eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
800 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فصل رهایی (۷) _ نتیجه تلخ فاصله از خدا اگر کسی (معاذ الله) از خدا فاصله گرفت، به هر جا برود کم می آورد؛ (مَن اُعرَضَ عَن ذِکری فَاِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنکاً). " ضنک " یعنی . می بینید گاهی ممکن است انسان همه چیز داشته باشد. ولی آنچنان در فشار است که نه حیثیتی برای او می ماند، نه آبروی دنیا و آخرت. فرمود: اگر کسی از خدا فاصله گرفت و راه را طی کرد، و برای او فرق نکرد، زشت و زیبا برای او فرق نکرد؛ هیچ چیزی او را نمی دهد. (لَو کانَت السَّماواتُ وَ الاَرضُ رَتقاً عَلی عَبد)، اگر کسی تمام راههای آسمان و زمین برای او بسته باشد، این رابطه اش را با خدا حفظ بکند؛ تمام درها باز می شود. 🔶️ ر.ک سوره طه / آیه ۱۲۴ و نهج البلاغه / خطبه ۱۳۰ ✅ درس اخلاق _ دماوند ؛ ۱۳۹۸/۰۵/۱۰ @rahighemakhtoom
📌 خطر فرهنگی 📁 روز معلم را گرامی می داریم، آن معلمان راحل را امیدواریم خدا با انبیای الهی محشور بفرماید! آن معلمان زنده را خدای سبحان با عمر طولانی توفیق عطا کند! شهید بزرگوارمان، مرحوم آیت الله مرتضی مطهّری (رضوان الله تعالی علیه) را با شهدای صدر اسلام و با امام شهداء محشور بفرماید و همه ما را حق شناسان نوشته های علمی این بزرگواران قرار بدهد و توفیق استفاده از مکتوبات آنها را خدا به ما مرحمت کند! ولی همه اینها یک شرط اساسی دارد و آن این است که قرآن کریم در سوره مبارکه «آل عمران» فرمود ما انبیاء فرستادیم، کتاب ها نازل کردیم، علوم نازل کردیم که عالمان دین مردم را به «الله» دعوت کنند، هیچ معلمی مردم را به خود دعوت نکند. 📁 این رژیم ارباب و رعیتی یک رژیم منحوسی بود و یک رژیم منحوسی هم هست؛ آن نحس مادی این رژیم ارباب و رعیتی ـ الحمد لله ـ در این مملکت رخت بربست؛ آن رژیم نحس ارباب و رعیتی فرهنگی کم و بیش هست. رژیم ارباب و رعیتی که به لطف الهی رخت بربست این بود که کسی زمین را آباد می کرد و دیگری مالک بود و این می شد رعیت، او می شد ارباب، هر چه او می گفت این باید اطاعت می کرد و مانند آن، بهره این کار را او می برد، این می شد رژیم ارباب و رعیتی مادی که به لطف الهی رخت بربست؛ اما یک رژیم ارباب و رعیتی فرهنگی است که خطرش همچنان هست؛ در سوره مبارکه «آل عمران» فرمود: ﴿مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن یؤْتِیهُ اللّهُ الْكِتَابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَاداً لِی مِن دُونِ اللّهِ وَ لكِن كُونُوا رَبَّانِیینَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَ بِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ﴾؛ فرمود ما هیچ پیامبری نفرستادیم، هیچ کتابی نفرستادیم، هیچ حکمتی نازل نکردیم که بعضی ها این ابزار را بگیرند و معلم مردم بشوند، بعد جامعه را به خودشان دعوت کنند و بگویند هر چه ما می گوییم شما بپذیرید! به سَمت ما بیایید! ﴿كُونُوا عِبَاداً لِی مِن دُونِ اللّهِ﴾، فرمود این رژیم ارباب و رعیتی فرهنگی که آن معلم اصرار داشته باشد که متعلّم حرف او را بزند، حرف او را منتقل کند، نام او را ببرد، نام رساله او را ببرد، این یک رژیم ارباب و رعیتی فرهنگی است، فرمود این کار، کار منحوسی است؛ این کار، کار نحس است. 📁 ﴿مَا كَانَ لِبَشَرٍ﴾ هیچ پیامبری این حق را ندارد، هیچ امامی این حق را ندارد که ﴿أَن یؤْتِیهُ اللّهُ الْكِتَابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَاداً لِی مِن دُونِ اللّهِ﴾ معنایش این نیست که بیایید مرا بپرستید، معلوم است که هیچ پیغمبری و هیچ امامی نمیگوید مرا بپرستید! یعنی می گوید فکر مرا ترویج کنید، حرف مرا ترویج کنید، این یک ارباب و رعیتی فرهنگی است، این خطر و این نحس و این غدّه هست ﴿ثُمَّ یقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَاداً لِی مِن دُونِ اللّهِ﴾، پس انبیاء برای چه آمدند؟ کتابها برای چه آمده؟ حکمت برای چه آمده؟ فرمود برای این آمده است که ﴿وَ لكِن كُونُوا رَبَّانِیینَ﴾. 📚 درس خارج فقه نکاح جلسه 103 تاریخ: 1395/02/12 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📎فرق موعظه با سخنرانی 🔸وعظ هم اصطلاحاً «جذب الخَلق إلي الحق» است. 🔸سخن‌خواني، كسي مقاله‌اي بنويسد، بخواند، اين را نمي‌گويند موعظه. 🔸سخنراني منبر برود سخنراني بكند نمي‌گويند موعظه، اگر عُرضه داشت مخاطب خود را جذب إلي الحق كرد اين مي‌شود وَعظ. 🔸«الوعظ جذب الخلق إلي الحق» نه سخنراني كردن!؛ اگر آدم بتواند جاذبه ايجاد كند، بله موعظه است. 🔸خدا واعظ است (يَعِظُكُمُ اللَّهُ)؛ به وجود مبارك پيامبر فرمود قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم. 🔸اينكه مي‌بينيد كم اثر دارد براي اينكه ما چيزي را حفظ كرديم داريم مي‌خوانيم و براي مردم مي‌گوييم، اين [موعظه] نيست! 🔸قلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ همين‌ها را جذب كرد، اين همه خواص و حارثةبن‌مالك پيدا شد، ابوذر پيدا شد، مقداد پيدا شد، عمار پيدا شد، اينها سابقه شرك و بت‌پرستي داشتند، اين همه افراد و شهدايي كه در بدر و حنين و خيبر جان‌نثاري و جان‌فشاني كردند سابقه بت‌پرستي داشتند، اينها را جذب كرد. 🔸فرمود إِنَّمَا أَعِظُكُم، من شما را به طرف خدا جذب مي‌كنم (بِوَاحِدَةٍ) به يك كلمه، به اصل واحد، به كلمه واحد، به خلصت واحد ... أَن تَقُومُوا لِلَّهِ، بالأخره خدايي هست، فكر كنيد ببينيد از شما چه چيزي خواست، با او چگونه بايد رابطه داشته باشيد؛ ما كه علف خودرو و هرز نيستيم كه روئيده بشويم... 🔸منظور از قيام هم ايستادگي است نه ايستادنِ فيزيكي، آن‌كه دارد عمر را به بطالت مي‌گذارند يك جا ايستاده است او در حقيقت نشسته است؛ او كه «جهاني است بنشسته در گوشه‌اي»(*) او در حقيقت ايستاده است. ↙️پي نوشت: *- ديوان ابن يمين 🔹گزیده درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی /سوره سبأ، آیات 43 الی 46 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📈 الگوی مکتوبات 📁 ما در تألیف و تصنیف و در كتاب ‌نویسی الگویی داریم، همان‌ طوری كه در سیرت و سنّت برای ما الگو معین كردند که فرمودند: ﴿لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾،[1] عصاره رسالت آن حضرت قرآ‌ن كریم است «لقد كان لكم فی القرآن اُسوة حسنة». برای همه ما از نظر عمل وجود مبارك حضرت اسوه است، برای محقّقان و ارباب قلم و اصحاب تصنیف و صحابه تألیف قرآن الگوست; ما چطور حرف بزنیم؟ چطور كتاب بنویسیم؟ ما كه آن توان را نداریم رسول خدا را درك كنیم یا مثل او باشیم، ولی او می‌ت واند برای ما اسوه باشد. ما آن توان را نداریم مثل قرآن كتاب بنویسیم و مثل قرآن مطلب بیاوریم، ولی آن می ‌تواند برای ما الگو باشد. اگر مسلمانی روش و منش او به وجود مبارك رسول اكرم نخورد، او به حضرت ائتسا، اقتدا و تأسّی نكرد، اگر نویسنده ‌ای در راستای قرآن كریم چیزی ننوشت، او به این كتاب ائتسا، اقتدا و تأسّی نكرد و قرآن برای او اسوه نشد. ما وقتی دست به قلم می ‌بریم «لقد كان لكم فی القرآن اُسوة حسنة»، وقتی دهان باز می ‌كنیم، حرف می ‌زنیم، قیام و قعودی داریم، سیره و سنّتی داریم ﴿لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾، آن حضرت كه از قرآن جدا نیست! 📁 قرآن چه كتابی است و چطور نوشته شده است؟ اسوه بودن غیر از آن است كه انسان بتواند مثل آن بیاورد، این جن و انس مقدورشان نیست كه مثل آن بیاورند. قرآن كریم چند ویژگی دارد كه ذات اقدس الهی به این ویژگی‌ ها عنایت كرد. دو عنصر محوری آن این است كه محتوای وزین دارد، یك; قابل فهم است، دو; سنگین است، یك; آسان است، دو. این ثقیل بودن و یسیر و با یسر و آسان بودن این دو ویژگی رسمی قرآن كریم است ﴿سَنُلْقی‏ عَلَیكَ قَوْلاً ثَقیلاً﴾[2] وزین است، بامحتواست و روی برهان ایستاده است ﴿لَقَدْ یسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ﴾[3] دل پذیر است، فطرت ‌پذیر است، قابل فهم و عمل است هم وزین و سنگین است هم در دسترس است ﴿لَقَدْ یسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ﴾، از آن طرف ﴿سَنُلْقی‏ عَلَیكَ قَوْلاً ثَقیلاً﴾. سنگین بودن غیر از دشوار بودن است، آسان بودن غیر از سُست بودن است. فرمود سُست نیست آسان است، سخیف نیست، خفیف نیست، ثقیل است ولی سخت نیست. [1] . سوره احزاب، آیه 21. [2] . سوره مزمل، آیه 5. [3] . سوره قمر، آیات 17 و 22. 📚 سخنرانی در همایش کتاب سال حوزه تاریخ: 1392/12/10 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (107) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 إِيِّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5) 📌 لطائف و اشارات ✅ 1 ـ اسرار تقديم «إيّاك» بر «نعبد» 📁 و: همه‌ي نعمتها بي استثنا از جانب خداي سبحان است: (وما بكم من نعمة فمن الله) [سوره‌ي نحل، آيه‌ي 53.] و هر كار خيري كه عبد انجام مي دهد و در پي آن، پاداشي دريافت مي كند، پوشيده به دو نعمت پيشين و پسين است؛ زيرا توفيق تشخيص وظيفه و انجام آن نعمتي بوده از جانب خداي سبحان، پاداشي نيز كه در پي عمل به وظيفه نصيبش مي شود، نعمت ديگري است كه آن هم از ناحيه‌ي خداست. 📁 پس انسان در هر كار نيك و از جمله عبادت، در ميان دو نعمت قرار دارد و هر دو نعمت از خداست و براي عبد سهمي نمي ماند و براساس اين تحليل، انسان هيچ استحقاقي در برابر نعمت اطاعت و انقياد الهي ندارد. 📁 در قرآن كريم اين اصل كلي بر موارد خاصي تطبيق شده است؛ مثلاً توبه عبد را محفوف و محاط به دو نعمت مي داند: يكي نعمت توفيق توبه و ديگري نعمت پذيرش آن و از هر دو نعمت نيز تعبير به توبه شده است. پس هر توبه اي از عبدْ محفوف به دو توبه‌ي خداست. 📁 قرآن كريم درباره‌ي توبه اول مي فرمايد: (فتلقّي آدم من ربّه كلمات فتاب عليه) [سوره‌ي بقره، آيه‌ي 37.]؛ حضرت آدم (عليه السلام) از پروردگار خود كلماتي را تلقي كرد؛ پس خدا بر او توبه كرد؛ يعني خدا با لطفش بر او رجوع كرد. لطف الهي، عبد را به راه مي آورد و بر اثر آن توفيق توبه مي يابد. همچنين مي فرمايد: (لقد تاب الله علي النّبي والمهاجرين والأنصار) [سوره‌ي توبه، آيه‌ي 117.]؛ خداوند در هنگامه‌ي عسرت و تنگناي سختي، بر پيامبر و مهاجران و انصار توبه كرد. اين توبه در استعمالات قرآني با «علي» (استعلائيه) همراه است و به اين معناست كه لطف مولا از بالا بر عبد افاضه مي شود. 📁 درباره‌ي توبه‌ي دومِ خداوند نيز مي فرمايد: (أنّ الله هو يقبل التوبة عن عباده)[ سوره‌ي توبه، آيه‌ي 104.]. از مجموع سه توبه، يعني يك توبه عبد و دو توبه‌ي خدا نيز در اين آيه‌ي كريمه ياد شده است: (وعلي الثلاثة الّذين خُلِّفوا... ثم تاب عليهم ليتوبوا إنّ الله هو التواب الرّحيم)[ سوره‌ي توبه، آيه‌ي 118.]. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
برشی از کتاب گرانسنگ #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(107) #کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری) #تفسیر_قر
برشی از کتاب گرانسنگ (108) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 إِيِّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5) 📌 لطائف و اشارات ✅ 1 ـ اسرار تقديم «إيّاك» بر «نعبد» 📐 حاصل اين كه، انسان همواره محفوف و محاط به نعمتهاي خداوندي است و اگر نمي تواند به هم پيوستگي نعمتها را دريابد از آن روست كه او خود را مي بيند وگرنه چيزي بين واحد گسترده‌ي نعمت الهي فاصله نيست جز «خود» انسان. همان گونه كه بين خالق و مخلوق هيچ حجابي جز خود خلق نيست: «ليس بينه وبين خلقه حجاب غيرُ خلقه احتجب بغير حجاب محجوب واستتر بغير ستر مستور»[ بحار، ج3، ص327.]. 📁 اگر انسان خود را نبيند به هر سوي كه بنگرد جز وجه خدا چيزي نمي بيند: (فأينما تولّوا فثمّ وجه الله)[ سوره‌ي بقره، آيه‌ي 115.]. پس چون توفيق عبادت از خداي سبحان است، ادب عبادي ايجاب مي كند كه ما نام خود را بر نام معبود مقدم نكنيم. اوست كه با يك فيض انسان را تشنه مي كند و با فيضي ديگر، انسان تشنه را به چشمه‌ي كوثر مي رساند و جزتشنگي، چيزي به انسان اسناد ندارد و از اين رو در ادعيه آمده است: «مِنّتكُ ابتداء» [صحيفه‌ي سجّاديه، دعاي45.]، «كلّ نِعَمِك ابتداء» [همان، دعاي12.]؛ نعمتهاي تو ابتدايي است و از ما كاري ساخته نيست تا استحقاق پاداش داشته باشيم. ⬅ از آنچه به عنوانِ سرّ تقديم «إيّاك» بر «نَعْبُد» گذشت مي توان راز تقديم «ايّاك» بر «نستعين» را نيز استنباط كرد. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (109) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 إِيِّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5) 📌 لطائف و اشارات ✅ 2 ـ عبادت راه تقرّب به خدا 📐 عبادت تنها راه تقرّب به خداي سبحان است و از اين رو در قرآن كريم و روايات و ادعيه‌ي اهل بيت (عليهم السلام) در مقام بيان سِمَتها و مقامات گوناگونِ پيامبران و اوليا ابتدا سخن از عبادت آنان است. 🔹 در تشهد نماز نيز پيش از شهادت به رسالت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، عبادت و بندگي آن حضرت ذكر مي شود: «وأشهد أنّ محمّداً عبده ورسوله»؛ زيرا عبادت، نسبتِ عبد با مولا، و رسالت چهره‌ي ارتباطي عبد با ساير بندگان خداست و چون ارتباط انسان با خدا برتر و مقدم بر ارتباط او با انسانهاست، بندگي رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) بر رسالتش فضيلت دارد؛ چنانكه كمالات ساير پيامبران نيز ثمره‌ي عبادت آنهاست. 📁 قرآن كريم همان گونه كه به نقش عبادت در بُعْد اثباتي آن عنايت دارد و به نماز و نمازگزاران بها مي دهد، از بُعْد سلبي آن نيز با شدت سخن مي گويد: (فويل للمصلين الذين هم عن صلاتهم ساهون الذين هم يُراؤون) [ـ سوره‌ي ماعون، آيات 4ـ6. «مُصلّي» گرچه به لفظ «اسم فاعل» است، اما در معنا «صفت مشبهه» و مفيد ثبات و دوام است و به معناي نمازگزاري است كه بر نماز مداومت دارد و نه تنها تارك نماز نيست، بلكه چه بسا مقيّد به اول وقت نيز هست، ليكن چون اهل ريا وغفلت است، هم نمي داند چه مي كند و هم از ديدن و شنيدن ديگران لذت مي برد.]؛واي بر نمازگزاراني كه از نماز خود غافلند؛ آنان كه براي نشان دادن به ديگران، عبادت مي كنند. اينان تنها در مقام تلفظ، معبود و مستعان خود را خدا مي دانند، ولي سيره‌ي علمي و عملي آنان حصر عبادت و استعانت در خداي سبحان نيست. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت8:نکات تفسیر ی آیه 6 سوره عادیات ✅ إِنَ‌ الْإِنْسَانَ‌ لِرَبِّهِ‌ لَکَنُودٌ(6) 🔹 «الإِنسَانَ»: مراد انسانی است که در پرتو معارف الهی تربیت نیافته است و تعلیمات انبیاء بر دلش نتافته است، و خویشتن را تسلیم غرائز و شهوات سرکش نموده است.🔹 «کَنُودٌ»: کفران نعمت‌کننده. ناسپاس. حق‌ناشناس. ✅ ۱ - انسان، داراى طبیعتى ناسپاس در برابر نعمت هاى خداوند (إنّ الإنسن لربّه لکنود) 🔹 «ال» در «الإنسان» براى جنس است و بر استغراق افراد دلالت دارد. «کنود»، به معناى کفور است. برخى از قبایل عرب، آن را در معناى «عاصى» به کار مى برند. اسناد این خصلت به عموم مردم، به معناى گرفتار بودن نوع انسان ها به آن است. ✅ ۲ - رویارویى با سپاه اسلام، نشانه ناسپاسى انسان در برابر نعمت هاى خداوند است. (إنّ الإنسن لربّه لکنود) 🔹 بیان خصلت هاى ناروایى که در نوع انسان ها وجود دارد - پس از تمجید از سپاهیان اسلام در آغاز سوره - تعریض به دشمنان دین است و رسوخ آن خصلت ها را در آنان بیان مى کند. ✅ ۳ - دشمنان اسلام، ناسپاس در برابر نعمت اسلام و مظاهر ربوبیت خداوند (إنّ الإنسن لربّه لکنود) ✅ ۴ - ناسپاسى دشمنان اسلام در برابر ربوبیت خداوند، دلیل هجوم مجاهدان به صفوف آنان است. (و العدیت ... إنّ الإنسن لربّه لکنود) ✅ ۵ - توجّه به ربوبیت و مدبّر بودن خداوند، بازدارنده انسان از کفران نعمت ها است. (لربّه لکنود)🔹 تقدیم «لربّه»، بیانگر اهتمام به آن است; یعنى، شگفتا که انسان با آن که خداوند «ربّ» و «مدبّر» او است، به کفران نعمت او رو آورده است! ✅ ۶ - کفران نعمت، خصلتى نکوهیده و انسان ناسپاس، فردى مذموم است. (إنّ الإنسن لربّه لکنود) ✅ ۷ - خداوند، در تأکید بر ناسپاس بودن نوع انسان ها، به اسبان تیزپاى مجاهدان سوگند یاد کرده است. (و العدیت ... إنّ الإنسن لربّه لکنود) این آیه و دو آیه بعد که عطف بر آن است، جواب سوگندهایى است که در آغاز سوره آمده بود. ✅ ۸ - رزمندگانِ مجاهد، سپاسگزار خداوند و پذیراى ربوبیت او هستند. (و العدیت ... إنّ الإنسن لربّه لکنود) تمجید مجاهدان از یک سو و نکوهش ناسپاسان از سویى دیگر، بیانگر آن است که مجاهدان ناسپاس نیستند. ✅ ۹ - جهاد در راه خدا، شکر نعمت هاى او است. (و العدیت ... إنّ الإنسن لربّه لکنود) 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت9:نکات تفسیر ی آیه 7و8 سوره عادیات ✅ وَ إِنَّهُ‌ عَلَى‌ ذٰلِکَ‌ لَشَهِيدٌ(7) 🔹 «إِنَّهُ»: همانا انسان. بی‌گمان انسان. «شَهِیدٌ»: گواه. آگاه. گواهی انسان به زبان حال است. نظیر آن را در (اعراف / و توبه / ) می‌توان دید. و امّا آگاهی او، معلوم است که انسان از هرکس دیگر بهتر خود را می‌شناسد و از درون خود آگاه است. ✅ ۱ - انسان هاى ناسپاس، خود معترف و گواه بر خصلت نارواى خویش اند. (و إنّه على ذلک لشهید) ✅ ۲ - تداوم ناسپاسى در انسان، با وجود آگاهى او از خصلت نارواى خویش، شگفت آور و سزاوار نکوهش افزون تر (إنّ الإنسن لربّه لکنود . و إنّه على ذلک لشهید) ✅ ۳ - خداوند، در تأکید بر آگاهى دشمنان اسلام از خوى ناسپاسى خویش، به اسبان تیزپاى مجاهدان، سوگند یاد کرده است. (و العدیت ... و إنّه على ذلک لشهید) ✅ ۴ - انکار آگاهانه نعمت هاى خداوند، از سوى دشمنان اسلام، دلیل رویارویى سپاه مجاهدان با صفوف آنان است. (و العدیت ... إنّ الإنسن لربّه لکنود . و إنّه على ذلک لشهید) 🔅🔅🔅 وَ إِنَّهُ‌ لِحُبِ‌ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ(8) 🔹 «الْخَیْرِ»: اموال و دارائی 🔹 . «شَدِیدٌ»: تند و سخت. بخیل و تنگچشم. 🔹 حرف لام در واژه «لِحُبِّ الْخَیْرِ» می‌تواند برای تعدّیه باشد، و معنی آیه با توجّه بدان در بالا گذشت. یا این که برای تعلیل، که معنی آیه چنین است: انسان به علّت دوست داشت اموال و دارائی بخیل ✅ ۱ - تمایل شدید به مال، از ویژگى هاى طبیعت انسان است. (و إنّه لحبّ الخیر لشدید) ✅ ۲ - افزایش مال دوستى در دشمنان دین، زمینه رویارویى آنان با سپاه اسلام است. (و العدیت ... و إنّه لحبّ الخیر لشدید) ✅ ۳ - علاقه شدید به ثروت، مذموم است. (و إنّه لحبّ الخیر لشدید) ✅ ۴ - مال و دارایى، خیر است. (الخیر) ✅ ۵ - دشمنان دین، به دلیل علاقه وافر به مال، گرفتار بخل و امساک حقوق خداوند (و إنّه لحبّ الخیر لشدید) 🔹 کلمه «شدید» - چنان که در قاموس آمده - گاه به معناى «بخیل» است. در صورتى که این معنا در آیه مراد باشد، حرف «لام» در «لحبّ الخیر» لام تعلیل خواهد بود; یعنى، به خاطر حبّ مال. ✅ ۶ - مال دوستى، از ریشه هاى بخل است. (لحبّ الخیر لشدید) ✅ ۷ - خداوند، در تأکید بر شدّت مال دوستى دشمنان دین، به مَرکب مجاهدان سوگند یاد کرده است. (و العدیت ... و إنّه لحبّ الخیر لشدید) 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت10:نکات تفسیر ی آیه9 سوره عادیات ✅ أَ فَلاَ يَعْلَمُ‌ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِي‌ الْقُبُورِ(9) 🔹 «بُعْثِرَ»: بیرون آورده شد و زنده گردید ✅ ۱ - در قیامت، مردگان از قبرها برانگیخته و پراکنده خواهند شد. (بعثر ما فى القبور) «بَعْثَرَ» (معلوم «بُعْثرَ»); یعنى، بیرون کشید; اجزا را زیر و رو کرد; متفرق ساخت; آشکار کرد و برانگیخت (صحاح اللغة). صاحب «مفردات» بعید نمى داند که فعل «بُعْثِرَ»، مرکّب از فعل هاى «بُعِثَ» و «اُثیرَ» باشد; زیرا معناى هر دو را دارد. مصداق بارز «ما فى القبور» - به قرینه ضمیر جمع عاقل در جمله «إنّ ربّهم ...» (در آیات بعد) - انسان ها هستند. ✅ ۲ - قیامت، روز زنده شدن مردگان (بعثر ما فى القبور) بیرون ریخته شدن آنچه در قبرها هست، کنایه از زنده شدن مردگان در قیامت است. تعبیر «قبر» - در این آیه - ممکن است هر نقطه اى از جهان را که از بقایاى انسان در آن اثرى باشد، شامل گردد; بنابر این، آیه شریفه شامل تمامى انسان ها خواهد بود. ✅ ۳ - لحظه خروج مردگان از قبرها در قیامت، وحشت انگیز و توجّه به آن، بازدارنده انسان از کفران نعمت، بخلورزى و دلبستگى شدید به ثروت است. (لکنود ... أفلایعلم إذا بعثر ما فى القبور) ✅ ۴ - معاد، تهدیدى براى مال دوستان و ناسپاسان (لکنود ... لحبّ الخیر لشدید . أفلایعلم إذا بعثر ما فى القبور) ✅ ۵ - ایمان به معاد، زمینه ساز از بین رفتن خصلت هاى ناروا است. (لکنود ... أفلایعلم إذا بعثر ما فى القبور) ✅ ۶ - ناسپاسى دشمنان دین، در برابر نعمت هاى خداوند و دلبستگى شدید آنها به دارایى خویش، نشان بى توجهى آنان به معاد (إنّ الإنسن لربّه لکنود ... أفلایعلم إذا بعثر ما فى القبور) ✅ ۷ - لزوم شناخت ویژگى هاى معاد و غافل نبودن از خطرهاى آن (أفلایعلم) استفهام در آیه شریفه، «انکار تعجبى» است و بر اظهار شگفتى از جهل انسان، دلالت دارد. ✅ ۸ - معاد جسمانى است. (بعثر ما فى القبور) 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت11:نکات تفسیر ی آیه10سوره عادیات ✅ وَ حُصِّلَ‌ مَا فِي‌ الصُّدُورِ(10) 🔹 «حُصِّلَ»: به دست آورده شد. جمع گردید. ✅ ۱ - اسرار سینه ها (ملکات و صفات نفسانى، علاقه ها، نیت ها و افکار)، در قیامت بیرون ریخته و آشکار خواهد شد. (و حصّل ما فى الصدور) 🔹 «تحصیل»، به معناى استخراج مغز از پوسته و پوشش آن است; مانند استخراج طلا از سنگ معدنى آن و اخراج گندم از کاه (مفردات). برخى آن را با تمییز، مرادف مى دانند و بر همین اساس آنچه را بی‌ته شود، «محصّل» مى گویند (کشاف). در این صورت، مراد از آن، متمایز شدن اسرار نیک و بد خواهد بود. ✅ ۲ - آشکار شدن اسرار درونى انسان در قیامت، قهرى و بیرون از اختیار او است. (حصّل) مجهول بودن «حصّل»، دلالت بر نکته یاد شده دارد. ✅ ۳ - قیامت، روز حسابرسى نیت ها، خصلت ها و اسرار درونى است. (و حصّل ما فى الصدور) 🔹 تهدید به ظهور اسرار درونى در قیامت، کنایه از تأثیر آنها در فرجام اخروى است. بنابراین انسان ها، براساس رازهاى سینه خود نیز، محاسبه و کیفر خواهند شد. ✅ ۴ - توجّه به برملا شدن خصلت ها و علاقه ها در قیامت، بازدارنده انسان از خوى ناسپاسى، بخل و دل بستگى به ثروت (لکنود ... أفلایعلم إذا ... و حصّل ما فى الصدور) ✅ ۵ - صحنه برملا شدن رازها و نیت هاى پنهان، هول انگیز و تهدیدى براى ناسپاسان و مال دوستان (أفلایعلم إذا ... و حصّل ما فى الصدور) ✅ ۶ - غفلت از فرجام اخروى و لحظه برملا شدن اسرار آدمى، شگفت آور و حالتى نکوهیده است. (أفلایعلم إذا ... و حصّل ما فى الصدور) 🔹 مفعول «أفلایعلم» یا محذوف است; یعنى: «أفلایعلم مآله؟» و یا کلمه «إذا» از ظرفیة خارج شده و مفعول به قرار گرفته است; یعنى: «أفلایعلم وقت ... تحصیل ما فى الصدور؟». در این صورت مراد، توبیخ بر غفلت از حوادث آن زمان است. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت12:نکات تفسیر ی آیه11 سوره عادیات ✅ إِنَ‌ رَبَّهُمْ‌ بِهِمْ‌ يَوْمَئِذٍ لَخَبِيرٌ(11) 🔹 «خَبِیرٌ»: بسیار آگاه و باخبر. ✅ ۱ - خداوند، داراى آگاهى دقیق به انسان ها و افکار و کردار آنان است. (إنّ ربّهم بهم یومئذ لخبیر)🔹 «خبیر»، از ریشه «خُبْر» (دانستن درون و پنهان) یا «خِبْرة» (دانستن ظاهر و باطن) است. (تاج العروس) ✅ ۲ - قیامت، روز پى بردن همگان به آگاهى دقیق خداوند از اسرار درونى ایشان (یومئذ)🔹 تعبیر «یومئذ» قیامت را زمان علم خداوند، قرار داده و درباره علم او در دنیا، بیانى ندارد و از آن جا که علم الهى ازلى و ابدى است، اختصاص یافتن آن به قیامت، ناظر به قابل انکار نبودن آن است; یعنى، گرچه در دنیا برخى به علم او معترف نیستند; ولى در قیامت، آنان نیز به این حقیقت پى خواهند برد. ✅ ۳ - آگاهى دقیق خداوند از بندگان، نشانه و جلوه ربوبیت او است. (إنّ ربّهم بهم یومئذ لخبیر) ✅ ۴ - توجّه به آگاهى دقیق خداوند از اسرار درونى انسان، بازدارنده او از خوى ناسپاسى، بخل و دل بستگى به مال (لکنود ... لحبّ الخیر لشدید . أفلایعلم ... إنّ ربّهم بهم یومئذ لخبیر) ✅ ۵ - انسان ها در قیامت، بر کفران نعمت، بخلورزى و علاقه شدید به ثروت، مؤاخذه خواهند شد. (لکنود ... لحبّ الخیر لشدید . أفلایعلم ... إنّ ربّهم بهم یومئذ لخبیر) 🔹 هشدار به آگاهىِ خداوند از افکار، اسرار و نیت ها، اشاره به مؤاخذه و حسابرسى است. ✅ ۶ - ربوبیت خداوند، مقتضى حسابرسى و مؤاخذه خطاکاران است. (إنّ ربّهم بهم یومئذ لخبیر) ✅ ۷ - علم خداوند، پشتوانه دقّت در حسابرسى و مجازات انسان ها در قیامت است. (إنّ ربّهم بهم یومئذ لخبیر) 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom