انسان بدون بال به مقصد نميرسد. فرمود شفيع هر کسي بال اوست؛ منتها اين بال را مشخص کردند. فرمود: «لَا شَفِيعَ أَنْجَحُ مِنَ التَّوْبَة»؛[1] ما که معصوم نيستيم لغزش داريم اشتباه علمي داريم اشتباه عملي داريم ميلغزيم، يک شفيع ميخواهيم يک بال ميخواهيم که وقتي افتاديم با آن بال پرواز کنيم. ائمه فرمودند توبه بال انسان است: «لَا شَفِيعَ أَنْجَحُ مِنَ التَّوْبَة»، اگر کسي لغزيد و بعد توبه کرد، ميتواند پرواز کند؛ اما اگر همچنان به لغزش خود ادامه داد يا بيتفاوت بود و بالي تهيه نکرد، اين در بين راه ميماند. در اين مسافرت قدرت پرواز ندارد، «لَا شَفِيعَ أَنْجَحُ مِنَ التَّوْبَة».
اگر کسي اين راهها را طي کرد، لغزشهاي او زياد بود و نتوانست بال بزند و به مقصد برسد، آنگاه ائمه(عليهم السلام) و شفعاي ديگر، قرآن بهترين شفيع است، اهل بيت بهترين شفيع هستند، تا برسد به بيان نوراني ائمه(عليهم السلام) که فرمود: «و آخر من يشفع ارحم الراحمين». آن آخرين بالي که به انسان ميدهند گذشت خداست. آخرين شفيع «ارحم الراحمين» است. @rahighemakhtoom
#قرآن_شناسی
#قرآن_در_اسلام
#علامه_طباطبایی
📚 وحی و نبوت در قرآن-17
📓 د- قرآن خود در معناى وحى و نبوت چه مىگويد؟
آنچه كه از قرآن مجيد به دست مىآيد اين است كه اين كتاب آسمانى از راه وحيى كه به پيغمبراكرم صلى الله عليه و آله شده به دست آمده است و وحى يك نوع تكليم آسمانى (غيرمادى) است كه از راه حس و تفكر عقلى درك نمىشود بلكه با درك و شعور ديگرى است كه گاهى در برخى از افراد- به حسب خواست خدايى- پيدا مىشود و دستورات غيبى يعنى نهان از حس و عقل را از وحى و تعليم خدايى دريافت مىكند، عهدهدارى اين امر نيز نبوت ناميده مىشود.
@rahighemakhtoom
#قرآن_شناسی
#قرآن_در_اسلام
#علامه_طباطبایی
📚 وحی و نبوت در قرآن-18
براى روشن ساختن اين مطلب (مطلب فوق)از تذكر و بيان مقدمات زيرين ناگزيريم:
✅ 1- نوعهاى گوناگون زندگى
نوعهاى گوناگونى كه در اين جهان مشهود مىباشند هريك از آنها اعم از جاندار و غيرجاندار در وجود و پيدايش خود غايت و هدفى دارد كه از آغاز پيدايش به سوى آن متوجه و روان مىباشد و به تناسب هدفى كه دارد در ساختمان وجودى خود با قوا و ابزارى مجهز است كه مبدأ و منشاء فعاليتهاى ويژه آن نوع است. فعاليتهايى كه آن را به هدف خود نزديك و بالأخره پيروز مىكند چنان كه خداى متعال مىفرمايد:
رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى « طه، آيه 50 »
خداى ما كسى است كه به هر چيز آفرينش ويژه آن را داد سپس (به سوى منافعش) راهنمايى كرد.
باز مىفرمايد:
الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى* وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَدى« سوره اعلى، آيه 2 و 3»
كسى كه آفريد پس درست كرد و كسى كه اندازه داد پس راهنمايى كرد.
@rahighemakhtoom
#قرآن_شناسی
#قرآن_در_اسلام
#علامه_طباطبایی
📚 وحی و نبوت در قرآن-18
و نيز نوع انسان از اين كليت- 🔹 قانون هدايت عمومى- 🔹 مستثنا نيست و در زندگى خود هدفى دارد كه به سوى آن متوجه و با تجهيزاتى مجهز است كه با آن متناسب است و پيروزى او دريافتن هدف خود كمال و سعادت اوست و شكست و نوميدى او از وصول آن نقض و شقاوت و بدبختى اوست و با راهنمايى آفرينش به سوى هدف و غايت خود هدايت مىشود، خداى متعال در هدايت خصوص انسان مىفرمايد:
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْناهُ سَمِيعاً بَصِيراً* إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً»
«انسان آیات 2و3»
به درستى ما انسان را از نطفه امشاجى كه پيوسته زير ابتلا و آزمايش بود آفريديم پس او را شنوا و بينا كرديم ما او را به راه راست راهنمايى كرديم سپاسگزار باشد يا ناسپاس.
و باز مىفرمايد:
مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ* ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ «عبس آیه 20»
انسان را از نطفه آفريده اندازهگيرى كرد- يا برايش اندازه قرار داد- پس از آن راه را برايش آسان كرد- هموار نمود.
@rahighemakhtoom
سوره حج (آیات ۱۰-۱۱)
ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ (١٠)وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَىٰ حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ (١١)
(و به آنان میگوییم:) این در برابر چیزی است كه دستهایتان از پیش برای شما فرستاده؛ و خداوند هرگز به بندگان ظلم نمیكند!(۱۰)
بعضی از مردم خدا را تنها با زبان میپرستند (و ایمان قلبیشان بسیار ضعیف است)؛ همین كه (دنیا به آنها رو كند و نفع و) خیری به آنان برسد، حالت اطمینان پیدا میكنند؛ اما اگر مصیبتی برای امتحان به آنها برسد، دگرگون میشوند (و به كفر رومیآورند)! (به این ترتیب) هم دنیا را از دست دادهاند، و هم آخرت را؛ و این همان خسران و زیان آشكار است!(۱۱)
واژه ها:
«حَرْفٍ»: لبه. کناره. «یَعْبُدُ اللهَ عَلی حَرْفٍ»: مراد متزلزل و مذبذب بودن در پذیرش فرمان یزدان و ایمان به اسلام است. انگار چنین فردی بر لبه چیزی قرار گرفته است و با تکان مختصری از مسیر خارج میشود، و یا این که در جنگی که درگرفته است خویشتن را به کناری میکشد و در اطراف و جوانب میدان میجنگد، تا اگر پیروزی نصیب لشکریان شد، با ایشان بماند، و اگر ترس شکست و احتمال بلائی در میان بود، فرار بکند.
«إِطْمأَنَّ بِهِ»: ثابت و استوار میماند بر باور و عقیدهای که ظاهراً پذیرفته است. ماندگار میماند به سبب آن.
«فِتْنَةٌ»: بلا و مصیبت. امتحان و آزمایش. @rahighemakhtoom
«إِنقَلَبَ عَلی وَجْهِهِ»: بازگشت میکند. از ایمان برمیگردد و به کفر میگراید
نكتهها:
شاید به خاطر آن كه ظلمِ كم نیز از خداوندِ عادل، ظلمِ بسیار محسوب میشود، در آیهی شریفه، كلمهی «ظلام» آمده است.
پیامها:
1- خداوند عادل است و قهر یا مهر او نتیجهی عملكرد ماست. «ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ»
2- دیگران را عامل گناه و خلاف خودمان ندانیم، كه هرچه هست از خودماست. «قَدَّمَتْ یَداكَ»
3- ایمان بعضیها موسمی و سطحی است و حوادث تلخ و شیرین آن را تغییر میدهد. وَ مِنَ النَّاسِ ...
4- حساب عقیده و عملی كه بر اساس منطق است، از حساب فراز و نشیبهای مادّی جداست. (دین را برای نان نخواهیم) فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ ...
5- انسان در معرض هجوم حوادث تلخ و شیرین است. أَصابَهُ ... أَصابَتْهُ
6- فقر و ناملایمات وسائل آزمایشند. «أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ»
7- ارتداد و بازگشت از راه خداوند، قهر شدید الهی و عذاب دوزخ را به دنبال دارد. «انْقَلَبَ عَلی وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ» @rahighemakhtoom
قسمت ۱
🍁 ترجمه آيات سوره عادیات 🍁
✳️ تفسیر المیزان
💠بنام خداوند بخشنده بخشايشگر💠
قسم به اسبانى كه (سواران در جهاد كفار تاختند تا جايى كه) نفسشان به شماره افتاد1⃣
و در تاختن از سم ستوران بر سنگ آتش افروختند2⃣
و (بر دشمن شبيخون زدند تا ) صبحگاهان آنها را به غارت گرفتند3⃣
و گرد و غبار ( از ديار كفار ) برانگيختند4⃣
و سپاه دشمن را همه در ميان گرفتند5⃣
كه انسان نسبت به پروردگارش كافر نعمت و ناسپاس است6⃣
و خود او نيز بر اين ناسپاسى البته گواهى خواهد داد7⃣
و هم او بر حب مال دنيا سخت فريفته و بخيل است8⃣
آيا نمیداند كه روزى (براى جزاى نيك و بد اعمال) از قبرها برانگيخته میشود؟9⃣
و آنچه در دلها (از نيك و بد پنهان است همه را پديدار مى سازد0⃣1⃣
محققا آن روز پروردگار بر (نيك و بد) كردارشان كاملا آگاه هست (و به ثواب و عقابشان مى رساند)1⃣1⃣
@al_mizan
@rahighemakhtoom
قسمت ۲
🍁 بيان آيات سوره #عادیات در تفسیر المیزان🍁
✅اين سوره درباره #ناسپاسى انسان و #كفران نعمت هاى پروردگارش و #حب شديدش نسبت به #خير سخن مى گويد، و نتيجه مى گيرد با اينكه #دوستدار خير خلق شد، و با اينكه خير را #تشخيص مى دهد، اگر انجام ندهد #حجتى بر خدا ندارد، بلكه خدا بر او حجت دارد، و به #زودى به حسابش مى رسند.
✅اين سوره به #شهادت سوگندهاى اولش در #مدينه نازل شده، چون #يكى از آن سوگندها جمله (والعاديات ضبحا) است، كه #ظاهرش به بيانى كه مى آيد اين است كه مراد از آن #اسبان سربازان و مجاهدين در جنگ است، و همه مى دانيم كه #جنگهاى اسلامى در #مدينه واقع شده، و اصولا مساله #جهاد بعد از #هجرت تشريع شد، رواياتى هم كه از طرق #شيعه از ائمه اهل بيت (عليهم السلام) رسيده #مؤيد اين نظريه است، چون در آن روايات آمده كه اين سوره درباره #على (عليه السلام) نازل شده، آن زمانى كه به #غزوه ذات السلاسل رفته بود. و نيز بعضى از روايات وارده از طرق اهل #سنت آن را تأييد مى كند.
@almizan
@rahighemakhtoom
#قرآن_شناسی
#قرآن_در_اسلام
#علامه_طباطبایی
📚 وحی و نبوت در قرآن-19
✅ امتياز انسان در پيمودن راه زندگى
امتيازى كه گروه جاندار موجودات جهانى از گروه بىجان دارند اين است كه فعاليت جانداران فعاليت علمى است و كارهاى خود را از راه درك و شعور انجام مىدهند .
🔹 و انسان در عينحال كه با ساير جانداران در فعاليت علمى شريك است امتيازى نسبت به ديگران دارد و آن اين است كه انسان با عقل و خرد مجهز است يعنى در كارهايى كه برايش امكان فعاليت هست به مجرد امكان فعاليت به انجام عمل نمىپردازد
🔹 بلكه خير و شر و نفع و ضرر كار را مىسنجد در صورتى كه نفعش غالب آيد به كار مىپردازد و اگر ضررش بيشتر بود خوددارى مىكند و در هر كارى كه انجام مىدهد به حسب تشخيصى كه داده از حكم عقل خود پيروى مىكند
🔹 و عقل نيز در جايى كه نفع بىمزاحم ديد حكم به لزوم فعل خواهد نمود و در جايى كه ضرر خالص يا ضرر مزاحم ديد حكم به لزوم ترك صادر خواهد كرد
✳ (البته منظور ما از حكم و قضاوت عقل اين است كه ضرورى بودن فعل يا ترك را درك كند اما دعوت به سوى فعل يا ترك و خواستن يكى از آن دو در حقيقت كار عاطفه و احساسى است كه عقل روى خواست آن عمل درك را انجام مىدهد و نفع بىمزاحم فعل را تصديق يا تكذيب مىكند آرى چون اين دركها اعتبارى و قراردادى است درك و قضاوت و حكم در آنها يكى است، دقت كافى شود).
✳
@rahighemakhtoom
#قرآن_شناسی
#قرآن_در_اسلام
#علامه_طباطبایی
📚 وحی و نبوت در قرآن-20
✅ نوع انسان به چه معنا اجتماعى است؟
🔹 در اين كه نوع انسان در خارج اجتماعى است و پيوسته در حال اجتماع و دستهجمعى زندگى مىكرده و مىكند و افراد دست به دست همديگر داده با تعاون به رفع حوايج مىپردازند ترديدى نيست،
🔹 ولى آيا اين تعاون و همدستى را به مقتضاى طبع اولى مىخواهد و از اول مايل است كه فعاليتهاى خود را آميخته با ديگران انجام دهد و از مجموع محصول كار به حسب وزن اجتماعى كه دارد براى خود سهم بردار؟
🔹 آنچه ما مىيابيم اين است كه طبيعت شخصى انسان حوايج و نيازمندىهايى دارد و عواطف و احساساتى نيز دارد كه با خواستهاى گوناگون خود قوا و ابزار خود را به كار مىاندازد و در اين مرحله از نيازها و خواستهاى ديگران بىخبر است.
@rahighemakhtoom
#قرآن_شناسی
#قرآن_در_اسلام
#علامه_طباطبایی
📚 وحی و نبوت در قرآن-21
✅ اجتماعی بودن انسان
🔹 انسان براى رفع نيازمندىهاى خود از همهچيز استفاده مىكند،
🔹 در راه وصول به مقاصد خود از بسايط و مركبات زمين كمك مىگيرد
🔹 اقسام نباتات و درختها را از برگ و ميوه گرفته تا ساقه و ريشه و انواع حيوانات و محصولات وجود آنها را به مصرف نيازمندىهاى خود مىرساند و همه را استخدام نموده از فوايد وجود آنها بهره برده نواقص خود را با آنچه به دست آورده تكميل مىكند.
✳✳ آيا انسانى كه حالش اين است و هرچه پيدا مىكند در راه منافع خود استخدام نموده از نتايج وجودش استفاده مىكند، وقتى كه به همنوعان خود رسيد احترام گذاشته رويهاى ديگر پيش خواهد گرفت و از راه صفا دست تعاون و همكارى به سوى آنها دراز كرده و در راه منافعشان از بخشى از منافع خود چشم خواهد پوشيد؟ نه هرگز.
@rahighemakhtoom
#قرآن_شناسی
#قرآن_در_اسلام
#علامه_طباطبایی
📚 وحی و نبوت در قرآن-22
✅ اجتماعی بودن انسان
🔹 انسان از يك طرف نيازمندىهاى بىشمار خود را كه هرگز به تنهايى از عهده برآوردن همه آنها نخواهد درآمد حس مىكند و امكان رفع بخشى از آن نيازمندىها را به دست همنوعان ديگر خود درك مىنمايد
🔹 و از طرف ديگر مشاهده مىكند كه نيرويى كه وى دارد و آرزوها و خواستهايى كه در درون وى نهفته است ديگران نيز كه مانند وى انسان هستند دارند و چنان كه از منافع خود دفاع مىكند و چشم نمىپوشد ديگران نيز همين حال را دارند.
🔹 اين جاست كه اضطراراً به تعاون اجتماعى تن مىدهد و مقدارى از منافع كار خود را براى رفع نيازمندى به ديگران مىدهد و در مقابل آن مقدارى كه براى رفع نيازمندىهاى خود لازم دارد از منافع كار ديگران دريافت مىكند.
🔹 و در حقيقت وارد يك بازار داد و ستد عمومى مىشود كه پيوسته سرپاست و همه گونه لوازم زندگى در آن به فروش مىرسد.
🔹 و در نتيجه محصول كار جامعه روى هم ريخته مىشود و هريك از افراد به حسب وزن اجتماعى خود يعنى به مقدار ارزش كارى كه به جامعه مىدهد از محصول نامبرده سهم مىبرد و با سهمى كه برده نيازمندىهاى زندگى خود را رفع مىنمايد.
@rahighemakhtoom
#قرآن_شناسی
#قرآن_در_اسلام
#علامه_طباطبایی
📚 وحی و نبوت در قرآن-22
✅ اجتماعی بودن انسان
🔹 ( پس)مقتضاى طبع اولى انسان كه منافع خود را مىخواهد اين است كه ديگران را در راه منافع خود استخدام كند و از بهره كار ايشان استفاده نمايد و تنها از راه اضطرار و ناچارى است كه به اجتماع تعاونى تن مىدهد.
✅ اين مسئله از مطالعه حال كودكان بسيار روشن است، زيرا كودك هر چه دلش مىخواهد بىچون و چرا و به طور گزاف درخواست مىكند و درخواست خود را با گريه تأكيد مىنمايد و كمكم كه با بالا رفتن سن به صحنه اجتماع نزديكتر و به اوضاع آشناتر مىشود از تقاضاهاى گزافى خود تدريجاً چشم مىپوشد تا كاملًا وارد جامعه شده گزافگويى را به شكلى فراموش مىنمايد.
🔹🔹 گواه ديگر مطلب اين كه عادتاً مىبينيم كه هر وقت انسان قدرتى كه فوق قدرت ديگران باشد به دست آورد بىمحابا به اجتماع تعاونى و لوازم آن پشتپا زده به استخدام افراد مىپردازد و منافع كارشان را بدون عوض به خود اختصاص مىدهد.
📚 خداى متعال در اشاره به اين اجتماع تعاونى مىفرمايد:
نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا « زخرف، آيه 32 »
ما در زندگى دنيا مايه زندگىشان را در ميانشان قسمت كرديم و برخى از ايشان را بر برخى ديگر درجاتى تفوق داديم تا برخى از ايشان برخى ديگر را مسخر سازد.
✳ آيه كريمه اشاره مىكند به حقيقت اجتماع تعاونى انسان كه در آن هر يك از افراد در بخشى از مايه زندگى به ديگران فايق مىباشد و در نتيجه افراد با درجات مختلفى متفاوتند و هريك از ايشان در آنچه فايق است ديگران را مسخر خود ساخته و اعمالشان را به نفع خود برمىگرداند و در نتيجه افراد مانند تار و پود جامه به هم بافته شده يك واحد اجتماعى را تشكيل مىدهند.
🔹 و باز مىفرمايد:
إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ « ابراهيم، آيه 34 »
به درستى انسان ستمگر است.
إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولًا « احزاب، آيه 72 »
زيرا او ستمگر و نادان بود.
@rahighemakhtoom
قسمت ۳
🍁 بیان آیه 1⃣ سوره عادیات🍁
✳️ تفسیر المیزان
وَالعادياتِ ضَبحا1⃣
🔹كلمه ( #عاديات ) از مصدر ( #عدو ) است، كه به معناى دويدن به #سرعت است، و كلمه ( #ضبح ) به معناى #صوتى است كه از #نفس نفس زدن #اسبان در حين دويدن شنيده مى شود، و آنچه #معهود در ذهن همه و معروف در بين اهل لسان است، اين است كه اين كلمه در #خصوص اسبان بكار مى رود، هر چند كه بعضى #ادعا كرده اند كه اين صدا براى بسيارى حيوانات ديگر نيز دست مى دهد، و به هر حال معناى آيه اين است كه:
سوگند مى خورم به اسبان تيزتك، كه نفس نفس مى زنند.
🍁🍁🍁🍁🍁
ولى #بعضى گفته اند: مراد از آن #شتران_حاجيان است، كه صاحبان خود را در روز #عيد_قربان از مشعر به منى مى برند.
🍁🍁🍁🍁🍁
#بعضى ديگر گفته اند: مراد شتران سربازان و #جنگجويان در راه خدا است.
ولى #صفاتى كه در آيات بعدى براى عاديات ذكر كرده با اين #دو قول كه عاديات را به شتران معنا كرده اند نمى سازد.
________________________________
🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) #صلوات
🌹🌹🌹🌹🌹
کانال قرآنی رحیق مختوم
👇👇👇 @rahighemakhtoom
هدایت شده از س.م.عبداللهی ابو مرتضی
✅اگر کسي ـ خداي ناکرده ـ خود را در آنچه که در تالار تشريح ميبيند، ببيند و تمام خواستههاي درمانياش را از آزمايشگاه موش بخواهد، اين چگونه آيه سوره مبارکه «مائده» را درمان کند؟
✅در اين آيه فرمود بعضيها يک بيماري دارند تا يک مشکل داخلي پيدا شد، فوراً ارتباط با خارج برقرار ميکنند و به آنها اطلاع ميدهند و از آنها کمک ميگيرند. فرمود اينها کساني هستند که ﴿يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَي أَن تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ فَعَسَي اللّهُ أَن يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَي مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ﴾
فرمود آنهايي که مريض هستند تا مشکلي پيدا شد، فوراً خارج! ميگويند شايد اوضاع داخلي برگردد، آنها بيايند ما چرا رابطه خودمان را با آنها قطع بکنيم؟! فرمود اينها مريض هستند.
✅ اين بيماري را که با آزمايشگاه موش نميشود حلّ کرد. اين با عزت و استقلال و با بيان نوراني حضرت امير حلّ ميشود.
✅حضرت فرمود: «لَا يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيلُ»؛ ستم را جز ملّت فرومايه کسي تحمّل نميکند.
✅بعد هم فرمود: «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَ»؛سنگ را از آنجا که آمد برگردان، به کسي سنگ نزن؛ اما سنگخور هم نباش. اين علي است! قرآن و عترت، قرآن و عترت، يعني همين! فرمود به کسي سنگ نزنيد؛ اما «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَ»، اين بيان نوراني حضرت است در نهج. سنگ را از آن جايي که آمد برگردانيد، همين! درس تفسیر سوره معارج @rahighemakhtoom
🕙درنگ تامل
سه چیز است که اجازه ترک آن به احدی داده نشده:
❶⇐ «یکی وفای به عهده»
که اجازه نداری خلاف عهد کنی،
چه طرفت خوب باشد چه بد باید به عهدت وفا کنی
❷⇐ «دوم ادای امانت»
اگر کسی چیزی پیش تو به امانت گذاشته،
چه طرف خوب باشد و چه بد، باید امانت را بدهی.
❸⇐ «سوم خوبی کردن به پدر و مادر»
چه پدر و مادر خوب و چه پدر و مادر بد. باید به پدر و مادرت احسان کنی.
📚 از بیانات آیت الله مجتهدی (ره) "
@rahighemakhtoom
🍁 بیان آیات 2⃣ و3⃣ سوره عادیات🍁
✳ تفسیر المیزان
فَالمورياتِ قَدحا2⃣
🔹كلمه ( #موريات ) #جمع اسم #فاعل از مصدر ( #ايراء) است، كه به معناى برون كردن #آتش (از سنگ #چخماق ) است، و كلمه ( #قدح ) به معناى زدن به #ضرب است وقتى گفته مى شود: (قدح فاورى ) معنايش اين است سنگ و چخماق را به #هم كوبيد، و #جرقه بيرون آورد. و منظور از اينكه #اسبان_عاديات را توصيف كرده به (موريات قدحا) اين است كه اين اسبان در هنگام دويدن در زمين #سنگزار جرقه هايى از #برخورد نعلهايشان به سنگ زمين بيرون مى جهد.
🍁🍁🍁🍁🍁
ولى #بعضى ها گفته اند: مراد از ( ايراء) #مكر جنگندگان در ميدان جنگ است.
#بعضى ديگر گفته اند: منظور آتش #افروختن است.
#بعضى ديگر گفته اند: منظور #زبان_مردان است كه آتشها مى افروزد، و با پاره #سخنان سخت و ناهنجار خود #فتنه ها مى انگيزند، ليكن اين اقوال سخنانى #ضعيف است.
🍁🍁🍁🍁🍁
🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) #صلوات
@rahighemakhtoom
🍁 بیان آیات 3⃣ سوره عادیات🍁
✳ تفسیر المیزان
فَالمُغيراتِ صُبحا3⃣
🔹كلمه ( #مغيرات ) جمع #مونث اسم فاعل از باب افعال ( #اغاره ) است، و (اغاره ) و همچنين (غاره ) به معناى #سواره هجوم بردن بر #دشمن به طور ناگهانى است، و اين جمله كه به #ظاهر و مجازاً صفت #خيل قرار گرفته، در واقع صفت سوارگان #صاحب_خيل است، و معنايش اين است كه:
سوگند مى خورم به سوارگان كه در هنگام #صبح و #بناگهانى بر دشمن هجوم مى آورند.
🍁🍁🍁🍁🍁
ولى #بعضى گفته اند: مراد از #مغيرات، شترانى است كه سوارگان خود را در روز #قربان از مشعر به منى مى آورند، #سنت هم همين است كه از #مشعر حركت نكنند تا آفتاب روز #عيد طلوع كند، و اغاره در اينجا به معناى غارت بردن #نيست، بلكه به معناى #سير_سريع است.
ولى اين تفسير از اين نظر كه #خلاف ظاهر كلمه اغاره است درست نيست.
🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) #صلوات
@rahighemakhtoom
#تذکر_قرآنی
✅هیچگاه از بزرگی #سپاه_دشمنان_خدا و امکانات و تبلیغاتشان نترسید و کنار نکشید... مگر اینکه برای اجرای تاکتیکی جدید، کمی عقب بکشید!
🔴وگرنه جهنم، مکان ظهور غضب پروردگار عالم، منتظر شماست...
♦️ #استکبار جهانی و داخلی در چشمانمان بزرگ نباشد، همه نابودشدنی هستند...
💠 @rahighemakhtoom
اگر راه را نادرست برویم، #رضاخان دیگری در راه است!
🔰آیت الله جوادی آملی:
ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭﺍﻥ، ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻧﮕﺎﺭﺍﻥ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﻗﻠﻢ ﻫﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻗﻠﻢ ﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﮑﺘﻮﺏ ﻣﺎ ﻗﺴﻢ ﺑﺨﻮﺭﺩ؛ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﻣﯽ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪ؟ ﻣﮕﺮ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻗﻠﻢ ﻭ ﮐﺘﺎﺏ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﭼﺮﺍ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮﺩ، ﻣﮕﺮ ﺟﻬﻨﻢ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺪﮔﻮﯾﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛ ﺁﺛﺎﺭ ﺟﻬﻨﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﻨﺘﻬﯽ ﺩﺭ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺁﺗﺶ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﻓﺤﺶ ﺍﺳﺖ، ﺧﻄﺮﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﯿﺎﻣﺪ ﺁﻥ ﺭﺿﺎﺧﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺭﺍﻩ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﺭﺿﺎﺧﺎﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺖ!
ﺭﺿﺎﺧﺎﻥ ﮐﺸﻒ ﺣﺠﺎﺏ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ، ﺣﺴﯿﻨﯿﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﺮﺩ، ﻋﻤﺎﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﻠﻤﺎ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﺎﻥ ﺣﻖ ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺘﻦ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ، ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﯾﻦ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻨﻨﺪ ﺑﺮﺧﯽ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﺖ ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍﻩ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻨﺪ، ﺍﻭﺿﺎﻉ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺭﺿﺎﺧﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻮﻗﻮﻓﺎﺕ ﺭﺍ ﺧﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﺘﻮﻟﯽ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻧﻤﯽ ﺁﻣﺪ .
❗️ﺍﮔﺮ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﺩﯾﻦ ﺁﺳﯿﺐ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﻔﺎﺭ ﻋﺎﺩﯼ ﯾﮏ ﺟﺎ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻨﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ!
(🔷 ۲۹ فروردین۹۷ - درس تفسیر
@tafsire_tasnim1
@rahighemakhtoom
🔻علامه حسن زاده آملی:
💠 «از اهمّ مراقبات این است که انسان، مواظب واردات و صادرات دهان (و گوش) خود باشد... انسانی که واردات گوشش یاوه و هرزه و گزاف است صادراتش هم آلوده است. حرفها و افسانه های باطل، دهن و ذهن را کج و معوج میکند».
📗#انسان_و_قرآن
علامه حسن زاده آملي
#راز_هجران
بشنو از نی، چون حكایت میكند
راز هجران را شكایت میكند
راز هجران، راز هجر مرتضی(ع)
از فراق و دوری و هم از جفا
از جفای مردمانِ دون و پست
قومِ نسیانکردۀ عهد الست
پشت سر انداختند آن عهد یار
آن جفاکارانِ در حقّ نگار
عهدشان شد چون طناب و ریسمان
همچو حبلی گردن صاحب زمان!
صاحبِ هم عالم امر و نهان
او كه در عهد ولایت شد عیان
ریسمانی از غلاف حقد و كین
روی بازوی نگارَش چون نگین
آن، نشان سوز هجر مرتضی(ع) است
خونِ دل خوردن ز بهر مجتبی(ع) است
سوز نی از هجر زهرا(س)، هم علی(ع)
نالهاش در روز و شبها، منجلی
او بنالد بر علی(ع) مولا به چاه
او ز ناله، نی بوَد، مولا(ع) ز آه!
نالۀ نی، جان عاشقْ سوخته
چشم مولا(ع) هم به در شد دوخته
نالۀ نی، قصۀ دلدار شد
چشم مولا(ع) بر در و مسمار شد
بشنو از نی، چون حكایت میكند
راز هجران را شكایت میكند...
#خانم_فاطمه_میرزایی
@rahighemakhtoom
#قرآن_شناسی
#قرآن_در_اسلام
#علامه_طباطبایی
📚 وحی و نبوت در قرآن-24
✅ بروز اختلاف و لزوم قانون
🔹 اگر چه انسان اضطراراً در مقام برخورد با همنوعان خود اجتماع تعاونى را پذيرفته و بدينوسيله در حقيقت برخى از آزادى عمل خود را براى نگهدارى برخى ديگر فدا نموده است ولى مجرد بناگذارى به اجتماع تعاونى با وجود عدم تعادل و تفاوت فاحش كه در مقام موازنه در نيروى روحى و جسمى افراد است دردى را دوا نمىكند و در اثر برخورد منافع افراد همين اجتماع كه براى اصلاح و رفع اختلاف به وجود آمده بود اولين سبب بروز فساد و اختلاف مىشود.
🔹 اين جاست كه ضرورت يك سلسله مقررات مشتركى كه در ميان افراد جامعه مسلم و مورد احترام باشد كاملًا حس مىشود، زيرا بديهى است كه حتى در يك معامله داد و ستد ناچيزى هم اگر مقررات مشتركى كه پيش فروشنده و خريدار مسلم و محترم باشد وجود نداشته باشد معامله تحقق نمىپذيرد، پس بايد در ميان افراد قوانينى به وجود آيد كه با جريان آن اجتماع از متلاشى شدن و منافع افراد از ضايع شدن محفوظ و مصون بماند و دستگاه آفرينش كه هدايت انواع به سوى هدف و سعادتشان جزء برنامه اوست انسان را نيز بهسوى قانونى كه سعادت جامعه را تضمين مىكند هدايت نمايد.
🔹 خداى متعال مىفرمايد:
{«مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ* ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ» « عبس، آيات 19- 20 »
و آسان نمودن راه زندگى براى انسان كه زندگى اجتماعى برايش مقدر شده است اين است كه قوانين و مقرراتى در دسترس وى گذاشته شود.
@rahighemakhtoom
#قرآن_شناسی
#قرآن_در_اسلام
#علامه_طباطبایی
📚 وحی و نبوت در قرآن-25
✅ در هدايت انسان بهسوى قانون، عقل كفايت نمىكند!
🔹 اين هدايت به هر وسيله و بهسوى هرچه باشد كار دستگاه آفرينش خواهد بود، زيرا همان دستگاه است كه انسان را آفريد و براى وى هدف سعادتى قرار داده و هدايت عمومى را كه هدايت انسان نيز جزئى از آن است جزئى از برنامه خود مقرر داشته و روشن است كه در كار آفرينش تناقض و خطا معنا ندارد و اگر احياناً سببى از هدف خود باز مىماند يا منحرف مىشود گناه خود آن سبب نيست بلكه مستند به تأثير سبب يا اسباب ديگرى است كه تأثير آن سبب را خنثى يا منحرف مىكند و اگر مزاحمت اسباب در ميان نبود هرگز سببى دو كار متضاد و متناقض نمىكرد و نه در كار خود خطا و انحراف مىپذيرفت.
🍁🍁🍁
🔹 و از اين جا روشن است كه هدايت به سوى قانونى كه رافع اختلاف باشد كار عقل نيست، زيرا همين عقل است كه به سوى اختلاف دعوت مىكند، همين عقل است كه در انسان غريزه استخدام و حفظ منافع به طور اطلاق و آزادى كامل عمل به وجود مىآورد و اجتماع تعادلى را نظر به وجود مزاحم از راه اضطرار و ناچارى مىپذيرد و بديهى است كه در آفرينش يك نيروى عامل دو اثر متناقض- القاى اختلاف، رفع اختلاف- از خود بروز نمىدهد.
🍁🍁🍁
🔹 اين همه تخلفات و نقضهاى بىشمار نسبت به قوانين جاريه كه روزانه اتفاق مىافتد و گناه شمرده مىشود همه از كسانى سر مىزند كه داراى عقلند وگرنه گناه محسوب نمىشد و اگر عقل به قوانين رافع اختلاف هدايت مىكرد و به حسب غريزه با تخلف ميانه نداشت به تخلفات نامبرده رضايت نمىداد و از آنها ممانعت مىنمود.
@rahighemakhtoom
#قرآن_شناسی
#قرآن_در_اسلام
#علامه_طباطبایی
📚 وحی و نبوت در قرآن-26
✅ در هدايت انسان بهسوى قانون، عقل كفايت نمىكند!
🔹 عامل اصلى اين تخلفات با وجود عقل اين است كه حكم عقل به پذيرفتن اجتماع تعادلى و رعايت قوانين متضمن عدالت اجتماعى از راه اضطرار و ملاحظه مزاحم بود كه از آزادى عمل كامل مانع بود و در غير صورت وجود مزاحم حكمى به رعايت تعاون و عدالت اجتماعى نداشت.
🍁🍁🍁
🔹 و متخلفين قانون يا كسانى هستند كه قدرتى فوق قدرت قوه مجريه قانون داشته بىباكانه تخلف مىكند يا اشخاصى هستند كه از دسترس مجريان قانون بواسطه دورى يا استحكام محل يا غفلت مراقبين امور بيرونند يا عذرهايى پيش خود تراشيدهاند كه تخلف خودشان را قانونى جلوه دهند يا از بيچارگى و بىدستوپايى كسان مورد تعدى استفاده مىنمايند و در هرحال مزاحمى در برابرشان نيست و اگر هم باشد زبون و بىاثر است و روشن است كه عقل در اين صورت حكمى ندارد و جلو آزادى مطلق را نمىگيرد و غريزه استخدام را به حال خود مىگذارد.
🍁🍁🍁
پس عقل بهسوى قانون اجتماعى كه منافع جامعه را تأمين و تضمين كند و در ضمن آن منافع فرد را به طور عادلانه حفظ نمايد هدايت نمىتواند نمايد، زيرا تنها در صورتى به رعايت قانون در اجتماع تعادلى حكم مىكند كه مزاحمى وجود داشته باشد و اما در جايى كه در برابر خود مزاحمى مانع از آزادى مطلق نبيند هرگز حكمى ندارد يا حكم برخلاف مىكند.
🍁🍁🍁
🔹 خداى متعال مىفرمايد:
{«إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى* أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى» « علق، آيات 6- 7»
به درستى انسان همين كه خود را مستغنى و بىنياز ديد از حد خود تجاوز و تعدى خواهد كرد.