eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
812 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅🔅🔅 📌نگاشت10:روایات در باره مفاهیم سوره ناس در المیزان ✅ (رواياتى درباره شأن نزول، مراد از (وسواس) و وساوس و تسويلات آن) ▪ در مجمع البيان است كه ابو خديجه از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: جبرئيل نزد رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) آمد در حالى كه آن جناب بيمار بود، پس آن جناب را با دو سوره (قل اعوذ) و سوره (قل هو الله احد) افسون نموده، سپس گفت : (بسم الله ارقيك و الله يشفيك من كل داء يوذيك خذها فلتهنيك - من تو را به نام خدا افسون مى كنم، و خدا تو را از هر دردى كه آزارت دهد شفا مى دهد، بگير اين را كه گوارايت باد) پس رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) گفت : (بسم الله الرحمن الرحيم قل اعوذ برب الناس.... ▪ و باز در مجمع البيان است كه از انس بن مالك روايت شده كه گفت : رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: شيطان پوزه خود را بر قلب هر انسانى خواهد گذاشت، اگر انسان به ياد خدا بيفتد، او مى گريزد و دور مى شود، و اما اگر خدا را از ياد ببرد، دلش ‍ را مى خورد، اين است معناى وسواس خناس. ▪ و در همان كتاب آمده كه عياشى به سند خود از ابان بن تغلب، از جعفر بن محمد (عليهماالسلم) روايت كرده كه فرمود: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرموده : هيچ مومنى نيست مگر آنكه براى قلبش در سينه اش دو گوش هست، از يك گوش فرشته بر او مى خواند و مى دمد، و از گوش ديگرش وسواس خناس بر او مى خواند، خداى تعالى به وسيله فرشته او را تأييد مى كند، و اين همان است كه فرموده : (و ايدهم بروح منه - ايشان را به روحى از ناحيه خود تأييد مى كند). ▪ و در امالى صدوق به سند خود از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: وقتى آيه (و الذين اذا فعلوا فاحشه او ظلموا انفسهم ذكروا الله فاستغفروا لذنوبهم )، نازل شد ابليس به بالاى كوهى در مكه رفت كه آن را كوه ثوير مى نامند. و به بلندترين آوازش ‍ عفريت هاى خود را صدا زد، همه نزدش جمع شدند، پرسيدند اى بزرگ ما مگر چه شده كه ما را نزد خود خواندى ؟ گفت : اين آيه نازل شده، كداميك از شما است كه اثر آن را خنثى سازد، عفريتى از شيطانها برخاست و گفت : من از اين راه آن را خنثى مى كنم. شيطان گفت : نه، اين كار از تو بر نمى آيد. عفريتى ديگر برخاست و مثل همان سخن را گفت، و مثل آن پاسخ را شنيد. ▪ وسواس خناس گفت : اين كار را به من واگذار، پرسيد از چه راهى آن را خنثى خواهى كرد؟ گفت : به آنان وعده مى دهم، آرزومندشان مى كنم تا مرتكب خطا و گناه شوند، وقتى در گناه واقع شدند، استغفار را از يادشان مى برم. شيطان گفت : آرى تو، به درد اين كار مى خورى، و او را موكل بر اين ماموريت كرد، تا روز قيامت. 🔅🔅🔅 ↙ به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
برشی از (34) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات 9 ـ احكام فقهي نام خدا ▪ قداست و بركت نام خدا منشاي اعتبار احكامي فقهي براي اسماي لفظي خداي سبحان شده است. برخي از اين احكام عبارت است از: ✅ الف: حرمت تنجيس و آلوده كردن آن. ✅ ب: وجوب تطهير آن، در صورت آلوده شدن. ✅ ج: حرمت هتك آن، به هر نحو. ✅ د: حرمت مسّ آن بدون طهارت. ✅ ه: ممنوع بودن جدال با آن (سوگند به صورت «لا والله» و«بَلي والله») در اِحرام عمره و حجّ. ✅ و: لزوم ذكر و تسبيح آن در ركوع و سجود نماز. ✅ ز: اشتراط ذبح و تذكيه‌ي حيوان به آن. ✅ ح: مشروط بودن حليّت صيد به ذكر آن. ✅ ط: احكام سوگند. ✅ ي: استحباب شروع كار با ذكر آن. 🔹 برخي از اين احكام از سنّت معصومان (عليهم السلام) و برخي از قرآن كريم استفاده مي شود؛ مثلاً قرآن كريم هم ذكر نام خدا به هنگام ذبح حيوان را توصيه مي كند: (فاذكروا اسم الله عليها)[ سوره‌ي حج، آيه‌ي 36.] 🔹 و هم از خوردن گوشت حيواني كه بدون ذكر نام خدا صيد يا ذَبح يا نَحْر شده است، منع مي كند: (ولا تأكلوا ممّا لم يذكر اسم الله عليه)[ سوره‌ي انعام، آيه‌ي 121.]. اثر اسماي لفظي خداي سبحان به پايه اي است كه حيوان پاك و حلال، اگر بدون ذكر نام او كشته شود، مردار، حرام و آلوده مي شود. پس نام خدا با نامهاي ديگر يكسان نيست تا ذكر و عدم ذكرش تفاوتي نداشته باشد و يا تنها نيّت و خطور ذهني آنها كافي و كارساز باشد. ⏪ تذكّر: برخي براي فرق بين يَمين كه فقط به «الله» حاصل مي شود و بين تيمّن كه به «اسم الله» تحقّق مي يابد، نكته‌ي تبرك به نام خدا را ذكر كرده اند؛ يعني سوگند بر اساس حكم فقه، به «الله» حاصل مي شود، نه به «اسم الله»، ليكن تبرّك به «اسم الله» حاصل مي شود، چه رسد به ذات «الله»[ منهج الصادقين، ج1، ص95]. 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
آیت الله 🔅🔅🔅 📌 عوامل بیماری (بخش اول) 🍂 عوامل مادی: 🌱رسول خدا (ص) می فرماید: ای علی! نُه چیز مایه فراموشی است : خوردن سیب ترش، گشنیز، پنیر، نیم خورده موش، خواندن نوشته قبرها، راه رفتن میان دو زن، زنده انداختن جانور از بدن، حجامت در فرورفتگی پشت گردن و ادرار کردن در آب راکد 🌱همچنین می فرماید: پنچ چیز پیسی آورد: استعمال نوره در روز جمعه و چهارشنبه، وضو و غسل با آبی که با تابش (مستقیم) خورشید گرم شده باشد، خوردن در حال جنابت، آمیزش با همسر در دوران حیض و غذا خوردن پس از سیری 🌱رسول خدا (ص) می فرماید: آب را هنگام نوشیدن بمکید (جرعه جرعه بنوشید) و یکباره سر نکشید، چرا که مایه ناراحتی کبد می شود. 🌱رسول خدا (ص) می فرماید : از نشستن زیر آفتاب بپرهیزید، زیرا لباس را فرسوده و بدن را بدبو و بیماری پنهان را آشکار می کند. 🌱نکته: این حدیث می تواند مربوط به شرایط خاص یا شخص خاص و یا زمان و مکان خاص باشد که در این حالت ها تابش آفتاب سبب آسیب های یاد شده و یا گرمازدگی می شود، ولی اگر اوضاع زمانی و مکانی و مانند آن به گونه ای باشد که تابش نور آفتاب مایه زدودن جانوران ذره بینی (میکروب¬ ها) از بدن یا لباس می شود، در این صورت نور آفتاب سودمند است؛ چنان که علم پزشکی به این نکته توجه می دهد. 🌿🌿🌿 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
📌 دنیایی فرا روی دین ️از وجود مبارك امام مجتبی (سلام الله علیه) سؤال كردند كه چطور [در زمان] پدر بزرگوارتان در جریان جنگ صفین که شما هم آنجا حضور داشتید كاملاً می‌ جنگیدید، ولی الآن با معاویه صلح كردید؟ قبلاً صلح نمی‌ كردید و الآن صلح كردید؟ فرمود ما كه فرق نكردیم شماها عوض شدید، ما كه امام معصومیم فرق نكردیم، شماها عوض شدید: «وَ كُنْتُمْ فِی مُنْتَدَبِكُمْ إِلَى صِفِّینَ وَ دِینُكُمْ أَمَامَ‏ دُنْیاكُمْ‏ وَ قَدْ أَصْبَحْتُمُ الْیوْمَ وَ دُنْیاكُمْ أَمَامَ دِینِكُمْ»؛[1] فرمود در زمان جنگ صفین كه ما می ‌جنگیدیم به رهبری دین حركت می‌ كردید و پیشاپیش كارهایتان دین بود بعد خواسته ‌هایتان در كنار دین تأمین می ‌شد، اما الآن دین را گذاشتید كنار ﴿نَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ﴾[2] شد. پیشاپیش برنامه ‌هایتان خواسته ‌های دنیایی ‌شماست و دین را گذاشتید كنار؛ خب اگر یك ملتی این ‌‌چنین باشد، رهبرش امام زمان هم باشد بالأخره ناچار است كه تسلیم بشود. در زمان وجود مبارك امام مجتبی امام زمان همان وجود مبارك امام مجتبی بود، امام آن زمان آن حضرت بود؛ در زمان سید الشهداء(سلام الله علیه) امام زمان سید الشهداء بود؛ در زمان امام سجاد امام زمان امام سجاد بود تا برسد به الآن كه امام زمان ما وجود مبارك ولی عصر (ارواحنا فداه) است. ️مادامی كه مردم برای دین حرمت قائل ‌اند و دین می‌گوید از سرزمین اسلامی ‌ات باید حمایت بكنی انسان تا آخرین لحظه می ‌ایستد، اما اگر دنیا‌زده باشد خب معامله می‌ كند. در همان سورهٴ مباركهٴ «بقره» فرمود دفاع از سرزمین اسلامی جزء جهاد معقول و مقبول خداست ﴿وَ مَا لَنَا ألاّ نُقَاتِلَ فی سَبیلِ اللّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیارِنَا وَ أبْنَائِنَا﴾؛[3] اینها می‌گویند ما چگونه در راه خدا نجنگیم در حالی كه ما از سرزمینمان دور شدیم، الآن مبارزه مردم فلسطین جهاد «فی سبیل الله» است، چرا؟ چون «أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أبنائِهِمْ». فرمود: ﴿وَ مَا لَنَا ألاّ نُقَاتِلَ فی سَبیلِ اللّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیارِنَا وَ أبْنَائِنَا﴾، انبیای آن عصر هم همین را تأیید كردند. ️وجود مبارك امام مجتبی فرمود داشتن یك رهبر ولو معصوم هم باشد نیمی از قضیه است، نیمی دیگر به حضور ایمان مردم وابسته است، اگر خدای ناكرده مردم دنیای می ‌اندیشند برابر ﴿قَدْ أفْلَحَ الْیوْمَ مَنِ اسْتَعْلَی﴾[4] فكر می ‌كنند، اگر اخروی بیندیشند برابر ﴿قَدْ أفْلَحَ مَنْ تَزَكّی﴾[5] فكر می‌ كنند، ﴿قَدْ أفْلَحَ مَنْ زَكّاهَا﴾[6] فكر می ‌كنند، این مربوط به این است كه اینها خودشان را بشناسند، آینده خودشان را بشناسند، ابدیت خودشان را بشناسند، بدانند برای چه كسی دارند كار می ‌كنند و كجا دارند می‌ روند. ☁📼 سخنرانی در جمع طلاب و دانشجویان تاریخ: 1382/01/19 📝 پی نوشت ها: [1]. تحف العقول، ص234. [2]. سوره آل عمران، آیه187. [3]. سوره بقره، آیه246. [4]. سوره طه، آیه64. [5]. سوره أعلی، آیه14. [6]. سوره شمس، آیه9. 🌿🌿🌿 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
نام کتاب: « » مؤلف: « » 🔅🔅🔅 🔹 پيامبر مكرم اسلام (ص) نقطه عطفي است كه آغاز خلقت را به انجام آفرينش متصل مي‌كند. نام زيبا و ديباي او دل‌ها را تسخير و جان‌ها را تطهير مي‌كند. جايگاه ممتاز «حبيب الله» نسبت به ساير انبيا (عليهم‌السلام) جدا بوده، بلكه همگان در سايه قرب او به قرب حق مقرب‌اند. 🔹 بايد دانست كه تمام خيرات و بركات عالم هستي طفيل وجود اوست؛ هيچ خير و كمالي، به هيچ موجودي نمي‌رسد مگر در پرتو آن شمس فروزنده و آن ماه تابنده. 🔹 «پيامبر رحمت» خلاصه‌اي از مجموعهٴ مباحث گفتاري و نوشتاري از آثار حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي است كه پيرامون شخصيت پيامبر اكرم (ص) در سه بخش و نُه فصل به مباحثي همچون: ويژگي‌هاي مشترك پيامبران (عليهم‌السلام)، عصمت، پيامبر افضل، منزلت رسول اعظم (ص)، اعجاز پيامبر (ص)، سيرهٴ توحيدي پيامبر، سيره پيامبر در ياد معاد، سيره احتجاجي رسول اعظم (ص) و... مي‌پردازد. @rahighemakhtoom
نام کتاب: « » مؤلف: « » 🔅🔅🔅 ▪ پیامبر رحمت» خلاصه ای از مباحث گفتاری و نوشتاری است که از آثار آیت الله جوادی آملی در سال پیامبر اعظم جمع آوری گردیده است که طی سه بخش و فصول متعدد، به مباحثی چون ضرورت نبوتع، سیره و صفات مشترک پیامبران، عصمت، پیامبر افضل، منزلت پیامبر اعظم، اعجاز پیامبر، سیره پیامبر و … می پردازد. ▪ توضیح کاملتر اینکه: این کتاب خلاصه ای از مجموعه مباحث گفتاری و نوشتاری حضرت استاد آیت الله عبدالله جوادی آملی است در پیرامون شخصیت گرانقدر نبی اکرم و سیره آن حضرت. نام کتاب برگرفته از آیه «و ما ارسلناک ان رحمه للعالمین؛ و ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستاده ایم» (انبیاء/ 107) و پیامبر رحمت است. این کتاب طی سه بخش و فصول متعدد به مسئله ضرورت نبوت و پیامبر فاضل و سیره پیامبر اکرم (ص) پرداخته است. ▪ ساختاربندی کتاب: این کتاب از سه بخش و فصول متعدد به شرح زیر تشکیل شده: 1- بخش اول: ویژگی های مشترک پیامبران فصل اول: پیامبران اصول ثابت هستی فصل دوم: سیره و صفات مشترک پیامبران (شامل 15 اصل) فصل سوم: عصمت 2- بخش دوم: پیامبر افضل فصل اول: پیامبر افضل فصل دوم: منزلت رسول اعظم (ص) فصل سوم: اعجاز پیامبر 3- بخش سوم: سیره پیامبر فصل اول: سیره توحیدی پیامبر فصل دوم: سیره پیامبر در یاد معاد فصل سوم: سیره احتجاجی رسول اعظم (ص) @rahighemakhtoom
📌 شهرداری و الزامات ▪ نیت خیر و عمل خیر حتماً به ثمر می رسد لکن برای اینکه ایران الگوی فرهنگی و اسلامی، دیگر کشورهای جهان شود یک همت بلند لازم است. ▪ در دعاهای ماه مبارک رمضان می خوانیم خدایا! این توفیق را به ما بده که دینت به دست ما حفظ شود؛ «واجعلنی ممّن تنتصر به لدینک ولا تستبدل بی غیری»؛ در اینکه خداوند دینش را حفظ می کند شکی نیست، اما ما از او می خواهیم آن توفیق را به ما بدهد که دین به دست ما حفظ شود! آنچه امروز کم داریم این باور است. اگر کسی چنین روحیه ای پیدا کرد دیگر به فکر «من» و «ما» نخواهد بود، آنگاه شهر خود به خود شهر فرهنگی خواهد شد. ▪ وجود بافت های فرسوده در قم و طرح های نیمه تمام چند ساله از مشکلات مهم قم است. برای اینکه بتوان قم را به پایتخت فرهنگی جهان اسلام تبدیل کرد باید این طرح ها به بخش خصوصی یا دولتی واگذار شود تا هر چه سریع تر به اتمام برسد. ▪ اگر طرح های نیمه کاره و رها شده با شرایط مناسب به بخش خصوصی واگذار شود قطعا در سریع ترین زمان به اتمام خواهند رسید. بافت های فرسوده نیز می تواند با کمک بخش خصوصی احیاء شود که در این مسیر باید برای بخش خصوصی زمینه همکاری فراهم شود. ▪ شهرداری باید جامع فکر کند و قبل از آغاز یک پروژه به اتمام آن بیندیشد در واقع قبل از ورود به یک پروژه باید به فکر این باشد که آیا توان و امکان اتمام این پروژه را دارد یا خیر؟! ▪ به جای اینکه سرمایه های کشور به سمت تولید و رونق کارخانه ها و رفع بیکاری سوق داده شود، صرف ساختن ساختمانهای بلندی شده است که اغلب آنها خالی از سکنه هستند و در واقع سرمایه کشور در سنگ و گل به خواب رفته است در حالی که ما همه امکانات را در اختیار داریم و تنها باید سرمایه های کشور را به مسیر صحیح که همان تولید و اشتغال است رهنمون ساخت. ▪ شهرداری می تواند موجب عظمت شهر و ارتقاء سطح معنویت شهر بشود و ضروری است با تلاش گسترده این مهم اتفاق بیفتد .باید تلاش کنید شهری بسازید که دیگر شهرهای کشور نیز به قم اقتدا کنند که امیدواریم در این مسیر خداوند به شما توفیق هر چه بیشتر اعطا کند. 🔸 دیدار شهردار قم 🌿🌿🌿 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
📌 هنر دینی 🔹 هنر دینی آن است كه یك معقول الهی را انسان در حوزه خیال بازسازی كند و به مرحله حس به طوری ارائه كند كه خروجی آن یك جمال محسوس باشد؛ این اضلاع سه‌ گانه جوهر هنر دینی را تشكیل می‌ دهند. اگر مطلبی معقول و الهی و دینی نباشد، فقط از خیال به حس می ‌آید و مخاطب را از حس به خیال می ‌برد ـ این دور بین حس و خیال ـ این اگر سرگرمی باشد مباح است، اگر محذورات دیگر داشته باشد كه مشكل خاص خودش را دارد و همین است كه از او به بازی یاد می ‌كنند؛ [مثلاً] فلان كس بازیگر است، اگر از خیال به حس بیاید و از حس مخاطب را به خیال ببرد این می‌ شود بازی، اگر پیامد بد نداشته باشد كه می‌ شود مباح و اگر پیامد بد داشته باشد كه مثلاً می ‌شود ممنوع، پس اگر چیزی جوهر عقلی نداشته باشد دینی نیست. 🔹 اگر چیزی در حوزه مسلمان ها رواج داشت یا حاكمان و شاهان اسلامی یا مسئولان اسلامی از او حمایت كردند، صرف اینكه حكومت اسلامی یا جامعه اسلامی یا توده مردم از او حمایت كردند او را دینی نمی ‌كند، دینی بودن هنر به همین اضلاع سه‌ گانه خود اوست، به سرزمین و زمان و مانند اینها بر نمی‌ گردد، مثلاً چون مسلمین این كار را دارند اسلامی بشود. 📚 فلسفه هنر ـ جلسه 11 تاریخ: 1391/03/18 🌿🌿🌿 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌سپاسگزاری عن ابی هُرَیرة قال: قال رسولُ الله «صل الله علیه وآله»: لایَشکُرُ الله مَن لایَشکُرُ النّاس. 📚 امالی شیخ طوسی، صفحه383 ☘️☘️☘️ ◽️در جامعه، ما افراد جامعه، به یکدیگر کمک می کنیم ، خدمت می کنیم ، انواع و اقسام خدمات. یکی از کارهای لازم این است که بخاطر خدمات از یکدیگر سپاسگزاری کنیم. 🔹بعضی از خدمات خاص است، مثل اینکه جنابعالی به دوستتان یک چیزی را هدیه میدهید، یک کمکی می کنید ، یک حرفی به نفعش میزنید. 🔹و بعضی خدمات، عام است؛ فرض بفرمایید رفتگر شهرداری، دارد خدمت میکند، این خدمت را باید شکرگزاری کرد. مأمورین گوناگون دستگاه های خدمتگزار دولتی. البته بعضیها در دستگاههای دولتی هستند کار نمیکنند، خدمت نمی کنند! گاهی خلاف خدمت هم انجام میدهند. بله، استثناء هست، لکن در مجموعِ دستگاههای یک نظامِ حکومتی، افراد دارند خدمت میکنند و به یکدیگر کمک میکنند. باید از یکدیگر تشکر کنند، باید نسبت به هم سپاسگزار باشند. فرض بفرمایید نیروی انتظامی در ایامی یا ساعاتی که ما مشغول استراحتیم، یا مسافرتیم یا مشغول درس خواندنیم، مشغول کارکردنیم، او خدمت میکند. در شب تاریک، در ایام عید، در حوادث گوناگون خدمت میکند، باید از او شکرگزاری کرد. این، یکی از آداب مسلّم اسلامی است. و این ادب را شارع مقدس و اولیای دین و معلّمین اخلاق و حکمت، که یُعلّمه الکتابَ و الحکمة، در حدّی این خدمت را بالا بردند و اهمیت دادند که آنرا در ردیف سپاسگزاری از خدا قرار دادند! ◽️من از این جهت این روایت را خواندم. راوی اش هر کسی هست، بالاخره حرف، حرفِ درستی است و علی الظاهر هم این فرمایش از پیغمبر اکرم « صل لله علیه و آله » صادر شده است. اگر شکر مردم را نکردید، از مردم بخاطر محبتهایشان، بخاطر خدماتشان به شما سپاسگزاری نکردید، خدا را شکرگزاری نکرده اید! ساز و کار طبیعی اش هم این است که: چون بالاخره آن کسی که به شما خدمتی کرد، محبتی کرد، او با ارادۀ الهی کار میکند. هیچ چیزی در عالَم وجود، هیچ حادثه ای بدون ارادۀ الهی انجام نمی گیرد، ارادۀ الهی است که دارد این کار را انجام میدهد. پس وقتی شما از او سپاسگزاری کردید، در حقیقت از ارادۀ الهی سپاسگزاری کردید. ☘️☘️☘️ 💻برای ترویج ؛تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ▪ «كِتَابُ اللَّهِ‏ عَلَى‏ أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ: عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ؛ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاءِ» 🔸 بیانی دیگر؛ ظاهر عبارات (دلالت هاى مطابقه الفاظ) براى همگان است؛ 🔸 اشارات (دلالت هاى التزامى، بويژه دلالت هاى التزامى غير بيّن) براى خواصّ است كه عمق نگرند؛ 🔸 لطايف (نكات ظريف و رموز دقيق) براى كسانى است كه به درگاه حق نزديک شده و به مقام ولايت نايل گرديده ‏اند؛ 🔸 ولى حقايق و اسرار نهفته كه زير بناى تمامى احكام و معارف است، مخصوص كسانى است كه با وحى سروكار دارند و از اسرار غيبى باخبرند. ▪ علامه طباطبايى(ره) مى ‏گويد: پيامبر و عترت(عليهم السلام) جملاتى را با اين مضمون فرموده‏ اند كه قرآن داراى بواطن است و همه قرآن داراى تأويل است و تأويل آن هم مستقيما از راه تفكر قابل درک نيست، چنان كه از راه لفظ نيز قابل بيان نمى ‏باشد و تنها پيامبران و پاكان و اولياء خدا كه از آلايش هاى بشرى منزّه ‏اند، مى ‏توانند از راه مشاهده، آن ها را بيابند. ▪ روایتی مشابه: و عن امير المؤمنين عليه السّلام قال: 🔸 «ما من آية إلا و لها اربعة معان: ظاهر و باطن و حدّ و مطلع؛ فالظّاهر التّلاوة، و الباطن الفهم، و الحدّ هو احكام الحلال و الحرام، و المطلع هو مراد اللّه من العبد بها» 🔸 از امام علی(علیه السلام) نقل شده که فرمودند: آیه ای [از قرآن] نیست مگر این که برای او چهار معناست [چهار مرتبه است]: ظاهر، باطن، حد و مطلع. 🔸 پس ظاهر، تلاوت آن است؛ باطن، فهم آن است؛ حد، احکام حلال و حرام آن است؛ و مطلع، مراد الهی است از آن آیه نسبت به بنده. 🔸 روایتی دیگر؛ «مَا فِي‏ الْقُرْآنِ‏ آيَةٌ إِلَّا وَ لَهَا ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ وَ مَا فِيهِ حَرْفٌ إِلَّا وَ لَهُ حَدٌّ وَ لِكُلِّ حَدٍّ مَطْلَع‏»؛ 🔸 نیست در قرآن آیه ای، الا این که ظاهر و باطنى دارد، و هر عبارت از آن، حدّى و هر حدّ، مطلعى دارد. يعنى هر آيه، ظاهرى آشكار دارد كه همگان از آن بهره مى ‏برند و باطنى پنهان كه پى بردن به آن كار خواصّ است؛ و هر عبارت، حدّ و مرزى دارد كه كامل شدگان، از آن آگاهند؛ و از هر حدّى پرتوى ساطع است كه اخصّ خواصّ و فرهيختگان، آن را مشاهده مى ‏كنند و در مى ‏يابند. ▪ بنابر این: قرآن کریم دارای معارف والای بسیاری است که دارای مراتب متعدد معرفتی هستند و دسترسی به برخی آسان است، برخی به دقت و تامل زیاد نیازمند است و برخی نیز بدون مراجعه به مفسران حقیقی قرآن (اهلبیت علیهم السلام) قابل فهم نیست. به بیان دیگر، معارف والای قرآن کریم، حیثیات و مراتب مختلفی دارند که هر کسی متناسب با ظرفیت وجود اش، از آن بهره مند می شود و لذا همه اش برای همه افراد، قابل دسترسی نیست و فهم آن نیازمند مراتب خاصی از کمال و معرفت است. ☘☘☘ 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
☘️☘️☘️ 💻برای ترویج ؛تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (113) 🔅🔅🔅 ✅ اصل هفتم. دين مُنِيْفِ اسلام، ضمن ارج نهادن به هر چه يقين منطقي يا طمأنينه آور است، داوري نهايي را به عهده وحي معصوم مي داند و متشرّعان را به مرجع الهي ارجاع مي دهد؛ (...فإن تنازعتم في شي ء فردّوه إلي الله و رسوله) [سوره نساء، آيه 59.] و به آنان اعلام مي دارد كه هرچند در نظام تكوين آزاداند و در قبول يا نكول مُلْزَم نيستند، ولي در نظام تشريع مأمور به پذيرش داوري وحي اند و تمرّد از آن عقاب آور است؛ (وما كان لمؤمن ولامؤمنة إذا قَضَي الله ورسولُه أمراً أن يكون لهم الخيرة من أمرهم وَمن يَعصِ اللّهَ ورسولَه فقد ضَلَّ ضلالاً مُبِيناً).[ سوره احزاب، آيه 36.] ▪ آنچه به عنوان نمونه مي توان از اسلام درباره بطلان تفكّر سكولاريزم و اومانيزم و مانند آن، كه بازگشت به دعواي ربوبيت در همه شئون زندگي يا بخشي از آن است، صرف نظر از برهان عقلي بر اطلاق توحيد ربوبي و اُلوهي ارايه كرد، آياتي است كه هوامداران را نكوهش و هوس محوران را گمراه مي داند: (اَفرأيت من اتّخذ إلهه هواه و أضَلّه الله علي علم وخَتَم علي سَمْعِه وقَلْبه وجَعَلَ علي بَصَره غشاوةً فمن يهديه مِن بعدالله أفلا تذكّرون) [سوره جاثيه، آيه 23.]؛ كسي كه خود را در تمام امور زندگي يا قسمتي از آن مستغني از دين مي انگارد و ميل خود را منبع استنباط قانون مدني قرار مي دهد و علم خويش را معيار تشخيص حق و باطل مي پندارد، گوش ملكوتي و قلب انساني او مختوم و مُهر شده است و بر چشم باطني او پرده غرور، غفلت و الحاد آويخته است، و چون مبَدأ اصلي هدايت خداوند است و چنين شخصي از خالق خود اعراض و از وي بي نياز شده است، كس ديگري او را راهنمايي نخواهد كرد، لذا در ضلال آشكار مي ماند، و سر از طَغْوي و تنمّر درمي آورد؛ (إنّ الإنسانَ لَيَطْغي اَنْ رآه استغني).[ سوره علق، آيات 6ـ 7.] ▪ نداي قرآن درباره رهنمود الهي اين است كه دين آسماني جامعه را به حيات معنوي و انساني مي رساند و كسي كه در فضاي زندگي ديني بيمار شد، او را درمان مي كند؛ اين دو مطلب از پيام هاي محوري قرآن كريم [است]، يكي حيات بخشي دين و ديگري شفادهي آن. حيات بخشي را در آيه (يا أيّها الّذين آمنوا استجيبوا لِلّه وللرّسول إذا دعاكم لما يحييكم) [سوره انفال، آيه 24.] فرمود و شفادهي را در آيه (ونُنَزّلُ من القرانِ ما هو شفاءٌ ورحمةٌ) [سوره اِسراء، آيه 82.]بيان كرد. ▪ اين دو مطلب همانند ساير معارف قرآني از صدر تا ساقه، در كِسوتِ حق يا در صحابت آن نازل شد؛ (بالحقّ أنزلناه وبالحقّ نزل) [سوره اسراء، آيه 105.]و هيچ گونه باطل در حدوث يا بقا آن را تهديد نمي كند؛ (لايأتِيه الباطلُ مِنْ بين يَدَيْهِ ولامِنْ خَلْفِه)[ سوره فصّلت، آيه 42.]. اين گونه مطالب قرآني از محكمات آن محسوب مي شود و تشابه را به حَرَم آنها راه نيست. ▪ بنابراين، دين الهي هم حيات انساني را تأمين مي كند، و هم سلامت او در تبيين اين مطلب مُتْقن از آسيب افسانه و گزند اسطوره منزّه است؛ پس دين نه افيون است و نه افسون، زيرا افيون هم سلامت را تهديد مي نمايد و هم حيات را، و افسون نيز هم صحت را زائل مي كند و هم حيات را، و هرگز افيون با عامل حيات ارزيابي نمي شود و افسون با شفابخش مقايسه نخواهد شد؛ سِحْر با معجزه پهلو نزند دل خوش دار سامري كيست كه دست از يد بيضا بِبُرد[ديوان حافظ.] هوا محوري كه انديشه خام بشري را بر مسند داوري مي نشاند و از هوس خويش استفتا مي كند و در برابر وحي الهي خصمانه موضع مي گيرد، آگاه باشد كه: حُبابْ را چو فتد باد نخوت اندر سر كلاه داريش اندر سرِ سراب رود[ديوان حافظ.] آنكه سراب هوا را با سَرِ آب خدا خلط مي كند، هماره تشنه است و هرگز سيراب نخواهد شد. تنها راهيان صَوْب كوثراند كه از هر سراب مُبَرَّا و سيراب مي گردند، وگرنه تكاثرپردازان و كثرت طلبان و تفرقه خواهان دائماً عطشان اند. به اميد آنكه همگان از افيون سكولاريزم و افسون اومانيزم و ديگر اسطوره ها و افسانه ها برهيم و به مايه حيات و پايه شفاي حقيقي برسيم، زيرا فيض الهي دايمي است و در هر عصر و مصري تجلّي ويژه دارد؛ عصا زد بر سر دريا كه بَر جَه برآورد از دل دريا غبار او عصا را گفت بگذار اين عصايي همي پيچيد بر خود همچو مار او غذاها هم غذا جويند از وي كه گندم را دهد آب از غَمام او نمايد چرخْ بَيْتُ العنكبوتي چو بنمايد مقامِ بي‌مقام او همه عالم گرفت است آفتابي زهي كوري كه مي‌گويد كدام او[ديوان شمس تبريزي.] ☘️☘️☘️ 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom