📖 #قرآنچهمیگوید؟
#وظایف_خانوادگی فردمسلمان درقرآن کریم
✨احادیثی درباره آیه (1)سوره نساء
🔹جميل بن دراج گفت: از امام صادق عليه السلام در باره اين آيه شريفه قرآن پرسيدم:
«وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِي تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ اِنَّ اللّهَ كَانَ علَيْكُمْ رَقِيبًا»
امام فرمود: منظور از ارحام، رابطه خويشاوندي مردم است. همانا خداوند سبحان، امر به صله رحم كرده و آن را بزرگ شمرده است.
مگر نمي بيني كه خداوند صله رحم را با تقواي خويش در يك جا آورده است؟
- كافي، ج ۲، ص ۱۲۰، ح ۱
🔹اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:
🌱صله رحم را به جا آوريد، هر چند كه با يك سلام باشد.
✨خداوند تعالي فرموده است:
«وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِي تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ اِنَّ اللّهَ كَانَ علَيْكُمْ رَقِ
https://goo.gl/QBEig5
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ #قرآنفهميبرایهمه :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول
نکات مهم سوره #غاشيه :
۱ وجود قیامت وحسابرسی نشان از هدفمند بودن افرینش مخلوقات دارد
۲_ این هدفمند بودن نیاز به هدایت به سوی این هدف از طریق پیامبران را شامل می شود
۳_ پیامبران فقط وظیفه تذکر وموعظه وبیان هدایت الهی را دارند واجباری در قبولاندن معارف الهی ودین از وظایف انها نیست
۴_ براساس پذیرش یا عدم پذیرش در قیامت انسانها دو دسته اند رنج بیهوده کشیده ها وسعی مورد پسند انجام دهنده ها
۵_ آوردن (وجوه) بدون عطف برای این دو گروه نشان از نداشتن هیچ نقطه مشترک بین این دو گروه هست که مقایسه ها متقابل نشان از این عدم وجه مشترک است ؛ (عامله ناصبه× سعیها راضیه) (عین انیه× عین جاریه) (نار حامیه×جنه عالیه)
۶_ همانگونه که عذاب الهی دارای مراتب هست نعمتهای الهی هم دارای مراتب هست
۷_ با تنوین اوردن کلماتی برخی نشان از عظمت انها دارد ( عین در بهشت،، ناعمه، عالیه، اکواب، موضوعه، مصفوفه، مبثوثه) ویا بی حد ودائمی بودن ( انیه ، حامیه، جاریه، ویا ناشناخته بودن (طعام، لاغیه، یا عمومیت (وجوه) دارد
۸_استفهام توبیخی در ایه ۷ نشان از لزوم دقت در کیفیت مخلوقات خدا دارد تا بادریافت قدرت خداوند در این افرینشها به قدرت خدا در افرینش مجدد انها پی ببریم که زمینه ساز پذیرش معاد خواهد بود
۹_ توجه به انواع عذابها ونعمتها وبروز وظهور آنها در چهره انسانها ی دو گروه نشان از اثباط معاد جسمانی دارد
۱۰ از اینکه خدا حسابرسی را بعد بازگرداندن انسانها ومعاد بر خود لازم شمرده دلیل از اهمیت قیامت است واین اهمیت هم در آغاز سوره با فراگیر بودن در پایان با حسابرسی ببان شده
۱۱_ ضمیر جمع(نا) در (الینا) و( علینا) پایان سوره نشان از تعدد کارگزاران خداوند در قیامت است
ارتباط سنجی بین ایات:
_ فذکر( ای پیامبر قدرت نمایی خداوند در صحنه دنیا را با خلقت شتر واسمانها وکوهها وزمین )یاداوری کن که تو فقط یاداوری کننده اي
امید یاداوری فقط برای توجه کنندگان است که ایمان اوردنشان را به ثمر خواهد نشاند تا (لسیعها راضیه) زندگی خشنود کننده ای برای خود رقم زنند نه کسانی که سطحی نگرند وبا تمام تلاشت ویادآوریت باز پشت می کنند (تولی) و اینهمه عظمت وتوانایی را می پوشانند (کفر) پس بزرگترین عذاب در انتظارشان است (غاشیه)روزی که بازگردانده شوند(ایابهم) تا حسابرسی خداوند اجرا شود(حسابهم)
ترجمه و تفسير از سركار خانم ليلاانصاری
http://yon.ir/Qp3943
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
تاملی در دیدگاههای استاد شهید #مطهری
شماره پانصدو بیست و سه
تفسیر سوره #جاثیه
قسمت هفتم از جلد پنجم کتاب
#آشنایی_باقرآن
✅تمثیل مولوی
مولوی افسانه ای نقل می كند كه مردی طالب گنج بود و همیشه دعا و تضرع و زاری و خدا خدا می كرد كه خدایا این همه گنجها را مردم زیر خاك كردند بعد رفتند و اینها مانده زیر خاكها و كسی استفاده نمی كند، خدایا به من گنجی را بنمایان كه بروم آن را اكتشاف كنم و بعد یك عمر راحت زندگی كنم.
مدتها خدا خدا می كرد، تا بالأخره در عالم رؤیا خواب نما شد كه می روی در فلان جا، بالای فلان كوه، فلان نقطه می ایستی و تیری هم به كمان می كنی، هر جا كه این تیر افتاد گنج آنجاست. بیل و كلنگ و دستگاهش را برداشت و رفت به آن نقطه، دید همه ی علامتها درست است.
شك نكرد كه گنج را پیدا كرده. تیر را به كمان كرد، گفت حالا به كدام طرف پرتاب كنیم، یادش افتاد كه به او نگفته اند به كدام طرف، گفت حالا یك طرف پرتاب می كنم، به قوّت كشید و به یك طرف پرتاب كرد. نگاه كرد تیر كجا افتاد، بعد با بیل و كلنگش رفت برای گنج، كند و كند، هر چه كند پیدا نكرد، بالاخره آنقدر كند كه گفت دیگر اگر كسی هم گنجی زیر خاك كند از این بیشتر پایین نمی رود.
حتماً من اشتباه كرده ام، باید به یك طرف دیگر پرتاب كنم، رفت به یك طرف دیگر پرتاب كرد، بازآمد كند و هر چه كند پیدا نكرد؛ شمال و جنوب و مشرق و مغرب، چند روز كارش این بود، بعد شمال شرقی و جنوب غربی و همه ی جهات.
مدتی این بیچاره زحمت كشید چیزی پیدا نكرد. دومرتبه رفت در مسجد و دعا و فریاد، تا بار دیگر خواب نما شد، همان شخص به خوابش آمد؛ به او گفت این چه ارائه ای بود كه به ما كردی؟ ! ما كه هر چه گشتیم پیدا نكردیم! گفت چكار كردی؟ گفت من رفتم آنجا ایستادم تیر به كمان كردم، یك دفعه از این طرف پرتاب كردم، یك دفعه از آن طرف. گفت ما كی به تو گفتیم تیر را به قوّت بكش و پرتاب كن؟ ما گفتیم تیر را به كمان بگذار هر جا خودش افتاد. روز بعد رفت و تیر را به كمان كرد و هیچ نكشید، رهایش كرد، همان جا جلوی پایش افتاد، زیر پای خودش را كند و گنج را پیدا كرد.
شخصی بود در مشهد به نام آقای آقا شیخ مجتبی قزوینی، می گفت ما این داستان را در مثنویخواندیم، به مرحوم میرزای كرمانشاهی (معروف است؛ مرد عارف و با حالی بوده در مشهد؛ منبر هم می رفته) رسیدم و گفتم: آقای میرزا، این ملا در این شعر چه می خواهد بگوید؟ این داستان هدفش چیست؟
👈فقط یك جمله در جواب من گفت: «وَ فی اَنْفُسِكُمْ اَفَلا تُبْصِرون» . می خواهد بگوید مطلب در خودت است، كجا این طرف و آن طرف می روی؟ !👉
⬅️این خودش یك منطقی است در قرآن كه «وَ فی اَنْفُسِكُمْ» . بزرگترین #آیتهای الهی در جان و روح آدمی است، یا بگوییم بزرگترین آئینه های الهی خود انسان است و لهذا در اینجا كلمه ی «ایقان» به كار رفته.
آنجا فرمود: «وَ فِی الْاَرْضِ ایاتٌ لِلْموقِنین. وَ فی اَنْفُسِكُمْ» ؛ در اینجا هم می فرماید: «وَ فی خَلْقِكُمْ وَ ما یَبُثُّ مِنْ دابَّةٍ ایاتٌ لِقَوْمٍ یوقِنونَ» برای مردمی كه به یقین می رسند؛ یعنی این یك چیزی است كه انسان را به مرحله ی #یقین می رساند.
🔺 مقصود از «مرحله ی یقین» چیست؟
#ایمان مطلق مثل ایمان از پشت پرده هاست؛ ایمان داریم كه در پشت پرده ها چیزی هست؛ ولی یقین آن مرحله ای است كه یا شهود است یا مثل شهود، یعنی دیگر پرده ها برداشته شده است (لَوْ كُشِفَ الْغِطاءُ ما ازْدَدْتُ یَقیناً) انسان یك موجود #ملكوتی است؛ اگر انسان خودش را آنچنان كه هست بشناسد، به عالم ملكوت آشنا شده و عالم ملكوت را شناخته است؛ و شناختن انسان خودش را مساوی است با پی بردن به عالم ملكوت، و اگر كسی پی نبرده است به دلیل این است كه خودش را آنچنان كه باید نشناخته است.
🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨✨🌸✨🌸
https://telegram.me/quranpuyan
📖 #قرآنچهمیگوید؟
#وظایف_اجتماعی فرد مسلمان در قرآن کریم
📜دستور العمل چهار ماده ای برای چگونگی صرف مال در دنیا:
⚖(توازن بین دنیا و آخرت) :
✨آیه ۷۷سوره قصص که خطاب به قارون بیان شده،در واقع دستورالعملی کلی برای همه انسانهاست.
💫وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ
و در آنچه خدا به تو داده
۱-)سرای آخرت را بطلب
۲-)بهرهات را از دنیا فراموش مکن
۳-)همانگونه که خدا به تو نیکی کرده نیکی کن
۴-) هرگز در زمین در جستجوی فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد!
https://goo.gl/4d6SUy
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
علامت تجاری قرآنپویان با طبقه بندی تعلیمات مذهبی در مرکزمالکیت معنوی کشورثبت شد
برند «قرآن پویان» طی گواهی شماره 301593 اداره ثبت علائم تجاری سازمان ثبت اسناد کشور با مالکیت سیدکاظم فرهنگ ثبت شد.
سیدکاظم فرهنگ، مدیر قرآنپویان در خصوص ثبت رسمی برند گفت: با توجه به توسعه و تنوع فعالیتها و خدمات قرآن پویان در تولید محتوای قرآنی برای سایت و کانال و نیز برگزاری دورههای اموزشی و تالیف و انتشار کتاب، که همگی در راستای رسالت اصلی قرآن پویان یعنی عمومیسازی فهم و عمل به قرآن است، اواخر سال 96 پس از نخستین حضور نمایشگاهی در نمایشگاه رسانههای دیجیتال، به پیشنهاد برخی از دوستان و اعضای گروه، تصمیم به ثبت رسمی برند گرفته شد.
لذا از یکی از طراحان کشور درخواست شد یک آرم زیبا که معرف اهداف و شاخصهای فکری رفتاری قرآن پویان از جمله پویایی و خلاقیت در فکر و عمل و نواندیشی و آزاد اندیشی در منابع و میراث سنتی مذهبی با محور قراردادن قران باشد طراحی کنند.
خوشبختانه آقاي شهرستانی، طراح این لوگو، طرح اولیه بسیار خوبی را ارایه کردند که باهمفکری اعضای گروه با اندکی اصلاحات نهایی شد و در قالب اظهارنامه ثبت علامت، تسلیم مرکز مالکیت معنوی وابسته به سازمان ثبت اسناد رسمی شد.
با طی کردن مراحل اداری و درج آگهیهای مربوطه در روزنامه رسمی، نهایتا در تاریخ 30 تیر 1397 گواهینامه ثبت علامت به شماره 301593 دریافت شد.
فرهنگ در ادامه عمدهترین فعالیتهای قرآنپویان در یکسال گذشته، را به شرح زیر برشمرد:
- برگزاری موفق چندین دوره آموزشی روش مطالعه و فهم بهتر قرآن
- تالیف و انتشار کتاب «مبانی و روش مطالعه و فهم ساده قرآن»
- تولید و عرضه اپلیکیشن تنزیل، تنها برنامه اندرویدی حاوی درس سورهها، عصاره فرازها که به ترتیب نزول سورهها فهرست شده است
- حضور فعال در بخش رسانههای دیجیتال نمایشگاه قرآن
- ایجاد کانال قرانپویان در پیام رسانهای ایتا و گپ (quranpuyan@)علاوه بر تلگرام
- ارسال محتواهای مختلف در کانالها مطابق برنامه زمانی روزانه که با توجه نیازهای مخاطبان تهیه شده است.
فرهنگ هم چنین از استقبال قرآنپویان از انتشار مطالب و یادداشتهای کلیه قرآندوستان و قرآنپژوهانی که دغدغه گسترش مفاهیم قرآنی به ویژه اصول والای اخلاقی در شرایط فعلی جامعه را دارند، خبر داد.
علاقهمندان جهت مطالعه توضیحات بیشتر و اطلاع از فعالیتهای قرآن پویان، به تالار گفتگوهای قرآنپویان مراجعه کنند.
https://news.akhbarrasmi.com/news/13970431306388167
♻️♻️♻️ #قرآنفهميبرایهمه :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول
سوره #غاشيه
تدبر در آيات 21-23 سوره غاشيه:آيا پيامبر بر كافران،تسلط و سيطره دارد؟
﴾ فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ ﴿21﴾ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ﴿22﴾ إِلَّا مَن تَوَلَّى وَكَفَرَ ﴿23﴾
"به ﻧﻈﺮ ﺑﻌﻀﻰ ﺇِﻟﱠﺎ ﻣَﻦْ ﺗَﻮَﻟﱠﻰ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﻔﻌﻮﻝ ﻣﺤﺬﻭﻑ «ﻓﺬﻛﺮ»، ﻭ ﺗﻘﺪﻳﺮ ﺁﻥ «ﻓﺬﻛﺮ ﺍﻟﻨﺎﺱ ﺇﻟﺎ ﻣﻦ ﺗﻮﻟﻰ ﻭ ﻛﻔﺮ» ﺍﺳﺖ ﻳﻌﻨﻰ: ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺗﺬﻛﺮ ﺑﺪﻩ ﻣﮕﺮ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺭﻭ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻛﻪ ﺗﺬﻛﺮ ﺑﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺴﻰ ﺑﻰ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
🔖 ﻃﺒﺮﺳﻰ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠّﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ: ﺍﺳﺘﺜﻨﺎﺀ ﻣﻨﻘﻄﻊ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ «ﻟﻜﻦ» ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﻗﻮﻝ ﺍﻭﻝ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻓَﺬَﻛﱢﺮْ ﺇِﻥْ ﻧَﻔَﻌَﺖِ ﺍﻟﺬﱢﻛْﺮﻯ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ"
نقل از تفسیر احسن الحدیث
"آیه 22 یکی از آیات مشکل قرآنی است.
مشکل بودن این آیه از آنجا فهمیده میشود که برخی مفسران مختلف در طول قرن ها، حتی تا امروز نیز، در تفسیر آن سخنان مختلف و حتی متباین و بلکه متنافر گفته اند.
یعنی لست علیهم بمسیطر را با الا من تولی و کفرهمطراز دیده اند و چنین نتیجه گرفته اند که آنحضرت نسبت به من تولی و کفر مسیطر بوده،
ولی ما، اساسا دو آیه را همطراز نمی بینیم، (22 را نسبت به 21 پرانتزی، یا «ماده و تبصره»ای می بینیم)
پرانتزی بودن آیه 22 از اینجا معلوم میشود که اگر چشم خویش را بر آن ببندیم و انتهای آیه 21 را به ابتدای آیه 23 وصل کنیم، خواهیم دید در روال سخن سکته ای حادث نشده است.
اگر اینطور نگاه کنیم معنی آن قسمت اینطور میشود که : ای پیامبر ! تو فقط تذکر دهنده هستی، ولی در مورد کسانی که کفر می ورزند و رو بر میگردانند وظیفه ای نداری.
که البته مفهوم اخیر هم معقول است و هم با آیات زیادِ دیگری از قرآن پشتیبانی میشود."
از تفسير آقاي جمال گنجه اي
http://yon.ir/Qp3943
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
تحقیق_موضوعی در قرآن
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
منظور از آیات محکم و متشابه در قرآن چیست؟
بخش سوم
آقاي دكتر جعفر نكونام در مقاله"تفسير معناشناسانه آيات محكم ومتشابه" در شماره 16 مجله پژوهش ديني به بررسي پيشينه نظرات مختلف در تفسير آيه 7 سوره آل عمران پرداخته و نظر خود را نيز اعلام كرده است كه بخشهايي از مقاله در اينجا ارسال ميشود
". 1-طرح مسأله
مراد از آية محكم و متشابه آيه 7 سورة آل عمران است كه در آن آمده است: «مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا».
👈برخي از مهمترين سؤالاتي كه درباره اين آيه از ديرباز درباره اين آيه مطرح بوده، اين است كه مقصود از آيات متشابه چيست؟ تأويل چنين آياتي چگونه است؟ و چه كساني تأويل آيات متشابه را ميدانند؟
⬅️به نظر ميرسد، محوريترين مبحث اين آيه «واو» در عبارت « وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ » است. بسياري اين واو را مستأنفه و برخي آن را عاطفه دانستهاند. بنابراين كه آن مستأنفه باشد، تأويل آيات متشابه چيزي نيست كه قابل درك بشر باشد و آن را كسي جز خدا نميداند؛ اما بنابراين كه آن عاطفه باشد، تأويل متشابهات قابل درك بشر است و آن را گروهي به نام «راسخان در علم» ميدانند.
روشي كه ما در تفسير اين آيه به كار گرفتهايم، معناشناسي توصيفي است و مراد از آن شناسايي معناي واژگان و تركيبات آيه به كمك خود قرآن است. چيزي كه از آن به «تفسير قرآن به قرآن» تعبير ميكنند
2. پيشينة ديدگاهها درباره آيه محكم و متشابه
به نظر ميرسد، در خصوص اين آيه سه ديدگاه وجود دارد:
✔️ديدگاه اول اين است كه «واو» در عبارت « وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ » مستأنفه است و به موجب آن تأويل مشتابهات قرآن را جز خدا نميداند و راسخان در علم در عين حالي كه به آن علم ندارند، به آن ايمان ميآورند.
✔️ديدگاه دوم اين است كه «واو» در اين عبارت عاطفه است و بر اساس آن تأويل متشابهات قرآن را هم خدا و هم راسخان در علم ميداند.
✔️ديدگاه سوم به نوعي جمع ميان دو ديدگاه قبل است. براساس اين ديدگاه «واو» در عبارت مذكور مستأنفه است و معناي اين آيه اين است كه كسي جز خدا به تأويل متشابهات قرآن علم ندارد؛ اما از طريق ادله ديگري ثابت ميشود كه ديگران نيز به آن علم دارند.
3-ديدگاه ما
مفاد آيه آل عمران اين است كه در قرآن دو دسته از آيات وجود دارد: آيات محكم و آيات متشابه. محكمات آياتي است كه الفاظ در آنها به همان معناي معهود مخاطبان استعمال شده و در آنها از حقايق معهود دنيوي سخن رفته است و تأويل و تحقق خارجي آنها در همين دنيا وجود دارد؛ از اين رو كافران مفاد اين آيات را انكار نميكردند و دنبال تأويل و تحقق خارجي چنين آياتي نبودند؛ چون تأويل و تحقق خارجي آنها را به وضوح مييافتند.
اما متشابهات آياتي است كه الفاظ درآنها به معنايي غير معهود مخاطبان به كار رفته و در آنها از حقايق نامعهود از قبيل خوردنيها و نوشيدنيها و زنان بهشتي سخن گفته شده است و تأويل و تحقق خارجي آنها در اين دنيا وجود ندارد؛ از اين جهت كافران مفاد اين آيات را انكار ميكردند و تأويل و تحقق خارجي آنها را ميخواستند؛ اما مؤمنان در عين حالي كه به تأويل اين آيات علم نداشتند، به آن ايمان داشتند و اعتراف ميكردند كه پروردگارا تو مردم را در روزي كه شكي در تحقق آن نيست، گرد ميآوري و خلف وعده نميكني.
🌟مهمترين ادلهاي كه بر اختصاص علم تأويل متشابهات به خدا دلالت دارد، به اين قرار است:
✨اولاً، در عبارت « ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ» طلب تأويل مذموم دانسته شده و از صفات كساني معرفي گرديده است كه در دلشان زيغ و ميل به ضلالت است؛ لذا معنا ندارد كه آن در ادامه از صفات راسخان در علم خوانده شود كه مورد مدح قرار گرفتهاند.
✨ثانياً، در آيه آل عمران دو گروه معرفي شده است كه يكي از آنها كساني اند كه در دلشان زيغ و ميل به ضلالت است و طي عبارت « فَأَمَّا الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ» از آنها سخن گفته شده است. ترديدي نميتوان داشت كه گروه دوم راسخان در علماند كه طي عبارت « وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» از آنها سخن رفته است.
✨ثالثاً، گروه راسخان در علم مؤمنان به تأويل متشابهات خوانده شدهاند و بيترديد ايمان به اموري تعلق ميگيرد كه علم به آنها امكان ندارد.
✨رابعاً، چنان كه از مقايسه سياق آيه آل عمران و آيات متحدالموضوع دانسته ميشود، مراد از تأويل متشابهات حقايق قيامت است كه هنوز تحقق پيدا نكردند تا بشر بتواند به آنها علم پيدا كند.
http://yon.ir/Qp1595
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
📖 #قرآنچهمیگوید؟
#اخلاق آداب اجتماعی در قرآن کریم
مذمت عیب جویی در قران
"✅عیب گیری و طعن زنی
«هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَمِیمٍ»
این مردم همّاز.
همّاز یعنی همز كن.
🔺هَمز و لَمز كه در سوره ی«وَیْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» هم داریم، به معنی عیب گیری و طعن زنی است.
🔻در باب «همز» گفته اندنه هرگونه عیب گیری و طعن زنی است، بلكه عیب گیری وطعن زنی به نوع پست وحقیرش
آنهایی كه دائماً با چشم و اشاره و شكلك در آوردن از مردم عیب جویی می كنند.
تقلید مردم را درمی آورند، با گوشه ی چشم به یك عیبی اشاره می كنند.
🔷انسان وقتی بخواهد عیب جویی كند، یك وقت خیلی صریح و قاطع با زبان حرفش را می زند.
یك وقت نه، در مقابل طرف كه هست وقتی كه او در چشمهایش نگاه می كند با تواضع با او حرف می زند كه مخلص شما هستیم، حضرتعالی چنین و. . . تا او رویش را آن طرف می كند شكلك درمی آورد، تقلید او را می كند.
🔺 این هم خودش از حقارت و پستی است.
🔻یك مرد و یك انسان كه شخصیت داشته باشد [چنین نمی كند. ]
اولاً خود غیبت كردن پشت سر مردم علامت بی شخصیتی است.
🗣روبروی او بگو.
تو وقتی كه او به طرف تو نگاه می كند مثل یك آدم در مقابلش ایستاده ای؛ رویش را كه به آن طرف برمی گرداند با چشم و لب اشاره می كنی، عیبش را آشكار می كنی، زیرزبانی حرف می زنی!"
📚جلد هشتم کتاب آشنایی باقرآن
📖تفسیر سوره قلم شهید مطهری
https://goo.gl/E6PYJz
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
💐💐قابل توجه علاقه مندان به خريد كتاب"مباني و روش مطالعه و فهم ساده قرآن"
جهت سفارش كتاب ،درج ادرس و پرداخت وجه
👈همشهريان تهراني از لينك زير
https://idpay.ir/quranpuyan/shop/37101
اقدام نمايند.تا براي انها بوسيله پيك ارسال گردد.
👈ساير هم ميهنان عزيز كه براي انها از طريق پست ارسال ميگردد از لينك زير اقدام نمايند
https://idpay.ir/quranpuyan
قيمت چاپ سياه و سفيد كتاب 10000 تومان
قيمت چاپ رنگي 20000تومان
هزينه پست پيشتاز نيز ٨٠٠٠ تومان ميباشد.
هم چنين نسخه ديجيتال كتاب بصورت فايل pdf نيز از لينك زير به قيمت 6000 تومان قابل دانلود ميباشد.
https://idpay.ir/quranpuyan3/file/14964
♻️♻️♻️ #قرآنفهميبرایهمه :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول
سوره #غاشيه
حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها
در آن روزهای معاصر نزول این آیات، ثروتمند های خیلی برخورداری بوده اند که در مکان های پذیرائی شان چیزهایی مبل مانند و کمد ظروف و کوسن و بالش و قالیچه هایی که در اینجا و آنجا پخش بوده میداشته اند که خداوند وجه اعلای آنها را به عنوان نعمت بهشتی ذکر فرموده و البته باید بدانیم که خداوند در برشماری نعمت های بهشتی از کلماتی استفاده فرموده که مفهوم مخاطبان بوده است (آیه های 13 تا 16)
از بین چهار نعمت ذکر شده در آیات( 17 تا 20) ، سه نعمت برمی گیرد به محیط زندگی (کوه ها، آسمان، زمین) و یک نعمت برمی گردد به وسیله زندگی (حیوان بارکش و شیردِه)
البته ترتیب ذکر نعمات، به ترتیب انس مرد عرب آنروزی با آنهاست.
اولین انس او با شترش است که همه چیز اوست. بارش را می برد، غذایش را هم می دهد (شیر پر چربی شتری) هزینه ای هم برای او ندارد، در بیابان اگر آب پیدا نشد و خطر مرگ پیش آمد، جان شتر هم فدای او می شود، و در حالی که بیست برابر خودش وزن دارد، رام و مطیع او هم هست.
او پس از آن، با کوه ها انس دارد که در مسیرش آنها را می بیند و در پای آنها چشمه ها و نهرها است که باعث زنده ماندن او می شود. در کنار نهرها و جویبارها و چشمه ها درختهائی هست که استراحت او را تأمین می کند. پرنده ها و حیوانات وحشی دیگر نیز اسباب تفریح و احیاناً شکار او را فراهم می کنند. لذا کوه، پس از شتر، برای او چیز بسیار باارزشی است.
💥مؤلفه های عذاب های اخروی
گرچه این پاراگراف ناظر به آخرت نیست و فقط ناظر به روز قیامت است، اما، نعیم و عذاب در مقیاس کوچکتر دارای همان مولفه ها میباشد که نعیم و عذاب دائمی دارند. لذا :
چهار سؤال اصلی برای هر نوع زندگی، اینهاست:
1️⃣ محیط زندگی من چگونه است؟
2️⃣نیازهای اساسی من چگونه رفع می شود؟
3️⃣نیازهای معنوی من چگونه رفع می شود؟
4️⃣درجه رضایت من در زندگیی که دارم چقدر است؟
💢از آیات این پاراگراف چنین فهمیده می شود:
1️⃣محیط زندگی به نحو غیر قابل تصوری نامطلوب است (آیه 4)
2️⃣رفع نیازهای اساسی به نحو غیر قابل تصوری بد است (آیه های 5 و 6 و 7)
3️⃣ نیازهای معنوی نه تنها رفع نمی شود بلکه برعکس است (آیه 3)
4️⃣میزان رضایتمندی از زندگی پائین است (آیه 2)
🌤مؤلفه های نعمت های بهشتی
به قرینه آنچه که فوقا درباره مقوله های نظیر عرض کردیم در اینجا نیز میتوانیم عرض کنیم:
1️⃣محیط زندگی بهشتیان به نحو غیر قابل تصوری عالی است (آیه های 10 و 11
و 12)
2️⃣ رفع نیازهای اساسی آنها نیز گرچه ذکر نشده (اما با توجه به قرائن) بسیار عالی است.
3️⃣نیازهای معنوی آنها نیز به عالی ترین وجه برآورده می شود، مثلاٌ:
بسیار مرفه هستند (آیه 10)،
و والامرتبه می باشند (آیه 10)،
و ادب و آداب خاصی در مورد آنها اِعمال میشود(آیه11)،
و مناظر خوش می بینند (آیه 12)،
و از نظم و ترتیب و مدیریت خوب بهره می برند (آیه 14)،
و ثروت سرشار دارند. (آیه 16).
4️⃣ میزان رضایتمندی آنها از زندگی
هایشان بسیارمطلوب است (آیه 9)
🖋أقای جمال گنجه ای
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
تاملی در دیدگاههای استاد شهید #مطهری
شماره پانصدو بیست وچهار
✅اختیار، امتیاز بزرگ انسان
حکمتها و اندرزهای شهید مطهری
حکما و فلاسفه درباره «انسان» گفته اند که انسان حیوان اجتماعی است، یعنی انسان جانداری است که زیست وی موقوف به همزیستی است. «باهم زیستن» کلمه ساده ای نیست، شامل و مستلزم یک جهان معنی است. با هم زیستن نظیر با هم راه رفتن و یا با هم نشستن نیست که یک عمل ساده باشد. با هم زیستن یعنی بار حیات و زندگی را با هم به دوش کشیدن، و به همین جهت هزاران قانون و مقررات و معلومات و صنایع و فنون و تقسیم کار و اخلاق مخصوص اجتماعی از قبیل عدالت و انصاف و همدردی و احسان و غیره لازم دارد.
برخی حیوانات مانند زنبور عسل و موریانه و مورچه و تا اندازه ای بعضی از درندگان و حیوانات کوهی و جنگلی نیز زندگی اجتماعی دارند و بعضی از آنها به طور دقیقی تقسیم کار و وظیفه کرده عملیات اجتماعی حیرت انگیزی انجام می دهند، و شاید اگر کسی در زندگی پیچیده و وسیع اجتماعی برخی حشرات مطالعه کند گمان کند که آنها به درجاتی در زندگی اجتماعی جلوتر رفته اند. اما در عین حال زندگی انسان با زندگی آنها قابل مقایسه نیست، لااقل از نظر سادگی و پیچیدگی قابل مقایسه نیست، چرا؟
برای اینکه آن جاندارها به حکم غریزه فعالیت می کنند، به حکم غریزه کارها را تقسیم کرده اند، به حکم غریزه انضباط و نظم را رعایت می کنند، به حکم غریزه انجام وظیفه می کنند. طرز فعالیتهای غریزی آنها شبیه است به عملیات طبیعی بدن ما نظیر حرکات منظم قلب و ریه و گردش خون و غیره؛ یعنی یک نوع جبر و ضرورت و عدم امکان تخلفی حکمفرماست.
اما انسان در فعالیتهای خود اینچنین نیست، #مختار و #آزاد است؛ باید کارها را میان افراد خود تقسیم کند اما با اختیار و تشخیص و انتخاب؛ باید نظم و انضباط داشته باشد، آنهم با #اختیار و انتخاب.
فرق بزرگی که انسان با حیوان دارد همین است که همیشه دو راه در جلو خود می بیند و همیشه خود را بر سر دوراهی مشاهده می کند و باید یکی از ایندو را انتخاب کند.
اما حیوانات اجتماعی از قبیل موریانه و مورچه و زنبور عسل این طور نیستند، فقط یک راه در جلو دارند و بس. این است که قرآن کریم یک جا درباره انسان می فرماید: «آیا ما برای انسان دو چشم و یک زبان و دو لب قرار ندادیم و او را به دو ارتفاع رهنمایی نکردیم ؟
مقصود از «دو ارتفاع» دو راه حق و باطل است، مانند دو راهی که به طرف کوه بالا می رود و یکی از آندو آدمی را از گردنه عبور می دهد و دیگری به پرتگاه منتهی می گردد. در جای دیگر می فرماید:
«ما انسان را از نطفه ای آفریدیم که دارای خلیطها و رشته ها و استعدادهای گوناگون است، او را در معرض امتحان و آزمایش قرار می دهیم، او را شنوا و بینا قرار دادیم، راه را به او نشان دادیم اما او را طوری آفریدیم که مجبور نیست از طبیعت یا غریزه ای اطاعت کند، او آزاد و حرّ و مختار آفریده شده و باید شخصاً خودش راه خود را انتخاب کند، ما راه را به او نشان دادیم و او خود داند که قدردان یا ناسپاس بوده باشد.»
این است امتیاز بزرگ انسان از غیر انسان و این است مبنای قانون و اخلاق و مقررات و این است مبنای نبوت و رسالت و کتب آسمانی. کتب آسمانی و انبیای عظام یکی از دو هدف مقدسشان این است که عدل و انصاف و مساوات و برابری را در میان بشر بپا دارند. قرآن مجید در سوره مبارکه حدید تصریح می کند که هدف رسالت این است که مردم به عدالت زندگی کنند. در حقیقت انبیا و کتب آسمانی آمده اند که جامعه این موجود آزاد را متعادل کنند.
آزادی انسان است که هزاران قوانین و مقررات و تعلیمات و فلسفه ها و اخلاق و آداب ضد و نقیض به وجود آورده و صدها هزار رشته بر این بافت اضافه کرده است، و همین آزادی و خودمختاری این موجود است که احتیاج او را هزار برابر کرده است.
اگر همان طوری که نفس می کشد و قلب و نبضش منظم حرکت می کند و خونش جریان و دوران دارد و سلولهای اعصاب و خون و نسجها و استخوانش به طور طبیعی و جبری کارهای خود را انجام می دهند خود آدمی هم نسبت به وظایف اجتماعی همین طور بود، یعنی مردم به حکم طبیعت دسته دسته شده بودند و هر دسته ای بدون چون و چرا به فرمان غریزه و به طور خودکار وظایف خود را انجام می دادند، دیگر احتیاج به قانون و مقررات و پاداش و کیفر و این همه دستور و فرمان و کتاب و نطق و خطابه و بیان نبود.
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨
https://telegram.me/quranpuyan
با تبریک سالروز میلاد امام رضا ع
#تخفیف_بی نظیر و #پنجاه_درصدی اپلیکیشن #تنزیل،بمناسبت میلاد امام رضا ع
فقط تا اخر روز4شنبه 3مرداد،تنزیل را با 2000 تومان نصب نمایید
لینکهای دانلود
https://idpay.ir/quranpuyan3/file/12740
https://cafebazaar.ir/app/araapp.ir.quran/?l=fav
📖 #قرآنچهمیگوید
#وظایف_فردی مسلمان در قرآن کریم
علّت وجوب حج در کلام صادق آل محمد(علیه السلام)
امام صادق(عليهالسلام) در باره علّت وجوب حج فرمود:
🍃🌺خداوند در حج اجتماع مردم را از شرق و غرب قرار داد تا يكديگر را بشناسند... و به آثار رسول خداصلي الله عليه و آله و سلم و اخبار او پی برند تا يادآوری شود و به دست فراموشی سپرده نشود
🌱✨َجعلَ فيه الاجتماعُ مِنَ الشَّرْقِ وَالْغربِ لِيَتَعارَفُوا... ولِتُعرَفَ آثارُ رسولِ اللهِ صلي الله عليه و آله و سلم وتُعْرَفَ أخبارُهُ ويُذْكَرَ ولايُنْسي»
🍃🌺همچنین آن حضرت در پاسخ شخصي كه از مردم نقل كرد: كسی كه حج واجب خود را به جا آورده، اگر در سالهای بعدبه جای حج،صدقه وصله
صدقه و صله دهد برای او بهتر است.
فرمود: دروغ گفتند؛ اگر مردم چنين كنند اين خانه تعطيل مي شود،
حال آنكه خدای سبحان كعبه را برای قيام و قوام مردم قرار داد
🌱✨«كَذَبُوا. لو فَعَلَ هذا النّاسُ لَعُطّلَ هذا البيتُ. إنَّ الله عَزّ وجلَّ جَعَلَ هذا البيتَ قيامًا لِلنّاسِ»
📚برگرفته از کتاب جرعه ای از صهبای حج،حضرت آیت الله جوادی آملی،ص39
🖋سیدکاظم فرهنگ
https://goo.gl/xPrajn
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ #قرآنفهميبرایهمه :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول
تدبر در سوره #غاشيه: درس و عصاره فرازها و نكات سوره غاشيه
به نام خداوند رحمتگر مهربان
آیا خبرِ «غاشیه» (رویداد فراگیر) به تو رسیده است؟ {1}
در آن روز ، چهره هایی زبونند ، {2}
که تلاش کرده ، رنج [ بیهوده ] برده اند. {3}
[ ناچار ] در آتشی سوزان درآیند. {4}
از چشمه ای داغ نوشانیده شوند. {5}
خوراکی جز خارِ خشک ندارند ، {6}
[ که ] نه فربه کند ، و نه گرسنگی را باز دارد. {7}
در آن روز ، چهره هایی شادابند. {8}
از کوشش خود خشنودند. {9}
در بهشت برین اند. {10}
سخن بیهوده ای در آنجا نشنوند. {11}
در آن ، چشمه ای روان باشد. {12}
تختهایی بلند در آنجاست. {13}
و قدحهایی نهاده شده. {14}
و بالشهایی پهلوی هم [ چیده ] . {15}
و فرشهایی [ زربفت ] گسترده. {16}
🔸عصاره فراز آیات 1-16: سرنوشت متضاد دو گروه از انسانها در قیامت بخاطر سعی و رفتار متضاد انها در دنیا
👌نکات:
1-مفهوم دو دسته شدن انسانها در قیامت بر اساس اعمالشان که در سوره های قبل نیز بیان شده بود،ادامه یافته است. این تقسیم در سوره عبس با عبارات وجوه یومئذ مسفره و وجوه یومئذ علیها غبره بیان شده بود.در سوره قیامت با وجوه یومئذ ناضره و وجوه یومئذ باسره بیان شده و در سوره غاشیه با وجوه یومئذ خاشعه و ناعمه توصیف شده است.
2-اولین توصیف از جزییات بهشت و جهنم و غذاهای انجا
3-کلمه راضیه در 4 مورد در قران بکاررفته که همگی در سوره های مراحل نخست هستند.
فهو فی عیشه راضیه در سوره های قارعه و حاقه،لسعیها راضیه در سوره غاشیه،و الی ربک راضیه مرضیه در سوره فجر
4-متفاوت و متضاد بودن رفتار انسانها در دنیا و سرنوشت اخروی انها در سوره لیل هم اشاره شده بود.ان سعیکم لشتی و در انتهای ان سوره نیز سرنوشت اخروی افراد اتقی با عبارت ولسوف یرضی توصیف شد.
عبارت سعی و مرتبط بودن سرنوشت اخروی انسانها با سعی دنیوی انها در سوره های نجم و نازعات نیز تکرار شده است
آیا به شتر نمی نگرند که چگونه آفریده شده؟ {17}
و به آسمان که چگونه برافراشته شده؟ {18}
و به کوه ها که چگونه برپا داشته شده؟ {19}
و به زمین که چگونه گسترده شده است؟ {20}
🔸عصاره فراز آیات 17-20:نکوهش از عدم توجه و تامل در پدیده های طبیعی افرینش که انسانها همیشه با آنها سروکار دارند.
در سوره های عبس و طارق نیز لزوم نظر کردن انسانها به پدیده های طبیعی و خلقت ذکر شده بود
فلینظر الانسان الی طعامه: عبس،فلینظر الانسان مم خلق: طارق
پس تذکّر ده که تو تنها تذکّردهنده ای. {21}
بر آنان تسلّطی نداری {22}}
مگر کسی که روی بگرداند و کفر ورزد ، {23}
که خدا او را به آن عذاب بزرگتر عذاب کند. {24}
در حقیقت ، بازگشت آنان به سوی ماست {25}
آن گاه حساب [ خواستن از ] آنان به عهده ماست. {26}
🔹عصاره فرازآیات 21-26: ای پیامبر تذکر بده. حساب و عذاب کافران با خداست.
👌نکات:
-اولین کاربرد کلمه عذاب در قران،به ترتیب نزول در سوره غاشیه است.بتدریج به مرحله انذار نزدیک میشویم.این عذاب،اخروی و مخصوص افراد روگرداننده و کافری است که عامدانه پیام رسول را انکار میکنند.
-این مرحله همچنان ،مرحله تذکر است(که در سوره اعلی و عبس نیزبیان شد)
-لفظ انما در آیه 21 که از ادات حصر است،وظیفه پیامبر در این مرحله را منحصر به تذکر ان هم به افراد پندپذیر می کند.و از رویارویی و جدال با افرادی که عامدانه تکذیب و روگردانی میکنند،برحذر داشته است.
-آیه 25 (بازگشت همه بسوی خدا در اخرت)مشابه سوره قیامت است که :الی ربک یومئذ المستقر،
✅درس سوره: ای پیامبر تذکر بده به سرنوشت متضاد انسانها در قیامت بخاطر رفتار دنیوی انها.حساب و عذاب روی گردانندگان از تذکرات تو نیز باخداست.
سید کاظم فرهنگ
http://yon.ir/Qp3943
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#پرسش و #پاسخ قرآنی
❓❓❓❓❓❓❓
سوال این است:👇👇
در قران كريم.چه فقهايي مجاز به فتوا و تقليد شدن هستند؟ در چه مسايلي بايد تقليد كرد؟
در رساله نوین ایت اله صادقی تهرانی،حتی تقلید و پیروی بدن دانستن دلایل حکم هم منع شده است.
مسأله ی 4- آياتى مانند: «لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكْ بِهِ عِلْمٌ» (سوره ى إسرإ، آيه ى 36) مسئوليت دانستن علمىِ صحيح و شايسته ى احكام اسلامى را برعهده ى همه ى مسلمانان مكلف نهاده، و آن ها را در پيروى از آن چه به آن علم و اطمينان ندارند بازداشته، و راه دنبال روى و تقليد كوركورانه و ناآگاهانه را به طور كلى به روى همگان بسته است،كه شخص مسلمان هر اندازه هم از مسائل اسلامى ناآگاه باشد پيرويش از آن چه مطرح است بايستى از روى آگاهى باشد و بس.
آرى قرآن راه هاى علمى را بروى كل مكلفان گشوده ولى گروهى به عنوان انسداد باب علم، راه علم را بروى خود و ديگران بسته اند، و به جاى آن راه ظن و گمان را گشوده اند!
و از طرفى هم «إنَّ شَرَّ الدَّوابِّ عِنْدَاللَّه الصُّممُّ البُكْمُ الَّذينَ لا يَعْقِلُونَ» (سوره ى انفال، آيه ى 22) «بدترين جنبدگان نزد خداى تعالى كر و لال هايى هستند كه نمى انديشند و عقل و هوش خود را به كار نمى گيرند».
اين دانستن يا به چهره ى خودكفا و مستقيم است كه احكام شرعيه را از كتاب و سنت استنباط كند، و به اصطلاح مجتهد است.
و يا خودش توانايى آن چنانى را ندارد، كه يا به علت عدم استعداد ذاتى و يا به علّتِ ضرورت شغلى براى معيشت زندگى، توان استنباط شايسته و بايسته را ندارد، و اين جا بايستى از شايستگان كمك بگيرد، كه در صورت امكان ميان نظراتشان احتياط كند،
مگر در صورتى كه احتياط خود برخلاف احتياط باشد و يا موجب عسر يا حرج گردد، كه اين «احتياط» زندگى را بر او سخت و تنگ يا ناشدنى سازد، و برحسب كريمه ى «يُريدُ اللَّه بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ» (سوره ى بقره، آيه ى 185): «خداى سبحان از شما آسانى خواسته و نه سختى» چنان احتياطى نه تنها واجب نيست، بلكه در صورت عسر و زيان يا تضاد حرام نيز مى باشد.
در غير اين صورت بايستى «تقليد» و به عبارتى ديگر از بهترين نظرات فقيهان قرآنى پيروى كند، و اين گونه تقليد كه خود اجتهادى است اجمالى نه تنها با عقل و شرع سازگار است، بلكه اساساً كارى است عقلى و شرعى كه «فاسألوا اهل الذكران كنُتُمْ لاتَعْلَمُونَ » (سوره ى نحل، آيه ى 43): هرگاه نمى توانى بدانى، از آن كه مى داند به شايستگى بپرس، كه در اين جا ترك تقليد بى عقلى است زيرا موجب ترك انجام تكليف الهى است، و مسلماً برعهده تمامى مكلفان است كه از هر راه درستى تكاليف خود را به خوبى بدانند و سپس به آن ها عمل نمايند.
مسأله ی 5- روى همين مبنا است كه امام باقر عليه السلام به مقلدان خود مى فرمود: هر گاه براى شما حديثى گفتم از من بپرسيد كه مستند قرآنيش چيست تا شما را به آن آگاه سازم.
اين شيوه و روش امام معصوم عليه السلام است براى مسلمانان، پس چه شايسته تر و بايسته تر است كه شرعمداران ما كه نائبان غيرمعصوم آن بزرگوارانند نيز با پيروانشان اين گونه رفتار كنند؛ و نه آن كه بگويند جاهل را با عالم بحثى نيست، و با ذكر ننمودن دليل مردم را به پيروى كوركورانه از خودشان وادارند
http://yon.ir/Qp8232
✨☘✨☘✨☘✨☘✨☘✨
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔 @quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
💠 چرا امام رضا مسئولیت #ولایت_عهدی را پذیرفت؟
زیرا جامعه اسلامی به علت وجود سیاستمداران و سوءاستفادهکنندگان نمیتواند حکومت اسلامی حقیقی و جدی آن را در اقامه حق تحمل کند. امام حسین (ع) میفرماید: «الناس عبید الدنیا و الدین لحق علی السنتهم یحوطونه مادرت معایشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون.» (مردم بندگان دنیا هستند و دین لقلقهٔ زبان آنان است، تا زمانی که معیشت آنان را تأمین کند، گرد آن جمعاند اما زمانی که آزمایش شوند، دینداران حقیقی اندکند. )
مردم درباره دین سخن زیاد میگویند، اما زمانی که مصالح و منافعشان با دین در تعارض باشد، دینداران اندکند. اینجا دین از غیر دین تشخیص داده میشود. امام میدانست این مردمی که از او تعریف و تمجید میکنند توان تحمل حکومت حق را ندارند، حتی مأمون نیز چنین تحملی ندارد.
#امام_موسی_صدر
کتاب «مسیره الامام السید موسی الصدر» جلد اول
https://telegram.me/quranpuyan