eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
616 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @jebhefarhangi @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰چرا سوره های قرآن با شروع می شود ؟ ایداری و بقاء عمل بسته به ارتباطی است که با خدا دارد و چون هدف اصلی قرآن هدایت و سوق بشر به سعادت است برای آنکه از آغاز تا انجام با موفقیت و پیروزی وبدون شکست انجام گیرد تمام سوره های قرآن با بسم اللّه آغاز می شود . درهمه دنیا رسم است که هر کار مهمی و پُر ارزش را به نام بزرگی از بزرگان آغاز میکند , ما مسلمانان هم هر کاری را با نام خدا آغاز کرده و اگر بنام او نباشد , آن کار نا تمام است , به همین دلیل در حدیث معروفی از پیامبر ( ص) می خوانیم { کل امر ذی بال لم یذکر فیه اسم الله فهو ابتر } یعنی : هر کار مهمی که بدون نام خدا شروع شود « ابتر » است . امیر مؤمنان علی ( ص) فرمودند : « انسان هر کاری را می خواهد انجام دهد باید« بسم الله »بگوید و هر عملی را که با نام خدا شروع نمائیم آن عمل خجسته و مبارک است . 🔰چرا در سوره اول قرآن « بسم الله الرحمن الرحیم » یک حساب شده ولی در بقیه سوره ها آیه حساب نشده ؟ ⏺آیا « بسم الله » جزء سوره قرآن است ؟ بلی در میان دانشمندان و علمای اختلافی در این مسئله نیست که« بسم الله الرحمن الرحیم» جزء سوره حمد و همه سوره های قرآن است , اصولا ثبت « بسم الله » در متن قرآن مجید در آغاز سوره ها خود گواه زنده این امر است , زیرا میدانیم در متن قرآن چیزی اضافه نشده و ذکر «بسم الله » در آغاز سوره ها از زمان پیامبر ( ص) تا کنون رایج بوده است . ⏺و همینطور از نظر دانشمندان اهل تسنن به اتفاق. مانند پیشوایان اهل مکه و قاریان مانند؛ ابن کثیر و عاصم و کسائی از قراء مشهور معتقدند که« بسم الله» جزء سوره است. زیرا همه نقل کرده اند, که تمام صحابه و کسانیکه بعد از آنها روی کار آمدند بر ذکر« بسم الله» در قرآن آغاز میکردند. در تمام سوره ها به جزسوره توبه در حالیکه آنها متفقا توصیه میکردند که قرآن را از آنچه جزء قرآن نیست پیراسته دارند و به همین دلیل « آمین » را در آخر سوره حمد ذکر نکرده و حذف نمودند ( و از همین جاست که شیعیان بعد از خواندن حمد در نماز مجاز نیستند که آمین بگویند. ) ⏺گذشته از اینها مسلمین همراه بر این بوده که هنگام تلاوت قرآن« بسم الله» در آغاز هر سوره می خوانند و به تواتر ثابت شده که رسول مکرم اسلام ( ص) هر گاه قرآن تلاوت می فرمودند آنرا تلاوت کرده اند و چگونه ممکن است که چیزی جزء قرآن نباشد و پیامبر ( ص) دائم و همواره آنرا خوانده و مداومت داشته باشدند , و اما اینکه بعضی احتمال دادند که« بسم الله» آیه مستقلی است که جزء قرآن است اما جزء سوره نیست , احتمال بسیار ضعیف و سستی است. زیرا که مفهوم و محتوای« بسم الله» نشان می دهد که برای ابتدا و آغاز کاری است , نه ا ینکه خود یک مفهوم و معنی جدا و متسقل داشته باشد , تنها ایراد قابل ملاحضه ای که مخالفان در این رابطه دارند این است که میگویند در شمارش آیات سوره های قرآن ( بجزء سوره حمد ) معمولا« بسم الله » را یک آیه حساب نمی کنند بلکه آیه نخست را بعد از آن قرار میدهند . ⏺پاسخ این سئوال را مفسر بزرگ در تفسیر خود با بیان ساده میگوید « هیچ مانعی ندارد که« بسم الله» در سوره حمد به تنهائی یک آیه باشد. و درسوره های دیگر قرآن جزئی از آیه اول محسوب گردد » (1) (همانگونه که شما در سئوال مطرح فرمودید ) بنابراین مثلا در سوره کوثر « بسم الله الرحمن الرحیم انا اعطیناک الکوثر ..» همه یک آیه محسوب می شود. به هر حال مسئله آنقدر روشن است که میگویند یک روز معاویه در نماز جماعت ,« بسم الله» را نگفت , بعد از نماز, جمعی از مهاجرین و انصار فریاد زدند « اسرقتَ اَم نسیتَ ؟ » آیا« بسم الله» را دزدیدی یا فراموش کردی !؟ پس ,« بسم الله» جزء سوره است , مفسرین و علماء قرآء مشهور ,« بسم الله» در اول سوره حمد را یک آیه محسوب کرده , و در بعضی از سوره ها جزئی از آیه اول شمرده اند و از اینجاست که در شمارش آیات قرآن اختلاف است . 🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
98 ⏪26- مَثَل زندگی دنیا و گیاه (وَاضْرِبْ لَهُمْ مَّثَلَ ا لْحَیَوا ةِ الدُّنْیَا کَمَاَّءٍ اءَنزَلْنَهُ مِنَ السَّمَاَّءِ فَاخْتَلَطَ بِهِی نَبَاتُ ا لاْرْضِ فَاءَصْبَحَ هَشِیمًا(264) تَذْرُوهُ(265) الرِّیَحُ وَکَانَ اللَّهُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ مُّقْتَدِرًا ) . (کهف / 45.) (( (ای پیامبر ! ) زندگی دنیا را برای آنان به آبی تشبیه کن که از آسمان فرو می فرستیم ؛ و به وسیله آن ، گیاهان زمین (سرسبز می شود و) در هم فرو می رود ، اما بعد از مدّتی می خشکد ؛ و بادها آن را به هر سو پراکنده می کند ؛ و خداوند بر همه چیز تواناست )) . 🌱🌱🌱 🌱🌱🌱 ⏪2- عوامل غرور شکن در حالات ((شیخ جعفر کاشف الغطاء)) نوشته اند : گاهی به هنگام مناجات خود در دل شب ، خطاب به خویشتن می گفت : ((کُنْتَ جُعَیْفِراً ، ثُمَّ صِرْتَ جَعْفَراً ، ثُمَّ الشِّیْخ جعفر ، ثُمَّ شَیْخَ الْعِراقِ ، ثُمَّ رئیس الاْسلامِ ؛ (277) تو جعفر کوچولو بودی ، سپس جعفر شدی ، بعد شیخ جعفر ، بعد از آن شیخ العراق وآنگاه به شیخ الاسلام مشهور گشتی )) . ؛ یعنی اینها همه مرحله به مرحله به عنایت خدا شامل حالت شده ، و مبادا تو اوائلت را فراموش کنی و دچار غرور شوی . ⏺مقام علمی مرحوم ((کاشف الغطاء)) در فقه به گونه ای بود که از خودش نقل شده که می گفت : ((اگر همه کتب فقه را بشویند ، من از حفظ از طهارت تا دیات (که متجاوز از پنجاه کتاب فقهی است ) را می نویسم )) . (278) این فقیه نامدار با آن مقام بلند علمی اش ، چنان متواضع و فروتن بود که گفته اند : ((با تحت الحنک عمامه خود غبار نعلین سیّد مهدی بحرالعلوم را پاک می کرد)) . (279) ⏺در حالات ((ایاز)) نوشته اند که وی نخست خارکن بود ، به تدریج کارش بالاگرفت تا جایی که یکی از نزدیکان و مشاوران مخصوص و مورد اعتماد ((سلطان محمود)) شد . برای اینکه مقام و ریاست او را مغرور نکند ، ((چارق )) و ((پوستین )) دوران فقر و فلاکتش را در حجره ای آویخته بود و هر روز به تنهایی در آن حجره می رفت و به آن چارق و پوستین کهنه می نگریست . حسودان و سخن چینان به سلطان محمود گزارش دادند که : ((ایاز)) زر و سیم و جواهرات سلطان را در حجره ای نهاده و در آن را محکم بسته و هیچ کس را به درون آن راه نمی دهد . سلطان محمود عدّه ای از امیران را ماءمور بازرسی حجره ایاز کرد و آنان در نیمه شب مشعل به دست و شادی کنان به سوی آن حجره روانه شدند . 🔘ایاز هم برای پنهان داشتن این راز ((پوستین و چارق )) که مبادا دنیا پرستان او را متّهم به جنون و یا سالوس گری کنند ، قفل بسیار سختی برای در آن حجره انتخاب کرده بود . بالا خره آن ماءموران با کوشش تمام و حرص و آز و هوس فراوان در حجره را باز کردند و چیزی در آن جز یک جفت چارق دریده و یک پوستین کهنه نیافتند . گفتند : ممکن است جواهرات را در کف حجره دفن کرده باشد ، لذا زمین را کندند ، چیزی پیدا نکردند و سرانجام خسته و کوفته و غبار آلود و شرمنده و سر افکنده به حضور سلطان آمدند ! ⏪ادامه مطلب در پست زیر 👇🏾👇🏾👇🏾
👆🏽👆🏽👆🏽 ⏺مولوی به طرز زیبایی این قصه را ترسیم نموده وخلاصه اش چنین است که می گوید : از منی بودی منی را واگذار ای ایاز آن پوستین را یاد آر آن ایاز از زیرکی انگیخته پوستین و چارقش آویخته می رود هر روز در حجره خلا چارقت این است منگر در علا(280) شاه را گفتند او را حجره ایست اندر آنجا زرّ و سیم و خمره (281)ایست راه می ندهد کسی را اندر او بسته می دارد همیشه آن در او شاه فرمود ای عجب آن بنده را چیست خود پنهان و پوشیده زما پس اشارت کرد میری را که رو نیم شب بگشای در ، در حجره شو هرچه یابی مر تورا یغماش کن سرّ او را بر ندیمان فاش کن نیمه شب آن میر با سی معتمد در گشادِ حجره او رای زد مشعله برکرده چندین پهلوان جانب حجره روانه شادمان آن امیران بر در حجره شدند طالب گنج و زر و خمره بدند قفل را بر می گشادند از هوس با دو صد فرهنگ و دانش چند کس زانکه قفل صعب بر پیچیده بود از میان قفلها بگزیده بود نی ز بخل سیم و مال زرّ خام از برای کتم آن سرّ از عوام که گروهی بر خیالی برتنند قوم دیگر نام سالوسم کنند(282) پیش با همّت بود اسرار جان از خسان محفوظ تر از لعل کان (283) زر به از جانست نزد ابلهان زر نثار جان بود پیش شهان می شتابیدند تفت از حرص زر عقلشان می گفت : هان آهسته تر(284) حجره را با حرص و صد گونه هوس بازکردند آن زمان آن چند کس اندر افتادند در هم ز ازدحام همچو اندر دوغ گندیده هوام عاشقانه در فتد در کرّ و فرّ خوردن امکان نیّ و بسته هر دو پر(285) بنگریدند از یسار و از یمین چارق بدریده بودو پوستین جمله گفتند این مکان بی بوش نیست چارق اینجا جز پی روپوش نیست (286) هین بیاور سیخهای تیز را امتحان کن حفره و کاریز(287) را هر طرف کندند و جستند آن فریق حفره ها کردند و گوهای (288) عمیق حفرهاشان بانگ می زد آن زمان کندهای خالئیم ای گندگان (289) زان سگالش (290) شرم هم می داشتند کندها را باز می انباشتند جمله در حیلت که چه عذر آورند تا از این گرداب جان بیرون برند عاقبت نومید دست و لب گزان (291) دستها بر سر زنان همچون زنان (292) =========== 📝پ. ن: 277-الکنی والالقاب ، ج 3، ص 82 83. 278-فوائد الرضویه ، ص 71. 279-آشنایی با علوم اسلامی ، ص 80. 280-یعنی ((ایاز)) خطاب به خویشتن می گفت : این است لباس و کفش تو، اکنون به این مقام عالی که رسیده ای ، منگر؛ دوران فقر و فلاکتت را فراموش مکن . 281-((خمره )): یعنی کوزه جواهرات . 282-یعنی انتخاب قفل محکم برای در، نه برای بخل ورزیدن نسبت به سیم و مال و طلا بود، بلکه برای پنهان داشتن آن راز شگفت انگیز را از عامیان که گروه زیادی در خیالات غوطه ورند و قوم دیگر اگر چارق و پوستین را ببینند، سالوس و حیله گرم خواهند نامید. 283-یعنی رازهای نهانی جان در نزد مردان باهمّت به پوشیدن نیازمندتر است از لعل و جواهر معدنی در نزد مادّه پرستان . زیرا ابلهان طلا را از جان بهتر می دانند، ولی انسانهای بزرگ ، طلا را فدای جان می کنند. 284-یعنی آن امیران به طمع طلا تند و تیز می شتافتند، ولی عقلشان می گفت : ای احمقان ! کمی آهسته تر، آری ، حرص آدمی بیهوده به سوی سرابها می تازد، ولی عقل به او می گوید: درست بنگر، این آب نیست بلکه سراب و آب نماست ! 285-یعنی آن امیران با حرص و آز و صد گونه هوس درحجره ایاز را باز کردند و در همان حال مانند پشّه و مگس که در دوغ گندیده بیفتند، ازدحام کردند و همچون پشه و مگس که عاشقانه در دوغ گندیده بیفتند و پرهای آنها آلوده شود و نه می توانند بپرند و نه می توانند چیزی بخورند آنان جز چارق و پوستین کهنه چیزی نیافتند. 286-همه گفتند: این جا محلی مرموز و مشکوک است و این چارق و پوستین ، روپوش چیزهای پنهانی است . 287-((کاریز)): قنات ، مجرای آب زیر زمین . 288-((گو)): گودی . 289-حفره ها بانگ می زدند: ماگودالهای خالی هستیم ، ای گندیده ها چیزی در ما وجود ندارد. 290-((سگالش )): اندیشه بدگمانی ، یعنی از بدگمانی که برده بودند، خجالت می کشیدند و بار دیگر همان گودالها را پر می کردند. 291-بالا خره از شدّت نومیدی و ناراحتی دست و لب خود را با دندان می گزیدند و مانند زنان دست بر سر می کوبیدند. 292-مثنوی معنوی ، انتشارات کلاله خاور، دفتر پنجم ، ص 310 314. 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و علوم قرآنی @rahighemakhtoom
استاد آیت الله محمد هادی 🔅🔅🔅 🔰ادامه درس دوم :شناخت وحی پيامبران، مردان تكامل يافته‌اى هستند كه آمادگى دريافت وحى را در خود فراهم ساخته‌اند. امام‌حسن عسكرى عليه السلام در اين‌باره مى‌فرمايد: «خداوند، قلب و روان پيامبر را بهترين و پذيراترين قلب‌ها يافت و آنگاه او را براى نبوّت برگزيد». ٢پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرموده‌اند: «خداوند، پيامبرى برنيانگيخت، مگر آنكه عقل خود را به كمال رسانده باشد و خرد او از خرد تمام امتش برتر باشد». ٣طبق گفتۀ صدرالدين شيرازى، پيش از آنكه ظاهر پيامبر به نبوّت آراسته گردد، باطن او حقيقت نبوّت را دريافت كرده بود. ٤پديدۀ وحى همانند الهام، به تابناك شدن درون در مواقع خاص، اطلاق مى‌شود. با اين تفاوت كه منشأ الهام بر الهام گيرنده پوشيده است، ولى منشأ وحى بر گيرندۀ وحى - كه پيامبرانند - روشن است. به همين علت، پيامبران هرگز در گرفتن پيام آسمانى دچار حيرت و اشتباه نمى‌شوند؛ زيرا بر منشأ وحى و كيفيت انجام آن آگاهى حضورى كاملى دارند. ⏺زراره از امام‌جعفر صادق عليه السلام پرسيد: «چگونه پيامبر مطمئن شد كه آنچه به او مى‌رسد، وحى الهى است و نه وسوسه‌هاى شيطانى‌؟» امام عليه السلام فرمود: «هرگاه خداوند بنده‌اى را براى رسالت برگزيند، به او آرامش و وقار ويژه‌اى ارزانى مى‌دارد، به‌گونه‌اى كه آنچه از جانب حق بدو مى‌رسد، همانند چيزى خواهد بود كه با چشم باز مى‌بيند». ⏺خداوند براى رفع هرگونه تعجب و يا توهّمى بى‌جا در مورد برانگيختن پيامبرى از ميان مردم می فرماید: «ما به تو وحى فرستاديم؛ همان‌گونه كه به نوح و پيامبران پس از او وحى فرستاديم و [ نيز] به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط‍‌ [ \فرزندان] و عيسى و ايوب و يونس و هارون و سليمان وحى نموديم و به داوود زبور داديم پيامبرانى كه سرگذشت آنان را پيش از اين براى تو باز گفته‌ايم و پيامبرانى كه سرگذشت آنان را براى تو بيان نكرده‌ايم. ⏺و خداوند با موسى آشكارا سخن گفت [ و اين امتياز از آنِ‌ او بود]. پيامبرانى كه بشارت دهنده و بيم دهنده بودند تا پس از اين پيامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند [ و بر همه اتمام حجت شود] و خدا توانا و حكيم است. ولى خداوند گواهى مى‌دهد به آنچه بر تو نازل كرده كه [ او] آن‌را به علم خويش نازل كرده‌است و فرشتگان [ نيز] گواهى مى‌دهند؛ هرچند گواهى خدا كافى است. بى ترديد، كسانى كه كفر ورزيدند و [ مردم را] از راه خدا باز داشتند، در گمراهى دورى گرفتار شده‌اند». ١بنابراين شگفتى ندارد كه به يكى از افراد بشر وحى شود؛ زيرا پديده‌اى است كه بشريت با آن خو گرفته و پيوسته در طول تاريخ با آن سر و كار داشته است. ⏪ادامه دارد... 🔅 تفسير و علوم قرآنی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢تفسیر سوره مبارکه نباء (19) 🌱🌱🌱 ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت ابا الحسن امام علی بن موسی الرضا علیه السلام .التماس دعا 🌴🌴🌴 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢تفسیر سوره مبارکه نباء (20) 🌱🌱🌱 ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت ابا الحسن امام علی بن موسی الرضا علیه السلام .التماس دعا 🌴🌴🌴 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
آیت الله 📌 اندیشه توحیدی ....فرمود: ﴿وَ مَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُونَ﴾؛ از امام(سلام الله عليه) سؤال کردند که چگونه اکثر مؤمنين مشرک‌اند؟ فرمود همين که مي‌گويند ”لَولا فَلانٌ لَهَلَکْتُ”!يا اوّل خدا دوم فلان کس!خدا اوّلي نيست که دومي داشته باشد. نبايد بگوييم ”لَولا فَلانٌ لَهَلَکْتُ” بگوييم خدا را شکر که از اين راه مشکل ما را حلّ کرد، نه اينکه اگر فلان کس نبود مشکل ما حلّ نمي‌شد. اگر ﴿ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ﴾ است، اگر به ما در نماز و غير نماز گفتند: ”اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْك‌”، ديگر فرض ندارد ما بگوييم که اوّل خدا دوم فلان شخص! يا ”لَولا فَلانٌ لَهَلَکْتُ”. بايد بگوييم خدا را شکر که از اين راه مشکل ما را حلّ کرد، بله. خدا را شکر که به وسيله فلان شخص مشکل ما را حلّ کرد، او کار را انجام داد؛ منتها اينها ابزار کار هستند. اگر انديشه اين است اگر فکر اين است که اوّل خدا دوم فلان شخص، اين شرک است؛ منتها حالا اين شرک ضعيفي است که ذات اقدس الهي عفو مي‌کند، ولي اين توحيد نيست. 🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢جلسه بیست و پنجم 🌱🌱🌱 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین.التماس دعا 🌴🌴🌴 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیه ۲۹ 📌رفاه و آسایش الی باید همیشه به فکر رفاه و آسایش و باشد و با هر زحمتی که هست وسیله آنها را فراهم بیاورد. 🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
گناه تازه، عذاب تازه 💠 خیلی از ها هستند که درمانش ناشناخته است. این بیان نورانی (سلام الله علیه) را مرحوم نقل کرده است که فرمود: تازه، های تازه می آورد. گناهانی که سابقه نداشته اند، اگر که انجام داده اند؛ عذاب هایی می آید که اصلاً نمی شناسند از کجاست! (کلّما احدث العباد من الذنوب ما لم یکونوا یعملون احدث الله لهم من البلاء ما لم یکونوا یعرفون).* این تلازم هست؛ انسان چیز جدایی از عالم نیست. همانطوری که عالم در انسان اثر می گذارد، انسان هم در عالم بی اثر نیست. ________________________________________________ * الکافی / جلد ۲ / صفحه ۲۷۵ ✅ درس خارج تفسیر قرآن کریم _ قم ؛ ۱۳۹۱/۰۹/۲۵ 🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom