eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
809 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
. 🔰 چگونه دین، انسان را فرشته می کند؟ 💠 ما را می خواهند کنند، پس دین برای این است که ما فرشته بشویم. آنوقت از _ _ سئوال کردند: (اکّالون للسّحت)* چیست؟اینها خواص اصحاب بودند، برایشان مجهول نبود از حضرت سئوال بکنند که این (اکّالون للسّحت)یعنی چه؛ این را از کسی که می گوید من را در ردیف ملائکه کردند، سئوال می کنند که این" اکّالون للسّحت "یعنی چه! آنوقت می فرماید: (هو الّذی یقضی لاخیه حاجته ثمّ یقبل هدیته)*. یک کسی مشکل و کار مردم را حل کرد؛ آن یکی رشوه نداد، مال طیّب و طاهر را به عنوان هدیه برد که محبتی نسبت به ما کرد، ما هم جبران کردیم. گفت: این هدیه (سُحت) است. کار کردی برای رضای خدا، بگذار جامعه راحت بشود؛ هیچ توقعی نداشته باش، این می شود " ". مگر فرشته چکار می کند؟! هیچ تفسیری شما دیدید که این بگوید مال طیب و طاهر ایراد دارد؟ شما تلاش و کوشش کردید مشکل را برای این آقا حل کردید؛ او هم باغبان بود، یک سبد میوه احسان کرد، طیب و طاهر هست؛ ولی فرمود: این (اکّالون للسّحت)است. جامعه را با لطف و مهر باید اداره کرد؛ این (اکّالون للسّحت)این است:(یقبل الهدیه) بعد از یک کار. رشوه که نیست،(اکّالون للسّحت)؛ بله، این می شود فرشته! او هم می داند که این نمی تواند قبول بکند، قبول نکرده است؛ این می شود بهشت دیگر، این می شود ! وقتی وجود مبارک حضرت ظهور کرد، یک عده اینجور می شوند! این که در کتاب ها نوشته شده، حالا همه اینجور نشوند؛ برخی می شوند. این‌که گفته می شود: (مگر دستم را بو کردم)، آنوقت همین جور می شود. یک کسی می خواهد بفهمد که فلان رفیقش کجاست، بو می کند می فهمد. اینکه می گوید دستم را بو کردم، برای اینکه در روایات دارد که زمان ظهور حضرت، خواص اینجور می شوند. از این به بعد گفتند: من که دستم را بو نکردم؛ مگر می شود یک عده ای دست خودشان را بو کنند، بفهمند فلان حادثه کجاست؟! بله، اینها آنوقت تربیت می شوند، این فرشته می شود! اگرجناب سنایی گفت:(تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک/برگ توت است به تدریج کنندش اطلس)*، گفت: الآن گران ترین فرش، پرده، حوله؛ ابریشم است. از ابریشم که گران تر روی کره زمین ندارید! این از همین برگ توت است که جمع می کنند، درون سطل زباله می ریزند. وقتی این برگ مدرسه رفت، استاد دید، پیش استاد درس خواند، نزد کرم ابریشم درس خواند، می شود (اطلس)؛ " اطلس " یعنی ابریشم. ---------------------------- 📌 سوره مائده/۴۲ 📌تمام نهج البلاغه/ص ۵۴۷ 📌 دیوان سنایی/قصیده ۹۰ 📋 درس خارج فقه 📆 قم ؛ ۱۴۰۰/۱۱/۰۶ @rahighemakhtoom
. 🔰 چرا حضرت امیر (ع) را تحمل نمی کردند؟ 💠 این حکومتی که در یک مدت کوتاه، سه جنگ داخلی را بر حضرت تحمیل کردند؛ برای اینکه او زیر بار ظلم نمی رفت، نه تنها زیر بار زور! طلحه و زبیر یک چیزهایی از او خواستند، دیگران یک چیزهایی هم از او خواستند؛ اگر حضرت یک مقداری به اینها می داد، اینها را ساکت می کرد؛ دیگر جن گ جمل و بصره و امثال ذلک پیدا نمی شد، رخ نمی داد و آرام بود؛ امّا دیگر علی، علی نبود؛ این هم مثل خلفای دیگر بود! طلحه آمد، یک خواسته ای داشت؛ زبیر آمد، یک خواسته ای داشت؛ فرمود: نه. (اتامرونی ان اطلب النّصر بالجور)*، شما می خواهید من بر اساس اینکه " هدف وسیله را توجیه می کند "، از راه باطل به مقصد برسم؟ من اینجور نیستم. این به جایی رسیده است که دوست ها از ترس نتوانستند فضائل او را ذکر بکنند، دشمن ها هم تمام تلاش و کوشش را کردند که نام آن حضرت را خاموش بکنند؛ ولی مع ذلک شرق و غرب عالم را نام علی (سلام الله علیه) گرفت! وقتی از خلیل سئوال کردند، ار سائر ادبای بزرگوار سئوال کردند که شما درباره چه می گوئید؟ گفت: ما درباره (علیه السّلام) چه حرف بزنیم؟ دوستانش از ترس نمی توانستند نام او را ببرند، کسی نمی توانست نام بچه اش را (علی) بگذارد! امویان هم برای اهانت گاهی نام مبارک (علی) را روی نعل اسب هایشان حک می کردند؛ تا به اینجا رسیدند! سالیان متمادی هم همانطوری که ما الآن بعد از درود بر خاندان پیغمبر می گوئیم: ( و اللّعن علی اعدائهم اجمعین )، آنها به اسم وجود مبارک حضرت امیر را لعن می کردند؛ سالیان متمادی!! این بزرگوار می گوید به اینکه: دوستان حضرت امیر (سلام الله علیه) که از ترس نمی توانستند فضائل او را بازگو کنند، دشمنان او هم در نشر عداوت او کوتاهی نکردند؛ ولی مع ذلک فضائل علی (قد ملاء الخافقین). (خافق) یعنی کرانه و افق، (خافقین) یعنی این دو افق غرب و شرق. این (خافقین) را، یعنی این شرق و غرب را فضیلت حضرت امیر گرفت! اگر او با طلحه و زبیر کنار می آمد، اگر او هم می گفت (هدف وسیله را توجیه می کند)، اگر او می گفت ما فعلاً یک مقداری کنار بیائیم؛ دیگر علی، علی نبود!! 🌷🌷🌷 📌 نهج البلاغه / خطبه ۱۲۶ 📋 هفتمین همایش آموزشی _ فرهنگی دانشجویان سراسر کشور (کوثر) 📆 مشهد مقدس ؛ مرداد ۱۳۸۰ @rahighemakhtoom
. 🔰 کربلا، آرامگاه عاشقان 💠 این کلمه ( ) از لطیف ترین تعبیرات روایی ماست، متاسفانه به دست دیگران افتاد و زمینی شد و مبتذل شد! 🔹وجود مبارک (سلام الله علیه) بیست سال قبل از جریان ، وقتی می خواست ج ن گ صفین را به پایان برساند، یک روزی از صفین به کوفه بر می گشت؛ در بین راه، قبل از اینکه به کوفه برسد، به یک سرزمینی رسید؛ دیدند حضرت از مَرکب پیاده شد، با دستان مبارک شان اشاره می کنند: (هاهنا، هاهنا)*؛ (همین جاست، همین جاست)! مقداری خاک این منطقه را گرفتند، بو کردند، از مَرکب پیاده شدند، دو رکعت نماز خواندند؛ بعد اشک ریختند. به حضرت عرض کردند: به اینجا چه کسی می آید، چه خبر است؟ فرمود: (هاهنا مصارع عشّاق)*، اینجا جایی است که عاشقان شربت شه اد ت می نوشند. 🔹از ظریف ترین تعبیرات دینی ما " عشق " است؛ امّا وقتی بیگانه این را از آسمان به زمین آورد، به این صورت در آمد که در بعضی از روایات فرمودند: این مال دلهایی است که از محبت الهی خالی است! فرمود: اینجا عاشقان می آرمند، (مصارع عشّاق). 🔹روز دوّم محرّم که وجود مبارک (سلام الله علیه) بعد از بیست سال وارد شد، وقتی شنیدند آنجا کربلاست، با همان دستان مبارکشان اشاره کردند؛ فرمود: (هاهنا، هاهنا)، (هاهنا مناخ رکابنا)؛ این را بیست سال قبل از کربلا، وجود مبارک حضرت امیر فرمود. دوّم محرّم وجود مبارک می فرماید: اینجاست که شترها باید زانو بزنند، اینجاست که بچه های ما را سر می برند، اینجاست که اطفال ما را ذ / ب / ح می کنند * و مانند آن. فرمود: بالاترین مردم کسانی هستند که نسبت به ذات اقدس اله محبت داشته باشند و روی علاقه عبادت کنند. 🌱🌱🌱 📌 ر.ک وقعه صفین / صفحه ۱۴۱ و ۱۴۲ 📌 بحار الانوار / جلد ۴۱ / صفحه ۲۹۵ 📌 مناقب آل ابی طالب لابن شهر آشوب / جلد ۴ / صفحه ۹۷ 📋 درس اخلاق 📆 قم ؛ ۱۳۹۷/۰۱/۲۳ @rahighemakhtoom
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۰ 🔰 دانشمند الهی و ربانی 💠 اینکه می بینید ما زیاد داریم، امّا کمتر کسی به آن " " بودن می رسد...؛ خودِ وقتی خودش را معرفی می کند، می گوید: (انا من علماء الرّبانیین)*. اینکه ما آن جور شاگرد و آن جور استاد کم داریم، برای اینکه این درس هایی که ما می خوانیم، درس های عملیاتی است که چه کار بکنیم، چه‌ کار نکنیم! امّا درس هایی که مربوط به شناخت جهان است، شناخت انسان است، شناخت روابط بین انسان و جهان است، به ابدیت ما بر می گردد. ... 🔹ما چون یک موجود ابدی هستیم، نه یک تاریخ میلیاردی و ده میلیاردی و صد میلیاردی داریم که ما صد میلیارد سال بخواهیم زنده باشیم؛ ما یک موجود ابدی هستیم‌. اگر موجود ابدی هستیم؛ فکر ابد می خواهد، عمل ابد می خواهد، طرح ابد می خواهد. این نه در فقه ماست، نه در اصول ماست، نه در بحث های دیگر ماست؛ این در قرآن است و در نهج البلاغه. اگر ما با مردن می پوسیدیم، مشکلی نبود؛ امّا با مردن از پوست به در می آئیم و ابدی می شویم. 🔹اگر ابدی شدیم؛ باید افکار ابدی داشته باشیم، زاد ابدی داشته باشیم. آنجا هیچ خبری نیست که کسی به داد ما برسد، چیزی به ما بدهد! امروز عمل است و لا حساب، و غداً حساب است و لا عمل*! 🌱🌱🌱 📌 نهج البلاغه للصبحی صالح / حکمت ۱۴۷ 📌 نهج البلاغه للصبحی صالح / خطبه ۴۲ _ (انّ الیوم عمل و لا حساب و غداً حساب و لا عمل) ✴️ اوّل مهر . آغاز سال تحصیلی 📋 درس اخلاق 📆 قم ؛ ۱۳۹۶/۱۱/۱۹ 🔅صفحه قرآنی رحیق @rahighemakhtoom
24.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 دنیاشناسی از منظر علوی 💠 ما بالاخره این " علی " هستیم، حالا مثل او که نمی خواهیم بشویم، شدنی نیست؛ ولی بالاخره راه این است! در بحبوحه حکومت یک انسان آبرومندی چیزی از او مسالت کرد. حضرت به مامور امور مالی اش فرمود: (اعطه الفاً)، هزار مثقال به او بده. این شخص عرض کرد: هزار مثقال طلا یا نقره؟ خُب تفاوت قیمتش خیلی است! فرمود: (کلاهما عندی حجر اعطه انفعهما بحاله)*، هر دو پیش منِ علی سنگ است؛ طلا یک سنگ زردی است، نقره یک سنگ سفیدی است؛ مگر غیر از این است؟! هر چه مشکل او را حل می کند چون آبرومند است، بده. ما بالاخره یک همچنین مکتبی داریم! مگر واقعاً غیر از سنگ زرد چیز دیگری است؟ حیف یک نیست که خود را به این بفروشد؟ البته خوب است، یک مقدار معق ول؛ امّا بداند یک سنگ رنگینی است! آن نقره اش هم همین است. این معرفت کجا، آن معرفت کجا!!... آیت الله العظمی 📋 پاسخ به پرسشهای خواهران دانشجو 📆 مشهد مقدّس ؛ مرداد ۱۳۸۲ @rahighemakhtoom
14.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 فاصله اندک حق و باطل 💠 هر چه که شنیدید، باید یک معیاری داشته باشد؛ هر شنیده ای را باور نکنید! فرمود: (بین الحقّ و الباطل اربع اصابع)، بین حق و باطل چهار انگشت است. 🔹از وجود مبارک سئوال کردند که این یعنی چه؟ ایشان دست گذاشتند بین چشم شان و گوشش شان؛ فرمودند: این مساحت، مساحت چهار انگشت است. (امّا الباطل ان تقول سمعت و امّا الحقّ ان تقول رایت-نهج البلاغه / خطبه ۱۴۱). 🔹 اگر درباره دیگران مطلبی گفتند و شما شنیدی و ندیدی، بخواهی به همین شنیده ها آبروی کسی را ببری، متهم بکنی؛ این می شود (باطل)! 🔹اگر واقعاً دیدید، خودتان در صحنه بودید و خبر دارید، این گزارش حق است؛ امّا حالا به چه کسی باید بگوئید، کجا باید بگوئید؛ آن در خطبه های دیگر است که وظیفه گوینده ها را مشخص می کند. 🔹در اینجا که حضرت فرمود: " مرز حق و باطل چهار انگشت است"، باطل آن است که انسان بگوید من شنیدم، حق آن است که بگوید من دیدم؛ این معیار تشخیص حق و باطل است در مسائلی که مربوط به گزارش و اقوال و آراء دیگران است. 🌱🌱🌱 📋 نماز جمعه قم 📆 مصلّی قدس ؛ ۱۳۸۰/۱۰/۲۸ آیت الله 🎆 برای تقویت معارف قرآنی صفحه قرآنی رحیق را لطفاً همراهی فرمایید. @rahighemakhtoom
13.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 وسیله ناصحیح به هدف صحیح نمی رسد 💠 بعد از جریان جمل و نهروان، از خواستند که شما یک مقداری با اینها کنار بیائید، یک مقداری از اموال بیت المال را بگیرید تا اینها راضی باشند؛ پیشنهادی به حضرت امیر دادند. . پیشنهاد دهنده ها بزرگان اصحاب حضرت بودند. حضرت در طلیعه سخن و پاسخ فرمود به اینکه: شما می خواهید من بگویم هدف وسیله را توجیه می کند؟! یعنی از هر راهی می توان به مقصد رسید؛ اینچنین نیست! " مقصد صحیح "، راه مستقیم می خواهد؛ کج راهه انسان را به مقصد سالم نمی رساند. بین مقصد و مسیر یک پیوند تکوینی است؛ نه هر راهی انسان را به مقصد صحیح می رساند، نه مقصد صحیح را می شود با هر راهی طی کرد! 🔹 در طلیعه خطبه دویست و بیست و چهار آمده، :و الله لان ابیت علی حسک السّعدان مسهّداً و اُجّر فی الاغلال مصفّداً احبّ الیّ من ان القی الله و رسوله یوم القیامه ظالماً لبعض العباد و غاصباً لشیء من الحطام. اگر شب تا صبح من را روی این تیغ ها بیدار نگه بدارند، و همچنین با زنجیرها من را ببندند، نگذارند من بخوابم، کشان کشان من را با زنجیرها عقاب بکنند؛ برای من بهتر است که در قیامت خدا و پیغمبر را ملاقات کنم، در حالی که به برخی از بندگانش را کرده باشم، را بیجا مصرف کرده باشم؛ به بعضی ها بدهم، به بعضی ها ندهم! و چیزی از حُطام بی ارزش دنیا را ظلم کرده باشم و غصب کرده باشم. (حُطام) این کاه را می گویند، این کاه زود می شکند. فرمود: آنچه که برای دیگران خیلی خرّم نشان می دهد، این حُطام است؛ مثل کاه خشک است که زود می گذرد! 📋 درس اخلاق قم ؛ ۱۳۸۹/۰۱/۲۶ آیت الله @rahighemakhtoom
13.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎇زمین جزئی کوچک از جهان خلقت 🔹می گویند کل دنیا یک حلقه ای است در یک فلات مثل یک انگشتری که شما در یک بیابان بیکران پرت کنید؛ اصلاً قابل قیاس نیست گذشتگان می گفتند که این عناصر و بخشهای طبیعت نسبت به کل عالم مثل سنگ مثانه است. شما یک انسانی را فرض کنید یک مختصر سنگی در مثانه او پیدا می شود. 🔹 خب انسان عقل خیلی وسیعی دارد شئون فراوانی برای عقل او هست تا برسد به و هم او به خیال او به بدن او حالا اگر در مثانه او سنگی پیدا بشود، اصلاً قابل حساب نیست میگویند.هوشمندان این آسمان و زمین را این بخش طبیعت را حجر المثانه عالم خلقت می دانند. 🔹 ؛ در زمان خلافتش یک کسی نیازمند بود حضرت تحقیق کرد و دید واقعاً نیازمند است گرفتار است و بجا هم گرفتار است نه بیجا حضرت فرمود چه می خواهی؟ عرض کرد که من دین دارم مشکلاتی دارم؛ حضرت به مامور مستقلات مالی خودش فرمود: اعطه الفأ، هزار واحد به او بده. مامور امور مالی وجود مبارک (سلام الله علیه) عرض کرد که هزار درهم یا هزار دینار هزار مثقال طلا یا هزار مثقال نقره؟ خب خیلی فرق می کند!! امام فرمود: كلاهما عندى حجران اعطه انفعهما بحاله، هر دو پیش من سنگ است؛ طلا سنگ زرد است نقره سنگ سفید است؛ هر دو سنگند. اینها را به اصطلاح میگویند احجار کریمه کرامت اینها برای همان ارزش اعتباری است که دارند و گرنه طلا غیر از سنگ که چیز دیگری نیست چون کم است یک مقداری ارزش دارد فرمود كلاهما عندی حجران؛ انسان به اینجا می رسد!! 🎤تفسير موضوعی قرآن کریم ۱۳۷۶/۱۱/۱۶ آیت الله 🔅صفحه قرآنی رحیق گنجینه آموزه‌های الهی @rahighemakhtoom
🔖چشمه باش نه استخر (علم) جای چیزی را تنگ نمیکند و برای خودش جا باز می کند؛ و به دیگران هم جا می دهد؛ خاصیت علم این است علم مزاحم هیچ کسی نیست . یک بیان نورانی دارد که "کل وعاء يضيق بما جعل فيه الا وعاء العلم"؛ (نهج البلاغه / حکمت ۲۰۵)یعنی " علم " گرچه در ظرف جان آدم قرار می گیرد اما با تمام مظروف های عالم فرق میکند زیرا هر مظروفی وقتی وارد ظرف شد جا را تنگ میکند؛ اما آن طلبه یا دانشجویی که می تواند ده مطلب علمی بفهمد. همین که پنج مطلب علمی فهمید الآن پانزده مطلب می فهمد این پنج مطلب نه تنها جا نگرفت بلکه جا داد!! اين اصل اول. 🔹فرمود: حالا که معلوم شد العلم ما هو ، بكوشيد عالم بشوید جای خالی نداشته باشید نگوئید بس است اولین لحظه یک طلبه یا دانشجو این است که بگوید من " التحصیل شدم!!! مگر آدم دهن باز می کند می گوید به اینکه من فارغ التحصيل شدم تا نفس میکشیم درس و بحث فرمود بکوشید که ظرف دانش باشید محدودیت ندارد هر چه علم آمد ظرفیت عالم بیشتر میشود وسیعتر میشود؛ این اصل دوم. 🔹 حضرت فرمود اینکه من گفتم شما ظرف علم باشيد .... ما یک استخر داریم که ظرف آب است یک چشمه داریم که ظرف آب است. فرمود: استخر نباشید تا آخر مقلد نباشید؛ شما بكوشيد كونوا ينابيع العلم، چشمه باشید که از خود شما بجوشد و گرنه مرتب استخر باشید و کشاورزی بالاخره از جای دیگر آب میگیرید و اگر یک وقتی تحریم کردند و راه آب را بستند دانشگاه دیگر فلج میشود فرمود شما دانشجو هستید دانشگاه دارید؛ بکوشید که خودتان چشمه علم باشید که کسی نتواند تحریم بکند چشم تان به زید و عمرو باشد به بیگانه باشد همین خطرها هست!! آیت الله 👈محفل قرآنی رحیق گنجینه آموزه‌های دینی👉 https://eitaa.com/rahighemakhtoom
🎇بخل راه رهایی از فقر نیست (ع) می فرماید من تعجب میکنم که چرا برخی بخل می ورزند اگر این کار را برای رهایی از فقر میکنند به خطر بدتر دچار می شوند؛ عجبت للبخيل يستعجل الفقر الذى منه هرب و يفوته الغني الذي اياه طلب تعجب میکنم از انسان بخیل که بخل می ورزد تا گرفتار فقر نشود چنین شخصی هم اکنون گرفتار فقر است؛ چون نمی داند که راهش این نیست او اگر بخواهد آینده خوبی داشته باشد باید ببخشد که ده برابر بگیرد. 📚نهج البلاغه / حکمت ۱۲۶ https://eitaa.com/rahighemakhtoom
. 🔰 دوستی در فراز و فرود 💠 اگر بخواهید " " پیدا کنید، اوّلاً دوست باید خودش دوست دیگران باشد تا دیگران دوست او باشند! ⚡️ (ع) فرمود: وقتی انسان دوست کسی است یا کسی دوست انسان است که در فراز و فرودها هر دو به یاد هم باشند، یار هم باشند، آنجا که انسان غفلت کرده است، او را یادآوری کند، آنجا که بیراهه می رود او را هدایت کند، آنجایی که تندروی کرده است، تعدیلش کند، آنجایی هم که مشکلی پیدا کرده است، بیمار شده است یا غیبت کرده یا نیست تا مشکلات خودش را حل کند، انسان به یاد او باشد. 📋 درس اخلاق،مسجد اعظم قم ؛ ۱۴۰۳/۰۳/۰۹ 👈با صفحه قرانی همراه باشيد @rahighemakhtoom
💠 دوست دارم شیعیانم را ببینم 🔹 این چهارده نفر «کُلُّهُم نورٌ واحِد»؛ اگر بیانی را وجود مبارک فرمود، همان بیان را وجود مبارک حضرت حجت هم دارد. اگر ما خواستیم ببینیم، حضرت حجت سلام الله علیه چیست، اگر فرمایش حضرت امیر را داشته باشیم، می ‌فهمیم که وجود مبارک هم چه چیزی می‌خواهد بفرماید. 🔹 وجود مبارک حضرت امیر فرمود که ‌اینها (شیعیان) ـ «الْآمِنُونَ» هستند، ـ «الْمُطْمَئِنُّونَ» هستند، ـ «الَّذِینَ یسْقَوْنَ مِنْ كَأْسٍ لا لَغْوٌ فِیها وَ لا تَأْثِیم أُولَئِكَ شِیعَتُنَا وَ أَحِبَّتُنَا وَ مِنَّا وَ مَعَنَا أَلَا آه شَوْقاً إِلَیهِم‏»؛ 👈 این علی است، می‌ گوید دلم می‌ خواهد شیعیانم را ببینم! ◀️ این حرف، هم است _ حضرت آه می ‌کشد می‌ گوید ‌ای کاش من شیعیانم را می ‌دیدم، دوستانم را می‌ دیدم! ‌این ممکن است؛ نه بی راهه برویم نه راه کسی را ببندیم، ‌این راه باز است! 🔹 فرمود من : یک نور دارم که راه را نشان می‌ دهد؛ یک نور دارم که می ‌گویم تا کجا برو و چه چیزی را ببین! 1️⃣ فرمود یک نور است که ﴿یجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِه﴾؛ ‌این نور لازم است ولی کافی نیست. با ‌این نور می ‌رویم امّا برای اینکه تا کجا می‌رویم، چه موقع می‌رسیم و چطور می‌رسیم‌، نور دیگری لازم است. ‌ 2️⃣ نور دیگری در قرآن معرفی کرده است فرمود: ﴿یهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ﴾؛ یعنی «الی نوره»؛ آن هدف است! عادل شدن، کف انسانیت است؛ با ‌این راه است. 🔹 وقتی امیر مؤمنان صریحاً می‌ گوید من هستم، ‌این کم حرف است؟! ما به جایی برسیم که امام زمان بگوید من مشتاق دیدن فلان کس هستم! ‌این راه باز است. آیت الله 📚 سخنرانی در جمع طلاب و اساتيد حوزه علميه آمل تاریخ: 1395/11/07 🌐 https://esra.ir 🆔 @rahighemakhtoom