🔻تاملی در مسمومیت دانشآموزان؛ هیستری جمعی (Mass Hysteria) پدیده ای مرموز میان دختران نوجوان | بخش اول
✍ یحیی حمدی
▫️این مفهوم از قرن سیزدهم وارد ادبیات پزشکی شد و با افزایش موارد گزارش شده از دهه هشتاد میلادی به نام های بیماری جمعی روان زاد (Mass psychoogenic illness) و بیماری جمعی جامعه زاد (Mass sociogenic illness) مورد توجه صاحب نظران روانشناسی و جامعه شناسی نیز قرار گرفت.
هیستری جمعی یا هیستری فراگیر (Epidemic Hysteria) تظاهری از اختلال تبدیلی است که بیشتر زمانی رخ می دهد که افراد جامعه همزمان تحت یک محرک تنش زا (Stressor)واقع می شوند. این اپیدمی از طریق دیدن و کنش اجتماعی منتشر می شود
متخصصانی که آن را مطالعه کرده اند معتقدند روند این بیماری بیشتر ذهنی است یعنی در ذهن شروع می شود نه در جسم اما علائم فیزیولوژیکی نیز در آن رخ می نماید بدون آن که منشا جسمی داشته باشد.
بنابراین در هیستری جمعی، فرد دارای علائم فیزیولوژیکی است که در غیاب علت فیزیکی بیماری بر سیستم عصبی تاثیر می گذارد و واکنشی جسمی به پریشانی روان است.
از نظر سایمون وسلی استاد کینگز کالج لندن؛ هیستری جمعی یک مفهوم جامعهشناختی است که به پدیده مضطرب شدن تودههای مردم در مورد تهدیدی درک شده - معمولاً غیر واقعی یا اغراقآمیز - اشاره دارد که با عباراتی فاجعهآمیز توسط رسانهها به تصویر کشیده میشود. به اینجا بروید
از نظر ویژگی های اپیدمیولوژیک و نشانه های بالینی تا کنون دو نوع از آن شناسایی شده است:
الف) نوع اضطرابی(Mass AnxietyHysteria)؛ که شروع حادی داشته و بهبودی آن نیز سریع اتفاق می افتد و مبتلایان معمولا در معرض ناگهانی یک عامل اضطراب زا قرار می گیرند و با نشانه های فیزیولوژیکی مثل درد شکم، درد قفسه سینه، سرگیجه، سردرد، تهوع، تپش قلب همراه است
ب) نوع حرکتی(mass motor hysteria)؛ شروع و بهبودی تدریجی دارد و با تنش قبلی همراه است و با نشانه هایی مثل تشنج، فلج بخشی از بدن و یا سایر نشانه هایی که عملکرد حرکتی بدن را مختل می کند همراه است.
رابرت بارتولمو (Robert Bartholmew)، جامعه شناس پزشکی در کتاب خود (Little Green Men, Meowing Nuns and Head-Hunting panics: A Study of Mass Psychoogenic illness and Social Delusion) نشان می دهد هیستری جمعی بیشتر در میان زنان رخ می نماید و گسترش پیدا می کند.که می تواند علت آن باشد که زنان بیشتر در معرض موقعیت های استرس زا هستند اما این روند در سالهای اخیر به سمت دختران نوجوان میل کرده است.
بر اساس تحقیقات منتشر شده؛ هیستری جمعی معمولا در محیط های بسته مانند مدرسه و یا مراکز شبانه روزی بروز می کند و در هفتاد درصد موارد در بین دختران بوده است اختلال بیشتر در گروه سنی 12 تا 14 سال بروز می کند و به دنبال آن افراد خردسال تر نیز مبتلا می شوند. ( ن.ک به پور افکاری؛ ۱۳۶۷)
از سال 1872 تا 1972 جمعا 78 مورد از این اپیدیمی ها در دنیا گزارش شده است. تعداد این گزارش ها در سالهای اخیر افزایش پیدا کرده است و بروز برخی از آنها با رسانه ها و شبکه های اجتماعی مرتبط است.
مواردی از هیستری جمعی در کشورهای مختلف از جمله جامائیکا، هنگ کنگ، آلمان، سنگاپور، انگلستان، هند، افغانستان، آمریکا و ایران گزارش شده است.
در ایران تاکنون چهار مورد هیستری جمعی گزارش شده است؛ اولین مورد آن در منطقهای معدنی در فاصله یکصد کیلومتری کرمان در بهمن 63 روی داد؛ اپیدمی از یکی مدرسه راهنمایی دخترانه شروع شد و به سرعت در طی چند روز به دبستان و دبیرستان دخترانه منطقه سرایت کرد به طوری که 74 مورد بیمار به ثبت رسید این اپیدمی از نوع اضطرابی بود که ظرف دو هفته کنترل شد.
دومین مورد در پائیز 71 در روستایی در فاصله 40 کیلومتری شهر رابور کرمان گزارش شده است؛ دو هفته پس از شروع سال تحصیلی جدید 26 دانش آموز دختر واکسن کزار دریافت کردند و چهار روز بعد اولین مورد اپیدمی بروز کرد. در طی چند روز تعداد موارد به 9 نفر افزایش یافت. شکل بالینی این اپیدمی عمدتا تشنج کاذب بود.
سومین مورد؛ در سال 1373 از یکی از روستاهای یزد گزارش شد، این اپیدمی در فاصله بین دو روز ملی، ریشه کنی فلج اطفال اتفاق افتاد، بدین ترتیب که، دو هفته بعد از انجام اولین روز ملی ریشه کنی فلج اطفال در ۱۷ نفر از دانش آموزان دختر یک مدرسه راهنمایی، یک بیماری با تابلوی فلج اندام فوقانی بروز کرد و سپس چهار دانش آموز دختر 9 ساله از یک دبستان در روستای مذکور، همان علائم را پیدا کردند در حالی که هیچ منشا جسمی توسط پزشکان تشخیص داده نشد( گزارش آن با عنوان گزارش یک مورد هیستری جمعی توسط دکتر محمد علی حرازی و دکتر سید منصور رضوی در مجله پژوهش در پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی _سال 21، شماره 3، مهر-آذر 1376 _ منتشر شده است )
ادامه دارد...
#جامعهشناسی_پزشکی
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻تاملی در مسمومیت دانشآموزان؛ هیستری جمعی (MassHysteria) پدیده ای مرموز میان دختران نوجوان | بخش دوم
✍ یحیی حمدی
▫️ادامه بخش اول:
چهارمین مورد هیستری جمعی ایران در نوزدهم فروردین سال 81 در روستای اسلام آباد (در فاصله 37 کیلومتری جنوب شرقی سردشت از توابع آذربایجان غربی) رخ داد بدین ترتیب که اولین مورد اختلال در یک دانش آموز دختر دوره راهنمایی پدیدار گشت و طی چند روز به باقی دانش آموزان مدرسه سرایت کرد و در مدت کوتاهی به 64 نفر رسید. این دختران دانش آموز از درد، محدوديت حرکتی و تعریق کف دست، تورم و اریتم سرتاسر دست تا نوک انگشتان شکوه می کردند.
علائم در اکثریت قریب به اتفاق بیماران در دست راست بود اما جالب اینکه یک دانش آموز چپ دست، علائم را در دست چپ داشت.
تیم های کارشناسی متعدد پزشکی به منطقه اعزام شدند و تعدادی از بیماران برای بررسی بیشتر و انجام آزمایش های تکمیلی به ارومیه و سپس به تهران اعزام شدند اما منشأ فیزیکی و جسمی برای آن پیدا نشد و با اقدامات مداخله ای توسط روانپزشکان؛ این اپیدمی در مدت سه ماه کنترل شد ( گزارش کامل آن با عنوان گزارش یک مورد هیستری جمعی از استان آذربایجان غربی توسط دکتر رحیم خلیل زاده و دکتر محمدرضا انوشه از اساتید گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه در مجله پزشکی این دانشگاه_ سال سیزدهم، شماره سوم، پائیز 1381_ منتشر شده است)
از موارد اخیر هیستری جمعی در دنیا به سه مورد اشاره می شود؛ در پاییز سال 2001، کودکان در مدارس ابتدایی و راهنمایی در سراسر آمریکا با یک پدیده عجیب روی پوست خود مواجه شدند؛ جوش هایی روی پوست آنها ظاهر می شد اما فقط زمانی که در مدرسه بودند. در خانه این جوش ها به سرعت ناپدید می شدند. محققان آن را واکنشی روان تنی به حوادث 11 سپتامبر و بازنمایی رسانه ها و هراس ناشی از آن دانستند.
در سال 2006، در پرتغال؛ انبوه نوجوانان با نشانه های سرگیجه، جوش های پوستی و مشکلات تنفسی در سراسر این کشور به بیمارستانها مراجعه کردند اما پزشکان هیچ دلیل فیزیکی برای آن پیدا نکردند در نهایت متخصصان روانپزشکی به نتیجه جالبی دست پیدا کردند؛ اینها همان نشانه هایی بود همسان با شخصیت سریال محبوب پرتغالی توت فرنگی با قند (Morangos com Açúcar) که برای نوجوانان ساخته شده بود تجربه می کرد. به همین دلیل این پدیده به عنوان ویروس توت فرنگی با قند شناخته شد.
در سال 2012؛ در شهرکوچک LeRoy در اطراف نیویورک، دختران نوجوان با نشانه هایی شبیه سندروم تورِت (Tourette Syndrome) مثل تیک های غیرقابل کنترل اندامی و کلامی راهی مراکز درمانی شدند اما پزشکان نتوانستند دلیل روشن جسمی برای آن بیابند.
این همه گیری زمانی شروع شد که دختری ویدئویی از خود با این نشانه ها را در یوتیوب منتشر کرد در حالی که پیش از آن در سلامت کامل بود. پس از انتشار آن در فضای مجازی در بسیاری از دختران نوجوان این نشانه ها بروز کرد. علاوه بر آنها یک پسر نوجوان و یک خانم سی وشش ساله نیز آلوده شدند.
آن خانم توضیح داد که پس از اطلاع از داستان دختر؛ این نشانه ها در او بروز کرده است و بیشتر دختران نوجوان نیز گفتند که پس از مشاهده فیلم و نیز دوستانشان تیک اندامی و کلامی پیدا کرده اند.
بنابراین این پرسش مطرح می شود که آیا هیستری جمعی یک اپیدمی ذهنی است که منجر به بروز نشانه های مرضی در بدن می شود و از طریق کنش های اجتماعی (دیدن و تعامل) منتشر می شود؟ این پرسش هنوز محل بحث و مجادله است، اما اگر چنین باشد که به نظر می رسد هست رسانه ها و شبکه های اجتماعی محملی برای انتشار چنین ویروس هایی هستند.
در مورد اخیر مسمومیت دختران دانش آموز در ایران؛ ابتدا این پدیده در برخی مدارس قم و سپس بروجرد، تهران و برخی دیگر از شهرها بروز کرد .
بر اساس اعلام مراجع رسمی (وزارت کشور و وزارت بهداشت) در بررسی های بالینی و آزمایشگاهی وجود مواد سمی و خطرناک در هیچیک از دانشآموزان مراجعهکننده به مراکز درمانی یافت نشده است. در کمتر از پنج درصد مراجعین مواد محرکی یافت شده که منجر به بدحالی دانشآموزان و بروز علائمی شده است که هیچکدام منجر به مخاطرات و عوارض پایدار نشده است.
ادامه دارد...
#جامعهشناسی_پزشکی
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻تاملی در مسمومیت دانشآموزان؛ هیستری جمعی (MassHysteria) پدیده ای مرموز میان دختران نوجوان؛| بخش سوم
✍ یحیی حمدی
▫️ادامه بخش اول و بخش دوم:
بر اساس مشاهدات میدانی راقم این سطور و گفتگو با برخی پزشکان معالج، در حالی که برخی مبتلایان مثلا از تنگی نفس و کمبود اکسیژن می گویند که درصد اکسیژن خون آنها عادی و نرمال است اما نشانه های تنگی نفس را در ظاهر دارند و به سرعت نیز بهبود می یابند.
با این حال شاهد پروپاگاندای شدید رسانه ای هستیم به صورتی که رسانه های فارسی زبان خارج از کشور با قطع برنامه های عادی به پوشش آن پرداخته و بیست و چهار ساعته مشغول بازنمایی آن به صورت اغراق آمیز هستند. به دنبال آنها رسانه های داخلی و چهره های مشهور ( سلبریتی ها) با ضریب دادن به آن بدون بررسی به گسترش شایعه می پردازند و موجب بروز اضطراب در میان خانواده ها و توده مردم شده اند.
گرچه از برخی گروهک های تروریستی خاصه گروهک نفاق با توجه به سابقه سیاه آنها هیچ چیز بعید نیست و ممکن است در ابتدای این امر دخالت ها و دست های آنها در کار باشد اما ضریب دادن و حالت اپیدمی بخشیدن به آن، چنان که پیش تر در موارد هیستری جمعی در برخی کشورها نشان داده شد کار شبکه های اجتماعی (چهرههای فضای مجازی) و رسانه های تبهکار مثل بی بی سی، سعودی اینترنشنال و... است که با پمپاژ شایعات منجر به بروز اضطراب و در پی آن هیستری جمعی می شوند و هدف آنها همان است که در شورش زن زندگی آزادی، آن را دنبال می کردند یعنی تعطیلی روال عادی زندگی در ایران و مختل کردن زندگی مردم.
به نظر می رسد بر اساس یافته هایی که تا کنون منتشر شده است ( فراوانی علائم مسمومیت در میان دختران نوجوان که بیشتر در سنین دوازده تا چهارده سال قرار دارند و بروز اولیه میان آنها و سپس سرایت به سایر گروهها و عدم وجود علت پاتولوژیک در بررسی های آزمایشگاهی، بررسی موارد مشابه در دنیا و مشخصات اپیدمیولوژیک) اپیدمی مسمومیت دختران دانشآموز هماهنگ با گزارش های هیستری جمعی و از نوع اضطرابی (Mass AnxietyHysteria) است و از آن، غیر از موارد اندک قریب پنج درصد ( که باید مداخله امنیتی صورت پذیرد ) می توان به هیستری جمعی تعبیر کرد و راهکار مقابله با آن را نیز در راهکار های کنترل هیستری جمعی جستجو کرد.
پایان
پ.ن: برای مطالعه بیشتر و نیز آشنایی با موارد هیستری جمعی در دنیا که در مطلب به آنها استناد شد به اینجا بروید
#جامعهشناسی_پزشکی
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
43.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ادوارد سعید و شرقشناسی
انیمیشنی کوتاه و گویا از شبکه Al Jazeera
#شرق_شناسی
#استعمار
#ادوارد_سعید
📖جامعه شناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔺آن دختر بلوز مشکی
▫️در ۱۶ مارس ۱۹۶۸ ساکنان روستای مای لای در ویتنام چند ثانیه پس از این عکس، همگی توسط آمریکایی ها کشته شدند. به زنان پیش از این عکس تجاوز شده بود! به زن سمت راست که دارد دکمه بلوز مشکی اش را بعد از تعرض جنسی می بندد توجه کنید.
این تصویر را که رونالد هابرل عکاس نظامی ثبت کرده در سال ۱۹۶۹ در مجله «لایف» منتشر شد و در توضیح آن آمده:
این تصویر، در حقیقت این زنان و کودکان را طی چند لحظهای نشان میدهد که میان تجاوز جنسی و کشته شدن سپری کردهاند. هابرل توضیح میدهد که گروهی از سربازان #آمریکایی میخواستند ببینند این دختر (دختر بلوز مشکی سمت راست) «چند مَرده حلاج است» و به همین دلیل «شروع به برهنه کردن او کردند و بلوزش را درآوردند.
جِی رابرتز (خبرنگار نظامی که آن روز با هابرل بود) می گوید آن زنِ پیرتر، از آنجایی چنان مضطرب است که [پیش از گرفتن عکس] تلاش کرده تا دختر نوجوان را از تجاوز سربازها نجات دهد. او عنوان میکند که زن پیرتر (مادر دختر)، [پیش از گرفتن عکس] با «گاز گرفتن و لگد زدن و چنگ انداختن و دست و پا زدن» تقلا کرده تا آمریکایی ها را متوقف نماید.
برای مطالعه بیشتر به اینجا بروید
📖 جامعه شناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
به مناسبت ۲۹ اسفند
🔻دولت مصدق، نهضت نفت و گفتمان استقلال خواهی در ایران
✍ یحیی حمدی
▫️پس از پیروزی مشروطه بر اثر تضعیف دولت مرکزی، هرج و مرج به معنای واقعی کلمه کشور را در بر گرفت و امنیت از مردم سلب شد و عملا دولت خارج از تهران وجود خارجی نداشت. در چنین شرایط ساختاری کودتای سوم اسفند رخ داد و رضا خان با نظر دو قدرت جهانی که کشور را در اشغال داشتند و با حمایت مستقیم یکی از آنان (انگلیس) به قدرت رسید.
گفتمان سلطنت پهلوی، هویت ایرانی را دو قدم به پیش (تجدد) و یک قدم به پس ( ایران باستان که بر مبنای آن سلطنت مشروعیت پیدا می کرد) تعریف می کرد در این گفتمان کوشش می شد تا #باستان_گرایی با #تجدد در هم آمیخته شود و در مقابل #غیر ( #اسلام ) هویتی را برساخت کند.
از نظر سیاست خارجی نیز سیاست حاکم تا پیش از مصدق؛ سیاست #موازنه_مثبت بود که همیشه دولت های ایران آن را اجرا می کردند و در آن به قدرت های بزرگ امتیازاتی داده می شد و در مقابل نیز امتیازاتی اخذ می شد اما میان این داده ها و ستاده ها تفاوت به غایت فاحش بود و تاریخ ایران از دوره مواجهه با روس و انگلیس مشحون از آنهاست.
پس از شهریور ۲۰ و در اثر اشغال کشور ؛ جریانی (جبهه ملی) به وجود آمد که تا سالها بعد منشأ اثر در جامعه ایرانی بود #جبهه_ملی متشکل از دو جناح #مذهبی و #روشنفکری بود و نقطه اشتراک آنها نفرت از #نفوذ_اجانب بود که رهبری آن را دکتر محمد #مصدق بر عهده داشت این جریان حاصل احساس تحقیر ملی بود که سالها ایرانیان از آن رنج می بردند.
بدین ترتیب یک گفتمان جدیدی در ایران مقابل سلطنت شکل گرفت که #ناسیونالیسم را در منافع ملی و #استقلال جستجو می کرد یعنی اینکه مفهوم استقلال وارد ادبیات اجتماعی ایران شد و اولین مصداق آن #نفت سرمایه ملی ایران بود که مطرح شد و این جبهه خواستار ملی کردن شرکت نفت و کوتاه شدن دست انگلیس از آن و مداخله در سیاست ملی و نقض حاکمیت ملی ایران شد.
در شرایط ساختاری این چنین ( تضعیف قدرت شاه و اوج گیری گفتمان استقلال خواهی) مصدق به نخست وزیری رسید. سیاست #موازنه_منفی توسط مصدق به اجرا درآمد که در آن قرار بود به هیچ یک از قدرت های بزرگ باج داده نشود و در مقابل بیگانگان #مقاومت صورت گیرد.
محمدرضا پهلوی با کینه ای که از مصدق دارد در کتاب ماموریت برای وطنم درباره او می گوید: «اطلاعات عمومی او بسیار ناچیز بود و این مسئله همیشه مرا به حیرت می انداخت، زیرا هر چند در خارج تحصیل کرده بود ؛ از سایر کشورهای جهان تقریبا هیچ اطلاعی نداشت و نقطه ضعف معلوماتی او مخصوصا در مسائل اقتصادی بود»!
در مبارزه برای ملی کردن نفت، جریان مذهبی که بیشترین نفوذ را در جامعه ایران داشت وارد شد و #آیت_الله_کاشانی همه مسلمانان را تشویق کرد تا با پیوستن به مبارزه ملی کردن صنعت نفت، علیه دشمنان اسلام و ایران بجنگند (ن ک به آبراهامیان ؛ ایران بین دو انقلاب)و در این میان #فدائیان_اسلام با از میان برداشتن #رزم_آرا نقش اساسی در هموار کردن مسیر ملی شدن نفت ایفا کردند.
گر چه این دوره زیاد به طول نیانجامید و با تشتت در میان نیروهای استقلال خواه و نیز اشتباه مصدق و کاشانی #کودتای_آمریکایی_انگلیسی ۲۸ مرداد رخ داد و دولت ملی مصدق سقوط کرد و دوباره همان روند پیشین احیا شد، اما تاثیری شگرف در تحولات آتی ایران داشت که مهمترین آن افزودن مفهوم #استقلال به ادبیات اجتماعی ایران و #سیاست_موازنه_منفی (که آن را می توان به مقاومت در برابر بیگانگان تعبیر کرد) به ادبیات سیاست خارجی ایران است که بعدها خود را در تحولات منتهی به انقلاب اسلامی نشان داد.
📖جامعه شناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻سال ۱۴۰۱؛ فراز یا فرود؟
✍ علیرضا زادبر
▫️سال ۱۴۰۱ برای انقلاب اسلامی و جامعه ایرانی سال پر فراز و نشیبی بود. آن وقایع و جبهه آرایی منظم، دقیق و مهندسی شده که خطای محاسباتی را از بستر فریب رسانه به جامعه القا کرد بسیار پر فشار و کم سابقه بود. فشاری که برای نسل جدید بی سابقه بحساب می آمد. اما انقلاب اسلامی در تاریخ حیات خود به ویژه در وقایع تابستان داغ دهه شصت فراز و فرود شدیدتری را تجربه کرده است در حالیکه آن ایام قدرت و تسلط امروز را نداشت. پرسش مهمتر این است: امروز چه باید کرد و اولویت ها چیست؟
۱. اولویت و فوریت با حل بحران اقتصادی است که عمده وظیفه بر عهده دولتمردان است.
۲. باید تلاش شود تا اعتماد عمومی تقویت و از عوامل کاهنده اعتماد مردم پرهیز شود. در اینجا نیز عملکرد و صداقت مسئولان ملاک است.
۳. جامعه و فعالان اثرگذار در جامعه که صاحب تربیون و رسانه می باشند می بایست از قرارگرفتن در هر نوع "دوگانگی" و تقابل دوری کنند. تقویت تقابل و شکافها بازی کردن در زمین دشمن است.
سال ۱۴۰۱ یک "فرود" بزرگ داشت. وزن، اعتبار، جایگاه و دست خالی مخالفان جمهوری اسلامی را بیش از قبل برملا ساخت. برای دهه ها این مخالفین خارج نشین به خود ژست آزادی خواهی، استقلال طلبی و انساندوستی گرفته بودند اما عجله شان در رسیدن به قدرت ماهیت رفتاریشان را آشکار ساخت. خشونت بی پروا، توجیه کشتار هموطنان، عادی سازی تجزیه و نشست با تجزیه طلبان بدنام، پناه بردن به پارلمانها و روسای جمهور کشورهای مختلف و تولید هزاران دروغ اثر گذار بخشی از دستِ خالی مخالفان خارج نشین جمهوری اسلامی بود. آنها با تمام توان و یا شاید بهتر است بگویم با حد نهایی توان به میدان آمدند. برای سلبریتی ها برنامه داشتند، روزهای نخست مهر و آبان حتی برای مدارس طراحی کرده بودند. آنها حتی به درگیری و شلوغ سازی فضای زندان ها فکر کرده بودند. زندان لاکان و زندان اوین با این مقدمه به آشوب کشیده شد که زندانیان فکر کنند نظام سقوط کرده است و حال باید خود را نجات دهند! به همین جهت تاکید میکنم این جبهه آرایی برای مخالفان خارج نشین بی سابقه بود. اگر این تیر آخرشان با آن حجم تلاش و سازماندهی به ثمر نرسد دیگر برای آینده به کمای سیاسی خواهند رفت.
از اینرو در سال ۱۴۰۲ اولویت شان ایجاد بی نظمی، ناآرامی روانی، حوادث امنیتی و اختلال در خدمت رسانی عادی به مردم خواهد بود. تا این سیاست فرسایشی مردم را کلافه سازد.
پادزهر و راه حل اقدام و عمل مسئولان به وعده هاست. ایجاد فضای اعتماد بین مردم و تبیین بی امان برای شبهات رنگ و لعاب دار است.
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 با این صدای ملکوتی به استقبال ماه مبارک رمضان می رویم
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
Theory-Historical-Sociology.pdf
329.3K
🔻#طرح_درس «نظریه و روش در جامعهشناسی تاریخی»
▫️این درس در سالهای گذشته توسط جوزف بریانت، که یکی از مهمترین متخصصان جامعهشناسی تاریخی در جهان به شمار میرود، برای معرفی مهمترین انگارههای موجود در جامعهشناسی تاریخی ارائه شده است.
یکی از دلایل اطلاعات خوب دانشجویان سختکوش دانشگاههای مطرح جهان این است که آنها درسهایی را میگذرانند که هر یک دارای یک طرح درس عالی است و استادی که آن را طراحی کرده، آن را به خوبی تدریس میکند. البته بار دیگر عامل اصلی شخصِ دانشجو است که با تلاش خود از آن درس استفاده میکند. شما نیز میتوانید با مطالعه این طرح درسها عملاً به چنین دانشی برسید. / جامعه و فرهنگ
#جامعه_شناسی_تاریخی
📖 جامعه شناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻 چگونه به تفکر فلسفی بپردازیم؟
✍ سید یحیی یثربی
▫️فلسفه، اندیشیدن است. اندیشیدن یک خاصیت دارد و آن اینکه مدام برای ما پرسش ایجاد میکند و برای پرسشهایش جواب میخواهد. بکوشید هرچه میشنوید و هرچه مطالعه میکنید را نخست خوب بفهمید، چون تا چیزی را نفهمید، نمیتوانید دربارهاش فکر کنید!
آنگاه به سراغ علل و عوامل آن بروید و دربارهاش فکر کنید: من باید درس بخوانم! چرا؟
این سوالی است که آن را تفکر ایجاد میکند و پاسخ این چرا را باید خودتان با تفکر پیدا کنید.
این چون و چراها از جنس تفکر فلسفی هستند. اگر در یک مراسم عروسی شرکت کردهاید، چیزهایی را درباره آن میدانید؛ مثلاً فلان پسر با فلان دختر ازدواج میکند و این مراسم ازدواج آنان است. این آگاهی است، این علم است. اما اگر تصمیم بگیرید درباره همین مسئله فکر کنید، دهها سوال در ذهنتان پدید میآید: ازدواج یعنی چه؟ هدف از ازدواج چیست؟ این هدف چگونه هدفی است؟ با چه دلیلی باید ازدواج را پذیرفت؟
یکایک شرایط و عواملی که در حاشیه ازدواج اتفاق میافتند، جای دهها سوالند؛ عشق یعنی چه؟ عقد ازدواج یعنی چه؟ چرا مهریه؟ و همینطور...
اینگونه تفکر از جنس تفکر فلسفی است.
تفکر فلسفی دو کار میکند؛ یکی اینکه، حوزه آگاهی انسان را توسعه میدهد و دیگر اینکه، گزارههایی را که میدانید با توجیه عقلی همراه میسازد، یعنی چراهای شما پاسخ پیدا میکنند. در نتیجه، تفکر فلسفی علم را توسعه میدهد. از اینجاست که فلسفه پیشگام علم است.
هر کتابی که میخوانید، باید کتابی باشد که آن را میفهمید، چون اگر چیزی را نفهمید، نمیتوانید درباره آن فکر کنید. فقط میتوانید مطالب را حفظ کنید. انگار شعری را حفظ میکنید که معنی آن را نمیدانید! این حفظ مطلب است، نه تفکر فلسفی.
از مطالب و کتابهای آسان شروع کنید تا به تدریج توانایی بیابید به مسائل پیچیده برسید. بسیاری از فیلسوفان با ورزیدگی در ریاضیات و فیزیک به فلسفه رسیدهاند. از چیزهایی که میفهمید آغاز کنید تا مهارت فهمیدن پیدا کنید، سپس به مطالب پیچیدهتر و عمیقتر برسید.
به طور کلی، راهنماییهای زیر را مورد توجه قرار بدهید:
یک – جرئت اندیشه داشته باشید. یعنی فقط چشم به راه دیدگاه دیگران نباشید. بکوشید تا خودتان دیدگاهی داشته باشید.
دو – در همه تلاش خود، فهمیدن را اساس کارتان قرار دهید. ببینید آنچه را که قصد اندیشیدن دربارهاش دارید، میفهمید یا نه؟ بیشتر مردم چیزهایی را میخوانند، اما آنها را نمیفهمند. حتی گاهی یک جمله یا یک بیت معروف را یک عمر تکرار میکنند، بیآنکه هرگز معنیاش را بفهمند!
سه – وقت بگذارید. کار و زندگی خود را به گونهای تنظیم کنید که در هر شبانه روز چند ساعتی به مطالعه و بحث و گوش دادن بپردازید.
📖 جامعه شناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻شما عادی هستید؛ غیرعادی روزه نگرفتن است
✍ علیرضا زادبر
.
این روزها در ایامماه مبارک رمضان، تصاویر و اخبار روزه دار بودن شخصیت های ورزشی مطرح فوتبال در بالاترین سطح اروپا و جهان بسیار دست به دست میشود. ابتدا در فضای مجازی متعدد به #کریم_بنزما بازیکن تیم رئال پرداخته می شد و حال خبر روزه دار بودن فلان بازیکن فوتبال در لیگ انگلستان برجسته شده است. اما پرسش این است که آیا این یک امر خارق العاده و غیرعادی است؟ باید خوشحال بود واکنش نشان داد؟ مگر این یک امر شخصی بین فرد و خداوند نیست!؟ اتفاقا روزه داری فلان فوتبالیست امری کاملا عادی و عمل به وظیفه دینی_اعتقادی است. بلکه باید گفت #غیرعادی عمل نکردن به دستور خدا و روزه نگرفتن است. آنقدر در فضای سکولار به تفکیک این امر پرداخته اند که امر عادی، غیرعادی و غیرعادی، عادی جلوه داده میشود! این افراد هم تظاهر به روزه داری و دفاع از اعتقادات خود ننموده، این با ارزش است. اما چرا روزه دار بودن این افراد مشهور تا به این حد مورد توجه قرار گرفته است؟ دلیل را باید جای دیگر جست. وقتی افراد از سطوح بسیار پایین در لیگ محلات برای عمل نکردن به دستور الهی بهانه تراشی می کنند و زشت تر اینکه حتی تمسخر روزه داران را در دستور کار قرار میدهد! اینجا با دیدن بازیکنانی در بالاترین سطح فوتبال جهان پاسخ عملی و مثال عینی در نقص آن گروه مطرح میشود. این واکنش جامعه است که به سخنان ردیه و استهزا توجه نکنید، بلکه در مقام عمل آرای مخالفان بخوبی مورد نقد قرار میگیرد
.
در فضای بی دینی حاکم بر دنیای مدرن اعلان و تکیه بر دین و نمادهای دین مصداق امر به معروف است. برخی میگویند این افراد را بزرگ نکنید، فردا روزی اگر مرتکب خطا شوند به ضرر دین خواهد بود!! این استدلال خطاست. این احتمال برای همه ما وجود دارد. اینکه جامعه، دینداری خود را از #فوتبالیست و سلبریتی بهر شکل آن نباید بگیرد سخن درستی است. اما اساسا اینجا اصل سخن از تقلید در دینداری نیست! اینجا پاسخ عملی به مخالفین و استهزاکنندگان است که برای مباحث تئوریک آنان، پاسخ عملی داده شود. چه چیز بهتر از پرداختن این نمونه ها و اینکه #روزه مانع فعالیت در بالاترین سطوح نیست
اینکه در بالاترین قله های شهرت هم میتوان به احکام الهی پایبند بود و به آن افتخار کرد
.
غیرعادی روزه نگرفتن است
غیرعادی عمل نکردن به دستور خداست
همه ما هر گاه دستور خدا را زیر پا می گذاریم، غیرعادی میشویم.
.
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻فرید ذکریا: اگر همینگونه جایگاه دلار تضعیف شود، آمریکا به چنان حال و روزی گرفتار می شود که تاکنون به خود ندیده است...
▫️او نظریه پرداز و تحلیل گر آمریکایی و نزدیک به حزب دموکرات است که در برنامه GPS سی ان ان ؛ سیاست خارجی آمریکا را تبدیل به گفتمان عمومی می کند.
فرید ذکریا گر چه در هند و خانواده ای مسلمان متولد شده است اما به شدت آمریکایی است آن هم نه به عنوان شهروند آن کشور بلکه از موضع ایدئولوژی آمریکایی؛ اکنون در این برنامه، او از تضعیف دلار و خطری که آمریکا با آن مواجه است می گوید؛ از سقوط نظام تک قطبی در جهان و پایان نظام سلطه
به نظر می رسد سی ان ان به عنوان رسانه دموکرات ها با این برنامه ها، افکار عمومی جامعه آمریکا را برای اقدامات خصمانه آتی دولت آمریکا (دست و پا زدن برای بقا) برای مواجهه با بحران آماده و هماهنگ می کند
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 قحطی بزرگ در ایران (سال ۱۲۹۶ شمسی ) و نسل کشی میلیونی ایرانیان
▫️چگونه جمعیت ایران به یکباره به نصف تقلیل یافت؟
#تاریخ_اجتماعی_ایران
#استعمار
#قحطی_بزرگ
📖 جامعه شناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻نسل کشی ایرانیان به جز در دو استان!
✍ علیرضا زادبر
▫️از نسل کشی میلیونی و قتل عام ایرانیان در تاریخ نزدیک و معاصر ما بدلیل تسلط تاریخ نگاری سکولار و وابسته به جریان غربگرا خبری نیست. مقصودم از قتل عام مرتبط با چند هزار یا چند سده پیش نیست، تاکید دارم که بگویم تاریخ نزدیک ما، یعنی همین صدسال پیش! اعداد و ارقامی مانند پنج، هفت و ده میلیون نفر برای نسل کشی در قحطی بزرگ عنوان شده است. اما چرا در تاریخ نگاری ما عاملین این جنایت سانسور شده اند؟
.
سردار اسعد بختیاری ضمن اعلانی در روزنامه آفتاب نوشت: در بروجرد اهالی فلک زده از شدت گرسنگی و جوع، گوشت اطفال کوچک(مرده) خود را می خورند و در معرض تلف هستند. وضع در ملایر و همدان هم اینگونه بود. کمیته ای شکل گرفت به نام "اعانه قحطی زدگان بروجرد، ملایر و همدان"
در تهران، روس ها مانع ورود گندم به شهر میشوند. رقبای سیاسی متین السلطنه که تمایل نداشتند او بحران نان را مدیریت کند و از رنج مردم بکاهد تمام سعی خود را به خرج دادند تا او عزل شود و پس از عزل توسط کمتیه مجازات ترور شد.
.
جناب فرمانفرما در وسط بحران قحطی پس از دیدار با سفیر انگلیس و روسیه استعفا داد و برای مدت غیرمعلومی به شکار رفت!
.
میلیونها ایرانی در #قحطی_بزرگ ۱۲۹۶ در اثر خشکسالی، کمبود گندم، جنگ جهانی، دخالت روس و انگلیس و بی کفایتی حاکمان کشته شدند. جز دو استان گیلان و سیستان و بلوچستان! گیلان بخاطر مدیریت میرزا کوچک خان اما چرا سرنوشت سیستان به قحطی و قتل عام مردم کشیده نشد؟
.
نکته شرم آور اینجاست، این همه را گفتم تا شما را به اینجا برسانم، ولایت سیستان و بلوچستان بدلیل اینکه در مسیر شاهراه هندوستان مستعمره انگلستان قرار داشت امنیت و آرامش این استان برای #دولت_فخیمه_بریتانیا اهمیت داشت. هندوستان برای انگلستان حکم رگ حیاتی داشت و هرآنچه حدود و ثغور هندوستان را تهدید کند مقابله می کردند. در سیستان برای جلوگیری از ناامنی، آشوب و تقویت نیروهایشان از قحطی ساختگی غلات و گندم جلوگیری کردند، حتی محصولات سایر مناطق را به سیستان می رساندند. طبعا نمی توان از تاریخ نگاران مایل به غرب انتظار داشت این صفحات سیاه و جنایتکارانه را بازتاب دهند. اما تاریخ زنده است، تاریخ می تواند از خود دفاع کند
.
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 هنگامی که با دیگران بحث میکنید طرف مقابل از مواردی بهره می برد که در واقع استدلال نیستند و از اصول منطقی پیروی نمیکنند بلکه کارکرد آن تحت تاثیر قرار دادن مخاطب است و نتیجه #مناظره (Debate) و مباحثه ( Agument)در دنیای امروز را همین نکات تعیین می کند.
◽️آرتور شوپنهاور در کتاب "هنر همیشه برحق بودن" به این حقه ها که امروزه از آن به تکنیک یاد می کنند می پردازد؛ ببینید
📚این کتاب با ترجمه عرفان ثابتی و توسط انتشارات ققنوس چاپ شده است.
#تحلیل_گفتمان
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻 امپریالیسم چیست؟
✍ مینا جزایری
▫️واژه امپریالیسم از ریشه لاتینی Imperium به معنای قدرت مطلقه، حق فرمانروایی و امپراتوری است.
اصطلاح امپریالیسم به معنای اعمال سیاستهای توسعهطلبانه اقتصادی و برتریطلبی سیاسی دولتهای نیرومند بر ملت یا ملل دیگر است.
نظریه امپریالیسم نخستین بار توسط مورخ انگلیسی هابسن (1858-1940) مطرح و به وسیله لنین، رهبر شوروی، که خود تحت تاثیر اندیشههای مارکس بود، اخذ شد.
این اصطلاح پس از انتشار کتاب «امپریالیسم به مثابه بالاترین مرحله سرمایهداری» توسط لنین از نفوذ سیاسی خاصی برخوردار شد.
به نظر لنین ویژگی اصلی و جوهر امپریالیسم در زمینه اقتصادی آن است که تسلط انحصارات نقشی تعیینکننده و تصمیمگیرنده را در اقتصاد و سیاست کشورهای سرمایهداری ایفا میکند.
سه نوع امپریالیسم میتوان تصور کرد که عبارتاند از:
1- امپریالیسم سیاسی: بر طبق این نظریه امپریالیسم نتیجه منافع روندهای مشخص اقتصادی نیست بلکه نتیجه رفتار روانی حکمرانانی است که میخواهند از مرزهای ملی و قومی خود تجاوز کنند.
2- امپریالیسم اقتصادی یا امپریالیسم نو: به این صورت است که گرایش طبیعی سرمایه به انباشت خود سبب کاهش سود میشود و برای آنکه نرخ سود بالا باشد، انحصارهای اقتصادی (کارتلها و تراستها) به وجود میآیند.
سپس سرمایهداران برای کسب سود به سرمایهگذاری در خارج کشیده میشوند و با تسلطی که بر دولت دارند، دولت را به تشکیل امپراتوری وا میدارند تا بازارها، مواد خام و بالاتر از همه، فرصتهایی برای سرمایهگذاری سرمایههای اضافی به دست آورند.
3- امپریالیسم فرهنگی و رسانهای: کاربرد قدرت سیاسی و اقتصادی برای پراکندن ارزشها و عادتهای فرهنگی متعلق به آن قدرت در میان مردمی دیگر و به زیان فرهنگ آن مردم را امپریالیسم فرهنگی میگویند.
گرچه امپریالیسم فرهنگی اعم از امپریالیسم رسانهای است، اما به دلیل قدرت و سلطه رسانهها و حجم بالای انتقال فرهنگی رسانهها به ویژه رسانههای مدرن، برخی از نویسندگان چون گیدنز، امپریالیسم فرهنگی را در چارچوب تبیین رسانهای آن ارائه میکنند.
#جامعه_شناسی_سیاسی
#امپریالیسم
📖 جامعه شناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻- «آیا تو ابن ملجم مرادی هستی؟» -«بلی یا امیرالمؤمنین.»
✍ سلمان کدیور
(بخشی از رمان پس از بیست سال )
▫️سلیم به مرد یمنی و یارانش که روبهروی منبر علی رسیده بودند، نگاه کرد. مرد با صدایی رسا گفت:
«سلام بر تو ای امام عادل، ای ماه تمام، ای شیر شجاع میدان نبرد! درود خدا بر تو که از تمام مردم افضلی، درود و صلوات خدا بر تو و بر آل تو... ای علی، شهادت میدهم که تو به حق و صدق امیرالمؤمنینی، و همانا تو وصی رسول خدا و خلیفهی پس از او و وارث علم او هستی.
«ای علی، نفرین خدا بر آنکه حق تو را انکار و مقام بزرگت را انکار نماید... هر آینه عدالت تو جهان را پُر ساخته و چون باران، پی در پی رحمت و رأفتت بر همگان برکت آورده است.»
سپس در حالی که جمعیت از فصاحت و بلاغت مرد به تحسین آمده بود، چند قدم نزدیک شد و نامهی حاکم یمن را به امام داد.
علی نامه را خواند و خرسند شد. مرد دوباره با صدایی رسا و جملاتی فصیح گفت: «من به نمایندگی از تمام اهالی یمن، که جملگی از دوستداران تو هستند، با تو بیعت میکنم. پس هر جا میخواهی ما را بفرست که بیشک ما را مردانی شجاع و با تدبیر خواهی یافت.»
علی لبخندی زد و گفت: «خداوند شما را رحمت کند.»
«ما برای اطاعت از تو به جهان پای گذاشته و به فرمان تو از جهان خواهیم رفت. ما را در هر بلا و فتنهای آزمایش کن تا صدق ما بر تو آشکار گردد.»
مالک به عمّار نگاه کرد که با لبخند تحسینبرانگیز و چشمان به شوقآمدهاش به نمایندهی یمنیان خیره شده بود.
امام سری به تأیید تکان داد و گفت: «نام تو چیست ای مرد؟»
- «عبدالرحمن.»
- «فرزند کدام یک از یمنیان هستی؟»
-«فرزند مجلم.»
سلیم به امام نگاه کرد که ناگهان در هم شده و لبخندش زایل گشته بود.
- «آیا تو مرادی هستی؟»
-«بلی یا امیرالمؤمنین.»
امام سر به زیر افکند و ساکت در حالی که زیر لب آیهی استرجاع را زمزمه میکرد، در هم رفت..
#شهادت_امیرالمومنین_علیه_السلام
📖 جامعه شناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
4_6006039579046446329.mp3
23.85M
🔻تاملی درباره کوفه و بازنمایی آن در نوحه مهدی رسولی
▫️شهر کوفه در تاریخ شیعه، جراحتی است ابدی و نام این شهر با بی وفایی با امام و ناجوانمردی (پیمان شکن) گره خورده است که این روند از دوران حکومت حضرت امیر علیه السلام آغاز و در واقعه و حماسه کربلا به اوج می رسد؛ شهر بی وفا و پیمان شکن تا همیشه هویت تاریخی این شهر شد...
ادامه در 👇👇
📖 جامعه شناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻تاملی درباره کوفه و بازنمایی آن در نوحه مهدی رسولی
✍ یحیی حمدی
▫️شهر کوفه در تاریخ شیعه، جراحتی است ابدی و نام این شهر با بی وفایی با امام و ناجوانمردی (پیمان شکن) گره خورده است که این روند از دوران حکومت حضرت امیر علیه السلام آغاز و در واقعه و حماسه کربلا به اوج می رسد؛ شهر بی وفا و پیمان شکن تا همیشه هویت تاریخی این شهر شد.
اما این شهر از ابتدا این گونه نبود بلکه در فرایندی ۲۵ ساله (سال ۳۶ هجری انتخاب به عنوان مرکز خلافت حضرت امیر و سال ۶۱ هجری واقعه کربلا رخ داد) به این مرحله رسید.
کوفه از شهری با مردمان دلیر که شهره به شجاعت و دارای فضایل فراوان ( فداکاری) در فرایندی ۲۵ ساله به مظهر بی وفایی،ناجوانمردی و عصاره رذایل بدل شد، اکنون کوفه نه یک شهر بلکه در گفتمان شیعه به یک مفهوم تبدیل شده است که از آن عبرت باید گرفت در #گفتمان_شیعه، این شهر؛ هر لحظه در تاریخ جاری است و اگر غفلت شود همه شهرها می توانند کوفه باشند.
عزاداری سیدالشهدا علیه السلام در مکتب تشیع کارکرد انتقال فرهنگی ( زنده نگهداشتن نام و یاد سیدالشهدا علیه السلام، ائمه طاهرین علیهم السلام و شهیدان) را برعهده دارد؛ اگر یک فرهنگ در فرایند انتقال قرار نگیرد و نمود بیرونی نداشته باشد از بین می رود و هیئت، مناسکی را اجرا می کند که هر لحظه نقش یادآوری و تذکر را ایفا می کند؛ چرایی، چگونگی واقعه کربلا و دوران امیرالمومنین علیهالسلام را تبیین می کند. با پویایی که دارد این فرهنگ را هر روز بالنده تر می کند که ایستایی در هر فرهنگ منجر به نابودی آن می شود.
آنچه که می شنوید نوحه ای است از مهدی رسولی نمونه ای از این فرهنگ والا که به صورت دقیق کوفه و فرهنگ کوفه را در قالبی هنرمندانه بازنمایی می کند. این نوحه؛ جامعه شناسی کوفه است شهری که در فرایندی ۲۵ ساله از دیار شجاعت و جوانمردی به دیار بی وفایی و مایه عبرت در تاریخ بدل شد.
اکنون با این
نگاهبار دیگر به این اثر گوش فرا دهید. #جامعه_شناسی_کوفه #شهادت_امیرالمومنین_علیه_السلام #مهدی_رسولی 📖 جامعه شناسی مردم ✅ @Popular_Sociology
🔻"التفات به" و دیگری
✍ سیدجواد میری
▫️هنگامیکه به "دیگری" توجه میکنی از خود تهی نمیشوی بل "التفات" به دیگری استمرار حیات را ممکن میسازد.
ما وقتی با صعوبتی مواجه میشویم یا در رنجی گرفتار میشویم که امکان تداوم را به صورت بنیادین برای ما ناممکن میسازد تنها و تنها التفات به دیگری ناممکن را ممکن میکند.
از این وضع نباید پنداری روانشناختی صرف ساخت بل ریشه امر اجتماعی در این "التفات به" دیگری است و این دیگری فقط و فقط "فرد یا افراد دیگر" نیستند بل کلیت واقعیتی به نام جامعه که میتواند با تمامی پیچیدگیهایش و ساز و کارش باشد.
از اینجاست که میتوان فهمید التفات به دیگری یک امر اگزیستانسیال است که تداوم ما به این التفات مستمر وابسته است و شاید بتوان گفت "رویش امر خیر" و بسط و تعمیق و گسترش خیر در زندگی جمعی ما ریشه در این "التفات به" دارد و در جامعهای که این "التفات به" رایجتر امکان تداوم سعادتمتدش عمیقتر. حال از این منظر میتوانیم به خود و خانواده و محله و شهر و دولت و کلیت جامعه ایرانی و حتی جامعه بشری بنگریم و بپرسیم آیا ما "التفات به" دیگری در تمام اضلاعش داریم یا دارند یا دارید؟ چرا خیر منتشر در حال قبض است ولی شر منتشر در حال بسط؟
چگونه میتوان حس و فهم و شعور و آگاهی در باب "التفات به" را در خود و دیگری و جامعه بازآفرید؟ آیا آفرینش و خلاقیت و بازآفرینی بدون "محبت به" ممکن است؟
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
دربار از درون، شاه بدون روتوش
🔻چرا باید یادداشتهای اسدالله عَلم را خواند؟
✍ علیرضا زادبر
▫️٢۵ فروردین ۱۳۵۷ اسدالله علم، دوست صمیمی شاه و وزیر دربار یازدهسالهی او در بیمارستانی در نیویورک از دنیا رفت. پدرش ابراهیم معروف به شوکتالملک که از زمان مظفرالدینشاه حاکم بیرجند و پس از آن امیرِ قائنات بود، از نزدیکان و همراهان رضاشاه و در چند کابینه مختلف سالها وزیر پست و تلگراف بود.
رضاشاه دوبار در زندگی اسدالله علم دخالت مستقیم کرده بود: اولین بار زمانی بود که پدرش قصد داشت او را برای تحصیل در رشته کشاورزی به اروپا بفرستد، ولی شاه امر کرد در مدرسه کشاورزی کرج تحصیل کند. دومین بار هم زمانی بود که رضاشاه امر کرد اسدالله با دختر قوام شیرازی ازدواج کند و همین اتفاق افتاد. هم خاندان خودش و هم خاندان قوام از متحدین سنتی انگلیس بودند.
علم از سال ۲۶ تا ۴۵ به تدریج پلههای رشد در نظام پهلوی را طی کرد: فرماندار بلوچستان، وزیر کشور، وزیر کشاورزی، وزیر کار، دبیرکل حزب مردم، سرپرست اداره املاک و مستغلات پهلوی و رئیس بنیاد پهلوی. او تیرماه ۴۱ پس از علی امینی نخستوزیر شد و پس از استعفاء در اسفند ۴۲ رئیس دانشگاه پهلوی شیراز شد.
مهمترین فصل زندگی علم، از آذر ۴۵ تا شهریور۵۶ رقم میخورد که وزیر دربار است. او بیش از آن که وزیر دربار محمدرضا باشد، دوست، همراه، محرمِ راز و مشاور او بود. علاوه بر اینکه به اقتضای جایگاه حقوقیاش هر روز چند ساعت با شاه در تعامل بود، همراه خلوت و گردشهای شاه، همسفرهی شام و ناهار شاه و فرح و پایهی تفریحات شخصی و جنسی شاه هم بود.
او در تمام این سالها یادداشتهای روزانه منظم و مفصلی مینوشت و به دور از چشم شاه به صندوق امانات بانکی در سوئیس میسپرد. تابستان ۵۶ وقتی سرطانش شدت گرفت از وزارت دربار استعفا داد و برای درمان راهی اروپا و نهایتا امریکا شد. شاید در همین دوران بود که به خانوادهاش سپرد یادداشتها را روزگاری منتشر کنند که خاندان پهلوی در کشور حاکم نباشد.
نخستین جلد این یادداشتها مهر ۱۳۷۰ در لندن و جلدهای بعدی نیز به تدریج منتشر شد. یادداشتهای علم که مربوط به بازه زمانی بهمن ۴۷ تا شهریور ۵۶ است به خوبی شخصیت شاه، فضای داخلی خانواده پهلوی، معادلات سیاسی کشور، پشتپرده تصمیمات و اتفاقات کشور در آن سالها، مناسبات شاه و اطرافیان و نسبت رژیم پهلوی با سایر کشورها را پیشِ روی خواننده قرار میدهد. چرا که علم با سخاوت گفتگوهای مختلف و متعددش با شاه و فرح و سایرین را نقل کرده، نظراتشان را گفته و ابعاد مختلف زندگی شخصی خود و شاه را بیان کرده است.
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 چرا دلار زدایی از جهان اجتناب ناپذیر است؟
▫️با افول دلار و جایگزینی ارز دیگری و یا ارزهای ملی در تجارت بین الملل، تحول عمیقی در دنیا رخ خواهد داد که در یکصد سال گذشته نظیری برای آن نمی توان یافت.
نتیجه این تحول؛ علاوه بر فروپاشی نظم تک قطبی (آمریکا) در دنیا، ظهور نظام چند قطبی و قدرت های جدید است.
این واقعیت که تا چند سال پیش یک رویا بود امروز در حال تحقق است و این موضوع از هم اکنون خواب را از چشمان آمریکایی ها ربوده است و هر واکنشی نسبت به آن از سوی هیئت حاکمه ایالات متحده بعید نیست اما آنها چاره ای جز پذیرش این واقعیت ندارند واقعیتی که اروپایی ها که همیشه دنباله رو آمریکا بوده اند آن را دریافته اند و تلاش می کنند خود را از این ورطه برهانند که نشانه آن سخنان رئیس جمهور فرانسه درباره اقدام لازم برای عدم وابستگی به دلار و تائید آن از سوی اتحادیه اروپا بود.
به نظر می رسد با افول دلار که سالها آمریکا از آن به عنوان جنگ افزار بهره می برد آمریکا و اقمار آن در سراشیبی قرار گرفته اند که هیچگاه تصور آن را هم نمی کردند. ایده ای که ابتدا ایران آن را طرح کرد و چین در حال تحقق آن است.
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻به یاد بنیانگذار «کیهانِ علمی» و سردبیر کیهان بچهها؛ مرحوم امیرحسین فردی که بود و چه کرد؟
✍ پیام فصلینژاد
▫️از آن دسته مردانی بود که جز با زیستن، نمیشد او را شناخت و شاید برای همین، هنوز هم بسیاری از دستاوردهای او ناشناخته مانده است.
از يکسو، امیرحسین فردی سردبیری کارکشته بود، آن هم در سختترین ژانر ژورنالیستی؛ یعنی «روزنامهنگاری کودک و نوجوان» که همچنان در ایران غریب است، ولی او ما را با این غریبه آشنا کرد و خود، از شهریور ۱۳۶۱ تا ٣۱ سال بعد در راس مدیریت «کیهان بچهها» قرار داشت؛ هفتهنامهای که نه تنها رکورددار تیراژ در تاریخ مجلهنویسی ایران شد و در دهه شصت فروش ۳۰۰هزار نسخه در هفته را تجربه کرد، بلکه به باشگاهی بزرگ برای تولد نویسندگان و شاعران تبدیل شد و امروز خاطره نوستالژیک آن همچنان در ذهن ماست.
از دیگر سو، آنچه کمتر در خاطر ما مانده، آن است که مرحوم فردی از پیشروان «روزنامهنگاری علمی» و بنیانگذار مجله «کیهان علمی» (برای نوجوانان) نیز بود که از سال ۱۳۶۷ تا سال ۱۳۷۱ به مدیرمسئولی او و با همکاری بزرگانی چون «احمد بیرشک» منتشر میشد.
بنابراین، گرچه این مجله در ذهن ما گمشده است، اما فردی بود که از سال ۱۳۶۶ و در اوج بمباران تهران، دغدغه «ژورنالیسم علم» را داشت. او جلسات پیوستهای را با بزرگان دانش برای چاپ اولین مجله علمی کودکان و نوجوانان در دفتر کیهان بچهها تشکیل میداد تا بالاخره پس از یکسال، «کیهان علمی» در بهمن ۱۳۶۷ و با قیمت ۱۲۰ ریال روی دکهها آمد. اولین مطلب مجله، چنین تیتری داشت: «چرا هرکس که در کتابخانه یا آزمایشگاه کار و فعالیت میکند، دانشمند نمیشود؟» و موضوع آن روش تحقیقات علمی و شیوه تفکر دانشمندان بود.
باری، این تجربههای موفق، ریشه در فکر فرهنگی مرحوم فردی داشت که در دهه ۱۳۵۰ قوام گرفته بود. او همان کسی بود که بیادعا، کاری به ظاهر کوچک اما به غایت سترگ کرد: «مسجد» را به جایگاه حقیقی خویش بازگرداند و آن را از نیایشگاهی در حاشیه، به آفرینشگاهی در متن فرهنگ تبدیل کرد.
تشکیل شورای نویسندگان از سال ۱۳۵۴ در «مسجد جوادالائمه» که شان یک «کارگاه داستاننویسی» را داشت، نمونه این فکر فرهنگی است؛ کارگاهی که فردی در آن خواندن دستهجمعی رمانهای بزرگ جهان را ترویج میکرد و در کنار کتابخوانی، نوشتن و انتشار جُنگهای ادبی را نیز با بچههای مسجد تمرین میکرد. در آن روزگار، ادبیات ایرانی در سیطره جریانهای چپگرا قرار داشت و مهمترین دغدغه فردی این بود که «چرا ما صاحب ادبیات، بهعنوان یک عامل تاثیرگذار فرهنگی، میان مردم نیستیم؟»
اینچنین از دل شورا و کتابخانه مسجد جوادالائمه در خیابان قزوین تهران با چند هزار عضو فعال، نویسندگان و هنرمندان بنامی برخاستند که پس از انقلاب و از سال ۱۳۵۸ نخستین ستونهای «حوزه هنری» را ساختند و یک جریان ادبی جدید را شکل دادند؛ زمانی که هنوز نام حوزه، «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» بود (و کاش به همین نام میماند.) نخستین حضور او در حوزه به تاسیس بخش ادبیات داستانی و انتشار نشریه «بچههای مسجد» انجامید، اما دیری نپائید که به سبب برخی اختلافات از حوزه جدا شد، گرچه در سال ۱۳۸۱ و پس از ۲۰ سال دوباره از او برای همکاری دعوت کردند و او در سالیان پایان عمر، مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری بود.
دستاوردهای او چنان گسترده و ممتاز است که نمیتوان در یادداشتی کوتاه حتی به ذکر آنها پرداخت. او نه تنها ۴۰ سال به «نهادسازی فرهنگی» و «روزنامهنگاری کودک و نوجوان» پرداخت، بلکه در عرصه ادبیات و داستاننویسی با کتابهای مختلف از جمله «اسماعیل» و «گرگسالی» شناخته میشود.
بخت با من یار بود که هرچند بسیار دیر استاد را یافتم، ولی نزدیک به هفت سال افتخار دوستی با مرحوم فردی را داشتم. او در مقام یک مفسر و منتقد فرهنگی، نگاهش ریشه در هنر داشت و چون سیاستزده نبود، هیچگاه انصاف و اعتدال را از نظر دور نمیداشت، چنانکه گاه با برخی مواضع کیهان همراه نبود، اما این اختلافنظرها را مانعی برای همفکری و همکاری نمیدید.
برای هنرمندی پیشرو چون استاد فردی، پیش از انقلاب «دوران شعار» تمام شده بود و به همین سبب، یک «هنرمندِ متعهدِ عملگرا» محسوب میشد. این تکاپوها، او را به چهره ماندگار هنر و روزنامهنگاری این سرزمین تبدیل کرد. روحش شاد.
(تولد ۵ مهر ۱۳۲۸، درگذشت ۵ اردیبهشت ۱۳۹۲)
📖 جامعه شناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 چهار روایت از چهار اقتصاددان / جملاتی که اقتصاد را تکان داد
#جامعه_شناسی
#اقتصاد
#توسعه
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻تبارشناسی و فهم لحظه اکنون
✍ آرش حیدری
▫️تبارشناسی را می توان دریچه ای به فهم لحظۀ اکنون دانست، دریچه ای که اکنون را متفاوت از فهم رایج می فهمد. به عبارت دیگر تبارشناس، گذشته را از منظری خاص می نگرد تا بتواند اکنون را فهم کند، اما نه در همان چارچوب های رایجی که لحظۀ اکنون به عنوان حدفاصل مسیری دور و دراز از گذشته به آینده ترسیم می شود.
تبارشناسی را می توان نوعی نقشه نگاری لحظۀ اکنون دانست. این الگوی فهم اکنون نوعی از مطالعات تاریخی را ممکن می کند که می تواند هرچیزی در هرنقطه ای از فضا-زمان را وارد تحلیلی تاریخمند نماید. در این نوع نگاه نه ساختار زیربنایی وجود دارد که اکنون بر آن استوار شده باشد و نه معنا و بنیان اصیلی که بتوان صحت و اعتبار همه چیز را با آن سنجید. فضا-زمان تاریخ بدل به عرصه ای چند وجهی و در هم تنیده و متکثر می شود که انبوهی از امکان ها را پدید می آورد.
در این معنا اکنون نه عرصۀ انسداد و امتناع تمام عیار که همواره گشوده به انواعی از آینده های ممکن است. اما ایدئولوژی های جامعه شناختیِ رایج در ایران معاصر دقیقاً این اکنون را بدل به امتناع و انحطاط و تصلبی تمام عیار می کنند و از دل آن نقشی ویژه برای روشنفکر-جامعه شناس می تراشند که محصول نوع نگاه خاصی به لحظۀ اکنون است.
در اکنون هیچ چیز وجود ندارد که امکان پیش بینیِ تمام عیار آینده را فراهم کند. آینده به وهله هایی متعدد گشوده است. برای جامعه شناسی، روان شناسی و سایر علوم انسانی( در معنای کلاسیکشان)، اکنون حائلی است که گذشته را به آینده متصل می کند.
آینده غالباً در پیش بینی یا پیشگوییِ رایجی به اکنون و گذشته متصل می شود. از این منظر رسالتی برای روشنفکر و جامعه شناس و صاحب دانش تصویر می شود که او را بدل به اصلی ترین مفسر لحظۀ اکنون می کند. کسی که می تواند در مورد آینده هشدار بدهد و آینده را برای دیگران روشن سازد.
تبارشناسی یکسر خلاف چنین موضعی است. اکنون می تواند هر آن بدل به نقطۀ پایان یک عصر شود. اکنون نه محصول سلوک عقلانی و محتوم نیروهای از پیش مقدر، که تراکمی است از انباشت ها و سرهم بندی های مختلف در جریان تاریخ. اکنون، محصول جریان حرکت رو به جلویِ چیزی که از نقطه ای آغاز شده است و بنا است در نقطه ای به پایان برسد نیست، بلکه محصول تصادم انبوهی از نیروها است. با این وصف در تبارشناسی چنین جایگاه پیامبرگونه ای برای روشنفکر نمی توان تصور کرد چرا که نه روشنفکر و نه هیچ کس دیگر به همۀ آینده های ممکن دسترسی ندارند و لذا روشنفکر و مشتقاتش نمی تواند عالیجناب اصلیِ تفسیر تاریخ و دگردیسی ها و انقطاع هایش باشد. تبارشناس، اکنون را همواره به مثابۀ یک نقطۀ پایان می نگرد.
#تبار_شناسی
📖 جامعه شناسی مردم
✅ @Popular_Sociology