#زندگي_قراني
شماره 66
#سوره_اعراف ايه 157
❇️ ماهم بايد مانند #پيامبر، جامعه را از تحميلات فكري و طبقاتي و محدوديتهاي باسم دين آزاد كنيم.
🔸الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِیَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. سوره اعراف
🔷امر به معروف، نهی از منکر، تحلیل طیبات، تحریم خبائث، برداشتن اصرها و غلها. اصر یعنی چه؟
یعنی بار سنگین، باری که محکم بسته شده است،
آن تحمیلات فکری و اندیشهای و عقیدهای که دنیای شرک و کفر بر افکار و اندیشههای مردم تحمیل کرده بود.
آن نظام طبقاتی که بر توده مردم تحمیل و بسته شده بود، آن غلهایی که دست و پای فکر و حرکت مردم را بسته بود.
❇پیامبر آمد #غلها را بگشاید. این هدف پیامبر بود.
یعنی #آزادکردن مردم،
آزاد کردن از تحمیلات طبقاتی،
آزاد کردن از اندیشههای شرکی که تحمیل شده،
آزاد کردن از احکام و قوانینی که به سود یک گروه و یک طبقه بر دیگران تحمیل شده.
این رسالت پیامبر شما بود.
🔷ما هم باید دنبال این همین رسالت باشیم،
این شهدای ما هم دنبال همین رسالت بودند.
در مقابل فرهنگ تحمیلی،
در برابر اقتصاد تحمیلی،
در برابر قوانین تحمیلی،
در برابر #محدودیتهای پلیسی،
که گاهی #به_اسم_دین بر مردم تحمیل میشد که از همه خطرناکتر است.
یعنی آنچه را که احبار و رهبان و همکاری آنها با طبقات ممتاز بر مردم تحمیل کرده بودند به نام دین.
👈 این #خطرناکترین_تحمیلات است.
یعنی آنچه که از خدا نیست، از جانب حق نیست، آنها را به اسم خدا به دست و پای مردم ببندند و مردم را از حرکت حیاتی باز دارند، حق اعتراص به کسی ندهند، حق انتقاد ندهند.
حق فعالیت آزاد به مردم و مسلمانان و مردم آزاده دنیا ندهند.
این همان اصراست،
این همان اغلال است.
این اغلالی است که پیامبر مبعوث شد و بشر دچار شده به این همه غلها را نجات داد تا ما دنبال این پیامبر، هم خودمان را نجات بدهیم، هم دیگران را نجات بدهیم.
📚آیت الله طالقانی
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━
امام حسن #مجتبی (ع) و دو جام زهر
امامحسنمجتبی (ع) در طول عمر شریف خود دو بار جام زهر نوشید، که یکی از این دو جام جانش گرفت و دیگری آبرویش.
جام اول را از دست باطلپر ستانی نوشید که حقپرستی مانند او را تحمل نمیکردند. دادن #جان هزینه حقپرستی است و شخصی بزرگ مانند امامحسن (ع) از دادن هزینه حقپرستی خود دریغ ندارد.
اما جام دیگر جامی است که نه جان، بلکه #آبرو میستاند. برای انسان والا، دادن جان، بالاترین و مهمترین و مشکلترین هزینه نیست.
⭕این مهمتر و بالاتر بودن را حضرت امامحسین (ع) در میدان کربلا در قالب رجزی اینگونه بیان میفرماید:
(مرگ و شهادت برتر و بهتر از این است که انسان زیر بار ننگ و عار برود اما زیر بار ننگ و عار رفتن، برتر و بالاتر از آن است که انسان به دوزخ غضب الهی وارد شود.)
(منتهیالآمال، ص 534)
برای امامحسین (ع) میدان حقپرستی اقتضای جانبازی را داشت ولی برای امامحسن اقتضای این را داشت که از آبرو مایه بگذارد و مورد طعن و توهین یاران خود قرار بگیرد، اما امتی و ملتی را از نابودی نجات دهد.
⭕ یکی از اصحاب آن حضرت به نام بُشر همدانی، که به صلح امام با معاویه معترض بود، به آن حضرت عرض میکند: «سلام بر تو ای خوارکننده مؤمنان»؛
امام جواب سلام را میدهد و میفرماید: «من مؤمنان را خوار نکردم، بلکه به آنان عزت بخشیدم، قصدم از صلح این بود که شما را از مرگ برهانم، زیرا دیدم یارانم آماده جنگ نیستند» (اخبار الطوال، ص 221).
♦یکی دیگر از اصحاب، به نام مالک ابن ضمره، اعتراض میکند و آن حضرت در پاسخ او میفرماید: «ترسیدم ریشه مسلمانان از زمین کنده شود و کسی از آنان باقی نماند، از این رو خواستم با مصالحهای که صورت گرفت حافظ و نگهداری برای دین خدا باقی بماند» (حیاة الا مام ال حسن ابن علی، ج 2، ص 276).
امام (ع) در وضعیتی بسیار دشوار قرار دارد. او باید تصمیمی بگیرد که بسیار سخت است. او برای مصلحت امت مجبور است که به صلح با شخصی مثل معاویه تن دهد تا جلوی جنگ و خونریزی وسیع و نابودی امت را بگیرد. اما مشکل این است که این تصمیم حتی برای یاران بزرگ آن حضرت قابل هضم نیست. مردان بزرگی مانند حجر ابن عدی و عدی ابن حاتم به آن حضرت اعتراض میکنند.
♦آن حضرت مجبور است برای یار با وفایی مثل #حجر قسم یاد کند که #مصلحت امت در همین است: «ای حجر... به خدا قسم من صلح را نپذیرفتم مگر بهخاطر بقای شما؛ تکلیف الهی و خواست او در هر روز یکچیز است» (بحار الانوار، ج 44، ص 57)
♦و در جواب عدی ابن حاتم میفرماید
: «من دیدم مردم اشتیاق فراوانی به صلح دارند و از جنگ بیزارند، بنابراین نخواستم جنگ را بر آنان تحمیل کنم و بهتر دانستم به روزی که موعد آن خواهد رسید موکول نمایم، زیرا خواست الهی در هر روز یکچیز است» (زمانی، احمد، حقایق پنهان، ص 216).
اینها یاران با وفای حضرت بودند. آن حضرت علاوه بر یاران خود از طعن و نیش خوارج ظاهربین مانند عبد الله ابن زبیر در امان نبود. ابن زبیر حضرت را ترسو و زبون میخواند
♦ و حضرت میفرماید:«گمان میکنی صلح من با معاویه بهخاطر ترس بوده است؟ وای بر تو! چه میگویی؟ مگر ممکن است؟ من فرزند شجاعترین مردان عربم و فاطمه سرور زنان عالم مرا به دنیا آوردهاست. وای بر تو! علت صلح من نه ترس و نه ضعف، بلکه وجود یارانی چون تو بود که ادعای دوستی با من داشتید و در دل نابودی مرا آرزو میکردید. چگونه به یاری شما میتوان اعتماد کرد» (زمانی، احمد، حقایق پنهان، ص 213).
🔶امام (ع) در خطبهای که پس از امضای صلح به درخواست #معاویه خواند، میفرماید:
«معاویه با من در مورد حقی منازعه میکند که از آن من است و برای صلاح امت و قطع فتنه و آشوب آن را رها کردم... من به این عقیده رسیدهام که با معاویه سازش کنم و خطر جنگ بین خود و او را پایان دهم و با او بیعت نمودم و دیدم که جلوگیری از خونریزی بهتر از ریختن آن است و قصدم از این کار صلاح و بقای شماست» (جواد قیومی، صحیفه الحسن، ص 195).
❇ برخي جام زهرها از سقوط به اسفل سافلین جلوگیری میکنند.برخی #بد را بهجای #بدتر مینشاند و برخی خوب را بهجای بد. امامحسنمجتبی، همان طور که خود فرموده (شُبّر، جلاء العیون، ج 1، ص 345)، حکومت معاویه را برای ملت #زیانبار و ناخوشایند میخواند. اما با این حال با خوردن جام زهر این حکومت را بر فاجعهی نابودی امت و قتل و کشتار وسیع ترجیح میدهد.
عبدالرحیم سلیمانی
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
~~~~~~~~~~~~~~~~
فقير و خسته به درگاهت آمدم رحمی
كه جز ولای توأم نيست هيچ دستاويز
~~~~~~~~~~~~~~~~
🏴شهادت امام هشتم علی ابن موسی الرضا (ع) تسلیت باد
@quranpuyan
امام رضا (ع)
🔸#قرآن سخن خداست ، از مرز آن مگذرید و #هدایت و #سعادت را در غیر آن مجویید که گمراه می شوید .
روضه الواعضین / جلد ۱ / ص ۲۸
@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_حجر آیات 16 تا 31
📄#صفحـہ_263
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_263
❇️#هستی، سرچشمه و منبعی دارد كه در اختيار خداست
💠و ان من شی ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم
🌱و هیچ چیزنیست جز آنکه خزائن آن در نزد ماست و ما آن را جز به مقدار معین نازل نمی کنیم.
🔷(خزانه ) یعنی مکانی که مال در آن انبار و محافظت و ذخیره گردد و(قدر) یعنی مبلغ و مقدار و کمیت معین هر چیز. لذا خلاصه معنای آیه چنین است که هر چیزی قبل از نزولش به این عالم واستقرارش در دنیا، خزینه هایی در نزد خدای متعال دارد که در آنجا محدود به حد و مقدر و به قدری نیست ، اما زمانی که جامه وجود پوشید محدود و مقدرمی گردد، پس خداست که باران را می فرستد و گیاهان را می رویاند و مایه معیشت انسانها و حیوانات را فراهم می نماید و هر چیز در نزد او به مقدار، معین است و مطابق حکمتش می باشد.
🔷یعنی مراد از(نزول )همان خلقت است و مراد از(قدر) خصوصیت وجودی وکیفیت خلقت هر موجود است و اینکه فرمود(قدر معلوم ) دلالت می کند که قدر هرموجودی برای خدای تعالی در آن زمانی که نازل می شود، معلوم است ، یعنی هرموجودی قبل از وجودش معلوم القدر است و خدا برای او حدی قرار داده که ازآن تجاوز نمی کند، پس قدر و کمیت هر چیز از نظر علم و مشیت مقدم بر آن چیزاست هر چند که به حسب وجود مقارن با آن بوده و از آن جدا نمی شود، به هرجهت هر شیی ء از نزد خزائن الهی به نحو تدریج و مرحله به مرحله نازل می گردد، و در هر مرحله حد تازه ای می یابد تا آنکه به مرحله آخر که همین عالم دنیاست می رسد.
🔷این خزائن همگی مافوق حس و عالم مشهود ما هستند، چون خداوند آن را به وصف (عندنا)توصیف نموده و خزائن الهی هر چه باشند از امورثابتی هستند که دستخوش زوال و تغییر نمی گردند.
📚تفسیر المیزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan