eitaa logo
قران پویان
462 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
694 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
تاملی در دیدگاه های استاد مرتضی مطهری قسمت در واقعه تاریخی قسمت بیست و پنجم تحریفات معنوی از کتاب ✅قدرت أبا عبد اللّه علیه السلام مخصوصاً خود كه به میدان آمد در چه وقتی آمد؟ فكر كنید، عصر روز عاشوراست، چون تا ظهر شد هنوز عده ای از اصحاب بودند كه نماز هم خواندند. از صبح تا عصر تلاش كرده است، چه تلاشهایی! بدن هر یك از اصحابش را غالباً خودش آورده در خیمه ی شهدا گذاشته است. بدن یارانش را خودش آورده است، به بالین یارانش خودش آمده است، اهل بیتش را خودش تسلّی داده است. این قدر تلاش كرده كه خدا می داند! گذشته از آن داغهایی كه دیده است. آخرین كسی كه به میدان می آید خودش است. خیال كردند كه دیگر در یك چنین شرایطی می توانند با حسین مبارزه كنند. هر كسی كه جلو آمد لحظه ای مهلتش نداد كه فریاد عمر سعد بلند شد، گفت خدا مرگتان بدهد، مادرهایتان به عزایتان بنشینند، 😑به مبارزه ی چه كسی رفته اید؟ این، پسر كشنده ی عرب است، پسر علی بن ابی طالب است.به خدا روح پدرش علی در كالبد این است، به جنگ این نروید.⚔ این علامت شكست بود یا نه؟ سی هزار نفر از جنگ تن به تن كردن با یك مردِ تنهای غریبِ آن همه مصیبت دیده، آن همه زحمت كشیده و آن همه تلاش كرده ی تشنه ی گرسنه عقب نشینی می كنند. نه تنها در مقابل شمشیر ابا عبد الله شكست خوردند، در مقابل منطقش هم شكست خوردند. ابا عبد الله در روز عاشورا قبل از شروع جنگ دو سه بار انشاء كرد. وقتی آن های أبا عبد اللّه را می بینیم، مخصوصاً مفصل ترین خطبه اش، همان كه در روز عاشورا آمد از اسب پیاده شد، سوار شتر شد🐪. فرمود: «تَبّاً لَكُمْ اَیَّتُهَا الْجَماعَةُ وَ تَرَحاً حینَ اسْتَصْرَخْتُمونا والهِینَ فَاَصْرَخْناكُمْ موجِفینَ. » یك بار و دو بار و سه بار صحبت كرد، عمر سعد بر لشكریان خودش ترسید كه مبادا نطق حسین اینها را تحت تأثیر قرار بدهد. نوبت دیگر كه أبا عبد اللّه آمد صحبت كند دستور داد سروصدا كنید، دستتان را به دهانتان بزنید كه كسی صدای حسین را نشنود. 😓 آیا این علامت شكست نیست؟ آیا این علامت پیروزی حسین نیست؟ آیا این نباید برای ما درس باشد كه یك بشر اگر با ایمان باشد، اگر موحد باشد، اگر به خدا پیوند داشته باشد، اگر به آن دنیا ایمان داشته باشد، اگر نفس مطمئنه باشد، یكتنه سی هزار نفر را از نظر روحی شكست می دهد؛ آیا این طور نیست؟ اینها درس است. گفته اند این عزا را احیا كنید و زنده نگهدارید كه این نكته ها را بفهمید و دریابید، برای اینكه عظمت حسین را درك كنید، برای اینكه اشكی اگر می ریزید،😢 از روی معرفت باشد. حسین شما را بالا می برد، شما را انسان می كند، شما را آزاد مرد می كند، شما را اهل حق و حقیقت می كند، اهل عدالت می كند، یك مسلمان واقعی می كند. مكتب حسین، مكتب انسانسازی است نه مكتب گنهكارسازی. حسین سنگر عمل صالح است نه سنگر گناهكاری.👉 پس این است فلسفه ی این كه گفته اند عزای حسین بن علی را زنده نگه دارید. ببینید چه مصیبتی برای حسین بن علی پیش نیامد، چه سختی پیش نیامد، چه بلا و گرفتاری پیش نیامد؟ ببینید در مقابل همه ی اینها آیا حسین بن علی سرفراز بیرون آمد یا نه؟ در صبح روز عاشورا جمله ای گفت كه در آن وقت شاید انسان باور نكند كه این جمله چقدر از روی حقیقت گفته شده است. 📝نوشته اند همین كه نماز صبح را با اصحاب خودش خواند، رو به اصحاب خودش كرد و فرمود: اصحاب من! آماده باشید. مردن جز یك پلی نیست كه شما را از دنیایی به دنیای دیگر عبور می دهد، از یك دنیای بسیار سخت به یك دنیای بسیار عالی و شریف و لطیف. این سخنش بود، اما عملش را ببینید. این را كه حسین بن علی نگفته است، دیگران گفته اند، حضار گفته اند، كسانی كه وقایع نگار بوده اند گفته اند. حتی حمید بن مسلم كه وقایع نگار عمر سعد است این قضیه را گفته است. می گوید من تعجب می كنم از حسین بن علی كه هر چه شهادتش نزدیكتر و كار بر او سخت تر می شد چهره اش برافروخته تر می شد. مثل آدمی كه به وصل دارد نزدیك می شود. كأنه خوش حالتر می شود. حتی یك جمله ای دارد، می گوید آن لحظات آخر كه من به سراغ حسین بن علی علیه السلام رفتم، وقتی رسیدم كه آن لعین ازل و ابد سر مقدسش را از بدن جدا كرده بود. چشمم كه افتاد، 👀آن بشاشت و روشنی چهره اش آنچنان مرا گرفت كه كشته شدنش را فراموش كردم. آیا شما برای این نمونه پیدا می كنید؟ اگر نمونه پیدا كردید، بعد به جای عزای حسینی عزای او را می گیریم، به جای یاد حسین از او یاد می كنیم. https://telegram.me/quranpuyan
در واقعه تاریخی قسمت هفتم از کتاب پس باور كنیم حرف این مرد بزرگ حاجی نوری را كه می گوید: امروز اگر كسی بخواهد بگرید، اگر كسی بخواهد ذكر مصیبت كند، بر مصائب جدیده ی أبا عبد اللّه باید بگرید، بر این كه به أبا عبد اللّه علیه السلام نسبت داده می شود. اینها كه عرض می كنم نمونه های كوچكی است. می رسد، همه ی مردم این روضه را گوش می كنند كه اسرا از شام كه برمی گشتند، آمدند به كربلا و در آنجا با ملاقات كردند، امام زین العابدین با جابر ملاقات كرد، در صورتی كه این مطلب جز در كتاب لهوف كه آن هم خود سید بن طاووس در كتابهای دیگرش آن را تكذیب كرده و لااقل تأیید نكرده است، در هیچ كتابی نیست و هیچ دلیل عقلی هم قبول نمی كند. ولی مگر می شود این را از مردم گرفت. 👈در اربعین تنها موضوعی كه مطرح است موضوع زیارت امام حسین است چون اولین زائرش جابر بوده است و در این روز زیارت امام حسین سنت شده است. اربعین جز موضوع زیارت امام حسین هیچ چیز دیگری ندارد، موضوع تجدید عزای اهل بیت نیست، موضوع آمدن اهل بیت به كربلا نیست، اصلاً راه شام از كربلا نیست، راه شام به مدینه از خود شام جدا می شود. آن چیزی كه بیشتر دل انسان را به درد می آورد این است كه اتفاقاً در میان وقایع تاریخی، كمتر واقعه ای است كه از نظر نقلهای معتبر به اندازه ی حادثه كربلا غنی باشد. ✅من در سابق خیال می كردم كه اساساً علت اینكه این همه دروغ اینجا پیدا شده است این بوده كه وقایع راستین را كسی نمی داند چه بوده است؟ بعد كه مطالعه كردم، دیدم اتفاقاً هیچ قضیه ای در تاریخ- در تاریخهای دور دست مربوط به مثلاً سیزده یا چهارده قرن پیش- به اندازه ی حادثه ی كربلا تاریخ معتبر ندارد. معتبرین مورخین اسلامی از همان قرن اول و دوم قضایا را با سندهای نقل كردند و این نقلها با یكدیگر انطباق دارد و به هم نزدیك است؛ و قضایایی در كار بوده است كه سبب شده است جزئیات این تاریخ بماند. یكی از چیزهایی كه سبب شده كه متن این حادثه محفوظ بماند و هدفش شناخته بشود این است كه در این حادثه خطبه زیاد خوانده شده است. در آن عصرها حكم را در این عصر داشت. همین طوری كه در این عصر در وقایع، مخصوصاً در جنگها، اعلامیه های رسمی بهترین چیز است برای اینكه متن تاریخ را نشان بدهد، در آن زمان هم خطبه چنین بوده است. خطبه زیاد است، چه قبل از حادثه ی كربلا چه در خلال حادثه ی كربلا و چه خطبه هایی كه بعد اهل بیت در كوفه، در شام و در جاهای دیگر ایراد كردند 👈و اصلاً هدف آنها از این ها این بود كه می خواستند به مردم اعلام كنند كه چه گذشت و قضایا چه بود و هدف چه بود؟ این یكی از منابع؛ یعنی خودش انگیزه ای بوده است كه قضایا نقل شود. ادامه دارد https://telegram.me/quranpuyan
در واقعه تاریخی قسمت بیست و پنجم تحریفات معنوی از کتاب ✅قدرت أبا عبد اللّه علیه السلام مخصوصاً خود كه به میدان آمد در چه وقتی آمد؟ فكر كنید، عصر روز عاشوراست، چون تا ظهر شد هنوز عده ای از اصحاب بودند كه نماز هم خواندند. از صبح تا عصر تلاش كرده است، چه تلاشهایی! بدن هر یك از اصحابش را غالباً خودش آورده در خیمه ی شهدا گذاشته است. بدن یارانش را خودش آورده است، به بالین یارانش خودش آمده است، اهل بیتش را خودش تسلّی داده است. این قدر تلاش كرده كه خدا می داند! گذشته از آن داغهایی كه دیده است. آخرین كسی كه به میدان می آید خودش است. خیال كردند كه دیگر در یك چنین شرایطی می توانند با حسین مبارزه كنند. هر كسی كه جلو آمد لحظه ای مهلتش نداد كه فریاد عمر سعد بلند شد، گفت خدا مرگتان بدهد، مادرهایتان به عزایتان بنشینند، 😑به مبارزه ی چه كسی رفته اید؟ این، پسر كشنده ی عرب است، پسر علی بن ابی طالب است.به خدا روح پدرش علی در كالبد این است، به جنگ این نروید.⚔ این علامت شكست بود یا نه؟ سی هزار نفر از جنگ تن به تن كردن با یك مردِ تنهای غریبِ آن همه مصیبت دیده، آن همه زحمت كشیده و آن همه تلاش كرده ی تشنه ی گرسنه عقب نشینی می كنند. نه تنها در مقابل شمشیر ابا عبد الله شكست خوردند، در مقابل منطقش هم شكست خوردند. ابا عبد الله در روز عاشورا قبل از شروع جنگ دو سه بار انشاء كرد. وقتی آن های أبا عبد اللّه را می بینیم، مخصوصاً مفصل ترین خطبه اش، همان كه در روز عاشورا آمد از اسب پیاده شد، سوار شتر شد🐪. فرمود: «تَبّاً لَكُمْ اَیَّتُهَا الْجَماعَةُ وَ تَرَحاً حینَ اسْتَصْرَخْتُمونا والهِینَ فَاَصْرَخْناكُمْ موجِفینَ. » یك بار و دو بار و سه بار صحبت كرد، عمر سعد بر لشكریان خودش ترسید كه مبادا نطق حسین اینها را تحت تأثیر قرار بدهد. نوبت دیگر كه أبا عبد اللّه آمد صحبت كند دستور داد سروصدا كنید، دستتان را به دهانتان بزنید كه كسی صدای حسین را نشنود. 😓 آیا این علامت شكست نیست؟ آیا این علامت پیروزی حسین نیست؟ آیا این نباید برای ما درس باشد كه یك بشر اگر با ایمان باشد، اگر موحد باشد، اگر به خدا پیوند داشته باشد، اگر به آن دنیا ایمان داشته باشد، اگر نفس مطمئنه باشد، یكتنه سی هزار نفر را از نظر روحی شكست می دهد؛ آیا این طور نیست؟ اینها درس است. گفته اند این عزا را احیا كنید و زنده نگهدارید كه این نكته ها را بفهمید و دریابید، برای اینكه عظمت حسین را درك كنید، برای اینكه اشكی اگر می ریزید،😢 از روی معرفت باشد. حسین شما را بالا می برد، شما را انسان می كند، شما را آزاد مرد می كند، شما را اهل حق و حقیقت می كند، اهل عدالت می كند، یك مسلمان واقعی می كند. مكتب حسین، انسانسازی است نه مكتب گنهكارسازی. حسین سنگر عمل صالح است نه سنگر گناهكاری.👉 پس این است فلسفه ی این كه گفته اند عزای حسین بن علی را زنده نگه دارید. ببینید چه مصیبتی برای حسین بن علی پیش نیامد، چه سختی پیش نیامد، چه بلا و گرفتاری پیش نیامد؟ ببینید در مقابل همه ی اینها آیا حسین بن علی سرفراز بیرون آمد یا نه؟ در صبح روز عاشورا جمله ای گفت كه در آن وقت شاید انسان باور نكند كه این جمله چقدر از روی حقیقت گفته شده است. 📝نوشته اند همین كه نماز صبح را با اصحاب خودش خواند، رو به اصحاب خودش كرد و فرمود: اصحاب من! آماده باشید. مردن جز یك پلی نیست كه شما را از دنیایی به دنیای دیگر عبور می دهد، از یك دنیای بسیار سخت به یك دنیای بسیار عالی و شریف و لطیف. این سخنش بود، اما عملش را ببینید. این را كه حسین بن علی نگفته است، دیگران گفته اند، حضار گفته اند، كسانی كه وقایع نگار بوده اند گفته اند. حتی حمید بن مسلم كه وقایع نگار عمر سعد است این قضیه را گفته است. می گوید من تعجب می كنم از حسین بن علی كه هر چه شهادتش نزدیكتر و كار بر او سخت تر می شد چهره اش برافروخته تر می شد. مثل آدمی كه به وصل دارد نزدیك می شود. كأنه خوش حالتر می شود. حتی یك جمله ای دارد، می گوید آن لحظات آخر كه من به سراغ حسین بن علی علیه السلام رفتم، وقتی رسیدم كه آن لعین ازل و ابد سر مقدسش را از بدن جدا كرده بود. چشمم كه افتاد، 👀آن بشاشت و روشنی چهره اش آنچنان مرا گرفت كه كشته شدنش را فراموش كردم. آیا شما برای این نمونه پیدا می كنید؟ اگر نمونه پیدا كردید، بعد به جای عزای حسینی عزای او را می گیریم، به جای یاد حسین از او یاد می كنیم. https://telegram.me/quranpuyan
🛑قسمت هفتم: جمع بندی در کتب قدیمی شیعه و سنی ✅ در کتب منتخب شیعی که مستندات خطبه غدیر خم را آورد ه اند مجموعا روایت پنج نفر از صحابه ای که مستقیما خطبه را از زبان پیامبر شنیده اند به چشم میخورد: ↩️گونه اول: چهار روایت در امالی طوسی: زید بن ارقم، ابوسعید خدری، انس بن مالک، و انشاد علی بن ابی طالب؛ ↩️گونه دوم: روایت امام محمد باقر )ع( از جابربن عبدالله انصاری )کمال الدین صدوق؛ ↩️گونه سوم: روایت عامر بن واثلة از زید بن ارقم (کمال الدین صدوق). البته اختلاف جزئی عبارتی در هر روایت را نباید فراموش کرد. 🔷 در مقایسه با به روایت اهل سنت هر سه گونه مشابه دارد. ⏪گونه اول: مسند احمد بن حنبل،سنن ابن ماجه ، انساب الاشراف بلاذری، سنن ترمذی و سنن نسائی؛ ⏪گونه دوم: مسند احمد بن حنبل، صحیح مسلم و سنن ترمذی؛ گونه سوم: انساب الاشراف بلاذری و سنن کبرای نسائی. 🔶🔶🔶 در مجموع در دوازده کتاب اقدم معتبر سنی و شیعه در نقل مستند خطبه غدیر خم پیامبر (ص) بین سنی و شیعه اتفاق نظر کامل است!👏👏👏 🌴✅ متن خطبه غدیر خم پیامبر ص که میتوان گفت در آن مقطع تاریخی یادشده و بر أساس کتب منتخب معتبر اقدم با کمی تسامح در متن مورد اتفاق تشیع است عبارات زیر است: 🔶🔷 قال رسول الله )ص( فی حجة الوداع فی غدیر خم کأنّی قد دعیت فأجبت، إنّی ترکت فیکم الثقلین، ما إن تمسکتم به لن تضلوا أبدا، أحدهما أکبر من الاخر، کتاب الله وعترتی أهل بیتی، فانظروا کیف تخلفونی فیهما، فإنّهما لن یفترقا حتّى یردا علیّ الحوض، ثمّ قال: ألست أولى بالمؤمنین من أنفسهم؟ قالوا: بلى یا رسول الله، فأخذ بید علی، فقال: من کنت مولاه فهذا علی مولاه، اللهم وال من والاه، وعاد من عاداه، وانصر من نصره، واخذل من خذله هریک از عبارات این خطبه شناسنامه مشخصی در کتب یادشده دارد. 💮💠 بر أساس منابع منتخب که اقدم کتب معتبر سنی و شیعه بودند میتوان گفت: 1⃣-رسول خدا )ص( یقینا در حجة الوداع در غدیر خم در حضور انبوه مسلمانان خطبه خوانده است. 2⃣-مفاد اصلی این خطبه یقینا درباره ولایت علی بن ابی طالب )ع( بوده است. 3⃣-علاوه بر آن مطمئنا پیامبر درباره ثقلین - کتاب خدا و عترت و اهل بیتش – در حجة الودع بیش از یک بار سخن گفته از جمله در . یقینا مسلمانان خطبه پیامبر )ص( در این دومحور را شنیده اند. 🌴👌👌بنابراین در اصل صدور در حد فوق کمترین تردیدی نیست. 📚برگرفته از تحقيق حجت الاسلام محسن كديور با عنوان بازخوانی خطبه غدیر خم کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
قران پویان
بسم الله الرحمن الرحیم :⭕ مروری بر مسئولیت مردم، #علما و تحلیل سکوت انها در #خطبه_امام‌حسین ( ع)
💮🔖شرح فراز اول : هشدار از همانندي با ↩️🔶"محور اصلی این خطابه این است که در جامعه‌ی اسلامی، ظلم و فساد وجود دارد و این ظلم و فساد، ریشه در حاکمان دارد ولی چرا علماء، نخبگان و فرزانگان در برابر این ظلم و فساد، اعتراض و خشمی ندارند و نسبت به آن بی‌تفاوت هستند؟ 👈گویا بار دیگر آن تجربه‌ی تلخی که در عالمان یهود اتفاق افتاد در امت اسلامی دارد اتفاق می‌افتد و تکرار می‌شود. امام حسین(ع) مردم را به تکرار این تجربه هشدار می‌دهند. مراقب باشید! بار دیگر علمای شما گرفتار آن سکوت و مماشات و مدارای با ظالمین نشوند که اگر چنین اتفاقی افتاد، شما وظیفه و مسئولیتی درباره‌ی علماء دارید. 💮🔶ایات نشان می‌دهد که خود احبار و رهبان از نظر رفتارهای شخصی، افراد منزّهی بودند، چون اعتراض نسبت به سخن آن‌ها و نسبت به مسائل مالی و اقتصادی آن‌ها نیست. اعتراض به این ا‌ست که شما که جامه‌ی عالم دینی به تن کرده‌اید، باید در برابر ظلم و فساد اعتراض داشته باشید، چرا سکوت می‌کنید؟! این «قول اثم»، دروغ‌گویی، فریب‌کاری، کتمان حقایق، این «اکل سحت» از ناحیه‌ی فرمانروایان سرمی‌زد و از علماء توقع بود که اعتراض کنند و آن‌ها به این توقع و انتظار عمل نکردند 💫👈تکلیف سنگین‌تر علمای دین نهی از منکر و اعتراض در برابر ظلم و فساد و حرام‌خواری و دروغ‌گویی یک وظیفه‌ی عمومی برای همه‌ی مردم است، چرا در این‌ آیات خصوص علماء و احبار مورد اعتراض قرار گرفته‌اند؟ از عالم دین توقع بیشتری می‌رود چون 🔸اولاً او آگاهی بیشتری نسبت به خواسته‌های دین دارد، درحالی‌که بسیاری از توده‌های مردم به این ضوابط و ارزش‌ها توجه کافی ندارند. خود علم مسئولیت‌آور است. 🔸ثانیاً علماء دارای نفوذ هستند و اگر آن‌ها به صحنه وارد شوند و اعتراض کنند، بسیاری از مردم، آن‌ها را همراهی می‌کنند. لذا اعتراض، انتقاد و نهی آن‌ها، بسیار مؤثرتر و نافذتر از انتقاد، اعتراض و نهی مردم عادی‌ تلقی می‌شود. 🔸ثالثا اگر دین در برابر حرام‌خواری و دروغ‌گویی ستمگران و حاکمان سکوت کند، دین متهم می‌شود که فریب‌کاری حاکمان و دروغ‌گویی آنها را تجویز ‌کرده است و اجازه می‌دهد که آن‌ها اموال بیت‌المال را به یغما ببرند و غارت کنند! موضع عالمان دین، موضع دین تلقی می‌شود. از این جهت است که اگر عالم دین سکوت کند، در حق دین خدا خیانت کرده است و اسباب بدبینی مردم نسبت به دین فراهم می‌شود و نتیجه‌اش دین‌گریزی مردم است. ⭕️💢 اعتراض مقابل ظلمه حاضر 👈فساد دو‌گونه است: فسادی در میان توده‌ی مردم است و فسادی در میان اقشار بالا و حکمرانان. آیه‌ی شریفه که سکوت علماء و احبار را در برابر فساد و منکر تخطئه می‌کند، سکوت در برابر کدام فساد بوده است؟ این آیه‌ی شریفه مربوط به سکوت در برابر حاکمان جائر است، نه حرام‌خواری‌هایی که در جامعه و در میان مردم اتفاق می‌افتد و دروغ‌گویی‌های موردی که در میان مردم اتفاق می‌افتد. امام حسین (ع) می‌فرمایند که مشکل‌ احبار مشکل دیگری بود و آن اینکه در برابر ظلم، زبان‌شان الکن و در برابر ظالم، قدرت سخن گفتن نداشتند" 🎙استاد سروش محلاتی 💮🔶"در این خطبه، ایشان به‌صراحت خطاب به علما و نخبگان، روشنفکران و مفسران قرآن، اصحاب پیامبر(ص)، تابعین موثر و معتبر و در جمعی نزدیک به ۹۰۰ تن از بزرگان، سخنرانی تاریخی و بسیار مهمی کردند که نوعی محاکمه و استیضاح بزرگان جهان اسلام و اصحاب و علما و قراء قرآن و مفسران اسلام بود و به آنها فرمودند اتفاقاتی که دارد می‌افتد، چیزهایی نیست که از چشم شما پنهان مانده باشد، چرا سکوت می‌کنید؟ شما حق ندارید بی‌تفاوت باشید 💮👈خداوند علماي مسيحي، يهودي و روحانيون و آگاهان اديان قبل را نکوهش کرد زيرا ستمگراني جلوي چشم آنها فساد ميکردند و اينان ميديدند و سکوت ميکردند و دم برنميآوردند. خداوند چنين کساني را کافر خوانده و توبيخ کرده که چرا در برابر بيعدالتي و تبعيض و فساد در حکومت و جامعهي اسلامي ساکت هستيد و همه چيز را توجيه و ماستمالي ميکنيد و رد ميشويد؟ 🌸👈امام (ع) فرمود: «خیانتی که روحانیون یهود و مسیح به توحید و عدالت کردند، همان خیانت را شماها نسبت به اسلام دوباره مرتکب نشوید.» چرا مردان خدا وقتی فساد و بی‌عدالتی را در جامعه می‌دیدند، وقتی تبعیض و دروغ و خیانت را می‌دیدند، سکوت کردند و اعتراض نکردند؟» 💮👈گفته سیدالشهدا (ع) به این معناست که این آیات، منحصر به روحانیون یهودی و مسیحی نیست؛ شما علمای اسلام نیز مخاطب همین آیات هستید، زیرا شما بر سر اسلام همان بلایی را می‌آورید که آنها بر سر ادیان الهی پیشین آوردند و با این سکوت‌تان و کوتاهی در همکاری با من، اسلام را ضایع می‌کنید." 💫استاد رحیم پور ازغدی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
قران پویان
بسم الله الرحمن الرحیم :⭕ مروری بر مسئولیت مردم، #علما و تحلیل سکوت انها در #خطبه_امام‌حسین ( ع)
🖋 🔖شرح فراز دوم علت سکوت : به حکومت و ترس 🔶فراز دوم کلام حسین بن علی(ع) دراین‌باره است که چرا عده‌ای از علمای دین در برابر سکوت پیشه می‌کنند؟ گاهی شخص چون جاهل است و تکلیف خود را به‌درستی تشخیص نمی‌دهد، سکوت می‌کند‌ ولی درباره‌ی عالمان دین که با تکالیف آشنا هستند، این موضوع مطرح نیست. حضرت در اینجا نوعی آسیب‌شناسی از صنف روحانیت دارند؛ چه روحانیت در عالَم اسلام و چه روحانیت در ادیان دیگر. 👈 دو علت اساسی و مهم برای سکوت و مماشات علمای دین در برابر حاکمان جائر وجود دارد که حضرت این دو علت را بیان فرموده‌اند: علت اول، آن‌ها به است و این‌که اگر اعتراض و انتقادی داشته باشند، منافع خود را در خطر می‌بینند که دریافتی‌شان کاهش پیدا کند و موقعیت آنها متزلزل شود. در واقع، عامل اول «طمع» است. علت دوم، ترس و وحشت از این‌که اگر اعتراض و انتقادی داشته باشند، چه بلایی بر سرشان می‌آورند و زندگی و راحتی آنها در معرض خطر قرار می‌گیرد. 👈حضرت بعد از این‌که فرمودند: خداوند در قرآن این‌ گروه از عالمان را که در برابر ظلم جائران سکوت می‌کنند، را سرزنش کرده است: فرمودند: «رَغبَهً فیما کانوا یَنالونَ مِنهُمُ». آنها در برابر ظلمه نهی و اعتراضی ندارند چون از این ظلمه، دریافتی‌هایی دارند و نمی‌خواهند این دریافتی‌ها کاهش پیدا کند. طمع دارند و می‌دانند اگر در برابر ظلم اعتراض کنند، آن‌ها را طرد خواهند کرد. این علت اول یعنی رغبت و طمع. حضرت علت دوم را هم مطرح فرمودند: «و رَهبَهً مِمّا یَحذَرونَ» این علماء حساب می‌برند، می‌ترسند که مبادا در اثر نهی و اعتراض‌شان، تهدیدهایی که شده بودند، عملی شود و خطری متوجه زندگی آن‌ها شود. 💮🔸آیات شریفه‌ی قرآن کریم گویای این مطلب است که باید دندان طمع را بکشد و از سوی دیگر ترس را از دل بیرون کند و به نظر می‌رسد اگر شخصی از نظر روحیات فردی، چنین ظرفیتی در خود احساس نمی‌کند، نباید وارد این صنف شود. هر صنفی وظایف و اقتضائاتی دارد. 🎙( استاد سروش محلاتی) 👈امام فرمود شما علما می‌ترسید و به ظلمی که پیش چشم شما اتفاق می‌افتد، تنها نگاه می‌کنید و نهی نمی‌کنید، زیرا به دنبال نام، نان و موقعیت هستید و می‌خواهید به هر قیمت، زنده بمانید یا می‌ترسید که با شما برخورد کنند. این سازش، با رغبه و با رهبه صورت می‌گیرد. دعوت به اسلام باید با جبران بی‌عدالتی باشد (ع) فرمود: «از خدا بترسید، از مردم نترسید، از صاحبان قدرت نترسید.» حضرت فرمودند که دعوت به اسلام باید همراه با «رد مظالم» باشد. رد مظالم به معنی عقب زدن ستم‌ها و جبران بی‌عدالتی‌هاست. همچنین فرمود که دعوت به اسلام باید توأم با «مخالفه الظالم» باشد؛ یعنی درگیر شدن با ستمگر هم لازم است و صرفا نباید کلی‌گویی کنید که ما با ظلم مخالفیم، بلکه باید ظالم را پیدا کنید و یقه‌اش را بگیرید. این فرمایش حضرت سیدالشهدا(ع) در خطبه مناست، چون همه بزرگان اصحاب می‌گفتند: «آقا، ما به‌طور کلی قبول داریم، صحیح می‌فرمایید، ما فرموده‌های شما را قبول داریم. در کل، درست است» اما سیدالشهدا(ع) می‌فرمود که این «به‌طور کل»، فایده‌ای ندارد و باید به‌طور جزء و مشخص، درگیر بشوید. کلی‌گویی و تکرار واضحات کافی نیست، باید درگیر شوید. دیگر با سخنرانی نمی‌شود و کلی‌بافی، کافی نیست. 💮⭕️ چرا سکوت کرده ايد؟ علت آن اين است که عدهاي از شما ميخواهيد که سبيلتان را چرب کنند و عدهاي از شما هم ميترسيد که سبيلتان را دود بدهند. 👈عدهاي طمع سفره داريد و سفره ي چرب ميخواهيد تا بخوريد و ميگوييد که چرا خودمان را به زحمت بيندازيم و با نهي از منکر و انتقاد و اعتراض ريسک کنيم؟ فعلا که بساطمان رو به راه است و عدهاي از شما نيز ميترسيد. اما مگر در قرآن نميخوانيد که فرمود: 💢 از مردم نترسيد از و ثروت نيز نترسيد از من بترسيد! آيا شما اين آيه را نديدهايد؟ اگر همين يک اصل امر به معروف و نهي از منکر يعني نظارت دائمي و انتقاد و اعتراض و تشويق به خيرات و عدالت و مبارزه در برابر و تبعيض اجرا بشود بقيه ي فرائض، تکاليف الهي نيز اجرا مي شود و همين يک حکم را شما عمل بکنيد! نترسيد! دنبال دنيا نباشيد! سورچران نباشيد! اما هيهات که شما اهل همين يک تکليف هم نيستيد. ولي من هستم. استاد رحیم پور ازغدی @quranpuyan
🚩 حضرت امام علیه السّلام در شام در دربار یزید: 🔺اى مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ويژگى بر ديگران فضيلت بخشيده است. به ما ارزانى داشت علم، بردبارى، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در قلوب مؤمنين را و ما را بر ديگران برترى داد به اينكه پيامبر بزرگ اسلام، صديق، جعفر طيار، شير خدا و شير رسول خدا(ص)، و امام حسن و حسین(ع) دو فرزند بزرگوار رسول اكرم(ص) را از ما قرار داد. (با اين معرفى كوتاه) هر كس مرا شناخت كه شناخت، و براى آنان كه مرا نشناختند با معرفى پدران و خاندانم خود را به آنان می‌شناسانم. 🔺اى مردم! من فرزند مكه و منايم. من فرزند زمزم و صفايم. من فرزند كسى هستم كه حجر الاسود را با رداى خود حمل و در جاى خود نصب فرمود. من فرزند بهترين طواف و سعى كنندگانم. من فرزند بهترين حج گزاران و تلبیه گويان هستم. من فرزند آنم كه بر براق سوار شد. من فرزند پيامبرى هستم كه در يك شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سير كرد. من فرزند آنم كه جبرئیل او را به سدرة المنتهى برد و به مقام قرب الهی و نزديكترين جايگاه‏ مقام بارى تعالى رسيد. 🔺من فرزند آنم كه با ملائكه آسمان نماز گزارد. من فرزند آن پيامبرم كه پروردگار بزرگ به او وحى كرد. من فرزند محمد مصطفى و على مرتضايم، من فرزند كسى هستم كه بينى گردنكشان را به خاک ماليد تا به كلمه توحيد اقرار كردند. من پسر آن كسى هستم كه برابر پيامبر با دو شمشير و با دو نيزه مى‌‏رزميد.و دو بار هجرت و دو بار بيعت كرد، و در بدر و حنين با كافران جنگيد، و به اندازه چشم بر هم زدنى به خدا كفر نورزيد. 🔺من فرزند صالح مؤمنان و وارث انبيا و از بين برنده مشركان و امير مسلمانان و فروغ جهادگران و زينت عبادت كنندگان و افتخار گريه كنندگانم. من فرزند بردبارترين بردباران و افضل نمازگزاران از اهل بیت پيامبر هستم. من پسر آنم كه جبرئيل او را تأييد و ميكائيل او را يارى كرد. من فرزند آنم كه از حریم مسلمانان حمايت فرمود و با مارقين و ناكثين و قاسطين جنگيد و با دشمنانش مبارزه كرد. من فرزند بهترين قريشم. ادامه در پست بعدی👇 @quranpuyan
ادامه امام (ع) در دربار یزید 🔺من پسر اولين كسى هستم از مؤمنين كه دعوت خدا و پيامبر را پذيرفت. من پسر اول سبقت گيرنده‏اى در ايمان و شكننده كمر متجاوزان و از ميان برنده مشركانم. من فرزند آنم كه به مثابه تيرى از تيرهاى خدا براى منافقان و زبان حكمت عباد خداوند و يارى كننده دين خدا و ولى امر او، و بوستان حكمت خدا و حامل علم الهى بود. او جوانمرد، سخاوتمند، نيكوچهره، جامع خيرها، سيد، بزرگوار، ابطحى، راضى به خواست خدا، پيشگام در مشكلات، شكيبا، دائما روزه‏دار، پاكيزه از هر آلودگى و بسيار نماز می‌خواند. 🔺او رشته نسل دشمنان خود را از هم گسيخت و شيرازه گروه‌های كفر را از هم پاشيد. او داراى قلبى ثابت و قوى و اراده‏اى محكم و استوار و عزمى راسخ بود وهمانند شيرى شجاع كه وقتى نيزه ‏ها در جنگ به هم در مى ‏آميخت آنها را همانند آسيا خرد و نرم و بسان باد آنها را پراكنده مى ‏ساخت. او شير حجاز و آقا و بزرگ عراق است كه مكى و مدنى و خيفى و عقبى و بدرى و احدى و شجرى و مهاجرى است، كه در همه اين صحنه‏‌ها حضور داشت. او سيد عرب است و شير ميدان نبرد و وارث دو مشعر، و پدر دو فرزند: حسن و حسين. آرى او، همان او (كه اين صفات و ويژگي‌هاى ارزنده مختص اوست) جدم على بن ابى طالب است. 🔺آنگاه گفت: من فرزند فاطمه زهرا بانوى بانوان جهانم. من فرزند حسين شهيد كربلايم، من فرزند على مرتضى و فرزند محمد مصطفى و پسر فاطمه زهرايم، و فرزند خديجه كبرايم، من فرزند سدرة المنتهى و شجره طوبايم، من فرزند آنم كه در خون آغشته شد، و پسر آنم كه پريان در ماتم او گريستند، و من فرزند آنم كه پرندگان در ماتم او شيون كردند. و آنقدر به اين حماسه مفاخره آميز ادامه داد كه شيون مردم به گريه بلند شد!😔 🔺یزید نگران شد و براى آنكه مبادا انقلابى صورت پذيرد به مؤذن دستور داد تا اذان گويد تا بلكه امام سجاد عليه‌السلام را به اين نيرنگ ساكت كند!! مؤذن برخاست و اذان را آغاز كرد. همين كه گفت: الله اكبر، امام سجاد عليه السلام فرمود: چيزى بزرگتر از خداوند وجود ندارد. و چون گفت: اشهد ان لا اله الا الله، امام عليه السلام فرمود: موى و پوست و گوشت و خونم به يكتایى خدا گواهى مى‌‏دهد. و هنگامى كه گفت: اشهد ان محمدا رسول الله، امام عليه السلام به جانب يزيد روى كرد و فرمود: اين محمد كه نامش برده شد، آيا جد من است و يا جد تو؟ ! اگر ادعا كنى كه جد توست پس دروغ گفتى و كافر شدى، و اگر جد من است چرا خاندان او را كشتى و آنان را از دم شمشير گذراندى؟!😔 سپس مؤذن بقيه اذان را گفت و يزيد پيش آمد و نماز ظهر را خواند. 📚 بحار الانوار (جلد ۴۵، صفحه ۱۳۸) اثر علامه مجلسی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
. 🌸🌐 . 👈گفتگو با درباره‌ی‌ در قرآن 🛑قسمت نوزدهم: 💠پرسش 19: ❓آیا مانعی برای او نمی‌شود و سدی در برابر مرجعیت او نیست؟ 💠پاسخ: برخی از فقیهان همین نظر را دارند، اما ما مخالف این نظر هستیم. به نظر ما رجوع به زن در احکام دینی ممکن است؛ می‌توانند از پشت پرده از او مسئله بپرسند. 💢👈در تاریخ اسلام می‌خوانیم که بودند و با مردان ملاقات می‌کردند و در انواع مسائل با آنان گفت و گو می‌کردند. 🌸❤️فاطمه زهرا (علیهاالسلام) به مسجد رفت و برای مردم با بلاغت خواند و از مسائل اساسی اسلام در آن زمان دفاع کرد. اگر راست باشد، بین مهاجران و انصار راه افتاد و برای اثبات حقانیت علی (علیه السلام) با خلیفه اول و دوم نیز ملاقات داشت؛ هنگامی که آنان به همین منظور به دیدار او آمدند، علاوه بر این که سیره نشان می‌دهد، زنان با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان (علیهم السلام) سخن می‌گفتند، تمام این‌ها دلالت می‌کند که واقعاً برای زن ممکن است با وارد زندگی اجتماعی و فرهنگی شود، مانعی نیست که و مرجع تقلید شود و مردم برای تقلید به او مراجعه کنند. در صورتی که توانایی و کفایتی داشته باشد که او را از مردان متمایز کند. 💢👈برخی از فقها معتقدند که فضای خاصی می‌خواهد که به طور معمول، مردان در آن زندگی می‌کنند، اما مسئله مرجعیت چیزی است و مسئله چیزی دیگر که می‌شود از پشت پرده پاسخ مسائل مردم را بدهد. 💫ادامه دارد. 💻برگرفته از سایت راسخون. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شرکت در ای که خطبه های آن بی محتوا و کنترل شده است، واجب نیست. ✅خاطره ای از مراسم حج در عربستان سعودی زمینه ی نماز جمعه هایی فراهم می شود كه اصلاً در دنیا بی نظیر است. در یكی از سفرهایی كه به سفر حج مشرف شده بودیم روز هفتم ذیحجه مصادف با جمعه بود. روز هفتم ذیحجه روزی است كه حجاجی هم كه به مدینه رفته اند به مكه آمده اند و همه ی حجاج در آنجا جمع شده اند. مردمی هم كه اهل عربستان سعودی هستند و می خواهند به حج بیایند آمده اند. در مسجدالحرام به این عظمت، یك جمعیت پانصد هزار نفری تشكیل می شود. عده ای هم برای نماز در خیابانها می ایستند چون اتصال صف را خصوصاً با بودن رادیوها و بلندگوها كه صدای امام شنیده می شود شرط نمی دانند. ما وقتی خطبه ی این امام جماعت را گوش كردیم، گفتیم صد رحمت به این روضه خوان های خودمان! آنقدر -محتوا بود كه خدا می داند! این است كه باید بی محتوا باشد. خطیب جمعه مناسك حج را برای مردم گفت. هر كس كه آنجا آمده است و فردا كه روز هشتم است می خواهد به عرفات برود مناسك حج را می داند. ضمناً حجاج، مذاهب مختلف دارند. 🍂🍂🍂 تو كه وهّابی هستی كسی به حرف تو گوش نمی كند. كوچكترین اشاره ای به مسائل مهم دنیای در این خطبه ها نمی شود و صددرصد است. یك جمعیت حدود پانصد هزار نفری كه اسلام به نام حج از یك طرف و به نام جمعه از طرف دیگر به وجود آورده است این طور هدر می رود. واقعاً آن روز كه من از رادیو آن ها را گوش كردم و آن جمعیت را در آنجا دیدم تأسّف عجیبی به من دست داد كه چگونه نیروهای اسلام به دست این حكومتهای فاسد و كثیف هدر می رود😞😞. شركت در نماز جمعه اگر نماز جمعه، نماز جمعه باشد است.👍 نمازجمعه ای كه خلیفه ی اموی بخواهد بخواند كه نماز جمعه نیست، اگر نماز جمعه ای كه اسلام می خواهد، تشكیل شود، شركت همه واجب است و هر كاری در آن حال حرام است. 👇👇👇👇 🔺«یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا» ای اهل ایمان!  «إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ اَلْجُمُعَةِ»  در آن وقت از روز جمعه كه فریاد برای نماز یعنی صدای مؤذّن بلند می شود «فَاسْعَوْا إِلی  ذِكْرِ اَللّهِ» بشتابید به سوی ذكر حق. مقصود از ذكراللّه فقط نماز نیست كه استماع خطبه مستحب باشد؛ به اجماع همه ی مفسرین و فقها استماع خطبه هم واجب است نه فقط شركت در آن دو ركعت.  «فَاسْعَوْا إِلی ذِكْرِ اَللّهِ» قرآن خودِ این سخنرانی و خطبه را «ذكراللّه» می نامد. این تعبیرات، تعبیرات كوچكی نیست، حساب دارد. همین جاست كه مفسرین اهل سنت می گویند: خطبه هایی كه امروز در نماز جمعه خوانده می شود «ذكرالشیطان» است در حالی كه قرآن از خطبه های نماز جمعه به ذكراللّه تعبیر می كند. جلد هفتم کتاب ،شهید مطهری تفسیر سوره 🌱🌺🌺🌱🌺🌺🌱🌺🌺🌱@quranpuyan
🚩 حضرت امام علیه السّلام در شام در دربار یزید: 🔺اى مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ويژگى بر ديگران فضيلت بخشيده است. به ما ارزانى داشت علم، بردبارى، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در قلوب مؤمنين را و ما را بر ديگران برترى داد به اينكه پيامبر بزرگ اسلام، صديق، جعفر طيار، شير خدا و شير رسول خدا(ص)، و امام حسن و حسین(ع) دو فرزند بزرگوار رسول اكرم(ص) را از ما قرار داد. (با اين معرفى كوتاه) هر كس مرا شناخت كه شناخت، و براى آنان كه مرا نشناختند با معرفى پدران و خاندانم خود را به آنان می‌شناسانم. 🔺اى مردم! من فرزند مكه و منايم. من فرزند زمزم و صفايم. من فرزند كسى هستم كه حجر الاسود را با رداى خود حمل و در جاى خود نصب فرمود. من فرزند بهترين طواف و سعى كنندگانم. من فرزند بهترين حج گزاران و تلبیه گويان هستم. من فرزند آنم كه بر براق سوار شد. من فرزند پيامبرى هستم كه در يك شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سير كرد. من فرزند آنم كه جبرئیل او را به سدرة المنتهى برد و به مقام قرب الهی و نزديكترين جايگاه‏ مقام بارى تعالى رسيد. 🔺من فرزند آنم كه با ملائكه آسمان نماز گزارد. من فرزند آن پيامبرم كه پروردگار بزرگ به او وحى كرد. من فرزند محمد مصطفى و على مرتضايم، من فرزند كسى هستم كه بينى گردنكشان را به خاک ماليد تا به كلمه توحيد اقرار كردند. من پسر آن كسى هستم كه برابر پيامبر با دو شمشير و با دو نيزه مى‌‏رزميد.و دو بار هجرت و دو بار بيعت كرد، و در بدر و حنين با كافران جنگيد، و به اندازه چشم بر هم زدنى به خدا كفر نورزيد. 🔺من فرزند صالح مؤمنان و وارث انبيا و از بين برنده مشركان و امير مسلمانان و فروغ جهادگران و زينت عبادت كنندگان و افتخار گريه كنندگانم. من فرزند بردبارترين بردباران و افضل نمازگزاران از اهل بیت پيامبر هستم. من پسر آنم كه جبرئيل او را تأييد و ميكائيل او را يارى كرد. من فرزند آنم كه از حریم مسلمانان حمايت فرمود و با مارقين و ناكثين و قاسطين جنگيد و با دشمنانش مبارزه كرد. من فرزند بهترين قريشم. 🔺من پسر اولين كسى هستم از مؤمنين كه دعوت خدا و پيامبر را پذيرفت. من پسر اول سبقت گيرنده‏اى در ايمان و شكننده كمر متجاوزان و از ميان برنده مشركانم. من فرزند آنم كه به مثابه تيرى از تيرهاى خدا براى منافقان و زبان حكمت عباد خداوند و يارى كننده دين خدا و ولى امر او، و بوستان حكمت خدا و حامل علم الهى بود. او جوانمرد، سخاوتمند، نيكوچهره، جامع خيرها، سيد، بزرگوار، ابطحى، راضى به خواست خدا، پيشگام در مشكلات، شكيبا، دائما روزه‏دار، پاكيزه از هر آلودگى و بسيار نماز می‌خواند. 🔺او رشته نسل دشمنان خود را از هم گسيخت و شيرازه گروه‌های كفر را از هم پاشيد. او داراى قلبى ثابت و قوى و اراده‏اى محكم و استوار و عزمى راسخ بود وهمانند شيرى شجاع كه وقتى نيزه ‏ها در جنگ به هم در مى ‏آميخت آنها را همانند آسيا خرد و نرم و بسان باد آنها را پراكنده مى ‏ساخت. او شير حجاز و آقا و بزرگ عراق است كه مكى و مدنى و خيفى و عقبى و بدرى و احدى و شجرى و مهاجرى است، كه در همه اين صحنه‏‌ها حضور داشت. او سيد عرب است و شير ميدان نبرد و وارث دو مشعر، و پدر دو فرزند: حسن و حسين. آرى او، همان او (كه اين صفات و ويژگي‌هاى ارزنده مختص اوست) جدم على بن ابى طالب است. 🔺آنگاه گفت: من فرزند فاطمه زهرا بانوى بانوان جهانم. من فرزند حسين شهيد كربلايم، من فرزند على مرتضى و فرزند محمد مصطفى و پسر فاطمه زهرايم، و فرزند خديجه كبرايم، من فرزند سدرة المنتهى و شجره طوبايم، من فرزند آنم كه در خون آغشته شد، و پسر آنم كه پريان در ماتم او گريستند، و من فرزند آنم كه پرندگان در ماتم او شيون كردند. و آنقدر به اين حماسه مفاخره آميز ادامه داد كه شيون مردم به گريه بلند شد!😔 🔺یزید نگران شد و براى آنكه مبادا انقلابى صورت پذيرد به مؤذن دستور داد تا اذان گويد تا بلكه امام سجاد عليه‌السلام را به اين نيرنگ ساكت كند!! مؤذن برخاست و اذان را آغاز كرد. همين كه گفت: الله اكبر، امام سجاد عليه السلام فرمود: چيزى بزرگتر از خداوند وجود ندارد. و چون گفت: اشهد ان لا اله الا الله، امام عليه السلام فرمود: موى و پوست و گوشت و خونم به يكتایى خدا گواهى مى‌‏دهد. و هنگامى كه گفت: اشهد ان محمدا رسول الله، امام عليه السلام به جانب يزيد روى كرد و فرمود: اين محمد كه نامش برده شد، آيا جد من است و يا جد تو؟ ! اگر ادعا كنى كه جد توست پس دروغ گفتى و كافر شدى، و اگر جد من است چرا خاندان او را كشتى و آنان را از دم شمشير گذراندى؟!😔 🔻☄سپس مؤذن بقيه اذان را گفت و يزيد پيش آمد و نماز ظهر را خواند. 📚 بحار الانوار (جلد ۴۵، صفحه ۱۳۸) اثر علامه مجلسی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💐💐با تبريك سالروز ميلاد حضرت و روز ♦️ مظلوميت مضاعف حضرت فاطمه س: گوهر وجود زهرا س را برخي مبلغان و مداحان، در فدك و پهلوي شكسته پنهان كردند. ♦حضرت زهرا (س) نخستین زنی است که کرد و نهراسید ✅ در سال روز ولادت دخت پیامبر ص حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها نمی خواهم از تاریخ ولادت آن بزرگ بانوی اسلام مطلبی بر قلم آورم . زیرا تاریخ دقیق ولادت غالب بزرگان تاریخ به طور دقیق روشن نیست . همانطور که نمی توان روز ولادت پیامبر بزرگ اسلام را بدون هیچ اختلافی روشن ساخت،دوازدهم ربیع الاول ؟ در هر صورت هیچکدام به طور دقیق آشکار نیست و قلم فرسایی بر سر این مطلب چندان گرهی از کار فرو بسته امروز ما نمی گشاید . ♦️مهم این است که ما مسلمانان در این روزگار افسردگی وچند پارگی مسلمین، چه در سی برای رهایی از فلاکتی که بر دنیای اسلام میرود ، می توانیم بیاموزیم. ✅ بودن بانوی نمونه عالم یعنی سرمشقی برای زندگی همه بشریت . واین که تفاوت نگاه به در جاهلیت و پیش از اسلام و پس از اسلام در چه چیزی نهفته است ؟ 🥲درد ناکانه باید گفت برخی به اصطلاح مبلغان و مداحان ، این کهکشان بی کران هستی را با عینک های تار و شکسته خود چنان در چشم تماشاگران تاریخ، تار و تیره گون به نمایش گذاشته اند که جز نمی توان نام دیگری بر آن نهاد . فریادهای اعتراضی فاطمه را تنها در باغ محدود مصور ساخته و تنها به درد و استخوان شکسته خلاصه کرده‌اند و گسترده طاق و رواق گفته های او را ، که برای همه بشریت بود ، به معدود مخاطبین در مسجد النبی کوتاه کرده اند و این مصیبتی است بزرگتر که به دست و دهان به اصطلاح بعضی پیروانش بر او رفته و می رود . 🌹🌺در ایام و یا وفات آن حضرت به جای باز خوانی تاریخ و آتشین او ، و احساس خطری که این بانوی مظلوم تاریخ نسبت به آینده اسلام و قران داشت ، چرا باید چهره حقیقی فاطمه را در لایه هایی از اخبار بی پایه گم نماییم .واز ش بی بهره بمانیم . همانطور که نسبت به آموزه های امامان چنین کردیم 🔴تربیتی که پیامبر بر دخترش اعمال کر د ، نشان دهنده هویت واقعی زن در عصر تحقیر هویت زن بود. تربیت فاطمه به گونه ای رقم خورد که هیچ زنی در آن روزگار واجد چنین هویتی نگشته بود . ♻او نخستین زنی است که آزادانه در مسجد در برابر چشم همه تاریخ می ایستد و باب ازوضع موجود رامی گشاید 👈و این درسی است به همه زنان تاریخ که باید آزادانه سخن گفت ، کرد و از هیچ رعب و حشتی نهراسید . او نشان داد که در برابر ، هم نباید بود و هم نباید گشت . ✅سلیمان کتانی نویسنده معروف مسیحی در کتاب« فاطمه زهی در نیام » که شخصیت فاطمه را از اعماق ورق پاره های تاریخ در آورده ، می گوید : در قضیه ای ، از پیامبر سوال شد ، حضرت فرمود : نخست باید بدانم چیست بدین گونه فاطمه در نتیجه تربیتی صحیح دارای رای و نظر یه شخصی گردید ... و علی در وجود تکمیل وجود خود را یافت . 🖌حجت الاسلام فاضل ميبدي. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
▪️پرسش‌های پرتکرار درباره شهادت حضرت (س) و پاسخ ایت الله یوسفی غروی 1. شهادت حضرت زهرا (س) در فاطمیۀ اول است یا دوم؟ 🔹فاطمیۀ اول سیزدهم ماه جمادی الاول و فاطمیۀ دوم سوم ماه جمادی الثانی است؛ این دو به این دلیل است که در فاطمیۀ اول حوادث، و در فاطمیۀ دوم شهادت حضرت واقع شده و فاصلۀ بین این دو فاطمیه سه هفته است که این سه هفته زمان بستری حضرت زهرا (س) است. در فاطمیۀ اول سبب شهادت پیش آمده و در فاطمیۀ دوم شهادت واقع شده است. در مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران فاطمیه دوم به رسمیت شناخته شده چون تأییدهای متعددی دارد. 2. آیا حضرت زهرا (س) با دندۀ آسیب‌دیده و جراحات واردشده بر بدن ایشان به مسجد رفت و فدکیه خواند؟ 🔹ابن ابی الحدید معتزلی شافعی بغدادی درباره تاریخ غصب فدک در کتاب «شرح نهج البلاغه» از یکی از علمای شیعه در یکی از روستاهای اطراف شهر شیعه‌نشین حلّۀ عراق نقل می‌کند که حدود ۱۰ روز بعد از رحلت پیامبر (ص)، فدک را از دست حضرت زهرا (س) یا از دست وکلای حضرت زهرا (س) در آوردند و خطبه‌خوانی حضرت زهرا (ع) در مسجد، حدود ۱۰ روز بعد از رحلت پیامبر(ص) و قبل از حوادث بوده، نه اینکه حضرت زهرا (س) با دندۀ آسیب‌دیده و سقط جنین به مسجد رفته و خطبه خوانده باشد. آن حوادث حدود ۵۰ روز بعد از این جریان واقع شده است. 3. حضرت زهرا (س) چگونه به شهادت رسید؟ 🔹در این زمینه دو روایت موجود است. روایت اول از سلمان است و روایت دوم از عبدالله بن عباس. در روایت دوم چنین توضیحاتی آمده که حضرت زهرا (س) باردار بودند و سقط جنین رخ داد، البته نه به طور طبیعی بلکه به دلیل آسیب‌رسانی به حضرت، جنین سقط شد. اصل این مسئله مسلم است. اما در کیفیت جنین دو روایت داریم، یکی همین نقل معروفی که در خبر سُلیم از سلمان فارسی است که می‌گوید که حضرت بین دَر و دیوار واقع و فشار داده شد و بر اثر فشار همان جا سقط جنین رخ داد، یعنی در حین حمله به خانۀ امیرالمؤمنین (ع) و بیرون بُردن امیرالمؤمنین (ع)؛ در صورتی که خبر منحصر به این نیست و خبر دیگر این است که از امام صادق (ع) پرسیدند: حضرت زهرا (س) چه زمانی رحلت کردند؟ و حضرت صادق (ع) تعبیر فرمودند: تاریخ وفات جدم فاطمهٔ زهرا سوم ماه جماد الثانی است یعنی سه ماه بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) و سبب وفات ایشان این بود که فلان شخص به دستور خلیفۀ دوم با سر شمشیر به دو پهلوی حضرت زد و این موجب سقط جنین و منتهی به شهادت شد. در این خبر گفته نمی‌شود که سقط جنین در همان لحظه رخ داد، بلکه ظاهراً مثل هر بانوی دیگری که باردار باشد و چنین ضربه‌هایی برایش پیش بیاید، طبعاً ممکن است که سقط با فاصلهٔ اندک یا کمی بیشتر بعد از ضربه روی دهد. برای زدن به حضرت خبر معتبری که داریم در «اصول کافی» است که گفته شده: «ضربت فَاطِمَه (زده شد)» کیفیت زدن و تفصیل آنجا نیست. 4. محل حضرت زهرا (س) هنوز هم مخفی است؟ 🔹دلیل اصلی پنهان ماندن مرقد حضرت زهرا (س) وصیت ایشان بود. البته مخفی بودن قبر ایشان تا حدود دویست سال بود. روایت صحیحی از حضرت امام رضا (ع) در این زمینه هست که فرمودند: «دفنت في بیتها فلما زادت بنو امیه في المسجد صارت في المسجد»؛ امیرالمؤمنین او را در خانه‌اش دفن کرد، ولی وقتی بنی‌امیه مسجد پیامبر (ص) را توسعه دادند، خانۀ امیرالمؤمنین که متضمن بر قبر حضرت زهرا بود هم داخل دایرۀ مسجد شد. اکنون آخرین قسمت از حجره‌های خانه پیامبر (ص) منزل امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا(س) شمرده می‌شود که مشتمل بر محل دفن حضرت زهرا (س) است ▪نقل از کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💐💐با تبريك سالروز ميلاد حضرت و روز ♦️ مظلوميت مضاعف حضرت فاطمه س: گوهر وجود زهرا س را برخي مبلغان و مداحان، در فدك و پهلوي شكسته پنهان كردند. ♦حضرت زهرا (س) نخستین زنی است که کرد و نهراسید ✅ در سال روز ولادت دخت پیامبر ص حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها نمی خواهم از تاریخ ولادت آن بزرگ بانوی اسلام مطلبی بر قلم آورم . زیرا تاریخ دقیق ولادت غالب بزرگان تاریخ به طور دقیق روشن نیست . همانطور که نمی توان روز ولادت پیامبر بزرگ اسلام را بدون هیچ اختلافی روشن ساخت،دوازدهم ربیع الاول ؟ در هر صورت هیچکدام به طور دقیق آشکار نیست و قلم فرسایی بر سر این مطلب چندان گرهی از کار فرو بسته امروز ما نمی گشاید . ♦️مهم این است که ما مسلمانان در این روزگار افسردگی وچند پارگی مسلمین، چه در سی برای رهایی از فلاکتی که بر دنیای اسلام میرود ، می توانیم بیاموزیم. ✅ بودن بانوی نمونه عالم یعنی سرمشقی برای زندگی همه بشریت . واین که تفاوت نگاه به در جاهلیت و پیش از اسلام و پس از اسلام در چه چیزی نهفته است ؟ 🥲درد ناکانه باید گفت برخی به اصطلاح مبلغان و مداحان ، این کهکشان بی کران هستی را با عینک های تار و شکسته خود چنان در چشم تماشاگران تاریخ، تار و تیره گون به نمایش گذاشته اند که جز نمی توان نام دیگری بر آن نهاد . فریادهای اعتراضی فاطمه را تنها در باغ محدود مصور ساخته و تنها به درد و استخوان شکسته خلاصه کرده‌اند و گسترده طاق و رواق گفته های او را ، که برای همه بشریت بود ، به معدود مخاطبین در مسجد النبی کوتاه کرده اند و این مصیبتی است بزرگتر که به دست و دهان به اصطلاح بعضی پیروانش بر او رفته و می رود . 🌹🌺در ایام و یا وفات آن حضرت به جای باز خوانی تاریخ و آتشین او ، و احساس خطری که این بانوی مظلوم تاریخ نسبت به آینده اسلام و قران داشت ، چرا باید چهره حقیقی فاطمه را در لایه هایی از اخبار بی پایه گم نماییم .واز ش بی بهره بمانیم . همانطور که نسبت به آموزه های امامان چنین کردیم 🔴تربیتی که پیامبر بر دخترش اعمال کر د ، نشان دهنده هویت واقعی زن در عصر تحقیر هویت زن بود. تربیت فاطمه به گونه ای رقم خورد که هیچ زنی در آن روزگار واجد چنین هویتی نگشته بود . ♻او نخستین زنی است که آزادانه در مسجد در برابر چشم همه تاریخ می ایستد و باب ازوضع موجود رامی گشاید 👈و این درسی است به همه زنان تاریخ که باید آزادانه سخن گفت ، کرد و از هیچ رعب و حشتی نهراسید . او نشان داد که در برابر ، هم نباید بود و هم نباید گشت . ✅سلیمان کتانی نویسنده معروف مسیحی در کتاب« فاطمه زهی در نیام » که شخصیت فاطمه را از اعماق ورق پاره های تاریخ در آورده ، می گوید : در قضیه ای ، از پیامبر سوال شد ، حضرت فرمود : نخست باید بدانم چیست بدین گونه فاطمه در نتیجه تربیتی صحیح دارای رای و نظر یه شخصی گردید ... و علی در وجود تکمیل وجود خود را یافت . 🖌حجت الاسلام فاضل ميبدي. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛