eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
619 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
: ✳️باید «جسم» و «روح» انسان، همزمان، مساله باشد ✳️چنانچه می خواهید وارد شوید، باید عمل صالح و عقیده پاک را با هم داشته باشید اعضای چهارمین کنگره بین المللی «(ص) در طب»، با حضور در بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با دیدار و گفتگو کردند. آیت الله جوادی آملی در این دیدار اظهار داشتند: 🔷 قرآن کریم تنها برای تامین نیازهای دنیوی بشر نازل نشده است، بلکه جنبه ملکوتی انسان را نیز در نظر داشته است. 🔷 انسان یک حریم اجتماعی دارد که به جای خود محفوظ است، اما یک حریم شخصی نیز دارد و آن عبارت است از اینکه انسان موجودی ابدی است که در مواجهه با مرگ، مرگ را می میراند و از پوست به در می آید، نه اینکه بپوسد. 🔷اگر ابدیت با پیوند خورده است در نتیجه انسان یک موجود «ثابت» است نه «ساکن»! موجود «ثابت» از مرز زمان و مکان فراتر است، لذا دلیل اینکه انسان در هرگز خسته نمی شود همین مساله است. 🔷آیت الله جوادی آملی با اشاره به روایتی از امام صادق علیه السلام ابراز داشتند: طبق بیان حضرت، دین آمده تا ما را وارد دروازه ملکوت کند و به ما خوی فرشته ها را ببخشد و ما را فرشته کند. از سوی دیگر قرآن کریم به ما فرمود چنانچه می خواهید وارد ملکوت شوید، باید عمل صالح و عقیده پاک را با هم داشته باشید. 🔷 اختلاس، حقوق های نجومی، رشوه و بی حجابی از جمله بیماری ها و آلودگی هایی است که برخلاف آلودگی های ظاهری، باران آنها را پاک نمی کند. تنها خون شهید این توان را دارد که جامعه را از این آلودگی ها و بیماری ها پاک کند، صغرای مساله این بخش از زیارت وارث است که می خوانیم «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِي فِيهَا دُفِنْتُمْ»؛ یعنی سرزمینی که شهید در آن آرمیده است سرزمین طیب و طاهر است و کبرای مساله این آیه سوره مبارکه اعراف است که می فرماید « وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ»؛ سرزمین طیب و طاهر باید میوه طیب و طاهر بدهد و بهترین میوه، عقل و عدل است که اسباب فرشته شدن آدمی است. 🔷قرآن کریم، مرز انسان و حیوان و مرز جسم و روح را از هم جدا کرده است، وقتی درباره عسل حرف می زند می گوید این عسل بیماری های جسم شما را شفا می دهد، اما وقتی درباره قرآن سخن می گوید می فرماید قرآن، بیماری های جان و روح انسانها را شفا می دهد، بعد برخی بیماری های روح و جان انسان را بر می شمارد و می فرماید کسی که همسر دارد و با این وجود در دیگری طمع می کند قلب او مریض است، یا در جای دیگر می فرماید کسی که نفوذی بیگانه است و اخبار داخلی را به دشمنان می رساند دارای قلب بیمار است و بیماری سیاسی دارد، در جای دیگر مرجفون یعنی کسانی که اراجیف در جامعه پخش می کنند را مصداق بیمار معرفی می کند. 🔷 این بیماری ها را طب ظاهری نمی تواند درمان کند لذا اولین وظیفه شما عزیزان آن است که طب را از سطح بیطاری بالاتر ببرید تا هم جسم و هم روح و جان انسان، همزمان، مساله طب باشد. 🔶درابتدای این دیدار گزارشی از روند برگزاری چهارمین کنگره بین المللی «سیره نبوی(ص) در طب» که قرار است 28 تا 30 آبان ماه سال جاری در شیراز برگزار شود، و همچنین نتایج عملیاتی دستاوردهای کنگره های گذشته، خدمت معظم له ارائه شد. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
📌 مردمی بودن به ادّعاکردن نیست بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین 📚 أَخبَرَنَا ابنُ مَخلَدٍ قَالَ: أَخبَرَنَا الخَلَدِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا الحَسَنُ بنُ عَلِیٍّ القَطَّانُ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبَّادُ بنُ مُوسَی الخُتَّلِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو إِسمَاعِیلَ إِبرَاهِیمُ بنُ سُلَیمَانَ المُؤَدِّبُ عَن عَبدِ اللَّهِ بنِ مُسلِمٍ عَن سَعِیدِ بنِ جُبَیرٍ عَنِ ابنِ عَبَّاسٍ قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَجلِسُ عَلَی الأرضِ وَ یَأْکُلُ عَلَی الأرضِ وَ یَعتَقِلُ الشَّاةَ وَ یُجِیبُ دَعوَةَ المَملُوکِ عَلَی خُبزِ الشَّعِیرِ.(۱) عَن ابن عبّاس قال: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَجلِسُ عَلَی الأرض ▪ [پیامبر] دنبال این نبود که یک فرشی، چیزی داشته باشد؛ در مسجد، در ملاقات با یک نفری که در بین راه با ایشان برخورد میکرد، و میخواست دو کلمه حرف بزند، روی زمین می‌نشست. وَ یَأْکُلُ عَلَی الأرض ▪ گاهی غذایش را هم همین طور که روی زمین نشسته بود، میخورد. سفره‌ای بیندازند و آدابی و تشکیلاتی و حالا یک بشقابی، کاسه‌ای، چیزی مثلاً؛ نه، همین طور روی زمین می‌نشستند و غذای ساده‌ای میل میکردند. وَ یَعتَقِلُ الشَّاة ▪ گوسفندی فرضاً داشتند، ریسمان گوسفند را دستشان میگرفتند. «یَعتَقِل» از «عِقال کردن» است دیگر، یعنی آن را نگه داشتن، گوسفند را نگه میداشتند. خب، این خلاف شأن است دیگر؛ ماها اگر باشیم، حالا یک گوسفندی هم داشته باشیم، دستمان نمیگیریم توی خیابان و کوچه. این بزرگوار میکردند این کار را. وَ یُجِیبُ دَعوَةَ المَملُوکِ عَلَی خُبزِ الشَّعِیر ▪ گاهی یک غلامی مثلاً نشسته بود یک جایی روی زمین و داشت نان جوی میخورد؛ حضرت عبور میکردند، تعارف میکرد، آقا! بفرمایید؛ می‌نشستند حضرت پهلوی او. نمیگفتند شأن ما نیست، نمیشود، مناسب نیست. ✅ اینکه ما این قدر میگوییم و میشنویم که باید مردمی باشیم، یعنی این. مردمی بودن به ادّعاکردن نیست. ▪ با مردم، با زندگیِ مردم کنار بیاییم، مثل مردم زندگی کنیم، با طبقات مختلف مردم انس بگیریم. این، معنای مردمی بودن است. ▪ بعضی از ماها که حالا معمّم هستیم، اگر مثلاً یک آدم ذی‌شأنی، آدم محترمی باشد، خب، سلام علیک میکنیم، گرم میگیریم، اگر کاری با ما داشته باشد گوش میکنیم، آقا! یک استخاره‌ای بکنید، قرآن را درمی‌آوریم و یک استخاره‌ای برایش [میگیریم]. ▪ اگر یک آدم فرودستی باشد، یک آدم مثلاً [سطح] پائینی باشد؛ نه، اعتنا و اهتمامی نمیکنیم! این، خلاف سیره‌ی رسول اللّه است. ▪ سیره‌ی پیغمبر این است که با فقرا و با ضعفا و مانند اینها کنار می‌آمد. به شئون ظاهری و آن چیزهایی که به حسب ظاهر موجب جلال و شوکت و این چیزها است، اهمّیّتی نمیداد. وضع زندگی پیغمبر این طور بود؛ این برای ما واقعاً درس است. حالا ما البتّه نه توقّع داریم، نه میشود توقّع داشت که مثل آن بزرگوار یا مثل امیرالمؤمنین رفتار کنیم؛ نه، خب، وضع آنها وضع دیگری است، جایگاهشان جایگاه دیگری است امّا آن را بایستی ملاک قرار بدهیم. آن را مثل یک نشانه‌ای [قرار دهیم]؛ شما فرض کنید از یک دامنه‌ی کوهی دارید میروید بالا، آن قلّه مورد نظرتان است، به قلّه نمیرسید امّا به طرف قلّه میروید، حرکت به آن سمت میکنید؛ باید اینجوری باشد. ۱) امالی طوسی، مجلس چهاردهم، ص ۳۹۳؛ «ابن عبّاس گوید: پیامبر خدا (صلّی اللّه علیه و آله) بر زمین می‌نشست، و بر زمین غذا میخورد، و گوسفند به دستشان میگرفت، و دعوت برده‌ای را به نان جوین میپذیرفت‌.» ☘☘☘ 💻برای ترویج ؛تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
(امروز یک شنبه 22-10-1398) 📌 نفی طبقه ممتاز بسم الله الرّحمن الرّحیم أخبرنا حمویه ، قال حدثنا أبو الحسین ، قال حدثنا أبوخلیفه، قال حدثنامسلم بن ابراهیم أبوعمرو، عن قره، قال :حدثناعون بن عبد الله بن عتبه، قال کسی أبوذر بردین ،فاتزر بأحدهما وارتدی بشمله، وکسا غلامه أحدهما، ثم خرج إلی القوم فقالوا له یا أباذر لولبستهما جمیعا کان أجمل . قال أجل ، ولکنی سمعت النبی (صلی الله علیه وآله ) یقول أطعموهم مما تأکلون ، وألبسوهم مما تلبسون . 📚 «امالی شیخ طوسی، صفحۀ 403» ▪ شخصی دو قطعه برد یمنی را به جناب ابی ذر هدیه کرد. برد یمانی، پارچۀ درجۀ یک مورد استفاده بوده است. وقتی دو قواره میدادند، یعنی: یکی را به کمرش ببندد، یکی را روی دوشش بیندازد. لباس متعارفی در آنوقت بوده است، مثل حالت احرام، لنگی ببندند و روی دوششان هم یک چیزی بیندازند. فاتّزر بأحدهما و ارتدی بشملة، جناب ابی ذر آن قسمت ازار را که به کمر میبندند، خودش برداشت و استفاده کرد، اما آن که بعنوان رداء روی دوش می اندازند، آن را به غلامش داد، خودش یکی را برداشت، غلامش هم یکی را صاحب شد. ▪ مردم به او گفتند: اگر هر دو برد را خودت میپوشیدی، یکی را ازار میکردی، دیگری را دوش میانداختی؛ این، قشنگتر و بهتر بود. چرا اینطور کردی؟! قوارهها را لنگه به لنگه کردی! ایشان «فرمود: بله، قشنگتر بود ▪ و لکن از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شنیدم که میفرمود: از آنچه خودتان میخورید، از همان غذا به غلامتان، به خدمتکارتان بدهید! و از آنچه خودتان میپوشید، به خدمتکارتان بپوشانید! ▪ اسلام، این است. نفی طبقۀ ممتاز، این، جزو مبانی و اساس اسلام است. نباید طبقۀ ممتازهای درست بشود، همه مثل هم. ▪ البته در بین آحاد مردم، یکی بالاتر است، یکی پائینتر است، این، اشکالی ندارد، در شرع مقدّس پیشبینی هم شده، مانعی هم ندارد. یکی فقیر است، یکی غنی است اما در جامعه یک طبقۀ ممتازی بوجود بیاید که امتیازات بارزی نسبت به طبقۀ فقیر داشته باشد، این را اسلام قبول ندارد. ▪ و زهد جناب ابی ذر همین چیزها است. این همان چیزی است که متأسفانه بعد از پیغمبر با گذشت چند سالی، این خواستۀ اسلام و این مبنای اسلامی نقض شد! بنده یک وقتی در خطبۀ نماز جمعه مفصّل شرح دادم که از صحابۀ بزرگ چه کسانی سمت دنیا رفتند و طبقۀ ممتاز را درست کردند. ▪ ما هم باید مراقب باشیم، در جمهوری اسلامی سعی کنیم طبقۀ ممتاز درست نکنیم، سعی کنیم اشرافیگری را تقویت نکنیم. متأسفانه یک عده ای بطور قهری، بر اثر تربیتهای غلط به این سمت حرکت میکنند، لکن این نباید عمومیت پیدا کند! این خطر وجود دارد که واقعاً عمومیت پیدا کند . ☘☘☘ 💻برای ترویج ؛تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
(امروز دو شنبه 23-10-1398) 📌 محاسبات الهی أخبرنا حمویه ، قال حدثنا أبو الحسین ، قال حدثنا ابن مقبل ، قال حدثنا عبد الله بن شبیب ، قال حدثناإسحاق بن محمدالفروی ، عن سعید بن مسلم ، عن علی بن الحسین ، عن أبیه ، عن علی (علیهم السلام )، قال قال رسول الله (صلی الله علیه وآله ) من رضی من الله بالقلیل من الرزق ،رضی الله منه بالقلیل من العمل ، وانتظار الفرج عباده. 📚 «امالی شیخ طوسی، صفحۀ 405» ▪ یک معادلۀ اینطوری در محاسبات الهی وجود دارد. البته این معنایش این نیست که حتماً بایستی به رزق قلیل راضی بشوید؛ نه، اگر دنبال رزق غیرقلیل هم حرکت کردید، تلاش کردید، این روایت آنرا نفی نمیکند، اما اینطور است که اگر کسی دارای رزق کمی است، رزق واسعی ندارد، خداوند به عمل قلیل او راضی میشود. 🔹 رزق واسع نداشتن دو گونه است: تارةً پول ندارد مثلاً، و تارةً پول دارد، دندان ندارد! یا پول دارد، مشکلات جسمی دارد، مثلاً بیماری قند دارد، نمیتواند استفاده کند! رزق کم، اینها هم هست. یعنی: کسانی هستند که امکانات مالیشان خوب است، لکن از تمتّعات گوناگون زندگی نمیتوانند بهره ببرند بخاطر مثلاً عوارض جسمانی. 🔹 به هر حال، اگر کسی که مبتلای به کم رزقی است، راضی به قضای الهی بود، و گفت: «الحمد لله ربّ العالمین» ، خدای متعال از او راضی خواهد شد بقلیل من العمل، خدای متعال توقع عمل زیاد از این شخص ندارد. 🔹 یک نقطۀ مقابلی هم دارد وآن این است که: اگر شما رزق کثیر داشتید، خدای متعال از شما عمل کثیر میخواهد. این است. اگر زندگی خوبی دارید، زندگی راحتی دارید، از نعَم الهی استفاده میکنید، اینجا عمل را باید افزایش بدهید! 🔹 البته عمل ما که ارزش مقابله و معادلۀ با نعَم الهی را ندارد، در دعای ابوحمزه میخوانیم: «و ما قدر اعمالنا فی جَنب نعَمک» ، این که معلوم است اما بالاخره همان مقداری که می توانیم، اگر خدای متعال به ما وسعت رزق داده است، ما هم باید در امر عبادت الهی وسعت بدهیم. 🔅🔅🔅 ▪ بعد فرمود: و انتظار الفَرَج عبادة. این انتظار فرج، فقط «انتظار فرج به معنای ظهور حضرت ولی عصر سلام الله ّعلیه وعجل الله فرجه نیست، مطلق فرج است. 🔹 نفس اینکه انسان انتظار فرج داشته باشد، یعنی اگر در یک شدّتی قرار دارد، انتظار داشته باشد که آن شدّت برطرف بشود. این، یعنی چه؟ یعنی اینکه: شما هرگز در هیچ شرائطی نباید ناامید بشوید! 🔹 در هیچ شرائطی، شما امید را از دست ندهید! فرض کنید انسان در یک تونلی گیر افتاده که مَدخل تونل را مثلاً یک سنگی بسته، انتهای تونل هم بسته است، در یک چنین وضعی هم انتظار فرج داشته باشید! یعنی خدای متعال ممکن است یک تفضّلی بکند، فرض کنید گوشه ای از سقف بریزد، راهی باز بشود، انسان بیرون برود. 🔹 در هیچ شرائطی انسان نباید احساس بن بست بکند، بلکه بایستی همیشه انتظار فرج داشته باشید. در مورد این انتظار فرج میفرمایند: عبادت است. ☘☘☘ 💻برای ترویج ؛تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
(امروز سه شنبه 24-10-1398) 📌 خرابی خانه ظلم عَنِ الْحَارِِث، عَنْ عَِليٍّ «عَنِ الْحَارِِث، عَنْ عَِليٍّ « علیه السلام » قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ « صلی الله علیه وآله » :يَقُولُ اللَّهُ «َّعزوجل»: اِشْتَدَّ َغضَبِي عَلَى مَنْ َظلَمَ مَنْ لَاَيجِدُ نَاصِراً َغيِْري. 📚 (امالی شیخ طوسی ص 405) ▪ حضرت از قول خداوند متعال نقل میکنند که پروردگار عالم اینگونه فرمود که: إشتَدّ غضَبی علی مَن ظَلَم مَن لایَجدُ ناصراً غیری. ظلم جزو گناهان خانه خرابکن است، خدای متعال با ستمگران، ظالمانِ به دیگران برخوردتندی دارد، ، «ألا لعنةُ الله علی القومِ الظالمین»در یک جاهایی«والکافرون هم الظالمون». ▪ البته ظلمِ به نفس هم مبغوض است، ظلم به نفس این است که انسان گناهی بکند به ضرر خودش، یک حرکتی علیه خودش انجام بدهد. این با توبه، انابه و با استغفار برطرف میشود، اما ظلم به غیر به معنای واقعیِ کلمه، خانه خرابکن است! خانۀ ظالم خراب میشود. ▪ در بین صُور و انواع ظلم، این نوع ظلم از همه بالاتر است، ظلم کردن به کسی که هیچ کسی جز خدا ندارد. آن کسی که کسی هم دارد، اگر به او هم ظلم شود بد است، اما آن کسی که هیچ کس را ندارد و دستش به هیچ جایی بند نیست، نه پارتی ای دارد، نه آدم بانفوذی در این دستگاه، آن دستگاه! همۀ ما بایستی مراقب این معنا باشیم، بخصوص آن کسانی که مسئولیت های حساسی دارند، مثل مسئولیت قضائی، کسانی که در مسند قضا قرار میگیرند، این مسأله ممکن است برایشان پیش بیاید که امیدواریم خدای متعال کمکشان کند، نجات پیدا کنند و در این دام نیفتند، در این ورطۀ سخت که شدّت غضبُ الله را در پی دارد، قرار نگیرند. ▪ این ظلم، گاهی ظلم مالی است، گاهی ظلم آبروئی است، گاهی ظلم جانی و بدنی است، گاهی ظلم روحی است، یکی را روحاً انسان آزرده کند، ظلم مالی، مال کسی را غصب کند، تفریط در مال دیگری بکند؛ همۀ اینها ظلم است. ▪ اگر طرفِ مظلوم کسی باشد که دستش به جایی بند نباشد و فقط بتواند خدا را صدا بزند، کس دیگری نداشته باشد، شدتِ غضب الهی اینجا خیلی زیاد است. ▪ در یک چنین مواردی، خیلی باید مراقب بود! در نظام جمهوری اسلامی، ما ادّعاهایمان خیلی زیاد است، خیلی بالاست، ما بخش مهمی از اجراء ، مدّعی عدالت اجتماعی هستیم، عدالت سراسری عدالت و رفع ظلم هنوز انجام نگرفته! البته تلاش میشود، امیدواریم خدای متعال کمک کند، تحقق پیدا کند. ولیکن مادامی که آن اهداف عالیه تحقق پیدا نکرده است، ما در عملِ خودمان میتوانیم این دستورها را رعایت کنیم، مراقبت کنیم. و جدّاً مراقبت کنیم، ظلم از ما سر نزند. ▪ اگر نتوانیم در کلّ محیط اجتماعیِ کشور ظلم را برطرف بکنیم، خودمان میتوانیم ظلم نکنیم، بخصوص در حقّ کسی که غیر از خدا هیچ کسی را ندارد، صدایش به هیچ جا نمیرسد. خداوند انشاءالله به همه کمک کند . 🍀🍀🍀 💻برای ترویج ؛تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
رهبر الهی با کارگزاران ناکارآمد چه کند حتما نامه (صلوات الله علیه) را در بررسی کنید؛ به یک می گوید که: پدرت خوب بود، من به تو کار دادم؛ وگرنه من به تو کار نمی دادم! به دیگری نوشت که: (لشسع نعلک خیر منک)، این بند کفشت نزد من از تو بهتر می ارزد؛ چه کاری بود که کردی! نامه برای نوشت که این گزارش ها اگر حق باشد من چنین می کنم، چنین می کنم...؛ خب علی با زیاد چکار کردی؟ او را بستی، زدی، اعدام کردی؟ نتوانست!! در عصر خود پیغمبر آن کارها را کرد، با خالد چه کرد؟ فقط آمد طبق این آیه که (فان عصوک فقل انی بریء مما تعملون)؛ خالد را پیغمبر فرستاد، او رفت آن همه کرد؛ این را فریقین نقل کردند که وجود مبارک به (علیهما السلام) دستور داد، فرمود: یا علی! می روی از این استفاده می کنی؛ همه ها و هایی که این خالد به بار آورده می پردازی، (حتی میلغه الکلاب)؛ میلغه یعنی ظرفی که سگ در او ولوغ کرده، برو بپرداز؛ این کار را کرده. اما دل اینها خون بود از این ! حضرت به مامورین، مردم و نظامی ها گفت: من که از دست شما خسته شدم؛ (کلما خیطت من جانب حیصت من جانب آخر)، شما مثل لباس های فرسوده کهنه چندین ساله هستید؛ تا من یک گوشه اش را با سوزن می دوزم، یک گوشه دیگرش پاره می شود؛ با شماها که نمی شود کار کرد! 🔷️ ر.ک نهج البلاغه / نامه ۷۱ ، سوره شعراء / آیه ۲۱۶ ، بحار الانوار / جلد ۲۱ / صفحه ۱۴۰ و نهج البلاغه / خطبه ۶۹ ✅ نماز جمعه قم _ ۱۳۷۲/۰۳/۰۷ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔰‏رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم‏)‏ إِذَا خَرَجَ أَحَدُكُمْ إِلَى سَفَرٍ ثُمَّ قَدِمَ عَلَى أَهْلِهِ فَلْيُهْدِهِمْ وَ لْيُطْرِفْهُمْ وَ لَوْ حِجَارَةً هر که به سفر می‌رود وقتی به‌سوی خانواده‌اش باز می‌گردد برای آن‌ها هدیه‌ای آورد اگر چه آن هدیه سنگی باشد. 📚بحار الانوار، ج ۷۳، ص: ۲۸۳ 🌱🌱🌱 🔅صفحه قرآنی رحیق @rahighemakhtoom
📌بدزبانی و درگوشی دیوار رابطه سالم 🔰‏رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم‏)‏ "لَا تَفَحَّشْ فِي مَجْلِسِكَ لِكَيْ يَحْذَرُوكَ بِسُوءِ خُلُقِكَ وَ لَا تُنَاجِ مَعَ رَجُلٍ وَ عِنْدَكَ آخَرَ" "بد زبان نباش تا مردم به خاطر اخلاق بدت از تو کناره بگیرند، اگر فرد سومی در مجلس هست، با نجوا و درگوشی صحبت نکن." 📚بحار الانوار، ج ۶۷، ص: ۲۴۸ 🌱🌱🌱 🔅مجال عیش سخنی از جنس زندگی، صفحه زندگی مومنانه را حمایت کنید @majaleezendegi