eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
617 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @jebhefarhangi @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 بهشت سازی 🔹 ایران را چه کسی فتح کرد؟! ایران که به دست حضرت امیر (سلام الله علیه) فتح نشد! پدران و اجداد ما به برکت همین سادات که آمدند و گفتند علی این است، زهرا این است، حسن این است، حسین (علیهم السلام) این است، ما این ذوات قدسی را شناختیم. سخن از صفویه نبود! صفویه را چه کسی تربیت کرد؟ صفویه را چه کسی شیعه کرد؟ صفویه را چه کسی آدم کرد؟ همین سادات بودند! اینها گفتند علی این است، زهرا این است، حسن این است، حسین (علیهم السلام) این است، گفتند و گفتند و گفتند، تا پدران ما فهمیدند و ما هم راه را تشخیص دادیم، وگرنه ما از چه راهی می ‌فهمیدیم؟ جریان که به ما نرسیده بود، جریان که به ما نرسیده بود، وجود مبارک امام رضا (علیه السلام) آمد، سادات آمدند، «بنی‎ الزّهرا» آمدند و معرّفی کردند، آن قدر گفتند تا پدران ما ـ الحمد لله ـ تربیت شدند و ما هم تربیت شدیم. ما شب و روز باید شاکر این امامزاده‌ ها باشیم، مبادا کسی خیال کند صفویه ما را تربیت کرد! ▫️ ایران به دست دیگری فتح شد، اما سادات آمدند کم‌ کم مسئله را حلّ کردند. پس می ‌شود کم‌ کم تِیم و عَدی را کنار زد و و را آورد. 🔹 بیان نورانی حضرت امیر در وصیت ‌نامه ‌اش چیست؟ حضرت در صدر وصیت ‌نامه فرمود: «أُوصِیكُمَا بِتَقْوَی اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِیا الدُّنْیا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا»، بعد می‌ فرماید: «وَ قُولَا بِالْحَقِ‏ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»، آن‌ گاه می ‌فرماید: «أُوصِیكُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی [وُلدِی] وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِی»؛ الآن همه ما جزء هستیم، فرمود هر کس نامه من به دست او رسید، او وصی من است: «وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِی بِتَقْوَی اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَینِكُمْ فَإِنِّی سَمِعْتُ جَدَّكُمَا صلی الله علیه و آله و سلّم یقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَینِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیامِ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْأَیتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ» تا بخش‌ های پایانی که مربوط است به «وَ عَلَیكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِیاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ»؛ نداشته باشید، نکنید و مانند آن، فرمود من شنیدم که «صَلاح ذاتُ البین» از غالب نماز و روزه بالاتر است! یک کشور و یک نظام را این حفظ می‌ کند، این وصیت حضرت امیر نسبت به همه ماست. ▫️ اگر قرآن است که به صورت حصر فرمود: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾[1] و اگر قرآن ناطق است که می ‌فرماید: «صَلَاحُ ذَاتِ الْبَینِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیامِ»[2] و اگر آیه سوره «حشر» است که ما را به دعوت می ‌کند. اگر ملّتی متمدّن بود و فرهنگ آن بود، چنین ملّتی در بهشت دارد زندگی می ‌کند؛ یعنی نمونه ‌ای از بهشتِ اَبد را فعلاً دارد تجربه می ‌کند که فرمود: ﴿لاَ تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلّاً لِلَّذِینَ آمَنُوا﴾.[3] [1]. سوره حجرات، آیه10. [2]. نهج البلاغه، نامه47. [3]. سوره حشر، آیه10. 📚 سوره مبارکه حجرات ـ جلسه 13 تاریخ: 1395/08/05 🆔 @a_javadiamoli_doross
🏴 صراحت فاطمی ▪️ در بخش ‌هايي از قرآن کريم درباره عزت مسلمين آمده است که مسلمان‌ ها عزيز هستند مؤمنين عزيز هستند و اين عزّت و اعتلا به پيروزي در سايه است. صديقه کبري (صلوات الله و سلامه عليها) فرمود پدرم در اثر داشتن چنين کتاب قانوني شما را عزيز کرده و جامعه اسلامي را جامعه برين کرده است و پيام «الْإِسْلَامُ يَعْلُو وَ لَا يُعْلَي عَلَيْه»[1] را همگان از پدرم شنيده ‌ايد و پدرم هم هر چه داشت و دارد از قرآن کريم است و اين قرآن امانتي بود که به دست شما قرار داد، شما با اين قرآن چه کرديد؟! ▪️ بعد از قرآن جريان مطرح است و اگر غدير را شما پاس مي ‌داشتيد و را بر غدير مقدم نمي ‌داشتيد اين‌ گونه از خطرات دامنگير شما نمي‌ شد! جريان شاهد خواستن از «ذو اليد» يکي از سنّت‌ هاي سوء جاهلي بود ﴿أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾،[2] فرمود آنجا که به قرآن عمل نمي ‌شود و به نام قرآن حکم مي‌ شود آن است! اين آيه را صريحاً وجود مبارک صديقه کبري (سلام اله عليها) در مسجد النّبي تلاوت کرد: ﴿أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾، اين ﴿أَحْسَنُ﴾ «أحسن» تعييني است و نه تفضيلي، نه اينکه حکم غير خدا حسن است و حکم خدا أحسن! بلکه نظير ﴿أُولُوا الأرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَي بِبَعْضٍ﴾[3] نظير ﴿النَّبِيُّ أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ﴾[4] اولويت تعييني است، أحسن بودن قرآن أحسن تعييني است! فرمود اگر من «ذو اليد» هستم از «ذو اليد» بيّنه خواستن يک است! در شرق و غرب عالَم اين حکم يک حکم فطري است و بناي عقلا بر اين است و دين هم امضا کرده که يد أماره مالکيت است. در دست من بود و از من شاهد خواستيد و دليل خواستيد، مگر از «ذو اليد» کسي دليل مي ‌خواهد؟! خود يد بيّنه است و أماره است و شما از کسي که دليل در دست اوست و أماره همراه اوست دليل خواستيد اين حکم، است. ▪️ در بخش‌ هاي فرمود بر فرض مسئله «نحله» را نپذيريد مسئله ارث را بايد بپذيريد، در قرآن کريم پيغمبري از پيغمبر ديگر ارث برد ﴿وَ وَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُدَ﴾[5] شما بر اين هستيد که پيامبران ارث نمي‌ گذارند، بعد سرانجام در حال گريه اين حادثه تلخ را تذکر داد؛ گرچه جريان دَر به پهلو زدن و ساير آسيب ‌هاي بدني هم توان ‌فرسا است، اما اين است که صديقه کبري (صلوات الله و سلامه عليها) در آن محفل فرمود اول نحله بودن را شما انکار کرديد، بر فرض در جدال أحسن من از نحله بودن صرف نظر کنم و بخواهم از راه ارث وارد بشوم «أَ تَرِثُ أَبَاكَ وَ لَا أَرِثُ أَبِي‏»، آن ‌گاه ناله کرد و فرمود: «اَمْ هَلْ تَقُولُونَ أَهْلُ‏ مِلَّتَيْنِ‏ لَا يَتَوَارَثَانِ‏»،[6] اين جمله از آن کار در به پهلو زدن «و لست أدری خبر المسمار»[7] و مانند آن سرودن خيلي دردناک‌ تر است. فرمود سرّ اينکه مرا وارث پيغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) نمي ‌دانيد و اجازه نمي‌ دهيد که من از مال پدرم ارث ببرم شايد براي اين باشد که «اَمْ هَلْ تَقُولُونَ أَهْلُ‏ مِلَّتَيْنِ‏ لَا يَتَوَارَثَانِ‏» ـ معاذ الله ـ در اسلام من شک بکنيد و بگوييد که پيغمبر يک دين داشتند و شما دين ديگري داريد و با تعدد دين و تخالف دين هيچ کسي از ديگري ارث نمي ‌برد! چنين فرمايشي را گفت و ناله زد و ساکت شد. ▫️ ما اميدواريم ذات اقدس الهي به برکت صديقه طاهره و عترت معصومين (صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين) جامعه اسلامي را عزيز و سرفراز و سربلند کند و آيات قرآني که فرمود: ﴿لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ﴾،[8] ﴿وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾،[9] ﴿وَ كَفَي بِاللَّهِ شَهِيداً﴾[10] را ابدي کند و عملي کند! [1]. من لا يحضره الفقيه، ج4، ص334. [2]. سوره مائده، آيه50. [3]. سوره انفال، آيه75. [4]. سوره احزاب، آيه6. [5]. سوره نمل، آيه16. [6]. بحار الأنوار (ط ـ بيروت)، ج‏29، ص227. [7]. شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج‏3، ص33؛ «و لست أدري خبر المسمار ٭٭٭ سل صدرها خزانة الأسرار». [8]. سوره توبه، آيه33؛ سوره فتح، آيه28؛ سوره صف، آيه9. [9]. سوره توبه، آيه33؛ سوره صف، آيه9. [10]. سوره فتح، آيه28. 📚 پیام به همایش ملی ریحانه النبی تاریخ: 1398/11/27 🆔 @a_javadiamoli_doross
جایگاه برین حکمت طرز بر پایه را می توان در کتاب ( ) دید که می گوید: در کشته نشد، بلکه در کشته شد! این نگاه عمیق ( ) به مساله و ، و است. این همان پیامی است که حکمت، به ما می دهد؛ اینکه اگر نباشد، اگر و باشد، اگر باشد؛ بی شک وقایعی چون جریان کربلا اجتناب ناپذیر است. ✅ دیدار با اعضای شورای سیاستگذاری همایش ملی (جایگاه حکمت اسلامی در انقلاب اسلامی) _ قم ؛ ۱۳۹۸/۱۰/۱۰ 💠 اول خرداد. روز بزرگداشت جناب صدرالمتالهین (ملاصدرا) @rahighemakhtoom
. 🔰 چرا علی (ع) سقیفه را امضاء کرد؟ 💠 یکی از آقایان درباره آن خطبه نورانی (سلام الله علیه) که فرمود اگر حمزه و جعفر بودند، من تسلیم سقیفه نمی شدم؛ سئوال کرده بود. این خطبه در کتاب شریف ( )، صفحه هشتصد و هشتاد و یک، این جمله هست که فرمود: اگر عمّ من حمزه و برادرم جعفر (سلام الله علیهما) بودند، من هرگز را امضاء نمی کردم. برای اینکه اینها ریختند، همسرم (سلام الله علیها) هم که کنار درب بود؛ اینها هم ریختند دست مرا بستند، بردند. من دو تا از بستگانم بود؛ یکی عباس بود، یکی عقیل؛ اینها تازه مسلمانند، نه آن اعتقاد قوی و غنیّ حمزه و جعفر را دارند، نه آن شهامت و مبارز بودن و جهاد آنها را! کاری از این دو نفر ساخته نبود. اگر دستم باز بود، و اگر عمویم حمزه بود، و اگر برادرم جعفر بود؛ من هرگز سقیفه را امضاء نمی کردم. معاویه بعد از اینکه آن اهانت را کرد؛ آن نامه در نیست، ولی جواب حضرت هست؛ فرمود: ما که انکار تکردیم، بله مرا با دست بسته بردند؛ (اردت ان تفضحنی فافتضحت)*. رفتی آبروی مرا ببری، آبروی خودت را بردی. من اگر دستم باز بود که سقیفه را امضاء نمی کردم، من اگر دستم باز بود که اجازه نمی دادم دیگری به جای پیغمبر بنشیند؛ امّا خُب با دست بسته! اردت ان تفضحنی فافتضحت، خودت رسوا شدی! لذا در این نامه ای که نامه هفتاد و پنج مجموعه مبارک (تمام نهج البلاغه) است، فرمود: در تمام روزهای جمعه برای مردم بخوانید که در سقیفه چه گذشت، من چرا ساکت شدم، من چرا رفتم امضاء کردم، چه جور شد من رفتم امضاء کردم! فرمود: اگر اینها بودند که من سقیفه را امضاء نمی کردم. اینها ریختند، دست مرا بستند، از من امضاء گرفتند. الآن تمام نمازهای جمعه باید این مطالب گفته بشود، حالا یا به عنوان سخنران قبل از خطبه، یا مضمون خطبه؛ این حرف ها گفته بشود، یادشان نرود‌. نفرمود گاهی بگوئید، فرمود: در تمام خطبه های بگوئید که اگر حمزه بود، اگر جعفر بود، اگر پناهگاههای ما بودند؛ من سقیفه را امضاء نمی کردم. --------------------------------------------- 📌 نهج البلاغه / نامه ۲۸ _ (... الی معاویه جواباً) 📋 درس خارج تفسیر قرآن کریم 📆 قم ؛ ۱۳۹۷/۰۲/۰۱ 🌱🌱🌱 🔅 صفحه قرآنی رسانه رشد @rahighemakhtoom