eitaa logo
قران پویان
438 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
659 ویدیو
602 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 3⃣2⃣ تدبر در سوره 🔹نکات فراز آیات ۴۴-۲۰ سوره نمل 1- حجیت خبر واحد : در آیه ۲۲ هدهد که یکی از کارگزاران مهم و مورد توجه سلیمان است، خبری یقینی (که خودش دیده ) را برای سلیمان می اورد. اما سیلمان پذیرش آنرا منوط به تحقیق می کند. که کاملا عقلایی و منطقی است. و این برخلاف قاعده مشهور اصولی حجیت خبر واحد (خبر غیر متواتر) است که بسیاری از فقها انرا با استناد نادرست به ایه ۱۴ سوره حجرات جزو اصول استنباط قرار داده اند. در سوره حجرات خداوند فرموده است اگر فاسقی برای شما خبری اورد حتما انرا بررسی کنید که بواسطه آن خبر از روی جهالت و فقدان علم به بقیه ضرر نزنید. فقها با مفهوم گیری معکوس از جمله بر این اصل باور پیدا کرده اند که پس اگر شخص غیر فاسق یا عادلی خبر اورد، لازم به تحقیق نیست و باید پذیرفت. یعنی اگر شخصی ثقه بود هر خبری اورد و هر روایتی نقل کرد باید پذیرفت. این قاعده به که حجیت خبر واحد مشهور شده است،تنها استناد قرانی ان همین ایه سوره حجرات است که ان هم با قواعد منطق و عقلا مغایر است. در زندگی روزمره، انسانها نیز واکنش ها و اقدامات مهم را صرفا با استناد به خبر یک نفر غیر فاسق انجام نمی دهند. آیه ۲۷ سوره نمل و واکنش حضرت سلیمان دلیل قرانی محکمی در رد این اصل غیر قرانی است. حضرت سلیمان فرموده است سننظر اصدقت ام کنت من الکاذبین. با توجه به اینکه ایشان افراد فاسق را جزو کارگزاران حکومتش قرار نمیدهد، و از نظر ایشان هدهد عادل و ثقه بوده است با این حال می پذیرند که یک شخص ثقه هم لزومی ندارد همه اخبار و روایاتش صادق و صحیح باشد. ممکن است عمدا یا سهوا دچار خطا در فهم یا انتقال موضوع شده باشد لذا هر خبری که می اورد (مخصوصا اخباری که مبنای تصمیمات مهم است) باید در بوته بررسی و تحقیق گذاشته شود. 2- معانی اسلمت و مسلمین در آیات: در آیات ۳۱ ،۳۸ و ۴۲ لفظ مسلمین در معنای تسلیم شدن و پذیرفتن حاکمیت سلیمان بکار رفته است اما در آیه ۴۴ به تسلیم شدن در برابر خدا و پذیرش توحید و کنار گذاشتن خورشید پرستی بکار رفته است. 3- نکات قابل توجه در داستان سلیمان و ملکه سبا: -ملکه سبا پس از دریافت نامه سلیمان مبنی بر تسلیم شدن و تحت حاکمیت سلیمان قرار گرفتن کشور سبا، با سران کشور و مشورت میکند و راسا تصمیم نمی گید. چرا که امری مهم در خصوص استقلال کشور و نیز وارد کردن مردم کشورش به جنگ است. -سران کشور بجای مشورت دادن منطقی و دلسوزانه، احتمالا از روی چاپلوسی با طرح شوکت و هیمنه و برتری نظامی خود، ملکه را به سمت جنگ تشویق می کنند. اما ملکه با درایت و دوراندیشی و دلسوزی برای کشور و مردمش، با یاداوری تبعات عمومی جنگها، از تصمیم احساسی و ورود یکباره به جنگ اجتناب کرده بلکه سعی میکند از طرق مسالمت امیز و دیپلماسی، ضمن تعویق انداختن واکنش عملی متقابل، اطلاعات بیشتری از شخصیت و رفتارهای سلیمان و نیز قدرت حکومتش بدست اورد لذا هدیه ای برای سلیمان میفرستد. -برخي با استناد به آيه ۳۷ و تهديد حضرت سليمان به لشكر كشي ، جهاد ابتدايي و جهاد براي گسترش توحيد و رفع شرك در عالم را مجاز و واجب دانسته اند. ايا اين برداشت صحيح است؟ نگارنده پيش از اين كليه آيات مرتبط با قتال و جهاد در اسلام را به تفكيك بررسي و باين نتيجه رسيده بود كه انچه در اسلام تصريح و تاكيد شده است، جنگ دفاعي و مقابله با متجاوزين به سرزمين و عقايد مسلمانان است. در ماجراي سليمان و ملكه سبا نيز جنگي رخ نداده است تا انرا مبناي استناد قرار داد. بلكه صرفا پاسخ ايشان به فرستادگان ملكه سبا بعد از اوردن هدايا بوده است و باستناد ان نمي توان گفت ايا در صورت عدم تسليم ملكه سبا، حضرت سليمان مبادرت به جنگ ميكردند يا خير؟ ضمن انكه آیه ۳۸ (من قبل ان یاتونی مسلمین) نشان میدهد که ظاهرا سلیمان میدانسته یا حدس زده بوده است که انها خود بدون جنگ تسلیم میشوند . لذا جمله ايشان فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِّنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ را ميتوان تدبير و تهديدي از جانب ايشان براي تكميل فرايند تصميم گيري ملكه سبا به عزيمت نزد سليمان و تسليم بوده است. -داستان مکاتبه سلیمان با ملکه سبا میتوانسته الهام بخش پیامبر اسلام برای نامه نگاری با سایر حکومتها پس از شکل گیری و تثبیت حکومت اسلامی در عربستان باشد. 4- پیش از این در سوره صاد نیز گوشه هایی از داستان سلیمان و توجه او به حکومت و مظاهر آن مانند اسب و دعای او برای عطای حکومتی بی مانند باو توسط خداوند بیان شده بود. آقای سید کاظم فرهنگ https://zaya.io/d06sz کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت يازدهم : » در آرای معاصر شیعه 🔸"در میان معاصران ما نیز نخست به دیدگاه کلی استاد مکرم، آیت الله ، رحمة الله علیه اشاره می‌کنم که نه‌تنها به کرامت، بلکه بارها و بارها به ، استدلال کرده و قائل به حقوق انسانی است. ایشان به عدالت هم استدلال کرده‌اند که یکی از مبانی ایشان است و بنده قبلا هم مقاله‌ای در این زمینه نوشته‌ام . 🔸 استاد دیگر ما مرحوم آیت الله بارها از کرامت انسان، سخن گفته و برای استدلال کرده است و در اینجا به دو عبارت کوتاه ایشان بسنده می‌کنم: - ایشان در «حکومت دینی و حقوق انسان»، صفحه ۱۱۶ آورده است: «از آیات و روایات متعددی که در رساله حقوق به آن‌ها اشاره شده است، استفاده می‌شود که خدای متعال 👈👈انسان را بدون ملاحظه عقیده و فکر آن‌ها، از نظر انسانیت، دارای حقوقی می‌داند و آیه شریفه «ولقد بنی آدم» و آیات و روایات مشابه آن اشاره به همین مطلب است». - آقای منتظری همچنین در کتاب «مجازات‌های اسلامی و حقوق بشر» گفته است: «کرامت انسانی نیز در تعالیم اسلام، مورد توجه اکید قرار گرفته است. از باب نمونه در قرآن مجید آمده است: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً». 👈👈بدیهی است کرامتی که خداوند به بنی آدم داده است، مستلزم حقوقی اساسی و فطری است که مشترک میان بنی آدم است». ایشان در کتاب حقوق انسان و سب و بهتان نیز به تفصیل به آیه کرامت برای گفتن به غیر مسلمان استناد کرده است و مجال بازگویی نیست. 🔸 آیت الله (حفظه الله) که به نظر می‌رسد نه‌تنها به کرامت انسان به‌عنوان یک قاعده، بلکه به‌عنوان در ارزیابی مفاد روایات، تاکید کرده است. ایشان در «مباحث الحجج» و در بحث حجیت خبر واحد، بحثی کرده‌اند که برای سنجیدن اعتبار خبر واحد، تنها به جهات سندی و تعارض با ظواهر قرآن مانند اطلاق و عموم نباید اکتفا کرد بلکه خود محتوای روایات (خبرهای واحد) را باید با اصول اولیه اسلام، که در واقع روح شریعت و جان اسلام است سنجید. به عنوان مثال، 🔴اگر خبر واحد را هم می‌خواهید ببینید، ولو صحیح السند باشد، باید ببینید با ، موافقت دارد یا نه؟ محتوای خبر باید با اموری، موافق باشد که یکی از آن‌ها کرامت انسانی است. 👈👈نتیجه چنین نگاهی، آیت‌الله سیستانی در کشوری مانند عراق و کشورهای دیگر حتی با غیرمسلمانان است که نمونه آن را در رفتار ایشان یا ایزدیان، دیده شد. این کلام علمایی است که در زمره فقهایند. ⁉پس چگونه با توجه به این دیدگاه‌ها می‌توانیم نسبت جعلی بودن قاعده کرامت را بدهیم و بگوییم اساسا ربطی به فقه شیعه ندارد و از جاهای دیگر، به فقه ما نفوذ کرده است؟! 🔸به نظر می‌رسد که بخش عمده‌ای از مشکلات ما در دنیا با هم‌کیشان خود، سایر مسلمان‌ها و دیگر انسان‌ها این است که در مبادی، مشکلاتی داریم و باید در آن مبادی، مقداری اصلاحات صورت گیرد. این به‌معنای رهاکردن فقه، مبادی و منابع خودمان نیست، بلکه به‌معنای شناخت بهتر، درست‌تر، دقیق‌تر و منسجم‌تر است. هیچ‌گاه به‌معنای هضم شدن در فقه، فقاهت و منابع دیگران نیست. 👈البته سخن حق در هر جا دیده شد و مفید بود، خواست شرع مقدس اسلام و آموزه‌های دینی ما پذیرش آن است؛ چون حق است؛ نه چون دیگری یا شخص خاصی گفته است. 🎙گزیده‌ای از گفتار ایت الله سیدضیاء مرتضوی ادامه دارد http://quranpuyan.com/yaf_postst2869_mrd-z-khrmn-bny-dm-chyst--y-nsn-jnshyn-khd-dr-zmyn-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
بسم الله الرحمن الرحیم يَا مُعِينى عِنْدَ مَفْزَعِى ای مدد رسانم در هراس و دل‌ نگرانی 🍃🌹فرازی از دعای جوشن کبیر کانال قرآن پویان 🆔️ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖 آیات 146 تا 153 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ ، ، 💠فَاسْتَبِقُواْ الْخَیرَْاتِ (148- بقره) 🌱درنيكى‌ها و اعمال خير بر يكديگر سبقت جوييد. 🔹توصیه قرآن کریم در انجام امور خیر و عمل صالح، ابتدا حرکت است و بعد سرعت است و سپس سبقت. 🔹حرکت ، همان عمل کردن به کارهای خیر است که تمام عبادت‌های مستحب و واجب را در بر می‌گیرد و متصف شدن به فضایل اخلاقی را شامل می‌شود. 🔹سرعت در این امور هم به این است که هرگاه زمینه انجام آن فراهم شد، بدون فوت وقت آن کار عملی شود. 🌹امام باقر علیه‌السلام مرتب سفارش می‌کردند: «إِذَا هَمَمْتَ بِخَیْرٍ فَبَادِرْ فَإِنَّکَ لَا تَدْرِی مَا یَحْدُثُ» هنگامی که تصمیم به کار خیری گرفتی فوراً آن را انجام بده و آن را به بعد موکول نکن؛ چون نمی‌دانی بعد چه می‌شود. 🔹سبقت که به معنای پیشی گرفتن است به دو صورت واقع می‌شود یکی در اصل انجام است که فرد از دیگرانی که آن‌ها نیز داوطلب آن کار خیر هستند پیشی گرفته و مثلاً زودتر از آن‌ها دست به جیب شده و مشکل نیازمندی را به میزان توان خودش برطرف می‌سازد. دیگری سبقت در کمیت آن کار خیر است؛ 👈به این شکل که فرد از دیگرانی که آن‌ها هم عامل به کار خیر یا دارای فضیلت اخلاقی‌اند گوی سبقت را ربوده و از آن‌ها متواضع‌تر، صبورتر و مانند آن است. 🔹قرآن کریم چنین مؤمنانی را به مقام قرب الهی بشارت می‌دهد و می‌فرماید: «السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ*أُوْلَئکَ الْمُقَرَّبُونَ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ و ، وسيله جلب حمايت‌های الهی هستند. 💠یا ایها الذین امنوا استعینوابالصبر و الصلوه ان الله مع الصابرین 153/بقره 🌱ای کسانی که ایمان آورده اید از صبر و نماز استمداد طلبید، همانا خداوند با صابران است. 🔹صبر از بالاترین ملکات و احوالی است که قرآن آن را ستوده و بدان امرنموده صبر از اعازم امور است و باعث می شود تا همه مشکلات در نظر انسان کوچک جلوه کند و خدا یاور صابران است 🔹و نماز از بزرگترین عبادتهایی است که قرآن برآن تأکید فراوان دارد و در باره هر امری که سفارش می کند، نماز درصدر آن قرار دارد،اما در این آیه نفرمود، خدابا نماز گزاران است ، بلکه فرمود،خدا باصابران است ،چون این مقام ، مقام برخورد و مواجهه با مواقف هولناک وهماوردی با شجاعان است و در این مقام اهتمام به صبر مناسبتر است چون صبرکلید هر مشکل است و خدا صابران را کمک می رساند،(الصبر مفتاح الفرج ،صبر کلیدفرج خدایی است ) و در این مقام که دشمنان قصد حمله به مسلمانان را دارند تاحکومت عدل و دعوت حق را نابود کنند، 🔹مسلمانان باید آمادگی دفاع و جهاد راداشته باشند، چون دشمن با اقامه حجت و منطق قانع نشده است و قصد مقابله دارد، پس این بلاء احتیاج به صبر شدید دارد، حتی بالاتر از صبر بر مرض وخشکسالی ، پس هدف از صبر تحمل اذیت و آزار نیست ، بلکه صبر برای جهادو دفع دشمنان خداست . 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 5⃣2⃣ تدبر در سوره 🔹پيامها و نكات قابل استفاده از داستان سليمان و ملكه سبا : ❓تفاوت والامر اليك با والامر لك چيست؟ آيه ۳۱ ـ از اين سخن حكيمانه ملكه سبا به خوبى پيداست كه هرگز عناد و استبدادى در سياست كشورش نداشته، بلكه با مشورت با سران كشورش تاكتيك هاى سياسى را به انجام مى رسانده است، و در هر صورت با روش سليم بحث و گفتگو هر گاه به نتيجه اى شايسته مطابق رأى خود يا ديگران مى رسيد، آن را انجام مى داد، ولى اين جا چنان كه در آيه (۳۳) آمده در آغاز و انجام رأى ملكه دقيق تر و پسنديده تر بوده است. آيه ۳۳ ـ چرا در اينجا "والامر إليك" آمده و نه «لك»؟ نكته اين است كه چون سلطه مشروطه بوده است، و «لك» بر مبناى ويژگى رأى ملكه نمايان گر استبدادى است، از اين رو اين فرمان سياسى را «لك» و براى او ندانسته اند، بلكه «اليك» و به سوى او خوانده اند، كه در صورت مشورت با برهان قوى فرمانده، اين نظر شورايى تنها به سوى او برگشت دارد، كه اين برگشت هرگز رنگ استبداد ندارد، و تنها در عين قوت استدلال ملكه «اليك» كافى نبوده و مجدداً از وى درخواسته شده كه با نگرشى بيشتر فرمان دهد. آيه ۳۵- از اين نظر سياسى بسيار دقيق ملكه سبا كه مورد تصديق قرآن نيز مى باشد چنين پيداست كه اصولا در برخورد با توانمندى مخالف بايد بهترين بازنگرى ها و احتياطات انجام گردد، ملكه سبا اكنون از حال سليمان آگاه نيست، كه آيا اضافه بر سلطه سياسى سلطه معنوى هم دارد، فعلا بر مبناى نخست به عنوان تلطيف و آرامش هديه اى براى سليمان مى فرستد تا بداند جريان چيست؟ اگر تهديد سليمان با همين هديه ـ و البته دنباله هاى ديگرش ـ خاموش شد كه هيچ، وگرنه بايد كار ديگرى كرد كه اين همان حضور در نزد سليمان است. سليمان چه چيزي را از داود به ارث برد؟ طبعاً اين ارث، ارث نبوت نيست، زيرا نبوت مال نيست كه به ارث برده شود، بلكه حالت عصمتى است كه تنها با اراده الهى و در زمنيه هاى شايسته محقق مى گردد، چه پدر نيز پيامبر باشد يا نباشد، مانند ابراهيم خليل الرحمن(عليه السلام)كه پدرش تارَخ گرچه مردى صالح بوده ولى پيامبر نبوده است، و مانند فرزندان پسرى يا دخترى گروهى از پيامبران كه جز بعضى پسرانشان سِمَت پيمبرى نيافته اند، بنابراين اصل ارث سليمان از داود ميراث مالى است، آيه ۴۰- بر حسب خبرى اين تخت تبديل به موجى شد كه در همان لحظه با سرعتى مافوِ تصور آمده و با برگشت به حالت نخستين در حضور سليمان حاضر گرديد، به تعبير ديگر ماده تخت در اين سرعت پيش از چشم بر هم زدن براى طى اين مسافت يك ماه تبديل به نيرويى گرديد و اين نيرو هم اين فاصله طويل را به سرعت در هم نورديد. تفسير فرقان آيت اله صادقی تهرانی https://zaya.io/d06sz کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت دوازدهم : كرامت ذاتي انسان 🔸 و تقابل آن با كرامت انسان ↩️"پذيرش نظريه كرامت ذاتي با چالشهاي متعدد قرآني ازجمله، جهاد ابتدايي، ارتداد، و نجس بودن مشركين و اوصاف دوگانه انسان، همراه است. رفع اين چالشها ميتواند باعث تقويت نظريه كرامت ذاتي انسان شود؛ از چالشهاي كرامت ذاتي انسان، نجس دانستن مشركين در آيه 28 سوره توبه: إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ است. ❓ آيا دانستن مشرك، متناقض با اصالت و كرامت ذاتي انسان نيست؟ آيا اين نجاست ظاهري است يا باطني؟ اگر باطني است پس معناي كرامت ذاتي انسان چيست؟ واژه «نجس» از نظر اهل لغت به معناي «ناپاكي»، «كثيفي»، «پليدي»، «ضد طهارت» و «ضدنظافت» است. برخي از فقهاي متقدم ازجمله شيخ طوسي معتقدند كه مفهوم نجس نزد ما، نجس بودن بدن مشركان است و ظهور آيه نيز حجّت است . اما علّامه طباطبايي، نجاست مشركين در اين آيه را چيزي فراتر از حكم نجاستي كه موجب نجس شدن ساير اشياء ميشود ميداند؛ 🔻حال بر فرض دلالت اين آيه بر نجس بودن مشركين (چه ظاهري باشد و چه باطني، چه اعم از هر دو)، تناقض و تقابلي با ندارد؛ زيرا از نظر اسلام، شرك به خدا و به احكام خدا، بزرگترين گناه محسوب ميشود و تعبيري مانند «نجس» در آيه فوق، يك نوع مجازات تلقي ميشود، شخص مشرك، با انكار خداوند و سرپيچي از عبادت پروردگار و عـنـاد در بـرابر دعوت پيامبران، دچار يك نوع آلودگي روحي و نجاست باطني است؛ بنابراين، نجس دانستن مشركين از اين نظر مهم است كه به نوعي در تغيير اخلاق، عقيده و تعصّبهاي بي دليل برخي از مشركان، مفيد واقع شود و از سوي ديگر، ممنوعيت گرايش به عقايد باطل و آثار زيان بار و منفي آن را به عموم مردم اعلام مينمايد. 👈در نتيجه اين آيه هم،كرامت ذاتي انسان را نفي نميكند" 📃برگرفته از مقاله انسان در قرآن کریم و چالش‌ های فراروی آن 🖌نویسندگان: داود سلمان پور ،مهدی مهریزی ، سید محمد علی ایازی 💫ادامه دارد http://quranpuyan.com/yaf_postst2869_mrd-z-khrmn-bny-dm-chyst--y-nsn-jnshyn-khd-dr-zmyn-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
"اَنتُم الفُقَراءُ اِلَی اللهِ وَ اللهُ هُوَ الغَنِیٌّ" (شما همگی محتاج خداوندید و تنها او غنی است) فاطر/۱۵ تنها یک "غنی" در عالَم وجود دارد و آن خالق هستی است. هیچکس چیزی از خود ندارد، همه عاریتی است. همه موهبتی از سوی آن بخشنده ی با رحمت است. حال دقت کن! به عمق معنا برو! "آن که هیچ احتیاجی به کسی یا چیزی ندارد، او "غنی" است"! نکته را دریاب! آن که به این "غنی" بپیوندد، غنی می شود! مسیر این غنی شدن، خواستن نیست، بی خواهشی و بی آرزویی است! تسلیم محض است! بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی مسعود ریاعی ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖 آیات 144 تا 163 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠 و لا تقولوا لمن يُقتل في سبيل الله أموت بل أحياء و لكن لاتشعرون (154/بقره) 🌱 و به آنها كه در راه خدا كشته مى‌شوند مرده نگوئيد، بلكه آنان زنده‌اند، ولى شما نمى‌فهميد. 🔷قتل در راه خدا سلوك به سوي خداي جميل است و چيزي كه به تعبير قرآن حكيم در راه خداست (في سبيل الله) لوازم فراواني را به همراه دارد؛ مانند اينكه 🔻 🔹اولاً شهادت سير و سلوك است؛ نه نابودي و نه جمود و ركود. 🔹ثانياً شهيد حتماً به مقصد مي‌رسد، زيرا راه خدا مستقيم است؛ نه تخلف دارد و نه اختلاف. 🔹ثالثاً شهيد حتماً زنده است، چون سالك است و حيات او طيّب است؛ نه نكد، زيرا راه خداي جميل با جمال است و چنين سالكي در فضاي جمالي سير مي‌كند. 👈 اختلاف آيه مورد بحث با آيه سوره آل عمران در جهات متعدد است كه يكي از آنها تعبير به مضارع در اين آيه: ﴿يُقتل﴾ و به ماضي در آيه آل عمران: ﴿قتلوا﴾ است؛ يعني نه هنگام اعزام به جبهه مي‌توان به عنوان توطئه و تبطئه شهادت را نابودي دانست و نه بعد از پايان جهاد كه عده‌اي شهيد شده‌اند مي‌توان چنين فكر كرد. 👌غرض آنكه، شهيد هم‌اكنون زنده حقيقي است؛ نه آنكه در معاد زنده مي‌شود تا آيه مورد بحث نظير آيه ﴿إنّ الأبرار لفي نعيم)  باشد، چنان كه گروهي پنداشته‌اند و نه آنكه فقط نام آنها زنده باشد (زنده ياد)، چنان كه عده‌اي پنداشتند. نام آنان زنده است؛ ولي از باب ﴿و اجعل لي لسان صدقٍ في‏الاخرين 🔷اعتقاد به حيات برتر و كاميابي شهيد، از عوامل مهم پايداري و پيروزي است. در صدر اسلام بر اثر بديهي ‏نبودن اصل حيات برزخي يا ثمربخش بودن آن نزد همه، گروهي از معاد باوران شهادت را نوعي ناكامي و محروميت مي‌پنداشتند، چنان‌كه منافقان و كافران بر اساس باور نادرستي كه از مرگ داشتند شهادت را زوال و به هلاكت افكندن خويش مي‌دانستند، از اين‏رو با پديده جنگ، منافقانه برخورد مي‌كردند و اهل تبطئه (به تأخيرانداختن و به كُندي حركت كردن) بودند. 📚تفسیر تسنیم ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️رفتار درست در 💠 الذين إذا أصابتهم مصيبة قالوا إنّا لله وإنّا إليه راجعون "156/بقره" 🔹وصف مستمر صابران اين است كه در حوادث ناگوار مي‌گويند: «مبدأ و معاد ما خداست» و اينْ مقال و عقيده و خُلْق آنان در همه شئون زندگي است. 🔹اوصافِ ديگرِ صابران به اين وصف ريشه‌اي تكيه مي‌كند. اين اعتقاد، آنان را در هر حالْ استوار، مستقيم و معتدل نگه داشته و از امتحانات سنگين سرافراز بيرون مي‌آورد. 🔹انسان صابر با اين منطق توحيدي ناب كه هم مبدأ و هم معاد او خداست، در برابر نعمتها شاكر است، نه مغرور، و در برابر نقمتها صابر است؛ نه نااميد، ضمن آنكه در هر كاري از او فيض مي‌گيرد و به انتظار نتيجه الهي به سر مي‌برد. 🔹امّا انسان غير صابر اگر نعمت و رخدادي گوارا به او رسيد، خود را مستحق آن پنداشته، آن را از خود مي‌داند و به مَرَح و فَرَح ناروا و اَشَر و بَطَر و غرور، آلوده مي‌شود، و چنانچه نقمتي به او رسيد و به حادثه‌اي ناگوار مبتلا شد، گرفتار انحراف فكري شده با بدانديشي و بددهني، مختالانه آن را به بخت و شانس بد موكول مي‌كند و به يأس و كفر دچار شود. 📚تفسیر تسنیم 🔹همه حُزن و خوف‌ها از خودمحوري‌ها و به خود و تعلّقات موهوم دلبستن‌هاست. همين كه شخص باور كند متعلق به خدا و در مُلك و تصرّف اوست، و اين كه مرگ نه روانة عدم شدن، بلكه رجعت به سوي خداست، مشكل حل مي‌شود و محنت و مصيبت پذيرفته مي‌گردد. 📚تفسیر بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ ❗️ 💠إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى‌ مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ "‌159/بقره" 🌱 كسانى كه آنچه را از دلائل روشن و اسباب هدايت را نازل كرده‌ايم، با آنكه براى مردم در كتاب بيان ساخته‌ايم، كتمان مى‌كنند، خداوند آنها را لعنت مى‌كند و همه لعنت كنندگان نيز آنان را لعن مى‌نمايند. 🔹کتمان حق در صورتى که مردم باظهار آن احتیاج داشته باشند از بزرگترین گناهان است و اینکه کسى که چیزى از علوم دین را مانندیهود و نصارى کتمان کند، مانند آنها مرتکب گناه بسیار بزرگى گردیده و مثل آنها مورد تهدید و عذاب الهى است. 💞از پیغمبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمود: 💠 «من سئل عن علم یعلمه فکتمه الجم یوم القیامة بلجام من نار 🌱 یعنى هر گاه از کسى درباره علومى که میداند چیزى بپرسند و او کتمان کند و جواب نگوید روز قیامت بدهان او لجام آتشین زده خواهد شد». 🔹آیه نیز دلالت بر وجوب دعوت مردم بتوحید و عدل دارد زیرا بر این دو موضوع علاوه بر اینکه برهان عقلى قائم است قرآن مجید نیز دلالت کامل دارد و آنچه در قرآن است طبق همین آیه اظهار و تبلیغ آن لازم و کتمان آن حرام است. 🔹گرچه روى سخن در این آیه طبق شاءن نزول ، به علماى یهود است ، ولى این معنى هرگز مفهوم آیه را که یک حکم کلى و عمومى درباره کتمان کنندگان حق بیان مى کند محدود نخواهد کرد. آیه شریفه ، این افراد را با شدیدترین لحن مورد سرزنش قرار داده است. 🔹از این آیه به خوبى استفاده مى شود که هم خدا، و هم تمامى بندگان خدا و فرشتگان او از این کار بیزارند، و به تعبیر دیگر کتمان حق عملى است که خشم همه طرفداران حق را بر مى انگیزد، چه خیانتى از این بالاتر که دانشمندان ، آیات خدا را که امانتهاى او است به خاطر منافع شخصى خویش کتمان کنند و مردم را به گمراهى بکشانند 🔹جمله من بعد ما بیناه للناس فى الکتاب اشاره به این است که این گونه افراد در واقع زحمات پیامبران و فداکارى مردان خدا را در نشر آیات پروردگار با این عمل خود بر باد مى دهند، و این گناهى است بزرگ و غیر قابل اغماض . 🔹بینات و هدى ، معنى وسیعى دارد که همه وسائل هدایت و دلائل روشن که مایه آگاهى و بیدارى و نجات مردم است در بر مى گیرد. 📚تفسیر مجمع البیان و نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan