eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
798 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 24 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
25 🔅🔅🔅 📁 در برابر اين روش، اين سوال مطرح مي شود که آيا راه تفسير قرآن همين است که وقتي صحبت فرعون مي‌شود بگوييم فرعون يعني فرعون نفس، از موسي که صحبت مي شود بگوييم يعني موساي عقل؛ يا اينکه جنگ و اختلاف بين موسي و فرعون اشاره به جنگ عقل و نفس است؟ آيا تفسير قرآن اين است و اين گونه بايد قرآن را تفسير کرد؟ آري اگر نکته اي از باب اشاره به ذهن کسي بيايد و آن را بر آيه تطبيق کند آن سخن شيرين و لطيفي است، اما به عنوان تفسير بگوييم كه آية بيان‌گر جنگ موسي و فرعون و اختلاف آنها به همان معني جنگ عقل و نفس است و اصلاً منظور قرآن همين است! آيا اين کار درست است؟ ايشان اين را نمي پسندند. 📁 کسان ديگري معاني‌اي براي قرآن اثبات مي کردند از باب علم حروف و علم اعداد روي حساب ابجد و اينکه اين کلمه چند حرف است و زبر و بينات آن فلان است و بنابراين اين آيه اين معنا را افاده مي کند. در اين زمينه داستانهايي است که واقعاً کارهاي عجيبي هم شده است. بنده شايد بيش از 60 سال پيش از اين کتابي ديدم از شخصي که از علماي شيعه بود و از زبر و بينات آيه تطهير «‌انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت ... ‌»[12] نام‌هاي ائمه اطهار را درآورده بود! اين يک کار عجيبي است شايد هم اسراري باشد كه ما نفي نمي کنيم، اما آيا راه فهم قرآن اين است؟ ما اگر بخواهيم بفهميم «‌انما يريد الله... ‌» يعني چه و اين آيه چه چيز را اثبات مي کند و اينکه دلالت بر عصمت دارد يا ندارد و اين مربوط به چه کساني است؛ آيا راهش همين است که از زبر و بينات استفاده کنيم؟ يا از اعداد و حروف استفاده کنيم؟ يا نه، اينها راههاي تفسير نيستند؟ اموري از اين قبيل از سوي گذشتگان در عصرهايي مطرح بوده و بر اساس آن کارهايي انجام گرفته و احياناً اينها را به عنوان تفسير قرآن مطرح مي‌کردند. اما اين‌گونه مطالب در آن‌ها آمده است. آيا اينها واقعاً تفسير است؟ اين بخشي از شرايط ذهني بود که در آن وقت بر بعضي اذهان حاکم بوده و علامه مي خواستند راجع به اينها مطلبي بگويند و مناقشه کنند که اينها تفسير نيست. ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 25 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
26 🔅🔅🔅 📐 بخش ديگري از معاصرين، گروهي روشنفکر مآب بودند. آنان آيات قرآن را با علوم مادي که در زمان معاصر کشف شده تطبيق كرده و به اين وسيله قرآن را تفسير مي‌كردند. نمونه آن تفسير طنطاوي است[13] که سعي کرده آيات قرآن را با مطالب و اکتشافات علمي جديد تطبيق کند، و گويا در مواردي مي‌خواهد خيلي از آيات را به وسيله همين اکتشافات علمي تفسير کند. 📁 به هر حال چنين گرايشي هست که ما براي اينکه تفسير آيه اي را بگوييم سراغ مطالب علمي مربوط رفته و بعد بگوييم آيه هم همين را مي گويد. البته اين كار در سابق هم ريشه هايي داشته است و امر جديدي نيست. 📁 در تفاسير پيشينيان هم ديده مي شود کساني که با هيأت بطلميوسي آشنا بودند سعي کردند بعضي از آيات قرآن را طبق نظريات آن هيأت، تفسير کنند. در قرآن به سبع سماوات تصريح شده است[14]، و بعضي از مفسرين (که حتي بعضي از آنها در زمان ما هم بودند و ما آنها را درک کرديم؛ بزرگاني بودند که اميدواريم خداوند آنها را مورد رحمتهاي خود قرار دهد) گفتند مقصود از اين آسمان‌هاي هفت‌گانه همان سيّارات سبعه است منظومه شمسي است که يک خورشيد دارد و هفت تا سياره دور آن ميچرخد و اين کواکب همان آسمانهاي هفت گانه اند. به نظرم در کتاب الهيئة و الاسلام[15] چنين چيزي تقرير شده است، با اينکه ظاهر آيه چنين چيزي را نمي فهماند. سماوات سبع، طرائق، تعبير اينکه طباق هستند، و ديگر ويژگي هايي که براي سماوات ذکر شده با اين مطلب ناسازگار است و چگونه مي‌توان بر هفت سياره منظومه شمسي تطبيق كرد؟ بعد هم با مشکلي مواجه شدند که معلوم شد سيارات هم منحصر به هفت تا نيستند و هشتمي و نهمي آنها هم کشف شد. ديگر چه کار کنيم؟ فکر کردند اين را هم بايد با يک تکلّفي توجيه كرد و آن اين كه چون آن وقت‌ها همه اين سيارات قابل رويت نبوده است، همان مقدار که قابل رويت بوده در آيه گفته شده است! 📁 آيا اين صحيح است که وقتي بخواهيم سماوات سبع را تفسير کنيم برويم ببينيم هيأت چه مي گويد و از داده هاي اين علم، قرآن را تفسير کنيم؟ پيش تر از اينها نيز سماوات سبع را به افلاک تسعه تفسير کردند و بعد در برابر اين سؤال كه چگونه افلاک بطلميوسي که نه تاست بر ديدگاه قرآن كه مي گويد آسمان‌ها هفت تاست قابل تطبيق است، گفتند يکي از آنها هم عرش است و يکي هم کرسي! افلاک نه گانه اي که بطلميوس مي گفته است همين هفت آسمان است که قرآن مي گويد و يک عرش و کرسي هم داريم که قرآن مي گويد «‌وسع كرسيّه السماوات و الارض‌»[16] پس آن فلکي که محيط بر همه اين افلاک است مي شود کرسي و عرش يعني چيزي که فوق آن است مي شود فلک اطلس. يک چنين تطبيقاتي مي‌كردند. آيا ما بايد اينطور قرآن را تفسير کنيم؟ وقتي مي گويد ما بر فراز شما هفت راه يا هفت آسمان آفريديم بگوييم اين همان افلاک است يا همان منظومه شمسي و سياراتش هست؟ ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت 173 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی ✅ سالگرد شهداي فريدن و چادگان 🔰🔰🔰 📁 چون يادمان شهدا به مثابه حمايتِ مكتبِ شهيد پرور و هدايتِ جامعه آزاد از سلطه گري و سلطه پذيري است، لازم است تحليلي كه اسلام از آرمان والاي شهيدان ارائه مي دهد، در طي چند نكته كوتاه به عرض مخاطبان اصيل پيام آوران الهي برسد . 📈 يكم. حضرت امام صادق(عليه‌السلام) فرمود: «لو أنَّ شيعتنا استقاموا لصافَحَتْهم الملائكة» [تحف العقول، ص301؛ توصيه امام صادق(عليه‌السلام) به ابن جندب.]؛ اگر شيعيان ما در صراط مستقيم پايدار باشند و كژ راهه نروند، فرشتگان با آنها مصافحه مي كنند. شهداي قرآن و عترت به معارف الهي معتقد و به فضائل نفساني متخلّق و به احكام فقهي و حقوقي متعهّد بودند و به استناد آيه (إنّ الذين قالوا ربّنا الله ثمّ استقاموا تتنزّل عليهم الملائكة ألاّ تخافوا ولاتحزنوا واَبشروا بالجنّة التي كنتم توعدون) [سوره فصّلت، آيه30.]، مژده نزول ملائكه را دريافت كردند و وعده تخلّف ناپذير خداوند نسبت به آنان انجاز شده است، و رهنمود امام صادق(عليه‌السلام) كه ريشه وحياني داشت، تحقّق يافت. بنابراين، حرمت نهادن به شهيدان، پاسداشت رجالي است كه توفيق مصاحبت و مصافحت با فرشتگان خداوند بهره آنان شد. 🔅🔅🔅 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت 174 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی ✅ سالگرد شهداي فريدن و چادگان 🔰🔰🔰 📈 دوم. حضرت امام صادق(عليه‌السلام) فرمود: «فمن اهتدي يُقبل عمله وصعد إلي الملكوت متقبَّلاً»؛[ تحف العقول، ص303.]هر كس هدايت يافت، عمل او مقبول مي شود و در حالي كه مورد قبول است، به ملكوت جهان صعود مي كند. 📁 شهدا كه براي احياي حق و ازهاق باطل اقدام كرده اند، رهيافتگان صراط قسط و عدل بودند و چون هر چه طبق ميزان وحي و امامت باشد، قبول مي شود و هر مقبولي طيّب است و هر طيّبي به سمت بي جهتي خداوند صعود مي نمايد و به استناد آيه (إليه يصعد الكلم الطيّب والعمل الصالح يرفعه) [سوره فاطر، آيه10.]، به طرف خداوند منزّه از سمت صعود مي كند. لذا شهيدان شاهد را مي توان در ملكوت جهان مشاهده كرد و آنچه از عمق اين كنگره برمي آيد، همانا عروج به قلّه رفيع ملكوت است. 📈 سوم. حضرت امام صادق(عليه‌السلام) فرمود: «والله ما أحبّ اللّه من أحبّ الدنيا و والي غيرنا»؛[ تحف العقول، ص356.]سوگند به خداوند! خدا را دوست ندارد، كسي كه دنيا را دوست دارد و ولايت غير ما را دارد. شهيدان شاهد از محبّت دنيا آزاداند، زيرا اولين شرط كاميابي مجاهد نستوه، رهايي از دنيا و حريّت از هرگونه تعلّق به آن است. قرآن حكيم وصف اصلي رزم آوران ديني را چنين بيان كرد: (فليقاتل في سبيل اللّه الذين يشرون الحياة الدنيا بالاخرة)؛[ سوره نساء، آيه 74.] 🔹 كساني در راه خداوند مبارزه مي كنند كه دنيا را به آخرت فروخته باشند و در اين سوداگري معقول و مقبول آزمون شده و از بذل نفس و نفيس دريغ نكرده باشند. 🔹 البته مقصود از دنيا تنها كالاي مادي نيست، بلكه جاه هم از اين منظرِ بلند چاه است و هرچه مايه غفلت از خدا باشد، دنيا است؛ ملك دنيا تن پرستان را حلال ما غلام ملك عشق بي زوال [مثنوي معنوي، دفتر ششم، بيت 4421.] مجاهدانِ در راه خدا همان طوري كه دوست خداوند بوده و از دوستي دنيا منزّه اند، از ولايت اهل بيت عصمت(عليهم‌السلام) برخوردار و از ولايت بيگانگان مبرّايند. 🔅🔅 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
واکاوی دعای 23 صحیفه سجادیه 15.mp3
12.48M
37 📌واکاوی دعای 23 15 📁 خدایا! من را با عافیت خود غنی بکن .غنا و بی نیازی ام را در عافیت خودت ؛آن عافیتی که به من ارزانی می داری قرار بده. 📁 در این فقره نیز واژه عافیت تکرار نشده و معنای خاص خودش را دارد. «وَ أَغْنِنِی بِعَافِیَتِکَ مِنَ الفَقرِ وَ الحَاجَه» می‌گوید: «بِدَلیلِ الإغنَاء» چون کلمه‌ی اغناء را به کار برده است این‌جا عافیت به معنای بی‌نیاز شدن از عمرو زید است. این‌ها واقعاً خیلی مهم است . اینجا معنای عافیت این است که محتاج مردم نشویم . وَ هَب لی عَافِیَتَک: مِن الإحتیاجِ إلى هِبَهِ غَیرِک» 📁 خدایا!با عافیتی که بر من ارزانی می داری مرا بی نیاز از دلسوزی و ترحم و نیاز به دیگران قرار ده. دیگر من محتاج به هبه‌ی غیر تو نباشم.غنای در عافیت یعنی فقیر نباشم. چون خود فقر هم ضدّ عافیت است. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
#آوای_زندگی #نگاشت_صوتی 37 📌واکاوی دعای 23 #صحیفه_سجادیه 15 📁 خدایا! من را با عافیت خود غنی بکن .
37 📌واکاوی دعای 23 صحیفه 15 واغننی بعافیتک و تصدق علی بعافیتک... 📁 خدایا! من را با عافیت خود غنی بکن .غنا و بی نیازی ام را در عافیت خودت ؛آن عافیتی که به من ارزانی می داری قرار بده. 📁 در این فقره نیز واژه عافیت تکرار نشده و معنای خاص خودش را دارد. «وَ أَغْنِنِی بِعَافِیَتِکَ مِنَ الفَقرِ وَ الحَاجَه» می‌گوید: «بِدَلیلِ الإغنَاء» چون کلمه‌ی اغناء را به کار برده است این‌جا عافیت به معنای بی‌نیاز شدن از عمرو زید است. این‌ها واقعاً خیلی مهم است . اینجا معنای عافیت این است که محتاج مردم نشویم . وَ هَب لی عَافِیَتَک: مِن الإحتیاجِ إلى هِبَهِ غَیرِک» 📁 خدایا!با عافیتی که بر من ارزانی می داری مرا بی نیاز از دلسوزی و ترحم و نیاز به دیگران قرار ده. دیگر من محتاج به هبه‌ی غیر تو نباشم.غنای در عافیت یعنی فقیر نباشم. چون خود فقر هم ضدّ عافیت است. 📁 مفهوم عافیت غنا بخش است و ثروت و دارایی به همراه می آورد.آدمی اگر ازعافیت جسمی و فکری و عقلی برخوردار نباشد تمام ثروت دنیا هم درکفش باشد او را سودی نبخشد. و چنانچه عافیت های روانی و فکری و جسمی را داشته باشد از بزرگترین دارایی برخوردار بوده و ثروت و غنای مادی و معنوی را نیز به همراه خواهد آورد. ✳️ در مقوله غنا و بی نیازی باید به دو نکته مهم توجه داشته باشیم ☑️ 1- نیاز آدمی به آفریدگار و پروردگار و فقیر محض بودن آدمی و غنی مطلق بودن خدا و نیکویی اظهار فقربه پیشگاه خدا و خود را مالک چیزی حتی جان خود ندانستن یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ: اى مردم شما (همگى) نیازمند به خدایید و تنها خداوند است که بى‏نیاز و شایستة هر گونه حمد و ستایش است» (فاطر/15). ☑️ 2- ناپسندی اظهار نیازمندی در برابر مردمان امام صادق(ع) می فرمایند: طَلَبُ‏ الْحَوَائِجِ‏ إِلَى‏ النَّاسِ‏ اسْتِلَابٌ‏ لِلْعِزِّ وَ مَذْهَبَةٌ لِلْحَیَاءِ وَ الْیَأْسُ مِمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ عِزٌّ لِلْمومن(‏ الکافی، ج2، ص148) - طلب نمودن نیازها از مردم از بین برنده عزت و حیا بوده و قطع امید از آنچه در دست مردم است عزت برای مومن است. - مومنی در دین اش عزیز است که چشم امیدش به دست دیگران نباشد. - شرافت و بزرگواری و مروت نفس 📁 منظوراز بی نیازی، قطع طمع و قناعت به دارایی های دیگران ، و توکل بر خدا و عدم توسل به مردم و درخواست غیر ضروری از آنان است و گرنه همه می دانیم که امور دنیا بر اساس احتیاج و نیاز به یکدیگراست و انسان نیز طبعا اجتماعی است و در زندگی به یکدیگر محتاج هستند ولی هرچقدر سعی کند در کم کردن احتیاج و درخواست از مردم نزد آنها عزیزتر می شود. 🔅🔅 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فصل رهایی (۷) _ نتیجه تلخ فاصله از خدا اگر کسی (معاذ الله) از خدا فاصله گرفت، به هر جا برود کم می آورد؛ (مَن اُعرَضَ عَن ذِکری فَاِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنکاً). " ضنک " یعنی . می بینید گاهی ممکن است انسان همه چیز داشته باشد. ولی آنچنان در فشار است که نه حیثیتی برای او می ماند، نه آبروی دنیا و آخرت. فرمود: اگر کسی از خدا فاصله گرفت و راه را طی کرد، و برای او فرق نکرد، زشت و زیبا برای او فرق نکرد؛ هیچ چیزی او را نمی دهد. (لَو کانَت السَّماواتُ وَ الاَرضُ رَتقاً عَلی عَبد)، اگر کسی تمام راههای آسمان و زمین برای او بسته باشد، این رابطه اش را با خدا حفظ بکند؛ تمام درها باز می شود. 🔶️ ر.ک سوره طه / آیه ۱۲۴ و نهج البلاغه / خطبه ۱۳۰ ✅ درس اخلاق _ دماوند ؛ ۱۳۹۸/۰۵/۱۰ @rahighemakhtoom
📌 خطر فرهنگی 📁 روز معلم را گرامی می داریم، آن معلمان راحل را امیدواریم خدا با انبیای الهی محشور بفرماید! آن معلمان زنده را خدای سبحان با عمر طولانی توفیق عطا کند! شهید بزرگوارمان، مرحوم آیت الله مرتضی مطهّری (رضوان الله تعالی علیه) را با شهدای صدر اسلام و با امام شهداء محشور بفرماید و همه ما را حق شناسان نوشته های علمی این بزرگواران قرار بدهد و توفیق استفاده از مکتوبات آنها را خدا به ما مرحمت کند! ولی همه اینها یک شرط اساسی دارد و آن این است که قرآن کریم در سوره مبارکه «آل عمران» فرمود ما انبیاء فرستادیم، کتاب ها نازل کردیم، علوم نازل کردیم که عالمان دین مردم را به «الله» دعوت کنند، هیچ معلمی مردم را به خود دعوت نکند. 📁 این رژیم ارباب و رعیتی یک رژیم منحوسی بود و یک رژیم منحوسی هم هست؛ آن نحس مادی این رژیم ارباب و رعیتی ـ الحمد لله ـ در این مملکت رخت بربست؛ آن رژیم نحس ارباب و رعیتی فرهنگی کم و بیش هست. رژیم ارباب و رعیتی که به لطف الهی رخت بربست این بود که کسی زمین را آباد می کرد و دیگری مالک بود و این می شد رعیت، او می شد ارباب، هر چه او می گفت این باید اطاعت می کرد و مانند آن، بهره این کار را او می برد، این می شد رژیم ارباب و رعیتی مادی که به لطف الهی رخت بربست؛ اما یک رژیم ارباب و رعیتی فرهنگی است که خطرش همچنان هست؛ در سوره مبارکه «آل عمران» فرمود: ﴿مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن یؤْتِیهُ اللّهُ الْكِتَابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَاداً لِی مِن دُونِ اللّهِ وَ لكِن كُونُوا رَبَّانِیینَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَ بِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ﴾؛ فرمود ما هیچ پیامبری نفرستادیم، هیچ کتابی نفرستادیم، هیچ حکمتی نازل نکردیم که بعضی ها این ابزار را بگیرند و معلم مردم بشوند، بعد جامعه را به خودشان دعوت کنند و بگویند هر چه ما می گوییم شما بپذیرید! به سَمت ما بیایید! ﴿كُونُوا عِبَاداً لِی مِن دُونِ اللّهِ﴾، فرمود این رژیم ارباب و رعیتی فرهنگی که آن معلم اصرار داشته باشد که متعلّم حرف او را بزند، حرف او را منتقل کند، نام او را ببرد، نام رساله او را ببرد، این یک رژیم ارباب و رعیتی فرهنگی است، فرمود این کار، کار منحوسی است؛ این کار، کار نحس است. 📁 ﴿مَا كَانَ لِبَشَرٍ﴾ هیچ پیامبری این حق را ندارد، هیچ امامی این حق را ندارد که ﴿أَن یؤْتِیهُ اللّهُ الْكِتَابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَاداً لِی مِن دُونِ اللّهِ﴾ معنایش این نیست که بیایید مرا بپرستید، معلوم است که هیچ پیغمبری و هیچ امامی نمیگوید مرا بپرستید! یعنی می گوید فکر مرا ترویج کنید، حرف مرا ترویج کنید، این یک ارباب و رعیتی فرهنگی است، این خطر و این نحس و این غدّه هست ﴿ثُمَّ یقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَاداً لِی مِن دُونِ اللّهِ﴾، پس انبیاء برای چه آمدند؟ کتابها برای چه آمده؟ حکمت برای چه آمده؟ فرمود برای این آمده است که ﴿وَ لكِن كُونُوا رَبَّانِیینَ﴾. 📚 درس خارج فقه نکاح جلسه 103 تاریخ: 1395/02/12 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📎فرق موعظه با سخنرانی 🔸وعظ هم اصطلاحاً «جذب الخَلق إلي الحق» است. 🔸سخن‌خواني، كسي مقاله‌اي بنويسد، بخواند، اين را نمي‌گويند موعظه. 🔸سخنراني منبر برود سخنراني بكند نمي‌گويند موعظه، اگر عُرضه داشت مخاطب خود را جذب إلي الحق كرد اين مي‌شود وَعظ. 🔸«الوعظ جذب الخلق إلي الحق» نه سخنراني كردن!؛ اگر آدم بتواند جاذبه ايجاد كند، بله موعظه است. 🔸خدا واعظ است (يَعِظُكُمُ اللَّهُ)؛ به وجود مبارك پيامبر فرمود قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم. 🔸اينكه مي‌بينيد كم اثر دارد براي اينكه ما چيزي را حفظ كرديم داريم مي‌خوانيم و براي مردم مي‌گوييم، اين [موعظه] نيست! 🔸قلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ همين‌ها را جذب كرد، اين همه خواص و حارثةبن‌مالك پيدا شد، ابوذر پيدا شد، مقداد پيدا شد، عمار پيدا شد، اينها سابقه شرك و بت‌پرستي داشتند، اين همه افراد و شهدايي كه در بدر و حنين و خيبر جان‌نثاري و جان‌فشاني كردند سابقه بت‌پرستي داشتند، اينها را جذب كرد. 🔸فرمود إِنَّمَا أَعِظُكُم، من شما را به طرف خدا جذب مي‌كنم (بِوَاحِدَةٍ) به يك كلمه، به اصل واحد، به كلمه واحد، به خلصت واحد ... أَن تَقُومُوا لِلَّهِ، بالأخره خدايي هست، فكر كنيد ببينيد از شما چه چيزي خواست، با او چگونه بايد رابطه داشته باشيد؛ ما كه علف خودرو و هرز نيستيم كه روئيده بشويم... 🔸منظور از قيام هم ايستادگي است نه ايستادنِ فيزيكي، آن‌كه دارد عمر را به بطالت مي‌گذارند يك جا ايستاده است او در حقيقت نشسته است؛ او كه «جهاني است بنشسته در گوشه‌اي»(*) او در حقيقت ايستاده است. ↙️پي نوشت: *- ديوان ابن يمين 🔹گزیده درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی /سوره سبأ، آیات 43 الی 46 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📈 الگوی مکتوبات 📁 ما در تألیف و تصنیف و در كتاب ‌نویسی الگویی داریم، همان‌ طوری كه در سیرت و سنّت برای ما الگو معین كردند که فرمودند: ﴿لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾،[1] عصاره رسالت آن حضرت قرآ‌ن كریم است «لقد كان لكم فی القرآن اُسوة حسنة». برای همه ما از نظر عمل وجود مبارك حضرت اسوه است، برای محقّقان و ارباب قلم و اصحاب تصنیف و صحابه تألیف قرآن الگوست; ما چطور حرف بزنیم؟ چطور كتاب بنویسیم؟ ما كه آن توان را نداریم رسول خدا را درك كنیم یا مثل او باشیم، ولی او می‌ت واند برای ما اسوه باشد. ما آن توان را نداریم مثل قرآن كتاب بنویسیم و مثل قرآن مطلب بیاوریم، ولی آن می ‌تواند برای ما الگو باشد. اگر مسلمانی روش و منش او به وجود مبارك رسول اكرم نخورد، او به حضرت ائتسا، اقتدا و تأسّی نكرد، اگر نویسنده ‌ای در راستای قرآن كریم چیزی ننوشت، او به این كتاب ائتسا، اقتدا و تأسّی نكرد و قرآن برای او اسوه نشد. ما وقتی دست به قلم می ‌بریم «لقد كان لكم فی القرآن اُسوة حسنة»، وقتی دهان باز می ‌كنیم، حرف می ‌زنیم، قیام و قعودی داریم، سیره و سنّتی داریم ﴿لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾، آن حضرت كه از قرآن جدا نیست! 📁 قرآن چه كتابی است و چطور نوشته شده است؟ اسوه بودن غیر از آن است كه انسان بتواند مثل آن بیاورد، این جن و انس مقدورشان نیست كه مثل آن بیاورند. قرآن كریم چند ویژگی دارد كه ذات اقدس الهی به این ویژگی‌ ها عنایت كرد. دو عنصر محوری آن این است كه محتوای وزین دارد، یك; قابل فهم است، دو; سنگین است، یك; آسان است، دو. این ثقیل بودن و یسیر و با یسر و آسان بودن این دو ویژگی رسمی قرآن كریم است ﴿سَنُلْقی‏ عَلَیكَ قَوْلاً ثَقیلاً﴾[2] وزین است، بامحتواست و روی برهان ایستاده است ﴿لَقَدْ یسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ﴾[3] دل پذیر است، فطرت ‌پذیر است، قابل فهم و عمل است هم وزین و سنگین است هم در دسترس است ﴿لَقَدْ یسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ﴾، از آن طرف ﴿سَنُلْقی‏ عَلَیكَ قَوْلاً ثَقیلاً﴾. سنگین بودن غیر از دشوار بودن است، آسان بودن غیر از سُست بودن است. فرمود سُست نیست آسان است، سخیف نیست، خفیف نیست، ثقیل است ولی سخت نیست. [1] . سوره احزاب، آیه 21. [2] . سوره مزمل، آیه 5. [3] . سوره قمر، آیات 17 و 22. 📚 سخنرانی در همایش کتاب سال حوزه تاریخ: 1392/12/10 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (107) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 إِيِّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5) 📌 لطائف و اشارات ✅ 1 ـ اسرار تقديم «إيّاك» بر «نعبد» 📁 و: همه‌ي نعمتها بي استثنا از جانب خداي سبحان است: (وما بكم من نعمة فمن الله) [سوره‌ي نحل، آيه‌ي 53.] و هر كار خيري كه عبد انجام مي دهد و در پي آن، پاداشي دريافت مي كند، پوشيده به دو نعمت پيشين و پسين است؛ زيرا توفيق تشخيص وظيفه و انجام آن نعمتي بوده از جانب خداي سبحان، پاداشي نيز كه در پي عمل به وظيفه نصيبش مي شود، نعمت ديگري است كه آن هم از ناحيه‌ي خداست. 📁 پس انسان در هر كار نيك و از جمله عبادت، در ميان دو نعمت قرار دارد و هر دو نعمت از خداست و براي عبد سهمي نمي ماند و براساس اين تحليل، انسان هيچ استحقاقي در برابر نعمت اطاعت و انقياد الهي ندارد. 📁 در قرآن كريم اين اصل كلي بر موارد خاصي تطبيق شده است؛ مثلاً توبه عبد را محفوف و محاط به دو نعمت مي داند: يكي نعمت توفيق توبه و ديگري نعمت پذيرش آن و از هر دو نعمت نيز تعبير به توبه شده است. پس هر توبه اي از عبدْ محفوف به دو توبه‌ي خداست. 📁 قرآن كريم درباره‌ي توبه اول مي فرمايد: (فتلقّي آدم من ربّه كلمات فتاب عليه) [سوره‌ي بقره، آيه‌ي 37.]؛ حضرت آدم (عليه السلام) از پروردگار خود كلماتي را تلقي كرد؛ پس خدا بر او توبه كرد؛ يعني خدا با لطفش بر او رجوع كرد. لطف الهي، عبد را به راه مي آورد و بر اثر آن توفيق توبه مي يابد. همچنين مي فرمايد: (لقد تاب الله علي النّبي والمهاجرين والأنصار) [سوره‌ي توبه، آيه‌ي 117.]؛ خداوند در هنگامه‌ي عسرت و تنگناي سختي، بر پيامبر و مهاجران و انصار توبه كرد. اين توبه در استعمالات قرآني با «علي» (استعلائيه) همراه است و به اين معناست كه لطف مولا از بالا بر عبد افاضه مي شود. 📁 درباره‌ي توبه‌ي دومِ خداوند نيز مي فرمايد: (أنّ الله هو يقبل التوبة عن عباده)[ سوره‌ي توبه، آيه‌ي 104.]. از مجموع سه توبه، يعني يك توبه عبد و دو توبه‌ي خدا نيز در اين آيه‌ي كريمه ياد شده است: (وعلي الثلاثة الّذين خُلِّفوا... ثم تاب عليهم ليتوبوا إنّ الله هو التواب الرّحيم)[ سوره‌ي توبه، آيه‌ي 118.]. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
برشی از کتاب گرانسنگ #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(107) #کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری) #تفسیر_قر
برشی از کتاب گرانسنگ (108) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 إِيِّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5) 📌 لطائف و اشارات ✅ 1 ـ اسرار تقديم «إيّاك» بر «نعبد» 📐 حاصل اين كه، انسان همواره محفوف و محاط به نعمتهاي خداوندي است و اگر نمي تواند به هم پيوستگي نعمتها را دريابد از آن روست كه او خود را مي بيند وگرنه چيزي بين واحد گسترده‌ي نعمت الهي فاصله نيست جز «خود» انسان. همان گونه كه بين خالق و مخلوق هيچ حجابي جز خود خلق نيست: «ليس بينه وبين خلقه حجاب غيرُ خلقه احتجب بغير حجاب محجوب واستتر بغير ستر مستور»[ بحار، ج3، ص327.]. 📁 اگر انسان خود را نبيند به هر سوي كه بنگرد جز وجه خدا چيزي نمي بيند: (فأينما تولّوا فثمّ وجه الله)[ سوره‌ي بقره، آيه‌ي 115.]. پس چون توفيق عبادت از خداي سبحان است، ادب عبادي ايجاب مي كند كه ما نام خود را بر نام معبود مقدم نكنيم. اوست كه با يك فيض انسان را تشنه مي كند و با فيضي ديگر، انسان تشنه را به چشمه‌ي كوثر مي رساند و جزتشنگي، چيزي به انسان اسناد ندارد و از اين رو در ادعيه آمده است: «مِنّتكُ ابتداء» [صحيفه‌ي سجّاديه، دعاي45.]، «كلّ نِعَمِك ابتداء» [همان، دعاي12.]؛ نعمتهاي تو ابتدايي است و از ما كاري ساخته نيست تا استحقاق پاداش داشته باشيم. ⬅ از آنچه به عنوانِ سرّ تقديم «إيّاك» بر «نَعْبُد» گذشت مي توان راز تقديم «ايّاك» بر «نستعين» را نيز استنباط كرد. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom