eitaa logo
پرفسور فرامرز رفیع پور
403 دنبال‌کننده
37 عکس
17 ویدیو
2 فایل
استاد و چهره ماندگار جامعه شناسی انتشار مطالب توسط ادمین https://eitaa.com/seiiedhasanmoosavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 بررسی تضادهای مربوط به حجاب در ایران از منظر علمی (بخش اول) 🔺 سوال: مگر بحثی هم باقی مانده؟ مگر بانوان مخالف حجاب و نارضایتی های اجتماعی چیزی جز نادرستی حجاب را نشان می دهد؟ پاسخ: از نظر علمی، در جوامع امروزی، نارضایتی اجتماعی از یک پدیده ربطی به درستی یا نادرستی آن پدیده ندارد. "▪️رضایت یا نارضایتی از یک پدیده، به معنی ارزیابی مثبت یا منفی از آن است. ▪️ارزیابی مثبت یا منفی و یا "خوب" و "بد" از یک پدیده، به ارزش های افراد بستگی دارد که آنها چه چیز را خوب یا بد بدانند... ▪️ ارزش های مردم و جامعه همیشه ثابت نیستند و می توان آنها را تغییر داد... ▪️ اگر بتوان در یک جامعه ارزش های مردم را تغییر داد، آنها آنچه را که قبلا "بد" می دانستند، بعد از مدتی "خوب" ارزیابی خواهند کرد و برعکس آنچه را که قبلا "خوب" می پنداشتند، "بد" ارزیابی خواهند نمود..." [پس نارضایتی از حجاب تابع نظام ارزشی است که قابل تغییر است و ربطی به درستی و نادرستی حجاب ندارد... پس باید این منازعات دقیق تر بررسی شود...] ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور، {دارای درجه لیسانس تا پروفسوری (habilitation) از دانشگاه هوهن هایم آلمان استاد (privatdoent) دانشگاه هوهن هایم آلمان، استاد مدعو دانشگاه ویسکانسین-مدیسون آمریکا، استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، چهره ماندگار، عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران و ...} ⬅️ منبع: دریغ است ایران که ویران شود (1393)، صفحه519
🔴 بررسی تضادهای مربوط به حجاب در ایران از منظر علمی (بخش دوم) 🔺 سوال: [در واکنش به سوال بخش قبلی:] عه! چه جالب! اعتراضات ربطی به صحیح یا غلط بودن حجاب ندارد!!! پس لابد به غلط بودن عقل آنهایی که اعتراض کردند ربط دارد!!! پاسخ: خیر؛ به آشفتگی نظام ارزشی ربط دارد. "مسئله اصلی" آشفتگی نظام ارزشی و نظام اجتماعی است. همانی که 25 سال پیش در کتاب "توسعه و تضاد" شرح داده شد و این تضادها در آن پیش بینی شد. "در پی اجرای سیاست توسعه، عوامل متعدد و مهمی بروز کردند که در زمینه های مختلف شرایط نارضایتی را فراهم آوردند... [در اجرای این سیاست] اجزای فریبنده خارجی را به اندام جامعه پیوند می زنند، تمامی اندام جامعه تغییر شکل می یابد و کارکرد آن کاملا مختل می گردد... [توجه داشته باشید که] هر گونه الگوی اداره اجتماعی بیرونی و رسمی [خوب باشد یا بد] تا موقعی که با نظام سنتی تطبیق داده و درونی نشود، نظام اجتماعی موجود را به هم می ریزد... تا آنجا که به نظام اجتماعی مربوط می شود، مهمترین متغیرهای تولیدکننده نارضایتی در بخش نظام اجتماعی عبارتند از: ▪️نابرابری ▪️تولید نیاز، همزمان با دشواری در ارضای نیاز و ▪️ تغییر ارزش ها [از جمله در مورد حجاب] در صورتیکه تغییر ارزش ها و بالاخص حرکت و سرعت روند آن، به طور حساب شده مورد هدف و در کنترل نباشد و به یک حرکت هنجاری مستقل و سرکش تبدیل شود، در آن صورت دیر یا زود کنترل جامعه از دست خارج خواهد شد و جامعه مانند یک اسب سرکش و عصیانگر برای خود عمل خواهد نمود... [در این صورت چه حجاب باشد چه نباشد نظام اجتماعی دچار تخریب شده] و تخریب نظام فرهنگی اجتماعی ایران قابل ترمیم نخواهد بود... به این علت است که کشورهای اروپایی با بروز و پیدایش کوچکترین حرکت کنترل نشده ی هنجاری، به سرعت جلوی آن را می گیرند..." ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور، {دارای درجه لیسانس تا پروفسوری (habilitation) از دانشگاه هوهن هایم آلمان استاد (privatdoent) دانشگاه هوهن هایم آلمان، استاد مدعو دانشگاه ویسکانسین-مدیسون آمریکا، استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، چهره ماندگار، عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران و...} ⬅️ منبع: دریغ است ایران که ویران شود (1393)، صفحه17 و 823 + توسعه و تضاد (1376)، 252 و 545
🔴 بررسی تضادهای مربوط به حجاب در ایران از منظر علمی (بخش سوم) 🔺 سوال: [در واکنش به سوال بخش قبلی:] خب حالا آشفتگی نظام ارزشی و این حرفا یعنی چه؟ یعنی همینطور بشینیم و فقط نگاه کنیم؟ پاسخ: خیر؛ یعنی مسئله را بشناسیم و واقعا به دنبال حل مسئله باشیم. "علت اصلی این تضادها... ندانستن روش و در راس همه نداشتن یک "مدل جامع عملیاتی همه جانبه" برای اداره کشور و به جای آن تمرکز روی سلیقه ها و باورهایی است که برای کشورداری مضر است... مسئولین محترم ما باید ▪️اساسا با ارکان نظام اجتماعی، کارکرد اجزای آن و تاثیر متقابل این اجزا بر روی یکدیگر آشنا شوند، ▪️متناسب با این کارکرد، ساختارهای مناسب را به وجود آورند و ▪️متناسب با انتظار کارکرد از هر بخش و نقش، افراد مناسب را در نقشهای مناسب بگمارند و ▪️با تعریف دقیق تکالیف و حقوق مناسب، ▪️تعریف و اجرای دقیق ابزار تشویق و توبیخ، ▪️با استفاده زیاد از روش های کنترل درونی و همجوری و حتی المقدور پرهیز از روش های بیرونی استبدادی، مگر در شرایطی با مشروعیت بالا (آغاز منحنی سرایت) ▪️با کنترل بسیار قوی جامعه را مدیریت نمایند..." ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور، {دارای درجه لیسانس تا پروفسوری (habilitation) از دانشگاه هوهن هایم آلمان استاد (privatdoent) دانشگاه هوهن هایم آلمان، استاد مدعو دانشگاه ویسکانسین-مدیسون آمریکا، استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، چهره ماندگار، عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران و...} ⬅️ منبع: دریغ است ایران که ویران شود (1393)، صفحه 24 و 604 https://eitaa.com/rafipoor
🔴 تضادها و عبرت ها تضادهای اخیر و فرصت تشخیص چرخ های غیرکارکردی (dysfunctional) در جامعه 🔺 بخش اول ➖ دانشگاه توسعه ای: موتور تغییر ارزش ها و کارخانه تولید افراد ناراضی 1⃣ فرایند تغییر ارزش ها در دانشگاه ها "پرورش ولع ارتقاء و تقویت موج مدرکجویی که به تغییر ارزش ها انجامیده است، باعث شده که محل ارضای آن، یعنی محل کسب مدرک: دانشگاه، نیز از اهمیت بیشتری برخوردار شود که خود نقش مستقلی در تغییر ارزش ها داشته و دارد... وقتی انسان ها در جایی جمع شوند، آن "جمع" دارای الزامات و قدرت های وادارکننده به همسویی و "همجوری" ای خواهد بود که گریز از آن بسیار به ندرت ممکن است. این یک نیروی عظیم نامرئی است که فشار فوق العاده قوی در درون تک تک افراد برای انطباق و همجوری (conformity) با جمع تولید می کند.. هنر مدیران یک جامعه در آن است که بتوانند گروه ها و "جمع"ها را طوری مدیریت و تربیت کنند که افراد درون این شبکه ها "کردار نیک" را بیاموزند و نه برعکس. اما متاسفانه ما هنوز از این ایده آل فاصله داریم و فرزندان ما با ورود به هر جمع، حتی در نهادهای رسمی، تابع فرهنگ غیر رسمی آن جمع می گردند و بدترین رفتارها را می آموزند... دانشگاه ها نیز این ماهیت جمع را در حد زیادی دارا می باشند و بسیار بیش از آن، خوابگاه ها این ماهیت جمع و قدرت تغییر درونی را دارند. زیرا در آنجا دانشجویان بدون هیچ کنترل موثر، تابع قواعد جمع هستند... این فرایند [تغییر ارزش] به تدریج روی می دهد: ابتدا فرد تابع ارزش های قبلی خود است، بعد به تدریج به هر میزان که با افراد شبکه ی جدید دوستی برقرار می کند، مایل است -برای کسب مقبولیت- رفتار خود را با آن ها تطبیق دهد. این انطباق، نامحسوس و تدریجی ادامه می یابد، تا به مرحله ای می رسد که انسان (عموما از طریق تذکر دیگران) متوجه می شود رفتارش تغییر کرده است... وقتی این فرایند در سطح کلان تر جامعه برای تعداد نسبتا زیادی از افراد روی می دهد، ▪️بطوریکه بتوان افراد را تقریبا به دو بخش تقسیم کرد: عده ای (شاید زیاد) پیرو ارزش های قدیم و عده ای (معمولا کمتر) پیرو ارزش های جدید ▪️اما این در حالی باشد که پتانسیل جذب گروه اول رو به کاهش و پتانسیل جذب گروه دوم رو به افزایش باشد و ▪️مرتبا از تعداد پیروان گروه اول کاسته و بر تعداد گروه دوم افزوده شود، در آنصورت "تضاد ارزشی" جامعه را فرا می گیرد..." ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور، {دارای درجه لیسانس تا پروفسوری (habilitation) از دانشگاه هوهن هایم آلمان استاد (privatdoent) دانشگاه هوهن هایم آلمان، استاد مدعو دانشگاه ویسکانسین-مدیسون آمریکا، استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، چهره ماندگار، عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران و...} ⬅️ منبع: دریغ است ایران که ویران شود (1393)، صفحه 530-533 https://eitaa.com/rafipoor
🔴 تضادها و عبرت ها تضادهای اخیر و فرصت تشخیص چرخ های غیرکارکردی (dysfunctional) در جامعه 🔺 بخش اول ➖ دانشگاه توسعه ای: موتور تغییر ارزش ها و کارخانه تولید افراد ناراضی 2⃣ نقش دانشگاه آزاد در فراگیرتر شدن تغییر ارزش ها "[استعمار]، بسیار زیرکانه از این هم فراتر رفته است. او به دست خودی فقط شرایطی را فراهم نیاورده است که جوانان روستایی و شهرستانی به دانشگاه های تهران و شهرهای بزرگ بیایند؛ او یک اقدام بسیار جالب تر کرده است. از آنجا که هنوز بسیاری از جوانان نمی توانند وارد دانشگاه های شهرهای بزرگ شوند تا ارزش هایشان تغییر کند، پس چه بهتر تا دانشگاه را به شهرستان ها برد؛ آنهم حتی به دوردست ترین: "دانشگاه آزاد اسلامی"!... هدف و استدلال اصلی مبنی بر گرفتن دانشجویان محلی و بومی از ابتدا توسط وزارت علوم طور دیگری ریل گذاری شده و گزینش دانشجویان با استدلال های دیگر، مرکزی بوده است. در نتیجه اکثریت پذیرفته شدگان در چنین دانشگاه های شهرستانی، دانشجویان غیر بومی بوده و هستند و دانشجویان بومی هیچ امتیازی نسبت به دیگران ندارند. مخصوصا در اطراف تهران، عموما همان دانشجویان تهرانی که اجازه ی ورود به دانشگاه های دولتی را نداشتند، وارد این واحدها می شوند... [پس] با کمی دقت مشخص می شود که اساسا هدف چیزهای دیگری است: از اولین کارها برای باز کردن راه و جا انداختن این دانشگاه آن بوده است که ▪️از افراد محلی صاحب وجهه، مومن و مقبول برای مسئولیت ریاست استفاده شده است و به بقیه افراد محلی صاحب نفوذ نیز ▪️یا حتی الامکان مسئولیت هایی، حتی در زمینه ی تدریس سپرده شود و ▪️یا با آزادی عملی که این دانشگاه دارد به منسوبین برخی از متنفذان امتیازاتی در جهت تسهیل ورود و تحصیل در مقاطع مختلف دهد این همان روش مشارکت دادن افراد ذینفوذ برای دستیابی به اهداف است که در کتاب "سرطان اجتماعی فساد" با یک نمونه تشریح شد. بدیهی است که با این سیاست متفکرانه و مبتنی بر تئوری، مسئولان محل از مدافعان دانشگاه می شوند و نه فقط اجازه ی ورود به آن می دهند، بلکه زمینها و امکانات فراوان نیز در اختیار آن می گذارند! و همین یکی از مهمترین اهداف است... خوب تا اینجا اهداف اقتصادی مطرح شد... [اما] در این زمینه ی تغییر ارزش ها، دانشگاه آزاد بالاخص نقش بسیار موثری داشته است: با این روش ایجاد واحدهای دانشگاهی در محیط سنتی و ورود دانشجویان شهرهای بزرگ مخصوصا تهرانی، طبعا به سرعت ارزش های این دانشجویان به بقیه ی جوان ها سرایت می کند..." ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور، {دارای درجه لیسانس تا پروفسوری (habilitation) از دانشگاه هوهن هایم آلمان استاد (privatdoent) دانشگاه هوهن هایم آلمان، استاد مدعو دانشگاه ویسکانسین-مدیسون آمریکا، استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، چهره ماندگار، عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران و...} ⬅️ منبع: دریغ است ایران که ویران شود (1393)، صفحه 535-537 https://eitaa.com/rafipoor
🔴 تضادها و عبرت ها تضادهای اخیر و فرصت تشخیص چرخ های غیرکارکردی (dysfunctional) در جامعه 🔺 بخش اول ➖ دانشگاه توسعه ای: موتور تغییر ارزش ها و کارخانه تولید افراد ناراضی 3⃣ شیوه تولید افراد ناراضی در دانشگاه های توسعه ای "توجه کنید: شما با این ریل هایی که کار گذاشته اید و امتیازات مادی و اجتماعی را به مدرک وابسته کرده اید (مانند قانون نظام هماهنگ پرداخت ها...) مردم را به سوی مدرک گرایی سوق داده اید. سپس با گسترش مدرک گاه ها و روش های سوبسید مدرک (از جمله سهمیه ای) شما به افراد ارزش مصنوعی غیرواقعی می دهید و آن ها را در واقع به افراد ناراضی تبدیل می کنید. زیرا هر کسی که به مدرک تحصیلی بالاتری دست می یابد، برای خود ارزش بیشتری قائل می شود. سپس آن ها عموما با کسب ارزش جدید، از جایگاه و نقشی که تاکنون داشته اند، ناراضی و به دنبال نقشی خواهند بود که ارزش بیشتری (درجات بالاتری) دارد، تا احترام بیشتری کسب نماید... بنابر این شما علاوه بر ایجاد نارضایتی، نقش ها را هم بهم می ریزید و به همراه آن انتظام اجتماعی را از بین می برید... [در نتیجه] بر اساس شرایط کنونی حداقل ابتدا دو اتفاق روی می دهد که البته پیامدهای آن زیاد است: اتفاق اول آن است که شما یک کارخانه تولید افراد ناراضی درست کرده اید که مرتبا افراد سالم را وارد آن می کنید و افرادی که از وضعیت کشور و وضعیت خود ناراضی، پرتوقع و نفی کننده ی حکومت و هویت و... می شوند بیرون می آیند. حتی آن کسانی که شما تصور می کنید از وابستگان و مدافعان و محافظان حکومت هستند نیز دچار همین فرایند می شوند. اینان که در شورشهای 18 تیر 1378 و خرداد و تیر 1388 فعال شدند و همچنین رهبران آنها از کجا آمدند؟ آنها محصولات همین کارخانه هایی هستند که مرتبا با دست خود، آنها را گسترش می دهیم... اتفاق دوم آن است که با ادامه روشهای کنونی اگر بنیانهای تفکر در ایران ریشه کن نشود، اقلا تخریب می شود و قدرت تفکر حکومت باز هم بیشتر تنزل می یابد..." ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور، {دارای درجه لیسانس تا پروفسوری (habilitation) از دانشگاه هوهن هایم آلمان استاد (privatdoent) دانشگاه هوهن هایم آلمان، استاد مدعو دانشگاه ویسکانسین-مدیسون آمریکا، استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، چهره ماندگار، عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران و...} ⬅️ منبع: دریغ است ایران که ویران شود (1393)، صفحه 529 و 181 https://eitaa.com/rafipoor
🔴 تضادها و عبرت ها تضادهای اخیر و فرصت تشخیص چرخ های غیرکارکردی (dysfunctional) در جامعه 🔺 بخش اول ➖ دانشگاه توسعه ای: موتور تغییر ارزش ها و کارخانه تولید افراد ناراضی 4⃣ راهکارهای پایه ای برای تبدیل دانشگاه توسعه ای به دانشگاه واقعی "▪️ابتدا باید به فکر تقویت و بالا بردن سطح تفکر دستگاه حکومتی بود و نه تضعیف آن و این نیز با گزینش بر اساس مدرک میسر نخواهد شد. ▪️سپس یک نظام آموزش و پرورش و یک نظام دانشگاهی مناسب سازماندهی نمود و ▪️برای آن مستعدترین و علاقمندترین افراد را ▪️توسط بهترین اساتید خداجوی، وطن دوست و مسئله پرداز ▪️در طول دوره ها با امتحانات بسیار سخت و ریزش زیاد گزینش کرد و ▪️در عین حال به فارغ التحصیلان امتیازات مادی یا اجتماعی زیاد نداد، تا هر کس به دنبال چنین امتیازاتی است به مسیر دیگر برود و حیطه علم برای علاقمندان خالص باقی بماند، نه جایی برای جاه طلبان و مقام جویان. برای نجات ایران لازم است -در کنار اقدامات دیگر- راه های ارتقای دیگر برای افراد (غیر از حیطه علم) ایجاد شود؛ مثلا: دادن مدرک عملی و مزد بالا به استادکاران و کسانی که کارهایی عملی برای حل مسائل مردم و کشور بلدند، یاد می دهند و یاد می گیرند. دانشگاه های متعدد جدید غیردولتی و دولتی می بایست به مراکز فنی و حرفه ای تبدیل و مدارک این مراکز باید از ارزش بیشتری برخوردار شوند. این کار دشواری نیست، اگر مسئولان کشور آن را بخواهند. به کسانی که خارج از حیطه علم فعال شوند، امکانات بیشتر (مثلا تراکتور، زمین کشاورزی، سهام کارخانجات و شبیه آن) داده شود، تا فقط کسانی که واقعا به علم علاقمندند و توانایی واقعی دارند، شغل استادی را بپذیرند و جوانان نیز بدانند آنهایی که به دنبال کسب پول و امتیازات دیگر هستند، باید مسیر دیگری را انتخاب کنند... آموزش در حوزه های علمیه نیز در همین راستا جای بررسی عمیق دارد... در کنار این مراکز آموزشی، فعالیت، کارآمدی و تاثیرگذاری سازمانهای دیگر نظیر رادیو تلویزیون و وزارت ارشاد نیز نیاز به بررسی و تجدید نظر اساسی دارند..." ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور، {دارای درجه لیسانس تا پروفسوری (habilitation) از دانشگاه هوهن هایم آلمان استاد (privatdoent) دانشگاه هوهن هایم آلمان، استاد مدعو دانشگاه ویسکانسین-مدیسون آمریکا، استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، چهره ماندگار، عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران و...} ⬅️ منبع: دریغ است ایران که ویران شود (1393)، صفحه 181 و 186 https://eitaa.com/rafipoor
🔴 تضادها و عبرت ها تضادهای اخیر و فرصت تشخیص چرخ های غیرکارکردی (dysfunctional) در جامعه 🔺 بخش دوم ➖ سرمایه دار توسعه ای: بی کارکرد و بی هویت
🔴 تضادها و عبرت ها تضادهای اخیر و فرصت تشخیص چرخ های غیرکارکردی (dysfunctional) در جامعه 🔺 بخش دوم ➖ سرمایه دار توسعه ای: بی کارکرد و بی هویت 1⃣ کارکردهایی که سرمایه دار دارد؛ اما نوع "غیرتوسعه ای"اش "ابتدا باید گفت که هیچ جامعه ای بدون ثروتمند نیست... تفاوت توانمندی انسان ها و تفاوت دشواری و آسانی نقش ها (--> ارزش نقش ها) در فرایندهای تقسیم کار و همچنین تفاوت در ایفای یک نقش ثابت توسط انسان های متفاوت، روشن می سازد که دادن حقوق و امتیازات یکسان به همه ی انسان ها با وصف تفاوت ارزش نقش ها و ایفای متفاوت هر نقش، بهترین کارکرد جامعه را به همراه نخواهد داشت. در چنین صورتی انگیزه های تلاش برای پیشرفت از بین می رود... بنابراین تفاوت مزد و امتیازات نسبت به ارزش نقش و توانمندی ایفای هر نقش لازم است. به همین علت در هر جامعه ای وجود سرمایه داران برای ایفای چندین نقش حیاتی است: 1_ راه انداختن چرخ های تولید کالاهای مورد نیاز مردم و 2_ همزمان تولید اشتغال و از آن طریق درآمد برای مردم (برای ارضای نیازهایشان). 3_ رشد اقتصادی حاصل از این طریق و افزایش درآمد کشور. 4_ افزایش تلاش در نوآوری و بدان منظور! --> پیشرفت علم و نهایتا 5_ پیشرفت کشور در همه ی زمینه های دیگر از هنر و ورزش گرفته تا نیروی نظامی و... در پی ایفای این نقش های اساسی، هم سرمایه داران خود منتفع می شوند و هم جامعه؛ یعنی یک بهره گیری دوطرفه و متقابل... خوب، این یک طرف قضیه بود. در آن طرف قضیه، دو مسئله وجود دارد: 1_ آیا در ایران، سرمایه داران به دنبال ایفای آن پنج نقش اساسی هستند که هم خود بهره مند شوند و هم جامعه؟ یا آنکه آن ها به طور یکطرفه فقط به فکر تکاثر ثروت و انتقال آن به کشورهای دیگرند و ذره ای به وضعیت کشور و مردم نمی اندیشند؟... 2_ ...افراط در فاصله زیاد بین فقیران و ثروتمندان و شرایطی که در آن، درصد زیادی از مردم در فقر به سر می برند و همزمان عده ای غرق عیش و عشرت، نعمت و ثروت و نمایش آن به فقرا باشند، در بهترین حالت، هم به کارکرد جامعه که هدف اصلی است، بیشترین لطمه را می زند و هم برای ثروتمندان بسیار خطرناک است... " ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور، {دارای درجه لیسانس تا پروفسوری (habilitation) از دانشگاه هوهن هایم آلمان استاد (privatdoent) دانشگاه هوهن هایم آلمان، استاد مدعو دانشگاه ویسکانسین-مدیسون آمریکا، استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، چهره ماندگار، عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران و...} ⬅️ منبع: دریغ است ایران که ویران شود (1393)، صفحه 510-512 https://eitaa.com/rafipoor
🔴 تضادها و عبرت ها تضادهای اخیر و فرصت تشخیص چرخ های غیرکارکردی (dysfunctional) در جامعه 🔺 بخش دوم ➖ سرمایه دار توسعه ای: بی کارکرد و بی هویت 2⃣ اقتصاد رنتخوار و سرمایه داران توسعه ای اش: عامل مهم تاثیرگذار در مسائل نظام اقتصادی و اجتماعی ایران "مهمترین عامل تاثیرگذار بر اقتصاد ایران، عنصر فرهنگی فئودال است که در اقتصاد خود را در وجوه مختلف نشان می دهد. از مهمترین خصوصیات آن، اقتصاد رنتخوار، مصرفی و وابسته است. برای درک مسئله لازم است که نظام اقتصادی از قرن 19 در نظر گرفته شود که در آن کشاورزی مهمترین بخش اقتصاد و تولید بود. در آن زمان، به طور کلی بیشتر اربابان در دهات به سر می بردند و بر مراحل تولید و فراهم آوردن شرایط بهتر آن (تهیه عوامل و ابزار) تا فروش کم و بیش نظارت داشتند. با آغاز فرایند تجدد و شهری شدن، نوع زندگی شهری از زندگی روستایی فاصله گرفت. اربابان به تدریج به شهر آمدند و رابطه شان با فرایند تولید قطع شد... این اربابان شهری شده، مخصوصا نسل بعدی آن ها آرزوها و ارزش های دیگری در سر داشتند که مقیاسهای اصلی آن (به واسطه روشنفکران از غرب برگشته) از کشورهای غربی برمی خاست. لذا هدف دستیابی به یک زندگی ("از نظر ظاهری") مشابه زندگانی غرب، در شهرهای بزرگ و یا حتی در غرب بوده و هست... دغدغه اینان نه تولید است، نه رسیدگی به عوامل تولید؛ چه رسد به رعیت فقیر یا وطن عزیز. تفاوت چنین افراد ثروتمند با ثروتمندان اروپایی در آن است که ثروتمندان اروپایی عموما از طریق تولید به ثروت رسیده اند و لذا عوامل تولید (زمین، سرمایه، نیروی کار و دانش) و بسترها و زمینه هایی که این عوامل را می سازند، برای آنها مهم و فراهم است، در غیر اینصورت آنها ثروتشان را از دست خواهند داد. به علاوه تمام ارکان کشورشان نیز بر این اساس سازماندهی شده است که تولید آنها به نفع کشورشان باشد؛ هم از نظر کالای تولید شده و هم از نظر فرایند تولید (اشتغال...) و هم از نظر بسترها و شرایط. بنابراین ثروتمندان علاقمندند که در کشورشان همه شرایط (سیاسی،فرهنگی، اجتماعی، آموزش نیرو، پژوهش و اکتشاف علمی،...) بسترهای بهتری برای تولید آنها فراهم آورند. لذا طالب و مطلوب به دنبال شرایط مناسب برای دستیابی به هدف مشترک هستند که مهمترین علت این اشتراک نظر "هویت ملی" است... [اما اقتصاد رنتخوار] در طول دو قرن [در ایران] تثبیت شد و نظام اقتصادی ایران به یک نظام اقتصادی واردکننده و واسطه ای با ماهیت رنتخواری تبدیل شد..." ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور، {دارای درجه لیسانس تا پروفسوری (habilitation) از دانشگاه هوهن هایم آلمان استاد (privatdoent) دانشگاه هوهن هایم آلمان، استاد مدعو دانشگاه ویسکانسین-مدیسون آمریکا، استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، چهره ماندگار، عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران و...} ⬅️ منبع: دریغ است ایران که ویران شود (1393)، صفحه 836-838 https://eitaa.com/rafipoor
🔴 تضادها و عبرت ها تضادهای اخیر و فرصت تشخیص چرخ های غیرکارکردی (dysfunctional) در جامعه 🔺 بخش دوم ➖ سرمایه دار توسعه ای: بی کارکرد و بی هویت 3⃣ راهکارهای اساسی نجات از اقتصاد رنتخوار و سرمایه داران توسعه ای "ما باید "کننده ها" و صنعتکاران حرفه ای که ▪️خود از پایین رشد کرده اند و به مرحله توانمندی تولید رسیده اند و ▪️از نظر سنی و جسمی توانمند و فعال و ▪️از نظر تقوا و وطن دوستی و ▪️برخورد با نسل جوان مناسب هستند را شناسایی کنیم، با انواع امکانات در دو جهت تولید و آموزش فنی تقویت کنیم. اما شرطش آن است که اینان "کننده" باشند و کار عملی "توخونشان" باشد، به آن عشق بورزند، به همه مراحل کار تسلط داشته باشند، زبان و نیاز کارگر را بفهمند و مدیران خوبی باشند... در کنار تقویت فرایند تولید در کارگاه هایی با صاحبان باتجربه، استادکار و کننده باید همزمان از تجربه استادکاران برای آموزش فرزندانمان در مدارس فنی و حرفه ای استفاده کرد. بدین منظورلازم است: ▪️ریلهای تشویق های اجتماعی از مسیر تشویق مدارک نظری (مانند.. قانون نظام هماهنگ پرداخت ها) و ارزش نهادن بر آموزش های حفظی و نظری ▪️به سوی تشویق کارها و توانمندی های عملی در مراکز فنی حرفه ای قابل قبول در سطح بین المللی (مانند مرکز آموزش فنی حرفه ای کرج) تغییر داده شود. موفقیت در این هدف ایجاب می کند که: ▪️با پرداخت دستمزد پرجاذبه به استادکاران و ▪️حتی در صورت لزوم پرداخت یارانه یا وام به دانش آموزان مدارس فنی حرفه ای آنها را به گسترش دانش حرفه ای عملی تشویق کرد. همچنین برای گسترش این دانش عملی در سطح وسیع تر، بسیار مناسب خواهد بود اگر در سربازخانه ها از استادکاران عملی برای آموزش جوانان استفاده شود. از این طریق و با اقدامات مشابه باید بسته (package) های عملیاتی همه جانبه ( حذف کنکور، حذف نظام هماهنگ پرداختها، تبلیغات گسترده در جهت تغییر ارزش ها، فتواهای مراجع و...) می توان هم به حل مسئله تولید و هم به حل مسئله بیکاری کمک کرد... " ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور، {دارای درجه لیسانس تا پروفسوری (habilitation) از دانشگاه هوهن هایم آلمان استاد (privatdoent) دانشگاه هوهن هایم آلمان، استاد مدعو دانشگاه ویسکانسین-مدیسون آمریکا، استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، چهره ماندگار، عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران و...} ⬅️ منبع: دریغ است ایران که ویران شود (1393)، صفحه 798-800 https://eitaa.com/rafipoor