که از آنها نقل شـده است تا امام علیه السـلام همه ثقه می باشـند. 🔷 البته مراد از ثقه، ثقه بـالمعنی الاعم است یعنی با فساد مـذهب هم سازگار است و مراد این نیست که این وسائط همه امامی باشـند. 👈 این قول مختـار حاجی نوري است و از رجال سـید بحر العلوم نیز همین مطلب را نقل می کنـد و قول صاحب منتهی المقال که قول اول را به سیدبحر العلوم نسبت می دهد تخطئه می کند. همچنین از شهید اول نیز همین قول را استظهار می کند. 🔶 قائلین به این قول زیاد نیستند. 3️⃣ ملا علی کنی و بعضی دیگر می گویند که فقط روایات و متون احادیث اصحاب اجماع صحیح است. یعنی آنچه در کتب اصحاب اجماع آمده است صحیح می باشد ولی اینکه خود اصحاب اجماع ثقات هستند یا نه قابل اثبات نیست. 🔷 این بدان معنا است که قرائنی وجود داشته است که اصحاب، بر اساس آنها به صحت روایات آنها پی برده اند. 📚برگرفته از دروس آیت الله شبیری زنجانی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
4️⃣6️⃣1️⃣ 2️⃣4️⃣ ❇️نکاتی از حلقه ثانیه 🔷 بر مبناى مسلك حق الطاعة، اصل احتياط عقلى كلى ‏ترين اصول عملى است؛ زيرا هر تكليف مشكوك را شامل است و جز در مواردى خاص از آن دست برنمى ‏داريم؛ 🔶 ولى بر مبناى مسلك مشهور اصل برائت عقلى كلى ‏ترين اصول است. ⬅️ در مواردى كه اماره يا اصل عملى بر عدم تكليف قائم شود، از اصل احتياط عقلى دست برمى‏ داريم؛ زيرا حكم عقل مشروط به عدم احراز ترخيص شارع بود. ◀️ بر مبناى مسلك مشهور اگر اماره يا اصل عملى بر اثبات تكليف قائم شود، از اصل برائت عقلى دست برمى ‏داريم، ولى اين مطلب محتاج توجيه و تفسير است؛ زيرا اماره يا اصل عملى يقين ‏آور نيست و قرار گرفتن آنها به جاى قطع طريقى جاى سؤال است. 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
5️⃣6️⃣1️⃣ 2️⃣4️⃣ 3️⃣ ❇️تعریف علم فقه بیان شد. گفته شد که دارای دو قید می باشد. 1️⃣ قیـد اول احکام شـرعی عملیه یا فروع دین است که آنچه از مسائـل دینی که احکـام شـرعی نبوده و مربوط به اعتقـادات باشـد و یـا احکـامی که مربوط به اصول فقه و سـایر علوم اسـلامی است خـارج می شـود. 2️⃣ قید دوم عن ادلتها التفصـیلیه است یعنی بایست علم به این احکام شرعی مستند به دلیل تفصـیلی آن باشـد که خواسـته اند با این قید علمی را که براي فرد عامی از فتواي مجتهد خودش نسـبت به احکام شـرعی حاصـل می شـود را خـارج کننـد که این علم فقه نیست و در حقیقت مخصـوص کننـد تعریف را به علم به احکـام شـرعی که بااجتهاد و استدلال تفصیلی براي مجتهدین حاصل می شود. ⬅️ برخی گفته اند این قید علاوه بر خارج کردن علم مقلد، آن احکامی را که از مسلمات و بدیهیات و ضروریات دین هسـتند هم خـارج می کنـد مثـل اصـل وجوب نمـاز، روزه، حـج و امثـال آن و تعریف را مخصوص می کنـد به خصوص احکام شرعی اجتهادي و نظري . ❎ به نظر می رسـد این مطلب فوق درست نباشـد و قیـد (ادله تفصـیلیه) در مقابـل دلیـل اجمالی تقلیـد است زیرا که وجهی نـدارد ادلـه تفصـیلی را مخصـوص به ادله نظري و غیر بـدیهی و ضـروري و مسـلم کنیم بلکه دلیـل تفصـیلی اعم است از دلیل تفصـیلی نظري در جایی که نیاز به اسـتدلال، اسـتظهار و یا اسـتدلال به اصل و قاعده دارد و یا دلیل تفصیلی که مسلم و واضح است مثل اسـتدلال به ضروریات و مسلمات و یا اجماعات و سیره متشرعه که اینها هم مشمول فقه است و کثیرا انجام می گیرد. 🔶 و در اثبات یک مسأله فقهی تمسک به ضـرورت دینی و یا سیره قطعیه می شود که از ادله تفصیلیه است که در فقه بسیار مورداستفاده قرار می گیرد. 📚برگرفته از دروس آیت الله شاهرودی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
6️⃣6️⃣1️⃣ 9️⃣3️⃣ ❇️ فرق عطف بیان و بدل 1️⃣ فرق اول گذشت 2️⃣ فرق دوم: عطف بیـان همچون صـفت موافق متبوع خود در تعریف و تنکیر است در حالیکه هیچ اختلافی در بین نحویون در جواز اختلاف در تعریف و تنکیر در باب بدل بین بدل و مبدل منه وجود ندارد. 3️⃣ فرق سوم : عطف بیان هرگز جمله نخواهـد بود در حالیکه بـدل می توانـد جمله باشد. 4️⃣فرق چهارم: همـانطور که عطف بیان خود نمی توانـد جمله باشـد، متبوع آن نیز نمی توانـد جمله باشـد به خلاف بدل که گذشـته از اینکه خود می تواند جمله و بدل از مفرد باشد، می تواندمبدل منه آن نیز جمله باشد. 5️⃣ فرق پنجم: عطف بیان، فعل نمی توانـد باشـد هر چنـد متبوع آن فعل باشـد، به خلاف بدل که می تواند خود فعل بوده و تابع از یک فعل دیگر باشد. 👈 مانند قول خداوند متعال: وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ یَلْقَ أَثاماً* یُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ .«الفرقان68/و 69» که در اینجا فعل «یضاعف» بدل از فعل «یلق» شده است. به همین جهت مجزوم می باشد؛ زیرا فعل«یلق» مجزوم به حذف یاء و جواب شـرط است. بایـد دانست که این آیه از باب بـدلیت جمله از جمله نمی باشـد زیرا نائب فاعل «یضاعف» کلمه «العذاب» است و فاعـل «یلـق» ضـمیر مسـتتر راجع به «من» است و در بـدلیت جمله از جمله، اتحـاد در مسـند الیه شـرط است. و اگر جمله «یضـاعف له العـذاب» بـدل از فعـل «یلق» بود یـا بـدل از کـل جمله «یلق أثامـا» بود دیگر نمی توانست فعـل مضـارع «یضاعف» مجزوم شود زیرا جزم به کل جمله داده می شد. 📕 مغنی باب رابع 📚 برگرفته از شرح استاد صفایی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
7️⃣6️⃣1️⃣ 9️⃣3️⃣ ❇️ بحث در اصحاب اجماع و عبارت کشی بود که بیان داشتند: اجتمعت العصـابه علی تصـحیح مـا یصـح عن هولاء 🔶 به نظر ما مراد از تصـحیح ما یصـح، خصوص مرویات بلا واسـطه ي اصـحاب اجماع است که همان تصدیق کلام ایشان می باشد. امتیاز این هجده نفر بر دیگران امتیاز فقاهتی است نه امتیاز در تصـحیح ما یصح در نتیجه اشـکال نشود که این نکته اختصاصی به اصحاب اجماع ندارد. 🔷 مرحوم حاجی نوري عقیده دارد که مراد از تصحیح ما یصح، متن حدیث است یعنی مروي با واسطه اصحاب اجماع. بعدبحث می کنـد که مراد از صـحت در عبارت کشـی چیست و می فرماید: مراد از آن در اصـطلاح قدماء عبارت است از اینکه راوي، شخص موثق و راسـتگو باشد حتی اگر امامی نباشد که همان وثاقت بالمعنی الاعم است. (هر چند متأخرین صـحت را به معناي وثاقت بالمعنی الاخص می دانستند یعنی راوي علاوه بر ثقه بودن امامی هم می بایست باشد.) 🔶 به نظر ما لفظ صحت در میان قدماء به معناي درستی و قابـل قبـول بـوده است و البته مصـادیق صـحت متفـاوت بوده است و افراد طبق مبـانی مختلف صـحت را بر چیزهـاي مختلفی اطلاق می کردند. 🔷 وثـاقت خود اصـحاب اجمـاع از مطلب فوق اسـتفاده می شود ولی اسـتفاده نمی شود که روات بین اصـحاب اجماع و معصوم هم ثقه بوده باشـند. زیرا ممکن است اصحاب اجماع با قرائن مختلفی مانند تواتر و یا ذکر روایتی در اصول متعدد از اصول شیعه، علم به صحت مضمون خبر پیدا کرده باشند حتی اگر رجال بعضی از آن روایات ثقه نبوده باشند. 📚برگرفته از دروس آیت الله شبیری زنجانی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
8️⃣6️⃣1️⃣ 3️⃣4️⃣ ❇️نکاتی از حلقه ثانیه 🔶 هرگاه در حجّيت اماره ‏اى شك كنيم، اصل عدم حجّيت است. 🔷 هرگاه بدانيم موضوع حجّيت بر مدلول التزامى اماره ‏اى، همچون مدلول مطابقى صادق است، حجّيت مدلول التزامى ثابت مى ‏شود. 🔶 چون تمام ملاك در حجّيت امارات كاشفيت آنهاست و نسبت كاشفيت اماره به مدلول مطابقى و التزامى به يك ميزان است، همين بهترين دليل است كه مدلولات التزامى امارات- و به تعبير اصولى مثبتات امارات- حجت است؛ برخلاف اصول عملى كه دليلى بر حجّيت مثبتات آنها موجود نيست. 🔷 اگر مدلول التزامى اعم از مدلول مطابقى باشد، با سقوط مدلول مطابقى مدلول التزامى نيز از حجّيت ساقط مى ‏شود؛ چون دلالت التزامى از طبيعى لازم حكايت نمى‏ كند، بلكه بخش خاصى از طبيعى، ملازم با مدلول مطابقى است و آن بخش هميشه مساوى با مدلول مطابقى است. 🔶 اماره مى ‏تواند جانشين قطع طريقى شود، اما جانشين شدن آن به جاى قطع موضوعى محل بحث است. 🔷 در مواردى كه قطع در موضوع اخذ مى ‏شود، اگر به عنوان يك حجت شرعى در موضوع اخذ شده باشد، اماره مى‏ تواند جانشين آن گردد و اگر به عنوان يك وصف خاص باشد، اماره نمى‏ تواند جانشين آن گردد؛ مگر آنكه در دليل حجّيت اماره، عنايتى زايد موجود باشد. 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
9️⃣6️⃣1️⃣ 3️⃣4️⃣ 4️⃣ ❇️ موضوع علم فقه 👈 معروف این است که موضوع فقه افعال مکلفین است. 🔷 اشـکال: اگر موضـوع علم فقه را خصوص افعال مکلفین دانستیم موارد زیادي خارج می شود مانند مسائل مربوط به اعیـان مثـل طهـارت و نجـاست اشـیاء که متعلق به فعـل مکلفین نیست و همچنین زوجیت طهـارت، صـحت،شرطیت و مانعیت که موضوع آنها فعل مکلف نیست بلکه عینی از اعیان خارجی است و یا برخی از احکام فقهی اصـلاً مربوط به مکلف نیست بلکه مربوط به غیر بالغین و صـغار و مجانین و قاصـرین است که باید گفت این مسائل فقهی استطرادا در فقه آمده است که قابل قبول نیست . 1️⃣ جواب اول: مقصود از احکام شـرعی متعلق به عمل مکلف اعم است از تعلق مسـتقیم یا غیر مستقیم،یعنی آن حکم شـرعی را که در مقام عمل منتهی می شود به تعذیر و تنجیز حال چه حکم تکلیفی باشد و چه حکم وضعی. 2️⃣ جواب دوم: پاسـخ دوم مبتنی است به آن بحثی که در موضوع علم اصول مفصـلا مطرح شده است که مقصود از موضوع علم، کلی و جامع بین موضوعات مسائل آن علم بر حسب تدوین آن مسائل نیست و الا در علوم عقلی هم اشکال وارد می شود مثلاً موضوع در علم فلسـفه وجود است که موضوعـات مسائل علم فلسـفه عناوین دیگري است و وجود محمولات آن مسائل اسـت ولی گفته شده که موضوع عام علم فلسـفه وجود است و در فلسـفه از احکام وجود بحث می شود در آنجا گفته شد مقصود ازموضـوع کلی علم بحسب تـدوین خـارجی مسائـل آن علم نیست بلکه مقصـود آن چیزي است که محـور آن علم است که درمسائل آن علم حول آن محور بحث می شود. 👈 طبق این معیـار فوق در موضوع علم فقه می توان گفت که در علم فقه در رابطه بـا اثبـات مطلق حکم شـرعی و یا وظیفه عملی شرعی بحث می شود پس موضوع فقه افعـال نیست بلکه خود حکم شـرعی عملی و انحاء و اقسام آن موضوع فقه است و آنچه که محور همه مسائـل علم فقه است اثبـات آن احکام و وظایف عملی بوده که مطلق حکم شـرعی فرعی می باشـد چه تکلیفی باشـد و چه وضـعی. 📚برگرفته از دروس آیت الله شاهرودی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
0️⃣7️⃣1️⃣ 0️⃣4️⃣ ❇️ فرق عطف بیان و بدل 5️⃣ پنج فرق گذشت 6️⃣ فرق ششم: عطف بیان نباید لفظا همانند متبوع خود باشد، لکن اتحاد لفظ تابع و متبوع در بدل جایز است البته به شرط اینکه با لفظ دوم که تابع و بدل است یک لفظ اضافه شده باشد که باعث روشن شدن بیشتر معناي مراد از مبدل منه باشد. 7️⃣ فرق هفتم: عطف بیـان در نیت و فرض جـایگزین شـدن در محـل متبوع و لفظ اول نیست، به خلاف بـدل که در نیت حلول و جایگزینی در محل مبـدل منه است. بنابراین بـدل باید تمامی شـرایط حضور در آن محل را دارا باشـد، به همین جهت بـدلیت در مثل: «یا زیـدالحارث» ممتنع است زیرا «الحارث» شـرط حضور در محل«زید» را نـدارد زیرا حرف نـدا با اسم الف و لام دار -به جز اسم جلاله و جملات محکیه و درضـرورت شـعري- جمع نمی شود. 8️⃣فرق هشتم: عطف بیان در تقـدیر و فرض یک جمله دیگر، غیر از جملـۀ متبوع خود نمی باشد بنـابراین عطف بیان و متبوع آن لفظا و معنا و نیتا یک جمله هسـتند به خلاف جمله اي که در آن بـدل وجود دارد که در نیت دو جمله است که یک جمله مشتمل بر عامل در مبدل منه و خود مبدل منه، و جمله دیگر همان عامل به اضافه بدل در نیت گرفته می شود طوري که گویا دو جمله نیتا و معنا ذکر شـده است. به همین جهت، بدلیت «أخوها» از «عمرو» در مثال «هنـدقـام عمرو أخوها» صـحیح نیست، زیرا «أخوها» در تقـدیر، از آن جمله دیگري است بطوري که گویا جمله اي که در آن مبدل منه ذکر شده «هندقام عمرو» است و جمله دیگر «هندقام أخوها» است و چون در جمله اسـمیۀ اول ضـمیر رابط به مبتدا وجود ندارد بنابراین «أخوها» بدل نبوده بلکه عطف بیان براي «عمرو» است. تا این اشکال پیش نیاید. 📕 مغنی باب رابع 📚 برگرفته از شرح استاد صفایی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
1️⃣7️⃣1️⃣ 0️⃣4️⃣ ❇️ مشایخ ابن ابی عمیر 🔶 آیت الله خـوئی بـا اینکه معتقـد است که نجاشـی نیز در مـورد ابن ابی عمیر (وسـایر اشـخاص) همـان چیزي را گفته است که صاحب عده در مورد ابن ابی عمیر می گوید با این حال معتقد است که نسـبتی که به اصـحاب داده شده که مراسـیل و مسانید ابن ابی عمیر را یکسان می دانند نسـبت صحیحی نیست زیرا اگر این امر از مسلمات بود می بایست در کلام قدماء اثري از آن دیده شود. 👈 مثلا اگر کسـی بگوید که الآن کشور عراق سقوط کرده است و فقط یکی دو نفر این خبر را منتشـر کننـد، این علامت آن است که خبر مزبور واقعیت نـدارد. اگر چنین اخبـاري واقعیت داشت، زیاد نقل می شد. ⬅️ اشکال: کلام آیت الله خوئی براي ما قابل قبول نیست. مراد از قـدماء اصـحاب، همه ي قـدماء نیست بلکه فقط بایـد مراد قـدماي اهل رجال باشـد. ما نیز قبل از رجال کشـی، شـیخ و نجاشـی کتبی از رجال در دست نداریم تا بتوانیم ادعاي فوق را اثبات و یا انکارکنیم. ممکن است درکتب رجال آن زمان این سـخن منعکس شـده بود ولی به دست ما نرسـیده است. بسـیاري از کتب قدماء از دست رفته است. مثلا در رجال نجاشـی، فهرستی از کتب منبع ذکر شده است که فقط اندکی از آنها در دست ماست. 🔷 همچنین لازم نیست که ادعاي فوق به صـراحت در کلام اصـحاب منعکس شده باشد بلکه حتی اگر اصـحاب در مقام عمل به گونه اي رفتار کننـد که نشان دهد که با مراسـیل ابن ابی عمیر معامله ي مسانید کرده اند براي ما کافی می باشد. مثلا می بینیم که خبر مرسلی از ابن ابی عمیر با خبر مسند دیگري معارضه کرده است و اصحاب احکام متعارضین را جاري کرده اند. 👈 بنابراین نمی توان گفت که شیخ و نجاشی و کشی هر سه اشتباه کرده اند. 📚برگرفته از دروس آیت الله شبیری زنجانی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)