◾ مروری بر وقایع اخرین روزهای حیات #پیامبر ص
🛑قسمت ششم:
چرا پیامبر #وصیت مکتوبی ندارد؟
(بخش سوم)
🔻 روایاتی که ماجرای درخواست قلم توسط پیامبر ص برای نوشتن وصیت را نقل کرده اند، به چند دسته قابل تقسیمند:
↩️دسته اول: رواياتي که به نام صحابه معترض اشاره نکرده اند
↩️دسته دوم روايات: اشاره بنام صحابه اي که مانع کتابت وصيت پيامبر ميشود
↩️دسته سوم روايات: اعتراض أمهات مومنين به جناب عمر در الطبقات
الکبراي ابن سعد
✅ دسته سوم روايات: اعتراض أمهات مومنين به جناب عمر در الطبقات الکبراي ابن سعد
از دو روایت این دسته یکی منقول از جناب عمر بن خطاب شخصیت اصلی قضیه است و دیگری روایت ابن عباس از او و در هر دو روایت بانوان پیامبر پای دیگر قضیه هستند.
↩️ألف. زَیْدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ قَالَ: کُنَّا عِنْدَ النَّبِیِّ - ص - وَبَیْنَنَا وَبَیْنَ النساء حجاب. فقال رسول الله. ص: اغْسِلُونِی بِسَبْعِ قِرَبٍ وَأْتُونِی بِصَحِیفَةٍ وَدَوَاةٍ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا! فَقَالَ النِّسْوَةُ: ائْتُوا رَسُولَ اللَّهِ - ص - بِحَاجَتِهِ. قَالَ عُمَرُ: فَقُلْتُ اسْکُتْنَ فَإِنَّکُنَّ صَوَاحِبُهُ إِذَا مَرِضَ عَصَرْتُنَّ أَعْیُنَکُنَّ وَإِذَا صَحَّ أخذتن بعنقه!فقال رسول الله ص: هُنَّ خَیْرٌ مِنْکُم!
( ابن سعد، الطبقات الکبری، ذکر الکتاب الذی أراد رسول الله )ص( ان یکتبه لامته فی مرضه الذی مات فیه، ج ۲ ص ۲۱۴ .)
🔻ترجمه: از عمر بن خطاب نقل شده که ما خدمت پیامبر بودیم و بین
مردان و بانوان پرده بود. پیامبر (ص) گفت مرا با هفت مَشک آب بشوئید، و برایم کاغذ و دوات بیاورید تا برایتان ]وصیت[نامه ای بنویسم تا بعد از آن هرگز گمراه نشوید. بانوان گفتند درخواست پیامبر (ص) را اجابت کنید. عمر گفت ]به آنها[ گفتم: شما ] #زنان[ ساکت باشید. اگر شما همنشینان او هستید وقتی بیمار شده از چشمانتان آب گرفته اید ]برایش گریسته اید[ و و وقتی سالم بوده به گردنش آویخته اید!
پس پیامبر گفت: آنها ]بانوان[ از شما بهترند!
ادامه دارد
✏دو هفته آخر زندگی پیامبر
دکتر محسن کدیور
@quranpuyan
◾ مروری بر وقایع اخرین روزهای حیات #پیامبر ص
🛑قسمت هفم:
🔻چرا پیامبر #وصیت مکتوبی ندارد؟
(بخش چهارم)بحث و بررسي
↩️اول. اکنون اگر نگاهی کلی به روایات پاسخ دوم بیندازیم مشخص می شود که مجموعا حداقل سی روایت درباره درخواست پیامبر از صحابه برای کتابت وصیت نامه در هفت کتاب معتبر اقدم اهل سنت نقل شده است. چهار کتاب از این هفت کتاب معتبرترین کتب روایی اهل سنت هستند: صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابوداود و سنن کبرای
نسائی. سه کتاب دیگر هم در درجه بعدی کتب معتبری هستند: مسند احمد بن حنبل، طبقات ابن سعد و تاریخ طبری. از این سی روایت نیمی از آنها یعنی پانزده روایت در چهار کتاب روایی معتبر یادشده نقل شده اند و بطور خاص ده روایت آن یعنی یک سوم کل روایات قضیه در صحیحین نقل شده اند، بطور مشخص امام بخاری هفت روایت در باره این قضیه در کتاب مهم خود آورده است. از سی روایت مذکور چهارده روایت به نقش محوری جناب عمر بن خطاب در ممانعت از مکتوب شدن وصیت رسول خدا تصریح دارند از جمله سه روایت در صحیح بخاری، یک روایت در صحیح مسلم و سه روایت در سنن کبرای نسائی. با قاطعیت میتوان گفت بر أساس مدارک معتبر موجود بدون کمترین تردیدی قضیه واقع شده است. یعنی پیامبر قصد نوشتن وصیت نامه داشته، اما جناب
عمر بن خطاب و همفکران وی مانع شده اند.
↩️دوم. پیامبر گفتنیهایش را با امتش در میان گذاشته بود. در خطبههای حجة الوداع نیز از جمله در منی و غدیر خم وصایای عمومیش را با پیروانش به صراحت بر زبان رانده بود. بنابراین چه چیزی باقی مانده بود تا به عنوان آخرین وصیت بنویسد تا مردم هرگز گمراه نشوند؟ قاعدتا پیامبر صحابه خود را می شناخت و عکس العمل آنها برایش قابل پیشبینی بود. از سوی دیگر بعد از شنیدن نظر مخالف جناب عمر بن خطاب و پیروانش بر نوشتن وصیت نامه إصرار نکرد. آیا امر ناگفتهای مانده بود که بدون آن دین و رسالت ناقص بماند؟ قاعدتا بعد از آیه
اکمال و لوازم آن پیامبر ماموریت خود را اعم از ابلاغ قرآن و تعلیم سنت خود به پایان برده است. بنابراین مقصود ایشان از درخواست نوشتن وصیت چه بود؟ وصیت امری نمادین داشته است. آزمونی برای شناخت بیشتر صحابه در فردای پس از پیامبر. تا پیروانش بدانند حافظان سنت او چه کسانی هستند؟ و چگونه حق پیامبر را در حیات او پاس داشته اند تا نوبت به بعد از ممات او برسد. پیامبر در هدف نخست خود موفق بود.
اما هدف دوم او مفاد این وصیت بود. وصیتی که البته نوشته نشد. ائْتُونِی بِدَوَاةٍ وَصَحِیفَةٍ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا. نیمه دوم کلام نبوی بسیار آشناست. او در خطبه منی و خطبه غدیر خم عین این تعبیر را بکار برده است.
این تعبیر صدر حدیث مشهور ثقلین است: انی تارک فیکم ان تمسکتم بها لن تضلوا ابدا. بسیار بعید است که وصیتی بزرگتر از لزوم تمسک به کتاب خدا و عترت خود در سرش بود. اتفاقا جناب عمر بن خطاب هم همین را درک کرده بود که مانع کتابت آن شد. اگر این مضمون که پیامبر در هشتاد روز آخر حیاتش چندین بار بر زبان رانده بود در این واپسین دم نوشته می شد تخطی از آن بسیار دشوار تر بود. در هر حال دو امر نه چندان مهم اخراج مشرکان از جزیرة العرب و اکرام ضیف و وفد روایت میشود اما امر سوم هرچند گفته شده به عمد یا سهو در کتب روایی
وارد نمیشود! و اینها همه ان نمادی است که پیامبر می خواست بعد از او بماند تا صاحبان بصیرت دریابند.
✏دو هفته آخر زندگی پیامبر
دکتر محسن کدیور
@quranpuyan
4_5967423841620724135.mp3
زمان:
حجم:
16.35M
🔹 نشست علمی به مناسبت ایام رحلت #پیامبر رحمت(ص)
🔹موضوع سخنرانی:
" #سنت_نبوی در تقابل #سنت_جاهلی"
جلسه دوم
استاد سروش محلاتی
@quranpuyan
◾ مروری بر وقایع اخرین روزهای حیات #پیامبر ص
🛑قسمت هشتم:
🔻 #پيامبر سر بر سينه چه کسي از دنيا رفت؟
مسئله اصلی در کتب فریقین این است که پیامبر در آغوش چه کسی جان باخت. غالب اهل سنت روایت کرده اند که پیامبر در آغوش یا دامان همسرش #عایشه جان به جان آفرین تسلیم کرد. البته راوی اغلب قریب به اتفاق این احادیث خود ام المومنین عایشه است! منابع شیعی بالاتفاق روایت کرده اند که پیامبر در آغوش پسرعمویش #علی بن ابی طالب جان داد.
✅ ابن سعد در الطبقات الکبرای خود طی دو باب پی در پی ابتدا قائلین به وفات در دامان عایشه را نقل کرده است. از نُه روایت این باب که مرتبط با لحظه وفات پیامبر است ناقل هشت روایت آن شخص ام المومنین عایشه است!
سپس پنج روایت از قائلین به وفات پیامبر در دامان علی بن ابی طالب را آورده است. روایت نخست از جابر بن عبدالله انصاری است: کعب الاحبار در زمان خلافت #عمر بن خطاب از وی میپرسد: آخرین کلام پیامبر چه بود؟ عمر پاسخ میدهد از علی بپرسید! می پرسد، علی پاسخ میدهد: او را بر سینهام تکیه داده بودم، سرش بر شانه ام بود. گفت: نماز! نماز! کعب الاحبار گفت: آخرین گفتار همه پیامبران همین بوده است، به آن مامور بودند و بر همان نیز مبعوث میشوند. کعب دوباره از عمر پرسید: چه کسی پیامبر را غسل داد؟ عمر پاسخ داد: از علی بپرسید! پرسیدند، علی پاسخ داد: من ایشان را غسل دادم، عباس نشسته ]کمک میکرد[ و أسامة و شُقران آب میر یختند😢
✅ دو روایت از محمد بن عمر بن علی بن ابی طالب از پدرش یکی از جدش یعنی از علی بن ابی طالب و دیگری از علی بن الحسین نقل می کند که پیامبر در دامان علی بن ابی طالب جان داد.
✅ در طبقات الکبری در ح ۵ ، ص ۲۳۰-۲۳۱ هم روایتی از #ابن_عباس نقل شده است : ابی غطفان از ابن عباس میپرسد تو که پیامبر را ]در زمان رحلت[ دیدی در دامان چه کسی جان داد؟ ابن عباس پاسخ داد: پیامبر از دنیا رفت در حالی که به سینه علی تکیه کرده بود. ابی غطفان میپرسد: اما عروة از عایشه روایت کرد که پیامبر در حالی که در سینه ام بود از دنیا رفت. ابن عباس گفت: آیا درک میکنی؟ به خدا قسم پیامبر از دنیا رفت در حالی که به سینه علی تکیه کرده بود، و او پیامبر را غسل داد و برادرم {فضل بن عباس ]دستیارش بود.
👈 بنابراین اینکه رسول خدا در آغوش علی بن ابی طالب جان داده است در نزد اهل سنت قول مستندی است و صحابی قابل اعتنایی همچون عبدالله بن عباس نه تنها آن را تایید کرده بلکه قول ام المؤمنین عایشه را در این باره تکذیب کرده و بر ادعای خود قسم جلاله خورده است.
پایان
✏دو هفته آخر زندگی پیامبر
دکتر محسن کدیور
@quranpuyan
مروري بر #وصيتنامه_امام_علي ع به امام #حسن ع
🌴حضرت علي ع به فرزند خود امام حسن ع چه وصيتهايي نمود؟
🗞📗اين وصايا كه در قالب نامه 31 #نهج_البلاغه منتشر شده است، هنگام بازگشت از صفین، توسط ايشان نگاشته است.
🛑قسمت بیست چهارم :
🌴 #پيامبر ص #بهترين_پيشوا و #راهنماي_نجات
🔶. وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ أَحَداً لَمْ يُنْبِئْ عَنِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ كَمَا أَنْبَأَ عَنْهُ الرَّسُولُ صلی الله علیه وآله [عَلَيْهِ نَبِيُّنَا]، فَارْضَ بِهِ رَائِداً وَ إِلَى النَّجَاةِ قَائِداً، فَإِنِّي لَمْ آلُكَ نَصِيحَةً، وَ إِنَّكَ لَنْ تَبْلُغَ فِي النَّظَرِ لِنَفْسِكَ وَ إِنِ اجْتَهَدْتَ مَبْلَغَ نَظَرِي لَكَ.
.
پسرم آگاه باش احدى از وجود خداوند چنانكه پيامبر -صلّى اللّه عليه و آله- خبر داده خبر نداده است، پس به پيشوايى آن حضرت راضى باش، و براى رسيدن به منزل نجات رهبريش را بپذير، كه من از نصيحت به تو كوتاهى نكردم، و تو در انديشه ات نسبت به صلاح خود هر چند بكوشى به ميزان انديشه اى كه من در باره تو دارم نخواهى رسيد
🖋ترجمه انصاریان
🌴💞پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) را راهنماى خود قرار ده:
🌴امام(عليه السلام) در اين بخش از اندرزنامه خود خطاب به فرزند عزيزش به دو نکته مهم اشاره مى کند: نخست اينکه پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) بهترين پيشوا و راهنماست و ديگر اينکه پدرش اميرمؤمنان از هيچ کوششى براى هدايت او فروگذار نکرده است، بنابراين بايد بر پيروى از اين دو پيشوا پا فشارى کرد.
👈مى فرمايد: «پسرم بدان هيچ کس از خدا همچون پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) خبر نياورده (و احکام خدا را همانند او بيان نکرده است) بنابراين او را به عنوان رهبر خود بپذير و در طريق نجات و رستگارى، وى را قائد خويش انتخاب کن»; (وَاعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ أَحَداً لَمْ يُنْبِئْ عَنِ اللهِ سُبْحَانَهُ کَمَا أَنْبَأَ عَنْهُ الرَّسُولُ(صلى الله عليه وآله) فَارْضَ بِهِ رَائِداً(5)، وَإِلَى النَّجَاةِ قَائِداً).
اين تعبير نشان مى دهد که وحى آسمانى که بر پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نازل شد سرآمد همه وحى هايى است که بر انبياى پيشين نازل شده است. در آن اعصار مطابق استعداد انسان هاى همان زمان وحى آسمانى نازل مى شد و در عصر خاتم انبيا آخرين پيام هاى خدا بر قلب مبارکش وحى شد.
📚مقايسه قرآن مجيد با تورات و انجيل کنونى (هرچند دست تحريف به آن راه يافته) شاهد گوياى اين تفاوت عظيم است; در مورد #معرفة_الله و دلايل توحيد و صفات پروردگار، قرآن مجيد مطالبى دارد که در هيچ يک از کتب آسمانى ديده نمى شود حتى عشرى از اعشار آن هم وجود ندارد. در مورد مسائل مربوط به معاد که به گفته بعضى از محققان دو هزار آيه در قرآن از معاد و شاخ و برگ آن سخن مى گويد، آنقدر قرآن مطلب به ميان آورده که فراتر از آن تصور نمى شود. در مباحث اخلاقى، اجتماعى، سياسى و مسائل مربوط به حکومت و تاريخ پيشينيان، قرآن از هر نظر پربار است. به همين دليل امام(عليه السلام) در گفتار بالا مى فرمايد: احدى مانند پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) وحى آسمانى را به صورت گسترده بيان نکرده است و همين دليلِ انتخاب او به عنوان بهترين راهنما و پيشواست.
👌بايد توجّه داشت که واژه «رائد» در اصل به معناى کسى است که او را براى جستجوى مرتع (و آب) براى چهارپايان مى فرستند و هنگامى که آن را کشف کرد خبر مى دهد سپس اين معنا توسعه يافته و به کسانى که امور حياتى را در اختيار انسان ها مى گذارند اطلاق شده است.
قائد نيز در اصل به معناى کسى است که مهار ناقه را در دست مى گيرد و آن را در مسير راهنمايى مى کند. سپس به رهبران انسانى اطلاق شده است.
🌴امام(عليه السلام) در ادامه سخن مى افزايد: «من از هيچ اندرزى درباره تو کوتاهى نکردم و تو هرقدر براى آگاهى از صلاح خويش کوشش کنى به آن اندازه که من درباره تو تشخيص داده ام نخواهى رسيد»; (فَإِنِّي لَمْ آلُکَ(6) نَصِيحَةً. وَإِنَّکَ لَنْ تَبْلُغَ فِي النَّظَرِ لِنَفْسِکَ ـ وَإِنِ اجْتَهَدْتَ ـ مَبْلَغَ نَظَرِي لَکَ).
💠هدف امام(عليه السلام) از اين سخن آن است که فرزندش را تشويق کند به دو دليل نسبت به اين نصايح کاملاً پايبند باشد يکى اينکه امام(عليه السلام) بر اثر دلسوزى و محبّت فوق العاده به او چيزى را فروگذار نکرده و ديگر اينکه فرزندش تازه کار است و هرگز نمى تواند آنچه را امام(عليه السلام) مى داند و مى بيند، بداند و ببيند که گفته اند: آنچه را جوان در آيينه مى بيند پير در خشت خام آن بيند.
🖋شرح آیت الله مکارم شیرازی
@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_359
❇️#پيامبر را تنها نگذاريد!
💠إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا كانُوا مَعَهُ عَلی أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّی يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَ رَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (۶۲/نور)
🌱مؤمنان (واقعی) تنها كسانی هستند كه به خدا وپيامبرش ايمان آورده و هرگاه با پيامبر بر كاری اجتماع نمايند، بدون اجازه او نمیروند. همانا كسانی كه اجازه میگيرند، آنانند كه به خدا وپيامبرش ايمان دارند. پس (ای پيامبر!) اگر برای بعضی از كارهای خود از تو اجازه خواستند، به هركس از آنانكه خواستی (ومصلحت بود) اجازه بده و برای آنان از خدا طلب آمرزش كن، كه خداوند بخشنده ومهربان است.
🔷منظور از" امر جامع" هر كار مهمی است كه اجتماع مردم در آن لازم است و تعاون و همكاريشان ضرورت دارد، خواه مساله مهم مشورتی باشد، خواه مطلبی پيرامون جهاد و مبارزه با دشمن، و خواه نماز جمعه در شرائط فوق العاده، و مانند آن، بنا بر اين اگر میبينيم بعضی از مفسران آن را به خصوص مشورت، يا خصوص مساله جهاد، يا خصوص نماز جمعه يا نماز عيد تفسير كردهاند بايد گفت: بخشی از معنی آيه را منعكس ساختهاند، و شان نزولهای گذشته نيز مصداقهايی از اين حكم كلی هستند.
🔷در حقيقت اين يك دستور انضباطی است كه هيچ جمعيت و گروه متشكل و منسجم نمیتواند نسبت به آن بی اعتنا باشد، چرا كه در اين گونه مواقع گاهی حتی غيبت يك فرد گران تمام میشود و به هدف نهايی آسيب میرساند، مخصوصا اگر رئيس جمعيت، فرستاده پروردگار و پيامبر خدا و رهبر روحانی نافذ الامر باشد.
🔷توجه به اين نكته نيز لازم است كه منظور از اجازه گرفتن اين نيست كه هر كس كاری دارد يك اجازه صوری بگيرد و به دنبال كار خود برود، بلكه براستی اجازه گيرد، يعنی اگر رهبر، غيبت او را مضر تشخيص نداد، به او اجازه میدهد و در غير اين صورت بايد بماند و گاهی كار خصوصی خود را فدای هدف مهمتر كند.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_435
❇️#رأفت و #همدردی #پیامبر نسبت به #سرنوشت مردم
💠أَفَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ
8/فاطر
🌱 آيا کسی که رفتار زشتش در نظرش آراسته شده و آن را پسنديده ميبيند 11 [همچون فرد واقع نگر است،] مسلماً خدا هر که را بخواهد [مطابق نظاماتش و عملکرد او] گمراه ميکند و هر که را خواهد [به سوی سعادت] رهبری ميکند. پس [ای پيامبر] مبادا جانت را از حسرت [ايمان نياوردنشان] از دست بدهي. 12 خدا به آنچه [به خيال خود با زرنگی] ميکنند، بس داناست.
🔷از خود راضی بودن نوعی خودفريبی است که معيارهای ارزشی را به جای حق، تابع نفس ميکند، در اين صورت هر آنچه خود بپسندد، نيکو ميشمارد، تا جائی که زشتکاريهايش را زيبا و افسادش را اصلاح ميبيند. نگاه کنيد به: محمد 14 (47:14) ، غافر 37 (50:37) ، رعد 33 (13:33) ، يونس 12 (10:12) ، انعام 122 (6:122) ، بقره 11 (2:11) و...
🔷 از شگفتيهای شخصيت پيامبر مکرم اسلام(ص) يکی هم «دردمندی» نسبت به مسائل و مشکلات مردم و غم و غصه جانکاهی بود که برای سرنوشت ابدی آنان داشت. قرآن در وصف اين خصلت آن پيامبر مهربان آورده است: «رسولی از ميان خودتان برخاسته است که تحمل رنجهای شما برای او گران ميآيد. حريص [سعادت] شما و نسبت به مؤمنين مهربان است» [توبه 128 (9:128) ]
👈در اين کتاب 9 بار سخن از محزون بودنش به خاطر مردم رفته است [حجر 87 (15:87) ، نحل 127 (16:127) ، نمل 70 (27:70) ، آلعمران 176 (3:176) ، مائده 41 (5:41) ، انعام 33 (6:33) ، يونس 65 (10:65) ، لقمان 23 (31:23) ، و يس 76 (36:76) ] که اهميت اين مطلب را نشان ميدهد. اين احساس عميق قلبی و دردمندی تا آستانه مرگ را قرآن علاوه بر آيه 8 اين سوره در آيات زير نيز يادآور شده است:
شعراء 3 (26:3) : [لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا یَكُونُوا مُؤْمِنِينَ] تو نزديک است جان خود را از اينکه منکران ايمان نميآورند از دست بدهي.کهف 6 (18:6) : [فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا] تو از تأسف نسبت به نتايج ايمان نياوردن آنان به اين پيام نو [قرآن] نزديک است جان خود را به هلاکت اندازي.
🔷ميان فعل «يصنعون» با يعلمون و يفعلون تفاوت ظريفی است؛ يصنعون که با تصنع هنرمندانه توأم است، به رفتاری گفته ميشود که برای فريب مردم با ظاهری حق به جانب و هنرمندانه انجام ميشود. همچون ريا کاري، تصنع و تقدس ظاهری دکان داران دين [مائده 63 (5:63) ].
📚تفسیر آقاے بازرگان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
❇️روند #انحراف_حاكمان_ديني از نگاه امام موسي صدر
🔹 بعضی از حکام، خود را #سایهی_خدا بر روی زمین مینامیدند؛ معنایش این بود که #بندگی آنها (بهاصطلاح قرآنی)، فریضه و اطاعتشان واجب است و مخالفت با آنها، مخالفت با خداست! [ادیان در خدمت انسان، ۱۱۱].
🔹 ولایت از آنِ کسی است که دردهای امت را احساس کند و این احساس درد در سخنانش آشکار باشد [انسان آسمان، ۱۱۴].
🔹 نیازمند ضامنی هستیم تا فئودالیسم دینی جانشین فئودالیسم سیاسی نشود.
🔹 ضمانتی که لازم داریم، ملاقات حاکم با مردم و گوش دادن بهنقد ایشان و توجه بهآن است.
🔹 دوری و پنهان شدن از مردم باعث انحراف حاکم میشود و در حالتی قرار میگیرد که طاقت چیزی جز #تملق را ندارد و بهچیزی جز ستایش خود قانع نمیشود و از هیچ رفتاری جز چاپلوسی خوشنود نمیگردد.
🔹 سپس متحول میگردد و خود را در جایگاه #پیامبر میبیند و احساس میکند که تافتهی جدابافته است و یار وفادار و مخلص فقط کسی است که او را تأیید کند.
🔹 در نتیجه مناصب را در بین نزدیکان خود توزیع میکند و علما و دانشمندان و شایستگان راستین حکومت را از دربار خود میراند، که در نتیجه منجر بهفروپاشی جامعه میشود.
🔹 در فرمایشات حضرت علی (ع)، ضرورت ادامه داشتن دیدارها و بحث و گفتگو با حاکم، آشکارا بیان شده است. این موضوع برگرفته از این رهنمود اسلامی است که میفرماید: «اَفضَلُ الجهاد کَلِمةُ حقٍّ عِندَ سُلطانٍ جائرٍ». یعنی «بالاترین جهاد، گفتن حق نزد حاکم ستمگر است».
🔹 تصور نکنید کسی میتواند با #خونریزی پیروز شود و بر مردم غلبه کند. چه بسا خونریزی بتواند یک روز، دو روز، یا مدتی در دل مردم ایجاد ترس و وحشت کند، ولی دیری نمیپاید که بهنابودی آن حکومت میانجامد.
🔹 #کینهی ملت، خطرناکترین تهدید برای حکومت است.
(سخنرانی امام موسی صدر در سالن هنرستان عاملیه مورخ ۱۳ فوریه ۱۹۷۵ (۲۴ بهمن))
اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ ﴿۳۱﴾ توبه
اينان دانشمندان و راهبان خود و مسيح پسر مريم را به جاى خدا ارباب خود گرفتند
@quranpuyan
✍ #نکات و #پیامهایی از #جزء_بیست_و_سوم
📎#قسمت_دوم
✅ محور اصلی و مشترک داستان #داود، #سلیمان و #ایوب در سوره #صاد چیست؟
كلمات و مفاهيم مشترك در سه ماجراي فوق بشرح زير هستند:
صفات اواب و عبد و فعل وهبنا در هرسه داستان مشترك است.
در هر سه داستان یک مورد از ابتلائات آنها که دچار لغزش شدند،ذکر شده است.
سليمان و داود در اوج گشايش و قدرت و ايوب در اوج بيماري و تنگنا. اما هر سه با حفظ ارتباط و توكل خود به خدا مسیر بندگی را طی كردند لذا خدا هم ضمن راهنمايي و هدايت انها حتي در خطاها و ترديدهايشان، توبه و توجه انها را پذيرفت و مجددا به انها عطاهايي نمود.
✅ ارتباط داستان این سه نبی با سایر آیات سوره صاد و #پیامبر اسلام چیست؟
در فراز اول به انکار معاد و یکتاپرستی توسط کافران و اتهام زنی و مخالفت انها به پیامبر بیان شد. در ابتدای فراز دوم خداوند پیامبر را به صبر در برابر گفته های انها و نیز تامل در ماجرای داود امر کرد.
در ماجرای این سه پیامبر،بندگی و اواب بودن انها، مورد ابتلا واقع شدن انها و توجه بسیار انها به خدا حتی در خطاها و نیز لطف و عطای خدا به انها مشترک بود.
میتوان گفت خداوند میخواهد پیامبر اسلام را هم با ذکر این مثالها تایید و تقویت نموده تا با صبر در مسیر رسالت و آزار مخالفان، ارتباط و توکل خود بر خداوند را مستحکم تر نموده و از وقوع خطاهای ناخواسته احتمالی نیز نگران نباشد چرا که مادامیکه در مسیر بندگی است و رو بسوی خدا دارد،خداوند او را هدایت و حمایت و مورد تفضل قرار میدهد.
نکته: در این فرازها به چگونگی استغفار و انابه داود و سلیمان در برابر اشتتباه و خطایشان اشاره شد اما در ایات بعد یعنی 71-85 به واکنش #شیطان و اصرار او بر اشتباهش اشاره میشود که نشاندهنده دو نوع برخورد متضاد(مطلوب و مذموم)در برابر اشتباهات است:
برخورد #خدامحور و #خودمحور
✅ تحقق وعده های هلاکت و #نصرت_الهی
سوره #صافات ، دو سیاق اصلی و متقابل مفهومی دارد که حدود 130 آیه از سوره را شامل میشود.
عصاره سیاق آیات ۷۴-۱۱ سوره صافات :كافران و منکران توحید بجاي پندپذيري از آيات وحي، از روی تکبر، تمسخر،انكار و اتهام زني ميكنند و بر آيين گمراه اجداد خود باقي مانده اند که همه انها اعم از رهبران و پيروان، عذاب جهنمی خواهند داشت . اما بندگان مخلص خدا که پیام رسولان را تصدیق کردند ،در بهشت كاميابند.
عصاره سیاق آیات ۱۴۸-۸۲ : بیان نمونه و داستانهایی از نصرت و یاری خداوند در حق رسولانش که بندگانی محسن و مومن بودند. انها و پیروانشان را از اندوه نجات داد. برمخالفان غلبه داد. دعایشان را اجابت کرد و نامی نیک از انها برجای گذاشت. مخالفان انها هم دردوزخ خواهند بود
و سوره با این #بشارت الهی خاتمه می یابد:
وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ ﴿۱۷۱﴾ وعده قطعي ما براي بندگان مرسل ما از قبل مسلم شده.
إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ ﴿۱۷۲﴾كه آنها ياري ميشوند.
وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿۱۷۳﴾ و سپاه ماست كه ايشان پيروزند
✒سیدکاظم فرهنگ
جهت مطالعه سایر نکات جزء بيست و سه به لینک زیر مراجعه نمایید
https://b2n.ir/joze23
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_506
❇️#پيامبر اسلام اسطوره #صبر و #استقامت بود
💠فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ ما يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ ساعَةً مِنْ نَهارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفاسِقُونَ (۳۵/احقاف)
🌱پس (ای پيامبر!) صبر كن همان گونه كه پيامبران اولوا العزم صبر كردند و برای (عذاب) آنان شتاب نكن. روزی كه آنچه را وعده داده شدهاند بنگرند، گويی جز ساعتی از روز (در دنيا) نماندهاند. (اين) ابلاغی است (برای همگان)، پس آيا جز گروه بدكار هلاك میگردند؟
🔹لجاجت و اذيّت و آزارِ كفار نسبت به پيامبر اسلام صلی الله عليه و آله به قدری بود كه پيامبر به دلداری و تسلّی و سفارش خداوند نياز دارد. فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ ...
🔹توجّه به كيفر كفار، زمينهساز صبر و استقامت مؤمنان است. «وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا ... فَاصْبِرْ»
🔹انسان نياز به الگو دارد و الگوها در رشد و سازندگی او نقشی مؤثّر دارند.
«فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ»
🔹همهی انبيا در يك درجه نيستند، «أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ» و صبر همهی آنها يكسان نبوده است. «كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ»
🔹پيامبر اسلام نيز از انبيای اولوا العزم است و گرنه تكليف به صبری همچون صبر آن پيامبران، بر حضرت روا نبود. «فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ»
🔹لجاجت و سرسختی كافران به قدری بود كه صاحب «خُلُقٍ عَظِيمٍ» و «رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ» را به درخواست عذاب وادار میكرد. (هر چند به اين درخواست تصريح نشده است.) «لا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ»
🔹رهبر بايد سعه صدر داشته باشد. فَاصْبِرْ ... وَ لا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ
🔹سنّت خداوند بر مهلت دادن به مردم است. «وَ لا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ»
🔹عمر دنيا در مقايسه با آخرت، همچون ساعتی از يك روز است. «لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا ساعَةً مِنْ نَهارٍ»
🔹قرآن، بهترين وسيله تبليغ، بلكه عين بلاغ و اوج آن است. «بَلاغٌ»
🔹فسق، سبب تباهی و مايه هلاكت فرد و جامعه است. «فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفاسِقُونَ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
4_5969628663082127442.mp3
زمان:
حجم:
14.32M
🔲سخنرانی در شب رحلت رسول اکرم
🔹موضوع:آخرین خطبه #پیامبر (ص) چه بود؟ چه نکاتی در آخرین منبر ایشان مطرح شد؟ آیا توصیه به نماز، روزه، زکات، عبادت و... بود؟
🔷🔹هشدار به #حاکمان درباره #حقوق شهروندان
مردم را #فقیر نکنید که به کفر کشیده نشوند.
دین گریزی مردم، متوجه حاکمان است.
استاد سروش محلاتی
@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_596
#حمایت خداوند از #پیامبر ص همیشگی است.
🔸آیه 3 سوره ضحی
🔹 و به دنبال این دو سوگند بزرگ به نتیجه و جواب قسم پرداخته، میفرماید: «خداوند هرگز تو را وانگذاشته و مورد خشم قرار نداده است» (ما ودعک ربک و ما قلی).
👈این تعبیر #دلداری و تسلّی خاطری است برای شخص پیامبر صلّی اللّه علیه و آله که بداند اگر گاهی در نزول وحی تأخیر افتد روی مصالحی است که خدا میداند، و هرگز دلیل بر آن نیست که طبق گفته دشمنان خداوند نسبت به او خشمگین شده باشد یا بخواهد او را ترک گوید، او همیشه مشمول لطف و عنایات خاصّه خدا، و همواره در کنف حمایت ویژه اوست.
📚تفسیرنمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan