#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_288
❇️#آیه61إسراء
💠وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً (۶۱/إسراء)
🌱وبه يادآور زمانی كه بهفرشتگان گفتيم: برای آدم سجده كنيد. پس سجده كردند، مگر ابليس كه گفت: آيا برای كسی سجده كنم كه از گل آفريدهای؟!
🔹در قرآن بارها به مسألهی سجود فرشتگان و سرپيچی ابليس اشاره شده است.
ابليس، از جنّ است، «كانَ مِنَ الْجِنِّ»ولشكريانی دارد، «وَ جُنُودُ إِبْلِيسَ أَجْمَعُونَ»و سپاه او پياده و سواره، «وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ»و عامل انحراف و سجده نكردنش نيز قياس خاك و آتش بود. خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ*
🔹سجده برای غير خدا، اما به فرمان خداوند، مانعی ندارد. قُلْنا ... اسْجُدُوا لِآدَمَ
🔹انسان گل سرسبد موجودات است، چرا كه فرشتگان معصوم در برابر او سجده كردند. «اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا»
🔹فرشتگان، تسليم فرمان خدايند. اسْجُدُوا ... فَسَجَدُوا
🔹اعتقاد به برتریهای موهوم، شيطانی است، زيرا شيطان، به برتری نوع خود عقيده داشت. «أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً»
🔹اعتراض به حكمت، عدل وامر خدا، بدتر از سجده نكردن است. أَ أَسْجُدُ ...
🔹ابليس موجودی سنجشگر و دارای اختيار است. إِلَّا إِبْلِيسَ أَ أَسْجُدُ ...
🔹اجتهاد در مقابل نصّ ممنوع است. (ابليس، در برابر نصّ خداوند، اجتهاد كرد) قُلْنا ... اسْجُدُوا ... أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً
🔹ريشهی معصيت گاهی خودبرتربينی است. «أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً»
🔹حسد ابليس، چشم حقيقت بين او را بست، خاك و گل بودن آدم را ديد، ولی روح الهی «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي»او را نديد. أَ أَسْجُدُ ... طِيناً
🔹ابليس ملاك ارزش را عناصر مادّی میپندارد. «طِيناً»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_288
❇️#دامهاى_ابلیس!
💠وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاَّ غُرُوراً (۶۴/إسراء)
🌱و (ای شيطان!) هر كس از مردم را میتوانی با صدای خود بلغزان و نيروهای سواره و پيادهات را بر ضدّ آنان گسيلدار و در اموال وفرزندان با آنان شريك شو و به آنان وعده بده، و شيطان جز فريب، وعدهای به آنان نمیدهد.
🔷در این آیه طرق نفوذ شیطان و اسباب و وسائلى را که در وسوسههاى خود به آن متوسل مىشود به شکل جالب و گویایى چنین شرح مىدهد: «و هر کدام از آنها را مىتوانى با صدایت تحریک کن» (وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ).
«و لشکر سواره و پیادهات را بر آنها گسیل دار»! (وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ).
🔷شیطان دستیاران فراوانى از جنس خود و از جنس آدمیان دارد که براى اغواى مردم به او کمک مىدهند، بعضى سریعتر و نیرومندتر همچون لشکر سوارهاند، و بعضى آرامتر و ضعیفتر همچون لشکر پیاده! «و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوى»! (وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ).
«و آنها را با وعدهها سرگرم کن»! (وَ عِدْهُمْ).
سپس هشدار مىدهد که: «ولى شیطان جز فریب و دروغ وعدهاى به آنها نمىدهد» (وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلَّا غُرُوراً).
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
0⃣4⃣ تدبر در سوره #فرقان
🔹پرسش ها و نكات مهم تفسيري سوره الفرقان
❓«خواسته دل خویش (هوا)را خدای خویش بگیرد» یعنی چه؟
در رابطه با آیه ۴۳ «خواسته دل خویش را خدای خویش بگیرد» یعنی چه؟
چنانکه در سوره ناس دیدیم، خداوند 3 نقش اصلی برای خویش تعریف کرده:
۱- ربوبیت، ۲- مُلک، ۳- الوهیت.
▪️«ربّ» به جنبه های مدیریتی و تدارکاتی و تهیه و برنامه ریزی و مربیگری و این نوع مطالب نظر دارد.
▪️«مَلِک» به جنبه های «قدرت» و امر و نهی اشاره می کند .
▪️«اِلاه» به جنبه های عاطفی و پرستش و راز و نیاز توجه دارد.
در آیه ۴۳ اشاره به «اِلاه» دارد و اینکه کسی خواسته اش را «اِلاه» گرفته باشد.
آنچه که در رابطه با «اِلاه» مطرح است قوی ترین رابطه عاطفی است.
❤️ عشق و پرستش!
نتیجه عشق و پرستش اطاعت بی چون و چراست. و کسی که «خواسته دلش را الاه خویش» گرفته یعنی اینکه از خواسته های دلش اطاعت بی چون و چرا می کند، یعنی خواسته های دلش را بجای خداوند نشانده است.
🖌از تفسیر مرحوم مهندس گنجه ای
https://b2n.ir/j95286
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#قیام_حسینی از دو منظر
🛑قسمت دوم:
1⃣منظر نخست به قیام حسینی از قرن هفتم یعنی از «لُهُوف» سید بن طاووس به بعد:
#امام_حسین (ع) از آغاز با اطلاع کامل از سرانجام کار، به قصد انجام مأموریت شخصی و شهادت روانهی کربلا شد.
عزاداری برای مظلومیت اهل بیت (ع) بزرگداشت قیام حسینی به عنوان یک مأموریت الهی و دارای سِرّ و رمز ملکوتی و برای کسب اجر و مغفرت گناهان است.
↩️ اما منظر دیگر:
نعمتالله صالحی نجف آبادی (۸۳-۱۳۰۲) در سال ۱۳۴۰ کتابی با عنوان «شهید جاوید» منتشر کرد.
👈صالحی با تعقل، به کارگیری روش تاریخی و تفکر انتقادی به اجتهاد در واقعهی کربلا پرداخت.
او در نهایت با اقتدا به طبری، شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی قیام حسینی را به چند مرحله تقسیم کرد:
↩️مرحله اول: از مدینه تا مکه (از ۲۸ رجب تا ۸ ذیحجه: ۴ ماه و ده روز)
↩️مرحله دوم: تصمیم به خروج از مکه به کوفه تا برخورد با حرّ
↩️مرحله سوم: برخورد با حرّ تا شروع جنگ
↩️مرحله چهارم: جنگ
💢به نظر صالحی استراتژی امام در مراحل اول، سوم و چهارم کاملا دفاعی بوده و در مرحلهی دوم علاوه بر دفاع در اندیشهی خروج بر والی جائر و تشکیل حکومت حق بوده است.
#امام_حسین با تحلیل دقیق اوضاع همانند یک انسان زیرک در شرائط خاص زمانی مکانی تصمیم گرفته است.
از آنجا که تصمیمش از جنس بشری بوده قابل اقتدا و تأسی است.
ایشان اگرچه بر اساس نقل از این که پایان زندگی وی شهادت در راه خداست مطلع بوده اما زمان و مکان شهادت را نمی دانسته و به قصد شهادت از مکه خارج نشده است.
👌بله به قصد عدم بیعت با حاکم جائر از مدینه به مکه رفته است
و به قصد إخبار از درخواست کوفیان مسلم بن عقیل را روانه کوفه کرده
و بعد از تایید وضعیت مناسب برای قیام در کوفه از جانب مسلم از مکه به سوی کوفه حرکت کرده،
👈و در راه پس از اطلاع از سقوط کوفه و شهادت مسلم دوباره به وضعیت دفاعی بازمی گردد
و پس از مواجهه با سپاه کوفه به فرماندهی حرّ می کوشد به سرزمینی که تحت سلطهی امویان نیست برود، لشکر کوفه ممانعت میکند.
💢سپاه جدید به سرکردگی عمربن سعد فرا میرسد.
امام حداقل پنج بار با وی مذاکره می کند تا جنگ و خونریزی اتفاق نیفتد.
زمانی که مثلث شمر، عبیدالله و عمربن سعد بالاخره امام را بین بیعت و جنگ مخیر میکنند،
#امام_حسین با شهامت مرگ با عزت را بر بیعت ذلیلانه برمی گزیند.
قیام امام حرکتی منطبق بر سنن عقلی و قوانین اجتماعی و قابل تأسی (لقد لکم فی رسول الله اسوه حسنه/ لکم فیّ اسوه) بوده است
و اینکه «ایشان مطلع بود، اما این علم غیب برایش ایجاد وظیفه نمی کرد» پذیرفته نیست.
علم غیب ائمه محدود بوده است و روایاتی که خلاف این اصل است ساختهی غلات و فاقد اعتبار سندی و مخالف قران آست.
💢شهید جاوید موجی در حوزهی قم ایجاد می کند.
حدود ۱۹ نقد بر آن نوشته میشود از ان جمله «شهید آگاه» نوشتهی لطفالله صافی گلپایگانی.
صالحی در سال ۱۳۸۰ پاسخ خود به نقدها را منتشر میکند: «عصای موسی یا درمان بیماری غلو: نقدی بر نقدها».
👈قیام حسینی از دو منظر تحلیل انتقادی منظر سنتی و منظر اسلام سیاسی از این واقعهی محوری تشیع است.
🎙دکتر محسن کدیور، سخنرانی عاشورا ۱۴۳۶، ۱۱ آبان ۱۳۹۳
بنیاد اسلامی و فرهنگی ایرانیان،
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
.
#آیههاینور
بسم الله الرحمن الرحیم
يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ
إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ
اى انسان ، تو در راه پروردگارت تلاش
می کنی و بالاخره او را دیدار خواهی کرد
🔸️ سوره انشقاق ، آیه ۶
کـانال قـرآن پویان
🆔️ @quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_إسراء آیات 67 تا 75
📄#صفحـہ_289
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_289
❇️#انسان گل سر سبد موجوادت!
💠وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلاً (۷۰/إسراء)
🌱وهمانا فرزندان آدم را گرامی داشتيم و آنان را در خشكی و دريا (بر مركبها) حمل كرديم و از چيزهای پاكيزه روزیشان داديم و آنان را بر بسياری از آفريدههای خود برتری كامل داديم.
🔷از آنجا که یکی از طرق تربیت و هدایت، همان دادن شخصیت به افراد است، قرآن مجید به دنبال بحثهایی که در باره مشرکان و منحرفان در آیات گذشته داشت، در اینجا به بیان شخصیت والای نوع بشر و مواهب الهی نسبت به او میپردازد، تا با توجه به این ارزش فوق العاده به آسانی گوهر خود را نیالاید و خویش را به بهای ناچیزی نفروشد، میفرماید: «و ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم» (وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ).
👈سپس به سه قسمت از مواهب الهی، نسبت به انسانها اشاره کرده، میگوید:
🔹«و ما آنها را (با مرکبهای مختلفی که در اختیارشان قرار دادهایم) در خشکی و دریاحمل کردیم» (وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ).
🔹دیگر این که: «آنها را از طیبات روزی دادیم» (وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ).
🔹سوم این که: «ما آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود فضیلت و برتری دادیم» (وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیلًا).
❓چرا انسان برترین مخلوق خداست؟
✅پاسخ این سؤال چندان پیچیده نیست، زیرا میدانیم تنها موجودی که از نیروهای مختلف، مادی و معنوی، جسمانی و روحانی تشکیل شده، و در لابلای تضادها میتواند پرورش پیدا کند، و استعداد تکامل و پیشروی نامحدود دارد، انسان است.
🔰حدیث معروفی که از امیر مؤمنان علی علیه السّلام نقل شده نیز شاهد روشنی بر این مدعاست، آنجا که میفرماید: «خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفرید: فرشتگان و حیوانات و انسان، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب، حیوانات مجموعهای از شهوت و غضبند و عقل ندارند، اما انسان مجموعهای است از هر دو تا کدامین غالب آید، اگر عقل او بر شهوتش غالب شود، از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چیره گردد، از حیوانات پستتر».
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_289
❇️#آیه75إسراء
💠إِذاً لَأَذَقْناكَ ضِعْفَ الْحَياةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنا نَصِيراً (۷۵/إسراء)
🌱آنگاه دو برابر (كيفر مشركان) در زندگی و دو برابر در مرگ، عذابت میچشانديم و برای خويش در برابر قهر ما ياوری نمیيافتی.
👌پس از نزول اين آيه، رسول خدا صلی الله عليه و آله اين دعا را میخواندند:
«اللهم لا تكلنی الی نفسی طرفة عين»
، خدايا! به اندازهی چشم برهم زدنی مرا به خود وامگذار!
🔹خداوند، هم لطف دارد، هم قهر. «ثَبَّتْناكَ لَأَذَقْناكَ»
🔹ركون، (گرايش و اعتماد) به كفّار، از گناهان كبيره است، چون وعدهی عذاب دربارهاش داده شده است. تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ ... لَأَذَقْناكَ
🔹كيفر كمترين لغزش رهبران، دو برابر ديگران است. هرچه مقام علمی و موقعيّت اجتماعی و معنوی انسان بيشتر باشد، مسئوليّت و خطر هم بيشتر است. شَيْئاً قَلِيلًا ... ضِعْفَ الْحَياةِ
🔹اگر در قوانين كيفری، برای مسئولين جريمهی سنگينتری وضع شود، خلاف عدالت نيست. «لَأَذَقْناكَ ضِعْفَ الْحَياةِ»
🔹در برابر قهر الهی حتّی برای پيامبر نيز هيچ قدرت و مقامی نمیتواند مانع ايجاد كند. «لا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنا نَصِيراً»
🔹تمايل به كفّار، سبب تنها ماندن انسان و محروم شدن از نصرت خداوند است.
تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ ... لا تَجِدُ ... نَصِيراً
📚تفسير نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
1⃣4⃣ تدبر در سوره #فرقان
🔹نکات سوره فرقان از تفسیر عبدالعلی بازرگان
فرقان : ۴۷
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا وَجَعَلَ النَّهَارَ نُشُورًا
و اوست آن که شب را برای شما پوششی [=پناهی برای استراحت] 50 و خواب را تعطيل [=توقف موقت فعاليتهای خستگيآور روز و موجب تجديد قوا] 51 و روز را [هنگام] پراکنده شدن [در زمين، در پرتو نور برای کسب و کار] قرار داد.52
50- قرآن شب را عمدتاً وسيلهای برای سکون و آرامش شمرده، اما در اين آيه، و آيه 10 سوره نباء (78:10) ، پرده شب را همچون «لباسی» که شخص را ميپوشاند و در بر ميگيرد توصيف نموده است.
51- معنای اصلی «سبت» و «سبات»، تعطيل موقت است، مثل زنگ تفريح مدارس يا تعطيلات آخر هفته و آخر سال و غيره که فرصتی برای رفع خستگی و تجديد انرژی به شمار ميرود. از نظر فيزيولوژي، همه ميدانند که کار مداوم و خسته کننده روز و فعل و انفعالات اعضاء و جوارح، تغییراتی در ترکيب شيميايي خون به وجود ميآورد که وقتی نسبت آن به حدّ معينی رسيد، سمومات ناشی از خستگی به صورت اتوماتيک مغز و اعصاب و عضلات را به توقف و تعطيلی ميکشاند، وگرنه رقابت بر سر درآمد بيشتر ممکن بود کسانی را تا سرحدّ مرگ به کار و کثرت مال مشغول سازد.
52- نشور، با نشر و انتشار و منتشر و... هم ريشه است. قيامت نيز به دليل برخاستن آدميان از خاک و پراکنده و روان شدن به سوی سرنوشت «نشور» ناميده شده است.
فرقان : ۴۸
وَهُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا
و اوست آن که بادها را پيشاپيش بشارت دهندة باران رحمتش فرستاد 53 و از آسمان آبی پاک [و پاک کننده] نازل کرديم. 54
__
53- تابش خورشيد بر پهنة اقيانوسها و جذب گرما، اختلاف درجه ميان آب و خشکی را پديد ميآورد، اين اختلاف موجب به هم خوردن تعادل هوا و ايجاد باد ميشود، باد نيز هوای مرطوب سطح اقيانوسها را بالا ميبرد و ابرها را برميانگيزد و به سوی خشکيها سوق ميدهد. گرچه در جوامع متمدن امروز، مردم کاری به اين تحولات ندارند، اما در روزگار پيشين، در سرزمينهای محروم از بارانِ کافي، مثل عربستان، وقتی باد ميوزيد، همه خوشحال و اميدوار ميشدند بلکه بارانی ببارد. پس باد همواره بشارتی بوده است.
54- در اين آيه نيز، همچون آيه 45 (25:45) ، صنعت التفات به کار رفته و پروردگار از سوم شخص غائبِ مفرد [هو الذی]، به اول شخص جمع [انزلنا] تغيير ضمير داده است. گوئی در آغاز غایبانه نقش او را در هستی نشان ميدهد، آنگاه که آگاهی حاصل گرديد، خود به صحنه ميآيد و با ضمير جمع، که دلالت بر همه نيروهای دست اندرکار طبيعت ميکند، چگونگی آن را توضيح ميدهد.
https://b2n.ir/j95286
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
⭕ وسيله حق براى هدف #حق
استفاده از #دروغ برای هدف حق، ممنوع
🔻براى هدف حق بايد از وسیله حق استفاده كرد. معنى اين حرف اين است: اگر من بدانم چنانچه يك حرف ناحق و نادرست، يك دروغ بگويم يا يك حديث ضعيف، حديثى كه خودم مىدانم دروغ است براى شما بخوانم همين امشب همه گنهكارانِ شما توبه مىكنند و همه شما نماز شب خوان مىشويد، [در عين حال] اسلام به من چنين كارى را اجازه نمىدهد.
🔻آيا اسلام اجازه مىدهد ما دروغ بگوييم كه مردم براى امام حسين اشك بريزند؟ آن كه مىشنود كه نمىداند دروغ است، اشك ريختن براى امام حسين هم كه شك ندارد اجر و ثواب دارد، آيا اسلام اجازه مىدهد؟ ابداً.
🔻اسلام نيازى به اين دروغها ندارد. حق را با باطل آميختن، حق را از ميان مىبرد. وقتى انسان حق را ضميمه باطل كرد، حق ديگر نمى ايستد، خودش مىرود. حق تاب اينكه همراه باطل باقى بماند ندارد.
🔻گفتند: يكى از علماى بزرگ يكى از شهرستانها پاى منبرى نشسته بود. يك آقايى كه شال سيّدى به سر داشت، روضه هاى دروغ مىخواند. آن آقا كه از مجتهدين خيلى بزرگ بوده، از پاى منبر گفت: آقا اينها چيست دارى مىگويى؟ يك وقت او از بالاى منبر فرياد زد: تو برو دنبال فقه و اصولت، اختيار جدّ خودم را دارم، هرچه دلم بخواهد مىگويم. «اختيار جدّم را دارم» يعنى چه؟!
🔻يكى از راههايى كه از آن راه بر دين از جنبه هاى مختلف ضربه وارد شده است، رعايت نكردن اين اصل است كه ما همانطور كه هدفمان بايد مقدس باشد، وسايلى هم كه براى اين هدف مقدس استخدام مىكنيم بايد مقدس باشد.
🔻 ما نبايد دروغ بگوييم، نبايد غيبت كنيم، نبايد تهمت بزنيم؛ نه فقط براى خودمان نبايد دروغ بگوييم، به نفع دين هم نبايد دروغ بگوييم، يعنى به نفع دين هم نبايد بى دينى كنيم،
🔻چون دروغ گفتن بى دينى است. به نفع دين دروغ گفتن، به نفع دين بى دينى كردن است. به نفع دين تهمت زدن، به نفع دين بى دينى كردن است. به نفع دين غيبت كردن، به نفع دين بى دينى كردن است.
🔻دين اجازه نمىدهد و لو به نفع خودش ما بى دينى كنيم. «ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ». ببينيد سيره تبليغى پيغمبر اكرم- كه از مهمترين سيره هاى ايشان است- چگونه بوده! پيغمبر، اسلام را چگونه تبليغ كرد، چگونه ارشاد و هدايت كرد؟
📚مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ؛ ج16 ؛ ص111-110- با تلخیص
@quranpuyan