eitaa logo
قران پویان
466 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سپاس، همه آن خدایی که مرا از خوابگاهم برانگیخت هر چند اگر می خواست آنرا تا روز رستاخیز خوابگاه ابدی من می کرد. @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 102تا 105 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
. مربوط بہ 16🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
.. ⭕️ شما هم مانند يهوديان بدنبال و جادو برويد. 💠🔆وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ خَيْرٌ لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ "103/بقره" 🌱 و اگر آنها [به جاي پيروي از خرافات] ايمان مي‌آوردند و [از تكرار آن] پروا مي‌كردند، به يقين نتيجة آن نزد خدا بهتر بود [از منافعي كه به دنبالش بودند]، كاش مي‌دانستند. ⁉ آيا فقط يهوديان به جاي شناخت رمز شكوفايي مُلك سليمان، به پيروي از خرافات و موهوماتي كه شيطان صفتان در وصف آن توانايي و تمدّن از خود ساخته بودند پرداختند، يا ذكر اين داستان‌ها در قرآن براي عبرت و هشدار به مسلمانان است؟ 💮✨ اگر در جملة «وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ...» در ايه 102 بقره ((و [به جاي کتب آسمانی] از چيزهايي [=افسانه و افسون‌هايي] كه شياطين [=كاهنان شيطان صفت] دربارة مُلك سليمان قصه‌سرايي مي‌كردند [و سِحر و جادو را رمز حكومت او مي‌شمردند] پيروي كردند!)) به جاي مُلك سليمان، مُلك محمد(ص) را قرار دهيم و به جاي آبادي و امنيّت و فراواني ملك سليمان، تمدّن باشكوه اسلامي تا قرن 4 هجري را تصوّر مي‌كنيم، آنگاه مي‌توانيم وضعيت امروزي خود را با يهودياني كه موضوع اين آيات بودند مقايسه كنيم تا معلوم شود ما نيز چه مقدار ميراث پيامبر خود را ضايع كرده‌ايم!😔 💮✨ قرآن شيوه‌هاي حكيمانه حكومت سليمان را در 7 سوره به اجمال يا تفصيل بيان كرده است، با اين حال آيا اطلاعات اكثريت ما از مُلك سليمان، بيش از انگشتري و قاليچة سليمان و بِلقيس، و از پدرش داود، بيش از صوت خوب و ني‌نوازي برگرفته از همان اوهام اسرائيلي، بدون مستند قرآني است؟😔 💮✨ آيا جز اين است كه بسياري از ما به جاي تدبّر در قرآن راهنماي عمل، فقط به حواشي مفاتيح الجنان، براي كسب ثواب! و به چاه جمكران براي كسب حاجات پرداخته‌ايم؟ 💮✨ آيا نه اين است كه به جاي پيروي از سنّت و سيرة رسول مكرم و اهل بيت مطهرش، به گنبد و بارگاه و دخيل بستن به ضريح طلا و نقره دلخوش كرده و از توسل و تشفّع به آن اولياء حق، كه جز «وسيلة» هدايت و نجات جستن، و «پيوستن» و شفع شدن با آنان در راه حق معنايي ندارد، وسيله‌اي براي دفع ضررها و جلب منافع دنيايي و دور زدن نظامات الهي ساخته و به توهّم پارتي‌بازي دچار شده‌ايم؟ 💮✨چه حكمتي در مسلمانان معاصران پيامبر بود كه آنها را از ذلت و زبوني دوران جاهليت به اوج عزّت و علم و اقتدار رساند و قرنها بر تارك انديشه و آبادي نشاند؟ 💮✨ آيا جز اين است كه ما نيز اين ميراث گرانقدر را رها كرده و از خرافات و موهوماتي كه شياطيني و شخصيت‌هايي ديگر بر ما خواندند پيروي كرديم و مي‌كنيم؟ اگر غير از اين است، پراكندگي و ذلت و برادركشي و آوارگي در سوريه، عراق، افغانستان و به جان هم افتادن برخي كشورهاي اسلامي از كجاست؟ 👌گر مسلماني از اين است كه حافظ دارد واي اگر از پس امروز بود فردايي 📚تفسیر آقاے بازرگان 🆔@quranpuyan
.. ⚜ چرا دخالتی در ندارند⁉️ 💠🔆 «مَا يَوَدُّ الَّذِينَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَ لاَ الْمُشْرِکِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْکُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ اللهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ» "105/بقره" 🌱 نه كسانی كه از اهل كتاب كفر ورزیدند و نه مشركان دوست نمی‌دارند خيری از جانب پروردگارتان بر شما فرود آيد؛ با آنكه خدا هركه را بخواهد به رحمت خود اختصاص می‌دهد و خدا دارای فزونی بزرگ است. 🍃🌸انتخاب نبی و اختصاص این خیر و رحمت فقط از سوی ذات او شکل می‌گیرد و انسان‌ها در این انتخاب الهی دخیل نیستند: 👈«وَ اللهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ» 🍃🌸باید توجه داشت که معیار انتخاب نبی هیچ‌گاه نمی‌تواند مقوله‌ای بشری باشد؛ زیرا شناخت انسان‌ها از یکدیگر دارای نقصان و کاستی است و اگر انسان‌ها بسیار نقّاد و وقّاد هم باشند و بتوانند به درون یکدیگر نقب بزنند، باز هم جز به اندکی از اندیشه‌های یکدیگر پی نخواهند برد و نمی‌توانند از جامعۀ اطراف خود شناختی جامع و حقیقی داشته باشند. 🍃🌸دنیای بشری تجربه‌های بسیار تلخی را در طول سالیان دراز سپری کرده است. چه بسیار کسانی که مردمان به آنان اعتماد کردند، اما درنهایت پشیمان شدند. چه تعداد انسان‌ها که بعد از سال‌ها نقاب از چهرۀ آنان برگرفته شد و چه انتخاب‌ها که غلط از کار درآمد.یگانه‌کسی که شناخت حقیقی به ماهیت مخلوقات دارد، ذات باری‌تعالی است. اوست که می‌فرماید: 👈«إِنَّ اللهَ اصْطَفَی‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمينَ‏» 🌱به‌راستی، خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داده است. 📚کتاب مشکاة، ✒️نوشته دڪتر محمدعلی انصارے 🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 4⃣1⃣ تدبر در سوره 🔹نکات سوره کوثر از تفسیر عبدالعلی بازرگان کوثر : ۳ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ بي‌گمان دشمن كينه‌توز ۶ تو خودش ابتر [=بريده نسل] خواهد بود.۷ __ ۶ - «شَانِئ» از ريشة «شَنا» به دشمن كينه‌توز گفته مي‌شود و بغض و كينه را شَنَأن گويند [مائده ۸ (۵:۸) - ...وَلا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا...]. ۷ - بَتر، بريدن دُم حيوان است، اعراب به مردي كه فرزند ذكور نداشته و نسل و نام و دنباله‌اش پس از او ادامه پيدا نمي‌كرد ابتر مي‌گفتند. پيامبر اسلام گويا دو پسر به نام‌هاي قاسم و عبدالله داشتند كه هر دو در طفوليت از دنيا رفتند [قاسم در مكه، عبدالله در مدينه]. به گفتة مفسرين، دشمنان پيامبر از اين موضوع به عنوان زخم زباني عليه او و تسلي خاطري براي خود [در خاموش شدن ذكر و پيام او] استفاده مي‌كردند. و عدة «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» بيش از آن كه جنبة شعاري يا طعنه و تمسخر عليه كسي داشته باشد، بيان بقاي حق و زوال باطل است. مولوي در مثنوي خود اشاره به مصاديقي از بلندآوازگي كتاب و نام رسول، پيروان اسلام و بخت و اقبال پيامبر كرده است كه ابياتي از آن چنين است [دفتر سوم مثنوي ابيات ۱۱۹۸ به بعد]: مصطفي را وعده‌كرد الطاف حق گر بميـري تـو نميـرد ايـن سبـق مـن كتـاب و معجـزت را رافعـم بيـش و كم كن را ز قرآن مانعم رونقت را روز روز افـزون كنـم نـام تـو بـر زرّ و بــر نقــره زنــم چاكـرانت شهـرها گيـرند و جاه ديــن تـو گيـرد ز ماهي تا به ماه تـا قيامـت باقـي‌اش داريـم مـــا تو مترس از نَسخِ اين اي مصطفا آن‌چنان‌كردو زان افزون‌كه‌گفت او بِخُفت و ‌بخت‌ و اقبالش نخفت کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️عدالت معيشتي و تحقق آن در كلام معصومان از زنده ياد استاد محمد رضا حكيمي "درباره «عدالت معیشتى و حیاتى‏»، نیز سخنانى گفته ‏اند و اندیشمندان و متخصصانى از همه جاى جهان و در تاریخ گذشته و حال، و از مکتب هاى گوناگون، به مناسبت هایى مختلف، نظرها و تعریف هایى ابراز داشته ‏اند، لیکن در این نوشتار مى ‏خواهم تعریفى مغفول و مهجور از «عدالت‏»، که از دو پیشواى مظلومترین مکتب جهان و ستمدیده‏ ترین مذهب در سرتاسر تاریخ انسان، رسیده است و در دسترس است ‏بیاورم و معرفى کنم تعریف عظیم و کوتاه و عینى یاد شده با سند معتبر از سوى سپیده‏ آفرین سپیده ‏دمان هدایت، فروغ گستر آفاق صیرورت، و پیشواى اقالیم رشد و تربیت، حضرت امام جعفر صادق(ع) رسیده است، و این است: ✅ ان الناس یستغنون اذا عدل بینهم. اگر در میان مردمان به عدالت رفتار شود، همه بى ‏نیاز مى‏ گردند. این «تعریف‏»، بصورتى شگفتى ‏آور، در نزد عموم مسلمین، به ویژه پیروان ائمه معصومین(ع)، مورد غفلت قرار گرفته و فراموش گشته است. نقطه اوج این تعریف (بجز اعماق الهى آن، و ابعاد انسانى آن، و همچنین نشان دادن «مراد الهى‏»، از اقامه قسط و اجراى عدل در آیات قرآن کریم و سنت نبوى)، عینیت آن است، یعنى در این تعریف، به هیچ روى، «کلى‏گویى‏» و «ذهنگرایى‏» نشده است، بلکه واقعیت عینى، و خارجیت ملموس، با صراحت (و به تعبیر مردم: لب و پوست‏کنده)، گفته شده است، تا مطلب براى هرکس، حتى عامى‏ترین مردم، و حتى در سنین پایین از نوجوانان، معلوم و محسوس باشد… علاوه بر آنچه گفته شد حدیثى دیگر، از آموزگار حقایق وحیانى، هدایتگر معالم قرآنى، تجسم نفحات رحمانى، و تبلور ظهور سبوحى و سبحانى، حضرت امام موسى کاظم(ع) رسیده است، که همواره ارتباط ذاتى و اصال جوهرى تعالیم الهى و معالم دینى را در مکتب «اهل بیت(ع)» روشن مى سازد؛ حدیث کاظمى این است: ✅ ان الله لم یترک شیئا من صنوف الاموال الا وقد قسمه ، واعطى کل ذی حق حقه، الخاصه والعامه، والفقراء والمساکین، و کل صنف من صنوف الناس… لو عدل فی الناس لاستغنوا.. . خداوند هیچگونه مالى را رها نگذاشته، بلکه آن را قسمت کرده است، و حق هر صاحب حقى را (در تقدیر الهى) به او داده است. خواص و عوام، و فقیران و بینوایان، و همه قشرهاى مردمان… اگر در میان مردم به عدالت رفتار مى ‏شد همه بى‏ نیاز مى ‏شدند (و فقیرى و مسکینى و نیازمندى باقى نمى ‏ماند). اگرچه از ظاهر این دو حدیث، عدالت اقتصادى و معیشتى فهمیده مى ‏شود، لیکن چه بسا بتوان، ایستار عینگرایانه دو حدیث را به همه اقسام عدالت مربوط دانست، زیرا تعبیر «الناس ، مردمان‏»، و «اذ عدل بینهم ، هرگاه در میان آنان عدالت اجرا شود»، صورت هاى دیگر عدالت را نیز شامل مى ‏شود، زیرا که ایجاد عدالت و اجراى آن به صورتى که جامعه از چنگال هاى اختاپوس فقر رهایى یابد، باید بر شالوده‏ هایى نیرومند استوار باشد. و این شالوده‏ هاى نیرومند، جز با «حضور عدالت‏» در شئون دیگر اجتماع پى‏ ریزى نخواهد شد و استوارى نخواهد یافت. به سخن دیگر، تا عدالت «سیاسى‏» و «عدالت قضایى‏» و «عدالت اجتماعى‏»… در جامعه‏ اى و در زندگى مردمى تحقق نیابد، و دست نفوذداران مالى از تملک اموال تکاثرى و تصرف هاى شادخوارانه اترافى بریده نشود، عدالت معیشتى در زندگى توده‏ ها تحقق نخواهد یافت، زیرا که جمع میان دو ضد ممکن نیست، نمى ‏شود هم تکاثر باشد و هم عدالت. در اینجا تعلیمى از امام على بن ابى‏طالب(ع) رسیده است، قاطع و تندرآسا: ✅ لایحمل الناس على الحق، الا من ورعهم عن الباطل. تنها کسى مى ‏تواند مردمان را به «راه حق‏» وادارد، که آنان را از «راه باطل‏» باز داشته باشد. 🔸این تعلیم قاطع، فریاد واقعیت است در ذات لحظه‏ ها، و خروش حقیقت است در تبلور فجرها و شفق ها… آرى، تا مردمى به راه باطل روند چگونه مى‏توان آنان را به راه حق باز آورد؟ نخست ترک باطل، سپس روى‏ آورى به حق. در زندگى و معیشت، تکاثر (افزونخواهى و نازش به افزوندارى) و اتراف (شادخوارى و ریخت‏وپاشهاى بیدردانه اشرافى)، «باطل‏» است، و عدالت و برخوردارى همگان از مواهب حیات و اجتماع، «حق‏» است و تا باطل (تکاثر و اتراف) از میان نرود، حق (عدالت و انصاف)، جایگزین آن نمى ‏شود. و این منشور چنانکه نقل شدسخن آموزنده، و تعلیم زندگی ساز، و آموزه حیات‏آفرین، و حکمت عملى تعالى‏ بخش پیشواى مجسم حق و عدل است و در میزان تربیت اجتماعى و ساختن جامعه قرآنى، و استواردارى مردمان و سامان‏دهى به حیات انسان و نشر رشد و تربیت در آفاق زندگى زندگان بی مانند است. یعنى نمى ‏توان به راهى دیگر رفت، و چیزى دیگر را جایگزین آن ساخت، و به همان هدف (حذف باطل و ظلم، و بسط حق و عدل) دست ‏یافت. و روشن است که ستون فقرات زندگى سالم و قابل رشد در هر اجتماع، اجراى عدالت است. برگرفته از مقاله تعریف عینى و عملى عدالت، از امام صادق(ع) و امام کاظم(ع)، مجله نقد و نظر نويسنده مرحوم حكيمي @quranpuyan
جای یك چیز را در زندگیتان عوض كنید تا زندگیتان زیبا شود بجای ترس از خدا عشق به خدارا جایگزین كنید روزتون پراز عشق خدا ❤️ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 106تا 112 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
. مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
✴️علت تغيير قبله چه بود؟اگر اوّلى درست بود پس دستور دوّم چيست؟ 💠🔆 ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ "106/بقره" 🌱هر (حكم و) آيه‌اى را نسخ كنيم ويا (نزول) آن را به تأخير اندازيم، بهتر از آن، يا همانند آن را مى‌آوريم، آيا نمى‌دانى كه خدا بر هر چيزى قادر است؟ نکته ها 🍃🍃كلمه «ننسها» از مصدر «انساء» به معناى تأخير انداختن يا حذف كردن است. بدين معنا كه نزول وحى به تأخير افتد و پس از مدّتى نازل شود. 🔶اين آيه در مقام پاسخ به تبليغات سوء يهود است. آنان سؤال مى‌كردند چرا در اسلام برخى قوانين تغيير پيدا مى‌كند؟ چرا قبله از بيت‌المقدّس به كعبه تغيير يافت؟ اگر اوّلى درست بود پس دستور دوّم چيست؟ و اگر دستور دوّم درست است پس اعمال قبلى شما باطل است. 👈قرآن به اين ايرادها پاسخ مى‌گويد: ما هيچ حكمى را نسخ نمى‌كنيم يا آن را تأخير نمى‌اندازيم مگر بهتر از آن يا همانندش را جانشين آن مى‌سازيم. 🔶آنان از اهداف و آثار تربيتى، اجتماعى و سياسى احكام غافل هستند. همان گونه كه پزشك براى بيمار در يك مرحله دارويى تجويز مى‌كند، ولى وقتى حال مريض كمى بهبود يافت، برنامه دارويى و درمان او را تغيير مى‌دهد. يا معلّم با پيشرفت درس دانش‌آموز، برنامه درسى او را تغيير مى‌دهد، خداوند نيز در زمان‌ها و شرايط مختلف و متفاوت، برنامه‌هاى تكاملى بشر را تغيير مى‌دهد. 💬پیام ها🔻 1⃣انسان همراه با نيازهاى فطرى و ثابت خويش، گاهى در شرايط خاصّ اجتماعى، اقتصادى، سياسى و نظامى نيز قرار مى‌گيرد. در اين موارد در كنار قوانين و مقررات واحكام ثابت، بايد دستورالعمل‌هاى متغير داشته باشد كه از طريق نسخ يا فرمان پيامبر وجانشينان او به مردم ابلاغ شود. «ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ» 2⃣ تغيير احكام، دليل بر شكست طرح قبلى نيست، بلكه نشانه‌ى توجّه به مسائل جديد وتغييرى حكيمانه است. همانند تغيير كتاب ومعلّم. «ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ ... نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها ...» 3⃣ گرچه در ظاهر دستورها متغير وانبيا متعدّدند، ولى لطف خدا همواره يكسان است. «مِثْلِها» 4⃣جعل احكام و همچنين تغيير و تأخير آنها، بدست خداست. «نَنْسَخْ، نُنْسِها» 📚تفسير نور @quranpuyan
. 💢 بهشت! 💮🔶بَلى‌ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ‌«112 بقره» 🔸آرى، كسى كه با اخلاص به خدا روى آورد و نيكوكار باشد، پس پاداش او نزد پروردگار اوست، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين خواهند شد. 🔶🔸قرآن در آیات فوق اشاره به یکى دیگر از ادعاهاى پوچ و نابه جاى گروهى از یهودیان و مسیحیان کرده، سپس پاسخ دندان شکنى به آنها مى گوید: آنها گفتند: هیچ کس جز یهود و نصارى داخل بهشت نخواهد شد (وَ قالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاّ مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصارى).(۱) در پاسخ ابتدا مى فرماید: این تنها آرزوئى است که دارند (و هرگز به این آرزو نخواهند رسید) (تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ). بعد روى سخن را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) کرده مى گوید: به آنها بگو هر ادعائى دلیلى مى خواهد چنانچه در این ادعا صادق هستید دلیل خود را بیاورید (قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ). * * * 💫👈پس از اثبات این واقعیت که آنها هیچ دلیلى بر این مدعى ندارند و ادعاى انحصارى بودن بهشت، تنها خواب و خیالى است که در سر مى پرورانند، معیار اصلى و اساسى ورود بهشت را به صورت یک قانون کلى بیان کرده، مى گوید: آرى، کسى که در برابر خداوند تسلیم گردد، و نیکوکار باشد پاداش او نزد پروردگارش ثابت است (بَلى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ). 💫👈و بنابراین چنین کسانى نه ترسى خواهند داشت و نه غمگین مى شوند (وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ). خلاصه این که: بهشت و پاداش خداوند و نیل به سعادت جاودان در انحصار هیچ طایفه اى نیست، بلکه: از آن کسانى است که واجد دو شرط باشند: 🔸شرط اول، تسلیم محض در مقابل فرمان حق و ترک تبعیض در احکام الهى، چنان نباشد که هر دستورى موافق منافعشان است بپذیرند و هر چه مخالف آن باشد پشت سر اندازند، آنها که به طور کامل تسلیم حقند: 🔸شرط دوم، آثار این ایمان در عمل آنها به صورت انجام کار نیک منعکس گردد، آنها نیکوکارند، نسبت به همگان، و در تمام برنامه ها. 💢👈در حقیقت قرآن با این بیان مسأله و هاى نابجا را به طور کلى نفى مى کند، و سعادت و خوشبختى را از انحصار طایفه خاصى بیرون مى آورد ضمناً معیار رستگارى را که ایمان و عمل صالح است، مشخص مى سازد. 📚تفسیر نمونه @quranpuyan
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول ✅ مروری بر درس و محور سوره های مرحله پنجم ۱- درس سوره صاد:قرآن و انذارها و اخبارهای محمدص،وحی خدا و مایه پند و تذکر است.اما کافران و منکران عذاب اخروی با خودمحوری و خودبرترپنداری، با قران و رسول اعلام مخالفت و اتهام زنی می کنند. اینها بزودی در هم شکسته و در اخرت نیز همچون ابلیس متکبرو پیروانش در عذاب جهنمی خواهند بود.ای پیامبر ضمن صبر، با الهام از برگزیدگان خدامحور و توکل و توجه مستمر به خدا،از تاییدات و هدایتهای خداوند بهره مند بمان. ۲- درس سوره صافات:تبیین تفاوت جایگاه مصدقین و منکران رسولان الهی:رسولان خدا و پیروانشان علاوه بر دریافت نصرتهای مختلف الهی در دنیا،در اخرت در بهشت متنعم خواهند بود اما منکران وحی،معاد و توحید که به اتهام زنی،تمسخر و مخالفت با رسولان پرداخته بر آیین باطل خود باقی می مانند،عذاب جهنمی در انتظارشان خواهد بود. ۳- درس سوره بروج:وعده خداوند برای عذاب اخروی آزاردهندگان اهل ایمان ،رستگاری اهل ایمان و هلاکت و شکست مقابله کنندگان با ایات و رسولان الهی قطعی است چرا که او فرمانروای اسمانها و زمین، محاط بر همه چیز و محقق کننده اراده خود میباشد. ۴- درس سوره قمر:مکذبان قیامت بجای پند گرفتن از هشدارها وعذاب اقوام مکذب قبل که ماجرای انها در قران ذکر شده، و توجه به قدرت خدا در تحقق هر امری ازجمله عذاب دنیوی و اخروی آنها،به مخالفت خود ادامه داده و نشانه و معجزه طلب می کنند اما اینها از هر نشانه ای روی گردانند. ای پیامبر به انها اهمیت نده. ۵- درس سوره ذاريات :وعده خدا بر جزای اخروی قطعی است و منکران آن، طعم عذاب را خواهند چشید. باعبرت از هلاکت اقوام سرکش قبل و سایر آیات آفرینش و پذیرش انذارهاي رسول الله، بسوي خدا برگردید ۶- درس سوره رحمان: خدای رحمان خالق هستی و عطاکننده نعمات بیشماربه انس و جن، قران و میزان را نیز وضع کرد.در قیامت ، به حساب همه شما با معیارها و موازین خدا رسیدگی میشود یا در جهنم عذاب خواهید شد و یا در جنات دلپذیر متنعم خواهید بود.پس به پاس این همه احسان خدا،موازین و معیارهای او را مراعات نمایید. ۷- درس سوره طه:نجات و رستگاری در پذیرش هدایت الهی و سپس استواری در این مسیر و متاثر نشدن از القائات شیطانی است. قران مایه تذکر و هدایت اهل خشیت است وکسانی که از ان اعراض کنند نیز عذاب شدید اخروی خواهند داشت.ای پیامبر با توجه به سنت خدا که حمایت از رسولان و شکست دشمنان انان است،بی توجه به حرفها و بهانه ها و امکانات مادی مخالفان ویا استعانت از صبر و تسبیح خدا،به کارخود ادامه بده . ۸- درس سوره مریم:ای پیامبر تدبیر و نعمت بخشی خاص خدا به انبیا و هدایت شدگان برگزیده اش بمنظور تداوم نسل انها و طریق هدایت خدا یک سنت الهی است که تابع امر خدا ومنوط به شکیبایی در مسیر عبادت و خضوع در برابر ایات اوست.با این قران به متقین بشارت بده و کافران و روبرگردانندگان از ایات که با عقاید و رفتارهای باطل در گمراهی هستند،را نیز از عذاب دنیوی و اخروی انذار کن. ۹- درس سوره کوثر:ای پیامبر علیرغم ارزوی کینه ورزان مبنی بر ابترماندن رسالتت،ما به تو کوثر دادیم که پیامت راتداوم میبخشد.پس با نماز و قربانی شکرگزار این نعمت باش. https://b2n.ir/z01569 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💮💢= جامعه عاري از فقر. آيا شدني است؟ ✅ در راه رسیدن به تربیت انسانها، فهم زمان نیز اهمیتى بسزا دارد; زیرا و مربیانى که زمان را بشناسند، از تهاجمهاى گوناگون مصون مى‏ مانند و جامعه را مصون مى ‏دارند. و چنین عالمان و مربیانى زیر تاثیر جریانهاى ضد عدالت قرار نمى‏گیرند، و ارزشهاى قرآنى را پاس مى‏ دارند. ✅ شناخت درست انسان و مقام و ارزش و کرامت انسانى نیز در راه تحقق بخشى به تربیت و عدالت نقشى بس مهم دارد. شناخت دینى انسان همان است که در «عهدنامه اشترى‏» آمده است: انسانها دو گونه ‏اند: برادران دینى (همکیشان) و برابران نوعى (همنوعان). و هیچیک نباید تحقیر گردند یا ستم ببینند. امام على(ع) در جایى دیگر درباره حکومت اسلامى مى ‏فرماید: «حکومتى است که به هیچکس در آن ستم نرود، نه مسلمان و نه غیر مسلمان‏». ✅👈. اغلب در محیط هاى دینى، اهل و اهل دنیا هر دو دم از دین مى‏زنند و به دنبال کار دینى مى‏ روند. یکى از بزرگترین زیانهایى که به دین مى‏رسد، و فاجعه‏هایى که ببار مى‏آید، از همین پیشامد است، زیرا اهل دنیا مانع اجراى عدالتند. و چون با اهل دین رفیق شوند، آنان را نیز از اجراى عدالت‏یا اجراى درست و دقیق آن منحرف مى‏سازند; و از آنجا که این شگرد را در پوششهاى دینى و به نام دین بکار مى‏برند، و در مشاغلى نفوذ مى‏یابند، جهت دین را تغییر مى‏دهند، و جهتگیریهاى قرآنى را باطل مى‏کنند، و در نتیجه، از جمله، نسلهاى آگاه را به بریدگى و ناامیدى مى‏کشانند. ✅ انسان براى مبارزه با خود آفریده نشده است، بلکه براى مبارزه با خودیت آفریده شده است، یعنى براى حرکت تکاملى، در زندگى معتدل، و در میان جمع انسانى. و تحقق این حرکت‏بدون عدالت محال است. پس در مرحله نخست‏ باید به شناخت انسان پرداخت، 💢🔸و کاملترین شناخت انسان همان شناخت قرآنى است‏ و نقطه اوج کمال انسان، در «تقوى‏» دانسته شده است، و راه رسیدن به تقوى را عدالت دانسته است (اعدلوا، هو اقرب للتقوى). و راستین رسیدن به جامعه منهاى است; چنانکه امام على(ع) درباره کوفه (تنها شهرى که در اختیار او بود، و از نفوذ عوامل گوناگون و مخرب نیز مصونیت چندانى نداشت)، مى ‏فرماید:ما اصبح بالکوفه احد الا ناعما، ان ادناهم منزله لیاکل البر، ویجلس فی الظل، ویشرب من ماء الفرات.هیچ کس در کوفه نیست که زندگى او سامانى نیافته باشد، پایین‏ترین افراد نان گندم مى‏خورند، و خانه دارند، و از بهترین آب آشامیدنى استفاده مى‏ کنند. و این چگونگى در کوفه جنگ‏زده و نفوذ یافته آنروز، یعنى اینکه همه از رفاه نسبى برخوردار باشند، و فقیرى در آن یافت نشود، بحق بسیار بسیار اهمیت دارد. شاید، چنین شهرى در تاریخ، دیگر پدید نیامده باشد. ✅ ممکن است پنداشته شود که فراخوانى به ساختن جامعه منهاى فقر که نمونه‏اى عملى از آن در بالا نشان داده شد یک خواسته ذهنى و آرمانى است، و چنین چیزى ممکن نیست. چنانکه گفته شد قرآن کریم امر مى‏کند به اجراى عدالت، و حضور عدالت را در زندگی هاى مردمان واجب مى‏داند. و در علم «اصول فقه‏» با دلائل عقلى و نقلى ثابت‏ شده است که تکلیف کردن به چیزى که ممکن و شدنى نیست، و انجام دادن آن از قدرت و توان انسانها بیرون است (تکلیف مالایطاق) ممکن نیست، یعنى هیچ خردمندى کارى را که عملى نیست تکلیف نمى‏ کند و واجب نمى‏ سازد. پس معلوم مى‏شود اجراى عدالت ممکن است و کارى است ‏شدنى، از این رو خداوند متعال آن را واجب کرده است (ان الله یامر بالعدل ). ✅ 👌همچنین قرآن کریم، هدف اجتماعى از بعثت پیامبران را «اقامه قسط‏» معرفى کرده است که همان حضور عدالت است در میان مردمان بصورتى سرشار و همه‏ گیر (لیقوم الناس بالقسط)، (۲۱) یعنى ساختن جامعه قائم بالقسط. و آیا ممکن است که خداوند حکیم دانا و مهربان و عادل، امرى را که شدنى نیست، هدف نهضت درازدامن و بزرگ‏ آهنگ پیامبران خود قرار داده باشد؟ نه، هرگز! پس اقامه قسط و اجراى عدالت ممکن است و عملى است. ✅ و آیا عدالت چیست؟ عدالت ‏بنابر سخن دو معصوم در قلمرو هدایت و تربیت انسان، همان است که فقر نباشد و و زندگى به « » (بى‏نیازى) برسند، 🔴👈 و به راه رشد درآیند که بدون تربیت نیست، و بدون تربیت رشد نیست، و بدون رشد هدایت نیست، و بدون هدایت معرفت نیست، و بدون معرفت عبادت نیست، و بدون عبادت سعادت نیست، زیرا سعادت کامل، در حال ارتباط انسان با خدا تحقق مى ‏یابد. و یکى از مهمترین عوامل و زمینه‏ هاى ممکن‏ سازى ارتباط انسان با خدا، اجراى عدالت است، از اینرو، در بیان هدف از بعثت پیامبران اقامه قسط و نشر عدالت در میان مردمان یاد گشته است. و از این رو است که امام على(ع) مى ‏فرماید: «العدل حیاه الاحکام (۲۲) ، زنده شدن دین و احکام دین به اجراى عدالت است‏» 🖌از مقاله "تعریف عینى و عملى عدالت، از امام صادق(ع) و امام کاظم(ع)،" نويسنده مرحوم محمدرضا @quranpuyan